You are currently browsing the tag archive for the ‘سید مهدی هاشمی’ tag.


#سید_محمود_دعایی
؛ دیداری که میسور شد و نشد!
دعایی درگذشت. خبری که بی خبر آمد!
به هر حال شتری ست که در خانه ی #خامنه_ای هم خواهد خوابید!!
خاطره ام از سید محمود دعایی به سال ۱۳۶۴ بر می گردد و آن زمانی بود که #آیت_الله_منتظری رسما توسط #مجلس_خبرگان_رهبری، #قائم_مقامی_رهبری ایشان _که مورد تائید قاطبه ی مردم بود_ را تفویض و تائید و رسمی کرد!
در آن زمان من به این بهانه، مصاحبه ای با یکی از 《#روحانیون_بیدار》 انجام دادم.
* ( نام خاص جمعی از روحانیون است که تا قبل از دستگیری #سید_مهدی_هاشمی فعال بود)*
متن آن مصاحبه همراه با نوار آن برای دو روزنامه ی معروف عصر، کیهان و اطلاعات بردم.
#روزنامه_کیهان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۶۴ بخشی از آن را‌ منتشر کرد. اما #روزنامه_اطلاعات هرگز.
آقای دعایی را با وقت و قرار قبلی در محل بیرون روزنامه، بدون آن که فردی همراهش باشد، ملاقات کردم. و محتوای مصاحبه را دادم.
ایشان آنزمان به من گفت آیا سید مهدی هاشمی با دفتر و بیت آقای منتظری رفت و آمد دارد؟!
من پاسخ دادم ایشان در ارتباط با مساله نهضت های آزادیبخش هستند و یک موسسه ی انتشاراتی در ارتباط با همین ایده تاسیس شده و در حال فعالیت؛ و در همین حدود هست!
ظاهرا ایشان هم بواسطه ی نفوذ خناسان، نسبت به این موضوع حساس بودند!!…
یک بار دیگر هم قصد ملاقات داشتم (قابل توجه آنانکه نوشتند وی در اتاقش روی همه باز بود و باز برخورد می کرد!!) که خب برای من چنین نشد…
محل قرار در ساختمان جدید بود. قصدم این بود که در حین درخواست از وی برای فعالیت مطبوعاتی در روزنامه اطلاعات، بدلیل بیکار شدن پس از تعطیلی #روزنامه_سلام و زندانی شدن من، سه جلد #کتاب_همه_حرف_خدا را هم بدهم تا مثل دیگر کتاب ها در آن صفحه ی مخصوص معرفی کتاب منتشر کند که خب اینکار را انجام ندادند. و البته نه این روزنامه، و نه هیچ روزنامه ی دیگری در صفحه معرفی کتاب آن را انجام نداد!!…
این بار ۷ خوان ملاقات را با مکافات طی طریق کردم… تا به دفتر ایشان رسیدم. یک خانم چادر سیاه _که ظاهرا منشی وی بود راهم نداد. گفت با شما تماس خواهیم ‌گرفت و برای دیدن وی وقت می دهیم که خب نداد و نشد!!…
ظاهرا به قول آن طنز، دستور از بالا آمده بود!!…
اگر خودش می دانست که جزو حق الناس است! و حقوق بشر به قول امروزی ها!! و اگر نمی دانست که خب این رسم غریبی نیست. وقتی یک نفر سال های سال بر یک موسسه و یک نهاد و هر جایی، بدون سین جین شدن، مسئولیت پذیرفتن حکومت کند و قدرت داشته باشد، مگس های دور شیرینی و گوشت لخم، ابن الوقت های به قول قرآن مذبذب، ریاکاران دو روی شارلاتان پاچه خوار هم آنجاها هستند….
بگذریم…
به هرحال آنچه از وی نقل شده و ما خوانده ایم همه حکایت از خوشفکری و روشنفکری وی دارد؛ خب البته منتها صرفا برای خودی ها!!
خدایش بیامرزد…
#محمد_شوری
نویسنده و روزنامه نگار
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
تهران_ ایران
t.me/shourimohammad





9You, Shabnam Msdgh, Mohsen Zamani and 6 others

1 comment

Like



Comment


Share

سیدمهدی‌هاشمی؛انقلابی اعدامی (بازخوانی یک پرونده)در clubhous(جامعه امروز) و درگقت وگویی پیرامون #سید_مهدی_هاشمی

که در تاریخ 23 شهریور انجام یافت شرکت کردمششم مهرسال 1366سیدمهدی هاشمی توسط #دادگاه_ویژه_روحانیت به مرگ محکوم و #اعدام شد.در این برنامه جناب آقای رحیم پور مدیر جلسه بود. و دوست عزیز ما آقای احمد زربن آباد و حسین قیومی و هم چنین آقایان: مجتبی لطفی، تقی رحمانی، مهدی نوربخش، مهردادفرهمند، عطریانفر، احسان محرابی، مسعود سفیری، مرادویسی، دانشگر، کریمی و فرید مدرسی حضور داشتند.نظرم این بود که جدا جدا روی موضوعات هرکس حرف و سخنی دارد با رعایت وقت مساوی آن را ارایه دهد،که متاسفانه اقدام نشد و گاه نامرتبط با موضوع، حاشیه روی زیاد داشت… ابن برنامه حدود 8 و نیم ساعت طول کشید و آنطورکه به من گفته شد حدود 2 ساعت از فایل صوتی ضبط نگردیده است.این برنامه بخشی ازتاریخ شفاهی سرزمبن ایران است که شنیدنش خالی از لطف نیست. حوصله داشتید بشنوید!@shourimohammadسیدمهدی هاشمی هنوز هم هر ازگاهی و به هربهانه ای مطرح است.نظام ولایت فقیه هرجا کم بیاورد، و هر واقعه ای که آنرا فتنه بداند، منتسب به #باند_سید_مهدی_هاشمی می کند. و بدنبالش علاوه بر سرازیر شدن اتهاماتی، با ادبیاتی غیر اخلاقی آنرا در رسانه های خود منتشر می سازند. پیش تر و درگذشته وقتی وی و افراد منتسب به ایشان دستگیر و زندانی شدند، گفته شد: «چشم فتنه را کور کرده ایم» و از آنزمان تا الان انواع #فتنه (و از جمله فتنه سال 88) گریبان #نظام_ولایت_فقیه را گرفته است!روزگار و سرنوشت سید مهدی هاشمی به موضوعاتی متعدد گره خورده است. مثل موضوع «تفاوت دیدگاه فکری #روحانیت قبل و بعد از انقلاب». «اختلاف فکری و منش رفتاری #آیت_الله_منتظری و خمینی». «مساله #کتاب_شهید_جاوید صالحی نجف آبادی پیرامون امام حسین». «قتل شمس آبادی و چند فقره فتل». «امید نجف آبادی». «افشای ماجرای ورود مخفیانه #مک_فارلین مشاور امنیتی ریگان. رئیس جمهور اسبق آمریکا». «تروریسم». «جاسازی خرج پلاستبک(مواد منفجره)در ساک های حجاج عازم به مکه». « #نهضت_های_آزادیبخش، #محمد_منتظری، #صدور_انقلاب». «انحلال واحد نهضت های آزادیبخش #سپاه_پاسداران و اختلاف با فرماندهی سپاه». «اعلامیه های منتشر شده مثل دادن #رای_سفید در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری علی خامنه ای. و نامه 8 صفحه ای در نقد عملکرد علی خامنه ای در دوره ریاست جمهوری ایشان». و «ماجرای مخفی کردن اسلحه و داشتن خانه تیمی» و…اینجا بشنوید: تهران #محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)5مهرماه سال1400

لینک شنیدن

https://t.me/shourimohammad/1920

https://t.me/shourimohammad/1925

11

مَحکَمه (ASSIZE)

NhovtembSmerrhpdonchosdo c11r eafnlt 1a1:rt1etna1od fndAM  · جو بایدن؛سنتز دانشجویان پیرو خط امام!(جعبه سیاه سفارت آمریکا در تهران)آیا با آمدن « #جوبابدن» #مذاکره و رابطه با آمریکا(حداقل پس از فوت خامنه ای)ممکن می شود؟ یا آنکه «جوبایدن» « #جیمی_کارتر» #نظام_ولایت_فقیه» خواهد شد؟!و آیا اگر این رابطه و مداکره ممکن شود،با وجود آن، نظام ولایت فقیه از سراشیبی سقوط نجات می یابد؟ و یا آنکه در فرایند استحاله ی زمان، دیگر نظامی با «اصل #ولایت_فقیه» وجود نخواهد داشت؟آیا آمدن «جوبایدن» فضای سیاسی را برای « #اصلاح_طلبان_حکومتی» (سوپاپ اطمینان نظام ولایت فقیه) باز خواهد کرد؟ یانه،«جوبایدن» سنتز فرایند « #دانشجویان_مسلمان _پیرو_خط امام» در ماجرای تصرف #سفارت_آمریکا در تهران خواهد بود و «نظام ولایت فقیه» همچون « #سلطنت_پهلوی» سقوط و انفلابی دیگر اتفاف خواهد افتاد؟!#آیت_الله_منتظری در #کتاب_خاطرات خود(جلد1،ص461)نوشته است:[من یك ملاقات با امام داشتم زمانى كه انتخابات آمریكا داشت نزدیك مى‌شد، مدت زمان ریاست كارتر به پایان مى رسید و پیش بینى مى‌شد كه یك نفر از #حزب_جمهورى_خواه_آمریكا به سر كار بیاید. من به امام گفتم: یكى از عوامل پیروزى انقلاب ما این بود كه یك فضاى باز سیاسى – با فشارهاى دموكرات‌ها بر نظام شاه- در ایران به وجود آمد و كارتر در به وجود آمدن این فضا خیلى نقش داشت. من نمى‌خواهم بگویم كارتر آدم خوبى است ولى ما همان وقت كه در زندان بودیم یكى از #زندانیان با خوشحالى مى گفت جیمى جون مى‌آید و مشكلات حل مى شود و ما از #زندان آزاد مى شویم. بالاخره همین ایجاد زمینه، باعث شد كه نیروها بتوانند فعالیت كنند و حداقل انقلاب به سرعت و با خونریزى كمتر به پیروزى برسد، من به ایشان گفتم بالاخره ما یك روز باید قضیه گروگان‌ها را حل كنیم، اگر در زمان كارتر و با ابتكار خود ما این كار حل بشود خیلى بهتر است. بالاخره دموكرات‌ها در آمریكا بهتر از جمهورى خواه ها هستند، جمهورى خواه ها بیشتر با #اسرائیل نزدیكند و سرمایه دارهاى یهودى بیشتر در آنها نفوذ دارند. امام گفتند:«از این غیب‌هایى كه شما مى گویید ما خبر نداریم». گفتم: «این یك مسأله واضحى است ما باید روى مسائل مختلف دنیا حساب كنیم و مطابق منافعمان حركت كنیم، اگر یك امتیازى به این‌ها داده بشود بهتر از آن است كه تحت فشار مجبور شویم در زمان جمهورى خواه ها این مسأله را حل كنیم، ممكن است به خاطر همین مسأله دموكرات‌ها شكست بخورند و جمهورى خواه ها سر كار بیایند»؛ كه ظاهراً ایشان مسأله را به مجلس شورا محول كرده بودند و در #مجلس مذاكره با آمریكا تصویب نشده بود].(پایان نقل قول).دسترسی سهل و آسان «محمدرضا پهلوی» به پول بادآورده ی #نفت از او دیکتاتوری ساخت که می خواست یک تنه و بدون مشورت و بدون وجود احزاب مفتدر و آراد و پارلمان مستقل در رویاهایش از ایران یک کشور مقتدر و نیرومند صنعتی و ایضا ارتشی که دیگر صرفا ژاندارم منطقه نباشد، بسازد! گاهی ایده ها و سخنان و مصاحبه هایش آمریکایی ها را نگران می ساخت. آمریکایی که با کمک انگلیس دولت ملی « #مصدق» را سرنگون و او را که از کشور خارج شده بود به سلطنت بازگرداند! اما شاه ایران همراه با بالا یردن و بالا رفتن قیمت نفت دردسرهایی هم برای آمربکا و شهروندانش ایجاد کرد.در #انتخابات_ریاست_جمهوری آمریکا #حزب_دمکرات برنده شد و جیمی کارتر بر سر کار آمد.تفاوت جمهوریخواهان و دمکرات ها در جهان بینی آن ها نیست در نوع تاکیتک هایی است که برای ابرقدرت ماندن در جهان انجام می دهند. آن طور که « #ترامپ» با خروج بک جانبه از « #برجام» و #تحربم های بک جانبه توانست ماتع خرید #نفت_ایران و انعقاد قراردادهای افتصادی دیگر کشورها شود.ترامپ با وجود از دست دادن اروپا و چبن و روسیه با همسویی کامل با « #نتانیاهو» در اسرائیل، این کار را انجام داد.برای «ترامپ» #حقوق_بشر و یا سرنگونی «نظام ولایت فقیه» مساله اصلی نبود. او با نظام ولایت فقهیی مچاله شده و ضعیف که پباپی وقتی قافیه تنگ می شود « #جام_زهر» می نوشد و « #نرمش_قهرمانه» می کند راحت تر کنار می آمد تا یک دولت آراد و مستقل از قدرت ها.«ترامپ» هرچند رای نیاورد اما تقریبا نیمی از رای دهندگان به او رای دادند؛ رای دهندگانی که تقریبا مثل خود او می اندیشند. و این بخشی از روانشناسی اجتماعی و خلق و خوی آمریکایی هم هست!« #خامنه_ای» نیز «ترامپ» را می پسندید. بگونه ای که خودش را در او می دید و با وی « #همگناه» بود! اگر غیر از این بود، دوره ی «#اوباما» بهتربن دوره برای پایان چهار دهه خصومت با آمریکا بود؛ ولی خامنه ای دست او را دستی چدنی که زیر مخمل مخفی شده، توصیف کرد و دست«اوباما» را رد کرد. و اصولا اساس دوام و ایدئولوژی خامنه ای روی آمریکا ستیزی و دشمن تراشی است تا ضععف ها و ایرادات و خبط و گاف ها و نابلدی در مدیریت کشور را لاپوشانی و بر آن ماله بکشد!دمکرات ها هرچند با #ماسک « #حقوق_بشر» می آیند. و باصطلاح اولویت آن هاست، ولی آنان نیز، در سودای رهبری جهان و ابر قدرتی، با دمکراسی سفارشی و مهندسی شده برای دیگر کشورها تلاش می کنند!به نظر می آید «جوبایدن» بر خلاف «نرامپ» در رویارویایی با «نظام ولایت فقیه»، رای ازوپا و بعد چین و روسیه را هم خواهد داشت؛ همانظور که «جیمی کارتر» سلف وی انجام داد و به زود رسی و تولد سزارینی #انقلاب_57کمک کرد!مرگ فرزند «خمینی» در #عراق، این دستاویز را برای «جیمی کارتر» بوجود آورد تا از آن وسیله ای برای گوشمالی دادن محمدرضا پهلوی که سرمست از پول نفت گُنده گویی هایی هم می کرد و برای آمریکا ساز ناکوک می زد، بسازد!برخی نوشتن آن یادداشت ارتجاع سرخ و سیاه از نویسنده ای نامعلوم و با نام مستعار رشیدی مطلق پاتک دمکرات ها به شاه در مورد گُنده گویی هایش و بالا رفتن قیمت نفت می دانند.این یادداشت دستاویزی شد برای جرقه ی انفلاب!معلوم نیست اجتماع اندک آن زمان در فم خودجوش بوده و با سفارشی و مهندسی شده؟! ولی هرچه بود منجر به انفلاب شد.آن زمان اگر بالا رفتن قیمت نفت و پول بادآورده ی آن، آغاز بلند پروازی و گُنده گویی محمد رضا پهلوی در مقابل آمریکا و غرب شد، و نفت به سرنگونی وی کمک کرد! ولی در 40دهه از انقلاب57 دیگر نفت و عدم فروش آن برای آمریکا و غرب مشکل ساز نیست، بلکه کاملا برعکس، عدم توان فروش آن توسط ایران، می تواند دلیل سقوط نظام ولایت فقیه هم باشد!فشارهای حقوق بشری دمکرات ها بر شاه ایران و باز شدن درهایی از آن و سپس تظاهرات ادامه دار مردم در پی برگزاری هفته و چهلم کشته شدگان، غرب و آمریکا را متقاعد کرد که دیگر کمکی به محمدرضا پهلوی نکنند و با #روحانیت که خود را مخالف سرسخت #کمونیست ها می دانستند دست دوستی دهد.اما تصرف سفارت آمریکا در تهران و کِش آمدن آن به مدت #444_روز و ماجراهای پی در پی، همچون « #کودتای_نوژه»، و « #ماجرای_طبس» و « #ماجرای_مک_فارلین» و «جنگ عراق با ایران» و «ت #حریم» هایی که نطفه اش تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود،( و به قول خمینی #انقلاب_دوم ) سبب شد تا بواسطه «نعمت جنگ» آنچه از «انقلاب57» انتظار می رفت بر باد رود و به جای «سلطنت پهلوی»، «سلطنت فقیه» و به جای «کفن دزد اولی»، «کفن دزد دومی» و «استبداد دینی» -که از همه ی استبدادها خطرناک تر است- بیابد و همچون «وبا» مردم ایران را به باد فنا و نیستی و هلاکت برد!آمربکایی ها پیش بینی حمله به سفارت و تصرف آن را می کردند! لذا قبل از آن پیشگیری هایی هم کرده بودند و از جمله محو و مخفی و جابجا کردن اسناد مهم و گذاشتن اسنادی تفرقه انگیز؛ تا بدبن وسیله به «انقلاب دوم» کمکی هم کرده و در استمرار و تدوام آن سهبم باشند!!«ابراهیم اصغر زاده» از دانشجوبان بسیار فعال در ماجرای تصرف سفارت آمربکا در تهران اخیرا در مصاحبه ای با «اعتماد آنلابن» با طفره از بیان پشت پرده، آنرا به »موسوی خوئینی ها» حواله می دهد که رضایت و تائید خمینی را داشت و از قول وی گفته بود خوب جایی را گرفته اید!ماجرای سفارت آمریکا در تهران با «جیمی کارتر»(از دمکرات ها) که گفته می شود دلیل سقوط شاه بود شروع و با پایان بی پایان «ربگان» (از جمهوری خواهان) به ظاهر مختونه گردید، لبکن حس انتقام جویی آمریکا تا حد مچاله شدن مردم ادامه پیدا کرد و همچنان هم ادامه دارد و اکنون با آمدن «جوبایدن» پیش بینی می شود او «سنتز» «دانشجوبان مسلمان پیرو خط امام»-که سفارت آمریکا در تهران را تصرف و به اشغال خود درآورده بودند- باشد!سنتزی که محصولش می تواند فروماشی نظام ولایت فقیه و جایگزبن شدن نظامی دیگر باشد.آنچه در پیوست این یادداشت می آید مجموعه ی مقالات و گزارش های نوشتاری و تصویری با موضوع «آمریکا» است که پیشتر در زمان های مختلف از اینچانب در وب شخصی، فیس بوک، و تلگرام، هم چنین یوتیوب و دیگر سایت ها، مثل سایت «پژواک ایران»، «انقلاب اسلامی»، و «اخبار روز» و ایضا در «تریبون زمانه»،منتشر شده و اکنون در 136 صفحه نسخهPDF همه ی آن ها یکجا منتشر می شود. تا شاید با مطالعه کامل این مجموعه و انطباق و آنالیز آن، به کشف «جعبه سیاه» ماجرای آمریکا و اثرات تصرف سفارت آن در تهران، کمک شود! #محمد_شوری (روزنامه نگار و نویسنده)آبان ماه سال 1399t.me/shourimohammad

#چنین_روزی_در_چند_سال_پیش(مجموعه خرداد)
درمجموعه خرداد به موضوعاتی مانند:دین حکومتی،حکومت روضه خوان، آخوند حکومتی، مدیریت آخوندی،اقتصادآخوندی،تقوا سنج،مکتبی و غیر مکتبی،تعهد وتخصص،رهبری خامنه ای،اشرافیت در حکومت فقیه،تدارکاتچی بودن ریاست جمهوری، منافع ملی،بانک اسلامی، #انرژی_هسته ای،چماق و هویج و #کتاب،ترجمه کتاب وفساد اخلاقی؛ #انقلاب_فرهنگی، #صدور_انقلاب، #هاشمیرفسنجانی،خلخالی، #موسوی_خوئینی ها،ناطق نوری، احمد سلامتیان، بنی صدر،بازرگان،علی شریعتی،دوزیستی زندگی کردن مردم،روزنامه #کیهان، حزب الله، #نهضت_آزادی، #سلطنت_فقیهو…پرداخته ایم.
چهل سال از انقلاب57 گذشته و فکر می کنم در موارد اساسی و بنیادی هنوز درجامی زنیم.
ممکن است کارهای مثبتی هم باشد؛اما من آنهارااستثنای این انقلاب می دانم نه قاعده.آن انتظاری که از بهمن 57 می رفت حاصل نشد…
نظام ولایت فقیه در صداوسیما و تبلیغات و سخنرانی های حکومتی خود،استثناها راقاعده نشان می دهد؛وبدین وسیله غَش در معامله می کند.در حالی که واقعیت و عینیّت جامعه خلاف آن است.آنچه انتظار از انقلاب-که پسوند اسلام را هم یدک دارد-بوجود آمدن این وضعیت نبود!واین بدلیل ناکارمدی در مدیریت و سلطه ی یک شخص(ولایت فقیه)،جهل و لُمپنیسم و ریاکاری در اداره اموراست…ونه فقط تحریم!
نگاه به گذشته برای تدبیردر آینده است،که از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم!
آنچه در این مجموعه می خوانید براساس حضوردر بطن حوادث،شناخت ودیدگاه نویسنده با عینک«نیمه خالی دیدن لیوان»است.
این مجموعه پیشتر جداگانه در تلگرام و فیس بوک در روز خود منتشر شده است.بدلیل سانسور و #فیلترینگ وآزار #شنودی رصدکنندگان امنیتی،اینجایکجا تقدیم می شود.تابعدبرویم سراغ تیر.
#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
خردادماه یکهزاروسیصدونودوهشت
t.me/shourimohammad
https://www.facebook.com/assize.mahkame

چنین روزی در چندسال پیش
1خرداد1360
الناس علی دین ملوکهم!
سیدعلی خامنه ای(خطبه نمازجمعه) [کتاب درمکتب جمعه،ج3،ص219]:
نکته قابل توجه برای برادران وخواهران عزیزم درسراسرایران ونیزبرای مسئولان مملکت این نکته است که وقتی ابرقدرت هابخواهندبایک اجتماع مبارزوانقلابی مانندجامعه ایران بجنگندازسه راه این مبارزه خودرادرداخل شروع می کنند(غیر ازحملات خارجی)اول گسترش فسادو جنایت.دوم جلوگیری ازکاروتلاشی که بتوانداین ملت رابی نیازکندوسوم ایجاد اختلاف.اگراین سه شیوه رذالت آمیزابر قدرت هادریک جامعه انقلابی خنثی بشود سلطه ابرقدرت هابه این جامعه هیچ کاری نخواهدکرد.ملت ماودست اندر کاران اداره کشوربایداین سه جریان خطرناک راجلوگیری کنند.جریان اول مربوط به دولت است.یعنی دولت جمهوری اسلامی بایدقاطعانه درمقابل فسادوجنایت بایستد…
پاورقی:
قدرت خارجی همیشه دنبال منافع خودش است.این ضعف مدیریت داخلی ست که جامعه ای را به سوی فسادوتباهی می برد.40سال است که حکومت فقیه وبیش ازربع قرن است که خامنه ای (که قدرت مطلق درهمه امورراداردوتمام وقت متکلم الوحده می باشد)همین حرفهارا می زنندوالان جامعه درفسادغوطه ور است.دلیل آن انحصاروعدم چرخش قدرت است.ازافرادی که ناصالح وفاسد هستند نمی توان انتظاربهبودی واصلاح را داشت ولذاچرخش فساددائم تکرارمی شود.و بالطبع الناس علی دین ملوکهم!
یکم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
2خرداد1359
سقف اشرافیت در حکومت فقیه
سیدعلی خامنه ای (خطبه نمازجمعه)
[ کتاب در مکتب جمعه،ج2،ص159]
مساله دومی که خیلی مختصر به نحواشاره به برادران وخواهران بگویم،هواگرم است شما در زیر آفتاب نشستیدومن هم انشالله خواهم گفت ازهفته آینده این سقف رابردارندکه من هم در هنگام خطبه در شرایط برابری با شما باشم.
پاورقی:
وقتی جنگ عراق با ایران به اتمام رسید، هاشمی رفسنجانی در همین جایگاه گفت:حالانوبت مانورتجمل است!
وآخرین مانورتجمل ارباب پورشه سواررادرتصادف مرگبارپنجشنبه شب خیابان کارگراصفهان دیدیم که جانی راگرفت و نگرانی پورشه سوارازآسیب دیدن خودروی چند میلیاردیش وبی اهمیت بودن پایان زندگی یک جوان!درکنار آقازاده ها ودامادزاده هایی با ژن برترکه در حکومت ولایت فقیه(که می خواست عدل علی را برقرارسازد)قد کشیدند وغول شدندواین نتیجه قدرت تجمیع شده ای ست که در اختیار عده ای محدود است وما40سال دائم چهره تکراری آنان رادر صداوسیما،تریبون نمازجمعه،تبلیغات و انتخابات می بینیم وموعظه آنها به مردم به رعایت تقوا،عدم اسراف وصرفه جوی!!
سقف اشرافیت در حکومت فقیه هر روز ضخیم و کلفت تر می شود،ودرعوض بی سقفی مردم جان های بی شماری را گرفته است!
دوم خردادنودوهشت
محمدشوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
3خرداد1358
حکومت موهبتی الهی که به روحانیت داده شده!
روزنامه بامداد۳خرداد۱۳۵۸
آیت الله خلخالی دیشب دریک تماس تلفنی گفت:
من حاکم شرع بوده وهستم.ولی ازسمت خوددردادگاه های انقلاب کناره گیری کردم.این سمتی نیست که کسی بتواندازانسان سلب کند.مگرطبق موازین شرع نباشد.واین حکومت شرعی یکی ازموهبات الهی است که خداوندتبارک وتعالی بماعنایت فرموده اند.من نمی توانم حکومت شرعیه راکه ازطرف خداوندعالم به علمای اسلام تفویض شده کناربگذارم.ماتمام دستوراتمان ازطرف قرآن وپیغمبراسلام وائمه طاهرین ایجادشده است.ودرحکومت شرعی به هیچیک ازالگوهای غربی معتقدنیستیم.دادگاه میزوصندلی نمی خواهدواحتیاج به دکورهای غربی هم نیست.کسانی که مجرم هستنداحتیاج به دادگاه ندارند.شاه ودارودسته اش محکوم به مرگ شده اندباحکم من بوده وچون ازنظرملت مجرم هستند،بنابراین هیچ گونه احتیاج به محاکمه ندارند.
پاورقی—–:
ریشه قتل های زنجیره ای و ترورهای خارج از کشوردرهمین سخنان صادق خلخالی ست.حکومت اسلامی برهمین اندیشه وساختار بنا شده،منتهاچون زمان حال اجازه ابراز درصراحت بیان عقیده نمی دهد،آنرا با مغلطه رنگ کرده وبه خورد مردم بی خبر می دهند.بااین تفکر(که زیربنای حکومت فقیه است)نظام پارلمانی و داشتن مجلس ورئیس جمهوری(یا نخست وزیر)وانتخابات واحزاب ورسانه آزادفرمالیته ودرجهت فریب افکار عمومی تاسیس شده است.
سوم خردادنودوهشت
محمدشوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
4خرداد1360
هدررفتن منافع ملی بخاطرایدئولوژی ولایت فقیه
انقلاب اسلامی۴خراد۱۳۶۰
نامه علیرضانوبری(رئیس کل بانک مرکزی)به نمایندگان مجلس:بصدای بلند اعلام می کنیم که اگرگناه ماناهماهنکی بانوع جدیدقراردادوثوق الدوله است،ما بدین ناهماهنگی افتخارمی کنیم.
بایدگفت وبه صراحت بسیارنیزبایدگفت که باصطلاح بیانیه الجزایربه منافع اقتصادی این جمهوری لطمه شدیدی زده وحاکمیت ملی ایران را مخدوش نموده است.موافقتامه الجزایرموردرسیدگی واظهارنظرمجلس قرارگیرد.نوارسخنان آقای نبوی درجلسه غیرعلنی در اختیار گذاشته شود.اگر اصرارماپذیرفته می شد می توانستیم ابزارومهمات جنگی راکه مدتهاقبل خریده وپولش را پرداخت کرده بودیم درالجزیر دریافت می کردیم.
پاورقی:
موافقنامه الجزایر(که منجربه آزادی گروگانهای سفارت آمریکادر تهران پس از444روزشد)هیچ منفعتی راعایدمردم ایران نکرد.
توافقنامه598(یاهمان جام زهری که خمینی برای پایان جنگ8ساله عراق باایران نوشید):هیچ غرامتی گرفته نشد.
قرارداد برجام:که پس ازسالهامنازعه و گفت وگو،سرانجام بابیرون آمدن آمریکایی هابلااثروبی خاصیت شد!
همه این سه توافق مهم وتاریخی در طول40سال حکومت فقیه بدلیل فقدان مدیریتی کارآمدو تحمیل وترجیح یک عقیده(ایدئولوژی ولایت فقیه)به عقاید کارشناسان ودلسوزان، منافع ملی و سرمایه انسانی ومنابع طبیعی راهدرداد.
چهارم خردادنودوهشت
محمد شوری)نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
5خرداد1378
تدارکاتچی ولی فقیه اختیارات می خواهد!
روزنامه خرداد۵خرداد1378
ابوالقاسم خزعلی: قانون اساسی می گویدقوای ثلاثه زیرنظر ولایت فقیه است شماوقتی ولایت فقیه راقبول نداشته باشید۲۰میلیون که هیچ۳۰میلیون هم ای بیاورید؛تااین رای،به تائیدمقام ولایت نرسد؛معتبرنیست.
پاورقی:
به شهادت تاریخ رهبری درهرموضوع خردوکلانی دخالت کرده است؛هرچنددر اظهارنظریک طرفه خود،خلاف آن رابیان کند.خامنه ای30سال متکلم الوحده است وحاضرنیست خودرادرمعرض پرسش خبرنگاران قراردهد.طبق اصل57 قانون اساسی هرسه قوه زیرنظرولایت مطلقه فقیه هستند.درسال68درتعمیم قانون اساسی،کلمه مطلقه به ولایت فقیه اضافه واختیارات آن بیشتر شد.خزعلی حقیقت راگفته است.ماهیت حکومت اسلامی همین است.وپرسش مااز اصلاح طلبان حکومتی این است که بااین وجود(وتجربه خاتمی)چگونه می توانندپروسه اصلاحات رابه پیش برند؟ بطورمثال:چگونه ریاست جمهوری تدارکاتچی ولی فقیه نباشد؟!!فرق اصلاح طلبان حکومتی با اصولگرایان دراین است که می گویند:اگرمردم نظام اسلامی رانخواهند، حکومت مشروعیت ندارد.خب مردم بعداز 40سال چگونه می توانند رسمااعلان کنندکه مااصل ولایت فقیه را نمی خواهیم.قانون اساسی هرچند رفراندومرا منظور کرده،ولی بواسطه دیگر اصول،این پروسه منسوخ شده است!
پنجم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
6خرداد1360
چهل سال حکومت روحانیت وروحانیون!
روزنامه اطلاعات6خرداد1360
خمینی:«این قدرتعقیب نکنیدکه بخواهید هی روحانیت راکناربگذارید.آخرشمادر ظرف چندین سال چه کارکرده‌ایدبرای این کشورکه حالاروحانیون رامی‌گوئید که نبایدباشند؟خوب،چه کرده‌اید؟چه کار مثبتی شماکرده‌اید؟جزحرف هیچی ندارید.هی می‌گوئیدماگفتیم.خوب، گفتید،چه کرده‌اید؟…الآن این ملتی که دنبال این جمعیت بودندودنبال اسلام بودند،روحانیت رانشانه اسلام می‌دانستند.
پاورقی:
روحانیت ازهمان ابتدای انقلاب بدلیل سواستفاده ازاسلام وجهل مردم،حکومت وقدرت سیاسی راقبضه کردوتاآلان در راس مدیریت های خردوکلان وقدرت غیررسمی(مثل امامت نمازجمعه)، حرف اول وآخررامی زند.وضعیت فلاکت بار (مخصوصامعیشتی مردم)متوجه روحانیت است. روحانیتی که فقط فقه خوانده ودر هیچ رشته ای تخصص ودانش روزولازم رانداشت وندارد.وفقط تخم ریاراکاشت. به غیرسه رئیس جمهوری(که دوتای آن عمرشان کوتاه ونیامده رفتند)تنهایک فرد غیرروحانی8سال ریاست جمهوریش دوام آورد.که اتفاقاآن فرد(احمدی نژاد) نظر رهبری به نظرش نزدبک بودوروحانیت سنتی بشدت ازوی حمایت می کرد،بقیه روسای جمهوری،روحانی هستند.وعلاوه براین ومهم ترازآن،درراس این حکومت ولایت فقیه است واکثرمدیران کلیدی کشور(وایضاائمه جمعه)منصوب وی هستند.آن اسلام اسلام هم که دائم تکرار می شود،ایدئولوژی ولایت فقیه وقرائت 6فردمنصوب وی درشورای نگهبان است که بر قوانین مصوب سلطه دارد!
ششم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چندسال پیش
7خرداد1361
فقط کتاب روضه خوانی قطورترشد!!
هاشمی رفسنجانی (خطبه نمازجمعه)
[کتاب درمکتب جمعه،ج4،ص447]
درگذشته حکومت که دست شیعه نبود. حکومت شرعی هم که نبوده،حکومت هاهم احتیاجی به این مسائل نداشتند. آنهاخودشان قوانین داشتند.مردم احتیاج به نمازوروزه وخمس واینهاداشتند.فقها هم روی اینهابحث می کردندودرآن مسائل یک کلیاتی کافی بوده،اگربناست حکومت اسلامی باشدیقینامساله احیای موات ازکتاب صلوت خیلی فطورترمی شود…حوزه های علمیه راآقایان می دانندماهاباروضه خوانی بامردم رابطه داشتیم باروضه خوانی اسلام رامی گفتیم وباروضه خوانی زندگی مان رااداره می کردیم وباروضه خوانی مراجع رااداره می کردیم وهنوزاینکاررامی کنیم.جلسات روضه همان مصیبت هایی ست که بعضی ازاین مستفرنگ هاوباصطلاح روشنفکران خیلی وقت هاسفارش می کردندروضه دیگرنخوانید…بودجه نمی بردیم بودجه می گرفتیم.یک طلبه ازقم می رودبه جای اینکه چیزی خرج کندو برودبعدبرمی گرددپنج شش هزارتومان دوسه هزارتومان آن قدیم هاصدتومان، دویست تومان می آورد،خرج دوسه ماه بعدش راهم داشت.هم بودجه می گرفتیم،هم حرفمان رامی زدیم.
پاورقی:
پس ازانقلاب فقط کتاب روضه خوان ها قطورترشد.انقلابی باآن عظمت تبدیل به حکومت روضه خوان هاشد.و»احدقدمی» (مداح اهانت‌کننده به اهل سنت)ازجمله آن است که روضه اش درسیمای آخوندی حکومت ولی فقیه بطورزنده پخش گردید وشوری آش آنچنان بودکه عکس العمل رسمی حکومت رابدنبال داشت.بعداز انقلاب لمپن های مداح وسیله اعمال قدرت توسط حکومت فقیه شدند.وهراز گاهی هم رسوایی هایی به بارآورده اند ویکجوری هم جمعش کرده اند!روحانیت روضه خوان درفقه خودهیچ تدوینی از تفقه خوددرمسائل مهم ومبتلابه جهانی و اقتصادنداشت.فقط کتاب طهارت آنها قطوربود!
هفتم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چندسال پیش
8خرداد1360
دیکتاتوری هم قانونی شد؟!
سیدعلی خامنه ای(خطبه نمازجمعه)
[کتاب درمکتب جمعه،ج3،ص225]
رسول اکرم که عقل کل ومرتبط بامخزن علم بی پایان خداست،مامورمی شودکه بامردم مشورت کند:وشاورهم فی الامر. درجامعه اسلامی صدراول برای اینکه دز جامعه دیکتاتوری بوجودنیاید مسلمان ها مامورمی شوندکه آنچه به نظرشان می آیدبه اولیای امریگویند…ضرربزرگ استبدادودیکتاتوری دریک جامعه این است که نهال انسانیت خشک می شود.مردم بی فالب وبی روح می شوند… دیکتاتوری هیچ وقت ازاول یکباره ظاهر نمی شود.دیکتاتوری قدم به قدم می آید…
پاورقی:
آقای خامنه ای!
بیش از30سال است متکلم الوحده هستید.تقریباهرروزدرهرموردحرف زده ایدوسخنرانی می کنیدوهیچگاه حاضر نشده ایدخودرادرمعرض پرسش خبرنگاران داخلی وخارجی قراردهید. براستی مشاوران شماچه کسانی هستند؟اعضای بیت رهبری؟!!یاهمان منصوبین خودتان درمجمع تشخیص مصلحت؟!!دیکتاتوری راهم فانونی کرده اید!اعضای شورای نگهبان راخودتان منصوب می کنیدوهمین منصوبان شما، اعضای مجلس وخبرگان وکاندیدهای ریاست جمهوری رابافیلترخودشان(نظارت استصوابی)تائیدصلاحیت می کنند!از ورودنمایندگان واقعی مردم جلوگیری کرده اید.هیچ رسانه ای حق انتفاد(و بقول خمبنی درنامه ای به خودشما)و تخطئه کردن شماراندارد.دیکتاتوری قدم به قدم می آید.خودتان درسال60 گفته اید.ومردم مادارندآنراتجربه می کنند!
هشتم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
9خرداد1360
رئیس جمهوری ناکام درجمهوری ناکام
روزنامه انقلاب اسلامی۱۰خرداد۱۳۶۰
ابوالحسن بنی صدر(اولین رئیس جمهوری):
رئیس جمهوردرپاسخ به شایعه استعفا:
درخت رااره می کنند؛خودش نمی افتد!..
من مشیرالدوله نیستم که فحش بخورم ودربرود!
امااگرمسئولیت جنگ برعهده من است، قاعدتامن حق دارم که ازآنهاتوقع کمک بکنم که اگراین کمک نشدناگزیربایدحل شودومن چیزعجیبی رانگفته ام.دراصل۵۹ قانون اساسی آمده است که درمسائل بسیارمهم سیاسی_اجتماعی_ فرهنگی ممکن لست اعمال قوه مقننه ازراه همه پرسی ومراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد…ماچون درجنگ هستیم می گویندفلان اختیارریاست جمهوری را استفاده نکنیدتاآرامش باشد.می گویم بسیارخوب،جز درمواردی که کاردبه استخوان برسد.اماجنگ که تمام شد،بر می گردم سیرتاپیازهمه مسائل رابرای کسانی که این مصاحبه رامی شنوند خواهم گفت.انشاء الله اهل انصافندودین ووطنشان راهم دوست دارند.حرفم این است وممکن است بگویندکه خیرآقامامی خواهیم کمک کنیم اماشمارویه ای دارید که کمک طلب نمی کنید،دعواطلب می کنید!بسیارخوب من سوال هایی دارم و گمان می کنم اینهایی که می گویم کمک به مادرجبهه جنگ است وطبق قانون هم هست:۱_ازنظرمن که مسئول امورجنگ هستم حفظ آزادی های اساسی مردم نه تنهاصدمه ای به جنگ نمی زندبلکه کمک هم می کند؛آیااین آزادی هاحفظ میشودیا خیر؟اگرحفظ می شودمن یک کلمه ازگل نازکتربه هیچکس نخواهم گفت.بسیاری گمان می کنندکه برای انجام کار،اختیارت ویژه لازم است،من هیچگاه براین باورنبودم….
پاورقی:
پست ریاست جمهوری درچهاردهه از انقلاب57همچنان ناکام است.همانطورکه جمهوری در نظام مبتنی برولایت فقیه ناکام ماند.پس از4دهه،روحانیت حاکم تکلیفش راباجمهوری حل کندوباحذف ریاست جمهوری همه رارسمادراختیار ولایت فقیه قراردهد؛همانطورکه درعمل هست!ولی خب این یک بام ودوهوایک حسن برای نظام ولایت فقیه است که با آن رفع مسئولیت می کند.واصلاح طلبان حکومتی ومدعی!!به صراحت تکلیف خود رابااصل ولایت فقیه آشکارکنند؛تاکی می خواهندهم ازتوبره بخورند وهم ازآخور!!
ده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
11خرداد1378
طعمه و لقمه ولایت فقیه
روزنامه آریادرستون[شماهم بدانید]مورخ11خرداد1378ازقول محمد جوادحجتی کرمانی نوشت:[اقتداری که درجمهوری اسلامی به ولی فقیه تفویض شده،به هیچ وجه بامسئولیت منافاتی ندارد.بزرگترین قدرت موجوددردنیادرحال حاضررئیس جمهوری آمریکاست که در یکی ازدمکراتیک ترین کشورهای دنیابا مکانیزم کاملادمکراتیک به سرکارمی آید وباتمام اقتدارش همانطورکه دراین چند ماه شاهدبودیم کاملامسئولیت داردومورد بازخواست قرارمی گیردبه حدی که به مرحله سقوط می افتد…مقدس بودن این معنارانداردکه فردقابل سوال کردن نیست.ولی فقیه بالاترازپیامبرکه نیست مامی توانیم ازولی فقیه هم سوال کنیم.
پاورقی:
آیابامکانیزم نظارت استصوابی واستعلامی ازنهادهای امنیتی که منصوبین ولی فقیه در شورای نگهبان بدست می آورند،مجلس خبرگان می خواهدرهبری راموردبازخواست قرار دهد؟شبیه طنزاست!!اصل ولایت فقیه هم طعمه است وهم لفمه!برای آنهاکه بندبه آب داده وپایشان گیراست،طعمه است. «مذبذبین بین ذلک لاالی هولاولاالی هولا»وبرای آنانکه بانقاب نفاق زندگی می کنندلقمه چرب ونرم؛تاباذوب در ولایت ودفاع آتشین هم به نان وتوایی از بودجه برسندوهم یک شبه ره صدساله راطی کنندودکترای تخصص هم بگیرند!!
یازده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
12خرداد 1360
استمرارانحصارحزب ولایت فقیه با حزب چماق
روزنامه انقلاب اسلامی۱۲خرداد۱۳۶۰
ازنامه سرگشاده احمدسلامتیان (نماینده اولین مجلس انقلاب):
جناب آقای دکتربهشتی!مسئول تامین امنیت قضایی دراین کشورهستید وامروزعده ای تحت لوای نام شمابه ضرب چماق وآجروتهدیدچاقو می خواستندمرامجبورکنندکه بگویم درود بربهشتی،مرگ بربنی صدر!باوربفرمائید اگرتکه تکه هم می کردندبزورنمی گفتم درود بربهشتی!اماذره ذره وجودتکه تکه شده ام سلمافریامی زدم مرگ بر استبداد…واماجناب آقای هاشمی رفسنجانی!علیرغم همه تفاوت سلیقه ها،فکرمی کنم شمانمی توانید منکر شویدکه من نماینده مجلسی هستم که شماسمت ریاست آن رادارید، همیشه گفته ایدکه هم وغم شمااعتباروحیثیت این محلس است.آیا اعتبار وحیثیت این مجلس از اعتبار نمایندگان آن جداست؟…درهرهفته دهها نفرازآنهاکه اکثریتی که شمادرمجلس رئیس آن هم هستیددرسراسرکشور اول سخنرانی هارامی گذارندآیااین حق را برای نمایندگان آنچه که مرتب اقلیتش می نامیدومی گویندازهمه حقوق بهره وراند،قائل هستید؟…
جناب آقای رجایی!شمانخست وزیری هستیدکه تابحال هرگزدرطول تاریخ این کشورازحیث تمرکزقدرت نظیرآن وجودنداشته است. شماخودرافرزندمجلس می دانید.همیشه می گوئیدخواستاراعتبارمجلسید،اگرکسی دراین مجلس مخالف شماصحبت کردآیا جزایش این است؟
پاورقی:
بااستقرارولایت فقیه که راس حکومت دینی ست،درامتدادآن جریانی بنام حزب الله(چه هدایت شده وسیستماتیک وچه افرادی بازی خورده بانیتی پاک،ولی در جهل قاصر)از همان ابتدای انقلاب شکل گرفت که بازوی اجرایی حاکمیت وقدرت شدتادرهرمکان وهر زمان وبرای هر منظورازآنان استفاده شود.این روندتاالآن همچنان ادامه دارد.انصارحزب الله،خودسر،دلواپس دیگرنام های این جربان است که دراین چهل سال هدفمند به
استخدام نهادهای امنیتی ودولت سایه (دولت پنهان وحاکم اصلی درکشور) در آمده وبرنامه های آنهاراعملیاتی می کنند.
دوازده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار )
چنین روزی در چند سال پیش
13خرداد1360
کیهان سخنگوی ولایت فقیه
13خردادماه1358روزنامه آیندگان
نمایندگان تحریریه اعتصابی کیهان هفته آینده به دیدارآیت الله العظمی خمینی می روند:
نمایندگان تحریریه کیهان بنابود صبح دیروز(شنبه)برای ملاقات باآیت الله
العظمی خمینی رهسپارقم شوندامابالغو دیدارهای جاری آیت الله خمینی،این ملاقات نیز به هفته آینده موکول شد.شایعه انتشارروزنامه کیهان:درحالیکه مذاکرات میان هیات منتخب تحریریه اعتصابی روزنامه کیهان باگردانندگان فعلی روزنامه هنوزازبن بست خارج نشده است دربعضی محافل زمزمه انتشارکیهان آزادبه همت تحریریه اعتصابی کیهان به گوش می رسد.به موجب این زمزمه هاگویاکیهانی های اعتصابی قصددارندباروی هم گذاشتن امکانات شخصی خودروزنامه ای کاملا مستقل وآزادانتشاردهند.این خبرتاکنون توسط مسئولان تحریریه اعتصابی کیهان تائیدویاردنشده است.
پاورقی:
همانطورکه دولت سخنگودارد،روزنامه کیهان رامی توان سخنگووزبان رسانه ای ولایت فقیه دانست.دوروزنامه اطلاعات وکیهان ازباسابقه ترین مطبوعات ایران همچون رژیم قبل که دراختیار شاه وساواک بودپس از انقلاب نیزهمین رویه ادامه پیداکرد. دعایی رئیس فعلی روزنامه اطلاعات که منصوب خمینی ست بدلیل رویه بسیارخنثی،تاالآن درمدیریت آن کودتایی انجام نگرفته است.اماکیهان ازهمان ابتدای انقلاب درمدیریت خود فرازونشیب هایی داشت که بالاخره با حسین شریعتمداری فردمطلوب رهبری تثبیت وسالهاست که برای مخالفین خط ونشان می کشدوپس ازآن است که روانه زندان و…می شوند!
سیزده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
14خرداد1360
چماق و هویج وکتاب
روزنامه اطلاعات۱۴خرداد۱۳۶۰
کتابفروشی های مقابل دانشگاه آماج حملات گروه های ضدانقلاب.براساس گزارش خبرنگارمادرروزهای اخیرگروه هایی که اغلب ازنوجوانان ۱۶تا۲۰ساله تشکیل شده ومشخص است که سازمان یافته وتحریک شده اند.با هجوم به کتاب فروشی ها،تفتیش عابران، بخصوص بازرسی کیف زنان ودختران واز بین بردن نوارسرودهای انقلاب جوی آکنده از وحشت درمقابل دانشگاه تهران ایجاد کرده اندکه دقیقاباب طبع ضدانقلاب داخلی وخارجی ورادیوهای استعماری است…درهمین رابطه اطلاعیه ای از سوی ناشران وکتابفروشان درمورد حملات اخیربه کتابفروشی انتشاریافته و برای رسانه های گروهی ومطبوعات و مقامات مسئول ارسال شده است. در بخشی ازاین اطلاعیه آمده است:پس از آنکه تب وتاب والتهاب ناشی ازآتش افروزی وانهدام چندکتابفروشی در تهران فروخوابید،آتش تازه ای برافروخته شدوموجی جدیدفضای فرهنگی کشوررا فراگرفت.این موج درحالی دامنگیرشده است که مساله بحق آزادی وتفاهم سیاسی هنوزبه انجام نیک وبدخودنرسیده است.هنوزمردم به این باورنرسیده اندکه می شودوبایددرجوآرام ومحیط سالم حرف هارازدوجواب هاراشنیدبی آنکه احتیاج به یاری جستن ازچماق باشد.در هرصورت،درچنین وضعیتی دوباره اغتشاش آفرینی شروع شده است…یکی مساله راسیاسی می دادندودیگری جناحی وآخرسرناشراست که سرش بی کلاه می ماند…تازه اگرپس ازطرح شدت مسائل درمجلس محترم شورای اسلامی ایران ومحکوم شدن عمل آتش افکنی به کتابفروشی وقول جناب آقای وزیرکشوردرموردپیگیری وجلوگیری از تکراراینگونه حوادث بازماشاهداین هرج ومرج هاهستیم،دیگرچگونه می توان امیدوارانه به حاکمیت قانون واستقرار آرام خاطروآسایش ذهن دراین جامعه تلاطم زده نگریست؟
پاورقی:
…ودراین چهل سال،استمرار حزب چماق با انصارحزب الله، خودسر، دلواپس،قانون مطبوعات، قانون احزاب،قانون اجازه و نحوه برگزاری اجتماعات،اداره بررسی مجوز کتاب،و نظارت استصوابی سیستماتیک،هدفمند قانونمند شد: چماق وهویج وکتاب!!
چهارده خردادنودوهشت
محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چندسال پیش
16خرداد1359
دانشگاه گندزدایی شود!
کتاب درمکتب جمعه(خطبه نمازجمعه) [ج2،ص177]سیدعلی خامنه ای:
اولین وظیفه مهم که دراین تابستان ودر آینده هرچقدرطول بکشدبایدحتماانجام بگیرد،طرح دانشگاه اسلامی است… دانشگاه هاآن روزی به اجازه این ملت بازخواهندشدکه طرح یک دانشگاهی که مفیدبه انقلاب ودرخدمت انقلاب باشد بطورکامل ریخته وقابل اجراباشد…و دولتی که تشکیل خواهدشدبایددراسرع وقت پس ازتصویب مجلس شورای اسلامی طرح دانشگاه اسلامی رااجراکند وپیاده کندوهمانطوری که برادرعزیزم گفتندوتعبیرکاملادرستی ست، دانشگاه گندزدایی بشود.دانشگاه مفسده زدایی بشود.داشنگاه فسادزدایی بشود.سیستم دانشگاهی عوض بشود.افرادی که در دانشگاه جزبه فسادومفسده انگیزی نمی اندیشند،این پایگاهی راکه ملت دراختیار دلسوزان فقط می گذاردنتوانندازآن سو استفاده کنند.نخیراین سخن به معنای برداشتن چماق نیست.
پاورقی:
دانشگاه هابابه اصطلاح آغازانقلاب فرهنگی بااخراج برخی اساتید،ایجاد نمایندگی رهبری، تشکیل انجمن هایی که درخدمت حاکمیت باشند،وورودبرخی روحانیون درمدیریت وکرسی استادی،کانالیزه شد؛وعلاوه براین،ایجاددانشگاهی بنام آزاداسلامی(!)بااین همه،دانشگاه ها درسیرتحول زمان،هیچ وقت به خدمت مطلق قدرت حاکم درنیامدند.الان هم اگربه لحن وواژه ها و ادبیات خامنه ای درموزددانشگاه نگاهی کنیدهمان است که درسال59گفته است. و این یعنی شکست ایدئولوژی حاکم.در این40سال،تنهاچماق بودکه برداشته شد تادانشگاه راگندزدایی کند!
شانزدهم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
17خرداد 1360
صدورانقلاب یاصدورپیاده نظام؟!
روزنامه جمهوری اسلامی،17خرداد1360
از مصاحبه سیدعلی خامنه ای دبیروسخنگوی شورایعالی دفاع:
باوجودجنگ تحمیلی عراق برایران وجنگ صدام باانقلاب اسلامی-که سپاهیان ایران رابجای جنگ باژیم اشغالگرقدس بخودمشغول داشته-وباتوجه به لزوم حمایت انقلاب اسلامی ازانقلاب فلسطین ورساندن کمک به برادران حاضردرجبهه های جنگ فلسطین اشغال شده،اعم از سوری،لبنانی وفلسطینی،شورای عالی دفاع درجلسه پریشب خودتصمیم گرفت به منظور مقاله باتجاوزقریب الوقوع وقابل پیش بینی رژیم اشغالگرقدس علیه فلسطین،ازاسیران عراقی جنگ تحمیلی،آنهاکه مایلندداوطلبانه به منطقه نبردصیهونیزم بااسلام فرستاده شوند،همراه با نیروی داوطلب ایرانی به فلسطین اعزام دارد.فرماندهان این واحدهامی توانندازبین داوطلبان اسیرعراقی یاازرزمندگان ایرانی باشد…خامنه ای:من فکر می کنم مقررات ژنومانع یک چنین چیزی نباشد.اینهاانسانهایی هستندکه ازنظرمااسیرجنگی هستندودراختیارماهستند،لکن انسانهای ازلحاظ تصمیم،آزادی هستند…کنوانسیون ژنودرجهت حفط مصالح این اسراحرکت می کند.درجهت ایجادآزادی ورفاه برای آنهاکارمی کند،نه درجهت ایجادمحدودیت…ماکه نمی خواهیم به اجباربفرستیم…من فکرمی کنم همه بی نظرهاوبی طرف های جهان اسلام وجهان عرب همه کسانی که مایلندواقعیت هاراآنچنانکه هستندبفهمندازاین اقدام استقبال خواهند کرد…من ازهمین حالابه شمااطلاع می دهم وعرض می کنم که شورایعالی دفاع باهمه عناصرو اعضای تشکیل دهنده اش باچنین تصمیمی موافق خواهد بود.
پاورقی:
منظورکسانی که(بواسطه ایدئولوژی انقلاب)به ایده صدورانقلاب ونهضت جهانی اسلام اعتقاد داشتند،صدورانقلاب به معنای کمک ویاری رساندن به تمامی نهضتهای آزادی بخش(باهرعقیده وگروه)که درمقابل حاکمیت استبدادی جغرافیای خودمبارزمی کردند،بود.وساماندهی آنراامری غیرحکومتی و دولتی و مخفی ونیمه مخفی تبیین می کردند.مثلا محمدمنتظری آن ابتدامعتقد بودبرای اینکه انقلاب مادرداخل درمواجه باحملات آمریکاوصهیونیزم پیروزشود،بایدباکمک به این نهضت هاوگروهها،بدون مداخله مستقیم،کاری کندکه آنهادرخارج ازمرزهابه نفع انقلاب ایران، منافع آمریکاواسرائیل راهدف قراردهند.تااگردرداخل یکی خوردیم،توسط آنهادرخارج ازمرزهاده تابزنیم(به این مضمون).آن ایده شورای عالی دفاع که ربطی هم به یک شخص خاص(سید مهدی هاشمی)نداشت،ایده حکومتی بودکه هرچندآنزمان(ظاهرابدلیل مخالفت خمینی)به آنصورت اجرایی نشد،ولی ظاهردر30سال رهبری خامنه ای به وضع وسیعی آنهم به شکل استخدام(مزدور)مثلانیروهای افغانی(وایضاایرانی)درسوریه(بوسنی)وبه شکلی درجاهای دیگر عملی شد.صدورانقلاب ازآن مفهوم اصلی خودبه صدورپیاده نظام وصرفاکاری نظامی تبدیل شد. به نظرمی آیداین دامی ست که نفوذاسرائیل وموساددرایران،آرام آرام آنرابه انقلاب ماتحمیل کرد.چون منافع آن فقط نصیب اسرائیل می شود..(جای شرح بیشتری داردبه همین بسنده می شود!).
هفده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
18خرداد1360
درستایش شاه وفقیه
روزنامه جمهوری اسلامی18خرداد1360
بدستوراسدالله لاجوردی(دادستان انقلاب اسلامی مرکز) روزنامه انقلاب اسلامی، میزان، جبهه ملی،آرمان ملت وتعدادی دیگرازمطبوعاتتوقیف وازانتشار آنها جلوگیری شد.۱۸خرداد۱۳۶۰ روزنامه انقلاب اسلامیتوقیف شد.برای اعتراض به توقیف غیرقانونی روزنامه هاامروزساعت۱۰ بازار.روزنامه اطلاعات۱۸خرداد ۱۴۶۰ پیشنهاداطلاعات به رئیس جمهوری:نظر اطلاعات درمورد توقیف روزنامه ها،بطور اجمالی دراین نوشته آمده است.درپی حوادث اخیرکه به توقیف روزنامه های مردم،عدالت،میزان وانقلاب اسلامی منجر شددونکته مهم یادوپرسش اساسی مطرح می شود.پرسش اول اینکه آیا توقیب چندروزنامه،ازجمله روزنامه انقلاب اسلامی اقدامی قانونی یاخلاف قانون است؟…
پاورقی:
دررژیم شاه روزنامه های یومیه انگشت شماربودوهمه درستایش شاه بودند.پس از انقلاب نیزبه غیرازدوره ای خیلی کوتاه که آزادی_مطبوعات بودوهمه آنهافله ای تعطیل شدند،تاانتشار روزنامه سلام بازهم انگشت شمارماتد.دراین سالهاالبته مطبوعات زیادی ازلحاظ کمی منتشر شده ومی شودوفله ای هم تعطیل شده ومی شوند.ولی آنچه ماند(ووجه مشترک دو رژیم است)،این است که حق ندارنددرنقد ولی فقیه و ولایت فقیه_تخطئه که پیشکش_انتقادکنند!
هجده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
19خرداد1360
مغلطه ای بنام قوانین الهی!
روزنامه کیهان۱۹خرداد۱۳۶۰
حجت الاسلام محمدیزدی سخنگوی هیات حل اختلاف درگفت وگویی با خبرنگارکیهان درقم گفت:اصولامعنی حکومت دراسلام جزحاکمیت قوانین الهی چیزدیگری نیست.حکومت دراسلام هیچگاه به معنی حاکمیت شخص ویانظرات شخصی ویاطرزتفکرشخص معینی نبوده ونیست درحکومت جمهوری اسلامی ایران کلیات قوانین الهی درشکل قانون اساسی مشخص وحدودووظائف مسئولین وارگانهاومردم کاملامشخص شده است.به این ترتیب نتیجه می گیری که تنهاراه حل اختلافات درنحوه دوم تسلیم قانون شدن یعنی تسلیم حکم خداشدن است.
پاورقی:
مغلطه وسفسطه ای بنام قوانین الهی!!آنچه عینیّت داشته و دارد درسیرتحولی که از زمان صدراسلام تا کنون وجودداشته،اسلام در مذاهب و قرائت های شخصی باصطلاح مجتهدین و شارحین آن متنوع وگاه متناقض و ایضا متضاد درمعرض افکار عمومی و مسلمانان قرارداده شده است.آنچه گفته شده که قوانین الهی درشکل قانون اساسی متبلور می شود وآنهم توسط 6فقیه منصوب ولی فقیه(درشورای نگهبان)،یعنی فقط دیدگاه و قرائت این 6تن از اسلام (وآن یک تن،یعنی ولایت فقیه)مساوی اسلام است!بااین حساب درمرکز تشیع وحوزه های علمیه(که ایران باشد)باتاسیس حکومت اسلامی باب اجتهادوتنوع قرائت وفتواوحُکم توسط مجتهدین ومراجع تقلیدتعطیل واگرباشدبی اثرمی شود(چنانچه دراین40سال انقباض بوجودآمدومراجع تقلید ومجتهدین به استخدام حکومت درآمدند)واین خلاف روح حاکم بر اسلام وقرآن که می توان از آن استنباط های مختلف کرد،هست. اصولااسلام سیاسی وقتی درمعرض استقرارحکومت قرارمی گیردسرانجامش استبداددینی ست؛که ما40سال است باآن دست بگریبان هستیم.درصورتی که دریک نظام سکولار،هم دین بی حیثیت وبی آبرونمی شودوهم مدعیان می توانند باتشکیل حزب برنامه های خودرا(درصورت برنده شدن درانتخابات)اجرایی کنند.آنهم با قرائت خودشان ازدین!؟
نوزده خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
20خرداد1360
آنچه هست،نتیجه مدیریت آخوندی ست!
روزنامه کیهان۲۰خرداد۱۳۶۰
مهدوی کنی(وزیرکشور)دیروزدربرنامه ارتباط مستقیم صداوسیمای جمهوری اسلامی شرکت کردوبه پرسش های مردم پاسخ گفت.آیت الله مهدوی کنی در پاسخ به این پرسش که مردم بیش از۱۱میلیون رای به آقای بنی صدرداده اندحال چراقدرت ازوی گرفته می شودودربرابر ایشان روحانیت قدرت می گیردگفت:هیچ کس مخالف باآقای بنی صدروتضعیف ایشان نیست… اماحرف این است که می خواهندروحانیت راازصحنه بیرون کنند. و می گویندکه روحانیت به مسجدبرود…در مورد حزب جمهوری اسلامی که سوال کرده بودندکه بعداز انقلاب تنهایک حزب هست که هرکاری دلش خواست کرده و هیچ مقامی جلوآنهارانگرفته،وزیرکشور گفت:بایددیدکه حزب برخوردش بامسائل انقلاب به چه شکلی هست.درصورتی که مخالف عمل نکنندبه هر حزب،سازمان ویا گروهی که مطالب مخالف راعنوان نکند اجازه فعالیت داده می شود!
پاورقی:
خمینی فقط به روحانیت اعتمادمی کردو سه ضلع مثلث بهشتی، رفسنجانی و خامنه ای(و با مرگ بهشتی،سید احمد خمینی جایش راگرفت)با کانالیزه کردن خمینی آنچه راکه خواستند بروی دیکته کردند.و ایضاتنهاحزبی که حق فعالیت داشت و اجازه نمی خواست حزب جمهوری اسلامی واحزاب غیرمخالف بود.واصولا نظام ولایت فقیه هیچ اعتقادی به بازی احراب دربدست آوردن قدرت اجرایی ندارد.درواقع وجوداحزاب بااصل ولایت فقیه درتناقض است وبرای همین آن حزبی که مطالب مخالف راعنوان کندحق فعالیت ندارد.ودرعمل روحانیت دراین 40سال تمامی مناصب ومشاغل کلیدی ومدیریتی راخودش برعهده گرفت.آنچه اکنون هست،نتیجه مدیریت آخوندی ست!
بیست خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
21خرداد1360
درایت وتدبیردراداره کشورباشعاروهیاهو؟
21خرداد1360روزنامه کیهان
موسوی خوئینی هادرجلسه امروز مجلس گفت:رای به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری شکست خط سیاسی آمریکا در ایران است.
پاورقی:
مشکل ازجایی نشت پیداکردکه روحانیت حاکم که نمایندگی خمینی راداشت، حاضرنبود باافرادی مثل حتی بازرگان و بنی صدرکناربیایدوحداقل بپذیردکه آنان بالاخره دریرخی موضوعات تخصص داشته ودردایره وجهان وسیع تری زندگی کرده اند.یک حسادت کوروبدبینی تاریخی و تشنه قدرت بودن،آنهاراواداشت تاهرغیر روحانی(مخصوصاکراواتی)که باآنهازاویه دیدگاه داشته باشدرانماینده تفکرآمریکا، غرب ویا لیبرالیسم ووابسته به اجانب بدانند! تسخیر سفارت آمریکا درتهران(که پایه واساس حریم های فعلی ست) در یک جووهیاهوی شعاری انقلاب دوم نام گرفت ومنشااختلافات ومنازعات وتسویه حساب هاشدتاآنکه سبب انسجام ووحدت شود! روحانیتی که فقط فقه خوانده بودو تنهاراه حوزه ومنزل رابلدبود،یکباره در صدرنشست وبه تبیین ودرایت دراداره کشورپرداخت.وچون ناتوان بود،بجای آنکه شکست وضعف خودرابپذیرد،باتئوری نظم دربی نظمی،برای انجام مقاصدخودازجهل مردم سواستفاده وباباصطلاح دفع افسد به فاسدکردن درنحوه مدیریت،کشوررابه ورطه فسادسیستماتیک کنونی کشاندو هنوزهم حاضرنیست بپذیردکه خودریشه وضعیت فعلی ست نه دشمن های فرضی که دائم آن رامی تراشدتابتواندبماند! بجای استعفا،40سال است(ودرکهولت سن)درراس قدرت مانده اند.
آینه چوعیب توبنمود راست
خودشکن آینه شکستن خطاست!
بیست ویک خردادنودوهشت
محمدشوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
22خرداد1365
بی دین ها
روزنامه رسالت22خرداد1365
علی اکبرناطق نوری:نهضت آزادی هاو لیبرال هادارندتاریخ دروغ می نویسند.من نمی دانم چرابعضی ازبزرگان می فرمایندکه آن هامتدین هستند.من بخاطر آن هاجرات نمی کنم به این هابگویم:»بی دین»!ولی شخصااعتقاددارم که این هابی دین هستندودین این هابادین مافرق دارد!
پاورقی:
علی اکبرناطق نوری دراین سخنان علاوه براینکه مرتکب فعل حرام وگناه کبیره شده است،چنانچه محکمه ای عادلانه در حکومت ولایت ففیه می بود،می بایست برای ایشان،به اتهام اهانت وتهمت(به فتوای خودروحانیت ازدین)تعزیزویاحد جاری شود.همه مصائب کنونی کشور برای این بوجودآمدکه روحانیت تمامی ارکان قدرت رادراختیارخودقرارداد.وتا آنجاپیش رفت که دخالت درسیاست راهم درتخصص روحانیت دانست.وغیرخودرادر ورودبه آن منع کرد.اگرجمهوری اسلامی یک حسن داشته باشد،این است که در طول این40سال دین روحانیت رابر همگان آشکارکرد!
بیست و دوم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چندسال پیش
23خرداد1359
ولایت فقیه مطمارتقواسنج!!
کتاب درمکتب جمعه(خطبه نمازجمعه) [ج2،ص186]سیدعلی خامنه ای:
مساله تخصص ومقابل قرارگرفتن تخصص باایمان.امروزجامعه مااحتیاج به به تخصص دارد،احتیاج به افرادی داردکه بتوانتدچرخ سنگین اداره وصنعت و کشاورزی وتکنولوژی وهمه ارگان های گوناگون رابگرداند.این درست.اماآیاماحق داریم کسی راکه فقط به عنوان اینکه متخصص است،کارآمداست،بلداست،این اداره را،این وزارتخانه را،این دستگاه را،این کارگاه رابگرداند،او را اختیارداراین ارگان کنیم ونگاه نکنیم که آیااین انسان ایمان به خداوایمان به انقلاب اسلامی داردیاندارد؟حق داربم؟به نظرمن چنین حقی نداریم.اینکه این همه ماگفتیم که انقلاب اسلامی آمدوارزش هاراتغییرداد یعنی چه؟ارزش تقوابالاترین ارزش هاست یعنی چه؟درجامعه اسلامی ودر انقلاب اسلامی ان اکرمکم عندالله اتقیکم هست،یعنی چه؟معنایش این است که اداره امورجامعه وسررشته همه امور حیاتی وخطیرومهم بایددرقبضه اختیار افرادمومن وبا تقوا و دلبسته این انقلاب باشد.
پاورقی:
ولایت فقیه شدمطمارتقواسنج!!ونتیجه این تقواسنجی شد:کلاهی،کشمیری وتا الان خاوری، دامادفلان وزیر،معاون اول و اخوی فلان رئیس جمهوروآقازاده هایی با ژن های برتر!!وتخم نفاق ودورویی وحقه بازی وشارلاتانیسم وپاچه خواری ودست بوسی که درجامعه بذرش پاشیده شد!!
بیست و سوم خردادنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
24خرداد1358
بانک اسلامی،دانشگاه آزاد اسلامی،آبجو اسلامی،جمهوری اسلامی وسعید اسلامی!!
روزنامه جمهوری اسلامی24خرداد1358
بدستور امام خمینی رهبرانقلاب اسلامی ایران،بانک اسلامی ایران ازمقررات ملی شدن بانکهای کشورمستثنی شدند.بدنبال ملی شدن بانکهاصبح امروزدوتن از اعضای هیات موسس بانک اسلامی ایران بحضورامام رسیدندودرموردادامه کاربانک اسلامی ایران کسب تکلیف کردند.دراین جلسه امام فرمودند:چون بانک اسلامی ایران براساس قوانین ومقررات اسلامی تاسیس گردیده ازقانون ملی شدن بانکها مستثنی است ودستورفرمودندهرچه زودتراین موضوع به اطلاع عموم برسد!
پاورقی:
«اسلامی»،پسوندی ست که برخی اشخاص حقیقی وحقوقی باآن توانستنددراین40سال سر مردم راکلاه بگذارندو بافریب وشارلاتانی ونفاق وپاچه خواری وحقه بازی،فسادرا سیستماتیک «اسلامی»کنند!!ابتدای انقلاب وقتی در سینماماء الشعیرمی فروختند،دادمی زدند:«آبجو اسلامی»!!قبل ازانقلاب «شهرنو»که یکی بودوآدرسش هم معلوم،بعدازانقلاب در محله های مختلف متعددشدورسما«خانه عفاف»نام گرفت وبا«متعه»یعنی«صیغه»اسلامی شد!!«سعید امامی»-که درجریان قتلهای زنجیره ای به عنوان عامل دستگیروسپس گفته شد خودکشی کرده است تاپرونده مختومه شود-آنقدرذوب درولایت فقیه بودکه باورودازآمریکابه ایران،پسوندخود رااز«امامی»به«اسلامی»تغییرداد.وشد:«سعیداسلامی»!!ویادانشگاه آزاد اسلامی،که صرفا منبع درآمدشدتابااخذ شهریه های کلان وباتدریس های بی کیفیّت،صرفاکمیّت فارغ التحصیلانی که دارای مدرک تحصیلی بالاهستندرابالا برد،بدون آنکه آنهابتوانندازاین دانش یابهره واندوخته ای کسب کنندویا بتواننددربازارکارآنراتجربه واجرایی کنند.بیشتربه تعدادبیکاران تحصیلکرده افزوده شد.وازجمله بانکهایی که بصورت صندوق هاوموسسات اعتباری وقرض الحسنه مثل قارچ روییدندواکنون درحال حاضر،تق یکی یکی شان دراختلاس و کلاهبرداری درآمده است… و قس علیهذا …بیچاره دین واسلام که درحکومت ولایت فقیه به این صورت ازاعتبارافتاد!
بیست و چهارم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
25خرداد1365
ترجمه فساد اخلاقی می آورد!
روزنامه رسالت25خرداد1365
[آیت الله!]احمدجنتی:
ترجمه آثارغربی جزگمراهی وجز انحراف وجزفساداخلاق هیچی به این عزیزان ما نداده است. واین ازخطرهایی ست که من اینجامی گویم.برای این است که می خواهیم مردم متوجه بشوند.
پاورقی:
کتاب دریچه آگاهی وپنجره رشدودر ورودی شناخت هستی وبزرگ شدن دایره جهان بینی وکشف علت اختلاف،وحرکت دریک مسیرمشترک بازبان های متفاوت،و رنگهای مختلف است.ترجمه این کاررا آسان می کند.ترجمه مسیرسریع و میانبری ست دررسیدن به وحدت،درعین کثرت!
[غیراستثناهاکه قاعده نمی شوند!]، روحانیت درهمه ادیان ومذاهب ودرایران روحانیت شیعی ازدین یک دکان ساخته است وتراوشات ذهنی وقرائت وفهم خود ازدین رادربرندکلام خدامی فروشد. روحانیت چون خودرامتخصص دین ودین راهم کلام خدا،وغیرقابل تغییروهمیشگی وبرای همه زمان هامی داند،لذاسخن خودراهم عین حرف خدامی پندارد.مردم راچون گوسفندان که نیازبه چوپان دارند می بیندوخودراهادی مردم،تادرمسیر گمراهی حرکت نکنند!!بایدهم بگویند ترجمه آثارغربی فساداخلاقی وگمراهی می آورد!
کتاب وترجمه کتاب،درب دکان روحانیت ازدین فروشی راتخته وتخطئه،،وماهیت تابوهاوخرافات وانواع افیون وزهرماری که توسط روحانیت به دین سنجاق شده است رابرملاخواهدکرد!
بیست و پنجم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
26خرداد1358
خودخواهی ولابت فقیه وهدررفتن سرمایه ملی
روزنامه جمهوری اسلامی26خرداد 1358
نیروگاه های هسته ای خیاتت آشکاربه خلق ما:رژیم ضدخلقی شاه برای وابسته کردن هرچه بیشترکشوربه امپریالیست های جهانخواروتاراج هرچه بیشتردرامد های حاصله ازفروش نفت به این فکر افتادکه تاسال1371شمسی بیست نیروئگاه اتمی باظرفیت23000مگاوات درکشور ایجادکند.بدین منظورقردادهای متفاوتی باکشورهای غربی برای احداث این نیروگاه هابسته شد….بادرنظرگرفتن هزینه سنگین نیروگاه های اتمی،قیمت روزافزون اورانیوم غنی شده وهزینه سنگین انتقال نیرو،می توان غیراقتصادی بودن برق اتمی رابرای کشورماازهم اکنون پیش بینی کرد!
پاورقی:
دراین یادداشت که40سال پیش منتشر شده،بادلایل فنی وباتوحه به نداشتن وکم بودن اورانیوم درکشور،ساخت نیروگاه های اتمی رابیهوده وغیراقتصادی وهدر دادن پول نفت می داند.باتوجه به40سال تجربه،این پیش بینی درست به نظر می رسد.ازدلایل فنی وتخصصی آن که بگذریم،عقل سلیم می گویدباتوجه به منابع عظیم نفتی وگازی درکشور،اگر هوش ودرایت ومدیربت وعقل کارآمدی درکشورحاکم بودباپول فروش نفت،الان بهترین منابع جایگزین نفت راداشتیم.و ایضابایک سیل وزلزله دوباره ازصفر شروع نمی کردیم ومنابع مالی مان را دورنمی انداختیم!متاسفانه درمدیریت آخوندی،پول حاصل ازفروش نفت اسراف وهدرشده است.اگردیگران کاشتندوما خوردیم،متاسفانه درحکومت ولایت فقیه چیزدندانگیری برای نسل آینده نگذاشته اندتاآنهابخورند.البته بجزمصلی تهران و حرم مطهرخمبنی!!!!هرروزمردم ماو کشورغنی مانسبت به روزهای قبل بدلیل خودخواهی ولایت فقیه ونابخردی دراداره کشورفقیرترشده است وباهمین تناسب،عقل واندیشه آنها!
بیست و ششم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
27خرداد1359
قضاوت موسوی خوئینی!
روزنامه انقلاب اسلامی۲۷خرداد۱۳۵۹
موسوی خوئینی درستون انتقادازخود این روزنامه نوشت:..من بطورکلی در زندگی ام نقطه سفیدوقوت آنچنانی که کرده باشدنمی بینم.واینکه درطول زندگی ام کاری کرده باشم که درجهت مردم وبرای خداباشدهم نمی بینم…از لانه جاسوسی بگویم:…مابایدطوری عمل می کردیم که این وحدت رابهم نزنیم.از روزی که این اتفاقات افتادبایدمتوجه می شدیم که درنحوه افشای اسنادوزمان افشای اسنادآنطوری که بایددقت درعمل می کردیم نکردیم واین موجب شدکه تفرقه هاوشکست هاودردهایش بیاید!
موسوی خوئینی دریک اظهارنظردیگر که همین روزنامه ودرهمان تاریخ ازوی منتشرکرده است،،می گوید:… یکی دیگرازآثاراین حرکت(تسخیرسفارت آمریکا)،افشای چهره هایی بودکه سالها استعماراین چهره هارادریک قیافه مردمی وانقلابی درمیان مردم جاانداخته بودومردم گمان می کردندکه اینهاچهره های انقلابی هستندکه بعدازافشای اسنادهمان هایی که درمردم اینجاانقلابی جلوه کرده انددرپنهان باجاسوسهای آمریکامی نشستندودردلهایشان رابا آنها در میان می گذاشتند…وبعدهاچهره هایی که به عنوان نماینده واردمجلس شدندو معلوم شدکه سفارت آمریکابرای اینها بودجه گذاشته بوده که اینهاروزنامه در ایران بابودجه آمریکاچاپ کنند و درتمام ایران میان مردم پخش کنند…».
پاورقی:
چگونگی ومنشاوآغازتراوش اتاق فکر تصرف سفارت آمریکاو444روز گروگانگیری هنوزمبهم است.شایدروزی تاربخ قضاوت واقعی خودراآشکارکند.اما آن چیزی که اثرات آن هنوزهست، شروع وتعمیم تحریم وجنگ سردباآمریکاست…
ایضابعدهاهمین اتهام،یعنی چاپ برخی مطبوعات اصلاح طلبان بابودجه آمریکایی، ازجناح رقیب متوجه دوستان آقای خوئینی شد!
بیست و هفتم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
28خرداد1361
اراده ای ازخودمان نداربم؛هرچی شما بگید!
کتاب درمکتب جمعه،ج5،ص36(خطبه نمازجمعه)هاشمی زفسنجانی:
حزب الله ثابت کردکه برخلاف تبلیغاتی که علیه اوکرده اندازانضباط پذیرترین جریان های کشور است.تلفن های زیادی به من شدازمثلاگردان موتوری تیپ چند حزب الله یاگردان دوچرخه یاگردان پیاده ومراکزدیگروگفتندماآنجورهستیم که وقتی که مسئولان کشورچیزی بگوینداز خودمان نمی خواهیم اراده داشته باشیم ومی خواهیم تسلیم تشخیص مسئولان بشویم.من یک دنیاازاین هاتشکرمی کنم واینهاماراسرفرازکردندکه این نیروی عظیم که حافظ انقلاب مابوددرحساس ترین نقاط،آن موقعی که لیبرال هاطغیان کرده بودندومنافقین طغیان کرده بودن اینهاانقلاب رانجات دادند.وحق دارند. خودشان صاحب این انقلابند.
پاورقی:
انصارحزب الله،نیروهای خودسرودلوا پسان همه دراختیارحاکمیت وجناح قدرت درحکومت هستند که باتامین زندگی آنها درهرزمان ودرهرموردی که لازم باشد درله وعلیه هرجریان وگروه و اشخاصی که لازم باشد،یابصورت کلامی (فحش و ناسزا)یاچماقی(حملات فیزیکی) ویاترور فیزیکیی وبمب گذاری ویادرحمایت و حامی بودن وهواداری کردن وسیاهی لشگرشدن دراجتماعات ومراسم وبرنامه هافعال عملیاتی هستند.هاشمی رفسنجانی اینجاآنرااقرارمی کند.ودر طول40 سال تجربه ودریافت واستفاده ازپیچیده ترین ابزارهای فنی ولجستیک و الکترونیک مثل شنودوغیره این مجموعه باآموزش های خاص باورودبه شبکه های اجتماعی چه درشمایل پیاده نظام های حرفه ای لایک زن وفالورشووهندوانه در زیربغل افرادخاص گذاشتن،وچه درسنگ اندازی وفحاشی ودستکاری وانواع آزارها،فعال مایشاشده وهستندوایضا پرستوهایی که دراستخدام هستند.منتها گاهی توزردازآب درآمده وحاشیه علیه متن برمی خیزد.هرچنداینحاهم وابسته به یک جناح قدرتمندتر(چه داخلی وچه خارجی)می شوند!
بیست و هشتم خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
29خرداد1356
علی شریعتی همه زبان هارامی فهمید!
29خرداد1356روزی ست که علی شریعتی درگذشت.
روزنامه اطلاعات در31خردادهمان سال نوشت:[باتاسف اطلاع حاصل شدکه آقای دکتر علی شریعتی براثرسکته قلبی درگذشت.ترتیب حمل جنازه آن مرحوم توسط سفارت ایران درانگلستان وخاتواده شریعتی داده شدکه بزودی واردتهران می شود.].
بدلیل سواستفاده ای که ساواک ورژیم پهلوی می خواست ازجنازه شریعتی کند،خانواده اومانع شدوبطورامانت در زینبیه سوریه دفن گردیدتادرروزموعود درمحل حسینیه ارشاددفن شود.اما بازهم بدلیل سواستفاده احتمالی نظام ولایت فقیه وممانعت ازدفن وی درحسینیه ارشاد،بیش از40سال است که همچنان درزینبیه معطل بازگشت به ایران است!
روزی نیست که اززمان مرگ اوبه بعداز اوسخن نگویند.
بقول خودش در»آدم هاوحرف ها»درکتاب کویر،بعضی آدم هاوقتی حضورندارند هستند.واو همچنان هست!
علی شریعتی روشنفکری بودکه همه زبان هارامی دانست.اوزبان توده عوام رامی دانست.
اوزبان توده عوام رامی دانست.زبان دانشجورامی دانست. زبان روحانیت قشری وغیرسنتی رامی دانست.وزبان روشنفکران لائیک وغیر مذهبی و مارکسیست راهم خوب می فهمیدومی دانست.وبرخلاف روشنفکران که مخاطبشان طیف خاصی هستند،زبان مشترک جامعه خود را درک کردودرمساجد وحسینیه ودانشگاه ودانشکده بایک زبان مشترک باآنان سخن گفت.
برخی حرف وحدیث هاومکتوبات تاریخ مصرف دارند.برای آینده منسوخ می شوند.ولی به جرات می توان گفت(نه همه)بلکه غالب واکثرسخنان ونوشته های علی شریعتی همچنان تاریخ مصرف دارد.ومی تواندجنبش اجتماعی ایجادکند.
قرائت شریعتی ازاسلام همچتان باقبض وبسط همراه است!
وکلام آخرآنکه شریعتی شریعتی ست ونه شریعتیسم!
ونسل من دردوره نوجوانی(آنهاکه گرایش مذهبی وسیاسی داشتند)با شریعتی متولدشدند!
بیست و نهم خردادنودوهشت
محمدشوری(ویسنده و روزنامه نگار(
چنین روزی در چند سال پیش
30خرداد1360
حدیث نفس آقای رهبر؛اگر…!
روزنامه کیهان۳۰خرداد۱۳۶۰
سید علی خامنه ای (درنمازجمعه(:
مساله آقای بنی صدربرای ملت مایک مساله ساده وروشن است.جریان انقلاب اسلامی برمبنای اسلام شروع شدوهمه شهادت هاواحترام هابه اشخاص بخاطر اسلام بودواین جریان نمی توانست تحمل کندکه برای قرآن واسلام خون داده شود تاکسانی روی کارباشندکه نمی خواهند اسلام وقرآن درجامعه پیاده شود.عیب نظام طاغوتی گذشته ازلحاظ داخلی تمرکزهمه قدرت درشاه بود.شاه هم قوه مقننه هم قوه قضائیه وهم قوه مجریه و هم نیروهای نظامی رادر اختیارداشت و این به آن فسادبزرگ منجرشدکه دیدید… آقای بنی صدربعدازانتخاب به ریاست جمهوری رئیس قوه مجریه ورئیس شورای انقلاب یعنی رئیس قوه مقننه موقت کشورهم شد. فرمانده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هم شد.یعنی سه جریان عظیم که اداره کنندگان امورکشورند،درقبضه اقتداربی قیدوشرط ایشان آمد…آقای بنی صدرمی خواست مجلس ودولت دردست اوباشد.چون این کارخلاف قانون اساسی بودودولت و مجلس حاضربه چنین کاری نشدند،شروع به حمله به آنهاوکوبیدنشان کرد…آقای بنی صدرمایل بودکشورایران باانقلابی که کرده است وباشهدایی که داده است به دوران سلطنت برگردد.آن روزشاه در راس همه قوه هابود،امروزایشان باشد… اگروضع اقتصادخراب است مسئولش آقای بنی صدر هستندکه وزیراقتصاد بودند.اگروضع مملکت نابسامان است مقصرآقای بنی صدراست که رئیس شورای انقلاب ورئیس هیات وزیران بود.واگروضع بانکی وپولی خراب است تقصیرآقای بنی صدر است که وابستگان ایشان درراس بودند.اگرارتش خراب است تقصیرآقای بنی صدر است بااینکه همه چیزدراختیارایشان بودواگرعقب گردی در میان است تقصیرآفای بنی صدر است.
پاورقی:
آقای رهبر!
حدیث نفس امروزخودگفته اید.
بنی صدرکه ریاست جمهوریش درهمان دوره اول ناتمام ماند.اماشمابیش از30 سال است متکلم الوحده هستیدوهمه قدرت قانونی وفراقانونی(حکم حکومتی! !)دراختیارشماست ودارید سلطنت می کنید.اگر فسادسیستماتیک هست و عقبگردی هست وبه دوران سلطنت برگشته ایم مقصر شمائید.آنزمان سلطنت شاه
اکنون سلطنت فقیه!
سی خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
31خرداد1365
دهانش رابایدخوردکرد!
روزنامه رسالت31خرد1365
علی اکبرناطق نوری:
ماتاکی می خواهیم بگوئیم پولدارها، پولدارتربشوند؟…این حرفهاچیست؟اگر دولت سالاری خوب بودشوروی نباید هنوزگندم واردکند.هنوزدستش درازاست …درخانه کذایی نشستن و شعارمستضعف دادن درست نیست…توی طرفدارمستضعف اگرراست می گویی بلندشوبیاآنجا (جنوب شهر،20متری منصور و…)زندگی کن که آنهاهم احساس کنندشماهمدردآنها هستی. آیت الله العظمی منتظری فرمودند:دولتمردان شماهابدانبدکه دولت نه تاجرخوبی ست نه صنعتگرخوبی ست ونه کشاورز خوبی،ولی ناظرخوبی می تواندباشد.آیت الله منتظری که دیگر حرف ندارد.اگر کسی بخواهدبگویدکه من دلم برای مستضعفان بیشترازآیت الله متتظری می سوزدواقعابایددهانش راخوردکرد!
پاو رقی:
اقتصاددرجمهوری اسلامی،آخوندی ست! دراختیارنهادهای حکومتی وابسته به ولایت فقیه،(نه دولتی)مثل سپاه، آقازاده های حکومت،اقوام ونزدیکان و دوستان حکومت،نوچه و سمپات های حکومت،ذوب شدگان ولایت وپاچه خواران وشیادان وکلاهبرداران مقدس نمای نوکرولایت است!
محل زندگی شان کجاست؟دهان چه کساتی رابایدخوردکرد؟
سی ویک خردادنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)

#چنین_روزی_در_چند_سال_پیش(مجموعه اردیبهشت)
درمجموعه اردیبهشت به موضوعاتی مانند: #بنی_صدریون،آیت الله #شریعتمداری، #مکارم_شیرازی،#انقلاب_فرهنگی، #نفت، #کتاب، #دادگاه درجمهوری اسلامی ونظام سلطنتی، #امام_زمان، #زندان،#حجاب، #صادرات_سکس، #هاشمی_رفسنجانی، #جامعه_مدنی و #ولایت_فقیه، #اصلاحات،آیت الله#منتظری، #سید_مهدی_هاشمی،قتل شمس آبادی، #اقتصاد_اسلامی، #انصار_حزب_الله، #ده_نمکی،#علی_شریعتی و…پرداخته ایم.
#چهل_سال از #انقلاب_57 گذشته و فکر می کنم در موارد اساسی و بنیادی هنوز درجامی زنیم.
ممکن است کارهای مثبتی هم باشد؛اما من آنهارااستثنای این انقلاب می دانم نه قاعده.آن انتظاری که از #بهمن_57 می رفت حاصل نشد…
نظام ولایت فقیه در صداوسیما و تبلیغات و سخنرانی های حکومتی خود،استثناها راقاعده نشان می دهد؛وبدین وسیله غَش در معامله می کند.در حالی که واقعیت و عینیّت جامعه خلاف آن است.آنچه انتظار از انقلاب-که پسوند اسلام را هم یدک دارد-بوجود آمدن این وضعیت نبود!واین بدلیل ناکارمدی در مدیریت و سلطه ی یک شخص(ولایت فقیه)،جهل و لُمپنیسم و ریاکاری در اداره اموراست…ونه فقط تحریم!
نگاه به گذشته برای تدبیردر آینده است،که از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم!
آنچه در این مجموعه می خوانید براساس حضوردر بطن حوادث،شناخت ودیدگاه نویسنده وبا همان عینک«نیمه خالی دیدن لیوان»است.که جداگانه در تلگرام و فیس بوک در روز خود منتشر شده واینک یکجا تقدیم می شود.تابعدبرویم سراغ خرداد
#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
اردیبهشت1398
t.me/shourimohammad
https://www.facebook.com/assize.mahkame
چنین روزی درچندسال پیش
2اردیبهشت 1362
بنی صدریون
هاشمی رفسنجانی(خطبه نمازجمعه)
[کتاب درمکتب جمعه،ج6،ص233]
ماالان قضاوتی نمی توانیم بکنیم. کودتایی که تنظیم کرده بودند،شکست خورد، برنامه لیبرالیسم کردن کشور شکست خوردووقتی که آن طرح شکست خورد،می رسندبه جنگ.وقتی که در درگیری مجلس شورای اسلامی و بنی صدریون،مجلس شورافاتح می شود…
پاورقی—-:
فاتح شدن مجلس بربنی صدریون!
ادبیاتی که حکایت ازنزاع برای انحصاری شدن قدرت توسط روحانیت است.بنی صدررابایددرهمان ابتدای انقلاب قضاوت کرد.تنهارئیس جمهوری بعدازانقلاب است که درمقابل ولایت فقیه بخاطردفاع از آزادی مقاومت کردوبرکنارشد.روحانیت حاکم برای ازدست ندادن قدرت ازهروسیله ای استفاده کرد:ازاعدامهای ناحق و شکنجه تا…تاجمهوری اسلامی صدرتاذیل آن بامدیریت آخوندی اداره و حفظ شود. که بیش ازربع قرن آن،قدرت سیاسی مطلق دراختیارخامنه ای ست و وی متکلم الوحده است وخودراهیچگاه در مقابل پرسش خبرنگاران قرارنمی دهد!
دوم اردیبهشت نودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
3اردیبهشت1361
شریعتمداریون
هاشمی رفسنجانی(خطبه نمازجمعه) [کتاب درمکتب جمعه،ج4،ص371]
من یک حادثه ازدوران مبارزه یادم هست. علمای آبادان بلندشدندآمدندقم که اختلاف ماهاراباآقای شریعتمداری حل کنند.ازبین شان همین آفای جمی امام جنعه آبادان حتمایادش هست.وعده ای بودنددرخانه یکی ازدوستان ایشان که حالادوست ایشان نیست.جلسه شد.آقای شریعتمداری آمدآنجا.بنده بودم.ازجناح امام هم فقط یک نفربودندوهمه علمای آبادان بودند.یک مدتی بحث کردیم که چرا شماواردمبارره نمی شوید؟
پاورقی____:
مساله آیت الله شریعتمداری متاثرازیک فکرواندیشه درمیان روحانیت است که معتقدندتاقبل ازظهورامام زمان هرنوع مبارزه برای برپایی حکومت اسلامی بیهوده و هدردادن جان ومال است!اصولا بخش بزرگی ازروحانیت اعتقادی به مبارزه علیه رژیم پهلوی نداشت.این در حالی ست که پس ازانقلاب بخشی بزرگی ازآنهابر حکومت وقدرت سوار شدند!(مثل ناصرمکارم شیرازی وجعفر سبحانی). شریعتمداریون بدلیل داشتن امکانات وسیع،مثل دارالتبلیغ اسلامی و انتشار نشریاتی چون:مکتب اسلام(درقبل ازانقلاب)،خمینیون راواداشت تاسعی کنند بتوانند به هرطریق آنهاراواداربه مبارزه علیه شاه کنند.وآنان قبول نمی کردند.کینه ای که زخم آن چرکین شدو پس ازانقلاب سربازکردوکاردست آیت الله شریعتمداری داد.ومساله باصطلاح کودتای باندقطب زاده باهمراهی شریعتمداری برای بمباران مقرخمینی یک داستان جعلی ست!
سوم اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
4اردیبهشت1360
انقلاب فرهنگی یاآغازحذف سیاسی؟
سیدعلی خامنه ای(خطبه نمازجمعه) [کتاب درمکتب جمعه،ج3،ص183]
درسال گذشته درهمین روزهابودکه دانشگاه های سراسرکشورعمدتابه خاطر میل وعلاقه بسیاری ازدانشجویان مسلمان متعهدوباتشخیص مسئولان امر وبا کمک امام امت بسته شد.بستن دانشگاه به معنای بستن راه دانش نبود،زیرا دانشگاه مابه معنای واقعی کلمه دانشگاه نبود.
پاورقی___:
دربیشترتحولات اجتماعی جرقه شروع یک انقلاب ونبض سیاست دردانشگاه ها زده می شود.وانقلاب57نیزبی تاثیرازآن نبود.آزادی ابتدای انقلاب ستودنی ست هرچندبطورطبیعی هم ضدانقلاب برای پاتک به آن نقشه کشید، وهم حاکمیت سوارشده برقدرت،دوست نداشت آنرااز دست بدهد.صحه صدرو تعامل لازم بودکه نبود!بستن دانشگاه هاشروع وآعازحذف نیروهای سیاسی بود که درمرحله بعد،با حذف اولین رئیس جمهوری منتخب مردم ادامه پیداکرد تاالان.انقلاب آموزشی را انقلاب فرهنگی نام نهادندکه انقلاب آموزشی هم نبود.آنها چیزی شبیه حوزه می خواستند:دانشگاه اسلامی که بعدا آزاداسلامی آنراتاسیس کردند!!بانام اسلام به فریب عوام پرداختندوباپسوند اسلامی وسنجاق آن به هرمکان وهر موضوعی قدرت رابرای خودحفظ کردند!
چهارم اردیبهشت نودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
5اردیبهشت1359
آی نفتیه!نفت داریم نفت!
سیدعلی خامنه ای(خطبه نمازجمعه) [کتاب درمکتب جمعه،ج2،ص123]
درمساله روابط ماباآمریکاوتهدیدی که اروپانسبت به این موضوع می کندببینیم کی برنده است کی بازنده است…دو استفاده بزرگ بااین قطع رابطه،ازدست دشمن ماخواهدرفت:نفت مابه آنهانخواهد رسید.امروزمطبوعات اروپاوآمریکاعلیرغم همه سروصدای پرهیجانی که دولتمردان آنهابراه انداخته اندحاکی ازنیازوضعف دولتهای مغرب به ماوبه نفت مایعنی ذخیره حیاتی ماست.ااولااین ماده حیاتی گیرشان نمی آید.امروزدنیابه نفت ما کمال احتیاج رادارد.همچنانی که یکبار دیگرهم گفتم فقط نفت ماهم نیست.باید بدانندکه نفت خلیج فارس خیلی دیگر آسان به دنیای غرب نخواهدرسید.و برادران مسلمان مادرحاشیه خلیج فارس نخواهندگذاشت که این نفت سلاحی علیه مابشود.
پاورقی—-:
هرچه بلاومصیبت که نصیب این مردم شده،مال نفت است.نفت مال مردم است که دراختیارقدرت های خودکامه قرارگرفته است.ابتدای انفلاب سه نظریه بود:نفت بفروشیم.ونفت نفروشبم؛چونکه مال نسل آینده هم هست.ونظرسوم این بود: نفت بفروشیم وبجایش صنعتی چون نفت جایگزین شودکه ثروت بیاورد.وصرفابه نفت متکی نباشیم.نفت فروخته شدو جایش کالای مصرفی آورده شد.برادران مسلمان مادرخلیج فارس هم دشمن خونی ماشدندوچهل سال این بازی تام و جری باآمریکابه قیمت فلاکت وفرسودگی کشوروفشل شدن مردم همچنان ادامه دارد.وآقای خامنه ای همچنان می گوید:از فرصت تحریم برای شکوفایی کشوربهره می بریم!!
نفت داریم نفت.آی نفتیه!
پنجم اردیبهشت نودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
6اردیبهشت1365
سرکوب کتاب
روزنامه رسالت6اردیبهشت1365
احمدجنتی:
اگرکتابفروش هاوناشرین وصاحبان چاپخانه هابه خودنیایندهمین امت حزب الله که درهمه صحنه هاحاضرندهمین هاآمادگی دارندهمانجوری که آمریکارادرمیدان جنگ وصدام وصدامیان راسرکوب می کنند خیلی ساده بایک حرکت شماراسرکوب کنند.
پاورقی—-:
برخلاف نص صریح قرآن که به قلم (قلم،1)و ناشرات(مرسلات،3) وبه زمان حال (والعصر،1)قسم می خوردوآنرا مقدس می شماردوبشارت بازشدن درهای علم و معرفت ودانش رابه کسانی می دهدکه ازمیان تمامی شنیده ودیده هابهترین، درست ترین وکاملترین راانتخاب می کنند(زمر،16)وبه صراحت می گوید:دردین هیچ اجباری نیست؛(بقره،256)،اماایدئولوژی ولایت فقیه که چهل سال است بر قدرت سیاسی و مدیریت اجرایی حاکم شده وتنهاقرائت خودوشش فقیه شورای نگهبان راقرائت اسلام می داند،همانطورکه درهمه این سال ها(وبرای هرمانعی که سرراهشان بود)باتامین نیروهایی لُمپن وابن الوقت بنام(انصار)حزب الله،آزادی راسرکوب کردند،ایضاسالهاست برخلاف شعارهای کرکنتده،کتاب ونشر کتاب سرکوب وتیغ سانسور تیزتر وتیزترشد!
ششم اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
8اردیبهشت1356
تفاوت دادگاه درسلطنت پهلوی وسلطنت فقیه
روزنامه اطلاعات8اردیبهشت1356
فرجام خواهی هدفی ها:مصطفی فشارکی وکیل مدافع13هدفی به دیوان عالی کشورنوشت:رای دادگاه عالی جنایی اصفهان نادرست،غیرقابل اعتبارو فاقدارزش محض است.دادگاه هرگز نتوانست انگیزه قتلهارابشناسد.سیدمهدی هاشمی در پرونده باحجت الاسلام شمس آبادی مقایسه شد.دادگاه بجای هرکار قضایی و عقلایی به کمک احساسات، داستان نویسی کرده است.
پاورقی___:
سیدمهدی هاشمی دردادگاه سلطنت پهلوی،به سه باراعدام محکوم شد،که سر انجام درفرجام خواهی،به حبس ابدتبدیل می شود.درزمان انقلاب همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد،اماپس ازپیروزی انقلاب،درمهرماه1365به بهانه همان اتهام دستگیر،زندانی وسپس اعدام می شود!اودردادگاه سلطنت فقیه وکیل نداشت. وماه هادرزندان انفرادی بود.و طبق اعتراف ری شهری_اولین وزیرواجا_(درکتاب خاطرات سیاسی ص95)بدستوروی، شکنجه(تعزیر،70 ضربه شلاق)می شود.با فریب که مصاحبه اش فقط برای خمینی پخش خواهدشد اعترافاتی گرفته می شود.سیدمهدی هاشمی ازطرفداران خمینی درقبل از انقلاب وشمس آبادی از روحانیون مخالف وی بود.
چنین روزی درچندسال پیش
10اردیبهشت1361
آقاآشکارشد!
امامی کاشانی(خطبه نمازجمعه)[کتاب درمکتب جمله،ج4،ص392]
یکی ازبرادران عالیقدرشورای نگهبان همین دیشب به بنده این صحبت رامی کرد می گعت که من درشب جمعه گذشته رفته بودم به جبهه باهفت هشت نفردر چندسنگرصحبت کردم،وهمه متفقاگفتند ماامام عصرارواحناله لفداراهمین جا حضورش شرفیاب شدیم وخصوصیات شرفیابی شان رامی گعتند.گفتم درچه لحظه ای؟جواب دادند:درشب جمعه بودو دعای کمیل کنارسنگرمان می خواندیم. می گفتیم:»یارب ارحم ضعف بدنی ورقه جلدی».درهمان حال خیلی ما بی توان شدیم.یک مرتبه دیدیم نزدیک ماحدودیک مترونیم نزدیک ماآقاآشکارشدند.به ما چندجمله فرمودند:کلمه اول فرمودتد:نمازرااول وقت بخوانیدوبه جماعت بخوانید.بر نفس خودمسلط باشید.قدردوستانتان را بدانید.بازفرمودتد:ازشماعده ای شهید می شوند،مابقی تان به کربلامی روید و پرچم توحید را در کربلا می کوبید.(تکبیر حضار)!!]]
پاورقی___:
احتمالاآن رزمنده هااین برادرعالیقدررا سرکارگذاشته اند!!کربلاراهم که آمریکا آزاد کرد.وقتی مارکس گفت:دین افیون توده هاست،منظوراین نوع نگاه به دین است!
شارلاتانی حکومت ولایت فقیه دراین40سال ازاین فریب هافراوان داردو ازجهل عوام بودکه سواربرقدرت شد!
ده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
11اردیبهشت1381
جمهوری زندان
روزنامه آفتاب یزد11اردیبهشت1381
هاشمی شاهرودی(رئیس قوه قضائیه):
وقتی کسی به زندان فرستاده می شودبیش ازآنکه این حبس تنبیه پذیر باشد، تالی فاسددارد.درخیلی ازمواردحبس معصیت است…چرا باید4برابر محکومان به زندان روانه شده،ازبازداشت های موقت باشد؟
پاورقی____:
طبق آمارتعداد زندانیان بیشترازفضای زندان هاست. جمهوری ولایت فقیه تبدیل به جمهوری زندان شده است.درحالیکه علمای دین می گوینددر حکومت اسلامی نبایدزندان داشت!
پیشگیری ازوقوع جرم بستگی به وجود آزادی،عدالت اقتصادی واحساس امنیت درذهن هاست،که نیست!
یازده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری (نویسنده وروزنامه نگار(
چنین روزی درچندسال پیش
12اردیبهشت1360
نفت؛نکبت یانعمت؟
روزنامه انقلاب اسلامی12اردیبهشت 1360
ابوالحسن بنی صدر:
مشکل اساسی جامعه ماکه برموسسات تولیدی نیزسایه افکنده است تلاشی ست که برای تثبیت حاکمیت انحصاری یک جریان سیاسی خاص برشئون مختلف کشوربعمل می آید.اتکابه فروش نفت برای هزینه های مصرفی وجاری کشور که متضمن افزایش دائمی میزان صدور این ذخیره ملی وافزایش واردات مصرفی می باشد،ازمشخصه سیاست مالی وضد مردمی رژیم وابسته پیشین است.
پاورقی_____:
نفت اززمان کشف تاالآن،بلای جان شده است.چون درسیطره دولت های خودکامه است چون بودجه ازفروش آن تامین می شود.چون بجای واردکردن وتاسیس زیر ساخت هایی که درارزآوری وتولیدثروت بانفت رقابت کندکالای مصرفی آمد.دریک دولت مردمی پول فروش نفت بایدبه یک شرکت سهامی عام که مدیریت آن انتخابی وازتمامی صنوف واقوام ایرانی باشد-وباسهم بیشتربرای شهرهای نفت خیز-واریزشودتاهم محل هزینه های آن آشکارباشدوهم سودسهام به مردم و نسل های بعدداده شود!
دوازده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
13اردیبهشت1360
ازاردوگاه اجباری تاپیامک حجاب
رورنامه رسالت13اردیبهشت1365
هاشمی رفسنجانی:
اردوگاه های خاصی برای عوامل فسادو بی حجابی ساخته می شود.مردم حزب الله تابحال چندبارطغیان کرده وبه خیابان هاریخته وماجلوی آنهاراگرفتیم.ولی حالا مثل اینکه مقداری خشونت لازم است.
پاورقی___:
مسلماتانظام جمهوری اسلامی هست وضع حجاب مشابه قبل ازانقلاب نخواهد شد.الآن وضع حجاب شترگاوپلنگی ست! باجودشبکه های اجتماعی وماهواره ذائقه های پوششی وغیره تغییرمی کندو آدمی تحول خواه وتجددپسنداست؛وبا اجبارهیچ مساله ای حل نخواهدشد.گشت هاوگیردادن های مقطعی وموردی و (گاه ساختگی!)وصرف هزینه های گزاف،نان پختن برای برخی درخارج ازکشورو گُنده شدن بادکنکی آنها؛که به نظرمی آید پشت این هیاهوهاوجتجال هاپیرامون حجاب،صادرات سکس وقاچاق انسان به خارج ازکشوراست که پنهان می ماند.و ایضاردپای پنهان بخشی ازباصطلاح اپوزیسیون صادراتی وفعالین کمپین هاو آزادی های یواشکی!!
سیزده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چندروزی درچندسال پیش
15اردیبهشت1377
جامعه مدنی در تناقض با اصل ولایت فقیه است
نشریه عصرما۱۵اردیبهشت۱۳۷۷ش۹۴
جامعه مدنی به مجموعه ای ازنهادهای فعال درعرصه عمومی اطلاق می شودکه واسطه میان دولت ومردم وضامن نهادینه شدن آزادی ها،بسط مشارکت مردم در اداره امورخویش،وروندتصمیم سازی وحفظ حقوق ایشان هستند.
جامعه مدنی بااین تعریف درمقابل جامعه توده ای وبی شکل قرارداردکه افراددرآن فاقدهرگونه هویت ودرنتیجه حقی هستندوهیچ عرصه عمومی برای فعالیت مردم وجودندارد.
پاورقی——-:
جامعه مدنی یعنی انتخابات آزاد،مطبوعات آزادوفعالیت آزاداحزاب با هرنوع ایدئولوژی؛که این سه راس هرم و مثلث یک جامعه مدنی ست وبا وجود اصل ولایت فقیه که ازبالاسخن می گوید و حرف خود راحرف خدامی داندهمخوانی ندارد.در نظامی که ایدئولوژی _آنهم آسمانی_حاکم است، و مردمش حکم صغار رادارند،این جامعه،جامعه ای توده ای ست و تلاش برای ایجاد یک جامعه مدنی اگر محال نباشد،سخت وشکننده است.هرچند زمان وعصرارتباطات کنونی آنرا تحمیل می کند،اما باوجود اصل ولایت فقیه قلب حقیقت می شود و با غش در معامله مردم را صرفا فریب می دهند.آگاهی و دستیابی به دانش سیاسی اصل مهم برای فهم مردم دردرک جامعه مدنی ست!
پانزده اردیبهشت نودوهشت
محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
16اردیبهشت1381
اصلاح می کنیم تابهانه نگیرند!
روزنامه نوروز16اردیبهشت1381
محسن میردامادی[نماینده دوره ششم مجلس ازتهران ورئیس کمیسیون امنیت ملی]:اگرشورای نگهبان50بارهم مصوبه مجلس راردکندمابایدمجدداآنرابه شورای نگهبان بفرستیم تاحداقل مردم بداننددر این مملکت چه می گذردوباچه بهانه هایی قوانین ردمی شوند.اگرموارد اختلاف خودباشورای نگهبان درموردطرح هیات منصفه رابه مجمع تشخیص مصلحت نظام بفرستیم.باتوجه به تجربه های قبلی، مانندجرائم سیاسی ومطبوعاتی در مجموع به بایگانی سپرده شده واین مصوبه هم به همان سرنوشت دچار خواهدشد.مااصلاح می کنیم تابهانه ها گرفته شود.
پاورقی___:
اصلاح طلبان(حکومتی)همراه باخاتمی در دوران مجلس ششم بهترین فرصت در مناسب ترین زمان،برای ایجاداصلاحات اساسی وعبورازجامعه توده ای به جامعه مدنی راداشتند.امامتاسفانه به دلیل آلودگی های سیاسی دردهه اول انقلاب، غسل تعمیدنکرده،تطهیرنشده گام هایی برداشتند؛درحالی که می دانستندهمه راه هابه ولایت فقیه ختم می شود!اگرمی خواستندادامه دهندبایدقدرت رابوسیده وکنارمی گذاشتند.لذااصلاحات آنان وصله پینه کردن شدتابهانه هارابگیرند!!
شانزده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
17اردیبهشت1355
اعدام برای حذف آیت الله منتظری
روزنامه اطلاعات17اردیبهشت1355
22نفربه اتهام شرکت درقتل حجت الاسلام شمس آبادی دستگیرشدند.درپی بازداشت22نفرازاهالی قهدریجان، بازار شایعات دراصفهان نیزداغ شده است.از جمله گفته می شودبازداشت شدگان طرفدارکتاب شهیدجاویدهستند وهمان گروهی می باشندکه قبلامخالفت خودرابا مرحوم حجت الاسلام شمس آبادی اعلام کرده اند.ازطرف دیگرگفته می شودمبلغ مذهبی قهدریجان که معمم نیست و کتاب شهید جاویدرابرای مریدان خودتبلیغ کرده است،جزوبازداشت شدگان می باشد.
پاورقی—-:
جعفرزاده(دانشجو)وازمتهمین این دادگاه گفته است:قصدکشتن شمس آبادی(که مخالف خمینی وکتاب شهیدجاویدبود)را نداشتیم وآن دستمال که به عنوان مدرک جرم نشان داده شده،برای پاک کردن ماشین بوده،(درکتاب خاطرات ری شهری عکسی بایک دستمال خونی دردادگاه رژیم پهلوی چاپ شده)درحالیکه گفته شد:شمس آبادی خفه شده است؟!که احتمالاهیچکدام ازاینهانبوده ووی بدلیل سکته مرده است!
سیدمهدی هاشمی که قبل از انقلاب به اعدام محکوم شده بود،با پیروزی انقلاب آزادویکی ازاعضای شورای عالی سپاه بودوباتاسیس واحدنهضت های آزادیبخش درسپاه(که عمرش کوتاه بودومنحل شد)به نهضت جهانی اسلام(صرفاکاری فرهنگی وفکری وغیر دولتی)می اندیشیدوفعالیت کرد.این واحدهیچ شباهتی به سپاه قدس که برخی درتحلیل هاعنوان کرده اند،نداشت.سیدمهدی هاشمی سرانجام پس ازانقلاب به بهانه قتل شمس آبادی ودراصل در راستای حذف آیت الله منتظری(باتبانی سیداحمدخمینی)دوباره دستگیرواعدام شد!
هفده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
19اردیبهشت1378
کتابی که انسان رابه قعرجهنم می برد!
روزنامه آریا(روی دکه)۱۹اردیبهشت۱۳۷۸
(به نقل از)روزنامه همشهری بااشاره به سخنان آیت الله یزدی درمراسم نمازجمعه مبنی براینکه «گاه کتاب انسان راقعر جهنم می برد.کنترل کتاب ازهمه چیز لازم تراست»نوشت:
به احتمال زیادایشان مطلع هستندکه باتوجه به آنچه درسالیان پیش گروهی از همفکرانشان برسرکتاب وکتابخوانی آورده اند،اکنون انتشارکتاب درکشورما در پائین ترین حداستانداردهای جهانی بوده وقطعاتیراژکتاب دراغلب کشورهای آفریقایی نیز(به نسبت جمعیت)ازایران بیشتراست.برآورده هادراین باره می گوید که هرایرانی به طورمتوسط درسال نیم دقیفه کتاب می خواندوبااین حساب چگونه است که آقای یزدی تاثیرهمین کتاب های محدودراکه انتشارهمگی آنهاهم منوط به طی کردن مراحل ممیزی است،چنان عظیم قلمدادکرده وکنترل آنهاراازنان شب هم برای ملت واحب ترمی دانند،آیامناسب ترنیست که ایشان ازسازمان زندانها به عنوان یکی از نهادهای متبوعه قوه قضائیه استفسار کنندچنددرصداززندانیان کنونی کشوربا خواندن کتاب بوده که به این ورطه افتاده اند؟ایشان گمان می کنندچه شماری از معتادان،سارقان،جنایتکاران و…باکتاب بوده که اززندگی سالم ودرست منحرف شده اند؟
پاورقی—–:
هراس من باری همه ازمردن در سرزمینی ست
که مزدگورکن
ازآزادی آدمی
افزون ترباشد(شاملو)
برخلاف تبلیغات دهان پرکن،وفیگورهای عکسی!!،ماهیت حکومت ولایت فقیه همان سخنان محمدیزدی(رئیس پیشین قوه قضائیه)است.
نوزده اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
20اردیبهشت1377
لاف محسن رضایی درحکومت ولایت فقیه
مجله امیدجوان۲۰اردیبهشت۱۳۷۷
محسن رضایی:اگرقوه قضائیه نتواندمن وامثال من وروسای سه قوه رابه دادگاه بکشاند،عدل برقرارنمی شود.
پاورقی_____:
مکانیسم توزیع وبسط عدالت درحکومت ولایت فقیه برپایه خودی وغیرخودی ست!
درحکومتی که قانون اساسی آن تمام اختیارات رابه یک فرد(ولی فقیه) داده و از راس تاذیل،مدیران ارشدمنصوب وی هستند،وحتی ولی فقیه،خودش خودش را منصوب می کند!(توسط منصوبین خود درشورای نگهبان)چگونه می توان انتظار داشت رئیس قوه قضائیه آن بخواهد و بتواندعدل رابرقرارکند؟فرض کنیدرئیس قوه قضائیه متهم به ارتشا،قتل وفساد اخلاقی ست،چه کسی آنرابرملاوکدام قاضی می تواندوی رامحاکمه کند؟قوه قضائیه درحکومت ولایت فقیه مستقل نیست. رئیس این قوه بایستی ازمجاری دمکراتیک انتخاب شود،تاسخن محسن رضایی اجراگردد.وآنوقت حتماابتدایقه خودایشان راخواهدگرفت!وگرنه حرف وی صرفالاف درحکومت ولایت فقیه است!!
بیست اردیبهشت نودوهشت
محمد شوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
21اردیبهشت1360
خمینی:خداوندآن قلم هارابشکند!
روزنامه اطلاعات21اردیبهست1360
«اگریک روزمردم،آزادی امروزراداشتند، آن وقت می‌فهمیدیدکه شکایات درآنزمان چه بوده؛روحانیون چه شکایت هایی داشتند،بازاری هاچه شکایت هایی داشتند. امروزوآنروزفرقش این است که امروزمردم شکایت می‌کننداگریک چیزی واقع بشود وشماشکایات راچندبرابرجلوه می‌دهید؛آنروزمردم خفقان داشتند،اختناق در کار بود،جرأت نفس کشیدن نداشتند. حکومت سابق نفس هاراقطع کرده بودو [حالا] شمابه آنجارسیدیدکه صاف در مقابل حکومت می‌ایستیدومی‌گوییدکه اینکار خطا ست.شماجرأت می‌کردیدکه در حکومت سابق یک همچوکلمه‌ای یایک همچو مقاله‌ای بنویسید؟فرق مابین حالاو آنجااین است که شمایی که قلمهایتان-خداوند آن قلم هارابشکند-آنطورآزاداست که علیه همه چیزهاومقدسات اسلام می‌نویسید وپخش می‌کنیدوجلوی شما گرفته نمی‌شود-بااینکه بایدگرفته بشود-فرق حالاوسابق این است که درسابق شماتسلیم بودید،اگرهم دردلتان چیزی بوددرزبانتان نمی‌شداظهارکنیدوامروزدر زبان وقلم وقدم،کارهایی می‌کنیدوجلوه می‌دهیداین جمهوری اسلامی رابه اینکه این اززمان سابق بدتر است!به این نعمت خداشکرکنید،خوب های این راببینید.آن مقداری که در ین دوسال خدمت شده است».(خطاب به سازمان مجاهدین خلق):«شماالآن می‌بینیدکه بعض احزابی که انحرافی هستندوماآنهاراجزء مسلمین هم حساب نمی‌کنیم،مع ذلک، چون بنای قیام مسلحانه ندارندوفقط صحبت های سیاسی دارند،هم آزادندوهم نشریه دارند به طورآزاد.پس بدانیدکه اینطورنیست که مابااحزاب دیگری،باگروه های دیگری، دشمنی داشته باشیم.ماالبته میل داریم که همه گروه هاوهمه احزاب به اسلام برگردندوراه مستقیم اسلام راپیش بگیرندوهمه مسلم بشوند. برفرض اینکه نشدند،مادامی که آنهاباماجنگی ندارندو باکشوراسلامی جنگی ندارندودرمقابل اسلام قیام مسلحانه نکرده‌اند،به طور آزاددارندعمل می‌کنندو بطورآزادحرفهای خودشان رادارندمی‌زنند،لکن شمابنای بر این مطلب ندارید.ومن اگردرهزاراحتمال یک احتمال می‌دادم که شمادست بردارید ازآن کارهایی که می‌خواهیدانجام بدهید، حاضربودم که باشماتفاهم کنم ومن پیش شمابیایم؛لازم هم نبودشماپیش من بیایید ».
پاورقی—-:
یک رهبربایستی جامع الاطراف باشد،به کنش ها،واکنش عصبی نشان ندهد، تسامح بورزدوباصحه صدرتعامل کندکه خمینی فاقدآن بود.وی صرفاهمان روحانیون وبازاربان طرفدارخودرامی دید وهمان هاهم به مرورایام باکانالیره کردن او،بر وی سلطه پبداکرده وکارهاواهداف خودرا،(ازجمله انحصاری کردن قدرت)به پیش بردندوازهمه مهم ترایدئولوژی ولایت فقیه است که صرفا می خواهد قرائت خوداز قرآن واسلام راتحمیل کند. واقعاقرآن برای چه گفته:نون والقلم وما یسطرون؟قسم به قلم وآنچه می نویسد؟
بیست ویک اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
22اردیبهشت1358
کلاه اقتصاداسلامی
روزنامه بامداد۲۲اردیبهشت۱۳۵۸
نحوه فعالیت بانک اسلامی ایران اعلام شد.سخنگوی بانک درموردسرمایه اولیه وچگونگی ارائه سهام توضیح داد.ما کوشش می کنیم ازطریق ایجادبانک اسلامی که اساسنامه آن مشتمل در۹ بخش و۲۹ماده ازتصویب بانک مرکزی ایران گذشته وابلاغ شده است.سیستم بانکداری رابسودطبقات مستضعف دگرگون کنیم برای این منظوردرابتداکار حدودابا۲میلیاردریال سرمایه آغازخواهد که۶۰درصدآنهاهیات موسس تقبل کرده است وبقیه به صورت۸۰۰هزارسهم یک هزارریالی به عموم عرضه خواهدشد.و حداکثرسهمی که یک متقاضی می تواند خریداری کندیک هزار سهم هزارریالی و حداقل آن یک سهم است.البته باتوجه به حسن استقبال مردم امکان داردسرمایه بانک به دویاسه برابرافزایش یابد…هم چنین درجلسه ای که بنابه دعوت قبلی هیات موسس بانک اسلامی ایران جامعه روحانیت تهران به عمل آمده بود.گروه کثیری ازسوی روحانیون،تجارکسبه و دیگرطبقات مردم درتالار مسجد الجوادتشکیل دادنددرجمع حجت الاسلام باهنروآقای خاموشی به تفصیل پیرامون اهداف بانک سخن گفتند.
پاورقی—:
علم اقتصادیعنی مدیریت عرضه و تقاضادر جامعه.و سرمایه داری ازاینجابوجودآمدو تکنولوژی به آن ارزش افزوده داد! اقتصادی بنام اقتصاداسلامی وجود ندارد وتجربه 40سال حکومت ولایت فقیه نشان دادکه منظورازاین اقتصاد،یک سری احکام خاص (مثل ربا)است که درلابراتوار علم اقتصادحل وباکلاه شرعی،به کلاهبر داری های کلان منجر شد.شرکت های مضاربه ای سحروالیکاشروع آن و موسساتی مثل موسسه اعتباری کاسپین، موسسه اعتباری البرز ایرانیان وموسسه اعتباری مالی ثامن الحجج آخرآن نخواهدبود!
بین روحانیت و بازارهمواره ارتباطات تنگاتنگ بوده وریشه بانک اسلامی یا سازمان اقتصاداسلامی ایران به قبل ازانقلاب(که دربرخی ازشهرستان هاو تهران صندوق های قرض الحسنه تاسیس شده بود)،برمی گردد.واین سازمان حکم بانک مرکزی آنهارادربعداز انقلاب دارد.این سازمان ابتدای انقلاب به موازات بانکهای دولتی وبا بهره بردن از رانت شروع بکارکرد،اکنون تبدیل به یک غول اقتصادی شده است.رد پای حزب موتلفه اسلامی(که به تشکل سیاسی بازاربان معروف است)دراین سازمان مشهوداست!
بیست ودوم اردیبهشت نودوهشت
محمد شوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
23اردیبهشت1360
انحراف ازچپ،گردش به راست!
روزنامه جمهوری اسلامی23اردیبهشت 1360
نودوسومین اطلاعیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیرامون دادگاه امیر انتظام انتشاریافت.درقسمتی ازاین اطلاعیه آمده است:«می دانیم نخستین کسی که اسناد[سفارت آمریکا]رازیر سوال کشید،تیمسارمدنی بودکه اینک همراه اویسی،بختیار،نزیه،اشرف و دیگران به توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مشغول است…اگرمردم شهیدپرورتحت تاثیرمظلوم نمایی ها، دروغ پردازی های اینان قرارگیرندو آنچنان که قانون وشرع حکم می کنداینان به مجازات نرسند،آنوقت ازهمین نقطه انحراف درجامعه انقلابی مان آغازمی شود ».
پاورقی—-:
سفارت آمریکایک بارقبل از13آبان58موردحمله قرارگرفته بود،لذاکادرآنجا پیش ببنی آنرامی کردکه ممکن است دوباره به سفارت حمله شود.پس شاید وروددوباره را استقبال می کرد…؟!
وقتی7گروه چریکی قبل ازانقلاب،با پیروزی انقلاب دریک تشکل متحدشدندو نام سازمان مجاهدین انقلاب رابرخود گذاشتند،مورداعتراض سازمان مجاهدین خلق قرارگرفت که چراازعنوان مجاهدین استفاده کرده اند!بعدابه درخواست سازمان مجاهدین انقلاب،خمینی راستی کاشانی رابرای نظارت شرعی نماینده خوددر سازمان کرد.این7گروه ازافراد نامتجانس تشکیل شده بودونقطه اشتراک آنها حمایت مطلق ازخمینی بودولی سرانجام اختلاف آنهاسربازکردومنجربه انحلال سازمان شد.بعدهاجناح چپ سازمان(بخشی ازاصلاح طلبان حکومتی) باافزودن ایران برنام سازمان،اعلام موجودیت کرد که درجریان رویدادسال 88به همراه طفل دوقلوی خود،حزب مشارکت،منحل شد.نقطه انحراف ازآنجا شروع شدکه ازمرز بندی های سیاسی، خودی وغیرخودی بوجودآمدوانحصار حکمفرماشدوتاالان به بهانه وحمایت از ولایت فقیه،آتش به اختیاران،خودسر (ولی به اذن پنهان ولی فقیه)آزادند هرکاری راانجام دهند.
بیست وسوم اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچند سال پیش
اطاعت ازیک مستخدم یعنی اطاعت از ولی فقیه
24اردیبهشت1361
کتاب درمکتب جمعه،ج4،ص414
امامی کاشانی(خطبه نمازجمعه)
حکومت،حکومت ولی فقیه است.اطاعت ولی فقیه واجب ولازم است.همه ما ادعای حزب الهی واطاعت ولی فقیه را داریم وبه این امرافتخارمی کنیم.اما مطلبی راکه بایدبه آن توجه کنیم اطاعت ولایت فقیه وتسلیم بودن درمقابل ولی فقیه تنهابه این نیست که فرمان امام را اطاعت کتیم،فرمان همه مسئولین اطاعتش واجب است.حتی یک سرباز،حتی یک پیشخدمت اداره،اطاعتش واجب است. نگوئیدبرادر،خواهراینکه خلاف شرع نیست،پس من فرمان استانداروفرماندار وبخشداررااطاعت نمی کنم.درجمهوری اسلامی ودرحکومت ولی فقیه اطاعت قانون مثل اطاعت نمازوروزه واجب است.مخالفت باقانون مثل مخالفت با احکام شرعیه اسلام است واطاعت ازیک مستخدم یعنی اطاعت ازولی فقیه…همه چیزاین مملکت منتهی به ولی فقیه می شود…اگرولی فقیه[رئیس جمهوری را] تنفیذکرد،رئیس جمهور،رئیس جمهور است،وگرنه،تنهابه آرای مردم رئیس جمهوری مشروعیت پیدانمی کند.
پاورقی___:
تمامی مانیفست وجهان بینی وایدئولوژی ولایت فقیه رادرهمین چندجمله خطیب جمعه می توان به زبان ساده فهمید! قانونی که بایدازتائیدشورای نگهبان منصوب ولی ففیه بگذردورئیس جمهوری که اگرهمه مردم به اورای دهندوولی فقیه آن راتنفیذنکندفاقدمشروعیت است.دراین نظام اطاعت ازیک مستخدم اطاعت ازولی فقیه است واطاعت ازولی فقیه هم اطاعت ازخداست!!
بیست چهارم اردیبهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
26اردیبهشت1375
انصارحزب الله وسیله حزب چماق
نشریه عصرما۲۶اردیبهشت۱۳۷۵سال سوم،ش۴۴
برنامه سخنرانی دکترعبدالکریم سروش درسمیناربزرگداشت شهیدمرتضی مطهری که قراربودبنابه دعوت انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیرصبح روز شنبه درسالن آمفی تئاترمرکزی دانشگاه برگزارشودکه به علت تجمع گروه انصار حزب الله وجوناآرام دانشگاه امیرکبیر و خیابانهای اطراف آن انجام نشد.مسعودده نمکی به نمایندگی ازسوی انصارحزب الله طی ایرادسخنانی اعلام کرد:دانشگاه هانباید به عناصرنامطلوب داده شود. آیاانقلاب فرهنگی بایددوبارانجام شود؟ چرادرکتاب فارسی چاپ دانشگاه اشعار لیبرالی وعشق وعاشقی به چاپ رسیده؟
روزنامه اخبار۲۶اردیبهشت۱۳۷۵
اعتراض انصارحزب‌الله به مجلس،وزارت دارایی،شهرداری،بانک ها،پارک چیتگر، انجمن اسلامی ومناطق آزاد.
پاورقی—-:
دردوره اقدام برای کودتای28مردادبه عده ای پول داده شدتابه دفاع ازمصدق فعالیت هایی مخرب انجام دهندودرهمان حال به عده دیگری هم پول داده شدتا علیه مصدق فعالیتهای مشابه وبه مقابله بپردازند.دولت سایه(دولت اصلی) درحکومت ولایت فقیه بخشی ازفعالیت هایش مشابه روش فوق است.مثلاشعار رضاشاه روحت شاد،یک شعارهدایت شده است وبرای روی کارآوردن مشابه آن، یعنی قاسم سلیمانی درعرصه قدرت است.حزب چماق دردولت های اقتدارگرا وبسته به سرعت تاسیس وتقویت می شود.درعصرپهلوی شعبان بی مخ ودر عصرولی فقیه انصارحزب الله(ازمجموعه نیروهای خودسرودلواپسان)عضوحزب چماقندتاهرجاکه لازم باشدازآنهااستفاده شود.ازگذشته مسعودده نمکی گفته شده اودرنوجوانی سمپات مجاهدین خلق بوده ونشریه مجاهدین رامی فروخته،به زندان رفته وتواب شده است(مثل مسعودفراستی)وازآنزمان تحت آموزش نیروی های امنیتی مدارج فعلی رابه سرعت پیموده واکنون درمقام کارگردان سینماازوی استفاده های دیگری می شود!!
بیست وشش نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
27اردیبهشت1358
شایدهم نقشه شان گرفت!
روزنامه بامداد۲۷اردیبهشت۱۳۵۸ش۱۰
بخشی ازمصاحبه احسان شریعتی:
پدرم باپاسپورت مزینانی توانست ازمرز کشورخارج شودونقشه دستگاه نگرفت… پدرم باپاسپورتی بنام«علی مزینانی»از ایران رفت.دولت وقت ازخروج مادرم و خواهرم جلوگیری کردوهمان شب پدرم بدستورشاه درلندن به شهادت رسید.و همزمان باشهادت پدرم درلندن مامورین ساواک درتهران خبررامنتشرکردند.و هویدا نخست وزیرمعدوم نیزبه خانه مادر انگلیس تلفن کردوازماخواست که بدن پدرم رابه سفارت تحویل دهیم.
پاورقی___:
شایدهم نقشه شان گرفت!
علی شریعتی باپاسپورتی رسمی و قانونی بنام علی مزینانی ازفرودگاه رسمی کشورخارج می شودوساواک باآن دستگاه عریض وطویل که همیشه حواسش به علی شریعتی بود،متوجه خروج نمی شود؟!شایدهم گذاشتند برود …گفته شدبراثرسیگارهای بسیارکه می کشیدسکته قلبی کرد.18ماه انفرادی ساواک سکته نکردتاپایش به لندن رسید یک ماه بعدش سکته کرد؟ازکجامعلوم که درمحتوای سیگاری که می کشیدویا… کاری نکرده باشند؟تامنجربه سکته شود ؟!کالبدشکافی هم که نشدویا نگذاشتند. همانطورکه بیش از40سال است روزی نیست که درله وعلیه علی شریعتی حرفی زده نشود،حرف وحدیث هادرمورد کشته شدن ویابه مرگ طبیعی مردن علی شریعتی هم همچنان هست.ما احتمال فوق راهم می دهیم…!علی شریعتی همچنان زنده است وهمین مساله حاسدان راخوش نمی آید!وهرچند پسرازآنچه انتظارمی رفت روشنگری روشنفکری پدرراادامه نداد…
بیست وهفت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درچندسال پیش
28اردیبهشت1368
گُه خورده است هرکه گفته!
کیهان،28اردیبهشت1368
مجیدانصاری:«ماچندبارازخبرنگاران خواستیم تابیاینداززندانهاهادیدن کنندو حتی برای مردم بازدیدعمومی گذاشتیم …این همه خدمات انجام شد،ولی هیچکدام به آیت الله منتظری گزارش نمی شده است.وی بااشاره به سرو صدایی که دشمنان درمورداعدام گسترده زندانیان درزمان پیروزی عملیات مرصاد براه انداخته بودندتوضیح دادوگفت:«عده ای اززندانیان درزندان تشکیلات داشتند که پس از عملیات مرصادکشف شد.اینان که تعدادبسیارکمی بودندپس ازعملیات اعدام شدند.وبعضی ازآنهاهم فقط مجازات شان تشدیدشدوحتی اعدام هم نشدند». آقای انصاری گفت:«درسال65 به آقای ری شهری عرض کردم بعضی از زندانیان منافق دردفتر آیت الله منتظری رفت وآمددارندومن ازمساله سلامت ایشان بیم دارم.
پاورقی—-:
هیچ رئیس زندانی درحکومت ولایت فقیه نگفت ماست ماترش است.ولی عقل و منطق به مامی گویدوقتی دودغلیظی در فاصله دورمشاهده شد،حکماآنجاآتش سوزی ست!لزومی نداشت که آیت الله منتظری بیایدازکارهای باصطلاح خوبی که شده(اگرباشد)هواربکشد.اینهایی که مجیدانصاری گفته شعراست!!بطورمثال خودم سال 65به زندان رفتم وتااواخر سال66زیرتیغ بازجویی وبلاتکلیف بودم. وبه اندازه انگشتهای یک دست ملاقاتی وهواخوری داشتم.که آنهم بنوعی درآن شکنجه اعمال می شد.روزی که توسط محسنی اژه ای محاکمه شدم،فکرکردم دارندمرابرای بازجویی می برند،نگوآنکه بدون اطلاع قبلی وبدون خواندن کیفر خواست وبدون وکیل مدافع،درعرض5 دقیقه دادگاهی سرپایی تشکیل ومحاکمه صورت گرفت؛واین درحالی بودکه من ماه هاازشدت درددرناحیه گردن-که بشدت متورم شده بود-رنج می کشیدم و کسی هم رسیدگی نمی کرد.هم چنین معلوم شدسرمنشاء خبرنفوذمنافقین در دفترآیت الله منتظری که به خوردخمینی دادندو دهان به دهان هم نقل شد،تاآنکه عبدالله نوری دردیدارباایشان(آیت الله منتظری) همان راتکرارمی کندوایشان درپاسخ می گویند:«گُه خورده است هرکه گفته.» (نقل ازکتاب خاطرات آیت الله منتظری).مجیدانصاری عضومجمع روحانیون مبارزوازجناح باصطلاح چپ واصلاح طلب بوده است!
بیست وهشت نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی درجتدسال پیش
29اردیبهشت1361
همه مملکت دادگاه انقلاب شود؛حاجی مقدس نباشید!
روزنامه جمهوزی اسلامی29اردیبهشت 1361
محمدمومن:«این(ادغام دادگاه های انقلاب دردادگستری)یک مساله دیگری است که اگربکنیم بایدبگوئیم که آنچه در آینده می بایدعمل شودودرواقع شورای عالی قضایی موظف است عمل کنداین است که همه مملکت رادادگاه انقلاب بکند. منتهانامش دادگستری است».
سیدحسین موسوی تبریزی(دادستان کل انقلاب):«بیشترقوانین دادگستری، بخصوص قوانین جزایی ضداسلام است. شرایط قضایی که اکنون دردادگستری هست،منطبق باشرایط قاضی دراسلام نیست،درفقه اسلام نیست.».
محمدی گیلانی:«شایدیادتان باشدکه خیلی تلاش ازطرف دولت موقت می شد که اساس دادگاه های انقلاب مثلابرچیده شودویاسپاه پاسداران جمع بشود،این طرزتفکرغیرانقلابی هنوزدرمیان ماباقی است.آخرماانقلاب کردیم می بایستی حکومت انقلابی رابطورانقلابی پیاده کنیم وتعارف بردارنیست.حقیقت این است که انقلاب کردیم ولی بطورانقلابی بعداز انقلاب عمل نکردیم.زیان هایی برمابر اثر عدم انقلابی نمودندواردشد.حکومت الهی وقضای شرعی بااحساسات وعواطف تطبیق نمی کند…آنهایی که در مصادر قضاواردمی شونداینجاحاجی مقدس نباید باشند».
پاورقی—-:
الان دادگستری اسم مستعاردادگاه انقلاب است ودادگاه انقلاب هم یعنی انقلابی عمل کردن.انقلابی عمل کردن یعنی منفعت حاکمیت؛یعنی دفع افسدبه فاسد؛ یعنی حفظ نظام ولوباترک واجبات اسلام!واسلام هم خلاصه می شوددر عقایدوآرای شش فقیه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه!!ووقتی صدرتاذیل قوه قضائیه(حتی قضات مکتب نرفته که ملا شده اند)توسط ولایت فقیه منصوب می شوند.وجودوزارت دادگستری دردولت و قانون اساسی چه خاصیتی دارد؟وزیر دادگستری حتی مترسک هم نیست!!
بیست ونه نودوهشت
محمدشوری(نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی در چندسال پیش
30اردیبهشت1362
کلاهی که بنام جمهوری سرملت رفت!
سیدعلی خامنه ای [خطبه نمازجمعه کتاب درمکتب جمعه،ج6،ص300 ]
مابرای اینکه ولایت فقیه را،یعنی حکومت فقیه درجامعه اسلامی راثابت بکنیم احتیاح بدلیل نقلی نداریم…آن جامعه ای که پای بندارزش های الهی ست…هیچ چاره ای نداردجزاینکه درراس جامعه کسی رابپذیردکه اوشریعت اسلامی والهی رامی داند،ازاخلاق فاضله الهی برخورداراست،گناه نمی کند،اشتباه عمدی مرتکب نمی شود،ظلم نمی کندبرای خودچیزی نمی خواهد…درنظام جمهوری اسلامی ابن مطلب تامین شده است.یعنی درراس نیروهای اجرایی کشوررئیس جمهورقراردادکه به وسیله امام رای مردم نسبت به اوتنفیذمی شودیعنی در حقیقت ازسوی امام منصوب می شود…امام رای مردم راتنفیذ می کند؛یعنی اگر امام تنفیذنکند،این شخص رئیس جمهورنیست.امام فقیه عادل وولی مسلمین در بالاترین مقام اجرایی کشور سررشته داراموراست.درقوه مقننه امام شش نفر فقیه شورای نگهبان رانصب می کندواین به معنای حضورامام درقانون گذاری کشور است…همچنانکه امام بالاترین مقام قوه قضائیه رانصب می کند.یعنی در قوه قضائیه هم حضورامام همه کاره است.ولی فقیه که حاکم من قبل الله بر اساس معیارهای اسلامی ست،درقوه مجریه وقوه مقننه وقوه قضائیه حضور کامل دارد.البته اختیارات ولی فقیه به این اندازه منحصر نیست…واین همان چیزی ست که برطبق اعتبارعقلی درجامعه ای که حکومت اسلامی درآن جامعه باید باشد متوقع ومنتظراست…(!).
پاورقی___:
بااین توصیف، انتخابات یعنی کشک؛ مجلس یعنی کشک،رای مردم یعنی کشک! کدام عقل سلیمی می پذیردکه همه اختیارات رابه یک فردبدهندکه آن فردتوسط مجلسی)خبرگان)منصوب می شودکه نمایندگان آن مجلس توسط منصوببن خودش درشورای نگهبان بایدتائیدصلاحیت شوند!!؟واسلامی که فقط همان شش منصوب وی درشورای نگهبان می فهمند،موردتائیدباشدوبایدهمان هم قانون شود؟!این همان ماهیت حکومت اسلامی ست که روحانیت بافریب وبنام جمهوری سر مردم کلاه گذاشت!
سی اردیبهشت نودوهشت
محمد شوری)نویسنده وروزنامه نگار)
چنین روزی در چند سال پیش
31اردیبهشت1358
ناصرمکارم شیرازی دبیرکل انجمن اسلامی مبارزه بارباخواری
روزنامه بامداد۳۱اردیبهشت1358
برای حمایت ازبدهکاران چک،سفته،ووام بانکی:انجمن اسلامی مبارزه بارباخواری تشکیل شد.ناصرمکارم شیرازی به دبیر کلی انجمن انتخاب شد.انجمن اسلامی مبارزه بارباخواری باانجام انتخابات هیات رئیسه ازروزجمعه گذشته رسمافعالیت خودراآغازکرد.این انجمن که اکثریت اعضای آنرابدهکاران چک،سفته بانکی تشکیل می دهدبااعلام بسیج همگانی علیه رباخواری که عمل حرام درآئین اسلام محسوب می شوددرخواست عضویت ازکلیه مستضعفین بدهکاردعوت کرده اندکه باپیوستن به انجمن امکان مبارزه بارباخواری راتقویت کنند.
درانتخاب هیات رئیسه انجمن با۱۴۸۸رای ازمجموع ۱۴۹۲رای ناصرمکارم شیرازی به دبیرکلی انجمن انتخاب شد.
پاورقی___:
مکارم شیرازی ازمراجع تقلیدحوزه علمیه پیش ازانقلاب دست راست آیت الله شریعتمداری بودومجله مکتب اسلام را منتشرمی کرد.کتابهایش منتشرمی شدو کتاب فیلسوف نماهابرنده جایزه سلطنتی شد.وی پس ازانقلاب ازمدافعین حکومت فقیه می شودوبدلیل استفاده ازرانت های اقتصادی به مرجع شکرفروش شهره شده است!!
ربادرنظام پولی وسرمایه داری بخش مهمی ازاقتصادوتنظیم بازاراست.و علیرغم شعارهاوتبلیغات درنظام ولایت فقیه،ربادراشکال وتوحیهاتی درموسسات مالی وبانکی هست.آیت الله صانعی در فتوایی ربای تولیدی رامجازوباربای شخصی تفاوت قائل است!
سی و یک اردیبهشت نودوهشت
محمد شوری(نویسنده وروزنامه نگار)

آیت الله منتظری آبروی بربادرفته روحانیت!
[امام گفته بودآیت‌الله‌منتظری هم خودش فاسداست وهم شاگردی که تربیت می کندفاسدتربیت می کند].
این بخشی از اظهارات #روح‌_الله_حسینیان ازمدیران ارشد #حکومت_ولایت_فقیه است.
#خسرو_خوبان سابق(که برای آخوندشدن مجبورشداسم وشهرت اصلی خودراهم تغییردهد!!)علاوه براراجیف فوق،گفته است:
#خمینی بعدازعزل #منتظری درجلسه ای باحضورحضرات #خامنه_ ای، #هاشمی و #مشکینی،این سخنان راگعته است].
خسروخوبان سابق وروح الله حسینیان فعلی آخوندی ست که درمقام قضایی و امنیتی،40سال است(همچون دیگر سلفش، #محسنی_اژه_ای)لنگرانداخته وداردکنگرمی خورد!وشاهدان نقل قولش نیزایضا!
خب اگرخمینی چنین سخنی گفته باشد دردرجه اول اعتبارخودراازدست داده و فاقد #عدالت است؛واگرغیرازاین باشد، آنوقت مردم(به زبان خوداین اشخاص) دقیق به ماهیت ودرون مقامات امنیتی و قضایی وحکومتی(که دراین40 سال مدام درمناصب ومشاغل مختلف تکرار شده اند)،آشنامی شوند!که چه کسانی بوده وهستند.وچه کسانی باچه تفکرو بینشی خمینی را #کانالیزه کرده تا بتوانندباحکم وفتوای ایشان(خمینی)هر جنایتی رابنام #شرع، #دفع_افسد_به_فاسدو #حفظ_نظام (که اوجب واجبات بوده ولوباترک نمازوروزه ودیگرواجبات)مرتکب شوند.
دروادی زمان شرافت وشجاعت زبان و عمل #آیت_الله_منتظری-که متهم به ساده لوحی شد-آشکاروآشکارترمی شود واز جمله آنجاکه درمقام قائم مقامی رهبری، خطاب به #هیات_مرگوکشتارسال67 گفت:
#اعدام نکنید.ادامه ندهید.والاروزی تاریخ شماوخمینی رابه عنوان جتایتکاران تاریخ یادخواهدکرد!
آیت الله منتظری آبروی بربادرفته #روحانیت در #جمهوری_اسلامی ست!
#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
هجده اردیبهشت نودوهشت
t.me/shourimohammad

برگی از #تاریخ_انقلاب_57
(#هاشمی اش درست است؛اما کارمن نیست!)
واکاوی #ماجرای_حمل_مواد_منفجره_به_عربستان
#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
اینجا:
@shoorijezehmohammad
#احمد_منتظری در یک گفت و گو با مجری #خشت_خام( #حسین_دهباشی) از عامل بودن #هاشمی_رفسنجانی در ماجرای جاسازی #مواد_منفجره و بردن آن به #عربستان_سعودی پرده برداشت.
هرچند برای خواص پشت پرده ی این رویداد تاریخی معلوم وآشکار بود،ولی با این مصاحبه رد پای هاشمی رفسنجانی برای افکار عمومی و عوام نیز علنی شد!
و همانطور که ما در طول دوران چهل ساله ی انقلاب رد پای ایشان در همه مسائل مهم (از جمله برکناری #بنی_صدر، ماجرای #مک_فارلین و سناریوی استعفای #آیت_الله_منتظری از #قائم_مقام_رهبری و سپس تحمیل خامنه ای به عنوان ولی فقیه بعدی)را می بینبم.
#سید_مهدی_هاشمی قبل از لو رفتن این حادثه در نامه ای به آیت الله منتظری (پیرامون دیدارش با #سید_احمد_خمینی)می نویسد:
«زمانی که در واحد نهضتها بودیم بارها خدمت شما(منظور سید احمد خمینی ست) رسیدیم که بلکه ترتیب ملاقات با امام فراهم گردد و لاطائلاتی که توسط #محسن_رضایی و دیگران خدمت امام مطرح شده بود را پاسخ بگویم ولی موفق نشدم.آن زمان ما را به اینکه افراد #تروریست تربیت می کنیم و در جهان قصد آشوب و راه انداختن #کودتا(را)داریم متهم می کردند.محسن رضایی می گفت: فلانی آدمکش و تروریست به جهان صادر می کند،(ولی)امروزآقایان قصددارند دارنددر #عربستان عملیات کنند نه برنامه دارند نه افراد عمل کننده و…»
(نقل از #کتاب_واقعیت_ها_و_قضاو ت ها ص 247)
نویسنده ی این سطور خودش با سید مهدی هاشمی در ارتباط کاری بود و در آبان 65 به جرم علنی کردن ماجرای ورود مخفیانه ی مک فارلین(مشاور امنیتی ریگان،رئیس جمهور جمهوریخواه و اسبق آمربکا) دستگیر و #زندانی شده است.
اینجا لازم دیدم خاطره ای که پیرامون این موضوع دارم را بیان کنم:
در دفترنهضت های تهران که من مسئولش بودم جلساتی به عنوان شورای سردبیری برای تنظیم نشریه نهضت جهانی اسلام برقرارمی شد.در یکی از این جلسات درست قبل ازدستگیری ایشان(20مهرماه 65)و بعداز لو رفتن ماجرای مواد جاسازی شده(خرج پلاستیک)در #ساک_حجاج،ایشان همان زمان گفت:
«این ور و آن ور گفته اند ماجرای عربستان کار سید مهدی هاشمی بوده است؟هاشمی اش را درست گفته اند،اما کار من نیست.و کار هاشمی رفسنجانی ست!
گفتنی ست در اواخر سال 61 مجلس در پی تصویب اساسنامه #سپاه،واحد نهضت های آن را که رئیسش سید مهدی هاشمی بود منحل کرد و لذا دیگر سید مهدی هاشمی در سپاه کاره ای نبود و کلا تا زمان اعدام،هیچ مسئولیت دولتی نداشت.
ایضا جهت آگاهی واطلاع باید بگویم که پس از انحلال واحد نهضت ها،واحد بین الملل سپاه به مسئولیت #محسن_میردامادی (از دانشجوبان مسلمان پیرو خط امام که اکنون جرو نیروهای #اصلاح_طلب است)تاسیس شد.
هم چنین با مطالعه ی سخنان اینجا و آنجای محسن رضایی به لاطلائات گویی وی در این سالها مهر تائید خواهید زد.
کنکاش در مورد #صدور_انقلاب( که جزو سرشت همه ی انقلاب های ایدئولوژیک است) و نحوه و شیوه ی عملیاتی شدن آن،نوع نگاه و قرائت های متفاوت از اسلام،ما را به تفاوت ها،اختلافات،حقانیت و عدم حقانیت، و کشف سره از ناسره هدایت و مطلع خواهد کرد.و ما آنرا به وقت و برگی دیگرموکول می کنیم!
#محمد_شوری
نویسنده،روزنامه نگار مستقل و آزاد (وایضا بیکار!)
شانزدهم مهرماه1397

#مستند_قائم_مقام؛غش در معامله!
#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار آزاد،مستقل وبیکار)
چون غرض آمدهنر پوشیده ماند
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
چون دهد قاضی بدل رشوت قرار
کی شناسدظالم از مظلوم زار؟(مثنوی مولوی،دفتر اول)
مستند قائم مقام در بررسی شخصیت #آیت_الله منتظری_یکطرفه به قاضی رفته است!:»کل حزب بمالدیهم فرحون»!!
آنچه که در #صدا و #سیمای_میلی #جمهوری_آخوندی_ولایت_فقیه پخش شد،دقیقا مصداق#غش_در_معامله است.
فریب و حقه بازی ایدئولوژی نیروهای امنیتی ست و بی شک این مستند دستپخت همانهاست؛این مستند نیز در امتداد همان #برنامه_هویت و #نمایشگاه_پیچک_انحراف درست شده است.
همچنین این مستند به خوشبینان ثابت کرد که تن به هرمصاحبه ای ندهند،چون ازکوزه ی حکومت #ولایت_فقیه شارلاتانی فقط بیرون می آید و آنهاهیچ زمان قابل اعتمادنیستند.
بخشی از مستند قائم مقام،مربوط به اینجانب است.
ویدئوی آنرا-که حدود سه دقیقه است-در الصاق به یادداشت می توانیدببینید.
علاوه براین بنده چند فایل ویدئویی و چندین یادداشت در پیشینه و سوابق خود منتشر کرده ام.(آدرس ها در پایان پیوست است).
#دروغ را وسیله ی پیشرفت خود نمی کنم. چون نیازی به دروغ گفتن ندارم.حتی نمی توانم دروغ هم بگویم!و ایضا نه در پی کسب مال ومنال هستم و نه شهرت و مقام.
یک #روزنامه_نگارهستم که فعلا از همه ی #حقوق_شهروندی هم محروم شده است.علی الظاهردر#زندان نیستم.ولی وضعیتی بدتراز زندان به مدد سکوت مدعیان وفعالین باصطلاح #حقوق_بشر و همینطور باصطلاح #اصلاح_طلبان برایم ترتیب داده اند،که امیدوارم روزی چهره ی بی نقاب همه ی آنها عیان و رسوای تاریخ شوند.
این نوشته درهمین راستا ودر جهت آگاهی دادن از حقایقی ست که آنرا وارونه ترتیب می دهند.برای ثبت در تاریخ:»تا سیه روی شود هر که در او غش باشد».
در قسمتی ازمستند قائم مقام صحنه ای از جاسازی مقداری فشنگ که در یک پیت حلبی مخصوص خیارشور نگهداری شده است را نشان می دهد،که آنجامنزل مرحوم پدرم در سال 1365است.منزل شخصی من جای دیگری بود. و برادرم در منزل پدری زندگی می کرد.
ایشان از برادری سخن گفت که بیش از6ماه درابتدای #جنگ در خط مقدم درآبادان جنگید و بدون هیچ چشمداشتی برای خدمت سربازی به تهران آمد،وپس از پایان خدمت سربازی تنها دوماه بود که به جمع ما برای انتشار یک نشریه پیوسته بود و از کل ماجرا هیچ خبر نداشت.یعنی نه سر پیاز بود ونه ته ونه خودآن!!.دستگیر و زندانی شد و پس از دوماه آزاد.
#محسنی_اژه_ای صرفا برای چرب کردن موضوع و جوسازی این گونه در مستند سخن گفته است!
مستند قائم مقام با جوسازی و شانتاژ و شارلاتانی تمام (که اساس و زیربنای #جمهوری_اسلامی ست ) با این القاکه هرجاسازی اسلحه یک عمل ضد انقلابی و خلافکارانه و لابد درجهت براندازی ست، به بهره برداری مورد نظر خود(که همانا #ترور شخصیت فرهیخته،آزاده و مجسمه ی تقوا آیت الله منتظری ست)، پرداخته است.
آیت الله منتظری یگانه #مرجع_تقلیدی ست که حقوق انسانی آدمها(مخصوصا #زندانیان) بیش از حفظ نظام برایش ارزش داشت. وی تمام زندگی و آبروی خود را برای آن گذاشت.
همین جا ابتدا بایدبگویم دربررسی وقایع گذشته انقلاب و تاریخ،باید خود رابه همان زمان ببریم وبعد نتیجه گیری شود.بازبان و نگاه حال از وقایع گذشته سخن گفتن
نوعی تحریف تاریخ و غَش در معامله، نیرنگ و فریب است.چیزی که این روزهازیاد توسط بنگاه های خبری،تحلیلگران و باصطلاح کارشناسان بخورد مردم می دهند!
لذا اختفای اسلحه های مذکور را جرم نمی دانم؛اگر این اقدام خطا و یا حتی جرم باشد،ربطی به آیت الله منتظری نداشت.
این اسلحه ها-که در #بازجویی آنرا شرح داده بودم -وقسمتی ازآن در #کتاب_خاطرات_سیاسی_ری_شهری هم منتشرشده،خُرده وسایلی بودازمقداری از اسلحه که درهنگام انحلال#واحد_نهضت_های_سپاه_پاسداران ازآنجا خارج شد؛ تاباتشکیلات مستقلی که جدای ازنهادهای حکومتی توسط آیت الله منتظری تاسیس شد و #سید_مهدی_هاشمی رانماینده خود کرده بود،ازآن استفاده شود.
آنچه از #سپاه بعد ازانحلال واحد نهضتها خارج شدبا اطلاع آن ها بوده که درجاهای مختلف نگهداری می شد.و من نیز مسئول دفترنهضتها در تهران بودم.
همانطور که در مورد خانه حسنی(احمد عربزاده) گفته شد خانه ا ی تیمی پراز موادمنفحره ووسایل مختلف کشف شده است؛ودرهمه جا هم آنرا وقیحانه اعلام کرده و می کنند.درحالیکه ازآن خانه » #واجا‹ دقیقا اطلاع داشت و باا جازه ی آنها آن بوده است.
محسنی اژه ی در این مستندمی گوید:
موضع آن پدر نسبت به دو فررندش عوض شد ولی موضع آیت الله منتظری نسبت به این دوبرادر عوض نشد.
محسنی اژه ای در این مستندبگونه ای حرف می زند که گویی چندین حلب 17کیلویی در منزل جاسازی شده است!درحالیکه فقط همان یک حلب بود.
خودتان تصورکنید آن یک حلب چقدر فضاداردکه محسنی اژه ای در این مستند از تعدادزیادی اسلحه های جنگی حرف می زند!!؟
محسنی اژه ای هم چنین می گوید:
ایشان اعتراف کرد که تعدادزیادی اسلحه جنگی غیر مجاز را توی خانه اش مخفی کرده است.
که بخشی ازاین سخن(جاسازی) حقیقت،و بخشی ازآن(اصل ماجراوشرخ آن)دروغ وفریب است.:ویل لکل افاک اثیم! ویل للمطففین!
چون کار ملایان خواندن سفسطه هم هست! سعی داشته با مغلطه نتیجه دلخواه خود و تهیه کنندگان مستتدقائم مقام را به بیننده قالب کند!
من از محسنی اژه ای تقاضا می کنم بیاید به مردم بگوید بنده اصلا درکدام #دادگاه محاکمه شدم؟و ایضاکجاچنین اقراری کرده ام؟
من حتی از مقدار حکم محکومیت خود زمانی مطلع شدم که کتاب خاطرات سیاسی #ری_شهری منتشر شد!؟(و این همان عدالت و دادرسی در جمهوری ولایت فقیه است!!).
من حتی دربازجویی ها که در زیرفشارشدید و ایام متعدد در #سلول_انفرادی بسر بردم،چنین اقراری نکرده ام.
آنها حتی نتوانستند با تمام فشار و فریب(مثل نشان دادن نوارهای مصاحبه افراد) ازمن مصاحبه ای در جهت انحرافی بودن افکارم بگیرند!
آنها دیکته ی خود را می خواستند تحمیل کنند و نتوانستند!
ایشان (محسنی اژه ای)حتی ازآنچه که دربرگه های بازجویی (درمورد اسلحه ها)هم نوشته ام استفاده نکرده است. و با جوسازی حرف خودش را می زند.
در طول شانزده ماهی که در #زندان_توحید و #اوین بودم-که هشت ماهش انفرادی بود-من فقط یک جلسه دردادگاه سیدمهدی هاشمی شرکت کردم.
و روز آخری که(اسفند1366) از #زندان مرخص شدم،در حالی که بشدت از درد تورمی ناحیه گردن رنج می کشیدم و در زندان به آن رسیدگی نمی شد،مرا از سلول بیرون آورده و بدون اطلاع قبلی ودانستن کیفرخواست و وکیل مدافع(!!)به اتاقی بردند که درآن محسنی اژه ای بدون پوشیدن لباس روحانیت ،سمت چپ روی یک صندلی نشسته بود( درنقش دادستان)؛و درسمت راست آن یک روحانی جوان(ظاهرافردی بنام #اکبری که گفته می شودالان جزو حلقه ی ری شهری در تولیت عبدالعظیم است(در نقش حاکم شرع ).من نیز در حالی که درد شدیدی را تحمل می کردم،ایستاده( #دادگاه_سرپایی)درپنج دقیقه محاکمه شدم!
آنجابه من گفته شد:«آیا از گناهانت توبه می کنی؟»
و من هم گفتم:«خُب آدم بایستی از گناهانش توبه کند»!
وبعد گفته شد برای مداوای پزشکی به شما یک هفته مرخصی داده می شود.که حتی همان روحانی جوان گفت:یک هفته زیاداست؛و محسنی اژه ای گفت:من ریشم راگرو می گذارم!!و در نهایت پنج روز به من برای معالجه مرخصی دادند! و وقتی خواستم به زندان برگردم گفتند که موردعفو رهبری قرار گرفته و آزاد هستم!
تا اوایل سال 1367همه افرادباصطلاح این باند را آزاد کردندتا بتوانند بافراغ بال به سناریوی خود یعنی #اعدام_های_فله_ای_سال_67بپردارند؛که آیت الله منتظری در کسوت #قائم_مقام_رهبری،همان سال، آن هارا توبیخ کرده و می گوید:
«تاریخ از شما به عنوان #جنایتکار یاد خواهد کرد»!
دراین مستند محسنی اژه ای بااینکه خوب نام مرا یادش هست،به عمد تجاهل می کند.
چرا؟
چون:بردن نام اینجانب بیننده را ترغیب می کند در جستجوی نام من به شناخت بیشتر برسد؛و این برای دستگاه امنیتی حکومت که باکمک جناح باصطلاح #اصلاح_طلب(که در ماجرای دستگیری و زندانی شدن من در #روزنامه_سلام نیز تا الان وقیحانه سکوت کرده اند)،باباصططلاح بایکوت کردن، می خواهند از برملا شدن راز مهمی،از جنایتی که در حق من شده است،جلوگیری کنند!
درتمام این سالهابدلیل جوسازی و آلوده بودن خود آن افراد،اززبان بسیاری از مسئولین و شخصیت های سیاسی و مذهبی و حکومتی(حتی افرادی چون #مهدی _کروبی،در آن نامه ی معروفش که به آیت الله متتظری نوشت وشدید ترین اتهامات وتوهین ها را به ماکرد!)شنیده،خوانده، و دیده ایم (که بارها هم تکرار شده و همچنان هم می شود)دائم انواع اتهامات مثل باند جنایتکار و پلید و…و…به ما زده شده است.بدون آنکه در هیچ محکمه ای ثابت شود.
افرادی که هرکدام یک شخصیت حقیقی وحقوقی دارند و اصلا ربطی به شخص سیدمهدی هاشمی هم نمی توانند داشته باشند!
جمهوری آخوندی ولایت فقیه در این چهل سال در احکام دادگاه هایک طرفه به قاضی رفته است؛خود هم دادستان بوده، هم حاکم شرع و هم وکیل متهم !!و در قضیه ی خودم،چون همیشه انحصار #رسانه در اختیار #استمرار_طلبان باصطلاح اصلاح طلب حکومتی و رفقای گرمابه و گلستانشان یعنی #جناح_راست و باصطلاح #اصولگرا بوده،صدای امثال بنده به جایی نرسیده است.
حتی برای اینکه آنرا در نطفه خفه کنند وباصطلاح بایکوت،هزینه های هنگفتی از کیسه خلیفه( #نفت)خرج کرده و می کنند.
محسنی اژه ای که اینک در مقام معاون اول ریاست قوه قضائیه با دُمش گردو می شکندچهل سال است چون بختک و کِنه در نهادهای امنیتی وقضایی لنگر انداخته و در حال کنگر خوردن است.
او همچون دیگر رفقایش مثل #روح_الله_حسینیان ( #خسرو_خوبان)و #مصطفی_پور_محمدی از طلبه های #مدرسه_ی_حقانی بودند که با پیروزی انقلاب در سنین جوانی(19تا25سال)باخواندن مقداری درس حوزوی در مقام #بازجو، #سر_بازجو، #دادستان و #حاکم_شرع احکام شاذ وسنگینی (همچون #اعدام)علیه متهمین جرابم سیاسی و باصطلاح ضدامنبتی صادرکرده اند.
ماجرای اختفای اسلحه از همان ابتدای انقلاب توسط افراد وگروهها وجود داشته،ودلیل اصلی آن برای برخی گروهها وافراد،حفظ #انقلاب_57بوده است.چون جو غالب این بود که انقلاب در توطئه ممکن است سرنگون و سلطنت دوباره اعاده شود!
الان هم شما اگر بروید از همین باصطلاح افراد وگروه های جناح راست طرافدار دو آتشه ی ولایت فقیه و همین #بسیجی های #خود_سر و پایگاهایشان را تفتیش کنید حتما موارد بسیاری جاسازی اسلحه را کشف خواهید کرد!
اتهام اصلی من افشای ورود مخفیانه ی #مک_فارلین(مشاور امنیتی رئیس جمهور وقت #آمریکا) به ایران بود که می خواهند با هزارمَن سریش لاپوشانی اش کنند.
پانوشت آدرس ها:
آدرس ویدئوها در یوتیوب:
اولین فایل ویدئویی درمورد کتاب و وضعیتی که برای انتشار کتابهایم بوجود آورده اند».
زمان تنظیم دوازده اردیبهشت نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=Fhl_yJnl_z4
دومین فایل ویدئویی درمورد دستگیری وزندانی شدن پس از تعطیلی روزنامه سلام که من درآنجا شاغل بودم».
زمان تنظیم پنج تیرماه نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=6QoT0wXzXP0
سومین فایل ویدئویی واولین فایل ویدئویی درمورد استراق سمع باعنوان«شنودشیطان».
زمان تنظیم شانزدهم مردادنودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=BE8fl04c7NY&t=15s
چهارمین فایل ویدئویی ودومین فایل ویدئویی درمورد استراق سمع باعنوان«شنودشیطان».
زمان تنظیم چهارم شهریور نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=NQ3LwJ9Sj9U
پنجمین فایل ویدئویی.درمورد دستگیری وزندانی شدنم در آبان1365».
زمان تنظیم بیست وچهارم مهرماه نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=PAYPWaZX_Yc
ششمین فایل ویدئویی واین فایل ویدئویی درموردافشای مک فارلین و علت دستگیری وزندانی شدن من».
زمان تنظیم دوم آبان نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=htzBU_EP8jg&feature=youtu.be
هفتمین فایل ویدئویی و سومین فایل ویدئویی درمورد استراق سمع باعنوان«شنودشیطان».
زمان تنظیم پنج اسفند نودوشش
https://www.youtube.com/watch?v=k8YA3tjOS_8&feature=youtu.be
تعطیلی روزنامه سلام،زندانی شدن من،و سکوت آنها:
https://youtu.be/zKqbR1nwG6I

آدرس یاددشت ها:
https://www.facebook.com/assize.mahkame/posts/953284238073004
اسلام را از مسیر اصلی منحرف کردیم
http://www.rahesabz.net/story/507/
عاقبت زین نردبان افتادنیست/23مرداد1388
http://assize.blogspot.co.uk/2013/09/blog-post_7388.html
شنودچی های واجا شیپورچی مای مطبوعات چی/25شهریور/92
دولت سایه ای که من می دانم قسمت ا تا ده
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-68165.html
قلب حقیقت درماجرای مک فارلین!
https://www.enghelabe-eslami.com/…/26563-2017-11-04-09-18-2…
در پاسخ به بیانیه ی دادگاه ویژه روحانیت به احمد منتظری؛ من یکی ازاعضای باند سیدمهدی هاشمی هستم
http://www.pezhvakeiran.com/indexm2.php?id=83084
http://assize.blogspot.co.uk/2013/08/blog-post.html
روزخبرنگار،انجمن صنفی روزنامه نگاران و خودم/17مرداد
http://assize.blogspot.com/2013/05/blog-post.html
کتاب،نمایشگاه،یک گزازش/14اردیبهشت92
http://assize.blogspot.co.uk/2011/07/blog-post_17.html
روزنامه سلام،سلام!+پاسخ به روزنامه کیهان/23تیر1390
http://assize.blogspot.co.uk/2009/12/blog-post_09.html
دیدارتازه با آیت الله منتطری/18آذر1388
روزشمار من و روزنامه سلام، محمد شوری
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/07/214528.php
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۰, ساعت ۱۱:۳۰ قبل از ظهر
نامه ای به رهبری.محمد شوری
HTTP://WWW.RAHESABZ.NET/STORY/47357
وقاحت ھم حدی دارد آقای فلاحیان؟ – محمد شوری
اخبار روز www.akhbar-rooz.com
والسلام
بیست و هشت مردادیکهزاروسیصدونودوهفت
تهران

 

 

 

تفسیق
به مناسبت۲۹آذر۱۳۸۸سالمرگ #آیت_الله_منتظری
برگی ازتاریخ انقلاب57
کاری از: #محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگاربیکار)
گزاره ی اول:
دبیرکل جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب( #محمدی_ری_شهری اولین #وزیر_اطلاعات)گفته است:
«حضرت #امام_خمینی،درحضورحضرات آیات: #خامنه_ای،مشکینی،امینی،و #هاشمی_رفسنجانیومرحوم احمدآقاخمینی،آقای #منتظری را تفسیق کردند».
ایشان همچنین درادامه سخن خودگفته است:
«بددفاع کردن از #ولایت_فقیه هیچ فرقی با حمله کردن به این اصل مهم #قانون_اساسی نداردوموافقین بایدحق وعدل وانصاف و اخلاق اسلامی رادرهمه حال رعایت کنند».
نقل از: #روزنامه_ابرار،۱دی ماه۱۳۷۶،ش۲۶۲۹
گزاره ی دوم:
خاطره ای ناگفته(از: #محسن_رفیقدوست):
نقل از:نشریه #بنیاد_مستضعفین،۱۱آذر۱۳۷۶،ش۱۳۱
«اوایل سال۵۹واواخرسال۵۸بودکه خدمت حضرت امام شرفیاب شدم ودرمورد مبلغی وجه بلاصاحب که نزدبنده بودازمعظم له،سوال کردم،حضرت امام نحوه ی هزینه کردن پول رابه آقای منتظری محول فرمودند.اولین حواله آقای منتظری پرداخت هفتادمیلیون ریال به #سید_مهدی_هاشمی بود.هیاتی از #عراقمیهمان مهدی هاشمی بود.بنده راهم دعوت کردند.هنگامی که شب واردمجلس شدم با کمال تعجب مشاهده کردم برروی میزتعداد زیادی شیشه ی خالی وپراز #مشروب_الکلی قرار داردکه برای پذیرایی مدعوین عراقی تدارک شده بود.بااعتراض به هاشمی مجلس راترک کردم وموضوع رابه آقای متتظری منعکس کردم.اماجواب ایشان برایم عجیب ترازمنش مهدی هاشمی بود. ایشان درجواب اظهارات من باسردی گفت:شما دراین کارهامداخله نکن.معلوم بودخودش اطلاع کافی داشته است.من دلم آرام نشد، موضوع رابه عرض حضرت امام رساندم.اماآن بزگوار با تغییروناراحتی فراوان دستوراکید دادندکه ازباقیمانده پول،هیچ مبلغی رادر اختیارآقای منتظری قرارندهم.».
گزاره ی سوم:
معنای تفسیق:
لغت‌نامه دهخدا:
تفسیق . [ ت َ ] (ع مص ) فاسق خواندن . (تاج المصادر بیهقی ). به فسق نسبت کردن کسی را.
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) فاسق شمردن.
پایان سخن:
درگزاره ی اول طبق سخن صریح خمینی ایشان آقای منتظری را فردی فاسق که گناه کبیره می کند،معرفی می کند.
درگزاره ی دوم طبق خاطره رفیقدوست ایشان نسبت به صرف مشروبات الکی دریک میهمانی،موضوع را بی اهمیت دانسته وطبق خاطره ایشان،خمینی به رفیقدوست امر کرده که دیگر وجوهات و رد مظالم خود رابه آیت الله منتظری ندهد!
ری شهری در همان سخنان فوق الذکر،بطور غیرمستقیم سخن #دکتر_شریعتی که گفته است:«ازبددفاع کردن تانفی کردن راهی نیست»رادرمورددفاع بدازولایت فقیه متذکر می شود!
حال سخن وسوال این است که صرف نظرازصحت وسقم خاطره ی رفیقدوست (وبرفرض صحت)نظرفقهی وشرعی واهمیت استراتژیک آن میهمانی ومسلمان وغیرمسلمان بودن میهمانان واحتمالات دیگر راایشان درنظر گرفته واین خاطره رانقل کرده اند؟
گفتنی ست،خمینی تاهمان اواخرفوت،ازابتدای انقلاب وتازمان مرگ مهم ترین ارجاعات حکومتی وشرعی وفقهی وازجمله وجوهات مربوط به خودرابه آیت الله منتظری محول کرده اند.چگونه است،فردی که فاسق است را نماینده خودمی کند؟!!
آیادراین نقل وقول وخاطره،کذاب بودن این دوشخص معلوم نیست؛وآیاخاطره ونقل آنهابد دفاع کردن ازخمینی وموجب ریختن آبروی وی وبی اعتبار کردن ایشان نشده است؟!
فاعتبروایااولی الابصار
۲۸آذر۱۳۹۶
https://t.me/shoorijezehmohammad

آیت الله منتظری درکتاب«مبانی فقهی حکومت اسلامی»ج(4)ص(383) می نویسد:
«آنچه که به مامورین اطلاعات جایزوبلکه واجب است که درآن زمینه تحقیق و تجسس کنند،عبارتست از شناسایی و کشف دشمنان نظام اسلامی که بر ضد اسلام و مصالح عمومی فعالیت مخفی می کنند…».
«محمدی ری شهری»وزیراسبق«واجا»درکتاب خاطرات سیاسی خود(چاپ سوم)انتشارات«موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی»درص(26) می نویسد:
«بعدازتاسیس وزارت اطلاعات درسال 1363واحدهای مختلفی که به عناوین گوناگون مشغول فعالیت های اطلاعاتی وتلاش برای حفظ امنیت کشوربودندموظف به انتقال تجارب ومدارک خودبه وزارت اطلاعات شدند.یکی از این مراکزواحداطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودکه اطلاعات مهم وباارزشی از جمله درباره«مهدی هاشمی»داشت.واحداطلاعات سپاه مستقیما ازسوی حضرت امام مامور مراقبت از مهدی هاشمی شده بود».
آنطور که ایشان در این کتاب از رئیس وقت واحد اطلاعات سپاه وبه نقل از خمینی می نویسد،بدون هیچ محکمه وبراساس پیش فرض هایی که مخالفان آیت الله منتظری به خمینی می دادندوذهن ایشان را به سمت دلخواه خود هدایت می کردند(وازجمله آنها،سید احمد خمینی)،باید قلع و قمع می شدیم!
ایشان در همان کتاب،ص(28)از خمینی نقل می کند که خطاب به رئیس وقت واحد اطلاعات سپاه می گوید:
«در مورد فعالیت اینها(مهدی هاشمی و جریان او)کنترل داشته باشید.وآنهارا زیر نظرداشته باشید.این ها باید قلع وقمع شوند».
واین بود که من قبل ازدستگیری وبازداشت وزندانی شدن در سال 1365،مواجه می شدم با سرقت از وسیله نقلیه ام،وجابجایی آن در مکانی که پارک می کردم و نصب شنود وکنترل،حتی درمنزل.
گویی دشمن قهار وپیچیده وسرسختی گیرآورده بودند که همین شگردها (سرقت،شنودوکنترل)را همین تاالان ادامه داده ومی دهند!
وقتی نخواهی «عمله»،«پیاده نظام»و«سربازگمنام»آنهاشوی،–بدون آنکه مجبورشوند مسئولیت اعمال شنیع خود رامثل عریان شدن جنایت قتل های زنجیره ای بپذیرند-بایدلِه شوی وبه هر نحو ممکن از همه حقوق ابتدایی یک شهروند معمولی هم محروم،تاهمراه با سیاست وقت کشی طرف مضمحل و از حیّز انتفاع بیفتد!
من وقتی دراسفندسال1366برای مداوی پزشکی اززندان واز آقای محسنی اژه ای(بازپرس وقت آنزمان،ومعاون اول رئیس قوه قضائیه این زمان)مرخصی گرفتم که بعداز مداوا باصطلاح مورد عفو قرارگرفته وآزاد شدم،برای امرار معاش دو مرحله به شغل «مسافرکشی»روی آوردم.
یک مرحله قبل از تاسیس روزنام سلام ومرحله دیگر بعداز تعطیلی روزنامه سلام.
مرحله اول طولانی تر ومفصل بود که شرح آنرابه وقت دیگر موکول وجای دیگر وکتابی مستقل(بنام دوران مسافرکشی)وعده می دهم.امادر مرحله دوم که من پس از تعطیلی روزنامه سلام باز دوباره به زندان رفتم و بیکاری سراغم آمد،مسافرکشی کردم.ودر این مرحله همچنان هجمه های مکرر سربازان گمنام دولت سایه بر زندگی ام (تا همین الان)ادامه پیداکرد…
ازجمله دستکاری در سیستم ترمز؛که بارهااتفاق افتاد وبا هوشیاری به موقع خودم مانع بروز تصادف ویاحادثه می شد.
یاسرقت های متناوب از وسیله نقلیه،که آشکارامعلوم بود از ناحیه ای ویژه، سارق پشتیبانی می شده است.
مثلا در کوچه ای ماشین رو (که منزل آنجا بود)ورفت وآمد تانیمه های شب هم ادامه داشت و درصدمتری کوچه هم (روبرو و بَرخیابان)دکِّه کلانتری قرارداشت، جناب دزدبتواندبیایدازکاپوتی که آنرا با زنجیرقفل کرده ای،دلکوی وسیله نقلیه ات را بدزدد،شاهکاراست والله!!
این امر میسور نبود مگرآنکه شاه دزدوشاه کلیدازجناب دزد حمایت می کرد!
یا جریمه های متعددو حمل با جرثقیل به پارکنیگ با حضور خلق الساعه سرباز گمنام اداره راهنمایی ورانندگی؛گویی که انتظارآمدنم رامی کشید…
وازجمله برخوردی که دوتن از همین سربازان این اداره(والبته هدایت شده و استخدام شده دولت سایه)درهنگام عبور از طرح ترافیک بامن داشتند ومنجر به ضرب وجرح وشکایت من از آن دو شد.
من طبق اعلان رسمی «انجمن صنفی روزنامه نگاران»در بولتن داخلی شماره(36،آذرودی1381)خود مبنی بر اجازه ورود با کارت انجمن به محدوده طرح ترافیک،همیشه درحال تردد بودم وهیچ ایراد و اشکالی هم نمی گرفتند و حتی جریمه همه نمی شدم.اما این بار وباحتمال زیاد(وقتی قرائن بعدی راکنار هم بگذارید)با یک نقشه از پیش فرض شده مواجه شدم. وآن پیوست کردن کارت انجمن صنفی روزنامه نگاران به برگ جریمه بجای گواهینامه وضرب و جرح اینجانب توسط این دوسرباز.که وقتی برای رسیدگی به کلانتری محل رفتیم بجای آنکه به شکایت من رسیدگی کنند،آنهاشاکی شدن که کلاه ما به خیابان پرت شده وشما به کلاه نظام توهین کرده ای!!(دقیقا عین این جمله را بکار بردند وکلا بجای رسیدگی به شکایت من موضوع رسیدگی به شکایت آنهاشد)!
همان موقع قبل از ورود به کلانتری برای رسیدگی به شکایت،وسیله نقلیه ازهمان کلانتری آمد ویک فردی که لباس شخصی هم داشت از آن بیرون آمد و بعداز چند کلمه صحبت کوتاه با من،به من گفت:«گردن کلفتی می کنی»؟که گفتم:«گردن ما کلفت نیست تازه ازموهم باریکتراست»!
همانجا متوجه شدم سناریویی ترتیب دا ه اند…
تاآخرین وقت اداری با وضعی شنیع همراه بادست بند زدن دست اینجانب به دست اراذل واوباشی که درکلانتری بودند وآوردن ما در منظر عمومی وحمل باوسیله نقلیه عمومی برای رفتن به دادگاه از جمله این سناریو بود.
سناریویی که مشابه وقیح تر وشنیع تر آن بازهم در سالهای بعد در موضوعی دیگر تکرار شد و حتی منجر به یک شب بازادشت در کلانتری بازار…
آخر الامر در دادگاه کذایی،با اخذ یک دستخط کتبی همراه با گرفتن آدرس محل کارمبنی بر آمدن به دادگاه!(آنزمان در روزنامه الکترونیکی مرکزپژوهش های مجلس -که کارم مصاحبه تلفنی بانمایندگان وغیر نمایندگان در مورد مصوبات مجلس بود-کار می کردم)،آزاد شدم.
اما این ماجرا با فرستادن بارها وبارها احکام جلب(نمونه ای از آن پیوست است) به محل کاری که دیگر محل کارم نبود ومن بی خبر بودم،اینگونه مرا در ناامنی رفت وآمد قرارداده بودند.
نکته باریک تر ازموی این اتفاق برخورد خنثی وبی اثر وبی خاصیت «انجن صنفی رورنامه نگاران» با این حادثه بود.اینجاکه می بایست دقیقااز حقوق صنفی من حمایت می کرد وسیاسی هم نبود،باارسال نامه ای که حتی منجربه بدتر شدن شد،کارراسختر کرد.
انجمن صنفی روزنامه نگاران دراین سالهابه اشاره دولت سایه(درباره انجمن خواهم نوشت)برای اینجانب هیچ اقدامی نکرد؛حتی وقتی که پس از تعطیلی روزنامه سلام دستگیر وزندانی شدم.
اینجاهم دبیر وقت انجمن(حسین باستانی)کارشناس فعلی بی.بی.سی و از نظرمن کارشناس «دولت سایه با ارسال نامه ای به اداره راهنمایی موضوع را پیچیده تر کرد.وبگمانم صددرصدبا غرض وعمدهدف دار انجام شد؛که بازهم دولت سایه ازاین بازی نتیجه دلخواهش را نگرفت…
همچنین از همه این بازی های دولت سایه-که ملموس تر و محسوس تر بود-فرستادن برگ جریمه توسط عکس گرفتن از دوربین های چهارراه به منزل توسط پست بود!
این تکنولوژی که آن موقع اصلا راه نیفتاده بود(حدودا14سال پیش)چگونه بود که برای من اجرایی اش کرده بودند!؟!
الان رانمی دانم(چون وسیله ندارم)اجرایی هست یانه؟!!
من رسما ازاداره راهنمایی (باپیوست کردن مستندات)شکایت کردم وادعای خسارت؛و لی هرگز این شکایت رسیدگی نشد..
درحقیقت مسافرکشی ما این شده بود که یک ریال که درمی آوردیم 10 تومان به ما ضرر وخسران وارد می کردند!(به کمک دزدهای گمنام !!)والخ…
مبرهن و معلوم است همه این اتفاقات-که فقط بخشی از آنرااینجا بازگوکرده ام-سرخود وهمینطوری وطبیعی رخ نمی داده است.قلع وقمع باید همچنان ادامه داشته باشد…
آیت الله منتظری در همان کتاب،نکات مستدل متعدد در باره کیفیت و چگونگی واحد اطلاعاتی نظام مکتوب کرده اند،از جمله نوشته اند:
«هدف موسسات امنیتی وموجوددرکشورهای جهان برمحور حفظ و حراست حکام بویژه شخص اول ورئیس کشور خلاصه می شود،وفقط برای تحکیم سلطه و قدرت آنان کوشش می کند و به چیزی جز این،مانند موازین اخلاقی وشرعی اعتنایی ندارند.دستگاه امنیت و استخبارات حکومت اسلامی باید در همه مسائل مقیّد و متعهد به ملاکها ومعیارهای اخلاقی و شرعی باشد.چون همانگونه که پیشتر گفته شدهدف ازتاسیس آن جز حفظ اسلام،کیان مسلمین و نگهداری نظام عدل و انصاف چیز دیگرب نیست»(ص400،ج4).
اماوقتی«واجا»این کتاب رادردانشکده اش تدریس می کرد،فقط «لااله»آنرا خواند ودیدو«الاالله»آنرانخواست ببیندوبخواند.اینطورشد که از این وزاتخانه امثال«سعید امامی»هاوبازجویی هایی بیرون آمدکه شماشخصیت«متعبّد»،«مؤمن»و «مقدَّس»و«مقیَّد»به قیودوآداب شرعی واخلاقی شان را در فیلم بازجویی از همسر«سعید امامی»می بینید…فاعتبروایااولیالابصار.
تاشماره بعد…
محمد شوری (نویسنده وروزنامه نگار)
20آذر1393

برای دیدن مستندات و عکس های مرتبط به فیس بوک اینجانب رجوع شود.اینجا:
https://www.facebook.com/mohammad.shorijeze
مقالات اندر احوالات من

سربازان گمنام امام زمان،لقب و عنوانی ست که خمینی به بازجویان و مامورین امنیتی و اطلاعاتی داد.
آیت الله منتظری،در کتاب جامع چند جلدی خود پیرامون چگونگی حکومت اسلامی تحت عنوان «دراسات فی ولایه الفقیه وفقه الدوله الاسلامیه»باعنوان فارسی:«مبانی فقهی حکومت اسلامی»ترجمه وتقریرابوالفضل شکوری، ج4 در فصل احکام استخبارات و کسب اخباردربیان اینکه مامورین امنیتی واطلاعاتی باید چه ویژگی هایی داشته باشند،می گوید:
«چنانکه بارها گفته ایم عمل مراقبت وتجسس یک عمل حساس وخطیرمی باشد.برای اینکه باحریم مردم وآزادی های مشروع آنان تماس مستقیم دارد.روی این اصل جایز نیست برای تصدی این شغل استخدام منصوب شودمگرکسی که خردمند، باهوش، ومورداعتماد و موثق،متعهدوملتزم به احکام وموازین شرع مقدس اسلام،عارف واشنا به حلال وحرام،نسبت به مردم خوش برخوردومهربان ونسبت به اسرارمردم امین وحافظ بوده وباشد.وازتحقیروکوچک بینی مردم بپرهیزد و در خواری آنان نکوشد.بویژه درباره افراد وشخصیتهای خوش سابقه وسرشناس با وقار،متانت وادب برخوردکند.ودرباره همه افرادواعضای جامعه و کسانیکه سر و کارشان باآن شخص می باشدخالی از حقدوکینه و حسد و رشک باشد». (ص382).
امااین سربازان گمنام چه کسانی هستند؟
(درقسمت های آینده بیشتردرموردآنهاخواهیم نوشت).
اماازمیان این همه سربازان گمنام(که درهمه جاهستند وبرخی هم مخلص) آنهایی سواربرکارندکه ماتعدادی ازایشان رادرفیلم بازجویی از همسرسعیدامامی و همکاران خودشان می بینیم.آنقدرمشئمزکننده است که آدمی درتنهایی و خلوت خودهم که آنراببیند،شرم می کند!…
خمینی درموردحفظ نظام ج.ا.ا،گفته است:
«حفظ نظام ازاوجب واجبات است،ولوبه ترک نماز،روزه،حج وواجبات دیگر».
یعنی همان«هدف وسیله راتوجیه می کند»که «ماکیاول»آن رابه زمامداران توصیه می کند!
منشااختلاف خمینی و آیت الله منتظری از همینجاست.ایشان می گوید:
«ماانقلاب کردیم تاارزشهای انسانی واسلامی برجامعه عملی شود،نه آنکه بخاطرنظام،همه ارزشهاپایمال».(بدین مضمون).
ششم مهرماه سال 1366،«سیدمهدی هاشمی»نماینده آیت الله منتظری در امورنهضتهای آزادی بخش واخوی دامادایشان،به حکم دادگاه ویژه روحانیت، اعدام شد.
فردای آن روزنگهبانهای زندان مراباچشم بند،به اطاقک بازجویم بردند.روی زمین برروی موکت نشستم.
بازجوبه من گفت:سیدمهدی اعدام شد.
گفتم:یک دستی می زنی!
گفت:نه این هم روزنامه اش!
گفتم:شایدساختگی باشد!
گفت:زنگ بزن منزل.
زنگ زدم و اعدام وی تائیدشد.بلافاصله گفتم حق او اعدام نبود.
وی گفت:ایشان مفسدفی الارض بود!
بازجویم را همیشه باچشم بند ملاقات می کردم.والبته گه گاها،اززیرآن یواشکی صورتش را (نه کامل)دیدمی زدم تادرخاطرم بماند.حالاوقتی روح الله حسینیان را می بینیم،یادبازجویم می افتم.چقدربه اوشباهت دارد!
روح الله حسینیان،ازطلاب مدرسه حقانی،که ازهمان سال نخست انقلاب درحوزه های امنیتی لنگرانداخته ودرحال کنگرخوردن تابه الان است.ازمهره دولت سایه.
من بارهادرجاهای مختلف اززبان افرادی خاص شنیدم:«کسانی که آمدن مک فارلین راافشاکردند،حکم شان اعدام بود».
اکنون وقتی می بینم پس از25سال ازهمه حقوق اجتماعی(شغل وغیره)محروم شده ومجوز به کتابهایم نمی دهند یااگرچاپ شد محترمانه توزیعش نمی کنند، می فهم که چراآنروزبازجومرانزدخودآورد واین خبرراداد…
من(والبته به کمک دوستان واخبارواطلاعات بدست آمده)قبل از دستگیری اما در 6آبان1365،اعلامیه ای نوشتم باعنوان:
«چراملاقات های فقیه عالیقدر لغوشد»
زیراعلامیه عنوان«گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران راداشت»
درآن جا نوشتم:«طبق اخباررسیده ازبعضی ازمسئولیت وچه یک سری مطبوعات اروپایی ملاقات دکترنجف آبادی!(محمدعلی هادی نجف آبادی،نماینده تهران)با«رابرت مک فارلین»مشاورامنیتی ریگان برسرحل مساله جنگ،یاملاقات مخفی و…»
اما آنچه محسن هاشمی به همراه حبیب الله حمیدی در کتاب:«ماجرای مک فارلین »می نویسد:«پس ازآزادی یکی از گروگان ها درابان 1365دربرخی دانشگاه هااعلامیه هایی ازسوی دفترتحکیم وحدت درمحکومیت برخی مراودها با آمریکامنتشر شد»!
و یا نقل سخنرانی هاشمی رفسنجانی هم در 13 آبان.
و یا عکس العمل برخی نمایندگان وابن الوقت ها(که در اصل درجهت مخالفت با میرحسین موسوی بود)به نفع خود برای استضیاح وزیر اطلاعیه دادندکه باسرکوب وانتقادشدیدخمینی مواجه شدند»
نمایندگانی که رد پای حزب زحمتکشان بقایی وآیت رادرمیان آنها می بینید!
همه این عکس العمل ها مال بعداز انتشار آن اعلامیه ای بود که توسط ما افشاگری شد و هم چنین توزیع.اما دربازتابها ازآن هیچ یادی نمی شود وتمام قدقصد انکارآن را دارند…
تا بعد…
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
5مهر1393

برای دیدن مستندات و عکس های مرتبط به فیس بوک اینجانب رجوع شود.اینجا:
https://www.facebook.com/mohammad.shorijeze
مقالات اندار احوالات من

تاوان 444 روز
وقتی انقلاب57 در22بهمن،متولدشد،آبستن بود.
9 ماه بعدفرزند نامشروع معجونی ازگروه ها و افراد ناهمگون،متناقض ومتضاد، در 13آبان 1358بدنیا آمد،خمینی به فرزندی آنرا قبول کرد و «انقلاب دوم» را بر وی نام نهاد!
444روز با لقمه حرام،گوشت وپوستش شکل گرفت.
دورباطلی از زایش نامشروع،تولید مثل شد:
صدورانقلاب،8سال جنگ،ترور و تسویه سیاسی،تحریم،انرژی هسته ای حق مسلم ماست!و…
مردم وانقلاب57،تاهمین الآن تاوان تله اشغال سفارت آمریکادرتهران رامی دهند.
حرکتی(شایدمیمون)و(سمبولیک)که بایک روز و چندساعت می بایست خاتمه پیدامی کرد،باهدایت ونقشه(شایدازپیش ترسیم شده)444روززمان بُردوهمان، سرآغازتسویه حساب دربازی سیاست(بدلیل اختلافات قدیمی در قبل ازانقلاب)، و بدست آوردن قدرت سیاسی شد.
13آبان1358،سفارت آمریکادر تهران توسط چنددانشجو و غیر دانشجو(که بعد نام«دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»رابرخوردگذاشتند)سقوط وکارکناش به گروگان واموالش غصب شد.
اولین کلنگ گروگان گیری و اولین خشت کج،انقلاب57را تا ثریا بُرد کژ!
«دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»-علیرغم تکثروانشقاق فکری وعملی که بین آنهادراین سالهابوجودآمد-همچنان درپُستهای حساس مدیریتی،وحرفه های امنیتی،اطلاعاتی،نظامی وانتظامی و نیزمطبوعاتی،کم وبیش حضوردارند!
هرانقلاب که تغییر ماهوی درساختار راخلق کند،بی شک در یک سال وشاید 3سال نخست،با ناهمگونی در اداره واحد مدیریت روبروست.و هنگامی که آنرا هم ایدئولوژیک کنیم،ماهیت جهت دار آن،اختلاف و شکاف را خود جوش می آفریند و در صورت فقدان مدیریتی پاک وصحیح،سریع شکننده خواهد شد؛ و شکست انقلاب 57 هم با تولد«انقلاب دوم» آغاز شد.
می پذیریم که بلبشو و نوعی آنارشیسم خاصیت هر انقلاب است؛ که به اگر تصرف سفارت آمریکا در تهران هم با حُسن ظَن نگاه شود،پاسخی است به مطالبات مردم ایران به سالها مداخلات آمریکا دراین سرزمین؛اما444 روز کِش دادن وگِره زدن آن به انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی جمهوری خواهان (ریگان)ومعامله(درواقعه مک فارلین)وادامه همان روند تا الان با گِره زدن توافق(و عدم توافق)هسته ای به انتخابات در آمریکا(شاید بازهم جمهوری خواهان)!نه تنها«انقلاب دوم»مردم ما نبود،بلکه افتادن درتله ای بود که همان آمریکای امپریالیست جهانخوار در پی بدست آوردن و حفظ امنیت و منافع ملی خود در سراسرجهان،توسط زُبده ترین کارشناسان سیاسی،فکری و نُخبه خود دائم در حال کار کارشناسی ست!
وقتی به رویدادهای همان سال تولد«انقلاب دوم»نگاه شود،متوجه می شوید هنوز سخنی(باشدّت وجهت دار)درمورد«صدورانقلاب»*نبود.تصرف سفارت آمریکا درتهران، کلنگ«صدور انقلاب»زد و علاوه بر این،آنرا حکومتی هم کرد!و با شروع «جنگ»آتش آن راافروخته تر و دامنه راگسترده تر…
ترور،خودی و غیرخودی شدن نیروها همه زائیده همان«انقلاب دوم»است.
وقتی اسنادسفارت(اگرهمه آنراحمل برصحت کنیم!)فقط درراستای سقوط دولت «بازرگان»وافشاگری برعلیه افرادی خاص بیرون کشیده شد؛و در مَحکمه ای که قاضی آن،شور وهیجان بود؛مردمی که هیچ چیز نمی دانست و فقط اعتقاد وباور ماورای الطبیعه غیبی قلبی فرهنگ دینی سنتی اش آنرا معتقد کرده بود که عکس خمینی درماه است…به قضاوت نشست!
بعدازهرجنگی فاتحین به تقسیم غنایم می پردازندو هر که در این فرایند تدبیرش (باضافه تدابیرماکیاولیستی هدف وسیله را توجیه می کند)گرفت،غنایم بیشتری می برد.
انقلاب57 پیروزی مردمی بود برسلطنت فردی وخودکامه برسرنوشت کشور؛اما این مردم نمی دانستندچه می خواهندوچه بایدبکنندوچه بگویندوچه شعار بدهند؛ازبلندگوهرصدایی که زورش بیشتربود،همانرا انعکاس می دادند؛واین چنین توی دهان مردم انداختند که بگویند:چه می خواهند و چه باید بکنند!
هرکه کاردش تیزتر،بُردش بیشتر!
سفارت که به تصرف درآمد،تدابیرماکیاولیستی درتهییج مردم،آنچنان کاردش تیز شد که توانست همه را به خیابانها بکشاند و برعلیه آمریکا وسیاست های امپریالیستی و غیره اش فریاد بزند!
ازافراددرجه یک حکومت ونظام،تنها«آیت الله منتظری»باشجاعت تمام اقرار کرد:
«حادثه اشغال سفارت اشتباه بود»!
«انقلاب دوم»مثل خُوره به جان درخت انقلاب 57افتادوچون موریانه،ساختار دمکراتیک آنرا که دردوکلمه«استقلال»و«آزادی»هویت پیدامی کرد،به«استبدادو بَردگی مدرن»تبدیل کرد!
درحاشیه:
*«صدور انقلاب»باتصرف سفارت آمریکا درتهران علنی و درادامه،توسط برخی درمعامله وبازی سیاست،مسخ و استحاله شد.
برخی جهت داروبامنظورو نیّت خاص،«صدور انقلاب» را مُضرترین مَفسده انقلاب 57 می دانند و با این کُبرا،که صُغرای آنراهم«محمد منتظری»و«سیدمهدی هاشمی»به رهبری«آیت الله منتظری»،سپس نتیجه گرفته اند که همه بدبختی وفساد بعد از این،ناشی از آن است!
درحالیکه این صغری و کبری از اصل معیوب است!
درست است که«محمدمنتظری»وبرخی دیگر،بدلیل آشنایی وسابقه تاریخی(قبل از انقلاب)، درپروسه صدور انقلاب فعالیت بیشتری از خود نشان دادند و همین نیز خودخاصیت ایدئولوژیک بودن انقلاب بود،ولی این شور و هیجان کاذب و غیر کاذب بعداز تصرف سفارت آمریکا بود که همه را و از جمله مرحوم«محمد منتظری»را به واکنش هایی(وگاه شاید غیر واقع بینانه) وادار کرد!
وگرنه«محمدمنتظری» عمرش کفاف نکرد که الآن بشود قضاوت سرراست کرد!همینطور، جانشین وی،«سیدمهدی هاشمی»(ازنزدیکان آیت الله منتظری)-که خودجزو فرماندهان عالی سپاه پاسداران بود-که باتاسیس«واحد نهضت های آزادیبخش»درسپاه می خواست به پروسه صدور انقلاب بپردازد!اماهمان تضادها،مناقشات سیاسی وتسویه هاوحساسیت های پس از تصرف سفارت،و شروع تقسیم شدن نیروها به «خودی» و«غیر خودی»،به ایشان هم زمانه وفا نکردوجانش راهم حتی درهمین راه ازدست داد!و این مجلس شورای اسلامی بود که وارد این بازی می شود،و در این بازی تصیمم می گیرد«واحد نهضتهای آزادیبخش»سپاه رامنحل و همانرا(ونیروهای آنرا)در اختیار واحد«روابط بین الملل سپاه»به ریاست«محسن میردامادی»(از اعضای دانشجوی مسلمان پیرو خط امام ونیروی تصرف کننده سفارت) قرار دهد!
در واقع پروسه«صدور انقلاب»از سال 62 دیگر در دست طیف وابسته به آیت الله منتظری نبود و فقط تا سال 65 یک شیر بی یال وکوپالی که همه آن در یک موسسه انتشاراتی جمع شده بود،فعالیت نه چندان رسمی می کرد!(که همه آنهم تحت الشعاع جنگ عراق با ایران قرارداشت)!
از این جا به بعد پروسه«صدور انقلاب»دراختیار حکومت و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و سپاه پاسداران می باشد.
با قلب این استراتژی،سرنوشت صدور انقلاب و مبارزه با امپریالیسیم و صهیونیزم و مثل آن،به دست افرادی چون«سعیدامامی»می افتاد؛وتمامی معاملات پنهانی مثل«جریان مک فارلین» و باقی قضایا،که تا الآن«دایه های مهربانتر از مادر»و«ابن الوقت های انقلاب»؛تمام توانشان در مبارزه با آمریکا!!را به«توافق نرسیدن» در مو.ضوع«انرژی هسته ای»گِره زده اند!
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
13/ آبان/ 1393

#محمد شوری,#13آبان58,#مهدی بازرگان,#سفارت آمریکا درتهران,#محسن میردامادی, #سیدمهدی هاشمی,#آیت الله منتظری,#صدور انقلاب,#محمد منتظری,#لانه جاسوسی, #خمینی,#سپاه پاسداران,#سعید امامی,#انرژی هسته ای,#انقلاب دوم,#انرژی هسته ای,#مک فارلین,#جمهوریخواهان,#حزب دمکرات,#دانشجویان مسلمان پیرو خط امام, #444روز,#امپریالیسم,#انقلاب57

چند سال پیش (سری اول)

چند سال پیش (سری اول)
در 10 شماره نقبی زدیم به تاریخ گذشته،ازحوادثی که منجر به انقلاب شدو رویدادهایی که در تاریخ انقلاب بهمن 57 بوقوع پیوست.
دیدگاه واطلاع و حضور نویسنده در قبل و بعدازانقلاب در انتخاب موضوع و ترتیب وگزینش ها دخالت داده شده است.سعی ما در استقلال، بی طرفی و امانت داری است.
مجموعه ده شماره چند سال پیش در اینجا تقدیم خوانندگان می شود.
محمد شوری(نویسنده و روزنامکه نگار)
https://www.facebook.com/mohammad.shorijeze
shorijezehmohammad.journalist@gmail.com

پایان اسفتد92
چند سال پیش(1) روزنامه آیندگان توسط دادگاه انقلاب توقیف شد.
20مرداد سال 1358روزنامه بامداد:
روزنامه آیندگان توسط دادگاه انقلاب توقیف شد.
انتقاد شدید سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از روش مطبوعات:سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در بیانیه خودنوشت:«ما از عمل قاطع دادگاه انقلاب حمایت می کنیم.این به گمان ما عمل صحیحی بود که با تاخیر انجام گرفت.نقش مطبوعات و اثرات آن بر جامعه نیازی به تشریح ندارد.نشان دادن چهره های گوناگون ضد انقلاب نیز که اینک از هر سوی بگونه ای رخ می نماید برای ملت رنجدیده و هوشیار ما که کمر زیر بار ضریه های خیانت و توطئه تاکرده است واکنون دشمن را در هر چهر های می شناسد دیگر جلوه ای ندارد…مزدوران قلم بدست،فرمان های خیانت وخدعه را برخون شهیدانمان نگاشته ووقتی دیدندآزادی بیش از آن است که گمان می برند خود کانون توطئه و مرکز ثقل تحریک ها وتشنج ها شدند…روزنامه آیندگان یکی از نمونه های کامل ومشخص این ارگان ونطفه ای حرامزداه بود.نطفه های حرامزاده ای که از پیوند نامشروع وخیانت آلود چپ وراست بوجود آمد وبرعلیه انقلاب اسلامی که می خواهد و می تواند مستقل از هر جهت راه نجات انسان را بنماید براه افتاده اند…مدارک روشنگر و غیر قابل انکاری که از سوابق این روزنامه وگردانندگان دست نشانده آن توسط دادگاه انقلاب ارائه شده نیازی به بحث ذوباره ندارد.تکیه ما بر ادامه این عمل انقلابی است.».
21مردادسال 1358:روزنامه بامداد نوشت:سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فردا مردم را به راهپیمایی علیه آیندگان دعوت کرد.
22 مردادسال 1358:وزیرارشاد:دکتر میناچی:روزنامه های داخلی همان تهمت هایی را بما می زنندکه مطبوعات خارجی می زنند.لایحه مطبوعات برای آزادی نویسندگان ومطبوعات متعهد است …».
30مردادسال 1358:روزنامه بامداد:بدستور دادستان انقلاب اسلامی تهران 26 روزنامه ومجله توقیف شد.از سوی دادستانی دادسرای انقلاب اسلامی تهران با انتشاراطلاعیه ای تعداد 26 نشریه به شرح زیر توقیف شدند:
خلق،پیکارفکارفمردم،کارگر،طوفان،بهلول،حاجی بابا،آهنگر،مش حسن، آزاد، وحدت،بختک،امیدایران،تهران مصور،آرمان،جوان،یولداش،آذربایجان،چه باید کرد، تهران،صدای میلیون آزادی،گزارش روز،وجوشن.
چند سال پیش (2)
نهم دی ماه سال 1358،روزنامه بامداداز قول موسوی خوئینی ها نوشت.
موسوی خوئینی ها در ارتباط با سناد لانه جاسوسی طی یک سخنرانی گفتند:
«در افشاگری ها با اشخاص سر جنگ ندارند واین چه سخن بیهوده ای است که بعضی از نویسندگان گفتندباید ابتدا اسنادبه مراجع صلاحیت دارتحویل داده شودوآنها بررسی کنندتا اگر مصلحت بود افشا گردد. کدام مصلحت؟سوال ملت ایران امروز این است این همه اسنادی که در مرکز اسناد ساواک ایران وجود داشت کدامیک برای ملت ایران افشا شد؟
از سوی دیگر آیا افشای جریانات انحرافی سیاسی ،مبارزاتی در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود؟مگر اشخاص را می خواستند محاکمه کنند که به دادگاه ار جاع شود؟
مگر بحث محاکمه اشخاص است که دادستان انقلاب رسیدگی بکنند… چقدر پرده پوشی؟چقدر مخفی کاری کردن حقایق؟تا چقدر ملت را بی خبر ازاین واقعیت ها نگاه داشتن؟
دانشجویان صادقانه تصور می کردند و تصور می کنند که بایداین اسناد را درمعرض دید و نگاه ملت قرار دادتا ملت قضاوت کنندحالا اگر ملت ایران معتقد است این اسناد نباید افشابشود، افشا افشا نمی کنند! ولی این مردمندکه فریاد می زنندد باید افشا گردد،باید افشا گردد!….
ما نمی خواهیم کسی رازندانی کنیم که چرا تو از امام بدت می آید،ما می خواهیم به ملت به گوئیم که این آقای روشنفکری که ازشما بدش می آید،آمده پیش کاردار و پیش جاسوس سیا درد دل می کرده است.این دیگر دادستان انقلاب نمی خواهد .اگر ملت درباره یک چیزی قضاوت کرد کدام دادگاه حق دارد برخلاف قضاوت او قضاوت کند!
یازدهم دی سال 1358،روزنامه بامداد از قول مهندس مهدی بازرگان نوشت:
بازرگان در پاسخ به موسوی خوئینی ها:
جناب آقای موسوی خوئینی!جنابعالی روز شنبه 8دی در اجتماع برابر سفارت سابق آمریکا بااشاره به افشاگری های دانشجویان پیرو خط امام و عنوان کردن سیاست گام به گام،به کنایه و واضح نهضت آزادی ایران را مورد اتهامات ناروا وحملات بی محابا قراردادید.
حقایق وواقعیت ها طوری است که دوستان نهضت واینجانب می توانیم جواب رسا به اظهارات شما ودیگران بدهیم ولی بنا به مصلحت مملکت وانقلاب از حق دفاع مشروع صرف نظرکرده به سوال ذیل اکتفا می نمایم:آیا آمریکا ودشمنان داخلی از سیاست بقول جنابعالی گام به گام بیشتر شادمی شوند یا از اینکه سازندگان ودست اندرکاران انقلاب اسلامی در حساس ترین روزها به جان یکدیگر بیفتند؟
خدا عاقبت ما را بخیر کند!
چند سال پیش(3)
15دی سال1377،اطلاعیه «واجا»:
«برخی از افراد خودسر و كج انديش وزارت،(!)دست به چنين جنايتی زده اند».
1
(روزنامه کیهان،9آذر،سال1377)؛حسین شریعتمداری:

«حتی در دورترین نقاط ذهن نیز نمی توان این توهُّم را جای دادکه عاملان قتل فروهر از نیروهای انقلاب بوده اند.واساسامنطقی نیست که نیروهای انقلابی دست به اقدامی علیه انقلاب بزنند!بلکه به وضوح می توان گفت که عامل یا عاملان قتل در یک برنامه حساب شده وبا هدف بدنام کردن نظام ونیروهای انقلابی،برای دست زدن به این اقدام زشت ماموریت داشتند.وحتی با قاطعیت می توان گفت که عاملان قتل، باشخص فروهروهمسرش نیزدشمنی نداشته اندوفقط درپی یک ماموریت علیه نظام و انقلاب وارداین ماجراشده ونقش مامورمعذوررابازی کرده اند.
اکنون سوال این است که چرابرنامه ریزان این قتل،مقطع زمانی حاضررابرای این اقدام زشت انتخاب کردند؟آمریکابعدازناکامی هیات 13نفره وخروش مردم علیه این هیات وبرنامه های پشت پرده آن بایستی به ایجاد یک «حادثه موازی»دست می زدکه از یک سوی افکارعمومی راتحت الشعاع قرارداده وازتوجه به ماجرای مرموزهیات 13نفره آمریکایی منصرف کندوازسوی دیگرنیروهای انقلابی رامورد اتهام قرارداده وخروش آنان علیه حضورهیات 13نفره راخروش افرادی بی منطق،آدم کش وتنگ نظرجلوه دهند.
…بعضی ازافرادوجریان هاازجمله آقای حجتی کرمانی درموردقتل داریوش فروهروقتی سخن می گویندومطلب می نویسندکه گویی قتل این دونفربدست ماموران ایران صورت گرفته است.ودقیقاهمان خطی رادنبال می کنندکه رادیوهای بیگانه ودشمنان انقلاب القامی کنند.(همان.10آذز1377).
2
هفته نامه آبان(7آذرسال1377):
گروهی باعنوان فدائیان اسلام ناب محمدی(مصطفی نواب)مسئولیت حمله به 13گردشگر آمریکایی رابرعهده گرفتند.
روزنامه خرداد(30آذرسال1377):
«دراطلاعیه گروه موسوم به فدائیان اسلام آمده است:«دشمن ذبون پس از شکست های خفت باردرهمه عرصه های نظامی،اقتصادی وسیاسی این بارباقلم های فاسد،مشکوک وضددین هجمه شدیدوناجوانمردانه خودرابه اصول حقه انقلاب اسلامی آغازکرده است واکنون شاهدیم که دربیستمین سال استقرارحکومت الله ودربرابرچشمان داغدارخانواده معظم شهدا،سرسپردگان خیانت پیشه داخلی درپوشش قانون وبانقاب قرائت های جدید از اسلام،تیشه برریشه حکومت الهی می کوبند».
دربخش دیگری ازاین اطلاعیه آمده است:«حالاکه سیاست پیشگان واداده داخلی باتساهل وتسامح وشعارقانونگرایی وتوسعه سیاسی ازافعی های سمی ونقابداربیگانه حمایت می کنندوبرخوردهای قاطعانه حکومت الهی،قوه قضائیه،مطبوعات مسئول ودردکشیدگان دلسوخته انقلاب، انحصارطلبی، افراطی گری،تریوج خشونت وتحدیدآزادی نام می گیرد،فرزندان دلیروغیرتمندملت مسلمان ایران خودآستین های همت وشهادت رابالازده اندوبااعدام انقلابی اولین گروه ازعناصرخودفروخته وکثیفی که خط دهنده تحرکات مذموم ملی گرایانه وهدایت گر جریان های مسموم دانشگاهی هستند دومین گام عملی رادرصیانت ازدستاوردهای عظیم انقلاب برداشتند».
درادامه این اطلاعیه آمده است:«اعدام انقلابی داریوش فروهر،پروانه اسکندری،محمدمختاری ومحمدجعفرپوینده اخطاروانذاری است کوچک به همه قلم بدستان مزدوروحامیان ضدارزش آنهاکه سودای بازگرداندن سلطه اجانب وخیال فاسد گسترش فسق وفجوررادرسرمی پرورانند».
3
(روزنامه صبح امروز،3/10/1377)؛رضاامینی(مشاوررئیس قوه قضائیه، هاشمی شاهرودی):
«ازدیدفنی این قتل هااعمال گروه تروریست فرقان وگروه منصوب به مهدی هاشمی را درادهان تداعی می کند.این قتل ها نمی تواند منشاء ویاحمایت خارجی نداشته باشد.دراین زمینه مسئولان کشورنیزمعتقدندکه این قتل ها،سازماندهی ومحاسبه شده انجام گرفته است.وی تاکید کرد:عکس العمل و حرکت برخی جوامع غربی ومطبوعات خارجی دراین مورد این باوررا تقویت می کندکه این قتل هاازسوی برخی کشورهای غربی وسازمان های خارجی وابسته به آنان انجام شده است».
4
(16آذر،سال137)؛نشریه آوا،ش83:
هفته نامه ارزش درشماره272خودباانتشارآخرین اطلاعیه گروه موسوم به فدائیان اسلام ناب محمدی،افشاگری های جدیدیباند سعیدامامی،معاون امنیتی علی فلاحیان راچاپ کرد».
«این اطلاعیه برملاکردن جنایات سعیدامامی وباندوابسته وصهیونیسم اوراکارهواداران آیت الله منتظری می داند.ودستگیری وزندانی کردن قاتلان روشنفکران ونویسندگان را بدلیل دخالت همکاران سعید امامی درپرونده سیدمهدی هاشمی اعلام کرده است».
در قسمی از این اطلاعیه خطاب به رئیس جمهوری آمده است:«بهوش باشیدتمام کسانی که درپرونده باندمهدی هاشمی دخیل بوده انداکنون هریک به نوعی مورد خشم وکینه مدافعان منتظری قرارگرفته اندومابهای سنگینی برای این فریادها واعتراض ها به سنگینی خون دل خوردن ها وتهمت وتحقبروزخم زبان شنیدن ویهودی شدن هاوتوظئه گربودن ها پرداخته ایم…».
5
(روزنامه فتح،16اردبیهشت،سال1379)؛سعیدحجاریان:
«مابعدازانقلاب چشممان را بازکردیم که ساواک منحل شده و17،28جریان اطلاعاتی در کشوربوجودآمده است.هرکناروگوشه ای یک تشکیلات اطلاعاتی وابسته به این کمیته آن بخش ازسپاه،ستادمبارزه با مواد مخدرآقای خلخالی،نخست ورزیری وخلاصه درجاهای مختلف تشکیلاتی اطلاعاتی دقیق وجود نداشت.کشورمحل تاخت وتازسرویس های اطلاعات خارجی شده.مااحساس کردیم ایران بهشت جاسوسان شده است».
6
(روزنامه کیهان،2اردیبهشت،سال1368)؛هاشمی رفسنجانی(خطبه نماز جمعه):افشای فعالیت های اطلاعاتی-نظامی بزرکترین شبکه جاسوسی سیادرایران:
«افراداین شبکه اطلاعات مربوط به کشوررادراختیارسیاقرارمی دادند.بزودی جزئیات اعتراف جاسوسان امریکا ازرسانه های گروهی به اطلاع عموم خواهدرسید….آنهایی که مصلحت بدانیم می آوریم ودرتلویزیون وبه شما نشان خواهیم داد…ازطریق این جاسوسان وزارت اطلاعات درسراسردنیا به مراکز مهم سازمان سیادست پیداکرده است…این مراکز بکلی ناامن است.آمزیکایی باهمه احتیاط هایی که می کنندبارهارودست خورده اند.ازداخل زندان واز داخل بازداشتگاه بامرکز سیا صحبت می شود وحرف هایی که ماموران ما می خواهندبه آنجا منتقل می شود…»!
7
روزنامه کیهان،6اردبیهشت،سال 1368:
«توسط نخست وزیرووزیراطلاعات،جزئیات تازه ای از عملیات شبکه جاسوسی آمریکا در ایران فاش شد.یکی ازوسایل کارجاسوسان این شبکه دستگاه فلزی کوچکی بوده که پیام های رادیویی را باسرعت زیادضبط وسپس آنرا تبدیل به علائم مخصوی به صورت اعدادبرروی کاغذثبت وسپس کشف می کرده است».
8
(روزنامه فتح،1دی سال1378)1378)؛هاشمی رفسنجانی:
«مردم مرامی شناسند.درزمان ریاست جمهوری من،هیچ وقت افرادراپشت سرهم نکشتند. افرادی که درارتباط با قتل های زنجیره ای دستگیرشده اندقبل از دولت من گزینش شده اند».
هاشمی رفسنجانی هم چنین در جلسه پرسش وپاسخ دانشجویان دانشگاه زنجان گفته است:«شک ندارم حادثه ای که برای آقای فروهراتفاق افتاده از سوی گروه فشاری است که وابسته به صیونیستهاهستند».
9
(روزنامه صبح امروز،26آذر،سال1377)؛محسن رضایی:
«منافقین وصهیونیست هاعده ای را مخفیانه به قتل می رسانندومی گوینددولت این کارراکرده است».
«صهیونیستهایکسری افرادراپیدامی کنندواین هاراکه هیچکاری هم نمی توانندبکنندازبین می برند.برای اینکه درداخل جامعه سیاسی ما مشکلاتی بوجودآورند».
10
سعیدامامی متولد1336درشیراز،فرزندعلی اکبرامامی،درسال1356پس از اخذ دیپلم ریاضی به جهت تحصیل به آمریکا(واشنگتن)عزیمت می نمایدوتاچندروزبعدازرفراندوم ج.ا.ابه ایران برمی گردد(19فروردین1358).سلطان محمداعتمادوابسته نظامی دولت شاهنشاهی ایران درآمریکاعامل وی برای اخذبورسیه شدن ایشان درآمریکابوده وهمواره ایشان راموردحمایت مادی ومعنوی خویش قرارمی دهد.تاسال 1361ازایشان وسوابقشان اطلاعات چندانی دردست نیست.امابه یکباره درسال1361ایشان سرازواحداطلاعات نخست وزیری یعنی یگانه نهادامنیتی آن زمان ج.ا.ا.درمی آورد.باوزیرشدن ری شهری نامبرده به سمت مدیرکل شرق وغرب معاونت خارجی وزارت اطلاعات می گردد.درزمان فلاحیان به سمت معاونت امنیت یعنی اصلی ترین وکلیدی ترین رکن وزارت برگزیده می شود.
11
(روزنامه صبح امروز،28فروردینسال1379)سیدعلی خامنه ای،رهبرج.ا.ا:
«خشونت قانونی نه فقط خوب بلکه لازم است.وخشونت غیرقانونی نه تنها بدبلکه جنایتی است که باید باآن مقابله شود».
(روزنامه کیهان،30فروردین سال 1365)؛سیدعلی خامنه ای،رهبرج.ا.ا.:
«آن جوان مظلومی که سوار یک کامیون می شودوخودرافدامی کندبرای اینکه ساختمان نظامی آمریکارادرلبنانازبین ببرد،یک قهرمان است؛اوتروریست نیست».
12
(روزنامه انتخاب،30مردادسال1378)؛مصباح یزدی:
«من تاکید می منم درمواردی که کارازدست دولت خارج شده واسلام درخطرباشد،دراین شرایط اعمال خشونت واجب است».
(روزنامه اریا،13شهریورسال1378)؛مصباح یزدی:
«اسلام به هرمسلمانی حق داده که وقتی دیدشحصی به مقدسات اسلام توهین می کندخونش رابریزد.این حکم اسلام است.دادگاه هم نمی خواهد.اختلاف وقرائت بردارهم نیست».
13
(روزنامه جامعه،10اردیبهشت،سال1377)؛رحیم صفوی،فرمانده سپاه:
«این روزها،روزنامه هاونشریاتی چاپ می شودکه امنیت ملی کشوررادرخطرقرارداده اند…مادنبال این هستیم ریشه ضدانقلاب رادرهرکجاکه هستندبزنیم.بعضی هارابایدگردن بزنیم.بعضی هاراربانشان راقطع کنیم.ربان ماشمشیراست».
14
(روزنامه خرداد،24،سال1377)نوشت:
«الشرق الاوسط چاپ بیروت ولندن دیروز ادعاکرددستگاه شنودی که در خانه داریوش فروهرکارگذاشته شده بود،منجربه کشف شبکه ترورهای اخیر شده است.این روزنامه مدعی شددرگیری کلامی میان دارویش فروهروهمسرش بانیروهایامنیتی که پیش ازقتل این دوروی داددستگاههای استراق سمع یکی از مزاکزاطلاعات نزدیک خانه فروهر ضبطشد.به نوشته الشرق الاویط یکی ازکازکنان این مرکرشگفت زده شده وآنرا به یکی از مسئولان می رساند.این مطلب می افزایددرنوارمزبوریکی ازقاتلان پس ازقتل فروهرتلفنی با…صحبت می کند وخطاب به وی می گوید حاج آقاکارباموفقیت تمام شد.امامامجبورشدیم ازدست زنش راحت شویم».
15
دی77 سالروز انتشار اطلاعيه وزارت اطلاعات،درپذيرفتن مسئوليت قتل های زنجيره ای است.15
پس ازكشف اجسادداريوش فروهروهمسرش درمنزل مسكوني خودونيزيافتن جنازه دوتن از فعالان كانون نويسندگان(مختاري وپوينده)دربيانهای اطراف تهران،سرانجام وزارت اطلاعات ج.ا.ا.دردوره رياست جمهوري سيدمحمدخاتمي،بايك اقدام بی سابقه،مسئوليت كشتن آنهارابرعهده گرفت واعلام كرد:
«برخي ازافرادخودسروكج انديش وزارت،(!)دست به چنين جنايتي زده اند».
دربخشي ازاين اطلاعيه آمده اسنت:
«باكمال تاسف معدودي ازهمكاران مسئوليت ناشناس،كج انديش وخودسراين وزارت كه بی شك آلت دست عوامل پنهان قرارگرفته ودرجهت مطامع بيگانگان دست به اين اعمال جنايتكارانه زده اند..»
14 دی سال92
محمدشوری(نویسنده و روزنامه نگار)
چند سال پیش(4) سلاح هایی که آمریکا به ایران قالب کرد
روزنامه بامداد17اردیبهشت سال 1358نوشت:
سلاح هایی که آمریکا به ایران قالب کرد
ارتش ایران در گذشته سلاح های بسیار پیچیده ای را تحویل گرفته است وقراردادهای متعددی هم منعقد شده بودتادرآینده ایران صاحب سلاح های پیچیده تروجدیدتری شودکه ظاهراهمه این قراردادهابتدریج در دوران انقلاب بحالت تعویق درآمدوبعداتوسط دولت انقلاب فسخ شد.
* 140 فروند شکاری بمب افکن سبک اف 16ساخت جنرال دانیامیکزبه ارزش 6/3میلیاردلار.
* 76 فروندهواپیمای بسیارپیشرفته داگلاس.
* 1000 قبضه موشک ضد تشعشع هوابه زمین شرابک.
* 7 فروند رادار پرنده بوئینگ یی-3-ای-ای-دابایو-ش-اس به ارزش 2/1میلیاردلار.
* 5 فروندهواپیمای اکتشافی فانتوم آرب اف 4ش
* 16 فروندهواپیمای اکتشافی فانتوم آرب اف 4 بی به ارزش 219 میلیون دلار.
* 3 فروند زیردریایی به ارزش 660میلیون دلارارکلاس تانگ.
* 4 فروندناوشکن سنگین
*360 قبضه موشک ضد هوایی (هاوک پیشرفته).به ارزش 30 میلیون دلار.
* 200 قبضه موشک سطح به سطح (هاریون)به ارزش 100میلیون دلار.
* 400قبضه اژدرمارک 46به ارزش 47میلیون دلاربه انضمام تعدادی نامعلوم موشک های ضد تانک دراگون هوابه هوا.
*1250 تانک پیشرفته چیفتن به ارزش 2میلیارددلار.
* 5کشتی به ارزش 105میلیون دلار
* مجتمع صنعتی نظامی دراصفهان به ارزش 5/1میلیاردلار.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
21دی 92
چند سال پیش(5)روزنامه بامداد:21مهر1358″بازرگان در مصاحبه بااوریانا فالاچی:
آقای نخست وزیر شما اغلب ودر موقعیت های مختلف گفته اید:
یک چاقو بدست من داده اند که فقط دسته آن در دست منست؛ و تیغه آن را سایرین بدست گرفته اند. بنابراین از شما سؤال می کنم تا چه اندازه دولت شما از قاطعیت برخوردار است. حرفم را تصحیح می کنم.تا چه اندازه از قاطعیت برخوردارید؟
بازرگان:
به این می گویند یک سؤال حسابی،که البته جواب به آن کار ساده ای نیست.درست مثل این است که از من بپرسید امروز چه کسی در ایران فرمان می دهد.
اگر بگویم که من فرمان می دهم دروغ گفته ام.
اگر بگویم که امام خمینی به تنهایی این کار را انجام می دهدحرف درستی نزده ام.
اگر بگویم که عده ای زیاد فرمان می دهند که این هم دلیل روشنی ندارد.
نقش من در این میان ضعیف است. یکی به علت واقعیتی است که در این مملکت اتفاق افتاد و آن انقلاب است.آنهم یک انقلاب درست و حسابی وناب.
غلت دیگر وجود امام خمینی است که آنچنان در میان مردم هواخواه دارد که در هفتاد سال تاریخ ایران بی سابقه بوده است.
بدین ترتیب باید بگویم که از نقطه نظر رسمی دولت است که فرمن می دهد واز نقطه نظر ایدئولوژیکی و انقلاب، امام خمینی و مشاورانش وپاسداران انقلاب هستند که فرمان می دهند.
رابطه امام با توده مردم یک رابطه کاملا مخصوص است و هر دو یک جور فکر می کنند وبا یک زبان مخصوص صحبت می کنند. با یک اشاره مختصر حرف همدیگر را خوب درک می کنند.
و بعد دراین میان دادگاه های انقلاب و مقامات مذهبی وجود دارند که به بهانه ادامه راه انقلاب، اداره بسیاری از شهرها را دردست گرفته اند و تا دلتان بخواهد برای ما مشکلات و شایعه سازی بوجود می آورند….
خیر؛وضعیت ساده ای نیست. ابدا…
…امام خمینی همان چیزی را دقیقا جواب داده که به آن عقیده دارد.او نمی خواهد یک دیکتاتور باشد،او قصد اعمال خواسته ها و نظریاتش راندارد.و در کمال حُسن نیت بدون توجه به عواقب و نتایج دستوراتش عمل می کند. او را به هیچ وجه نمی توان با موسولینی مورد مقایسه قرار دادونه حتی ناپلئون و یا دوگُل.
من می دانم یک خارجی که بر اعمال و اتفاقات مملکت ما نظاره کنددچارچنین احساساتی می شود.می دانم وقتی شخصی به اینجا می آیداز انقلاب ما دچار چنین احساساتی می شود. ولی شما در اشتباه هستیدکه فاشیزم را در او می بینید. برای قبول کردن حرفهایش باید او را خوب بشناسید.از اخلاقش سردربیاورید مصدق هم مانند او بود.در سوئیس درس خوانده بود وطرز فکر غربی ها راداشت مصدق می گفت بله حق باشماست،بعضی تصمیمات باید درمجلس گرفته شودولی بعد حرف خودش را فراموش می کرد و راسا تصمیم می گرفت و فکر می کرد کار صحیحی انجام داده وبه نفع مردم عمل کرده است.
امام خمینی هم فکر می کند که به صلاح مردم عمل می کند.اتفاقا هربارکه به او اعتراض کرده ام اظهارتاسف کرده است و قول داده اند که دیگر تکرار نکند.
چند سال پیش (6)،12تا 22بهمن سال 57
سخنان امام خمینی در بهشت زهرا (12بهمن57):
ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند این‌ها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم، اتوبوس را مجانی می‌کنیم.دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. این‌ها شما را منحط کردند. این‌قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد می‌کنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید.به این حرفهای باطل گوش نکنید. این‌ها حرف می‌زنند. ما عمل می‌کنیم. اینها شما را می‌خواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست…
ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است…..
اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می آیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما زمان آقامحمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند….
اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟.
روزنامه کیهان 12بهمن 57
می آئی تا دروازه های بسته رابگشایی(شعری از جلال سرفراز برای ورود امام خمینی)
روزنامه کیهان12بهمن57
به دهان هیچکس نباید قفل زد(یادداشتی از منصور یاقوتی).
روزنامه کیهان18بهمن57
اعلامیه کارکنان وزارت فرهنگ وهنر درباره اسامی سانسورچیان کتاب در ایران؛ با درج اسامی.
روزنامه کیهان15بهمن 57
شوروی:سیادرایران تحریکات کمونیستی می کند
روزنامه کیهان17بهمن57
امام خمینی دریک کنفرانس مطبوعاتی بسیارمهم مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت حکومت اسلامی معرفی کرد.
روزنامه کیهان17بهمن 57
بازرگان:ازتهدید ودستگیری نمی ترسم.اگردستگیرشوم ممنون می شویم.چون راحت خواهیم شد.
روزنامه کیهان19بهمن 57
میلیون ها نفر به بازرگان گفتند:بله
روزنامه کیهان21بهمن57
جناب آقای مهندس بازرگان انتخاب بحق و شایسته آن جناب را به ریاست دولت موقت از سوی آیت الله العظمی نائب الامام خمین صمیمانه تبریک می گویم. محسن ورزیده کارتهرانی(مدیرعامل شرکت لابم)
روزنامه کیهان22بهمن57
ناآرامی های ایران سبب بحران در فروش برنج آمریکا شد
استاد(مرحوم)رضااصفهانی:
درجمهوری اسلامی ثروت درانحصاریک طبقه نیست(روزنامه کیهان17بهمن57).
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
11بهمن92

چند سال پیش(7)،روز شمار اقتصاد بعد از انقلاب
روزنامه کیهان 21 بهمن 1359:
از 22 بهمن سال 1357 آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی سیستم حکومتی ایران ودر نتیجه ساماندهی،وزارتخانه ها وموسسات و شرکت ها دگرگون شد و تمامی آن اسلامی و به خط اسلام هدایت شد.
نفت:
29/1/1358:قیمت نفت ایران 2 دلار بیشتر از بهای بین المللی تعیین شد.
27/8/1358:قطع نفت ایران برای غرب فاجعه آمیزاست.
صنایع:
22/2/1358:از صنایعی که وابستگی زیادی به خارج دارند حمایت نمی شود.
کشاورزی:
8/10/1358:حمایت وسیع مردم از طرح تقسیم اراضی.
9/10/1358:فئودالان وسرمایه داران با همکاری برخی عناصر مذهبی زمینه شکست انقلاب را فراهم می کنند.
بازرگانی:
8/12/1357:وزیربازرگانی:وزارت بازرگانی حقوق مستضعفین را در نظر خواهد داشت.
9/10/1358:در صورت ادامه یافتن بازار سیاه و افزایش قیمت،دولت اتومبیل خارجی وارد می کند.
پتروشیمی:
3/8/1358:براساس یک تصمیم مهم دولت سهام خارجی صنایع پتروشیمی را می خرد.
27/3/1358:خارجی ها مایل نیستند به آسانی از پتروشیمی ایران دست یردارند.
بودجه:
25/11/1358:براساس بودجه سال آینده صرف هزینه های تجملی ممنوع شد.
27/4/1358:بودجه وزارت دفاع ملی 50درصد کاهش یافت.
بانک ها:
29/11/1357:حساب ارتش،دربار وساواک در بانک ها مسدود شد.
25/11/1358:باچهاردرصدکارمزد،حذف بهره بانکی از امروز به مرحله اجرا در خواهدآمد.
1/9/1359:علیرضانوبری:امام فرمود برای سپرده گذاران بانک ها جایزه مانعی ندارد.
روزنامه کیهان21بهمن 1359:
ملی شدن بانک های کشور گامی در جهت منافع طبقه مستضعف.
اسامی بانک های خصوصی:
1-بانک اعتبارات ایران2-بانک ایران و انگلیس3-بانک ایران و خاورمیانه4-بانک ایرانیان5-بانک ایران وغرب6-بانک بازرگانی ایران7-بانک بین المللی ایران8-بانک بین المللی ایران وژاپن9-بانک پارس10-بانک تجارت خارجی ایران11-بانک تجارتی ایران و هند12-بانک تهران13-بانک شهریار14-بانک صادرات ایران15-بانک ایران و روسیه16-بانک صتایع ایران17-بانک عمران18-بانک فرهنگیان ایران19-بانک توسعه وسرمایه گذاری ایران2-بانک داریوش21-بانک کار.
روزنامه کیهان21بهمن 1359:ریشه کردن ربا ازطریق قرض الحسنه
آیت الله اشراقی درباره حذف بهره بانکی گفت:
«باید دست از سفته بازی و چک بازی و نیز دنبال عدد و رقم برداریم.باید بجای آن بدنبال درک حقیقت و به سراغ فلسفه سازندگی بروند».
روزنامه کیهان 21 بهمن 1359،سرویس اقتصادی:
با ملی کردن تجارت خارجی،در مقابل دشمن بسیج اقتصادی کرده ایم و با نایابی جنگیده ایم.
با ملی شدن تجارت خارجی ضربه مهلکی بر پیکر سرمایه داری تجاری وابسته وارد می شود.
ملی کردن تجارت خارجی مشکل گشای احتکار،گرانی و بیکاری .
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
25بهمن92
چند سال پیش(8)دستگیری و اعدام میر اشرافی از زبان امید نجف آبادی
روزنامه کیهان4اسفند1359:
آیت الله منتظری:دامن زدن به مساله گروگانگیری خیانت به کشور است.
س:نظرشما نسبت به مساله گروگان هاو کش دادن مساله توسط کسانی که از ابتدا با این عمل مخالف بودند چیست؟
ج:مساله گروگانگیری تمام شده است.دنباله این مساله را کشیدن کار غلطی است.
ماباید الآن ببینیم بری مصلحت کشور چکاربایدکرد.اشتباه ما این است
مسائل اساسی را که برای سازندگی آینده کشور مهم است رها کرده ایم و هی دنبال مساله گروگانگیری را می کشیم.
آنها که از اول با اصل مساله گروگانگیری جاسوسان آمریکایی مخالف بودندچرا الان به این مساله دامن می زنند؟
این امر درواقع خیانت است به کشور.این کار درست نیست چرا این کار رامی کنند؟
روزنامه کیهان9اسفند1359:
جزئیات دستگیری و اعدام میراشرافی اززبان حجت الاسلام امیدنجف آبادی:
میراشرافی آنقدربخود اطمینان داشت که در جلسات اول و دوم،دادگاه را به مسخره گرفته بود وسپس فهیمد که مساله به این سادگی ها نیست.
عصر دیروزحجت الاسلام امیدنجف آبادی حاکم شرع دادگاه انقلاب اصفهان دریک جلسه مطبوعاتی شرکت نمود.وضمن مراتب اعلام پشتیبانی خود ازکارکنان معترض دادستانی انقلاب دست به افشاگری تازه ای زد.
وی که محاکمه جنجال آفرین میراشرافی معدوم را قبلا برعهده داشته است و حکم اعدام او را در موردنامبرده صادر نموده دراین زمینه اطلاعات تازه ای رادر امر تعدیل و توقف احکام دادگاههای انقلاب جنایت کاران رزیم سابق برداشت.
حجت الاسام امیدنجف آبادی فاش ساخت که چگونه دادستان های انقلاب قم وتهران توانستند ساعتی قبل از اجرای حکم درباره میراشرافی دست خطی مبنی برابطال حکم از اعدام دریافت دارند،اما خوشبختانه یا بدبختانه به علت دیررسیدن پیام حکم به مرحله اجرا درآمده بوده است.
گفتنی ست سالها بعد امید نجف آبادی توسط اولین وزیراطلاعات ج.ا.ا _محمدی ری شهری)به جرم همکاری با سید مهدی هاشمی دستگیر و توسط دادگاه ویژه روحانیت محاکمه وسپس اعدام شد.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
سوم اسفند92

چند سال پیش(9)استبداداتهام روز.یادداشت آیت الله مکارم شیرازی
روزناهم اطلاعات،18بهمن1357:
آیت الله مکارم شیرازی:چرادشمن مارامتهم به استبدادمی کندوچه کنیم به استبدادمتهم نشویم؟
ملت ما دربرابرمساله استبدادآنچنان حساسیت پیداکرده که کارش حتی به وسواس کشیده است و باید به او حق دادکه چنین باشد!چراکه استبدادهمه چیزش را ویران ساخت.
آشکارامی گویندکه ما انقلاب نکردیم که استبدادتازه ای جایگزین استبداد پیشین کنیم!ویا بیائید ببینیدکه ساواک تبدیل به سه ساواک شده!
البته این بسیارطبیعی است که یک اکثریت نیرومندوقاطع رادرمعرض چنین اتهامی قراردهند.زیرااین بهترین وصله ای است که دشمن می تواند بچسباند و روی آن تکیه کند.ونیزطبیعی است که گاهی قاطعیت که برای پیشبردهرمبارزه انقلابی شرط است با استبداداشتباه شود،زیرامرزاین دوکاملابه هم نزدیک می باشد.
باید به کوچک وبزرگ توصیه کردکه ازهرگونه خشونت دربرابرهرکس بپرهیزند. مخصوصابایدمباحثی منطقی رابالاخص درمورد مطبوعات جانشین هرکاری که بوی سانسور وتحمیل عقیده می دهد،کرد.
روزنامه کیهان،11بهمن1357:
آیت الله مکارم شیرازی:صریحااعلام می دارم آنهاکه مطبوعات رادرذکر مطالب تحت فشار قرارمی دهندوبه گفته شما ساواک مذهبی درست کرده اند، قطعا از ما نیستند،ساواک مخصوص رژیم های استبدادی است.
روزنامه کیهان،9مرداد1358:
آیت الله مکارم شیرازی:آزادی بزرگترین موهبت الهی است که انقلاب ما آنرابه ارمغان آورده واگرباهوشیاری ودقت ودلسوزی این نهال نوخواسته وشکننده را پاسداری نکنیم بزودی می خشکد…اگرآزادی راپاس نداریم زمینه برای یک دیکتاتوری خطرناک مجددفراهم می شود. روزنامه اطلاعات،15بهمن1357:
گفت وشنیدباآیت الله مکارم شیرازی درباره نقش زن درحکومت اسلامی:
بعضی می گوینداگربناباشدزنان درچادربروندماترجیح می دهیم حکومت اسلامی را نپذیرند، دراین مورد نظرتان چیست؟
حجاب اسلامی منحصربه چادرنیست،چادرحالت یک لباس ملی برای زنان ما بخودگرفته است.
آیابه نظرشمازنان می توانند مجله مورد نظرخود را داشته باشند؟
چرانمی توانند؟منتهامجله ای که آلوده نباشدوازنخستین صفحاتش ژست اشرافیت بخود نگیردوبیشتراوراقش دراختیارکالاهای لوکس وتجملی واسراف آمیز و هم چنین داستان های عشقی ومانندآن نباشد.
مطبوعات،10اسفند1392:
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ادامه سخنان خود با اشاره به مطالب منتشره در برخی مطبوعات، گفتند: خیزش هایی در برخی مطبوعات وجود دارد و خطراتی را می بینم، الان سربسته می گویم که چارچوب ها را رعایت کنند و اگر اصلاح نشوند، بصورت علنی بیان خواهم کرد .
مطبوعات:27بهمن1392:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی اعلام کرد: پس از استفتاء جمع کثیری از مؤمنین و مقلّدین از این مرجع تقلید در مورد فیلم رستاخیز و نمایش چهره تعدادی از شهدای کربلا در آن، نامه‌ای از سوی آیت الله مکارم شیرازی به ریاست سازمان سینمایی کشوری ارسال شد که به شرح ذیل است:
ریاست محترم سازمان سینمایی کشور جناب مستطاب آقای ایوبی
با اهداء سلام و تحیّت:
عدّه قابل توجهی به دفتر ما شکایت کرده‌اند که چرا در فیلم رستاخیز چهره حضرت قمر بنی هاشم و جمعی دیگر از شهدای کربلا (علیهم السلام) به طور مشخص نشان داده شده و می‌دانیم این کار آثار نامطلوبی دارد و نیز به بعضی از وقایع تاریخی آن ایراد کرده‌اند. آیا بنا بر این است که سازمان سینمایی قداست مقدّسات را بشکند و از خطوط قرمز بگذرد.
مطبوعات،5آذر1392
ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید شیعه گفته که علی جنتی٬ وزیر ارشاد «خیلی دارد روشنفکری» می‌‌کند و «برخی خیال نکنند دولت جدید شده و هر کاری که دلشان خواست می‌توانند انجام دهند.»
مطبوعات1آبان 1392:
آیت الله مکارم شیرازی با انتقاد از مطرح شدن برخی سخنان درباره پخش صدای خوانندگان زن و درخواست مجوز از سوی وزارت ارشاد برای این مساله، به دست اندرکاران وزارت ارشاد هشدار داد که بدانند تکرار این کارها سبب می شود مردم فاصله بگیرند.
به گزارش رسا، ناصر مکارم شیرازی صبح امروز در آغاز درس خارج فقه خود که با حضور طلاب و روحانیان در مسجد اعظم قم برگزار شد، دیدگاه های خود درباره مسائل مختلف کشور را بیان کرد.
وی با انتقاد از جسور شدن برخی افراد و بیان اظهارات تامل برانگیز در خصوص درخواست صدور مجوز برای پخش صدای خوانندگان زن، تصریح کرد: عده ای آمده اند و در مغالطه ای آشکار گفته اند که فقها دلیلی ندارند برای این که صدای زن نباید پخش شود و چرا علما و فقها می گویند خواننده زن نباشد؛ این طرز سخن گویی جسورانه سابقه ندارد.
مکارم شیرازی ابراز داشت: افرادی که جسور شده و مدعی شده اند که فقها دلیل خود را بر ممنوعیت پخش صدای خوانندگان زن بگویند، خبر ندارند که یک طلبه بیست سال درس می خواند تا به مرحله اول اجتهاد برسد و یک مرجع تقلید نیز سی یا چهل سال باید تلاش کند تا به این مرحله برسد، حال یک خواننده و نوازنده بیاید و از خود فتوایی بدهد.
وی تصریح کرد: وزارت و فرهنگ ارشاد بداند تکرار این کارها سبب می شود مردم فاصله بگیرند.
مطبوعات215خرداد91:
آیت الله ناصر مکارم شیرازی در تازه ترین مواضع خود علیه وضعیت برخی از فیلم های سینمایی و گرانی نان و برخی از مسائل دیگر صحبت کرد.
به گزارش مهر وی در دیدار با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به وضع نامناسب فرهنگی تاکید کرد: برخی فیلم هایی با مجوز وزارت ارشاد در کشور پخش می شود که به لحاظ فرهنگی وحشتناک است.ما روزانه قریب به دو هزار نامه و ایمیل و فکس و … دریافت می کنیم که نگرانیهای مردم در آنها منعکس شده است.
این استاد حوزه علمیه قم مسایل فرهنگی را از دیگر دغدغه ها و نگرانیهای مردمی برشمرد و ادامه داد: عامل بسیاری از این مسایل دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد است و گاهی فیلم هایی با مجوز ارشاد پخش می شود که وحشتناک است. همچنین مردم معتقدند که صدا و سیما نیز در مسایل اخلاقی و فرهنگی خوب عمل نمی کند و اگر کسانی هم امر به معروف کنند دچار مشکلاتی می شوند.
وی اظهار داشت: اخیرا نیروی انتظامی حرکتی را شروع کرده که مبارک است البته اگر اثر آن را با انجام کارهایی خنثی نکنند و از بین نبرند.
اشاره وی به سخت گیری های نیروی انتظامی علیه نوع پوشش مردم است که باعث شده آزادی های فردی مردم نقض شود.
مطبوعات،1دی1392:
آیت‌الله مکارم شیرازی در رابطه با مقاله علی‌اصغر غروی در روزنامه بهار، با اشاره به این‌که «قلم هم بهترین خدمت‌ها و هم بدترین خیانت‌ها را به بشریت انجام می‌دهد» تاکید کرد: باید جلوی طغیان قلم برخی نویسندگان گرفته شود.
وی افزود: روزنامه بهار که به ساحت مقدس حضرت علی(ع) اهانت کرد، به کل شیعه نیز اهانت کرده و شیعیان را انسان‌های جاهل نامید، معنای حرف آن‌ها این است که همه فقها، علمای شیعه و اصحاب ائمه(ع) هم در جهالت بودند.
آیت‌الله مکارم شیرازی افزود: این مسئله از نظر ما مسئله‌ای مهم و قابل تعقیب است، به خصوص این که بعضی مسئولین از این مقاله دفاع کرده و از توقیف روزنامه اظهار تاسف می‌کنند.
وی خطاب به روحانیون و معتمدین شهرستان نائین خاطرنشان کرد: صدای خود را به گوش مسئولین برسانید و طومار اعتراض‌آمیزی را برای تک‌تک مراجع عظام، جامعه مدرسین و دفتر مقام معظم رهبری ارسال کنید؛ چرا که اثر بیشتری خواهد داشت و امیدواریم خدای متعال شر این‌ها را از سر مسلمانان کم کند.
به گزارش ایسنا به نقل از حوزه نیوز، این مرجع تقلید همچنین با ابراز تاسف از تلقی «برخی انسان‌های نادان» از معنای وحدت، خاطرنشان کرد: معنای وحدت شیعه و سنی این نیست که یک طرف تسلیم دیگری شود و از عقاید خود دست بردارد، درحالی که نویسنده مقاله روزنامه بهار ادعا می‌کند شیعه باید تسلیم شود و از عقاید خود برای ایجاد وحدت دست بردارد.
آیت الله مکارم شیرازی,استبداد دینی,ساواک,غروی,مطبوعات ایران,وزارت ارشاد,فیلم رستاخیز,روزناهم بهار,زنان,چادر,حجاب

چندسال پیش(10)دفاعیات سید مهدی هاشمی در دادگاه شمس آبادی
روزنامه اطلاعات19اسفند1355:زندگی وسرنوشت متهمان سناریو خواهدشد.
مصطفی فشارکی وکیل مدافع 13 متهم پرونده قتل حجت الاسلام شمس آبادی در دو جلسه ای که گذشت مجموعا 6ساعت سخن گفت.
مصطفی فشارکی:چراکسی توجه نداردکه این سیدمهدی هاشمی فقط بخاطراینکه در قهدریجان به اعمال نیک می پرداخته وباقیمانده بورژوازی می خواستند او را اذیت کنندبه این مکان کشیده شده.من استدعامی کنم وقتی دراتاق مشاوره هستیدحتمابه مساله انگیزه توجه بفرمائید…من اگربیکارشدم مطمئنااین قصه راسناریو خواهم کردو از روی این موضوع فیلمنامه خواهم نوشت.
روزنامه اطلاعات21اسفند1355:دردادگاه عالی جنایی اصفهان؛اساس کیفر خواست دادستانی بردورغ استوارشده.
متهمان تاتوانسته اند به بازپرسی و به دادگاه دروغ گفته اند.
وکیل مدافع 13 متهم دادستان را با ارسطو و اعمال سیدمهدی هاشمی را با گاروی مقایسه کرد.
روزنامه اطلاعات22اسفند1355:دادستان اصفهان کلیه دفاعیات وکلای مدافع هدفی ها را رد کرد.
وکیل مدافع کیفرخواست را غزلی با قافیه معاونت در ربودن قلمدادکرد!
روزنامه اطلاعات23اسفند1355:دردادگاه عالی جنایی اصفهان؛اخطارهای پی در پی رئیس دادگاه به وکیل مدافع مدعیان خصوصی
دادستان استان اصفهان کلیه دفاعیات و دلایل وکلای مدافع را رد کردوگفت:«آقای صادقی یکی از وکلای مدعیان خصوصی گفته است که دراین جاعقاید اسلامی محاکمه می شود. تصورمی کنم سوء تفاهمی رخ داده باشد.زیرا اصولا نه دادگستری چنین مرجعی است و نه چنین موضوعی مطرح است.
روزنامه اطلاعات29اسفند1355:آخرین دفاع هدفی هادردادگاه
سیدمهدی هاشمی بنام خدا و با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید سخنانش را شروع کرد و گفت: «من مطالبم را به عرض می رسانم ودرپایان لایحه ام را تقدیم دادگاه خواهم کرد. از اینکه شخصیت مذهبی من مورداهانت مطبوعات واقع شده وبطورکلی مدت پانزده ماه بی گناه درزندان بوده ام و این مدت در غیبت از جامعه و مردم محرومیت و زیان های معنوی اندوهگینم و قلبم کانون غم وعصه و درد است.من اندوه و غم را بخدا می گویم. من از خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید».
روزنامه اطلاعات6فروردین 1356:اظهارات سید مهدی هاشمی درباره شاهدها و رابطه باآنها
سیدمهدی هاشمی:اصولا می دانید که برای کوبیدن هر جهشی در اجتماع باید از یک سلاح و وسیله ای استفاده کرد.من یک مثال می زنم نظرم فقط مثال است.
درجنگ صفین آنموقع که پپروان معاویه احساس کردند که درلبه پرتگاه شکست و نابودی هستند و این جهش علی دارد به نابودی آنهاختم می شودآمدنداز سلاح قرآن استفاده کردند و با سرنیزه بردن قرآن چنین به مردم وانمود کنند که علی دشمن قرآن است.و دیدید که نتیجه چه شد.مساله تمام،جنگ صفین تمام شد.مساله خوارج بوجود آمد.مساله داستان حکمت و سرانجام شهادت علی.
ماوقتی که ازدین دم می زنیم شعارمان دین است.انگیزه مان دین است وداریم با پیاده کردن مفاهیم روشن اسلام وقرآن در یک منطقه عقب افتاده خدمت می کنیم.آنها که نمی توانند وجود مارا احساس کنند آنها که منافع شان و هستی شان از این تبلیغات به مخاطره می افتد ناچار به سلاح دین متوسل می شوند.اینها هم مساله کتاب شهید جاوید را مطرح کردند. همان شهید جاویدی که قسمت اعظم کیفرخواست را اشغال کرده.اولا کتاب شهید جاوید نوشته آقای صالحی کتابی است درباره قیام حسین بن علی(ع)که کتابی علمی است.من این کتاب راخوانده ام وصریحا می گویم از اینکه قیام حسین راتجزیه وتحلیل کرده باآن موافقم اما این راهم باید بدانید که مردم قهدریجان غالبا کتاب نمی خوانندومسائل ابتدایی مذهب را درک نکرده اند.این ها چه احتیاجی به علم امام دارند؟
…اینهارامطرح کردم وگفتم مساله کتاب شهید جاویدمطرح نیست.مساله میراث غلط است…
روزنامه اطلاعات7فروردین1356:سیدمهدی هاشمی:
در پرونده، آقای دادستان نتیجه گیری کرده اندکه مصدرهمه جنایات و اتفاقات واقع در قهدریجان من بوده ام و این تحریف حقیقت است.چون عامل اصلی تمام جنایات طبق بررسی ها همان قدرت نامشروع مالکین قدیم بوده است.
وقتی که خط مشی علی (ع)و اندیشه های والایش به نحو شاخصی تجلی کرد هرکس از دیدگاه خودش و به فکر خودش از آن مطالب، برداشتی داشت.من هم به موجب نوارهایی که موجود است می خواستم راه و رسم علی را زنده کنم و علی وار زندگی کنم.مسلما همان افرادی که دربدو مدافعاتم گفتم باقیمانده فئودالیسم اند و درفکر چاره جویی برآمده و درنتیجه پاپوش هایی برایم درست کردند.اینکه ادعا شده برمبنای اختلافات مذهبی در قهدریجان جریاناتی بوجود آمده این چنین نیست.وهیچگونه اختلاف مذهبی درقهدریجان وجودنداشته و می توانم بگویم همه اهالی قهدریجان شیعه اثنی عشری هستند و ازاینکه چه کسانی نزد خدا گناهکارندیا صوابکارندحرفی نمی زنم.ولی من کاری که کردم رسوم و عادت های موجود در قهدریجان را خواستم تغییردهم.فی المثل هیچ یک از جوانان قهدریجانی حق ورود به مساجد را نداشتند و مسجد و منبرجای پیرمردان و پیرزنان بودکه من کوشش کردم تا پای جوانان این محل رابه مسجد بگشایم.و بنابروظیفه ام آنان راتبلیغ دینی کردم و بازهم رسم براین بودکه ازبالای منبرسخنرانی و یاتبلیغ دینی می کردند من آنرا تبدیل به تربیون کردم.خلاصه دار و دسته مالکین سابق که تصورمی کردند منافعاشان به خطر افتاده به تکاپو افتادند و نتیجه آن شدکه همه اتهامات را بمن نسبت دادند.درحالیکه من یک نفرروحانی بودم.منتهی بدون لباس روحانیت.ومساله دیگر راجع به کسانی است که به عنوان شهود مطالبی علیه من گفته اند و در کیفرخواست هم به آن اشاره شده.باتوجه به اینکه درمقدمه کیفرخواست ازمردم قهدریجان به خوبی یادنکرده اند،اگراین موضوع درست است پس چطوراظهارات عده قلیلی ازاهالی قهردیجان راعلیه من مورداستفاده قرارمی دهند و اگر مردرم قهدریجان قابل اعتمادهستندپس چطور10تا15نفرشان مستندمی دانستند ولی سی هزار جمعیت قهدریجان نادیده می گیرند.وانگهی بایددیدکسانی که به عنوان شاهدعلیه من مطالبی گفته اندنحوه رفتن آنها نزدقاضی تحقیق به چه کیفیتی بوده. اگرآن عده خودشان نزد بازپرس رفته اند و مطالی علیه من گفته اندمسلم است که برمبنای دشمنی بوده واگرهم آنان رانزد بازپرس برده باشندبایددیدچه کسانی و یاچه کسی آنان رابه دایره تحقیق برده است. وانگهی رسم دیگری که متاسفانه درقهدریجان ماوجودداردراجع به شهادت است که بعضی ازافرادپول می گیرند وشهادت نادرست می دهند.وخودمن ناظراین جریان بوده ام و به این ترتیب من حدس مقرون به دلیل می زنم که این افرادی که علیه من حرف هایی زده اند تطمیع یاتهدیدشده اند.خصوصا به اینکه افرادضعیف النفسی هم بوده اند.اتهام معاونت درقتل شمس آبادی رابمن زده اند،درحالیکه من نه ازلحاظ علمی همطراز او بوده ام ونه موردی داشته که بخواهم با او رقابتی بکنم.
روزنامه اطلاعات،16مهر1356:اجتماع و بخش اعلامیه در حرم حضرت عبدالعظیم:
شعاردهندگان بامتحصنین کلیسای سنت مری پاریس ارتباط دارند. بعدازظهر دیروز حدود 120نفر ازکسانی که خواهان آزادی سیدمهدی هاشمی،لطف الله میثمی،عزت الله سحابی و چند نفردیگر بودنددرصحن عبدالعظیم حضوریافته وکوشش کردند زائران حضرت عبدالعظیم را گرد آورده و برای آنها در زمینه درخواست های خودمطالبی عنوان نمایند.ولی چون کوشش آنان بی نتیجه ماند به پخش چندفقره اعلامیه که باخودداشته اند اکتفا و صحن حضرت عبدالعظیم راترک و در برخی خیابانهای اطراف حضرت عبدالعظیم به دادن شعار به نفع خمینی و سیدمهدی هاشمی مبادرت کردند.
کتاب خاطرات سیاسی ری شهری،چاپ سوم1369رای دادگاه:
پرونده اتهامی سیدمهدی هاشمی فرزندسیدمحمد درتاریخ های 19تیر1366و20و23 و 25 مرداد 1366دردادگاه ویژه روحانیت مطرح وبشرح صورت جلسه های پیوست موردرسیدگی قرار گرفت.
در جلسه مقدماتی دادگاه،در19تیر1366نامبرده علیرغم دلائل وشواهدقطعی اقاریر مکرر و صریح خود در مراحل مختلف تحقیق، عمده اتهامات را منکر شده یابنحوی توجیه نموده که نحوه توجیه غیرموجه وبی مورد و اظهارات پرازتناقض وی حاکی از اصرار واستمرار بر روش انحرافی گذشته بود.
هفته نامه شلمچه15مرداد1376:مهدی هاشمی اعدامی بود
ری شهری خبرمجله الشراع راتکذیب کرد.
حجت الاسلام والمسلمین ری شهری خبرمندرج در مجله لبنانی «الشراع»مبنی برتخفیف مجازات سیدمهدی هاشمی ازسوی امام خمینی را کذب محض خواند.
الشراع درمورخه 1اردیبهشت76باچاپ خبری به نقل از حجت الاسلام والمسلمین ری شهری مدعی شده بود مرحوم حاج سید احمدخمینی ساعاتی پیش از ازاجرای حکم اعدام سیدمهدی هااشمی،نظرامام مبنی بر تخفیف مجازات نامبرده رابه ایشان (ری شهری)اطلاع داد، اما این مساله مورد توجه قرارنگرفت وحکم مزبور به مرحله جرا گذارده شد.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
19اسفند1392

نقشه پیش فرض در دست های آلوده
ذرهم یاکلوا ویتمتعوا ویلهم الامل فسوف یعلمون/ حجر3
بگذارشان تا بخورند وبرخوردارشوند وآرزوسرگرمشان سازد،بزودی آگاه می شوند
نقشه پیش فرض روی میزهای جداگانه،توسط دست های آلوده با پیش فرض تسلط کامل بر قدرت برای بعد از خمینی ترسیم شد.
انقلاب بهمن 57، تاریخ وجغرافیای سیاسی منطقه وجهان را دگرگون ساخت،اماگِره ای که باز نکرد هیچ، خود تبدیل به یک گره کور جهانی شد.(به خوانیدحاشیه شماره 1)
گره ای که یک سرش در دست مدیریتی بی خرد و خام وکینه ورز وسردیگرش دراختیار موساد،ام آی 6 و سیا قرارگرفت!(ب.خ.ح.ش.2).
پیش زمینه نقشه پیش فرض معلوم بود:
خمینی کهولت سن دارد،مریض احوال است و زیاد ماندنی نیست؛ قدرت باید تجمیعودراختیار ما باشد.(ب.خ.ح.ش.3)
دستمال خونیینی که با آن آیت الله شمس آبادی خفه شدهبود!(ب.خ.ح.ش.4) پیراهن عثمان شد!چرا؟!چون آیت الله منتظری قائم مقام رهبری بود وباشناختی که از وی بود،امکان هدایت وی به سمت دلخواه نبود.
نقشه پیش فرض ترسیم شد.سیدمهدی هاشمی متهم به قتل آیت الله شمسآبادی واز نزدیکان ومحارم آیت الله منتظری که پیش از این در رژیم پهلوی به همین اتهام به 3بار اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده بود، بهانهودستاویزی مناسب برای آغاز اجرای پروژه نقشه ترسیم شده بود.
باهدایت اولین وزیراطلاعات جمهوری اسلامی ایران(ج.ا.ا.) محمدمحمدی ریشهری(ب.خ.ح.ش.5)توسط نیروهای خاص وزارت و بیت خمینی (ب.خ.ح.ش.6)به توسط وی جهت وخط لازم به خمینی داده شد؛خمینی سرانجام و باشانتاژوجوسازی(ب.خ.ح.7) اولین وزیر اطلاعات درنامه ای به محمدی ری شهری«سیدمهدی هاشمی»علاوه براینکه او رااز سیدی انداخت!دستور دستگیری ایشان و دوستانشراداد.آنهارا ضد انقلاب ومنحرف اعلان نمود .هرچند درختم نامه نوشت بهعدالت رفتار شود!!(ب.خ.ح.ش 8)
سیدمهدی هاشمی پیشتر(قبل از آبان) دستگیرشده بود.اوبراساس درخواست وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران(واجا) جهت ادای توضحیات خودش رامعرفی کرد،اما هیچگاه به منزل بازنگشت.
پیش از دستگیری سید مهدی هاشمی، کشف یک خانه تیمی!! بهانه بهانه ای شدبرای دستیگری سید مهدی هاشمی شد. بهانه ای واهی.فقط در جهت اجرای نقشه پیش فرض.(ب.خ.ح.ش 9)
سید مهدی هاشمی پس از انحلال واحد نهضتهای سپاه طبق مصوبه جدید مجلس درراستای فعالیتهای سپاه،که خود قبل از تاسیس این واحد مسئول روابط عمومی ستادمرکزی سپاه و از موسیسن بود،با حکم آیت الله منتظری در یک نهاد مستقل تحت نظر ایشان،در راستای صدور انقلاب!فعالیت داشت خانه تیمی مذکور با علم واجا در حالی که رسما فعالیتی هم نمی توانست انجام دهد باصطلاح کشف می شود.(ب.خ.ح. ش10)
آنروزها هم چنین«رابرت مک فارلین» مشاور امنیتی ریگان-رئیس جمهوری وقت آمریکا-با عده ای از همکارانش در دولت ریگان، با نام وپاسپورت جعلی وبهشکل مخفیانه وارد ایران شدند وبا برخی ازاعضای حاکمیت درهتلی دیدار و بهمذاکره پرداخت.اعضایی که یکی ازآنها الان رئیس جمهور ایران است.(حسن روحانی)و اتفاقا در سالگرد ورود مک فارلین به ایران،همانها نیز مذاکره ای علنی وآشکار با وزیرامور خارجه آمریکا وصحبت تلفنی با رئیس جمهورش اوباما داشتند.
که این روزهابرخی با قیاس مع الفارق سعی دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و با ان قلت کردن در ماهیت مذاکره و همخوانی با آن دوره درباصطلاح مبارزه با شیطان بزرگ وآمریکاستیزی!!بگویند: انارجل!
هر مذاکره پنهانی برای معامله پنهانی و اخذ تصمیم برای سلطه فرد یاافراد خاص مذموم و باید افشا شود.کاری که در دوره ورود مک فارلین انجام شد.
اما هر مذاکره پنهانی مضر نیست چنانچه حاکمیت مطلع باشد و پس از اخذ نتیجه گزارش آن به اطلاع مردم برسد.کاری که امروز علی الظاهر به همین شیوه دارد انجام می شود و پیرامون آن بحث وجدل ملانقطی هم در بین.ورود مک فارلین به ایران با هیات همراهش توسط آیت الله منتظری به خمینی گزارش می شود.درمجله الشراع منتشر می شود و توسط سیدمهدی هاشمی ودوستانش افشاگری صورت می گیرد.
واترگیت ایرانی رسوا می شود.مذاکره کنندگان که افشاگران را از قبل به زندان انداخته بودند،با دراختیارداشتن رسانه وقدرت قلب حقیقت می کنند وبا جعل حقیقت گزارش سو به خمینی می دهند.دراین میان برخی از نمایندگان نه از باب حُب علی و بلکه از بغض معاویه (اختلاف میرحسین موسوی وخامنه ای) واکنش نشان می دهند.تمام این مسائل موجب موضع گیری خمینی شد وعلاوه برصدور دستگیری دوستان سیدمهدی هاشمی، روند موضوع به نفع مذاکره کنندگان که الان که هم همانها برخرمراد قدرت سوارند واکنون ازموضع مذاکره -که خواست عمومی هم هست، موجب تشکر از خود شده اند!!؟
بی گمان اصول گرایان (راست سنتی سابق و ومحافظه کاران فعلی)واصلاح طلبان حکومتی(چپ سنتی ورادیکال سابق) همچون دولبه قیچی در حذف فقیه عالیقدر ازصنحه قدرت سیاسی گناهکار وخیانتکارهستند.سوژه «سید مهدی هاشمی» پروژه مناسبی بود برای اجرای پروسه تجمیع قدرت.
قدرتی که سرانجام درجدال تقسیم آن، سبب شد تا خودی ها ی خودی هم مثل مهدی کروبی و میر حسین موسوی در حصر روند ویا افرادی مثل بهزدا نبوی در زندان باشند.
انتخابات 88رئیس جمهوری هر چند بهانه یک شورش کورشد،وجنبش سبز را بوجودآورد،امابعدهاحساب شده توسط رانت قدرت، به شکل درام کمدیک درآمدوبه گمان من به عمد می خواهند رفتارهای خشن و غیر حقوق بشری وجنایت وخیانت واعدام های بشمارو بی حساب و بی کتاب دهه 60 به ورطه فراموشی رود آنهم با آگراندیسمان کردن عمدی حوادثی خاص از جنبش سبز ونیز فقط برخی از زندانیان باصطلاح سیاسی در رسانه های داخل وخارج، با احتمال فوت خامنه ای، شکم های صابون مالیده هر دم بوی کباب می شنوند!اما با این وجود در دل خود (ستنز آن)وضعیت سیاسی را بشدت دگرگون ساخت.امری که سازندگان جنبش سبز هم خود آنرا نمی خواستند.آگاه شدن مردم عوام را جهش داد و پیشرفت به سمت یک دمکراسی را تسریع کرد.اما رانت قدرت سعی در مهارومصادره به مطلوب آن در راستای یک نقشه پیش فرض برای بعد خامنه ای رادارد!
سیاست ماکیاولی حفظ و نگهداری قدرت به هیچکس رحم نکرد.به قول قرآن:این تذهبون؟
محمد شوری / نویسنده و روزنامه نگار
آبان 92
————————————————————————
حاشیه ش 1
انقلاب بهمن 57محصول گروه ها ومبارزات افراد متفاوت بانگرش ها عقایدمختلف وناهمگون باحضور مردم در صحنه خیابان به منصه ظهور رسید.امادر همان آغاز خوره حذف وخود زنی هم شروع شد.دایره خودی ها روز به روز تنگتروانحصار قدرت تکمیل وخشن ترشد.
حاشیه ش2
اولین حرکت نابخردانه وشاید (برای برخی)حساب شده،تصرف عدوانی سفارت آمریکا در تهران بود.موضوعی که هرچند در کشورهای انقلاب زده می تواندامری طبیعی باشد،اما کش دادنش در 444روز می تواند عامدانه وجهل مرکب باشد. متاسفانه انقلاب دوم نام گرفت وتمامی انقلاب اول را هم بر باد داد.وضعیت امروز کشور اگر نگوئیم صد درصد،متاثراز حادثه 13 آبان 58است که هنوز که هنوز است زوایای پنهانش برملا نشده و عاملینش (اعم از راست وچپ و مستقلش)نان آن را به نحوی می خورند.و یا درراس کارهای امنیتی و مدیریتی قرار دارند و یا از طرفی هم پز روشنفکری و دمکرات منشانه، سودای اصلاحات هم دارند.رطب خورده که منع رطب نمی کند.می دانید چرا همه(درموقع هجمه به خودشان) می گویند ما حرفهای ناگفته ای داریم که اگر مثلا دهان باز کنیم چه وچه می شود و یا در موعد مقررش -که هیچ وقت هم فرا نمی رسد-خواهیم گفت؟اما نمی گویند؟!چون در اصطلاح پشت همه شان خاکی است وآلوده. مرد آن است که باقبول مسئولیت وپذیرش خطا ازناگفته ها هم در جهت اصلاح انقلاب وبرای دفاع از حقوق بشر و حقوق شهروندی سخن بگوید.نه دهان های دیگر خفه باشد و فقط دهان خودشان باز.
سعید حجاریان از بنیانگذاران «واجا»که هیچگاه هم درهنگام مواجه وگفتگو،درباب رئیسش«محمدی ری شهری» وعملکردش حرفی شفاف و قابل عرض نمی زند،درجایی (درمصاحبه ای) گفته بود: درابتدای انقلاب چندین نهاد امنیتی واطلاعاتی داشتیم و با تعداد بی شماری جاسوس.حجاریان خودش در سن 25 سالگی رئیس امنیت واطلاعات کشور تا قبل از تاسیس واجا بود.لابی جاسوس ها بخصوص لابی صهیون بشدت فعال یود.بی شک بمب گذاری در کاخ نخست وزیری زیر پای رئیس جمهور ونخست وزیرش آنهم توسط دبیر شورای امنیت خودش یک امر ساده ومعمولی نیست.
هم چنین در قضایای جاسوس بگیری بی شمار حاکمیت از همان ابتدای تاسیس ج.ا.ا.،تا الان، باید گفت:
همیشه نوچه جاسوس ها پس از پایان تاریخ مصرف شان توسط جواسیس اصلی که سالها نفوذ و رخنه کرده ولنگرانداخته و درحال کنگر خوردن هستند، لو می روند.امری ساده ومعمول در جهان سیاست است.
حاشیه ش 3
خمینی فروردین 65 طبق آنچه بعدها درمطبوعات درج شد یکبار تامرگ کامل پیش رفت.سیدمهدی هاشمی ودوستانش 6 ماه بعددستگیرشدند.مک فارلین مشاور امنیتی ریگان مخفیانه همان سال به ایران آمد.وخمینی 3سال بعد مُرد.هاشمی رفسنجانی در دوران نقاهت خمینی گفت:مادستگاهی به امام وصل کرده بودیم که چنانچه دستشویی هم می رفت، تحت کنترل باشد.(نقل از مطبوعات به مضمون).
احمد خمینی همه کاره بیت خمینی و از براندازان آیت الله منتظری که توسط جریان چپ تحریک می شد،وبعدخود نیز قر بانی حاکمیت شد،و در سودای رهبری بعد ازپدر،دربیان خاطراتی از خود وامام گفته است:امام با فردی خیلی مانوس بود، گاه گاه بدون آنکه کسی حضور داشته باشدفقط با ایشان بود.روزی من مخفیانه در جایی از اتاق پنهان شدم تا شاهدگفتمان این مراد ومرید باشم.(به همین مضمون نقل درمطبوعات).
طبیعی است ایشان مخفیانه خیلی کارهای دیگر هم کرد وازجمله کانالیره کردن پدرش و محروم ساختن وی از حقایق.و…
حاشیه ش 4
کتاب خاطرات سیاسی.محمدی ری شهری.چاپ سوم. پائیز 1369.موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی.صفحات عکس.عکسی با دستمالی خون آلود در دادگاه رژیم شاه
حاشیه ش 5
محمد محمدی ری شهری (محمد درون پرور اسبق ومحمد محمدی نیک سابق)اولین وزیر اطلاعات ج.ا.ا.کارنامه درخشانی پیش از انقلاب در مبارزه باساواک ودستگاه سلطنت ندارد.تنها افتخارش این است که دختر 9ساله آیت الله مشکینی را به عقد خود درآورده،توسط افرادی خاص وازجمله« سعید حجاریان برای پست وزارت معرفی می شود.درانقلاب ایران روحانیون(اعم از جامعه روحانیت ومجمع روحانیون ومدرسین حوزه علمیه ومراجع ) شِّم کار سیاسی نداشتند، چه رسد به کاراطلاعاتی وامنیتی وجاسوس شناسی وازاین حرفها!!
انگشت شماربودند که به مسائل روابط بین الملل آشنایی داشته باشند.افرادی مثل آیت الله بهشتی بدلیل زندگی در فرنگ ومحمد منتظری که سوابق روشن وخاصی دارد تا حدودی از جهان ومعادلات پیجیده دنیای سیاست و ترفتدهای آن اطلاع داشتند.
حال با سابقه اولین وزیر اطلاعات نظام تازه تاسیس شده ج.ا.ا،بخوانید حدیث مفصل از مجمل.وزارت اطلاعاتی که یک مدیرش سعید امامی بود،ومدیران دیگرش درفیلم بازجویی از همسر سعید امامی برای عموم اظهرمن الشمس شد!
ایضا همانطور که دردادگاه های انقلاب افرادی مثل مصطفی پور محمد ی در سن 19سالگی به عنوان حاکم شرع مشغول کار شده و برمسند قضاوت نشستند واحکام بی شمار اعدام هم صادرکردند وهنور هم درراس قدرهستند.ری شهری اکنون باتولیت آستان عبدالعظیم اموال آن را تجمیع وتقسیط می کند!
حاشیه ش 6
ری شهری جمعیت دفاع از ارزشها را تاسیس کرد.موسسینش از مدیران واجا بودندوالان برخی هم در جرگه اصلاح طلبان. مجید انصاری مسئول اداره زندان بودوقس علیهذا…
حاشیه ش 7
ری شهری در همان کتاب(40)می نویسد:
تقاضای من این بود که ایشان در صورتی که رسیدگی به جرائم مهدی هاشمی را مصلحت می دانند کتبا پاسخ دهند. تنها در این صورت موضوع قابل پیگیری بود.توسط احمد آقا پاسخ امام به این شرح عنوان شد:ایشان به وظیفه شرعی خود عمل کند.ولی من چیزی نمی نویسم.اما بالاخره با جوسازی وگزارشات ساخته شده واجا که توسط ایشان به خمینی داده شد،ایشان سرانجام پیامی کتبی و رسمی داد.
حاشیه ش 8
پنجم آبان سال 1365فرمان خمینی مبنی بر دستگری اعضای(به اصطلاح باند سیدمهدی هاشمی) صادرشدروز ششم آبان با هجوم(وبه عقیده آیت الله منتظری) که یادآور ساواک شاهبود عده ای و از جمله بنده (نویسنده این یادداشت) دستگیرشدند.
خمینی در نامه ای به ری شهری نوشت:
جناب حجت الاسلام ری شهری وزیراطلاعات؛
باتوجه به مسائلی که تاکنون کشف ویامورد سوظن شده است….تمام افرادمتهمی را که از سران این گروه محسوب می شوند ونیزافرادی را که درانتشارمسائل کذب وقضایای دیگر دست داشته را تعقیب نمائید. همان منبع.ص 59
آیت الله منتظری پس از انتشار این نامه در دیدار باحضرت امام عنوان نی نمایند که شما قبل از اینکه قاضی اظهار نظر نمایند،آنها را محکوم کرده اید.همان منبع ص 59
هم چنین آیت الله منتطری در نامه ای به خمینی می نویسد:
آنچه حضرتعالی در صدد آن بودید با حرکتی که توسط مسئولین اطلاعات انجام شده و می شود تفاوت بسیار دارد.رسیدگی به اتهامات آقای سید مهدی هاشمی که نظر حضرتعالی بود چه ربطی دارد با حمله به موسسه انتشاراتی نهضت جهانی اسلام و غارت اثاث و اموال شخصی آن وحمله به خانه های زیادی در تهران وقم و اصفهان و دستگیری افراد معلول و مجروح جنگ تحمیلی و هتک حرمت خانواده هاو بازداشت نماینده مجلس شورا و حمله به کتابخانه سیاسی که زیر نظر این جانباداره می شود…می تواند دادشته باشد.همان منبع ص 60
آیت الله منتطری در درنامه ای به ری شهری می نویسد:
اولا دستور امام مدظله العالی مبنی بر رسیدگی به کارهای آقای سید مهدی هاشمی نیازی به بازداشت وسیع با وضع زننده و تند که خاطره بد ساواک را در اذهان تجدید می کرد نداشت.همان منبع ص 42
حاشیه ش 9
همان منبع ص 24.کشف خانه تیمی .گزارش مدیر کل ضد جاسوسی وقت واجا به وزیر.این درحالی بود که این خانه به استناد مستندات قوی وغیر قابل کتمان باواجا هماهنگ بود.و از فعالیت آن(درحالی که هیچ فعالیتی هم نداشت!) آگاه بود واز آدرس و مکانش نیز باخبر.ایضا هم ایشان(ری شهری)درهمین کتاب به نقل یک خاطره می پردازد:
پس از عزل بنی صدرازفرماندهی کل قوا،فرماندهی سپاه پاسداران تغییرکرد.اولیه جلسه شورای عالی سپاه با ترکیب جدید درحضور امام تشکیل شد.(درسال1361).مهدی هاشمی که باتوصیه وحمایت کسانی چون آقای متتظری وشهید محمد منتظری مسئول واحد نهضت های سپاه رابرعهده گرفته بود،دراین جلسه شرکت داشت…مهدی هاشمی ضمن گزارش خود به شیوه صدور انقلاب و…اشاره کرد.دربخش پایانی جلسه،چندتن ازحاضران به منظور گزارش ازاوضاع کشور نزد حضرت امام ماندند. من نیز به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه(مرتضی رضایی که هم اکنون نیز جزومشاوران امنیتی رهبری است) جزو این جمع بودم.حضرت امام فرموردند:مواظب مهدی هاشمی باشید.(همان منبع.ص 26)
هم چنین ایشان(ری شهری)از قول خمینی در همان کتاب خاطرات می نویسد :در مورد فعالیت اینها(مهدی هاشمی و جریان او)کنترل داشته باشید و آنها را زیر نظر داشته باشید.این باید قلع و قمع شوند.(همان منبع ص.28)
حاشیه ش 10
صدور انقلاب هرچند به خاطره ایدئوژیک بودن انقلاب و شور وهیجان آنزمانودرخطر بودن و انقراض انقلاب امری مقدس ودرستی بود.ایضا باتوجه به آغازجنگ.اما نبودن استراتژی واحد واختلاف وکینه های قدیمی آغاز وفرجام خوبی نداشت.حتی خمینی اعتقادی به آن درعمل نداشت.(نگاه کنید به همان منبع)ویمی گوید:«باصطلاح نهضت های آزادیبخش».که یکی ازآن ها،حجت الاسلام مزاریوگروهش از انقلابیون افغانستان بود، که بعدها توسط طالبان ترورشد. امری که اگر آن زمان طبیعی بود وقابل قبول؛ ولی اینک این زمان، محلی ازاعراب ندارد:(صدور انقلاب).از سویی همان کسانی که آن زمان مخالف بودند(مثل علی اکبر ولایتی)الانچنان با آب وتاب به بررسی آن می پردازند ودر راستای آن انواع سمیناروغیر می گذارند وهزینه های گزاف می کنند، که به قول آیت الله منتظری رهبرشان (خمینی)اصلا به آن اعتقادی نداشت.آیت الله منتظری در نامه ای به خمینی می نویسد:
در دانشگاههای نیجریه شعار امام خمینی رهبرجهان اسلام می دهندوپیام های حضرتعالی را ترجمه وپخش می کنند و نماینده می فرستند در قم که با من به نیابت امام خمینی بیعت کنند غافل از اینکه اصلا امام خمینی نهضت های جهانی اسلامی را جرم می دانند. همان منبع ص 48

رضاخجسته رحیمی،سعید حجاریان؛
پرسش هایی که نشد،حرفهایی که نزد!
به گواهی موافق و مخالف،مهم ترین دوره تاریخی انقلاب بهمن 57-که تمامی حوادث بعدی را رقم زد-سالهای1365تا1368است.
درابتدای سال 1365،امام خمینی یکدفعه تا ایست کامل قلب،مرگ را حس و سه سال بعد،درخرداد1368،برای همیشه رفت.و همه رویدادهاو وقایع اتفاقیه مهم در این فاصله انجام شد.
دراین فاصله،جنگ تمام شد،آیت الله منتظری از قائم مقام رهبری استعفاء داد،جامعه روحانیت،به روحانیون مبارز با گرایش چپ و روحانیتی با گرایش راست،تقسیم شد،اعدام های فله ای درسال 67 بوقوع پیوست،سیدمهدی هاشمی وافرادش دستگیر،و ورود مک فارلین به ایران فاش شد.
درمصاحبه خیلی خوب و حرفه ای رضاخجسته(سر دبیر دوماهنامه اندیشه پویا) با سعید حجاریان،پرسش هایی نشد،حرفهایی نزد؛شاید هم بقول «عزیز نسین» نویسنده معروف تُرک درکتاب«نابغه باهوش»در داستان سعید(شروع به صحبت) «بله»!
می خواستم درسالگرد انفجار کاخ نخست وزیری(8شهریور60)،یادداشتی با عنوان «کلاهی که کشمیری بر سرانقلاب گذاشت»بنویسم،دیدم برخی حرفهادر حد یک فرضیه است و فقط یک تحلیل؛ماهم که دستمان ازماه بهتران واسناد و ناگفته های رانتی!کوتاه است،تاآنکه این مصاحبه رادیدم که درآن«سعیدحجاریان»به این مورد اشاره ای کرده است:«سازمان(منظورارنوع مجاهدخلقش)درمقطع زدن سران نظام بود،و هرچه نفوذی داشت عمل کردند.مثل کلاهی،درحزب،یاقدیری،عباس زریباف در سپاه،فکرکردند کارنظام تمام است و همه نفودی هایشان را رو کردند».
بنابراین بهتر دیدم به بهانه این مصاحبه علاوه بر نقد،پرسش هایی که نشد و حرفهایی که نزد را برای پویایی تاریخ،مروری کنیم.چون این روزهای انقلاب،روزهایی است که بخاطر سر در لاک بودن و فراموشی مردم-که سابقه تاریخی هم دارد-کهنه ها «نو» شده اند و قس علیهذا…
آقاسعید(که خداوندشفای کاملش دهد)،به اقرارخودش علاوه برآنکه جزو بنیانگذاران تأسیس وزارت اطلاعات بوده و جزوات آموزشی هم نوشته،تاسال 1368،یعنی بعد از رفتن«ری شهری،وزیراسبق»دراین وزارت مأمور به خدمت توانایی آنرا داشته که بتواند از عمق رویدادها و علت ها با خبر باشد.تاآنجاکه خود گفته است بامشاوره وزارت با او،جان یک اعدامی حتمی وقطعی(سعیدشاهسوندی)رانجات داده است!
لذادیدم بهتر است از وزارت اطلاعات که از همان سال نخست پیروزی انقلاب،با انفجاربمب در مرکز شورای امنیتش آنهم توسط دبیرش،وارد فازاختلافات وتسویه حسابهای سیاسی شد،شروع شود.
به نظرنگارنده(وشاید خیلی ها)از ابتدای آغاز پیروزی انقلاب و تأسیس ج.ا.ا.،رد پای وزارت اطلاعات را می توان در همه مسائل دید.منتهااین وزارت از همان سالی که تأسیس شد،همزاد خودش را هم -که اطلاعات موازی باشد-ساخت.یعنی دو قلو بود!
به استنادسخنان آقاسعیددراین مصاحبه و گواه تاریخ وفعالین عامل،ریشه اختلافات زندان سرمنشاء تقابل و مبارزه و بدنبالش حذف و تسویه حساب های بعدی پس از پیروزی شد.
همان سالی(1365)که خودم زندان بودم بازجوبا اشاره به دستگیری احمد کاشانی (فرزندآیت الله کاشانی)به من گفت:فکرنکنی که مااین طرفی هستیم؛دلیلش این است که احمدکاشانی راهم دستگیرکرده ایم!؟!…در حالیکه او سر و ته پیاز هم نبود(سمپاتی حزب زحمتکشان بقایی)ودر دایره راست وچپ قرارنداشت!
سازمان مجاهدین خلق(به گواه تاریخ)مهم ترین سازمان چریکی ومذهبی بود که بیشترین زندانی و اعدامی را هم داشت،اماتفکرات و تمایلات و تغییر ایدئولوژی، روحانیون سنتی و مبارز را به مقابله و ترس از آنها واداشت.
در همان سال های آخر پایانی رژیم پهلوی،چند گروه چریکی مسلمان که تفکراتی غیراز اندیشه سازمان مجاهدین خلق داشتند،مثل:فجر اسلام،منصورون وموحدین تاسیس شده بود.
مذهبی هایی که تمایل به روحانیت سنتی و البته انقلابی داشتند.آنها پس از پیروزی،فعالیت7تشکل چریکی خود را با نام«سازمان مجاهدین انقلاب»آغازکردند، که حتی بخاطرنامش مورد اعتراض «مجاهدین خلق»قرارگرفت.اما همین سازمان که بقول آقاسعید اندازه اش یک«مینی بوس»است،همچنان مینی بوسی باقی ماند و حتی حزب مشارکت را(باتمامی ید و بیضایی که سعی دارد وانمود کند که هست)به سمپاتی خودش واداشته است.می توان گفت،این حزب شاخه سیاسی و استادیومی سازمان است.یک دلیلش این است که درهیچ جاسراغ نداریدیک فرد(مصطفی تاج زاده)جزو کادر اصلی این دو حزب و سازمان باشد،و سخنگوی هر دوی آنهادرخارج از ایران یک فرد(رجبعلی مزروعی)باشد.و همینطور تعاملات و بازی آنها باشاخه چپ روحانیت،یعنی مجمع روحانیون مبارز درراستای هدایت آنان در اداره کشور!همین وجه شدیدترش هم برای جناح راست روحانیت متصوراست.
ازنظرنویسنده وزارت اطلاعات موازی،که«دولت سایه»نام دارد،همان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است.منتها نیروهایش هم اعضای جناح راست سازمان،که بعد از جدایی شان از سازمان بدلیل انقراض آن توسل«آیت الله راستی کاشانی»،دیگر در قالب رسمی این سازمان فعالیت ندارند و یا بانام های دیگر و بی نام وارد شده ودراین سالهاهمه شان دررأس نهادهای مهم امنیتی واطلاعاتی قرارداشته اند،مثل محسن رضایی؛و هم جناج چپ سازمان هستند.
وزارت اطلاعات بربنیاد فکری و عملی اعضای سازمان(اعم از راست و چپ)درست شده است.سازمانی که در سال های نخست همه جا حضور فعال داشت.بااین وجود این پذیرفتنی نیست که فکر کنیم الان که مثلا«علی فلاحیان»که دیگر وزیر نیست،دارد یک مؤسسه خیریه را اداره می کند!
و یا همینطور هرنیرو و کارمند دیگر این وزارتخانه؛چه آنهاکه هنوز که هنوز هست هستند و چه آنهایی که در اصطلاح نیستند.بی تردید آنها بازنشسته نمی شوند… اگر گفته شده است توسط دو «سعید»اداره می شود،شاید منظور همین است!و اطلاعات موازی هم یعنی این.
می تواند گفت اطلاعات موازی یک سکه دو روست که یک رویش جناح راست سازمان و روی دیگرش جناج چپ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است.
آنها توسط یار گیری و یار داشتن در وزارت اطلاعات رسمی،و جاهای دیگر،درهمه جااثرگذارند،دخالت دارندو عامل هستند و در قالب احزاب و یا امور دیگر،فعالیت های خود را چون یک دولت سایه به کرسی می نشانند!
ودرمورد«تقی محمدی»(عضووکادرسازمان مجاهدین انقلاب)که گفته شدخودکُشی کرده است،و سعیدامامی(باآن پیشینه نسبی و سابقه اش)که در راس مهم ترین اداره وزارت اطلاعات قرارداشت،دردومقطع حساس تاریخی هردوخودکُشی میکنند. خودکشی هم دراسلام گناه کبیره است که هرچقدرطرف آدم صالح و خوبی هم که باشد،باخودکشی اش زحماتش هدرمی رود!جالب است که هردوجناح(راست و چپ)بشدت ازاین دودفاع وآن هارافردی مومن،متعهدوگاه شهید می دانند.و گاه اعتقادشان براین است که این دو در اصل کشته شده اند تا آنکه خودکشی کرده باشند؟!
ودرموردتصرف عدوانی سفارت آمریکا،هدایت آن بدست جریان راست و چپ سازمان بود.هرچندعنوانش را«دانشجویان پیروخط امام»گذاشته بودند.
ازطرفی دیگر طبق شواهدواخبارمندرج،اعضای سفارت آمادگی آنراداشتندکه مورد هجوم انقلابیون قرار گیرند.بی تردیداسنادمهم رایامعدوم ویاقبل ازتصرف جابجا کرده اند.و تنها اسنادی روشدکه علیه دولت موقت و اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی و امثالهم بود.دشمنانی که امروزبه تآسّی:«دشمن دشمن مادوست ماست»،باهم دریک جبهه متحد قرارگرفته اند.
ویامسائل دیگری که آنموقع زبانزدویابعداروشد؛مثل ماجراهای کمیته پشت سفارت(ماشاءالله قصاب)وخانم دانشجویی که ازگروگان آمریکایی خود،باردارمیشود!
دراین سالهاتنها«آیت الله منتظری»است که گفت:«تسخیرسفارت اشتباه محض بود».
هنوزعاملین راست و چپ از آن دفاع و یا آنرا توجیه می کنند.این درحالی است که ازهمان لحظه تصرف سفارت آمریکا درتهران تا امروز،جنگ سردی بیهوده،خانمان برانداز،بی حاصل و بی نتیجه که منشاء تحمیل تاکتیک ها واستراتژی هایی در اداره کشورشد،ادامه دارد.جنگی غیرحضوری و غیرلجستیک که ما را به یاد دوران جنگ سرد شوروی سابق و آمریکا می اندازد که نتیجه اش را همه می دانند.
دراین موارد پرسش هایی که می بایدمی شدونشد،وحرف هایی که می بایست در این مصاحبه می زد،خواننده نشد!
سعیدحجاریان در این مصاحبه ازقول آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به خودش می گوید:که مرکزتحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری روزنامه سلام شده است.
این حرف رئیس مجمع تشخیص مصلحت دور از حقیقت نیست.همانطور که روزنامه سلام هم بخشی ازسازمان مجاهدین انقلاب،و نیروهای بیرونی و درونی وزارت اطلاعات(اعم ازنگهبانهای زندان اطلاعات وبازجووغیره)شده بود.هرچندآیت الله خوئینی هابارهامی گفت که من وآقای مؤمنی(رئیس آبدارخانه)می توانیم به تنهایی روزنامه رادرآوریم،امادرواقع این فقط یک تصوروبه شوخی شباهت داشت. برخی همان زمان آقای خوئینی هارادر همان روزنامه دورزدند!که درآن ردپای وزارت اطلاعات مشهودبود.وحتی وقتی سندی(که اگر محرمانه هم نباشد)توسط یارگیری های اطلاعاتی برخی از اعضای سلام،ازسعید امامی در روزنامه چاپ و موجب تعطیلی شد،می بینید شاکی روزنامه،وزارت نیست،بلکه این دادگاه ویژه روحانیت(رقیب راست)اوست که وارد بازی می شودو آنرا تعطیل می کند!
به استنادسخنان آقاسعیددراین مصاحبه،خیلی ازکسانی که دررأس نهادهای مهم پس از پیروزی انقلاب قرار گرفته اند،مجموعه افرادی بوده اندکه به نوعی یادرقالب گروه و یا درقالب جمع های دوستانه(که بعدازانقلاب به باندمعروف شده)قبل از پیروزی فعالیت هایی داشته اند.برای همین هم است که سعید حجاریان25ساله که سربازفراری بوده،می توانددرراس نهادهای اطلاعاتی وامنیتی قراربگیرد.به همین سادگی!
انقلابی که سریع به پیروزی رسیدومردمی که تاالان هم که 34سال ازآن می گذرد این مجموعه افرادها را کاملا نمی شناسند و فقط آنقدر مجذوب رأس آن،یعنی امام خمینی شده بودند،که بشودبرخی دراین فاصله بتوانندفرصت یابندواز«کاریزما»یی امام نهایت بهره را ببرند و تا الان هم جاخوش کنندو سایه دولت شان برسرمردم مدام مستدام باشد!
با این رویکرد،بدیهی است هر نا آشنا به سیاست(و با توجه به همان اختلافات و کینه های قدیمی در زندان)می تواند بفهمد که مجالس برآمده ازانتخابات نمی تواند وزیر اطلاعات را سین جین و یا توبیخ و برکنارکند.
وقتی ولایت فقیه در رأس است نمی شود وزیر مهم ترین نهاد کشور را دراختیار معدود نماینده گذاشت.همانطور که علی فلاحیان گفت:«من بارئیسم(هاشمی رفسنجانی)می آیم!…و رفسنجانی هم که محل استیضاح و پرسش نیست…
ازهمان سال نخست و تاالان،وزیر اطلاعات رئیسش ولایت فقیه بوده ومجلس در رأس امور قرارنگرفته و به حسابش نیاورده اند…
وزیرش هم در اختیار مدیران ارشد و افراد خاص وزارت قرار داشته و مطیع آنها بوده. وزیری که بقول آیت الله منتظری فقط ماشین امضاء است.
همانطورکه دراین سالها و در دادگاه های دهه 60 وبعد،قاضی محکمه(آنهم در سن 19سالگی و 20سالگی اش که حکم اعدام می داد)فقط به استنادمطالب بازجوها،احکام صادرمی کرد!
وقتی کتاب خاطرات سیاسی اولین وزیر در جریان نحوه دستگیری سیدمهدی هاشمی و باصطلاح باندش را بخوانید،جهت دهی و القای آقای وزیر به امام کاملا مشهود است.القایی که البته خود وزیر از مدیرانش بدست آورده بود.(که حتی تا آن زمان بقول خودش از پرونده سیدمهدی هم خبرنداشت).
درحالیکه آقای منتظری به امام نوشت:شما حتی یکبار هم خود سیدمهدی را نخواستید که بیایدنزدتان وحرفهایش راحضوری و رو در رو بزند!سیدمهدی هاشمی کسی است که قبل وبعداز انقلاب رویش«ان قلت»های فراوانی بود…وتاثیرهمین القارا در حکم امام به وزارت در دستگیری افرادمنصوب به سیدمهدی هاشمی آشکار است:امام در آن نامه،حکم قضایی خود را صریحا اعلام کرده است.مابقی قضایادیگر فرمالیته بود…
بی گمان آقای سعید حجاریان ریشه تمایلات فکری خودش در تئوری نخبگرایی در حکومت را نخواسته است فاش سازد.
برای آنها یک ولایت فقیه(خوب)از نوع«سیدمحمدخاتمی»حکم کیمیادارد.
اگر انتخابات به شکل غرب پیش می رفت و برود،دیگر افراد 34سال دردستگاه های امنیتی و دولتی و غیره سایه شان نمی توانست مستدام باشد.
درست است که توسعه سیاسی مسیر توسعه اقتصادی است.اما تئوری توسعه سیاسی ایشان و دوستانش،مبتنی برهمان سایه ولایت فقیه که البته از راه آنهاوارد شود،می باشد.
برای همین هم هست که هنوز که هنوز است ازموضع اجرای بلامنازع قانون اساسی فعلی سخن می گویند.
اصلا جمهوری اسلامی یعنی:اصل ولایت فقیه.اصل ولایت فیقه که حذف شود، می شود:«جمهوری»!که باید با یک سری قوانین که مستخرج از توسعه سیاسی و انتخابات آزاد است اداره می شود.
آقا سعیداز اول می دانست که دراین ساختارهیچ وزیری در سازمان اطلاعاتی و امنیتی کشور از مجلس تبعیت نخواهدکرد.
لذا وقتی پای نفوذی ها و اتفاقاتی مثل قتلهای زنجیره ای(که وزارت مسئولیت آنرا برعهده گرفت)به میان می آید فورا و با ضرس قاطع از دو سوی جریان راست وچپ عنوان می شود که آنها عوامل موساد و سیا هستند و یا به بهانه«تئوری توطئه»، تمایلات درونی تحمیل می شود!
اگر این چنین باشدکه تف سربالاست!یعنی سالهای سال مملکت توسط موساد و سیا و غیره اداره شده است.و چه رژیمی برای غرب و آمریکا واسرائیل بهتر از نظام و وضعیت فعلی که اداره کنندگان اصلی اش موسادی وسیایی باشند!چون با نان قرض دادن،بازار مصرف خود(و از جمله فروش اسلحه)راگسترش می دهند.برای آنها که حکومت«زید و عمرو»مهم نیست.منافع ملی تعریف شده خودشان اهمیت دارد.
و اما اگر نه،اینها عوامل موسادوسیا نباشند.پس چگونه است که این وزارتخانه آدم می کشد،آدمکش استخدام می کندو دربازجویی از متهمان از رکیک ترین الفاظ و القاب استفاده می برد و شکنجه جسمی و روحی می دهد.اینجاست که باید مثلا از وزیر در مجلس سوال شود.ونمی شود!وهکدالخ…
هم چنین پرسش کننده از پاسخ دهنده در مورد قتلهای 67 هیچ نمی پرسد.یا در موردآثار استفاده از روانگردانهاکه ازهمان سالها(دردوره بازداشت نورالدین کیانوری و اعضای حزب توده و نیز سیدمهدی هاشمی و افرادش)مطرح بود،حرفی به میان نمی آید.واین موضوع ازپیچیده ترین زوایای پنهان فعالیت های این وزارتخانه است که هنوز هم مبهم باقی مانده.
روزنامه کیهان درسال67ودرتاریخ21خردادبه شماره 13342در یک مصاحبه مطبوعاتی باعده ای ازمدیران وزارت اطلاعات به نامهای حجت الاسلام احمدی،دکتر صلواتی، دکترنجابت،مهندس متقی وعبادیان و به نقل از علی فلاحیان نوشت:
«نکته دیگراینکه چگونه می شودافرادی مثل احسان طبری،و یاسایر کادرهای بالای گروهکهامی آیندودرزندانهای ماتوبه می کنندومصاحبه می نمایندومطالبی ارائه می دهند.حتی در جامعه شایعه می کنند که یکنوع دارویی به اینها می دهند و با خوردن این دارو آنها این حرفها را می زنند.طبیعی است که این مطالب درست نیست و اگر چنین دارویی وجود داشت طاغوت استفاده می کرد و به بزرگان ما می داد تا بیایند در رادیو و تلویزیون حرفهایی بزنند.».
این روزنامه هم چنین اضافه می کند:«درباره استفاده از داروهایی شیمایی برای گرفتن اعترافات از سال 1362 تا سال 1366در بخشی از نشریات شما وگروههای وابسته در اروپای غربی این شعار تکرار می شود که گویا اعترافاتی را که رهبران و مسئولین گذشته حزب توده ایران پس از بازداشت در زندان کرده اند، زیر تأثیر تزریق داروهای شیمیایی ویژه بوده است.مثلا در هفته نامه راه توده 27خرداد 1362 این طورنوشته شده است:«دژخیمان ساواک جدید،در یکی دوسال اخیر در سازمان جاسوسی امریکا و انگلستان و اسرائیل بامدرنترین دستگاهها و اشکال شکنجه های جسمی وروحی و دارویی آشنا شده بودند. تیغ خود را برای جان بهترین فرزندان خلق تیز کرده اند. این ادعا در تاریخ 16/2/1362 با استناد به گفته دو پزشک مترقی فرانسوی که در باره ساختن اینگونه داروها در ایالات متحده امریکا و مراکز تهیه آنها صحبت کرده اند، تکراری شده است».
و بازدراین سالها حرفهایی در تائید این مدعا زده شد.و مشخص شده شرکتی در آلمان از سال 1987 در این پروسه فعالیت داشته است.[I]

و برمبنای برخی از همین شواهد است که آیت الله منتظری در نامه خود به امام،می نویسد:
«شنيده شد فرموده ايد:فلانی مرا شاه و اطلاعات مرا ساواك شاه فرض می كند. البته حضرتعالی را شاه فرض نمی كنم ولی جنايات اطلاعات شما در زندانهای شما روی شاه و ساواك شاه را سفيد كرده است. من اين جمله را با اطلاعات دقيق می گويم».
والاسلام.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
8شهریور91

________________________________________
[I] -گمرک آلمان درمارس ۲۰۱۲ از صادرات ۵/ ۲ کیلو داروی اعتراف‌گیری «تیوپنتال» که توسط یک شرکت آلمانی به ایران صادرمی شد، جلوگیری کرد. این محموله که تحت عنوان دارو راهی ایران می‌شد، از جمله می توانست در بازجویی و اعتراف‌گیری مورد استفاده قرار گیرد.بنا به گفته ادراه مرکزی گمرک محموله‌ تیوپنتال (Thiopental) در قالب ۵ هزار شیشه کوچک دارویی آماده‌ ارسال به ایران شده بود.در گزارشی که یکی از روزنامه های آلمانی در مورد این شرکت متهم نوشته، خبر ازتحقیق اداره گمرک شهر آخن درباره اتهامات این شرکت داد.
این شرکت مظنون است که با قصد فروش داروی اعتراف گیری تیوپنتال به ایران، علیه بخشنامه مقابله با شکنجه آلمان عمل کرده است.روزنامه «بیلد ام زونتاگ»در این باره می‌نویسد:شرکت بزرگ معاملاتی دارویی زیگبورگر شمینوویس را که متهم است به اینکه در ماه مارس ۲۰۱۲ درصدد ارسال محموله‌ای حاوی ۵۰۰۰ آمپول تیوپنتال به ایران بوده است. در ماه مارس خبر جلوگیری از ارسال محموله ۲ و نیم کیلوگرمی تیوپنتال و ضبط آن توسط گمرک آلمان در شهر بن منتشر شده بود. اما در آن هنگام خبری در این مورد که چه شخصی عامل ارسال محموله بوده در دست نبود.به گزارش دویچه وله فارسی ،طبق قوانین آلمان، فروش ماده مخدر تیوپنتال به کشورهای دیگر به مجوز ویژه اداره فدرال آلمان در امور اقتصاد و کنترل صادرات نیاز دارد. یک سخنگوی اداره گمرک آلمان در مورد جلوگیری از صادرات تیوپنتال به ایران، به «بیلد ام زونتاگ» گفت: «کالا بخاطر آن ضبط شد که مجوز صادرات نداشت.» بخشنامه مقابله با شکنجه در آلمان صادرات کالاهایی را ممنوع یا مشروط به صدور مجوزهای ویژه می‌کند که برای اجرای حکم اعدام، شکنجه یا اعمال دیگر مجازات‌های غیرانسانی، تحقیرآمیز یا وحشیانه مورد استفاده قرار می‌گیرند.سخنگوی اداره گمرک آلمان به «بیلد ام زونتاگ گفته است: «قرار است وزارت اقتصاد آلمان تصمیم بگیرد که قضیه چگونه دنبال شود.» چون به نوشته این روزنامه آلمانی، صادرات تیوپنتال تنها در صورتی ممنوع است که تردیدی در این مورد وجود داشته باشد که قرار است از این ماده در عرصه‌ای به جز بیهوشی استفاده شود.اما به نوشته «بیلد ام زونتاگ»، این تردید در مورد «زیگبورگر شمینوویس» وجود دارد. «بیلد ام زونتاگ» بیش از هر چیز سابقه جنایی صاحب شرکت «زیگبورگر شمینوویس» را دلیل این تردید می‌داند.طبق تحقیقات این روزنامه، مدیر شرکت «زیگبورگر شمینوویس» ویکتوریا والاشک نام دارد که همسر پتر والاشک است. پتر والاشک برای اولین بار ۲۵ سال پیش، در ماه مارس ۱۹۸۷، مورد پیگرد اداره گمرک آمریکا قرار گرفت. او در آن موقع ۹۰ تن «تیو دی گلیکول» از شرکت آمریکایی «الکولاک» خریداری کره بوده است. این ماده شیمیایی برای تولید «گاز خردل» به کار گرفته می‌شود.پتر والاشک متهم بوده که در زمان جنگ ایران و عراق این ماده شیمیایی را از راه سنگاپور به بندر عباس رسانده است. ماموران دولت ایالات متحده او را سرانجام پس از اینکه سه بار کشتی‌های حاوی ماده مرگ‌آور را به ایران فرستاده بود، در شهر بالتیمور آمریکا دستگیر کردند.والاشک توانست با سپردن وثیقه آزاد شود و در دسامبر ۱۹۸۸ به آلمان بگریزد. پلیس فدرال آمریکا دستور پیگرد بین‌المللی او را داشت.پتر والاشک پس از بازگشت به آلمان در ایالت نوردراین وستفالن دستگاه عظیمی برای فروش مواد دارویی و شیمیایی تاسیس کرد و هم اکنون صاحب چند شرکت فعال در این زمینه‌هاست.به گزارش «بیلد ام زونتاگ»، اسناد داخلی اداره جنایی آلمان فدرال نشان می‌دهد که پتر والاشک از نام‌های مستعار پتر لوییمی، جان فارمر و جان استوارت بوردمان استفاده می‌کرده است. طبق این اسناد داخلی، پرونده‌هایی علیه وی با اتهام‌هایی چون کلاهبرداری و جعل اسناد موجود است.این ماده‌ دارویی مشمول بخشنامه «مقابله با شکنجه» در آلمان می‌شود و فروش آن به کشورهای خارجی به مجوز ویژه‌ی اداره‌ی فدرال آلمان در امور اقتصاد و کنترل صادرات نیاز دارد.بخشنامه‌ی مقابله با شکنجه در آلمان صادرات کالاهایی را ممنوع یا مشروط به صدور مجوزهای ویژه می‌کند که برای اجرای حکم اعدام، شکنجه یا دیگر صورت‌های رفتار یا مجازات غیرانسانی، تحقیرآمیز یا وحشیانه مورد استفاده قرار می‌گیرند. در کشورهایی با نظام‌های استبدادی استفاده از این ماده مخدر برای اعتراف‌گیری از زندانیان رایج است.تیوپنتال داروی حقیقت‌گویی یا «سرم اعتراف‌گیری» به ماده مخدری اطلاق می‌شود که به منظور گرفتن اطلاعات از فردی به کار گرفته می‌شود که حاضر به اعتراف بدان نیست. گمان می‌رود که سرویس‌های مخفی و اطلاعاتی یکی از استفاده‌کنندگان از این دارو باشند. در آلمان و اتریش کاربرد این ماده در بازجویی ممنوع است.از جمله تأثیرات تیوپنتال این است که به محض تزریق این سرم، فرد به طور معمول بسیار اهل گفت‌وگو و مراوده می‌شود و بدون تأمل افکارش را بیان می‌کند. این ماده در واقع توان داوری و قدرت تمرکز فرد قربانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و کارشناس بازجویی را قادر می‌کند تا فرد قربانی را به سوی اعتراف در زمینه‌ی اطلاعات مطلوب بازجو هدایت کند.یک برداشت گمراه‌کننده‌ رایج این است که کاربرد «سرم حقیقت‌گویی» به طور خودکار قربانی را به سمت بیان حقیقت هدایت می‌کند. در حالی که فردی که تحت تأثیر این ماده‌ی مخدر قرار گرفته، قادر است همچون قبل دروغ بگوید، ولی نسبت به تلقین‌هایی که به او می‌شود آسیب‌پذیرتر است.حاکمیت ایران در طول ۳۳ سال حیات خود بارها به استفاده از مواد و داروهای روان‌گردان در بازجویی از زندانیان سیاسی متهم شده است. این اتهام‌ها و بحث «شکنجه سفید» به ویژه از سال ۱۳۸۰ و از زمان بازداشت گروهی چهره‌های ملی‌مذهبی و افراد نزدیک به نهضت آزادی ایران بالا گرفت.در بازداشت‌های گسترده فعالان سیاسی در تابستان سال ۱۳۸۸ نیز استفاده از داروهای ویژه بازجویی‌ها در زندان‌های ایران بار دیگر به نگرانی‌ها افزود.در ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ جمعی از خانواده‌های بازداشت شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری در بیانیه‌ای که در بسیاری از وبسایت‌های خبری فارسی‌زیان منتشر شد به «استفاده از دارو برای درهم‌شکستن و اعتراف‌گیری از بازداشت‌شدگان اشاره کرده‌اند.»در این بیانیه نوشته شده بود: «اجبار زندانیان به استعمال داروهایی که اثرات جسمی و روانی فراوان بر روی مصرف کننده آن دارد، همه خانواده‌ها را نگران کرده و با توجه به این که اعتراف‌گیری تحت فشار و آزار و در شرایط غیرعادی، از جمله استعمال داروهای خاص، برای تدارک‌دیدگان سناریوی انقلاب مخملی واجد اهمیت فراوان است و هرگونه افشای حقیقت در این زمینه برای آنان هزینه‌های گزاف دارد، تلاش زیادی برای مستور ماندن این اقدامات غیرانسانی در زندان‌ها می‌شود.».
همچین روجوع شود به یادداشت«پیچ توبه»ازهمین نویسنده: https://mahkame2.wordpress.com/2009/08/02/%D9%BE%DB%8C%DA%86-%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87/

مهدی هاشمی دوم؟
آیامهدی هاشمی(فرزندآیت الله هاشمی رفسنجانی)به سرنوشت(سید)مهدی هاشمی (ازمنسوبین ونزدیکان آیت الله العظمی منتظری) گرفتار خواهد شد؟
قصدنویسنده نوشتن در لَه و علیه مهدی هاشمی نیست.بلکه یک بازبینی وبررسی  مختصر از سه دهه تاریخ سیاسی ج.ا.ا. است.
تجربه این 30سال به مکرر اثبات کرده که مدیریت قضائی ایران در مورد افراد و جریان های وابسته به حاکمیت تا آنزمان که برعلیه«رانت قدرت» نباشند،به قضاوت ننشسته است.
در این 30سال یک فرد یا گروه براساس عدالت محض محاکمه نشده،بلکه وقتی بامنازعات سیاسی گِره بخورد ورانت قدرت را نشانه رود و با آن در تضاد واقع شود،پرونده سازی بر علیه آن شخص و گروه نیز گشوده شده است.منتها چنین پرونده سازی هایی از دومنظر، از صورت بالقوه به صورت بالفعل درآمده است:یکی از منظر صوری و دیگر از منظر واقعی.
از منظر صوری،فقط مصرف داخلی  داشته و موضوع  مورد مناقشه هیچگاه نتیجه نداده است. و فقط از راههای فریب سیاسی، بازی خاتمه و پرونده مختومه می شود.
مثلادر جریان عباس پالیزدار(که به پشتوانه  رانت تیم احمدی نژاد)وارد افشاگری شده بود،با اسم و رسم برعلیه افراد منتفذ و صاحب نفوذ و سرشناس اتهاماتی زد که هیچگاه در این 30سال قوه قضائیه  به چنین اتهاماتی  درمورد این دانه درشتها(اصطلاح رهبرج.ا.ا.) نپرداخته  و وارد عمل نشده است.[1]
از منظر واقعی فرد یا گروه باید قربانی شود.مطامع مافیایی رانت قدرت تا مرحله ای کوتاه می آید که به چارت تشکیلاتی او آسیب نرساند. لذا وقتی مشاهده کند که خطر به صورت جدّی دارد گریبانش را می گیرد،دست بکار می شود.
از طرفی،وقتی به رویدادها و وقایع اتفاقیه این 30سال نگاه کنید،از همان ابتدا جریان حذف نیز همزمان باتأسیس ج.ا.ا.وارد بازی سیاست شد.و از همان سال نخست پیروزی انقلاب تا اکنون، مُهره های بزرگی را ازبازی سیاست خارج کرده است.
جریان حذف(یا همان مافیاورانت قدرت و یا دولت پنهان وسایه)متأثرازجهان بینی حفظ قدرت ولو «بالنصربالرعب» و توجیه هر وسیله است.آنها با همین ایدئولوژی به اداره امور       می پردازند.و باهمین دیدگاه است که دریک پروسه زمانی،همچون نیروهای اپورتنیست (OPORTONIST)دریک تشکیلات،به حذف هم می پردازند.مانندتشکیلات سازمان مجاهدین خلق در دهه50 وکشتن و حذف نیروهای خودی،چون صمدیه لباف و مجید شریف واقفی.و ازهمین آغازازآنهایک تشکیلات آهنین ومخوف می سازد که با شستشوی مغزی عضو می پذیرد،تا اگربه  کادرعضو و ذوب شده  بگویند ماست سیاه است،بپذیرد!
این جهان بینی غیرخودی را برنمی تابد.و به مرور،براساس منافع وحفظ قدرت،خود نیز متکامل می شود و از میان خودی های خود،افرادی را به خارج از این دایره پرتاب می کندو آنها را حذف می نماید. و این چنین است که دیکتاتوری آرام آرام در«خانه آزادی»بیتوته      می کند و صاحب خانه می شود.
مهم ترین و کارسازترین عملیات جریان حذف در این 3دهه،خارج کردن افراد«کاریزما» (Karizmatik)ازدایره قدرت بوده است.
بنابردلایل تاریخی،احزاب،گروهها و سازمان های سیاسی تأثیری بر افکار مردم(بدلیل    توده ای بودن جامعه)نداشته اند.بلکه برعکس،اشخاص خاص توانسته اند بر افراد عام اثر گذار باشند.
لذا همزمان با آغاز و تأسیس ج.ا.ا.،جریان حذف (بخاطرهمان ایدئولوژی )که آن زمان گُستره اش وسیع تر بود،شروع به حذف افرادی کرد که با منافع آنها  گِره می خورد و باصطلاح مزاحم بود.
آیت الله شریعتمداری،ازجمله این افرادبود.ومهمترین آن،حذف جانشین امام خمینی،یعنی  آیت الله العظمی منتظری از صحنه قدرت.
و اکنون حذف افرادی که خود 30سال در مدیریت و اداره کشور دخیل بودند:
آیت الله هاشمی رفسنجانی،مهدی کروبی،سیدمحمد خاتمی و میرحسین موسوی.
هیچگاه درحوزه قضاوت ودراین30سال وابسته های سببی و نسبی افرادرأس قدرت بخاطر مثلامفاسداخلاقی،سیاسی،و اقتصادی،در شرایط عادی محاکمه و محکوم نشده اند،بلکه وقتی بامنافع رانت قدرت گِره بخوردو آنرا به مخاطره افکند،فورا پرونده ای درست می شود تابهمراه او،وابسته های  او نیز از صحنه قدرت حذف شوند.ودست دولت سایه برای انجام هر اقدامی فعال مایشاء باشد!
مثلا اگر قرار باشد مهدی کروبی دستگیر شود،با اطمینان می توان گفت اتهامات او فقط مربوط به دوره انتخابات نخواهدبود!
درمورد حذف آیت الله العظمی منتظری باسیدمهدی هاشمی(که همیشه وی درتاریخ  معاصر ایران مطرح بوده وحساسیت هایی را در دنبال خودداشته است)شروع شد.
صراحت و قدرت و شجاعت بیان در ابراز نظر وعقیده -ولو با به خطر افتادن قدرت،در نزد آیت الله العظمی منتظری بی نظیربود،و همین  ویژگی برای رانت قدرت (که آنزمان گُستره اش خیلی ازهمین حذفی های امروز را دربرمی گرفت)خوشایند نبود.و چه  سوژه ای بهتراز سید مهدی هاشمی و پرونده قتل آیت الله شمس آبادی!
پرونده قتل مرحوم آیت الله شمس آبادی،بهترین دستاویز برای پیراهن عثمان کردن شد. سیدمهدی هاشمی ابتدا توسط دادگستری استان اصفهان جهت پاسخگویی و محاکمه دوباره وی در مورد اتهام قتل  آیت الله شمس آبادی فراخوانده می شود.ایشان(سید مهدی هاشمی) نیز خودبا نوشتن نامه ای،حاضر به حضور دردادگاهی مستقل و بی طرف می شود.مثل الان که مهدی هاشمی با نوشتن  نامه ای آمدنش به ایران را مشروط به یک دادگاه مستقل وبی طرف کرده است.وآنزمان«محسنی اژه ای»دردوره سید مهدی، یکی ازدست اندرکاران آن پرونده بود و امروز در دوره «مهدی هاشمی»در مقام دادستان کل کشور!
سیدمهدی هاشمی دریک فرایند،خودرامعرفی می کند.پرونده به تهران وحوزه دادگستری تهران منتقل می شود،امابایک چرخش ناگهانی،پرونده وی توسط وزارت اطلاعات امنیتی اعلام  می شود و ایشان در دادگاه انقلاب و سپس  همان زمان با تأسیس دادگاه  ویژه روحانیت محاکمه و  برای ایشان علاوه برقتل آیت الله  شمس آبادی، اتهامات دیگری نیز مطرح شد؛که در نهایت به اعدام  وی منجر گردید!
آیامهدی هاشمی(فرزندآیت الله رفسنجانی)به همین سرنوشت دچارخواهد شد؟و همراه با وی آیت  الله هاشمی رفسنجانی نیز(که همیشه از او به عنوان مردشماره2 قدرت نامبرده می شود)محاکمه و سرنوشتی چون  آیت الله العظمی منتظری را پیدا خواهد کرد؟
برخلاف آیت الله العظمی متنظری،سیاست آیت الله هاشمی رفسنجانی(به هر دلیلی که خودش می داند)سیاست آهسته برود،آهسته بیایدبوده است.سیاست صراحت لهجه در وی نیست.
آیا«رانت قدرت»قصددارد برای همیشه مرد شماره2 قدرت در ایران را از سرر اه خود بر دارد؟ یا آنکه با آمدن مهدی هاشمی به ایران پرونده  وی فقط از جنبه صوری باز و سپس با یک بازی سیاسی خاتمه پیدا خواهد تا آقای هاشمی رفسنجانی  همچنان در همین وضعیت ابقاء شود؟تا بازی پشت پرده چه باشد.والله اعلم.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)/3 آذر 89
 
انتشار در وب سایت جرس
                                                  

 1-ن.ک. به یادداشت اینجانب در مورد عباس پالیزدار.

بایگانی

دسته‌بندی