You are currently browsing the monthly archive for اکتبر 2010.
از خواب گران خيز(8سال جنگ و دیگر هیچ)
تقریباچندماه قبل ازآغازرسمی جنگ در31شهریور59،شب ونیمه شبهاصدای آژیرخطر و پدافندضدهوایی در زادگاهم شهرآبادان،خواب را ازچشم مردم شهرمی گرفت.برای من که در آن شهر متولد شده ام،صدای آژیر و وضعیت قرمز صدایی آشنا بود.
شبهایی که دردوره رژیم پهلوی دوم،وقتی خاموشی های شبانه به همراه صدای آژیرخطر شنیده می شد،من و هم سن و سالهای خودم جمع می شدیم و شعارمی دادیم:
نون و پنیر و سبزی،عراق چرا می ترسی / ایران کاریت نداره،سر به سرت می ذاره.
وروزهایی که طیّاره های ارتش شاه برفرازشهراعلامیه پخش می کردو هشدارمی داد: بحرنبردی بی امان آماده باش،آماده باش؟!و با ورودتانکهای چیفتن خود درخیابانهای اصلی شهر، می گفت:جنگ در راه است و خواهد آمد!…
و جنگ بلافاصله باسقوط شاه و دربُحبوحه ضعف مدیریت سیاسی نظام ج.ا.ا.، در شهریور 59 آمد و در خانه ایران بیتوته کرد و هیچگاه هم نرفت!
صدام حسین رئیس رژیم بعث عراق در مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت وگفت:«ما از این پس موافقتنامه های مورخ 6مارس1975الجزیره را باطل و بلااثرمی کنیم».
قراردادی که شاه توانسته بود پس از کش و قوسهای جنگ سرد خود با رژیم بعث در مورد اختلافات مرزی به تصویب بین المللی برساند.
همزمان با شروع جنگ روزنامه کیهان درتاریخ 1مهر59،ازقول امام خمینی نوشت:امیدوارم کاربه آنجا نرسد و اگر برسد دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند».
در8مهرماه 59کیهان نوشت:«صدام آتش بس شورای امنیت را پذیرفت؛ودرفردای همانروز، همین روزنامه ازقول امام خمینی نقل کرد:«ماپیروزهستیم و به صدام و دولتهای همراه او اعتنا نمی کنیم»:
«ماتا آخر با آنها جنگ خواهیم کردو انشاءالله پیروز خواهیم شد و هر یک از دول هم که با او همراهی کندما هیچ ابدا اعتنایی به این نمی کنیم. برای اینکه ماهدفمان این است که تکلیفمان راعمل کنیم.تکلیف مااین است که ازاسلام صیانت کنیم وحفظ کنیم اسلام را. کشته بشویم تکلیف را عمل کرده ایم،بکشیم هم تکلیف راعمل کرده ایم»./صحیفه نور، ج18ص109
ودرتاریخ 18مهر همان سال کیهان ازقول امام جمعه تهران نوشت:«این جنگ تمام شدنی نیست».و البته تمام هم نشد!
جنگی که گفته شدتارفع فتنه درجهان ادامه خواهد یافت،خودفتنه شد تا دمکراسی نوپای کشور دفن و شهید شود!
جنگی که می خواست با عبور از خاک کربلا،بیت المقدس را آزاد کند،با عبور از ارزشهایی که برای آن انقلاب شد و نظام ج.ا.ا. با آن تأسیس، واردجنگی شدکه قدرت پرستان برای ادامه بقاء خود،حاضرشدندآدم بکشند،تجاوز و شکنجه کنندودر زندگی عمومی و خصوصی مردم بااستراق سمع وتجسس سَرک بکشندوبعداعلان کنند:حفظ نظام ازنماز،روزه وهمه واجبات وارزشهای اخلاقی ودینی وآنچه که برایش انقلاب شد،واجب تر و از اوجب واجبات است!!؟!
جنگ که هدفش حفظ و صیانت از اسلام و کشور بود و آنرا تکلیف می دانست،سرانجام با نوشیدن جام زهر پایان یافت:
«وامادرموردقطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود این است که ما تا چند روزقبل معتقدبه همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودیم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدیم ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خود داری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد با قبول قطعنامعه و آتش بس موافقت نمودم»./امام خمینی،صحیفه نورج20ص238.
گفتنی است سرتیپ پاسدارعلیرضاافشاردرتاریخ5/3/1373گفت:«یکی ازاهداف استکباری عراق این بود که ایران را به پای میز مذاکره بکشاند امافتح خرمشهر باعث شد تا ایران خواستار تشکیل دادگاهی برای تنبیه متجاوز شود»!(روزنامه اطلاعات).
درساعت30/6بامدادروز20مهرماه سال1367دبیرکل سازمان آغازآتش بس جنگ ایران و عراق را اعلام کرد.
قطعنامه598 درسال 1366تصویب شد؛اماحدودیک سال بعدودر27تیرماه 67ازسوی ج.ا.ا. پذیرفته شد.
در ماده 6قعطنامه 598 از دبیرکل سازمان درخواست شده بودکه با مشورت ایران و عراق هیأتی بی طرف را برای رسیدگی وتحقیق درموردآغازگرجنگ مأمورنمایدودراسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد».
امامتجاوزر-که رژیم صدام اعلام شده بود-تازمان سقوط،هیچگاه تنبیه نشد؛وهیچ غرامتی هم تاکنون به ایران پرداخت نگردید!
ولی ازطنزهای تاریخ جهان وپس از22سال خاتمه جنگ،این است که«احمدی نژاد» رئیس دولت ایران،هیأتی را مأمور کرد تا با طرح شکایت،بتواندغرامت خود را ازجنگ جهانی دوم بگیرد !!؟!
وازعبرتهای آموزنده تاریخ اینکه:صدام حسین در دادگاهی عراقی والبته پس ازسقوط رژیم بعث،توسط نیروهای ارتش آمریکا و انگلیس، محاکمه و سپس اعدام شد.
و هم چنین پس از سالهای متمادی، زیارت کربلا آزاد و گروه گروه مردم ایران برای زیارت ارز را خارج و مُهر و تسبیح را واردکنند!
تا جنگ تمام شد، اعلان شد:«از این به بعد باید مانور تجمل داشته باشیم»!جیب خالی و پز عالی!
و22سال پس از جنگ،وبا شروع مانور تجمل،این بالا رفتن آمار فحشا،اعتیاد،دختران فراری و افزایش خانه های فساد بود که تشییع فاحشه می شد!
و نیزبالارفتن کشته های جنگ؛که پس از22سال،هنوزاجسادقربانیان جنگ از لابلای خاکها کشف وبیرون کشیده می شودو سپس درحاشیه همان مانور تجمل، تشییع می شود!
روزنامه کیهان در17مهر59 ازقول امام خمینی نوشت:حکومت عراق رفتنی است».آری حکومت صدام بدست حامیان خودسقوط کردو رفت،ولی حکومت ایران تجربه صدام را آغاز کرد.وبا«غشِّ درمعامله»توسط حکام6نفره شورای نگهبان،ازتفسیرنظارت درقانون اساسی به«نظارت استصوابی»،دمکراسی و آزادی هم در ایران شهید و مفقودالاثر شد.
خوبان وفرزندان انقلاب وایران دردادگاهها وخارج ازدادگاهها،محاکمه،زندانی،شکنجه،ومورد آزارو اذیَّتهای جسمی و روحی قرارگرفتند.مطبوعات تعطیل،قلم هاشکسته و برای نفس کشیدن در هوای تازه،مالیات بستند!
عنوان همه این اتفاقات حفظ اسلام و نظام است،که از روی تکلیف شرعی و به نیَّت قربه الی الله انجام گرفته و می گیرد. 8سال جنگ و دیگر هیچ!:
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز
کاشانه مارفت به تاراج عمان خیز
ازناله مرغ چمن از بانگ اذان خیز
ازگرمی هنگامه آتش نفسان خیز
ازخواب گران،خواب گران خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
خورشیدکه پیرایه بسیماب سحر بست
آویزه بگوش سحر ازخون جگر بست
ازدشت و جبل قافله ها رخت سفربست
ای چشم جهان بین به تماشای جهان خیز
ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
خاور همه مانند غبار سر راهی ست
یک ناله خاموش و اثر باخته آهی ست
هرذره این خاک گره خورده نگاهی ست
از هند و سمرقند و عراق و همدان خیز
ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
دریای تو دریاست که آسوده چو صحراست
دریای تو دریاست که افزون نشد و کاست
بیگانه آشوب ونهنگ است چه دریاست
از سینه چاکش صفت موج روان خیز
ازخواب گران،خواب گران، خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
این نکته گشاینده اسرار نهان است
ملک است تن خاکی و دین روح روان است
تن زنده و جان زنده ز ربط تن و جان است
با خرقه و سجاده و شمشیر و سنان خیز
ازخواب گران،خواب گران، خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
ناموس ازل را تو امینی تو یمینی
دارای جهان را تو یساری تو زمینی
صهبای یقین در کِش و از دیر گمان خیز
ازخواب گران، خواب گران، خواب گران خیز
ازخواب گران خیز
فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ
فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
عالم همه ویران ز چنگیزی افرنگ
معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز
ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز
ازخواب گران خیز (علامه اقبال لاهوری)
والسلام
محمد شوری / 25شهریور1389
جرس
—————————————————————————————
بمناسبت آزادی خرمشهر؛پایان جنگ به کام کی!؟
محمد شوری
امروز سالروز آزادسازی خرمشهر است!
درجائی، وصیت نامه شهید باکری را می خواندم؛ او نوشته بود پس از پایان جنگ، سه دسته وارث جنگ هستند؛ عده ای که کشته شده و شهید؛ عده ای که به بدترین وضع روزگار را می گذرانند و محکومین ومجروحین همیشگی جنگ هستند و کسی به آنها محل نمی گذارد وکارشان به خودکشی هم می رسد! عده ای دیگر هم سورچرانی می کنند و غنیمت جنگ را تامادام العمر جمع کرده و می خورند ( به همین مضمون و معنا)
والبته ما هرچه تحقیق کرده و می دانیم ، دسته سوم بیشتر است.
دیروز( دوم خرداد ) آقای رشید پور مجری برنامه شب شیشه ای از جناب فرمانده کل سپاه –آقای صفوی – سوال کرد جوان های امروزی این چنین می پوشند و آنچنانی می گردند و کذا و کذا … آیا اگر خدای نکرده جنگ شود فکر می کنید این افراد داخل جنگ شوند و مثل اول انقلاب و جنگ ایران وعراق به جبهه ها هجوم برند؟ یا اینکه مجبورید فقط از نیروهای سپاه وارتش استفاده کنید؟
سلمان صفوی پاسخ داد . مثل گذشته به جبهه ها هجوم می آورند!؟
و مثال زد: ماها که انقلاب کردیم مگر آنموقع چگونه لباس می پوشیدیم و … و … که توانستیم انقلاب کنیم.
باید در پاسخ ایشان عرض شود که:
اولا آن اول انقلاب بود وتب جنگ وآن شور وحال و باقی قضایا.
ثانیا ماها که انقلاب کردیم ورژیم شاه را سرنگون ساختیم تولید شده زمان شاه بودیم. یعنی دریک رژیم شاهنشاهی بدنیا آمدیم و زندگی کردیم. مثل موسی که دردامان فرعون بزرگ شد!
اما شما اگر به صفحه حوادث مطبوعات نگاهی بکنید ماکزیمم سن کسانی که به جرم قتل ، دزدی ، فحشا، اعتیاد و… و… دستگیر می شوند معادل سن نظام جمهوری اسلامی ایران است. و ماشاء الله هر روز هم آمارش سیر صعودی پیدا می کند. یعنی از کوزه همان برون تراود که دراوست! الناس علی دین ملوکهم!
ثالثا وقتی جنگ تمام شد، چه کسی بود که گفت که باید مانور تجمل بدهیم؟ مگرآقای هاشمی رفسنجانی در اولین خطبه بعداز پایان جنگ نگفت که اینک باید مانور تجمل داد؟!
مگر خو شما ( سلمان صفوی – فرمانده کل سپاه) نبودید که در مقابله با مخالفانتان گفتید زبان می بریم و گردن می زنیم؟!
مگر همین جناب فرمانده پیشین سپاه و دبیرکل مجمع تشخیص مصلحت- لابد از باب مصلحت بود که گفت!!- که در مورد اقدامات شنیع آقای الله اکرم ( به عنوان حزب الله) گفت: وی دیگردرسپاه نیست و پرونده اش را به جریان انداخته ایم . در حالی که اینک از خوان غنیمت جنگی، او(آقای حسین الله کرم) دکترای علوم سیاسی اش راگرفت و اینک دراین دولت ( دولت نظامیان واطلاعاتی ها) وابسته نظامی در خارج از کشور شده است؟! و مگر همین آقای محسن رضائی نبودند که گفتند ماخودمان به مطبوعات آزادی دادیم آنهم هروقت بخواهیم پس می گیریم؟
مگرهمین آقای تیمسار نقدی ( فرمانده پیشین حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی؟) و مسئول مبارزه با قاچاق کالا در حال حاضر نبودند که به جرم شکنجه شهرداران مدتی آفتابی نشدند؟! مگر قرار نبود ایشان که گفت اگر بگذارند (در جریان دستگیری آقای کرباسچی) 1000 میلیون تومان از اموال ملت را از جیبب آقای کرباسچی بیرون می کشیم وبه حساب خزانه دولت واریزمی کنیم!!؟ پس چی شد؟!! بازکه نگشت هیچ، محکومیت نقدی آقای کرباسچی بعلاوه آزادی ایشان از زندان هم توسط رهبری بخشیده شد!!؟ مگر می شود اموال ملت را بخشید؟! البته اگر سناریوی دستگیری آقای کرباسچی راساختگی ندانیم!؟ این درحالی است که در هنگامی که ایشان( آقای کرباسچی ) باصطلاح زندان بود! برای پرداخت جریمه نقدی ایشان( توسط قاضی محسنی اژه ای ؟!و از همکلاسی های دوران مدرسه حقانی آقای کرباسچی!) حسابی باز شد تا کمک های نقدی مردم را جمع کرده و از کیسه ملت جریمه نقدی ایشان پرداخت شود! و در آن هیاهوی سیاسی وتبلیغاتی که بپا شده بود، هر روز، روزنامه ها می نوشتند که موجودی این حساب چقدراست. تاجائی که از مبلغ جریمه هم بیشترشد؟ و جالب است بدانید تنها چیری که بخشبده نشد انفصال از خدمات دولتی بود! یعنی باقی زندانی اش بعلاوه جریمه نقدی اش بخشبده شد! و وی فقط به محروم شدن از مشاغل دولتی محکوم شد تا کمی استراحت کنند !! و بخودشان برسند و البته قهرمان باشند و برای سالهای بعد و آینده نظام جمهوری اسلامی ایران و آینده سیاسی کشور دوباره به صحنه بیایند که اینک با روزنامه رفع توقیف شده هم میهن آمده اند. این درحالی است که آن جریان سیاسی که وی منتسب به آن است روزنامه دیگری هم بنام کارگزاران دارد؟!
یکی می نالد از درد بی نوائی یکی می گوید زردک می خواهی؟! لابد با همان پولی که مردم به حساب وی ریخته اند درست شده است که برا یشان شعاردرد گرسنگی و کذا و کذا سر دهند؟!!
و هکذا امثالهم…. مثل اعلام برائت از فرمانده حمله کنندگان به کوی دانشگاه ( سردار نظری ) و قص علیهذا…
و خیلی حرفهای دیگر. . . که زمان وتاریخ گذشته را نمی شود نفی کرد!
بنابراین:
آن دسته سومی که شهید باکری از آن سخن گفته است اینک همه جارا قبضه کرده اند و خیلی هم از ایشان باکری) دائما سخن می گویند و تعریف و تمجید می کنند!!؟ )
آقای حاتمی کیا فیلم آژانس شیشه ای می سازد! درحالی که بسیاری از این آژانس های مسافرتی و تورهای خارجی متعلق به آنان بوده و ناندانی همین باصطلاح جبهه رفته ها و خانواده یشان است! آنجوری درفیلم نشان می دهند واینجوری زندگی می کنند؟! اما همیشه درفیلم ها فقط نان وپنیر و سبزی می خورند و همه بدبختی ها مال این افراد است؟! و بهترین آدمها و مقدس ترین آدمها در سریالها وفیلمهایشان فقط همین افراد هستند؟
و تمام نیروی انتظامی و شهربانی سابق کشورهم ازسرداران سپاه بوده و درقبضه آنها است؟! وهینطوردر ارتش و اینک در دولت نهم ( دولت نظامیان واطلاعاتی ها ) که اکثر مصادر کلیدی ورسمی دراختیاراینان قرار گرفته است؟!
والسلام- تهران – محمد شوری – سوم خرداد 86
——————————————————————————————————————
بهمناسبت31شهريورسالروزآغازجنگعراقوايران؛
چوننديدندحقيقت،رهافسانهزدند!
امروز(31شهريور)آغازرسمیشروعجنگاست. البتهتاششماهقبلازآن،جنگروانیآغازشدهبود. مخصوصادرشهرآبادان!
آنچهمیخوانيد:
1-گزارشیاستكهاينجانبدرپانزدهممهرماه سال1359برایفرماندهیستادمركزیسپاه نوشتم.بدونهيچكموكاستوتغييرانشاءآنرادر اختيارخوانندگانقرارمیدهم.
2-اينگزارشقسمتیازكتاباينجانببهنام:«نامۀ جنگ»است.
كتابیكهدرآذر1386بهارشادسپردهشدودرتاريخ 26/12/1386وبهشرطحذفبخشهایاصلیكتاب،بهآناجازهچاپدادهمیشد؛يعنیكتابراهمشهيدكردند!
البتهتابهامروزهيچپاسخیبهاعتراضمدادهنشده است!
برخلافآنچهتبليغمیشود(جناحاصولگرا) اصولگرايی،جنگ،شهادت،شهدایانقلابو… چنانچهبامِطماروشاقولآنهاهمخوانیداشته باشد،مجوزعبورمیگيرند،حتیمجوزعبوربه بهشترا!
3-عنوان:«جنگ؛راهحلصلح!»مقدمهایاستكه بر اينكتابنوشتم؛بخشیازآنرابخوانيد:
اوریانافلانچیکتابیداردبنام«زندگیجنگاست ودیگرهیچ!»بانگاهیبهتاریخبشریت،جنگراهحلصلحبودهاست!
جنگجهانیاولودوم،جنگکُره،جنگویتنام، تابلوهایويترينیازجنگهستند؛ونیزتابلوی8سال جنگبیحاصلوبینتیجهوزیانباردوملتمسلمانو همسایهایرانوعراق.
بمباراناتمیهیروشیماوناكازاکیتوسطآمریکائیها برسرملتژاپن،چهرهفاحشوجنایتبارترشرابعدا دربمبارانشیمیاییشهرحلبچهاوجچهرۀزشتو کریهجنگدرتاریخبشریترابهنمايشگذاشت! ازجنگایرانوعراقبیشترفقطحماسهسرائیشده است،فیلمهائیساختهشدکهغلوآمیزبودندرآن عینیتدارد،وهیچگاهپدیدهزشتآن؛خیانتهاو حماقتهاتحریروفیلمنشد!
مدتکمیاستکهبرخیآنهمبخاطرمصارف سیاسیوبهرهبرداریبرایرانتخواریازقدرت، پرستیژانتقاداز8سالجنگرادستاویزگذشتهپراز غلطوگناهآلودوخونآلودخودکردهاند؛وازطرفیدیگر آنكهجرأتوشهامتخودرادرعُریانكردنچهرهزشت 8سالجنگعراقوایرانوافشایخیانتکارانوتمیزو جداكردنمقصرازقاصر بدلایلی،ازجملهمطرود شدن،موردهجمهقرارگرفتنوانگواتهامخوردنو گِرهزدنجنگبهمذهب،دینوخداوماورایالطبیعهازدستدادهومیشدخيلیزودترازپايانجنگ،جنگ تماممیشد!….
4-متنپايانیاينيادداشت،مطلبیاستكهبرای نشريههفتگی«توانا»باعنوان:«قطعنامه598 (زمانوانديشه)درتاريخ28تير1377نوشتهشدوبا ناممستعار«علیميثمی»بهچاپرسيد،كهدرآنبهبرخیازسخنانشخصيتهایمختلفدرموردجنگ اشارهشدهاست!
تهران/محمدشوری/نويسندهوروزنامهنگار
31شهريور1387
مأموريتیبرایجنگ!
مأموریتبهخوزستان
صبحروزدوشنبه،تاریخ 15/7/1359
موضوعمأموریت:وضعیتو(آرایش)جنگیبینایران وعراق.
مناطقموردبررسی:
1-آبادان.2-خرمشهر.3-اهواز.4-اندیمشک. 5-دزفول
گزارشدرموردمسائلزیر:1-وضعیتنظامی 2-وضعیتامنیتی3-وضعیتمایحتاجعمومی 4-وضعیتبهداشتیوپزشکی5-وضعیت رادیووتلویزیونووسائلخبری6-تعداد شهیدانومجروحینوخرابیها7-تحلیل وبررسی
1-آبادان:
1-1-وضعیتنظامی:
ساعتورودمابهشهرآبادانساعت40/2دقیقه بعدازظهرروزدوشنبه15/7/1359میباشد.
وضعیتنظامیشهربدینقراراست:
ازوسائلنظامیونیروهایارتشدرشهرخبری نیست.وبیشترافرادمسلحازافرادجوانشهرو پاسدارانمیباشند.ونیروهایارتشوپاسداران باوسائلنظامیشانبیشتردرمناطقحساسو سوقالجیشیمیباشند.
هرروزصبحتافردایآنروزیابطوریکنواختويادر فواصلنیمساعته،صدایخمپارهوتوپوضدهوائی بگوشمیرسد.ونیروهایبعثیعراقهرروزیک منطقهازقبیلخانههایمسکونیومساجدو بیمارستانهارابوسیلهخمپارهخرابمینمایند.در اینحملههااکثرازخمیداشتهولیکمترکشته داشتهاست.
نظردراینباره:
نظرایناستکهازنظرنظامیووسائلآنبایدیک مقداردرداخلهرباشند.چراکهممکناستنیروهای بعثیبتوانندچتربازپیادهنمایندوامکانداردجنگ،بهجنگخیابانیوتنبهتنبکشد.
2-1-وضعیتامنیتی:اکثرمردمشهر،آبادانراترک گفتهاند.وبیشترافراد،خانوادهخویشرابجائیدیگرمنتقلنمودهوبیشترافرادجوانوکسانیکهازنظر مکانیجائیرانداشتهوازنظرمادینیزدرمضیقه بودهاندشهررانتوانستهاندترککنند.
3-1-وضعیتمایحتاجعمومی:ازنظرمایحتاج عمومیازقبیلموادخوراکی،نانواهابازهستندوتکوتوکیمغازهورستورانهایغذاخوریبازمیباشد. برقازساعت2بعدازظهرتا6صبحمیرودوروزنامهدر اینشهرنمیآید.وکامیونهایموادغذاییدراینشهر میآیند.درحدودسهجایگاهپمپبنزیندرآبادانکار میکندکهیکیازآنهامربوطبهنیروهاینظامیاست وبقیهآنهادارایصفهایطولانیمیباشد.
4-1-وضعیتبهداشتیوپزشکی:ازنظرپزشکی دراینشهرهلالاحمروبیمارستانهایشرکتنفتو تعدادینیزسرپائیکارمیکنندوازنظر دارودرمضیقه نیستندوازنظرخدماتبهداشتیدرشهرامکان بیماریمیرودوماشاهدسمپاشیدرمناطقیاز شهربودیم.وحیواناتازقبیلسگهادرشهربطوردسته جمعیدرحرکتندودنبالغذامیگردندوامکانبیماری دراینبارهمیرود.
5-1-وضعیترادیووتلویزیونووسائلخبری:الف- رادیووتلویزیونآبادان.ب-رادیووتلویزیونعراق
الف-رادیووتلویزیونایران(آبادان):رادیووتلویزیون آبادانخودوسیلهایشدهاستبرایمنبعخبری عراق؛بهایندلیلکهرادیوتلویزیونآبادانخبر میدهدکهمثلافلانمسجدشدهاستستاد هماهنگیویادادنموادغذائیویاتجمعافرادبرای کاری؛کهمزدورانبعثیعراقمیشنوندوبعدبا خمپارهآنقسمتموردنظرراخرابمینمایند.مانندمسجدصاحبالزمانآبادانوخرمشهروبیمارستان مصدقخرمشهرومسجدبهبهانیهایآبادانکه ستادیبودهاستبرایکارهایمختلفکهبدین وسیلهمقداریازآنخرابشدهاست.
ویامثلامیگویدکهفلانراکتعراقیدر200متری هدفموردنظرخوردهاستکهاینباعثمیشود عراقبعدا200مترجلوترهدفرابزند.
ب-رادیووتلویزیونعراق:رادیووتلویزیونعراقموقع تسخیرقصرشیریندرتلویزیوناینشهررانشاندادهو نظامیهایعراقکهعکسهایامامومنتظریرااز درودیوارمیکنندوپارهمینمودند.آنهابانشاندادن25کیلومتریاهوازونشاندادنپاسگاهحمیدیهکه پرازمهماتبودهوعادیکردننیروهایبعثیونشان دادنقسمتیازشهرسوسنگردکهدردستآنهابوده است.ازنظرتبلیغاتنیزبانشاندادنخوانندگانزنو مردودرستنمودنجوناسیونالیستیونوشتن شعارهائیبرصفحهتلویزیون،علیهایرانو شخصیتهایایرانونشاندادننیروهاینظامیو همانموشکهائیکهبطرفخانههایمسکونی دزفولپرتابنمودهاند.ووسائلیدیگرازقبیلستون پنجمعراقکهدرخرمشهروجوددارندوبیسیمهائی کهنقطههائیراپیداکردهاندبزبانهایروسیو انگلیسیوعربیکهحتیدرشهرآبادانبهیکنفر مترجمکهزبانروسیبدانداحتیاجداشتندکهچنین افرادیامکانپیداشدنشکمبودهاست.
نظردراینباره:
نظرایناستکهبهرادیووتلویزیونآبادانوکل خوزستانگزارشدهندکهچنینکارهائیراکهباعث میشودکارهالورودانجامندهندومیتوانندبرای کارهائیازقبیلآدرسدادنبرایجمعشدنویاگفتن ستادیاینرامیتوانندبابلندگودرشهربگویند.
نکتهدیگراینکهخبرنگارانبههنگاممصاحبهازگفتن سؤالهاییکهباعثشودکارهالورودویامنطقهای شناسائیشودخودداریوکسانیکهطرفصحبت هستندنیزبایدباهوشیاری،جوابیدهندکهموجب لورفتنکارهانشود.
6-1-تعدادشهیدانومجروحینوخرابیها:درحدود 200نفردرشهرستانآباداندرجنگجاندادهاندواز لیستمجروحیننمیتوانگزارشدادچراکه مشخصنیستومیشودگفتدرحدود1000نفر یابطورسطحیوياعمقیجراحتداشتهباشند.
خرابیهابهبدینشرحاست:الف-آموزشوپرورش آبادانکهبکلینابودشدهاستو25کشتهداشته است.ب-موزهآبادانکهمقداریازآنخرابشده است.پ-لولههاینفت-خطلولهکهدرحالآتش گرفتناست.درطرفایستگاه7اینشهر.ث-قسمتی ازبیمارستانواطرافومحوطهآنوپارکینکآنهمخراب شدهاست.د-تانکفارم-کهمحلمخزنهایبنزین سوپروسوختجتمیباشد.درحدود20مخزن میباشدکهدرحدود10مخزنراباراکتزدهاندوما بقیسالمندولیکمکمآنهانیزمنفجرمیشوندوبا آتشاینمخزنهاشهردرشببکلیروشنمیباشد.
ح-درمنطقهفلکهکاروندرحدود40الی50خانهویران شدهاستولیکشتهزیادنداشتهچونازقبلتخلیه شدهبود.ج-درمحلکلانتری7درحدود20خانهراویران نمودهاند.خ-قسمتیازخانههایاحمدآباددرشهر راخرابنمودهاند.چ-مساجدصاحبالزمان، بهبهانیهایآقایجمی،مقداریازآنباخمپاره خرابشدهاست.ه-شرکتنفتنیزبیشترمخازنآن رابمبمارانکردهاندوقسمتهاییچونکَتکراکرو بویلروچندقسمتفنیسالمهستندکهدرضمنمهم میباشند.وشرکتنفتبکلیتعطیلوکسیدرآن کارنمیکند.بدلایلامنیتیکهدارد.
پ-قسمتیازخانههایمسکونیبواردهکهدر حوالیتانکفارممیباشدآنهانیزویرانشدهاند.
2-خرمشهر:
1-2-ساعتورودمابهخرمشهرساعت8صبحروز چهارشنبهمیباشد.
الف-وضعیتنظامی:وضعیتنظامیدرداخلشهر بدینصورتاستکهدرداخلجزافرادپاسدارو جوانهایشهروتعدادیکمیارتشیکهبیشترشان فقطمسلحبهسلاحژ3میباشنددیدهمیشودو وضعجنگیبدینصورتاست:قبلاکهگمرکوراهآهنکهدردستنیروهایبعثیبودبادلاوریهایبزرگ وحماسهآفرینیجوانهاومردمبازپسگرفتهشدهو نیروهایبعثیعقبنشینیکردهاند.لکنوقتی داخلگمرکمیشويدوپیشرویمیکنیمحملات خمپارهازهرسوبهسویانسانمیآیدزیرانقطه جنگییکطرفشآنجااستویعثیهادرداخل نخلهایخرماباتوپوخمپارهحملهمداوممیکنندو نیروهایمامقداریدرآنجامستقرهستندولیکافینیستواگروسائلنظامیمخصوصاآرپیجی7 باشدمیتوانندشکستبزرگیبهآنهابدهندو نیروهایتکاوردراینجافعالمیباشد.وطرفراهآهنکهآننیزدردستعراقیهابودوبازپسگرفتهشده است،محدودهدرگیریمیباشد.وماخودشاهدآن بودیم.درخیابانهایاینشهرکهراهمیرویدوبه صدایخمپارهآشناباشیدفورارویزمیندرازکش میشویدوخدایناکردههرآنممکناستتیکهایازخمپارهبهبدنشمااصابتبکند.وطرفدیگرازمنطقه جنگی،قسمتدژبانخرمشهرمیباشدکهاصلاغیرممکناستکسیبتواندازاینجادهحرکتکندزیراکه هرآنامکانفرودآمدنتوپمیباشد.
2-2-وضعیتامنیتی:ازلحاظامنیتیغیرمطلوب استوهرآنامکانحملهمیباشدودرهرقسمتازشهرخمپارهفرودمیآیدوبجایباران،خمپارهدیده میشود.دیگراینکهچوننیروهایارتشباوسائل مجهزدرداخلشهرنیستندامکانداردکهجنگدوباره بهجنگخیابانیوتنبهتنبکشد.وبایدازاینلحاظ آمادهبود.اکثرقریببهاتفاقمردم،شهرراترککرده وبیشترجوانهایمسلحدرشهرمیباشند.وتخمینجمعیتدرحدود1000الی2000میباشد.یکعده قلیلیکهآهدربساطندارندوتنهاداراییهایشانگاو وگوسفندانهستند.اکثرشهرآثارخرابیدرآندیده میشودوتمامخانههایمسکونیشیشههایش شکستهویابکلیویرانویااینکهآسیبجزئیدیده است.
3-2-وضعیتمایحتاجعمومی:ازنظرمایحتاج عمومیمسجدجامعاینشهرکهستادهمهاموراینشهرمیباشدوموادخوراکینیزدرآنجامیباشدوهرکسغذایشراازآنجامیگیردوبیشترغذاها،غذاهای سردمیباشد.مانندپنیروماستوازاینقبیلواگر موادغذائیبیشتربدانهابرسدبهترمیباشد.پمپ بنزیناصلادرآنجاکارنمیکند.
4-2-وضعیتپزشکیوبهداشتی:بیمارستاندکتر محمدمصدقکهقبلابرایدرمانبیمارانجنگبودکه بوسیلهنیروهایبعثیبهتوپبستهشدهاستوکارچندانیانجامنمیدهدویکبیمارستانسرپائینیزمیباشدکهروبرویمسجدجامعمحلستاد هماهنگیاستوبیشترپانسمانمیکند.وبرای کارهایبزرگبهشهرآبادانمیبرند.ازنظربهداشتی امکانوقوعبیماریمیرود.
5-2-وضعیترادیووتلویزیونووسانلخبری:وضعیت رادیووتلویزیوناینشهرمانندشهرآبادانمیباشد. چونخودستادمستقلیندارد.
6-2-تعدادشهداومجروحینوخرابیها:الف-تعداد شهیدانبطورتخمینیدرحدود400الی500نفر میباشد.ب-تعدادمجروحینمشخصنمیباشدو پسازجنگتعدادواقعیکشتهومجروحینمشخص خواهدشد.پ-بیمارستانمستقلاینشهرکهآنرا باتوپوخمپارهزدهاندوتعدادیآمبولانسکهدرحدود4 الی5عددمیباشدخرابشدهاندوقسمتیاز بیمارستاننیزخرابشدهاست.ث-اکثرخانههایمسکونیومغازههاوخیابانهاوفلکهها يابهکلیویرانویااینکهآسیبهایمختصردیدهاند.
ح-انبارگمرکخرمشهرکهباوسائلاشبکلیویران ودرحالسوختنمیباشد.د-راهآهناینشهرکه بکلیویرانودرآنمنطقهتعدادیتانکونفربرعراقیکهآسیبدیدهاند،ديدهمیشود.ل-دوکشتیکه درحالسوختنمیباشددراطرافآبهایکمرگکهدر آنجادرگیریمیباشد.ع-شهربکلیجنگزده میباشدوامکانوقوعهرخرابینیزمیباشد. 3-اهواز:
ساعتورودمابهشهراهوازساعت11و40دقیقهروز دوشنبه15مهرماهمیباشد.درسپاهاهوااز(شهید) اسماعیلدقایقیورقهایبرایورودبهجبههگرفتیم.
1-3-وضعیتنظامی:درداخلشهرنیروهایمسلح هستندوبقیهافرادباوسائلوتجهیزاتنظامیدر مناطقحساسومهمبهحملاتدشمنجواب میدهند.
2-3-وضعیتامنیتی:ازلحاظامنیتینسبتاخوب میباشدوتقریبااکثرمغازههاومردمهستندودرشهر مردمرفتوآمدخوبیدارندوازلحاظجنگیزیادآسیب ندیدهاست.وفقطامکانحملههواییدشمنزیاد استوبایدهوشیارومواظببود.
3-3-وضعیتمایحتاجعمومی:ازنظرموادغذاییواز اینقبیلشهراهوازخوبمیباشد.وکمبودیاحساس نمیشود.
4-3-وضعیتبهداشتیوپزشکی:ازایننظرهمشهر اهوازخوبمیباشدوکمبودیاحساسنمیگردد.
5-3-تعدادشهیدانومجروحینوخرابی:الف-تعداد شهیدانمشخصنیستامازیادنمیباشد.ب-مجروحینهمنسبتازیادمیباشد.پ-انبارقیردر اهوازکهبوسیلهموشکآتشگرفتهاست.ث-قسمتیازاستادیومورزشیکهآنهمبوسیله موشکزدهشدهاست.ح-تعدادخانههایویرانشده مسکونیکممیباشد.
4-اندیمشک:
ساعتورود5/8صبحروزسهشنبهمیباشد.شهر اندیمشکازنظرعمومیخوبمیباشد.ودرحدوديک دوممغازههاتعطیلمیباشدوازنظرموادخوراکیو غذائیکمبودیاحساسنمیشودوازنظرنظامینیز وابستهبهشهردزفولاست.خرابیهاییکهما مشاهدهکردیم:الف-اولکیلومترکهوارداندیمشک میشویمپادگانیوجودداردکهقسمتیازآنپادگانراباراکتبمبارانودهکدهایکهدراطرافآنبوده استنیزبکلیویرانشدهاستودرحدود5غیر نظامیو2نظامیکشتهشدهاند.اینمنطقهرادوباربمبارانکردهاندیکبار4روزقبلازورودماوباردیگرروز چهارشنبهساعت40/11میگعراقیقسمتیاز مهماترابمباراننمودهکهخودنیزدریکیازانبار مهماتسرنگونمیشود.ومیگعراقیدرروزسه شنبهساعت8صبحمرکزاصلیادارهبرقاندیمشکو دزفولراباراکتبمبارانومغازههایاطرافآنرابه رگباربست.
5-دزفول:
ساعتورودمابهشهردزفولحدود20/9دقیقهصبح میباشد.روزسهشنبه15/7/1359شهردزفولاز نظرروحیهمردمیبسیارعالیمیباشد.وبااینکه تعدادزیادیازخانههایمسکونیرادریکآنبمباران کردهاندولیکمتردیدهشدهکهشهرراترککنند.از نظرنظامیهمظاهرابدنیستوسپاهپاسدارانآنهافعالمیباشد.وشبروزچهارشنبهموشکانداز عراقی5عددموشکبهخانهمسکونیوپادگاناینشهرزدکهبرایپادگانعملنشدهولیخانههای مسکونیزیادیخرابشد.درحدود150خانهومغازهدراینحملههوائیبکلیویرانودرحدود140الی150کشتهداشتهاست.ومجروحینبسیاربودهاند. گزارشماروزپنجشنبهساعت30/5دقیقهبعدازظهر میباشد.نوعموشک،موشکسکوئیاستکهدر حدود9مترطولورویتریلرحملمیشودودرحدود2 تنوزنداردوتلویزيونعراقایننوعموشکرانشان دادهاست.شهردزفولازنظرموادغذائیوپزشکیو غیرهدرحدخوبومردمدرشهربکارمشغولهستند.
وضعيتراههایخوزستان:
1-راهاندیمشک،اهوازخوبوخطریآنراتهدید نمیکند.2-راهاهواز،آبادانکهبهدوقسمتتقسیم میشود:الف-راهاهوا،خرمشهرکهازخرمشهررد میشود.ب-راهاهوازآبادانکهازخرمشهررد نمیشود.راهاهواز-آبادانکهازشهرخرمشهررد نمیشودوماشینهارفتوآمدمیکنند.اماراهاهوازخرمشهربستهوهیچماشینینمیتواندعبورکندو موقعیکهمیخواهیازاینراهبرویارتشایستاده استونمیگذارد.دلیلآنراپرسیدیمگفتندکهچند کیلومتربالاترخطمقدمجنگاستویکقسمتاز پاسگاهحمیدیهدردردستنیروهایبعثیمیباشد.وازقراراطلاعروینیروهایبعثیآببازکردهاندو پشتآنسدیازآباست.
(قطعنامه598/زمانوانديشه)
*سالآغازجنگ؛صدامحسین:مندرمقابلشما اعلاممیکنمکهماموافقتنامههایمورخ6مارس/1957الجزیرهراباطلوبلااثرمیکنیم.«روزنامه اطلاعات21/6/1359»
*امامخمینی:امیداورمکاربهآنجانرسدواگربرسد دیگربغدادیباقینخواهدماند.«روزنامهکیهان 1/7/1359»
*سفیرعراقدرپاکستان:عراقازهرنوعپیشنهاد میانجیگریاستقبالخواهدکرد.«روزنامهکیهان 14/7/1359»
*بنیصدر:ظرفامروزوفردادرسخوبیبهعراق میدهیم.«روزنامهکیهان 14/7/1359»
*امامخمینی:مابرایخدامیجنگیم.«روزنامه کیهان14/7/1359»
*دولتعراقباآغازشکستنظامیبهمیانجیگری متوسلشد.«کیهان7/7/1359»
*بنیصدر:میانجیگریبینحقوباطلبیمعناست.روزنامهکیهان7/7/1359»
*سیداحمدخمینی:مامصممهستیمجنگراادامه دهیم.«روزنامهکیهان7/7/1359»
*صدامحسین:برایمذاکرهمستقیمباایران آمادهایم.«روزنامهکیهان7/7/1359»
*صدامحسین:آتشبسشورایامنیتراپذیرفت. «روزنامهکیهان8/7/1359»
*امامخمینی:ماپیروزهستیموبهصدامودولتهای همراهاواعتنانمیکنیم«روزنامهکیهان9/7/1359»
*شرایطایرانبرایآتشبس.«روزنامهکیهان 9/7/1359»
*عراقاعلامکردبطوریکجانبهآتشبسرامیپذیرد.«روزنامهکیهان10/7/1359»
*امامجمعهتهران:اینجنگتمامشدنینیست. «روزنامهکیهان12/7/1359»
*امامخمینی:ایملتعراقبپاخیزیدوانقلابکنید.«روزنامهکیهان13/7/1359»
*امامخمینی:حکومتعراقرفتنیاست.«روزنامهکیهان17/7/1359»
*دکتربهشتی:ماخواستارآنیمکهمتجاوزانهرچه زودترازایرانبیرونبروندوجنگپایانیابد.«روزنامه کیهان17/7/1359»
*امامخمینی:مامواضعنظامیآنهاراخواهیمزدو آتیهجنگباماست.«روزنامهکیهان 19/7/1357»
*آیتاللهخامنهای:شورایعالیدفاعدربارهادامه جنگیاآتشبستصمیممیگیرد.«روزنامهکیهان 21/7/1359»
*هاشمیرفسنجانی:ماجنگراشروعنکردیمو خواهانجنگنبودیموخواهانجنگهمنیستیم. «روزنامهکیهان22/7/1359»
*نخستوزیر:پایانعادلانهجنگجزباسرکوبو مجازاتتجاوزگرانامکانپذیرنیست.«روزنامهکیهان26/7/1359»
*امامخمینی:ماتاآخرباآنهاجنگخواهیمکردو انشاءاللهپیروزخواهیمشدوهریکازدولهمکهبااو همراهیکندماهیچابداًاعنتاییبهایننمیکنیم برایاینکهماهدفمانایناستکهتکلیفمانراعملکنیم.تکلیفماایناستکهازاسلامصیانتکنیمو حفظکنیماسلامراکشتهبشویمتکلیفراعمل کردیم.بکُشیمهمتکلیفراعملکردیم. «صحیفهنورج18ص109»
*دبیرکلسازمانمللساعت30/6بامدادروزبیستو نهممردادجاریراروزآغازآتشبسرسمیدرجنگ ایرانوعراقاعلامکردایرانازامروزهرگونهاقدام نظامیدرزمین،هواودریارامتوقفمیکند.«روزنامهرسالت18/5/1367»
*هاشمیرفسنجانی:مناینحرکتراباصلح حُدیبیهتشبیهميکنم«روزنامهرسالت8/7/1367»
*خاویرپرزدکوئیار،دبیرکلسابقسازمانملل:حتی اگرقبلازشروعمخاصمهبرخیتعرضاتازجانبایران بهخاکعراقصورتگرفتهباشدچنینتعرضاتی نمیتواندتوجیهکنندۀتجاوزعراقبهایرانباشد. تجاوزیکهاشغالمستمرخاکایرانرادرطول مخاصمهدرپیداشت.«روزنامهکیهان28/4/1373»
*سرتیپعلیرضاافشار:یکیازاهدافاستکباری عراقاینبودکهایرانرابهپایمیزمذاکرهبکشاند،اما فتحخرمشهرباعثشدتاایرانخواستارتشکیل دادگاهیبرایتنبیهمتجاوزشود.«روزنامهاطلاعات5/3/1373»
*مادهششقطعنامه598:ازدبیرکلدرخواست مینمایدکهبامشورتایرانوعراقموضوعیکهیأت بیطرفبهمنظورتحقیقپیرامونمسئولیتدرگیری رابررسینمودهودراسرعوقتبهشورایامنیت گزارشدهد.«روزنامهکیهان28/4/1373»
*محمدجوادظریف:بهدلیلسیاستهایحاکمبر سازمانمللوتسلطیکهکشورهایغربیبه خصوصآمریکابرسازمانمللدارند،متأسفانههنوز درزمینهبازسازیخساراتغیرمستقیموغرامات مستقیمجنگیکهدرقطعنامه598تصریحشده هیچگونهاقدامیصورتنگرفتهاست.«روزنامه کیهان28/ 4/ 1373»
*شورایامنیتضمنابرازناراحتیازآغازجنگو ادامهجنگمیانایرانوعراقوکشتاربیشمار انسانهاوخساراتمالیاینجنگهفتساله، ضرورترسیدنبهیکراهحلجامعوعادلانه شرافتمندانهوپایدارمیاندوکشورمتخاصمتأکیدکرد وحکمخودرابهصورتیکمتندهمادهایارائهداد.در اینقطعنامهآمدهبودکههرکشوریکهاینقطعنامه رانپذیردنسبتبهآنکشوراقداماتبیشتریصورت خواهدگرفت.عراقبلافاصلهاینقطعنامهراپذیرفت؛مشروطبهمتابعتایران.ولیجمهوریاسلامی ایرانازپذیرفتنصریحقطعنامهسرباززد.ایرانگفت اینقطعنامهداراینکاتمثبتیاست.بههرحالایران قبولکردنقطعنامهرامشروحبهجابهجاییبرخی بندهااعلامکرد.بعدازاعلامقطعنامه،عراقکهدر کناراینتحولاتتواننظامیخودراافزایشدادهبود حملاتخودرابهاهدافاقتصادیونیزپایانههای نفتیواهدافدریاییبطورکمسابقهشدتدادو اعلامنمودتازمانیکهایرانآتشبشراقبولنکندبه حملاتخودادامهخواهددادوازسوییدرگیریمیان نیروهایآمریکاوایران،کشتارزائرینخدادرمکه، تحریمتجاریتوسطامریکا،تشدیدحملاتتهاجمی عراقوتشدیدحملاتشیمیاییاینحلقهراتنگو تنگترکرد.قطعنامه598درسال1366بهتصویب رسیدوحدودیکسالبعددر27تیرماه1367ازسوی جمهوریاسلامیایرانپذیرفتهشد.«روزنامهسلام29/4/1370»
*امامخمینی:وامادرموردقطعنامهکهحقیقتاً مسألهبسیارتلخوناگواریبرایهمهوخصوصاًبرای منبودایناستکهمنتاچندروزقبلمعتقدبههمانشیوۀدفاعومواضعاعلامشدهدرجنگبودمو مصلحتنظاموکشوروانقلابرادراجرایآنمیدیدمولیبهواسطۀحوادثوعواملیکهازذکرآنفعلاً خودداریمیکنموبهامیدخداونددرآیندهروشن خواهدشد،باقبولقطعنامهوآتشبسموافقت نمودم.«صحیفهنورج20ص 238»
و «زن» بخاطرترکیب فیزیکی هنوز در برخی جوامع همچنان «تابو»ست.
«حجاب راه توئی حافظ از میان برخیز
خوشاکسی که درین پرده بی حجاب می رود».
«دکترعلی شریعتی»کتابی داردبنام«ماشین در اسارت ماشینیسم»،یعنی انسان خودش ماشین راخلق وتولید کرد،اما بعد وابسته به آن و اسیر آن شد؛تاجایی که اگر نباشدآدمی بدون آن هیچ است!؟
چون درمَثَل مناقشه نیست،مَثَلِ خلقت زن در آفرینش هستی،مِثلِ همان ماشین است!و جنس مخالف(مرد)بدون آن کور است:
«چون دهانم خورد از حلوای او
چشم روشن گشتم و بینای او
پا نهم گستاخ چون خانه روم
پا نلرزانم نه کورانه روم» / مثنوی مولوی.دفترسوم
و «خدا»،هم با وجود ز«ن» بهتر و کاملتر دیده می شود و هم از دایره زندگی خارج:
«چند با آدم بلیس افسانه کرد
چون حوا گفتش:بخور! آنگاه خورد
اولین خون درجهان ظلم و داد
از کف قابیل بهر زن فتاد» / دفترششم.
علم منطق درفرق کل و کلی می گوید:کلی آن است که اگر اجزایش معدوم شود، بازمتصور است و هست.مثلا با مُردن دیکتاتور،مفهوم دیکتاتوری از بین نمی رود. اما کل با ازدست دادن یکی ازاجزایش دیگروجود ندارد. مثلا ساعت با فنر و عقربک ساعت است،و اگر یکی ازآنهانباشد دیگر ساعت نیست.
«زیبایی» یک کلی است که هرفرد به تصور خودش زیبا می بیند.
و آدمی ذاتا زییایی رادوست می داردو«زن» زیباترین موجود خلقت است.وشایدبی ربط نباشدکه وقتی خداوندبه خودش آفرین گفت وفرمود:«فتبارک الله احسن الخالقین» مُرادش نوع خلقت ِزن و حُسنِ «زن» باشد!
می توانم بگویم «زن» تنها معلولی است که علت است!
«زن»بدلیل برجستگی های خود،ویژگیهایی داردکه هیچ نوسان اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در هرجای سرزمین خدا،نمی تواند از تقاضای آن بکاهد!:
«آن یکی می شد بّرَه سوی دُکّان
پیش ره را بسته او از زنان
پای او می سوخت از تعجیل و راه
بسته از جوق زنان همچو ماه
روبه یک زن کرد و گفت:ای مُستهان!
هَی! چه بسیارید ای دخترچگان؟
رو بدو کرد آن زن وگفت:ای امین
هیچ بسیاری مامنکر مبین
بین که بابسیاری ما بر بساط
تنگ می آید شما را انبساط
در لواطه می فتید از قحط زن
فاعل و مفعول رسوای زمن » / دفترششم.
هم چنین زن و مرد یک جز و یک کل هستند که هر کدام نباشد دیگری هم نیست:
«یاایهاالناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده وخلق منها زوجها وبث منها رجالا
کثیرااونساء…»/ قرآن.:
«ذوق جنس از جنس خود باشد یقین
ذوق جزو از کل خود باشد ببین» / دفترششم.
زن و مرد یک تنند که فقط با یکتایی آن دو هم زیبایی خلقت دیده خواهد شد و هم
یکتایی خالق؛وآن و«حدت درکثرت» و «کثرت در وحدت»ِ هستی به «وحدت والوجود» تبدیل!:
«نی من منم و نی تو تویی نی تو منی
هم من منم و هم تو تویی هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار ختنی
کاندر غلطم که من تو ام یا تو منی»/ دفتر دوم.
پس اگر یک مرد با دو زن،یا یک زن با چند مردباشد،علاوه برنامتعادل و ناهمانگ شدن نظام هستی،آن زیبایی خلقت به زشتی، و آ ن توحید به شرک مبدل خواهد شد؛و
اتفافا تمام وضعیت بغرنج جامعه امروزی سرچشمه اش از همین جاست:
«ازهمان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل،
ازهمان روزی که فرزندان «آدم»
زَهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید!
آدمیَّت مُرد!
ازهمان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
ازهمان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیَّت مُرده بود.
صحبت از آزادگی،پاکی،مروَّت ابلهی است!
صحبت از موسا وعیسی و محمد نابجاست
قرن ِ «موسی چومبه» هاست!». / فریدون مشیری.
«زن»همان «میوه ممنوعه» خداوند است که همچنان از ابتدای خلقت آدم و حوا تانهایت، حادثه آفرین است و هنوز تاریخ مصرف دارد!
بنابراین«زن»موجود عزیز و عظیم و عجیبی است که هم عرصه عَدَم و هَدَم است و هم وجود و عروج!
«تابو»ها همان قوانین نانوشته ای هستند که همیشه بر قوانین نوشته شده مسلط بوده و به صورت آشکار و پنهان بر آن حکمرانی کرده و می کنند.و «زن» بخاطرهمان ویژگیهای «زنانه»اش دربرخی جوامع و فرهنگ و سنن همچنان «تابو» باقی مانده و قوانین زنانه نیز متأثر ازآن است.
«تمدن ایرانی»با فرهنگ اسلامی و نظام ج.ا.ا. با رعایت قوانین شیعی چنانچه بخواهد متحول شود باید در مورد «زن» تابو شکنی کند.
«تابو»ها که غالبا قوانین نیز بر اساس آن تدوین می شود، از خاستگاه وخواستگاه های مقنن تابیده است! و این خاستگاه و خواستگاه ها متأثر از «حدیث نفس» است!
اگر حدیث نفس،«نفس مطمئنه» باشد قوانین بر اساس فطرت و طبیعت تحریر و تبیین می شود و چنانچه بر اساس «نفس اماره» و یا به قول«زیگموندفروید»-روانکاومعروف-«عقده ادیپ»و حقارت های سرکوب شده دوران کودکی و ضعف باشد،به هنگام بلوغ و قدرت، قوانیین تقریر شده مقنن هم بی تأثیر از آن نیست!
چند پروسه در مورد زن هست که اگر چنانچه در ایران «تابو»شکنی شود و با قرائت «نفس مطمئنه» از دین و اسلام قوانین زنانه بتصویب برسد،تحول و تکامل حتمی است.
پروسه اول:دختران همانند پسران در سن قانونی(18سال)اجازه شان دست خودشان باشد.و در هر موردی مثل ازدواج، نیازی به قیِّم نداشته باشند.
پروسه دوم: مسئله حجاب است.بی حجابی و عریان بودن زن چنانچه گناه است و دارای عقوبت اخروی یک،مبحث شخصی است که چنانچه اختیار شد،مجازاتش به خدا واگذار شود،چونکه مربوط به حق الله است.وحکومت ودولت ولو اسلامی هیچ دخالت درآن نداشته باشد.و فقط تا آنجاکه این عریانی موجب اختلال در نظم اجتماعی شود موجب جریمه باشد و در مراکز دولتی مانع باشند؛حکومت و دولت اسلامی فقط بایدبا زیباترین شکل،معروف (حجاب) را ترویج و تبلیع کند. مثل اوایل انقلاب که حجاب مشکل جامعه نبود وآنقدر برایش هزینه نمی شدکه اینک الان می شودو مبالغ هنگفتی ازبودجه بیت المال مسلمین که باید صرف تأمین اجتماعی شود خرج اجبار کردن در اختیارکردن نوع پوشش و غیره می شود…
چیزی که ما الان در موردحجاب داریم نه حجاب است ونه بی حجابی ست؛چیزی ست شبیه همان تعریف«جلال آل احمد»درکتاب «غرب زدگی»ودکترعلی شریعتی»درکتاب «الیناسیون»؛این حجاب معجونی است که اتفاقا مُسببش حکومت اسلامی ج.ا.ا.(بخاطر انگشت گذاشتن روی آن) است.
پروسه سوم:حق ازدواج درچند همسری برای مرد است.با استناد به برخی از آیات قرآن این تجویز صادرمی شود؛که البته قرآن تأکید دارد که عدالت باید برقرار شود و بعد تأکید مؤکَّد دارد که نمی توانید عدالت را برقرارکنید. بنابراین خودبخود منسوخ می شود.
مرد هر چند بتوانددر تأمین مَسکن و هزینه زنگی عدالت را رعایت کند،اماآیادر ارتباط و میل جنسی،عشق و محبت هم می تواندعدالت را رعایت کند؟بقول عوام:عُمرا! چونکه:«نو که آمد به بازار کهنه شود دل آزار»!
بنابراین درمورد اجازه به مرد در اختیار کردن همسردوم ضمن شروطی در لایحه حمایت از خانواده،آیابه زن نیزبا همان شروط می توان این اجازه راداد؟مسلمانه!وفقط می تواندطلاق دهد.برای مرد هم باید همین روال تصویب شودوچنانچه بخواهدطلاق گیرد؛نه آنکه همسر دوم برگزیند!یا آنکه هردو صبر را تقدیر زندگی کنندو یکدیگر را تحمل.
یا زندگی رابا عشق و دوست داشتن ادامه دهند و یا طلاق بگیرندو هرکس برود بدنبال مُراد خودش:
«بر مُراد تو روم شادی کنم
بنده تو باشم آزادی کنم» / دفتر چهارم.
پروسه چهارم: که خیلی هم مهم است،بحث شیرین صیغه یا ازدواج موقت است:
الف-ازدواج موقت فقط برای لذت جنسی است؛و مثلا برای کمک به یک زن بیوه نیست! آن می تواند فقط یک استثناء باشد.و لذا برای لذّت و تلمذ لذیذتر، طبعا دنبال نوع بهتر و زیباتر می رود!
بنابراین هیچکس نباید هدف اصلی از ازدواج موقت را کتمان کند؛هرکه کتمان کرد حدیث نفس خودش را سرکوب کرده است!
ب-کسب درآمداز راه صنعت«سکس»درغرب و برخی کشورهای مُجاز،برای دولتها،افراد، شرکتها و غیرذلک قابل تأمل است!منتها تجاوز به عُنف و به زور ،بشدت محکوم بوده و خاطی مجازات خواهد شد؛و افراد درسن قانونی بامیل شخصی و اختیارخودچنانچه روابط جنسی داشته باشندکسی و قانونی معترض آنهانیست.
ج-فرق روسپیگری و ازدواج موقت فقط در یک چیز است:زن روسپی تعهدی ندارد که در آن واحد،همان روزیایک ساعت،باچندفرددیگرهم باشد.ولی درازدواج موقت این تعهد اخلاقی (آنهم قولا،معلوم نیست که عملا هم باشد!؟)راداردکه درمدتی که باجنس مخالف است،با فرد دیگری همخوابگی نکند.
از آنجاکه علم جدید راههای جلوگیری از بارداری را معلوم کرده و شرط عِدِّه در ازدواج موقت فقط متضمن حضانت از فرزند برآمده از آن است،لذا وقتی معلوم باشد که فرد باردار نمی شود،می تواند هرساعت یا هر روز و یا چند روز صیغه یک نفردیگر شود،بدون آنکه بخواهد مثلا برای یک ساعت صیغه شدن،روزهای متوالی خودش راتعطیل کند! دراین مورد ظاهرا فتاوی برمجاز شمردن این شیوه هم هست!
د-در رژیم سابق هرشهری یک محله بدنام داشت که به اسم «قلعه» یا «شهرنو »معروف بود. نظام ج.ا.ا. آنرا جمع کرد و البته بجایش مخفیانه در هرکوی و برزن خانه های فساد باز شد که گاها لو می رود!
پس بهتراست برای پاکسازی جامعه و عدم فروپاشی اجتماعی مراکزی مُعیَّن و با آدرس مشخص درهرشهرتأسیس شود(اسمش راهرچه می خواهید بگذارید:خانه عفاف یا صیغه خانه)که فقط به مردان مجردسرویس دهد.هم رعایت بهداشت می شودوهم رعایت شرع و هم ازحوادث تلخ که هرروزمی خوانیم جلوگیری شده و هم درب خانه های فساد تخته!
این شیوه کسب درآمد برای آن دسته از زنانی است که خود بامیل شخصی آنرا اختیار می کنند؛وبرای زنان بیوه وغیر آن این وظیفه حکومت و دولت است که طبق قانون شغل مناسب و امنیت درتأمین اجتماعی وی راهزینه وصرف آنها بکند؛نه صرف حاشیه های آن.
نکته پایان این مُجمل از این مُفصَّل اینکه:چنانچه زمینه های معیشتی درحکومت عادلانه توزیع شود،90هم پیش ماست.دراین صورت 100ی نیست و سدهاخراب شده وهمه چیز را ویران و از آب هم خبری نخواهد بود!
حکومت(اسمش هرچه که باشد)وظیفه اش فقط تأمین عدالت است وبقول استاد مرتضی مطهری هرچه منجر به عدالت شود همان دین است نه آنکه خودِ دین عدالت است!
از همین نگاه به دین و از همین رویکرد،هرگونه قبض و بسط در مورد قوانین زنانه اگرغیراز این مسیر باشد،مسخ و استحاله و برضدخودش تبدیل خواهد شد.
محمد شوری/12شهریور89
«آنکه آزادی ات را می دزدَد،نانت را دزدیده است».
این کلام وحی گونه که تاریخ مصرفش به اندازه حیات آدمی است،از نویسنده و رُمان نویس معروف،«آلبرکامو»ی فرانسوی است که بین سالهای1913تا1960 می زیست.
یکی بود یکی نبود:
قومی متفکرند در مذهب و دین
قومی متحیرند در شک و یقین
ناگاه منادی بر آمد ز کمین
کای بی خبران راه نه آنست و نه این (عمر خیام نیشاپوری).
راه آنست که به «آزادی» ختم شود.راهی که مقصدش آزادی نباشد،سراب است و باز یک فریب تازه.
آن اصلِ اصل و اصیلی که همه اصول بدون آن«عَدَم»است،آزادی ست.
آزادی همان«بالفعل» کردن «بالقوه»هاست.
بالقوه ها همان هزاران فکر،خیال و رؤیاهای ماست که مدام از صبح تا شام مثل یک دستگاه اتوماتیک در مغز پمپاژشده و در ذهن ها فواره می زند.
آزادی همان سوپاپ اطمینان اجتماعات جوامع و تمدن هاست که اگر نباشد آن جامعه فرو می پاشد و آن تمدن نابود.
یکی بود یکی نبود:
خدا بود و هستی.
هستی عدم بود و خدا نور:«الله نورالسموات والارض»(قرآن).
نور بر هستی تابید،هستی وجود شد و دیده شد.
و خدا خواست شناخته شود. موجودی آفرید که همه کاره باشد. و به اصطلاح رایج امروز «همه فن حریف». آدم را آفرید.ابزار همه فن حریفی آدم، آزادی بود:«لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله»(قرآن).
خدا به آدم آزادی داد تا «نون»ِ آزادی را بخورد.
خدا آزادی را در مغز و قلب(دل)ِ آدم کاشت تا بانهال آزادی نور خدا همه هستی را روشن کند.
آزادی اگر نباشد خدا هم نیست. چون همه جا را تاریکی و ظلمت فرا خواهد گرفت و خدا دیده نمی شود. خدا دیده نشود، شناخته نمی شود.
آزادی همان نور خداست که بر جان و دل آدمی دمیده شد که حلاج شود و بگوید: اناالحق»!
یا همچون مولوی بسراید:
ای قوم بحج رفته کجاييد کجاييد
معشوق همين جاست بياييد بياييد
معشوق تو همسايهء ديوار به ديوار
در باديه سر گشته شما در چه هواييد
گر صورت بی صورت معشوق ببينيد
هم حاجی و هم کعبه و هم خانه شماييد
یکی بو یکی نبود:
آدم وقتی آدمها شد برای آنکه بتواند زنده بماند فکر کرد:«الذی علم بالقلم.علم الانسان مالم یعلم»(قرآن).
تدابیری برای تنظیم روابط اجتماعی اندیشید؛ اسمش را گذاشت قانون!
قوانین دوگونه شدند:قوانینی که فقط محصول تراوشات فکر آدم بود و قوانینی که گفته شد خداوند بصورت مستقیم با بنده امین خود گفتمان کرده تا او این قوانین را به گوش دیگر آدمها آشنا سازد:
«والذین اجنتبواالطاغوت ان یعبدوها و انابواالی الله لهم البشری فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدهم الله و اولئک هم اولوالباب»(قرآن).
قوانین محصول ذهن آدم مثل:کمونیزم،لیبرالیسم و فاشیسم .و قوانین الهی مثل ادیان توحیدی:زرتشت اهورایی،موسای پیامبر،عیسای مسیح و محمد امین.
از آنجا که بر اساس فطرت ،همه آدمها یک طینت و سرشت دارند، لذاقوانین طبیعت و قوانین الهی هم دو روی یک سکه هستند که همه آنها آزادی را از آدم سلب نمی کند.
اما آنگاه که آزادی در چنبره قدرت گرفتار شد،نقض غرض شد:
چون غرض آمد هنر پوشیده ماند
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
وازدل آن مارکسیسم استالینیستی،فاشیزم موسولینیسم،نازیسم هیتلری،سرمایه داری لیبرالیزم،انگیزاسیون قرون وسطی،خلافت عثمانی،اسلامیست های طالبانی،و ولایت مطلقه فقیه،جانشین خدا بر روی زمین بیرون آمد و این چنین آزادی بارها و بارها مصلوب و مسلوب شد تا عده ای فَربه شوند و برخی مستضعف.
و از آنجا که حق گرفتنی است و نه دادنی، برای بدست آوردن آزادی «ارض الله» صحنه جنگهای رهایی بخش شد.ومحصول و دستاورد همه تخاصمات تاریخی،«دمکراسی» است.دمکراسی همان درد مشتر ک است:
قصه نيستم كه بگويی
نغمه نيستم كه بخوانی
صدا نيستم كه بشنوی
يا چيزي چنان كه ببينی
يا چيزي چنان كه بدانی
من درد مشتركم
مرا فرياد كن( زنده یاد احمد شاملو).
دمکراسی قالبی شد برای همه قوانین الهی و مکاتب بشری،و فرهنگ ها،آداب و رسوم قومی و قبیله ای از هر رنگی ونژاد:
چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد
موسیی با موسیی در جنگ شد
چونکه آن رنگ از میان برداشتی
موسی و فرعون کردند آشتی(مولوی)
دمکراسی در لابراتوار جامعه نام قانون اساسی بخود گرفت.
اساس و اصل مشترک قانون اساسی همه کشورها عدالت است و عدالت فقط باچرخش قدرت میسور است که با آن بتوان آزادی را عادلانه توزیع کرد!و چنانچه به هر دلیلی دراین چرخش ایستایی بوجودآید،دیکتاتوری«جعل»ِو«بدل»ِدمکراسی می شود و دیکتاتوری زمانی شروع می شود که حق انتخاب از عده ای سلب شود و دزدان آزادی نان دیگران را بخورند!
آزادی فقط با«حق انتخاب» مترادف است و به تصدیق می رسد.ولی از آنجاکه میل انسان به طاغی شدن است:«الا ان الانسان لیطغی»(قرآن)،غش در معامله کرده وبا مغبون کردن و با استفاده از «آزادی رانتی» «قانونِ آزادی» را به «آزادی ِمطبوع» خویش تبدیل نمود.
یکی بود یکی نبود:
دراصول کافی جلدسوم آمده است:
زاره ابن اعین یکی از راویان موثق به محضر حضرت امام محمد باقر شرفیاب شدوگزارش کاروضعیت برخوردخویش بانیروهاراخدمت امام برده وعرض می کند:مابراساس یک خط خاص و محدود و دقیقی انسان را ارزیابی کرده چنانچه علویون و غیر علویون با آن خط که درروایت«مطمار»یعنی شاقول نامیدشده(مثل نظارت استصوابی خودمان!)هماهنگ باشند آنان راجذب کرده و اسرار ولایت را با ایشان در میان خواهیم گذاشت.ولی چنانچه انسانها اعم از علویون و یاغیر علویون باخط مذکورناهماهنگ باشند دفع شده از حریم خطوط ولایت دورمی شودند».در این لحظه امام محمد باقر چنان برمی آشوبد و برسر زاره فریادمی زندو می فرماید:اگرمعیار جذب ودفع چنین خط محدودی باشدپس مستضعفین ومحرومین و نیروهای مستعد و قابل جذب که احیانا لغزش هایی در زندگی شان وجود داردکجا رفته وبه چه کسی پناه برند؟».
اخیرا آیت الله خامنه ای رهبر نظام ج.ا.ا. گفت:«کسی که اصول را قبول ندارد از دایره اتحاد خارج است».
وی پیشترگفته بود:«شاه گناهش همین بود که می گفت آنچه من می گویم نه آنچه ملت می خواهد امروزهرکس این منش راتکرارکندکاری مطرودومحکوم راانجام داده است». (روزنامه کیهان/30/12/1357)وایضا:درنمازجمعه مورخ16دی ماه سال62گفته بود: «استبداد واضح ترین نشانه حاکم طاغوتی است.معنای استبداداین است که آن کسی که اداره جامعه بدست اوست فقط به رأی خود و میل خود متکی باشد،رأی دیگران و میل دیگران مخصوصا میل مردمی که زمام امور آنها بدست اوست در تصمیم گیریهای او تأثیر نداشته باشد.مهم نیست برای او که مردم چه می گویند و چه می خواهند مهم این است که رأی و نظر خوداو چیست اوچه می گویدو چه می خواهد».(کتاب درمکتب جمعه ج 7ص 336).
و وقتی به این اصول که همان قانون اساسی باشد دقت کنید متوجه می شوید طبق قانون فقط رأی و نظر اوست که باید اجرا شود و آزادی احزاب و مطبوعات و برگزاری میتینگ سیاسی همه بی خاصیت شده است. و تنها ایشان هستند که متکلم الوحده بوده و دایم در حال سخنرانی هستند!
طبق این اصول همه عزل ونصب ها و تابعیت سه قوه در اختیار شخص ولایت مطلقه فقیه است.که با غش در معامله ای که توسط شورای نگهبان صورت گرفت و حق نظارت خود را استصوابی تفسیر کرد جلوی ورود و اظهارنظرهر خش وخاشاکی در مدیریت و اداره کشور گرفته شد تا آب از آب تکان نخورد. اسمش هم این است که همه چیز قانونی است. و واقعا هم قانونی است اما قانونی که در آن غش در معامله شدو با مغبون کردن،مانع حضور غیر خودی ها(به زعم آنها) در صحنه شدند.
همه اصل های قانون اساسی که به شهروندان حق انتخاب می داد و آزادی و چرخش قدرت را عادلانه توزیع می کرد با نظارت استصوابی علیل و معلول شد.و فقط عده ای «خودی»با استفاده از «آزادی های رانتی» انفال عمومی در اصل 44و49 قانون اساسی که مربوط به همه مردم و از جمله مخالفین حکومت است،به «ثمن بخس» فروخته شد تا ثروت و قدرت یکجا فقط در اختیار «خودی ها»باشد و «خودی ها» هم طبق این اصول معلوم است که چه کسانی هستند!
و در همین راستا و سبیل،مطبوعاتی که برای هر موضوعی «ان قلتی» می آوردندتعطیل و آنهایی هم که مانده اند یا از همان رانتخواران آزادی هستندو یا آهسته می روند که گربه شاخشان نزند.
و جنگ احزاب-که از اول انقلاب هم خاصیتی نداشت!-در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه اصلا معنا ندارد.بنابراین قهرمانانه و یا محترمانه تعطیل شدند.چون احزاب یا باید مطیع ولایت فقیه باشندو در طول آن قدم بردارند و یا در عرض آن؛و برای خود ایده های نویی داشته باشند که با مصلحت منصوبین تشخیص مصلحت در اصول هم متفاوت باشد!
یکی بود یکی نبود:
پس از 30 سال سقوط «سطلنت »و جانشینی «جمهوری» باز روزاز نو و روزی ازنو:
«ای آزادی، چه زندان ها برایت کشیده ام !
وچه زندان هاخواهم کشیدو چه شکنجه ها تحمل کرده ام و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد اما خود را به استبداد نخواهم فروخت…
من هرچه کنند،جز در هوای تو دم نخواهم زد.امامن به دانستن ازتونیازمندم،دریغ مکن، بگوهرلحظه کجایی چه می کنی؟نابدانم آن لحظه کجاباشم،چه کنم؟ ».(علی شریعتی).
محمد شوری/6/6/89
(جرس)
فشارهای بین المللی، همراه با تحریم های همه جانبه و تقویت و تهییج افکارعمومی علیه رژیم ج.ا.ا.، هیزم تنور آتش جنگ را انبوه و انبوه ترکرده است.
آیا بزودی جنگ سراسر جهان را فراخواهد گرفت؟!
دمکراسی یاهمان حکومت مردم بر مردم مذهب تمدن است. این مذهب همچون تمدنها در فرایند تاریخ، فراز و فرودهایی داشته و دارد.
دمکراسی مشترک همان توافق بین المللی و جلب افکار عمومی برای مداخله نظامی در یک کشور به جهت سرنگونی و تغییر نظام سیاسی است.
البته این توافق هرگونه که ساخته و پرداخته شود، برای خود بهانه یا دلایلی عنوان میکند که بتواند همراه با جذب افکار عمومی، خود را از هرگونه سلطه جویی و کشور گشایی (به رسم قدیم) مبری سازد.
دمکراسی مشترک هم در عراق و هم در افغانستان با مداخله نیروهای نظامی سازمان ملل ، ناتو، غرب و امریکا، نتیجه داد.
درآن کشورها، رژیم سیاسی مستبد و توتالیتر تغییر و یک نظام مبتنی بر آرای مردم شکل گرفت؛ و هم چنین منافع بین المللی به جهت امنیتی،اقتصادی و فرهنگی تأمین شد! و این یعنی «دمکراسی مشترک».
دو ضلع مثلث در دو منطقه پرآشوب خاورمیانه تکمیل شد. آیا با حمله نظامی به ایران ضلع سوم این مثلث کامل خواهد شد؟!
رژیم بعثی صدام همیشه نامتعادل بود. سالیان متمادی گروهی به ریاست صدام حسین برمردم عراق حکومت کردند؛ استبداد صدام زبانزد شد؛ این رژیم چه در دوره پهلوی و چه در دوره رژیم ج.ا.ا. برای کشورما و نیز برخی از کشورهای منطقه مثل کویت مزاحم بود.
در دوره پهلوی بخاطر حمایت بین المللی، جرأت حمله را نداشت؛ اما آرزوی خود را در دوره ج.ا.ا. به علت عدم حمایت بین المللی از ایران، عملی ساخت. و آنقدر توهّم قدرت بالا رفت که به کویت نیز حمله کرد.
در جنگ 8 ساله عراق و ایران هر چند غرب و آمریکا از در دوستی با صدام،با وی همکاری کردند،اما حمله عراق به کویت، حجت را بر آنها تمام کرد .
لذا افکار عمومی جهان به این سمت رفت که صدام زرّادخانه های سلاح های آتشین هسته ای دارد؟و خطر جنگ هسته ای جهان را تهدید می کند.
نتیجه گزارشات این شد که تا با یک جنگ تمام عیار پرونده رژیم بعثی در عراق مختومه و تاریخ مصرف صدام تمام شود.
و بدون آنکه ما بتوانیم در جنگ 8 ساله خود با عراق –که خواستار جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان بودبم- سربلند جنگ را خاتمه دهیم و برای فتح قدس از کربلا عبور کنیم، صدام سقوط کرد؛ و نیروهای چند ملیتی کربلا را آزادکردند!:ولولادفع الناس بعضهم ببعض(قرآن).
علیرغم حوادث تلخ در عراق،دمکراسی دلخواه مردم در حال تجربه شدن است.
ضلع دوم این مثلث افغانستان است.
افغانها سال های سال زیر چکمه های تزاریسم کمونیست! له شده بود؛با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گرفتار نوعی آنارشیزم سیاسی شد .
نتیجه فروپاشی جماهیر کمونیستها و خروج ارتش سرخ از افغانستان، تسلط و استیلای حکومت طالبان با رویکردی افراط گرایانه از اندیشه سیاسی اسلام بود.
توافق بین المللی برای نابودی طالبان بوجود آمد. و نتیجه آن نیز ورود نیروهای چندملیّتی و اعاده دمکراسی و انتخابات آزاد درافغانستان بود.
هرچنددر افغانستان همچون عراق،حوادث تلخ هنوز وجود دارد. اما مردم عراق و افغان دارند برای نخستین بار طمع شیرین دمکراسی ازنوع انتخابات آزاد را می چشند و البته در حاشیه آن منافع امنیتی و اقتصادی به همراه تغییرات فرهنگی بین المللی حاصل است!
پس از تأسیس ج.ا.ا. و تغییر رژیم سلطنتی شاه (که باکودتای 28 مرداد سرمست ومغرور شده بود)،هنوز کشورما دمکراسی «جمهوری خواهی» راتجربه نکرده بود که با یک جنگ ویرانگر مواجه شد.
و همان نیز آغاز دفن دمکراسی درایران و مسخ جمهوری و شروع تبلیغ و ترویج تفکر بنیادگرایانه از اندیشه سیاسی اسلام بود.
گروه های متعددی با نام اسلام خواهی درسراسر جهان به عملیات انتحاری و بمب گذاری پرداختند. که برخی از این گروهها مثل حماس و حزب الله لبنان به طور مستقیم از ایران حمایت می شوند.
از میان حوادث تلخ تاریخ عملیات انتحاری،حادثه 11 سپتامبر اوج آن بود که توسط خشن ترین گروه که خود را معرف اسلام می داند،یعنی گروه اسامه بن لادن بوجود آمد.
در داخل ایران و در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی رویکرد بین المللی به سمت گفت و گوی تمدنها که معبری برای تنش زدایی بود، پیش رفت؛ ولی با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس دولت ایران،ادبیات و لحن کلام رهبران ایران خشن شد و به سمت جنگ رفت.
احمدی نژاد،علیرغم فقدان سوابق درخشان در قبل و بعد از انقلاب در زمینه های علمی و سیاسی و برخلاف دو سلف پیشین ، یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی که دارای سوابق سیاسی و علمی متعددی هستند،مورد حمایت شدید و همه جانبه آیت الله خامنه ای قرار گرفت . وی که خود مجری گروهی خاص است و حتی از مجلس برآمده از نظارت استصوابی هم تمکین نمی کند، اکثر مدیران خود را از میان نیروهای امنیتی و سپاهی که روحیه جنگ ستیزی دارند برگزید.
دریک نظرسنجی که از مردم اروپا شده بود، اکثرا موافق جنگ با ایران هستند. آنها وحشت دارند که سلاح های هسته ای ایران شهر و کشورشان را هدف قرار دهد.
الان همه مسائل ایران و افکارعمومی جهان تحت الشعاع انرژی هسته ای ایران به این سمت رفته است که ایران در حال تولید بمب هسته ای است؟
اسرائیل تنها کشوری است که هر وقت هرکاری خواست انجام داد و هیچ وقت بخاطر آن مجازات بین المللی هم نشد.
آیا اسرائیل بدون اجازه آمریکا، ایران را بمباران خواهد کرد؟! و استارت شروع جنگی تمام عیار زده خواهد شد؟
آیا اوبامای برنده صلح نوبل رهبری یگ جنگ تما عیار را بدست خواهدگرفت تا ضلع سوم دمکراسی مشترک با ایران کامل و نتیجه دهد؟!
محمد شوری/ 28 مرداد 1389.
دیده و شنیده شدن صدا و سیمای زنی بنام واقعی خود (سکینه محمدی آشتیانی)بر صفحه و مانیتور صداوسیمای ج.ا.ا.و اینترنت جهانی آنهم برای اقرار به گناهی مثل زنا، که شاید برای اولین دفعه باشد؟ خود نمونه بارز «تشییع فاحشه» است.
در شرع اسلام علنی و عمومی کردن گناه فردی در نزد خاص وعام از عمل به آن گناه شنیع تر و عامل آن از آن فرد، گناهکارتر است!
«سکینه محمدی» اگر زنده هم بماند،بدلیل شُهره عام و خاص شدنش برای عمل شنیع زنای مُحصنه،دیگر مُرده است!
آنچه که از مورد«سکینه محمدی آشتیانی» توسط غرب تظلم خواهی شد،و آنچه که توسط حاکمیت ایران از وی گفته و به نمایش گذاشته شد دو روی یک سکّه از «تشییع فاحشه» است:
1-در مورد اثبات زنا یا مواردی مثل آن، اقرار صریح متهم در چند نوبت متوالی و از روی اختیار و صحت و سلامت و آزادی کامل حجت است.و یا مشاهده و گواهی آن توسط 4 فرد عادل!؟! و ثبوت آن تقریبا محال است.
وفردیاافرادی که عمل زنایی رامشاهده کندوبه آن درمحاکم رسمی گواهی دهددیگرعادل نیست؛چون علاوه بردیدن عمل زنا،که گناه محسوب می شود،اعلان و گواهی آن از جمله موارد «تشییع فاحشه»است!
«سنگسار» یا همان «رجم» ازدیدگاه مرجع تشّیع،«آیت الله العظمی منتظری» یک «مترسک» برای نهی و ترساندن و پیشگیری از گناه است.هرچنددر عصر جدید، کلاغان بر شانه مترسکان هم لانه می سازند!
2- فرهنگ،آداب و رسوم و سنت های قومی و قبیله ای و دیرینه دنیای غرب بادنیای شرق و بالاخص مردم مسلمان و بویژه شیعیان متفاوت است.
مثلاچنانچه درکشوری ازدنیای غرب،استخرشنای مختلط زن ومردآنهم کاملاعریان اشکال و منع قانونی نداشته باشد،امابرای دنیای شرق و اسلام این فعل مجرمانه محسوب می شود.بااین وجود،برحسب فطرت پاک،آدمهای انسان منش،یکجورمی اندیشند: شرقی،ومسلمان وایرانی شیعه باغربی،مسیحی،یهودی و یا بی دین از دروغ،خیانت،قتل وجنایت و دزدی یک تصور دارد و آنرا عملی شنیع وغیر اخلاقی و مجرمانه می داند.و البته درهرجای سرزمین خداهم ممکن است فردی برای انجام هرعمل غیر اخلاقی مقیَّدبه منع اخلاقی نباشدونیزبرایش «تشییع فاحشه» اهمیتی نداشته باشد.
درعصر ماشین و ماشینیزم اخلاق و اخلاقیلات الکترونیکی شده است.و هرچه زمان درنورد دیده شد،مناسبات فی مابین هم مکانیکی تر شد.«تشییع فاحشه» نماد عصر جدید است.
3-هر کشوری درمناسبات بین الملل وارد هر پروسه ای که شود،منافع ملی خود را در نظر دارد و سود و زیان آن تعامل و تقابل را در کفه ترازو می گذارد.
منافع ملی می گوید طرف مورد تعامل و تقابل باید ضعیف و یا نادان باشد.لذا فن سیاست بکار آمد و سیاستمدارانی تربیت شدند.
از طرفی در عصر ماشین نمی توان مانند عهد عتیق و یا ماقبل تاریخ در روابط فی مابین به تعامل و تقابل پرداخت و مثلابرای کسب منافع بهتر و بیشتر لشگرکشی کرد. در عصر حاضر برای تدوین راهبردها و تبیین راهکارهای اجرایی،تعامل و تقابل برپایه شناخت از واقعیات و حقایق پیش می رود؛البته گاها و شاید غالبا به شیوه «غش در معامله»!؛که آنهم به «تشییع فاحشه» منجر می شود!
4- از جمله مواردی که برای سوژه«سکینه محمدی آشتیانی»متصور است،این است که:دولت ایران بدلیل قباحت و قُبح عمل زنا در نزد مردم ایران و طرفداری دنیای غرب از وی و همینطور ازهمجنس بازان ایرانی با آگراندیسمان آن خواست تا در نزد افکارعمومی داخلی موجه باشد و در مقابل غرب احساس پیروزی کند!
و از طرفی دولت های غربی با توجه به در نظر گرفتن منافع ملی خود، استمرار و ثبوت چنین دولتهایی برایشان قابل هضم تر است،چون کسب منافع،سهل الوصول تر خواهدبود!
دولت هایی که «آزادی» شهروندانش را سلب کند «نان» آنها را قطع کرده است. آنکه «نان»ش قطع شود،برای بدست آوردنش ممکن است هرگناه وجرمی نیزمرتکب شود:«لامعاش لامعادله».
اندازه کمّی و کیفی فحشا،قتل،دزدی،جنایت و خیانت به تناسب جمعیَّت، فرهنگ و آداب و رسوم هرکشور ،تناسبی است برای میزان آزادی و نان!
5- ما ادعاداریم در مملکت شیعه امام زمان زندگی می کنیم و هم چنین 30 سال است که «ولایت مطلقه فقیه» که جانشین امام زمان و نماینده خدا در روی زمین است، دولت،قدرت و حاکمیت سیاسی،فرهنگی اقتصادی و نظامی را بنام خدا و اسلام در اختیار دارد، اما از طرفی وقتی فقط و فقط صفحه حوادث مطبوعات را تورُّق کنیدمتوجه می شویم فساد اخلاقی تا درب بیوت آقایان مقدس و مؤمن و متبرک هم رخنه کرده است!
انتشار متعدد در مطبوعات کثیرالانتشار از کشف و شناسایی خانه های فساد(همان فاحشه خانه هایی که در رژیم پیشین آدرس و مکانش در فلان نقطه از شهر معلوم و مشخص بود و برای همگان به محله بدنام معروف!)و وقوع قتل های متعدد ناموسی که همیشه پای یک مرد و زن متاهل در میان بوده،قتلهای فجیع سریالی و مفسده های شنیع اخلاقی که مو را برتن راست می کند، مثل انتشارخبر مردی که برای پنهان ماندن ارتباط غیر اخلاقیش با دخترش از دید همسر، برای دختر ماشین سمند صفر کیلومتر می خرد، و یا اخبار درج شده مادران و پدران فزرندکُش و یا فرزندان والدین کُش بخاطر اعتیاد و غیره… هم چنین وفور اخبار مربوط به مواد مخدر و اعتیاد و خیلی از موضوعات دیگر که فقط و فقط بدلیل همان عدم «تشییع فاحشه» علنی نمی شوند و اگر هم هر از گاهی در مطبوعات نیز درج شود باز بدلیل همان عدم «تشییع فاحشه» آنچنان آشکار نیست و افراد شناخته نمی شوند ؛چون آبروی یک فرد در دنیای اسلام و فرهنگ ملی و دینی ما از همه چیز مهم تر است… و سوال این است: آیاچنین وضعیتی در نظام و حاکمیت بنام اسلام هضمش آسان است!؟آیا این نفا ق و ریا و دروغ که حجاب ملت ایران شده است،متأثر از الناس علی دین ملوکهم نیست؟!
6-دنیای غرب باید بداند اگر واقعا خواستار حفظ و اعاده حقوق بشر در ایران هست، بجای آگراندیسمان کردن و مساعدت به فردیاافرادی که فعلشان دردنیای شرق و اسلام و تشیُّع شَنیع است،مثل حمایت ازافرادهمجنس باز،سراغ نقض حقوق بشری رابگیردکه یا از دید افکار عمومی پنهان مانده و یا بخاطر منافع فردی وگروهی، عمدا کتمان می شود.
و از طرفی،مثلاحرفهای«ملانقطی ساز»که هراز گاهی جناب «مشایی» می زند و نیزحرفهای با مزِّه وخنده داری که هرازگاه جناب«احمدی نژاد»رئیس جمهوری که به نمایندگی ازملت بافرهنگ ومؤدب ایران درمجامع رسمی ودرنزدافکار عمومی آشکاراو بدون هیچ قُبح اخلاقی وهیچ تفکری می زند،مثل:«آن ممه را لولو برد»و یا:« می دانم که کجایتان می سوزد»و اظهارنظر غیرکارشناسانه ای مثل:«باهدفمندکردن طرح یارانه ها، هیچ فقیری باقی نخواهد ماند»، بعید نیست که برای سرگرم کردن کارشناسان و سیاستمداران داخل وخارج جهت کشاندن آنهابه بحثهای ملانطقی بامصاحبه ها،گفتگوهاو گزارشهای رسانه ای چه در داخل و چه درخارج باشدو همینطور طرح شکایت وشکایت کشی ازهم که مصرف خارجی دارد،ودرخفا هم به ریش مابخندند!
وهمه اینهانیز برای فراموش کردن مسائل مهم ترباشد که دارد گریبان «تمدن پر آوازه ایرانی» را می گیرد.
و یا قریب الوقوع بودن یک جنگ ویرانگر. مثلا یک شب مثل شب 31 شهریور1359 از خواب پاشیم و متوجه شویم هدفهایی در تهران و شهرهای ایران توسط اسرائیل بمباران شده است!
برای اسرائیل که هروقت هرجای دنیا هراقدام نظامی که خواست انجام دادو گوشش هم به مخالفتها و افکار عمومی و حتی قطعنامه های سازمان ملل نیز بدهکارنبود،حمله به ایران غیرمتصورنیست.درجنگ هم که حلوا پخش نمی شود!…
و محتمل است همه اینها دو روی یک سکه از تعامل و تقابل غرب با دولت فعلی وتعامل وتقابل دولت فعلی با دنیای غرب باشد!
«ان الذین یحیون ان تشییع الفحاشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدینا والاخره یعلم وانتم لاتعلمون(قرآن/ نور/1).:کسانی هستند که منکر و فحشا را اشاعه علنی می دهند و از آن باکی ندارند. آنان هم در این دنیا و هم در آخرت به عذاب خداوند گرفتار خواهند شد؛ و خدا می داند و شما نمی دانید.»
محمد شوری/
22/5/89
(جرس)