دام عربستان

دام عربستان

نویسنده: محمد شوري جزه – دوشنبه بیست و پنجم مهر 1390

دام عربستان دام عربستان می تواند پیش درآمد و شروع آغاز یک جنگ تازه باشد. سالهاپیش در وسایل یک کاروان حج توسط بخشی از نیروهای سپاه پاسداران(والبته خودسر!)مواد منفجره جاسازی شد،که با ورود آنان به فرودگاه جده فورا لو می رود؟! و منجر به تنش و حوادث بعدی شد و امام خمینی را به عکس العمل واداشت وگفت:«اگراز صدام بگذریم از فهد نمی گذریم(که از هردو هم گذشتیم!). آن زمان این اقدام را منتسب به نیروهای«سیدمهدی هاشمی»کردند.اما همان زمان ایشان در سخنانی که حضورا شنیدم،گفت:گفته اند که ارسال مواد منفجره به عربستان از طریق هاشمی (که من باشم ) صورت گرفته است.اما کارمن نیست کار یک هاشمی دیگر است! به نظرمی آیداگر چنانچه مستندات دولت آمریکا واقعی باشد،عاملین خودسر در سپاه قصد شان ترور نبوده،بلکه فقط می خواستند این عملیات لو برود.نتایجی که از لو رفتن عملیات بدست می آید نفع آن بیشتر از ترور سفیر است. آنچه از افشای این عملیات منتج می شود بدست آوردن افکارعمومی علیه ایران و احتمالا اقدام برای شروع یک جنگ تازه است. نظام جمهوری اسلامی بعد از تسخیر سفارت آمریکا در دام یک حنگ سرد بی حاصل افتاد و همزمان 8 سال جنگ بی نتیجه، رمق وتوان اقتصادی کشور را گرفت. و بعد ازآن هم تمام تلاشها به سمت تقویت لجستیک نظامی رفت تاعمران کشور.و صد البته انرژی هسته ای و حواشی آن! مارقین در دوران علی (ع) باسرنیزه رفتن قرآن توسط لشگرمعاویه او راخون به جگر کردند. اگر عملیات ترور سفیرعربستان مستند به واقعیات باشد و همانطورکه نمی توان عملیات ارسال مواد جاسازی شده در کاروان حج را کتمان کرد، باید گفت این افراد همان مارقین های انقلاب هستندکه مستقیم و غیر مستقیم آلت دست عوامل صیهونیزم جهانی می شوند. اگر مدیریت کشور دست انقلابیون و افراد پر مغز و با سابقه بود شاید امثال سعید امامی سالها در فرنگ زندگی کرده -که نه پشتوانه مذهبی داشت و نه پشتوانه و سابقه مبارزاتی و انقلابی-نمی توانست در مهم ترین و حساس ترین جایگاه مدیریتی (یعنی وزارت اطلاعات) بافریب بزرگان انقلاب جنایاتی را رقم بزند.جاسازی مواد منفجره در کاروان حج و اقدام برای ترور سفیر عربستان درآمریکا ناشی از همین تفکراست! «اوباما»(رئیس جمهوری آمریکا و برنده جایزه صلح نوبل) باید هوشیار تر از این باشد که در دام یک جنگ قرار بگیرد . برخی در ایران و هم در آمریکا مایل نیستند روابط عادلانه برقرار شود و حیات و ادامه مافیای قدرت خود را در وضعیت جنگ سرد می دانند. در دوره محمد خاتمی گفت و گوی تمدنها در سازمان ملل رسمی شد؛ ولی متاسفانه امتداد نیافت و درعوض جریان صهیون بین الملل که نمی خواهد شکل مناسبی در روابط آمریکا و ایران برقرار باشد قوت گرفت. و برخی هم در ایران، کاسه داغ تر از آش شدند و از فلسطینی ها فلسطینی تر و از پاپ کاتولیک تر و خودشان نیز بدون هیچ سابقه مبارزاتی و هیج پشتوانه علمی باسخنانی بی بُته، فقط انگشت در لانه زنبور می کنند و طبل جنگ می کوبند. محمد شوری(نویسنده و روزنامه گار)21مهر 90

نظر

<a href=»http://www.webgozar.com/counter/stats.aspx?code=1335055″ target=»_blank»>آمار</a>

دمکراسی مشترک

دمکراسی مشترک

فشارهای بین المللی، همراه با تحریم های همه جانبه و تقویت و تهییج افکارعمومی علیه رژیم ج.ا.ا.، هیزم تنور آتش جنگ را انبوه و انبوه ترکرده است.

آیا بزودی جنگ سراسر جهان را فراخواهد گرفت؟!

دمکراسی یاهمان حکومت مردم بر مردم مذهب تمدن است. این مذهب همچون تمدنها در فرایند تاریخ، فراز و فرودهایی داشته و دارد.

دمکراسی مشترک همان توافق بین المللی و جلب افکار عمومی برای مداخله نظامی در یک کشور به جهت سرنگونی و تغییر نظام سیاسی است.

البته این توافق هرگونه که ساخته و پرداخته شود، برای خود بهانه یا دلایلی عنوان میکند که بتواند همراه با جذب افکار عمومی، خود را از هرگونه سلطه جویی و کشور گشایی (به رسم قدیم) مبری سازد.

دمکراسی مشترک هم در عراق و هم در افغانستان با مداخله نیروهای نظامی سازمان ملل ، ناتو، غرب و امریکا، نتیجه داد.

درآن کشورها، رژیم سیاسی مستبد و توتالیتر تغییر و یک نظام مبتنی بر آرای مردم شکل گرفت؛ و هم چنین منافع بین المللی به جهت امنیتی،اقتصادی و فرهنگی تأمین شد! و این یعنی «دمکراسی مشترک».

دو ضلع مثلث در دو منطقه پرآشوب خاورمیانه تکمیل شد. آیا با حمله نظامی به ایران ضلع سوم این مثلث کامل خواهد شد؟!

رژیم بعثی صدام همیشه نامتعادل بود. سالیان متمادی گروهی به ریاست صدام حسین برمردم عراق حکومت کردند؛ استبداد صدام زبانزد شد؛ این رژیم چه در دوره پهلوی و چه در دوره رژیم ج.ا.ا. برای کشورما و نیز برخی از کشورهای منطقه مثل کویت مزاحم بود.

در دوره پهلوی بخاطر حمایت بین المللی، جرأت حمله را نداشت؛ اما آرزوی خود را در دوره ج.ا.ا. به علت عدم حمایت بین المللی از ایران، عملی ساخت. و آنقدر توهّم قدرت بالا رفت که به کویت نیز حمله کرد.

در جنگ 8 ساله عراق و ایران هر چند غرب و آمریکا از در دوستی با صدام،با وی همکاری کردند،اما حمله عراق به کویت، حجت را بر آنها تمام کرد .

لذا افکار عمومی جهان به این سمت رفت که صدام زرّادخانه های سلاح های آتشین هسته ای دارد؟و خطر جنگ هسته ای جهان را تهدید می کند.

نتیجه گزارشات این شد که تا با یک جنگ تمام عیار پرونده رژیم بعثی در عراق مختومه و تاریخ مصرف صدام تمام شود.

و بدون آنکه ما بتوانیم در جنگ 8 ساله خود با عراق –که خواستار جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان بودبم- سربلند جنگ را خاتمه دهیم و برای فتح قدس از کربلا عبور کنیم، صدام سقوط کرد؛ و نیروهای چند ملیتی کربلا را آزادکردند!:ولولادفع الناس بعضهم ببعض(قرآن).

علیرغم حوادث تلخ در عراق،دمکراسی دلخواه مردم در حال تجربه شدن است.

ضلع دوم این مثلث افغانستان است.

افغانها سال های سال زیر چکمه های تزاریسم کمونیست! له شده بود؛با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گرفتار نوعی آنارشیزم سیاسی شد .

نتیجه فروپاشی جماهیر کمونیستها و خروج ارتش سرخ از افغانستان، تسلط و استیلای حکومت طالبان با رویکردی افراط گرایانه از اندیشه سیاسی اسلام بود.

توافق بین المللی برای نابودی طالبان بوجود آمد. و نتیجه آن نیز ورود نیروهای چندملیّتی و اعاده دمکراسی و انتخابات آزاد درافغانستان بود.

هرچنددر افغانستان همچون عراق،حوادث تلخ هنوز وجود دارد. اما مردم عراق و افغان دارند برای نخستین بار طمع شیرین دمکراسی ازنوع انتخابات آزاد را می چشند و البته در حاشیه آن منافع امنیتی و اقتصادی به همراه تغییرات فرهنگی بین المللی حاصل است!

پس از تأسیس ج.ا.ا. و تغییر رژیم سلطنتی شاه (که باکودتای 28 مرداد سرمست ومغرور شده بود)،هنوز کشورما دمکراسی «جمهوری خواهی» راتجربه نکرده بود که با یک جنگ ویرانگر مواجه شد.

و همان نیز آغاز دفن دمکراسی درایران و مسخ جمهوری و شروع تبلیغ و ترویج تفکر بنیادگرایانه از اندیشه سیاسی اسلام بود.

گروه های متعددی با نام اسلام خواهی درسراسر جهان به عملیات انتحاری و بمب گذاری پرداختند. که برخی از این گروهها مثل حماس و حزب الله لبنان به طور مستقیم از ایران حمایت می شوند.

از میان حوادث تلخ تاریخ عملیات انتحاری،حادثه 11 سپتامبر اوج آن بود که توسط خشن ترین گروه که خود را معرف اسلام می داند،یعنی گروه اسامه بن لادن بوجود آمد.

در داخل ایران و در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی رویکرد بین المللی به سمت گفت و گوی تمدنها که معبری برای تنش زدایی بود، پیش رفت؛ ولی با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس دولت ایران،ادبیات و لحن کلام رهبران ایران خشن شد و به سمت جنگ رفت.

احمدی نژاد،علیرغم فقدان سوابق درخشان در قبل و بعد از انقلاب در زمینه های علمی و سیاسی و برخلاف دو سلف پیشین ، یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی که دارای سوابق سیاسی و علمی متعددی هستند،مورد حمایت شدید و همه جانبه آیت الله خامنه ای قرار گرفت . وی که خود مجری گروهی خاص است و حتی از مجلس برآمده از نظارت استصوابی هم تمکین نمی کند، اکثر مدیران خود را از میان نیروهای امنیتی و سپاهی که روحیه جنگ ستیزی دارند برگزید.

دریک نظرسنجی که از مردم اروپا شده بود، اکثرا موافق جنگ با ایران هستند. آنها وحشت دارند که سلاح های هسته ای ایران شهر و کشورشان را هدف قرار دهد.

الان همه مسائل ایران و افکارعمومی جهان تحت الشعاع انرژی هسته ای ایران به این سمت رفته است که ایران در حال تولید بمب هسته ای است؟

اسرائیل تنها کشوری است که هر وقت هرکاری خواست انجام داد و هیچ وقت بخاطر آن مجازات بین المللی هم نشد.

آیا اسرائیل بدون اجازه آمریکا، ایران را بمباران خواهد کرد؟! و استارت شروع جنگی تمام عیار زده خواهد شد؟

آیا اوبامای برنده صلح نوبل رهبری یگ جنگ تما عیار را بدست خواهدگرفت تا ضلع سوم دمکراسی مشترک با ایران کامل و نتیجه دهد؟!

محمد شوری/ 28 مرداد 1389.