You are currently browsing the tag archive for the ‘مطبوعات ایران’ tag.

مَحکَمه (ASSIZE)

NhovtembSmerrhpdonchosdo c11r eafnlt 1a1:rt1etna1od fndAM  · جو بایدن؛سنتز دانشجویان پیرو خط امام!(جعبه سیاه سفارت آمریکا در تهران)آیا با آمدن « #جوبابدن» #مذاکره و رابطه با آمریکا(حداقل پس از فوت خامنه ای)ممکن می شود؟ یا آنکه «جوبایدن» « #جیمی_کارتر» #نظام_ولایت_فقیه» خواهد شد؟!و آیا اگر این رابطه و مداکره ممکن شود،با وجود آن، نظام ولایت فقیه از سراشیبی سقوط نجات می یابد؟ و یا آنکه در فرایند استحاله ی زمان، دیگر نظامی با «اصل #ولایت_فقیه» وجود نخواهد داشت؟آیا آمدن «جوبایدن» فضای سیاسی را برای « #اصلاح_طلبان_حکومتی» (سوپاپ اطمینان نظام ولایت فقیه) باز خواهد کرد؟ یانه،«جوبایدن» سنتز فرایند « #دانشجویان_مسلمان _پیرو_خط امام» در ماجرای تصرف #سفارت_آمریکا در تهران خواهد بود و «نظام ولایت فقیه» همچون « #سلطنت_پهلوی» سقوط و انفلابی دیگر اتفاف خواهد افتاد؟!#آیت_الله_منتظری در #کتاب_خاطرات خود(جلد1،ص461)نوشته است:[من یك ملاقات با امام داشتم زمانى كه انتخابات آمریكا داشت نزدیك مى‌شد، مدت زمان ریاست كارتر به پایان مى رسید و پیش بینى مى‌شد كه یك نفر از #حزب_جمهورى_خواه_آمریكا به سر كار بیاید. من به امام گفتم: یكى از عوامل پیروزى انقلاب ما این بود كه یك فضاى باز سیاسى – با فشارهاى دموكرات‌ها بر نظام شاه- در ایران به وجود آمد و كارتر در به وجود آمدن این فضا خیلى نقش داشت. من نمى‌خواهم بگویم كارتر آدم خوبى است ولى ما همان وقت كه در زندان بودیم یكى از #زندانیان با خوشحالى مى گفت جیمى جون مى‌آید و مشكلات حل مى شود و ما از #زندان آزاد مى شویم. بالاخره همین ایجاد زمینه، باعث شد كه نیروها بتوانند فعالیت كنند و حداقل انقلاب به سرعت و با خونریزى كمتر به پیروزى برسد، من به ایشان گفتم بالاخره ما یك روز باید قضیه گروگان‌ها را حل كنیم، اگر در زمان كارتر و با ابتكار خود ما این كار حل بشود خیلى بهتر است. بالاخره دموكرات‌ها در آمریكا بهتر از جمهورى خواه ها هستند، جمهورى خواه ها بیشتر با #اسرائیل نزدیكند و سرمایه دارهاى یهودى بیشتر در آنها نفوذ دارند. امام گفتند:«از این غیب‌هایى كه شما مى گویید ما خبر نداریم». گفتم: «این یك مسأله واضحى است ما باید روى مسائل مختلف دنیا حساب كنیم و مطابق منافعمان حركت كنیم، اگر یك امتیازى به این‌ها داده بشود بهتر از آن است كه تحت فشار مجبور شویم در زمان جمهورى خواه ها این مسأله را حل كنیم، ممكن است به خاطر همین مسأله دموكرات‌ها شكست بخورند و جمهورى خواه ها سر كار بیایند»؛ كه ظاهراً ایشان مسأله را به مجلس شورا محول كرده بودند و در #مجلس مذاكره با آمریكا تصویب نشده بود].(پایان نقل قول).دسترسی سهل و آسان «محمدرضا پهلوی» به پول بادآورده ی #نفت از او دیکتاتوری ساخت که می خواست یک تنه و بدون مشورت و بدون وجود احزاب مفتدر و آراد و پارلمان مستقل در رویاهایش از ایران یک کشور مقتدر و نیرومند صنعتی و ایضا ارتشی که دیگر صرفا ژاندارم منطقه نباشد، بسازد! گاهی ایده ها و سخنان و مصاحبه هایش آمریکایی ها را نگران می ساخت. آمریکایی که با کمک انگلیس دولت ملی « #مصدق» را سرنگون و او را که از کشور خارج شده بود به سلطنت بازگرداند! اما شاه ایران همراه با بالا یردن و بالا رفتن قیمت نفت دردسرهایی هم برای آمربکا و شهروندانش ایجاد کرد.در #انتخابات_ریاست_جمهوری آمریکا #حزب_دمکرات برنده شد و جیمی کارتر بر سر کار آمد.تفاوت جمهوریخواهان و دمکرات ها در جهان بینی آن ها نیست در نوع تاکیتک هایی است که برای ابرقدرت ماندن در جهان انجام می دهند. آن طور که « #ترامپ» با خروج بک جانبه از « #برجام» و #تحربم های بک جانبه توانست ماتع خرید #نفت_ایران و انعقاد قراردادهای افتصادی دیگر کشورها شود.ترامپ با وجود از دست دادن اروپا و چبن و روسیه با همسویی کامل با « #نتانیاهو» در اسرائیل، این کار را انجام داد.برای «ترامپ» #حقوق_بشر و یا سرنگونی «نظام ولایت فقیه» مساله اصلی نبود. او با نظام ولایت فقهیی مچاله شده و ضعیف که پباپی وقتی قافیه تنگ می شود « #جام_زهر» می نوشد و « #نرمش_قهرمانه» می کند راحت تر کنار می آمد تا یک دولت آراد و مستقل از قدرت ها.«ترامپ» هرچند رای نیاورد اما تقریبا نیمی از رای دهندگان به او رای دادند؛ رای دهندگانی که تقریبا مثل خود او می اندیشند. و این بخشی از روانشناسی اجتماعی و خلق و خوی آمریکایی هم هست!« #خامنه_ای» نیز «ترامپ» را می پسندید. بگونه ای که خودش را در او می دید و با وی « #همگناه» بود! اگر غیر از این بود، دوره ی «#اوباما» بهتربن دوره برای پایان چهار دهه خصومت با آمریکا بود؛ ولی خامنه ای دست او را دستی چدنی که زیر مخمل مخفی شده، توصیف کرد و دست«اوباما» را رد کرد. و اصولا اساس دوام و ایدئولوژی خامنه ای روی آمریکا ستیزی و دشمن تراشی است تا ضععف ها و ایرادات و خبط و گاف ها و نابلدی در مدیریت کشور را لاپوشانی و بر آن ماله بکشد!دمکرات ها هرچند با #ماسک « #حقوق_بشر» می آیند. و باصطلاح اولویت آن هاست، ولی آنان نیز، در سودای رهبری جهان و ابر قدرتی، با دمکراسی سفارشی و مهندسی شده برای دیگر کشورها تلاش می کنند!به نظر می آید «جوبایدن» بر خلاف «نرامپ» در رویارویایی با «نظام ولایت فقیه»، رای ازوپا و بعد چین و روسیه را هم خواهد داشت؛ همانظور که «جیمی کارتر» سلف وی انجام داد و به زود رسی و تولد سزارینی #انقلاب_57کمک کرد!مرگ فرزند «خمینی» در #عراق، این دستاویز را برای «جیمی کارتر» بوجود آورد تا از آن وسیله ای برای گوشمالی دادن محمدرضا پهلوی که سرمست از پول نفت گُنده گویی هایی هم می کرد و برای آمریکا ساز ناکوک می زد، بسازد!برخی نوشتن آن یادداشت ارتجاع سرخ و سیاه از نویسنده ای نامعلوم و با نام مستعار رشیدی مطلق پاتک دمکرات ها به شاه در مورد گُنده گویی هایش و بالا رفتن قیمت نفت می دانند.این یادداشت دستاویزی شد برای جرقه ی انفلاب!معلوم نیست اجتماع اندک آن زمان در فم خودجوش بوده و با سفارشی و مهندسی شده؟! ولی هرچه بود منجر به انفلاب شد.آن زمان اگر بالا رفتن قیمت نفت و پول بادآورده ی آن، آغاز بلند پروازی و گُنده گویی محمد رضا پهلوی در مقابل آمریکا و غرب شد، و نفت به سرنگونی وی کمک کرد! ولی در 40دهه از انقلاب57 دیگر نفت و عدم فروش آن برای آمریکا و غرب مشکل ساز نیست، بلکه کاملا برعکس، عدم توان فروش آن توسط ایران، می تواند دلیل سقوط نظام ولایت فقیه هم باشد!فشارهای حقوق بشری دمکرات ها بر شاه ایران و باز شدن درهایی از آن و سپس تظاهرات ادامه دار مردم در پی برگزاری هفته و چهلم کشته شدگان، غرب و آمریکا را متقاعد کرد که دیگر کمکی به محمدرضا پهلوی نکنند و با #روحانیت که خود را مخالف سرسخت #کمونیست ها می دانستند دست دوستی دهد.اما تصرف سفارت آمریکا در تهران و کِش آمدن آن به مدت #444_روز و ماجراهای پی در پی، همچون « #کودتای_نوژه»، و « #ماجرای_طبس» و « #ماجرای_مک_فارلین» و «جنگ عراق با ایران» و «ت #حریم» هایی که نطفه اش تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود،( و به قول خمینی #انقلاب_دوم ) سبب شد تا بواسطه «نعمت جنگ» آنچه از «انقلاب57» انتظار می رفت بر باد رود و به جای «سلطنت پهلوی»، «سلطنت فقیه» و به جای «کفن دزد اولی»، «کفن دزد دومی» و «استبداد دینی» -که از همه ی استبدادها خطرناک تر است- بیابد و همچون «وبا» مردم ایران را به باد فنا و نیستی و هلاکت برد!آمربکایی ها پیش بینی حمله به سفارت و تصرف آن را می کردند! لذا قبل از آن پیشگیری هایی هم کرده بودند و از جمله محو و مخفی و جابجا کردن اسناد مهم و گذاشتن اسنادی تفرقه انگیز؛ تا بدبن وسیله به «انقلاب دوم» کمکی هم کرده و در استمرار و تدوام آن سهبم باشند!!«ابراهیم اصغر زاده» از دانشجوبان بسیار فعال در ماجرای تصرف سفارت آمربکا در تهران اخیرا در مصاحبه ای با «اعتماد آنلابن» با طفره از بیان پشت پرده، آنرا به »موسوی خوئینی ها» حواله می دهد که رضایت و تائید خمینی را داشت و از قول وی گفته بود خوب جایی را گرفته اید!ماجرای سفارت آمریکا در تهران با «جیمی کارتر»(از دمکرات ها) که گفته می شود دلیل سقوط شاه بود شروع و با پایان بی پایان «ربگان» (از جمهوری خواهان) به ظاهر مختونه گردید، لبکن حس انتقام جویی آمریکا تا حد مچاله شدن مردم ادامه پیدا کرد و همچنان هم ادامه دارد و اکنون با آمدن «جوبایدن» پیش بینی می شود او «سنتز» «دانشجوبان مسلمان پیرو خط امام»-که سفارت آمریکا در تهران را تصرف و به اشغال خود درآورده بودند- باشد!سنتزی که محصولش می تواند فروماشی نظام ولایت فقیه و جایگزبن شدن نظامی دیگر باشد.آنچه در پیوست این یادداشت می آید مجموعه ی مقالات و گزارش های نوشتاری و تصویری با موضوع «آمریکا» است که پیشتر در زمان های مختلف از اینچانب در وب شخصی، فیس بوک، و تلگرام، هم چنین یوتیوب و دیگر سایت ها، مثل سایت «پژواک ایران»، «انقلاب اسلامی»، و «اخبار روز» و ایضا در «تریبون زمانه»،منتشر شده و اکنون در 136 صفحه نسخهPDF همه ی آن ها یکجا منتشر می شود. تا شاید با مطالعه کامل این مجموعه و انطباق و آنالیز آن، به کشف «جعبه سیاه» ماجرای آمریکا و اثرات تصرف سفارت آن در تهران، کمک شود! #محمد_شوری (روزنامه نگار و نویسنده)آبان ماه سال 1399t.me/shourimohammad

شنود چی های «واجا»ونوچه شیپورچی های مطبوعات چی!
شنودچی های«واجا»به کمک پیشرفته ترین وسایل استراق سمع،توسط نوچه ها و عوامل رده بندی شده خود،برای بقای بیشتروالبته عدم پذیرش مسئولیت در فعالیتهای عملیاتی،درحوزه نشرنیزبا همان نوچه شیپورچی های مطبوعاتی خود برای کنترل اوضاع وفریب عوام حاضرندبه هرحشیشی تشبُّث کنندکه گفته:«الغریق یتشبِّث بالحشیش».
دربازی فوتبال لیدروبوق چی هاتوسط مافیای ورزشی گزینش تاسفارشی در بوق بدمند؛مطبوعات ماهم به همین وضعیت مبتلا شده و عرصه عده ای خاص.
مطبوعات ایران چه دردوره پهلوی(که تعدادمحدودبود)وچه درنظام ج.ا.ا(که به شمارش بسیار ودرمحتواحداقل )همیشه تحت سیطره حکومت،نهادهای امنیتی و قدرت درحوزه اقتصادوتجارت بوده است؛حتی باانتشاربرخی مطالب،این برچسب، ناچسب نمی شود!برای آن دلایل متعددی هست که دراین مقال میسورنیست.
پس ازانقلاب بهمن 57،نشریات متعددی در دکه های مطبوعاتی مشاهده شدکه زیرساخت وهیات مدیره ومدیرمسئول وبرخی ازاعضای اصلیش وابسته به نهادهای حکومتی وامنیتی هستندکه عرصه را برای روزنامه نگاران و خبرنگاران مستقل تنگ کرده اند.آنهامی توانند فلفور مجوز بگیرند،برایش وام بگیرند وقس علیهذا…
روزنامه نگاروخبرنگارمستقل(که خودم راجزو آنهامی دانم و نوشته هاو وضعیت فعلی ام گواهی آن است)هم برای معیشت وهم بدلیل علاقمندی به این شغل می بایست در چنین فضایی فعالیت داشته باشند.
دراین میان برخی بقول معروف آهسته می روندوآهسته می آیندکه گربه شاخشان نزندتابتوانندعلاوه برحفظ حریَّت،بقاداشته باشند.وبرخی هم فشار،سانسورو تحقیر پشت تحقیر راتحمل نکرده وبواسطه بایکوت ومحرومیت ازسوی رانت قدرت در مطبوعات،یابه شغل دیگری روی آورده ویا خانه نشین شده اند؛ازجمله خودم که مدتهامسافرکشی کردم وفعلابدلیل محرومیت وساخت وپاخت ازحرفه وحقوق اولیه ام محروم هستم.
درعوض رانت قدرت درمطبوعات تاتوانست نوچه پرورش دادتابه امر وسفارش واشاره آنهابه تولیدخبروانتشاریادداشت وگزارش بپردازند.چپ واصلاح طلبانه،راست و اصولگرایانه اش هم تفاوتی ندارد.بستگی به کثرت وقلت نیروهایشان درحوزه امنیت و قدرت درنهادهادارد…
خودم سال های سال بابرخی شان در روزنامه سلام برخوردداشته ام.برخی که براساس تعامل(!)پس از تعطیلی سهم برده ویا به وطن مالوف بازگشته اند!؟
من دریادداشت هایی پیرامون «واجا»برخی مطالب را آنجاعرض کرده ام:
اینجا: «واجا» https://mahkame2.wordpress.com/2011/08/30
اینجا:«شنود»https://mahkame2.wordpress.com/2011/08/18
اینجا:«کانالیزه شدن کاریزماتیک های آنالیزشده» https://mahkame2.wordpress.com/2011/12/17
لینک«حاج آقا»را هم دنبال کنیدhttps://mahkame2.wordpress.com/2009/08/13/
واینجا: https://www.tribunezamaneh.com/archives/21806
در یادداشت«ادب از که آموختی،گفت:ازوزارت اطلاعات»به موضوع شنود اشاره شده است.
مدتی است مطالب اخوی بنده به نام(محمود)که کارشناس«مرکز تحقیقات استراتژیک»است،علیرغم تذکرم،بنام من«محمدشوری»چاپ می شود؛آخرینش درروزنامه بهاربود؛که برای باردوم اتفاق افتاد،پنچ شنبه 21شهریور92ص3این لینک:
http://baharnewspaper.com/News/92/06/21/18946.html باعنوان«فرصت حضوردراجلاس شانگهای»که باعکس«محمود»وبه اسم«محمد» چاپ شد.
چیزی شبیه همان اقدامی که قبلا سایت«جرس»درمورد یادداشت بنده باعنوان «وزیر اطلاعاتی که نقش وزیر بازی می کند»که آنرا ابتدابانام«محمد شورجه»چاپ کرد.اینجا:« http://www.rahesabz.net/story/35946/»البته بعدکه بااعتراض من روبروشد،ظاهراتصحیح کرد.
شباهت این اتفاق در روزنامه«بهار»وسایت«جرس»هم چنین نشان از این داردکه نفوذنیروهای امنیتی درچنین سایت هایی -که غالباخانوادگی توسط اپوزبسیون حکومتی و باکمک و هزینه رانتی تاسیس شده-مشهود است.
پیشترهم چندین باردرروزنامه های قانون،مردم سالاری وجاهای دیگربه همین منوال مطالب ایشان(اخوی من) به نام«محمد»چاپ شده است.
تکراراین فعل نمی تواندهمینطوری وسرخودوسهوی باشد.باتوجه به اینکه من چندین بار تذکر داده بودم.حالا چرا به چنین حشیشی هی تشبث می شود نمی دانم. فقط می دانم اگرجایی شان می سوزد به گفته رئیس جمهورسابقشان آب بریزند آنجایی که می سوزد!
من درآخرین نوشته خودباعنوان«روزخبرنگار،انجمن صنفی روزنامه نگاران و خودم» اینجا: http://assize.blogspot.com/2013/08/blog-post.htmنوشتم:
«آخرین مطلبی که در مطبوعات از من چاپ شد یادداشتی با عنوان«فقدان امنیت»بود که در روزنامه مردم سالاری به چاپ رسید.واواک(واجا) باکمک گرفتن از نوچه هایش در مطبوعات و همیاری برخی و فشاربر برخی سعی داشته ودارد تا بدون قبول مسئولیت مانع حضورم درمطبوعات شود.حالا که عمله آنها نشده ایم،ما را ازحیِّز انتفاع بیاندازد…»
بسم الله الرحمن الرحیم.قل اعوذ برب الفلق من شرماخلق ومن شر فاسق اذا وقب ومن شرحاسد اذاحسد
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
25 شهریور92

بایگانی

دسته‌بندی