You are currently browsing the tag archive for the ‘مدرنیته’ tag.

جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی؛انقلاب مُرد،زنده بادجمهوری اسلامی!
‫#‏محمد‬ ‫#‏شوری‬(نویسنده و روزنامه نگار)
چیزی که اکنون باآن روبروهستیم هیبتی ست:«‫#‏شتر‬،گاو،پلنگ».
‫#‏جمهوری‬ اسلامی در ‫#‏12فروردین1358تاسیس‬ شدولی درهردوره وفصلی وسرآمدهر آغازی نو،رنگ عوض کردوبامبارزه علیه خودش،«سنتز»ی ساخت که آن«سنتز»دوباره «تز»و«آنتی تز»ی دیگر.
آیادرپسا ‫#‏خامنه‬ ای«‫#‏ولایت‬ فقیه»دچارسنتزی جدید خواهد شد؟
اهمیت«ولایت فقیه»درنظام جمهوری اسلامی،همچون اهمیت سراست برتن؛اگرنباشد،بایددرقبرستان دفن شود.
گرچه باپیش درآمدفوت آنی خامنه ای،جنگ قدرت بوضوح داردتشدیدوعلنی ترمی شود،ولی اگرگوشت هم رابخورنداستخوان هم رادورنمی ریزند.لذاهرکه درآینده ولی فقیه شد،ساختار تشکیل دهنده ی قدرت ازآن تمکین خواهدکرد.
بایدمنتظرشدودیددر«پساخامنه ای»،محصول این تزوآنتی تز،چه سنتزی ست؟!
اگردردوره رهبری خمینی،(یابدلیل ترس ویاازاطاعت ودلباختگی وکاریزمایی)برای ایشان تره خُرد می شد،ودرپساخمینی،برای خامنه ای ازسرتطمیع وتهدیدوتقیه،در «پساخامنه ای»وضع بدین گونه نخواهد بود.
در16مرداد1356،جمشیدآموزگار(نخست وزیرتکنوکرات رژیم سلطنتی پهلوی)گفت:
«دیگردوران ‫#‏انقلاب‬ ایدئولوژیک بسرآمده،امروزدوران انقلاب الکترونیکی ست».
ودرعصرحاضر،این مدرنیته وپیشرفت تکنولوژی ست که افکارعمومی(پوشش،تغذیه وعقیده)را پالایش کرده ومی سازد.هرکه وهرجریان وهرگروهی که بتواندافکارعمومی رابه سمت خودببرد،طبیعی ست اززبان این افکارعمومی می تواند حرف خودرابه کرسی عمل بنشاندویاقدرت رادراختیارگیردویاحفظش کند.کاری که جمهوری اسلامی ازهمان سال نخست تاسیس،با حربه شرع ودین،احکام اسلام وقرآن ذهن افکارعمومی را به سمتی که می خواست بردوباهمان توانست احکام اعدام بی شماری راصادرواحزاب ومطبوعات راتعطیل وبه تسویه حساب نیروی مخالف ورقیب اقدام کند.وازطرفی با«غَشّ درمعامله»بدلی قلابی ازاحزاب،مطبوعات آزادوانتخابات راه بیاندازد.وانحصارراکاملادمکراتیک وقانونی جلوه دهد.
اگرجمهوری اسلامی به سمت اصلاحات رفته و می رود،نه ازروی خاستگاه قلبی ودرونی ست،بلکه این تفوق وسلطه ی تکنولوژی ست که آنهاراوادارمی کند.وگرنه شماباافرادی که حاضرنیستنددرمواجه باسوال پرسش کننده ی بی طرف،گذشته خود رابه وضوح نقد کنند،روبروخواهید شد.
آنان باتوجیه کردن ویاگفتن اینکه دروقت مناسب ناگفته هاراخواهیم گفت،ازآن طفره رفته!!وباخرید زمان وخوراندن داروی فراموشی به افکارعمومی،همچنان سعی دارنددایره ی قدرت درهمین خانواده باقی بماند.
آنهاشایدهیچ وفت ناگفته ای که زیراب خودش رابزند نخواهندگفت واگر بخواهندزیرآب رقیب رابزننداونیز برایش ناگفته ای دارد،لذاتاآنجاپیش می روندکه نه سیخ بسوزد ونه کباب.ازهمین روتلاش دارندکج دارومریزباحفظ سمت(یعنی قدرت)اصلاحات راکه ناخواسته لحظه به لحظه برآنان توسط مدرنیته تحمیل می شود،یدک کشیده وباارث گذاشتن آن برای مافیای خانوادگی(البته باپول بی حساب وکتاب بادآورده ی نفت و هزینه وصرف بخشی ازآن برای کارچاق کن هادرانواع،لُمپن،خودسر،نوچه، سمپات، عضو،دلواپس،اپوزیسیون صادراتی وماله کش های راهروی لابی سیاست)جمهوری اسلامی راباهمین هیبت شترگاوپلنگی حفظ نمایند.
روحانیت شیعی درایران که تا پیش ازاین دررفت آمدبه حجره وحوزه باوعظ وخطابه وتدریس وتعلیم طلاب،درمحدوده ای معلوم مشهودبود،وازثروت اغنیای مسلمان خمس دهنده امرارمعیشت می کرد،درپس از12فروردین58،یکباره(بدون هیچ تجربه ای دراداره کشور)قدرت سیاسی بعلاوه ی پول بی شمارنفت را قلمبه ویکجابدست آورد.
برای از دست ندادن آن به هروسیله ی ماکیاولیستی(وبه شیوه حوزوی اش):«دفع افسد به فاسد»یتشبث بکل حشییش کرده ودراین دفع وجذب برای حفظ نظام(که بقول خمینی ازاوجب واجبات است ولوباترک وکنارگذاردن نماز،روزه وحج ودیگر واجبات)حتی اگر مجبور شوندبرای آن فتوای شرعی صادر کنند وبگویند:«درفقه بابی داریم تحت عنوان«مباهته».مطابق با این بابِ فقهی،اگرمردم به دور کسی جمع شوندکه محبوبیت و نفوذ زیادی داردودرعین حال خلاف اسلام سخن می گویدونمی توان مردم راازاطراف اوپراکنده کرد،می توان به او«بهتان»و«تهمت»زدو شخصیت او را تخریب کرد وازاین طریق بااودرپیچیدوازنفوذوتأثیرش کاست». این کاررامی کنندوکرده اند…
لذاترکیبی که ماباآن روبروهستیم،امتزاجی ست از مدرنیته،فریب وتقدس.
تابشود گفت:هم جمهوری راداریم وهم اسلام را.درحالیکه نه ازجمهوری چیزی نصیب این مردم شد ونه از اسلام،«رحماء بینهم»آن!
از«جمهوری»که اصل واساس آن انتخابات ومیزان رای مردم است،سالهاست که ازصندوق، رای مردم بیرون می آید!! وازاسلام هم-که مبنای آن برآرای شش فقیه منصوب رهبری در شورای نگهبان است-اختلاس،اعتیاد،قاچاق وفحشا،رانتخواری، تملق،ریاونفاق بانقاب ولایت مطلقه فقیه.
شاه ورژیم گذشته،بدلیل ترس از ‫#‏مارکسیسم‬،از ‫#‏مذهب‬ به عنوان یک اهرم مبارزه غفلت کرد وبه همین دلیل گورخودش راکَند؛درعوض جمهوری اسلامی توانست با همان بهانه وحربه،یعنی کمونیسم والتقاط،وفتنه،هرفعل خودرادردلوای ‫#‏دفع‬ افسدبه فاسد ودرجهت ‫#‏مصلحت‬ نظام، ‫#‏بصیرت‬ بنامدوبانام خداوشرع،دین واحکام دین دایره چرخش قدرت رامحدودومحدودترکندودرمواجه بابحرانها،فریب راباکمک شارلاتانتارسیم رسانه ای،‫#‏نرمش‬ قهرمانانه جلوه دهد که هم بشودباپنبه سربُرید و هم باتیغ استصواب وگیوتین ‫#‏دادگاه‬ انقلاب؛فراز وفرودوفرارکرد…
10فروردین1395،تهران.
بعد ازتحریر:
این دو 3عکس راچندروزپیش گرفتم.بی مناسبت بافریب وتقدسی که درهمزمان باتاسیس جمهوری اسلامی در12 فروردین ماسالهادیده ایم،نیست
برای شرح عکس به این آدرس بروید:

جامعه مدنی و جامعه زدنی(7)ماشینیسم!

تکنولوژی وصنعت امروزی هم اخلاق می سازدوهم ضداخلاق!

جامعه مدرن امروز آنچنان هم مدنی نیست؛وجه هایی از آن قالب های جامعه زدنی ست که بجای  جامعه مدنی غالب می شود!

تکنولوزی عصرحاضر شماراقانونمند واخلاقمند می کند،ولی معنویت راازدست ودل تان می رباید.

مدرنیته امروزی آنچنان هم ومدنی ست؛وحشی وحشی ست؛قلب ندارد!

شمادرعصرمدرنیته کنونی همواره درمعرض دید(دوربین)هستید،لذامواظبیدخطا نکنید،بزه و گناه وخلاف انجام ندهید؛تاجریمه نشوید!!

دراین جامعه آموزه های دینی که می گوید:«عالم محضر خداست،درمحضرخدا گناه نکنید»،جایش به انواع کنترل ازراه دور داده است.

الان همه(باهرعقیده ومرام ونژاد)به قالب اینستاگرام،وایبروتلگرام درآمده ودنبال آن هستند که «فالو»ی خود را بی شمار کرده و«لایک»بیشتری نصیبش شود؛همه یک قالب پیداکرده اندو به سرعت درصددرشدارتفاعی ازدیگری هستند.

درجامعه امروزی «قدرت»زیربنااست وآنطورکه می خواهد روبناها رامی سازد و شما اهل هرشهرودیارودارای هرزبان و گویش که باشی در قالب تلگرام ووایبر،مثل هم می شوید!!نهضت قالبی کردن آدم ها!

جامعه مدنی محصول ماشینیسم،«گوساله  سامری»ست که مورد پرستش قرارمی گیرد!

*درحاشیه:

«ماشین،ماشینیسم نیست؛وماشینیسم ماشین نیست…ماشین پدیده ای است مربوط به تکنیک،مربوط به کارخانه ومهندس وتکنسین وفولاد وآهن وابزار کار و محاسبات خاص.ماشینیسم چیست؟ماشینیسم به ماشین مربوط نیست؛ ماشینیسم یک نظام خاص،یعنی یک پدیده جامعه شناسی است.ازماشین،مهندس صحبت می کندوازماشینیسم جامعه شناس…

ماشین که زائیده شد،چه چیز درجهان بشری زائیده شد؟همه چیزبازدچاردگرگونی شدیدشد.چرا؟برای اینکه ماشین دارای این خصوصیات است:

اول:تصاعددرتولیداست:

یک ماشین نمی تواندتولیدش را در طول زمان ثابت نگه دارد.باید سال سوم وچهارم، ازسال اول ودوم بیشترتولید کند وگرنه خُرد می شود.ماشین نه تنها تولیدش رانمی تواند عقب ببردبلکه ثابت هم نمی تواند نگه دارد…

دوم:تفنن:

کالائی که می دهدنه تنهابایدهمیشه ازنظرکمیت ازکالای قبل بیشترباشد،بلکه باید ازلحاظ نوع تفنن بیشتر وتازه ترپیداکندبخاطراینکه رقابت های مختلف همیشه وجود دارد…

سوم:تقلیل قیمت:

ماشین ازطرفی باید تولید وتفننش را بیشتر کندوازطرفی قیمتش راکمترکندبرای اینکه بایددرکم کردن قیمت نسبت به جنس مشابه رقیبش کوشش کندتا بتواند بازار راحفظ کند.تابازارراکشف وتسخیرکند.این تضادوتناقض درماشین است که درنظام ماشینیسم بوجودمی آید.چرا؟برای اینکه ازیک طرف ناچاراست قیمت راکمک کندواز طرفی هزینه پرسنل (کارگروکارمند نظام اداریش)وهم چنین قیمت موادخامی که می خردسال به سال اضافه می شود.تضاد ماشینیسم این است که گه گاه به انفجار ماشینیسم وحتی انفجارطبقاتی منجر می شود.

چهارم:میل به استقلال واستغناازانسان:

ماشین وقتی پدیدمی آید،دائماتمایل داردکه خودش را ازانسان بی نیازکند.می بینیم به میزانی که تکامل پیدامی کندهزارتاکارگرش صدتاکارگرمی شودو…

دوره «اتوماسیون»یک دوره وحشتناک درآینده است.دوره تمام خودکارشدن دستگاه های تولیدیست.ودرآنجاست که انسان دورازماشین ودرکنارماشین به یک زندگی مرگباری دچارمی شود.نوشته صادق هدایت (سین-گاف-لام-لام)رابخوانید.ازاین دوره سخن می گویدواین دوره را«هدایت»آنزمان پیش بینی می کند.دوره ای که همه انسانهادرآرزوی مرگ هستند.

ماشین ملیت،محله،نژاد،مذهب ومرزنمی شناسد،بازارمن و اونمی شناسد؛ دائما درحال پوشش تمام کره زمین وپوشاندن همه انسانهاوبازارهاازکالاهای مصرفی خودش است.برای اینکه جبرتصاعدتولیدباعث می شود.کالایی که تولیدمی کنداز نیازبازارداخلی افزون بشودوصاحب سرمایه وماشین دراینجادرمی ماند.تولیدبه چه شکل تصاعدپیدامی کند؟…درصورتیکه این تولیدازآن افزون است چه کاربکند؟ ناچار بایدبازارداخلی راپشت سربگذاروبه بازارهای خارجی هجوم بیاورد.این آن چیزی است که اسمش «جبرماشین»یا«امپریالیسم ماشین»یعنی جهانخواری وجهانگیری ماشین است…مامصرف های جدیدراتنها به شکل رفع نیازهای اقتصادی واجتماعی مان استقبال نمی کنیم بلکه به عنوان سمبل های یک نظام وانسان برتر وتمدن بالاتر مصرف می کنیم این است که ماانتخاب نمی کنیم بلکه می بلعیم.دراینجاست که تما دنیا مصرف کننده ماشینیسم می شود…

یکی دیگرازخصوصیات ماشینیسم،نفی«اریژینالیسم»(ORIGINALISME)است. اریژینالیسم یعنی چه؟اریژینالیسم،اصالت اصالت هااست.«ابن بطوطه»راکه یک سیاح گذشته است.درنظربگیریداوشمال آفریقارفته زنهایک جورلباس می پوشیدند، یکجورآرایش ورفتارمی کردندومردهایک جوردیگر.شهریکجوربود،معماری یک جور دیگر. ادبیات یکجوردیگروشهرسازی یکجوردیگربعدواردچادشده همه چیرعوض می شده واردبغدادمی شده همه چیزعوض می شده واردمکه می شده همه چیز عوض می شده می آمد به نیشابورهمه چیزعوض می شده می رفته به طوس همه جیزعوض می شده چنانکه درخاطرمان است می بنید که هرکادوئی خاص یک محل خاص است.هرشهری درایران یک چیز تازه خاص خودش می سازد..این مال دوره پیش از ماشینیسم است…اما ماشینیسم عبارتست از دستگاهی که کالای اضافی تولید می کندوهمانطور که گفتم جبراهم نمی تواندبایستدومتوقف شود.وچون این کالاهارابقدری بصورت تصاعدی تولید می کند که ازبازارداخلی ناچارتجاوز می کند. و ناچارهمه انسانهامصرف کننده یک کالای واحدمی شوند پس باید همه انسانها درقالب های ذوقی واحد دریایند:نهضت قالب شدن آدم ها…»

(مجموعه آثار31دکترعلی شریعتی،کتاب ماشین دراسارت ماشینیسم)

محمدشوری(نویسنده و روزنامه نگار)20مهر1394

**بعدازتحریر:

بنیامین نتانیوهو(نخست وزیراسرائیل)درسازمان ملل:

«اسراییل سردمدار فناوری های پیشرفته در جهان است و در تلفن های همراه، فلش مموری ها، سامانه های ناوبری خودر ها و پیامک های شما قرار دارد. چرا که این فناوری‌ها همگی در اسراییل پرورش و توسعه یافته است».(ظایامن نقل قول).

پشت‌ پرده تجارت «لایک» و «فالو» در ایـران:

«با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی در ایران و جهان، بسیاری از روش‌های تبلیغاتی ارزش خود را از دست داده‌اند یا اعتبار گذشته را ندارند. حالا بیشتر از ١٦ ‌میلیون کاربر ایرانی بیشتر وقت آزاد خود را با اینترنت موبایل می‌گذرانند و همین موضوع باعث شده است که هدف‌گذاری تبلیغاتی کمپانی‌های تجاری و حتی تولیدکنندگان خانگی و توزیع‌کنندگان خرد تغییر کند و برای معرفی کالا و خدماتشان به شبکه‌های اجتماعی متوسل شوند. این مسأله بازار تازه‌ای برای فروش مخاطب! به فعالان اقتصادی و صاحبان مشاغل ایجاد کرده است؛ بازاری که نه‌تنها تک‌تک کاربران و لایک و فالوی آنها را صاحب ارزش تجاری می‌شناسد که مدل جدید سلبریتی‌ها یا مشاهیر دنیای مجازی را نیز از قلم نینداخته و از آنها برای مقاصد تجاری بهره‌برداری می‌کند؛ سلبریتی‌هایی که با گسترش ارتباطات و تسهیل دسترسی مردم جهان به یکدیگر پا به عرصه چهره‌ها گذاشته‌اند و گاهی تنها یک کاربر معمولی از کشوری دوردست هستند که توانسته‌اند با مطالب و عکس‌های خود توجه میلیون‌ها کاربر جهانی را به خود جلب کنند».

«همین نگاه اقتصادی به ظرفیت‌های فضای مجازی، بازار متفاوتی برای خرید و فروش لایک و فالوئر (مخاطب مجازی) به‌راه انداخته است. فعالان این بازار می‌گویند: با ریزش مخاطبان فیس‌بوک، در حال حاضر اینستاگرام پرمخاطب‌ترین شبکه اجتماعی در ایران است و بیشتر خدمات تجاری مربوط به مشاغل ایرانی در این محیط عرضه می‌شود؛ خدماتی که شغل نوپای «مدیریت صفحات مجازی» یا «ادمین» را در ایران کلید زده است و زنان خانه‌دار ایرانی جزو اولین متقاضیان آن به شمار می‌آیند».

«قیمت هر مخاطب بین یک تا ٢٠ تومان هر فالوئر ایرانی در فضای مجازی حدودا بین یک تا ٢٠ تومان قیمت دارد. قیمت هر یک فالوئر به تعداد تقاضایتان بستگی دارد. هرچه تعداد فالوئر بیشتری بخواهید قیمت یک فالوئر گران‌تر می‌شود. به‌عنوان مثال برای خرید ٣٠ ‌هزار فالوئر نیاز به ١٤٠‌ هزار تومان دارید و به عبارتی برای هر فالوئر تنها ٤ تومان می‌پردازید. در حالی‌که ١٠٠‌ هزار فالوئر یک‌ میلیون و ٦٠٠ ‌هزار تومان هزینه دارد و باید برای هر فالوئر حدود ١٦ تومان پرداخت شود. از این میان، لایک و فالوئر ایرانی قیمت بیشتری دارد و تقریبا دو برابر فالوئر و لایک خارجی ارزش‌گذاری می‌شود. فعالان تبلیغاتی می‌گویند این موضوع به خاطر ارزش تجاری بالاتر فالوئرهای ایرانی است زیرا آنها مخاطبان اصلی کالا و خدمات ایرانی هستند. برای افزایش فالوئرها نیز بازه زمانی مشخصی وجود دارد. به‌طور معمول برای خرید فالوئرهای کم که بین ٢ تا ٣٠‌ هزار نفر هستند یک تا ٥ ساعت زمان نیاز است و برای خرید فالوئرهای بیشتر گاهی ناچارید تا ٣ روز هم صبر کنید».(پایان نقل قول).

تغییررنگ چشم در 20ثانیه(که این بیشتر به کار خانم ها می آید!!):

«به تازگی پزشکان توانسته‌اند فقط در ۲۰ ثانیه توسط لیزر، رنگ چشم را از قهوه‌ای به آبی تغییر دهند.به گزارش فارس، به تازگی پزشکان قادر به تغییر رنگ چشم با لیزر شدند؛ این روش جدید در کالیفرنیا توسعه داده شده است و در حال حاضر در چندین کشور در دسترس است»(پایان نقل قول)

بدون شرح و همین.تابعد…ادامه دارد….21مهر1394

دانشگاه حوزه علمیه می شود

آیه الله خامنه ای اخیراوطبق گزارشاتی که برای ایشان ارسال شده وبااشاره به تحصیل حدود دومیلیون دانشجوازسه میلیون ونیم دانشجوی کشوردررشته علوم انسانی،احساس خطرکرد وگفت:«این مسأله نگران کننده است.زیراتوانایی مراکزعلمی ودانشگاههادرزمینه کاربومی و تحقیقات اسلامی درعلوم انسانی وهم چنین تعداداساتیدمبرّزومعتقدبه جهان بینی اسلامی رشته های علوم انسانی درحداین تعداددانشجونیست.بسیاری ازعلوم انسانی مبتنی برفلسفه هایی است که مبانی آنهامادیگری وبی اعتقادی به تعالیم الهی واسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی واسلامی می شود.وآموزش این علوم اسلامی دردانشگاهها منجربه ترویج شکاکیّت و تردیددرمبانی واعتقادی خواهد شد».

می گویند وقتی برای شروع درس دینی وارد حوزه علمیه می شوی اولین کتابی که باید بخوانی و یادبگیری،کتاب«جامع المقدمات»است.و اولین درس که می خوانی و اولین کلمه ایکه بر زبان می رانی صرف فعل«ضرب»به معنای«زدن»است.

اگربخواهیم شیوه آموزش دین بر حسب این آیه قرآن که می فرماید:«وماکان المؤمنون لینفرواکافه فلولانفرمن کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوافی الدین ولینذرواقومهم رجعواالیهم لعلمه یحذرون»آنرابرکفایت عده ای خاص قراردهیم- که آنراعلوم دینی یا حوزوی نام نهاده اند-شیوه های تدریس و اساتیدآن نیز سبب شد تا از تفقّه دردین،دو نگرش همزمان رشد کند:

نگرشی که معتقد است مردم را باید به شیوه«نصربالرعب»هدایت کرد و نگذاشت ایمان و باور دینی شان بواسطه عوامل خارجی خدشه دار شود.

و دیدگاهی که بااعتقاد وبه تأسی ازقرآن که می فرماید:«لااکراه فی الدین»و نیز این کلام خدا که می فرماید:«فبشرعبادالذین یستمعون القول،فیتبعون احسنه»یعنی اینکه:«باید همه کلامهارا شنید،خواندودید،وآنگاه بهترین راانتخاب کرد»؛معتقداست:اندیشه های متفاوت و متضادبایددریک فرصت برابر ودریک فضای سالم وآزاد،و دریک کارزار علمی ونقدونقادی،باهم تلازم وتزاحم داشته باشندوفقط این راهکاررا،مسیرتکامل وتقویت بُینه علمی اجتماع وجامعه می دانند.

وقتی درآغازتأسیس جمهوری اسلامی،انقلاب فرهنگی(بخوانیدانقلاب آموزشی یاپاکسازی سیاسی)شد،برخی(چون درکوزه همان برون تراودکه دراوست)شعارمی دادندکه بایدشیمی و فیزیک هم اسلامی شود!!؟

اکنون تصورمی رودکه باانقلاب فرهنگی دوم-البته بادیدگاه«نصربالرعب»-که این نیزمستلزم تغییردراساتیدعلوم انسانی ونوع نگاه به دروس جامعه شناسی(که«مادر»بسیاری ازعلوم انسانی است)،وجایگزینی برخی افرادازحوزه (آن هم احتمالا ازمدرسه حقانی ودارالتبلیغ قدیم وجدید)است،مواجه باشیم.کما اینکه مدتی است که این روندنیزآغازشده است.امااکنون همه عوامل اجرایی وسیاسی وتمامی اسباب قدرت به شکل کامل مهیّاست.

یادآوری می کنیم که دررژیم پهلوی«استاد مرتضی مطهری»توانست دردانشگاه سخن بگوید.استادگلزاده غفوری وشهیدباهنرتوانستنددروزارتی که ریاستش برعهده یک زن بودوپس از انقلاب نیز اعدام شد،کتاب درسی بنویسند.

یادمان باشدکه طرح«وحدت حوزه ودانشگاه»برای این بودکه آنهادریک فضای دمکراتیک وآزاد، اندیشه یکدیگررادرک وسپس تراوشات آنراکه مناسب توزیع باشد،برای مصرف عمومی،به فروش برسانند!

امااکنون چنین پیش بینی ویاتصور می شود که همه چیزقراراست به شیوه همان صرف فعل «ضَرَبَ»:یعنی(زدن)به سرانجام برسد؛وتدریس علوم انسانی دردانشگاه که اساتیدش به زَعم برخی،ضعف بُنیه درمبانی جهان بینی اسلامی دارند،دانشگاه هم حوزه علمیه شود!

علوم انسانی رشته دار دروسی است که درآن«تاریخ»وابعادآن شکافته می شود:«جامعه باز و دوست ودشمنش»موردتجزیه وتحلیل قرارمی گیرد.

علوم انسانی درآن درس وفنی به عنوان تدریس«روزنامه نگاری»دارد،که درآن روزنامه نگار تعلیماتی می آموزدکه چگونه بتواند«وقایع اتفاقیه»را آنطورکه روی می دهد،جامعه و آدمهایش راآنگونه که هست،همچون یک آینه شفاف(ونه مُکدّر)توزیع کند؛تادربازارجامعه،مردمش،«مردم شناسی»رایادبگیرندونیز«آدم شناسی»را؛و«سره»از«ناسره»و«واقعیت»از«جعل حقیقت»که راهکار«سوفسطائیان»و«سفسطه گران»هست رابا وضوحی تمام عیار،عامی وباسواد راازآن مطلع سازد.

دردروس علوم انسانی،دروسی هست که به دانشجویانش فن«سیاست ورزی»و«تدبیر مُدُن»وشیوه مدیریت«اداره شهر»رامی آموزاند،تجربه شهرنشینی واداره شهر«بیگانه»را تعلیم ومی شناساند،تا وقتی وی درکارازمدیریت سیاسی و غیرسیاسی واقع شد،شیوه درست زندگی رابیاموزاند؛وآسان کردن«سختی زندگی»بر «شهروند» رارهبری کند.وبه مردمش شَهد آنرا بچشاند.

اما چون این دروس با«قیل وقال»مردم سروکاردارد،چون این دروس به زندگی اجتماعی و شیوه های رایج آن دردنیا می پردازد،آنگاه که در«دکّان دین»برخی پیدانشود،گزارشگران بجای اینکه درتقویت پوستین علمی خود،بُنیه قوی کنندوبر سبیل وفرضیه:«اطلب العلم ولوبه صین»دراین کارزار،جَهدبیشتر نمایند،ازآنجا که درکوزه همان است که دراوست؛ازاین واهمه هست که نکند،چنین تدریسی وچنین دروسی به ارکان«قدرت بی حساب وکتاب»خدشه وارد سازد.و نیزفهمِ عوام!

تهران/9شهریور88

محمد شوری (نویسنده وروزنامه نگار)

این یادداشت ابتدا در وب سایت جنبشراه سبز (جرس) منتشر شد.

بایگانی

دسته‌بندی