You are currently browsing the tag archive for the ‘قطعنامه598’ tag.

31#_شهریور_1359؛آغاز #جنگ_عراق_و_ایران#چند_سال_پیش(شماره37)[بازنشر]#@shourimohammadعناوین این مجموعه:نبایدتاریخ جنگ راکعب الاحبارهای زمین بنویسند،تردیدافکار عمومی،درادامه جنگ،گندم به اندازه دوماه،باآوارگان جنگی در اردوگاه ها،14روزروی آبادان آتش بود،مسئول حقیقی کیست، فرماندارعصبی،دوپای قطع شده، دیدن دستی بزرگ درآسمان، مساله اصلی الان مرگ برلیبرال شده است،نه جنگ،این #جنگ_تحمیلی،صلح تحمیلی بدنبال خواهدداشت،جنگ را فرعی نکنید،هیجان وفشار در بهشت زهرا،حمایت ازبنی صدر اطاعت ازامام است،پیروزی، پیروزی اسلام است،ملاهای مستبد،صبرمی کنیم تاموقعش، نقشه جنگ به مبلغ 200هزار دلار!،نیروهای مکتبی،یک مشت آخونددانشکده نرفته،تافتح قدس چیزی نمانده،فروش چاشنی بمب هسته ای به عراق توسط دو ایرانی،معامله مخفی،شفاعت برای آمریکا، #مک_فارلین و جنگ،اگرخمینی باخبرمی شد،آن موقع ماراضی نمی شویم،جنگ ادامه خواهدداشت،راه دیگری وجودندارد،شروط صدام برای صلح،پیشبینی25میلیارددلارپرداخت خسارت جنگ،خوشبین نیستم، عراق برای خاتمه جنگ در تنگناست،موردموافقت ایران قرارنگرفت وردشد،صلح تحمیلی، عقب نشینی از شروط،چندنفر عاقل منصف،محاسبه مصلحت، زبان صدام درکام بازرگان!،نهضت آزادی ایران:جنگ راتوسعه ندهید، #آیت_الله_منتظری:نامه به امام برای خاتمه جنگ،خمینی:جنگ جنک تارفع فتنه درجهان،نوشیدن، #جام_زهر.بازنشر:شهریور1399#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)نسخهPDFاینجا:t.me/shourimohammad9People Reached1EngagementBoost Post

1مَحکَمه (ASSIZE)

چنین روزی در چند سال پیش(مجموعه تیرماه)
درمجموعه تیرماه به موضوعاتی مانند:
برجام2،قطعنامه598،ماکیاولیسم آخوندی، دمکراسی آخوندی،دادگاه ویژه روحانیت،دادگاه انقلاب،دادگاه خلخالی،تعطیلی روزنامه سلام، خودکشی سعید امامی،مدرسه حقانی،انقلاب فرهنگی،قانون خدا،تفکر مصباح، مرجع تقلید شدن خامنه ای،هاشمی رفسنجانی،بنی صدر،جبهه ملی،آذری قمی،بازرگان،رجبعلی مزروعی،انجمن صنفی روزنامه نگاران،بی.بی.سی،واستحاله شدن انقلاب و…پرداخته ایم.
چهل سال از انقلاب57 گذشته و فکر می کنم درموارداساسی و بنیادی هنوز درجامی زنیم.
ممکن است کارهای مثبتی هم باشد؛اما من آنهارااستثنای این انقلاب می دانم نه قاعده.آن انتظاری که از بهمن 57 می رفت حاصل نشد…
نظام ولایت فقیه در صداوسیما و تبلیغات و سخنرانی های حکومتی خود،استثناها راقاعده نشان می دهد؛وبدین وسیله غَش در معامله می کند.در حالی که واقعیت و عینیّت جامعه خلاف آن است.آنچه انتظار از انقلاب-که پسوند اسلام را هم یدک دارد-بوجود آمدن این وضعیت نبود!واین بدلیل ناکارمدی در مدیریت و سلطه ی یک شخص(ولایت فقیه)،جهل ولُمپنیسم وریاکاری در اداره اموراست…ونه فقط تحریم!
نگاه به گذشته برای تدبیردر آینده است،که از یک سوراخ چندبار گزیده نشویم!
آنچه دراین مجموعه می خوانید براساس حضوردربطن حوادث،شناخت ودیدگاه نویسنده با عینک«نیمه خالی دیدن لیوان»است.
این مجموعه پیشترجداگانه درتلگرام وفیس بوک درروزخودمنتشرشده است.اما بدلیل سانسور وفیلترینگ وآزارشنودی رصدکنندگان امنیتی که سعی دارند برخی راازدیدهاپنهان کنندوبرخی رامثل بادکنک باد،مطالب دردسترس همگان آنچنان که بایدقرار نگرفت،لذااینجایکجا تقدیم می شود.تابعدبرویم سراغ مردادماه.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
تیرماه یکهزاروسیصدونودوهشت

t.me/shourimohammad
https://www.facebook.com/assize.mahkame

چنین روزی در چند سال یش
1تیر1358
دادگاه خلخالی
روزنامه انقلاب اسلامی۱تیر1358
حجت الاسلام خلخالی درموردوضع دادگاه هاومحاکمات گفت:
دادگاه مااصولاشباهتی بادادگاه های غربی ندارد.دادگاه درشرایط بسیارساده ای تشکیل می شودو شاهدین هم حضور دارند واز وکیل وغیره هم خبری نیست
پاورقی:
درابتدای انقلاب دادگاه هافله ای ودر کمترین زمان حکم انقلابی صادرمی کردند.واگرزمان،افکارعمومی وجهان معترض نبود،همان رادرحال حاضرادامه می دادند.اصولا درعرف حکومت اسلامی دادگاهی باحضور وکیل مدافع وشرایط امن برای متهم وجودندارد.اینهاازاحکام مستحدثه است که بالاخره درجمهوری اسلامی به حکومت تحمیل شد.در دهه60بسیاری فله ای اعدام شدند.از جمله اعدام های سال 67که آیت الله منتظری آنراجنایت نامید.نگارنده این سطوردرسال 65توسط دادگاه ویژه روحانیت درکمتراز10دقیقه(درحالی که16ماه زیرتیغ بازجویی وبلاتکلیف بودم،بدون اعلان قبلی وبااین فکرکه دوباره برای بازجویی می روم)باتنی بیمارکه ماههاازشدّت تورم درناحیه گردن دردمی کشیدم،محاکمه شدم.همان افرادهنوزدرراس قوه قضائیه هستند.الان هم درپرونده های مهم به هیچ وکیلی حق دخالت نمی دهند.
یکم تیرماه نودوهشت
چنین روزی درچند سال پیش
2تیر1378
متهم محکوم به خودکشی شد!
هفته نامه عصرما۲تیر1378
محمدنیازی(رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح ):
عاملان اصلی باتوجه به تحقیقات انجام گرفته مصطفی کاظمی،مهردادعالیخانی، خسروبراتی وسعیدامامی هستند.باوجود مراقبت های ویژه ای که ازسعیدامامی یکی ازعوامل اصلی ومحوری این قتلها به عمل می آمدوی روزدوشنبه۳۰خرداد ۱۳۷۸خودکشی کرد.
پاورقی:
خودکشی سرنخ ها،بالاخص درپرونده های مهم(مثل حادثه نخست وزیری)به یک امرعادی درزندان های ج.ا.مبدل شده،گویی قاضی برای متهم حکم خودکشی صادرکرده است!نظام ولایت فقیه باشناخت اززندان های دوره پهلوی ودریاقت تجربه آنهاوبامجهزشدن به پیچیده ترین وسائل فنی و( شنود)پراز رمزورازاست وباآنچه که درصداوسیما وسریال هامنتشرمی شود تفاوت فاحش دارد.وتنها با بسرآمدن تاریخ مصرفش آن رازآشکارخواهدشد!وباندهایی که با هدایت ازدل مدیریت قوه قضائیه و نهادهای امنیتی دردرون زندان هابوجود آمده اند:باندهای موادمخدر،فحشا،قاچاق انسان،پولشویی وقتل زندانیان توسط دیگرزندانیان. ازکسانی که متهم به صدور احکام ناعادلانه،شکنجه و اعدام های ناحق هستندو سالهادرخانه قوه قضائیه سکونت کرده وبه هیج نهادی هم پاسخگونیستند نباید انتظارعدالت واصلاح داشت( هفته قوه قضائیه)
دوم تیرماه نودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
4تیر1361
انقلاب سوم!
[کتاب درمکتب جمعه،ج5ش53،خطبه نماز جمعه]هاشمی رفسنجانی:
جریان این حادثه(انفجار حزب جمهوری اسلامی)وحوادث قبل ازآن که درمجلس اتفاق افتادوعزل جانشین فرمانده کل قوا وحوادث بعدش،بحق انقلاب سوم نام گرفته….وقتی که آن مجلس خبرگان به اصل های مربوط به ولایت فقیه رسید و معلوم شدکه سرکاربه دست این ولی می ماندو روحانیت سرنخ رادردست می گیردوبه عنوان نماینده واقعی مردم مرکزقدرت هاست،سروصداهابلندشد.
سفارت آمریکافعال شد…ضربه ای که ملت واردکرداشغال لانه جاسوسی بودکه این خیلی مهم بود.شیرازه جریانات [نیروهای مخالف ومنتقدحاکمیت]راازهم پاشید…آن بکی پاشدگفت:من می خواهم بروم آمریکامذاکره بکنم!امام فرمودند:
از روی هواکه داری می روی عزلتان می کنم…یکی ازکانون های فسادکه بدتربن کانون هاشده بودهمین دانشگاه بودکه ضربه دوم راهم بازدانشجوهازدندواین مراکزفسادراهم اشغال وبه عنوان انقلاب فرهنگی تعطیل کردند…انفلاب دوم با سروصدای کم ولی باابعادمختلف در صحنه بود…بزرگترین کاراینهااین بودکه در مراکزقانونی مادوباره نفوذبکنند و قضیه ریاست جمهوری بنی صدراینجا درست می شود.البته من نمی گویم کسانی که به بنی صدررای دادندیاحتی آنهایی که تبلیغ کردندهمه شان دراین “فاز”عامل شناخته شده وروشن بودند، نه!خیلی هایشان باحسن نیت وبااشتباه واردعمل شدند.اکثزیت شان اینجوری بودند.ولی جریان بنی صدریک جریان معمولی نبود.شمامی دانیدکه اوبایک تیم آمده بود… تیمش خیلی مهیابودندوازروز اول هم خوب کارمی کردندواین روزنامه انقلاب اسلامی راهم باحساب درست کردندونفوذش هم درپایگاه های مردمی باحساب بود…این انقلاب سوم که عرض می کنم همان حالاتی ست که بعداز انفجاردفترحزب جمهوری اسلامی تا تشکیل مجلس شورای اسلامی که مردم دیدن که نهادهاپابرجاهستند.عالی تربن حالات انقلاب است وانقلاب واقعی را آنروزدرافکاروارواح مابه وجودآورد ومامحکمترشدیم وراهمان رابااراده ای قوی تر رفتیم.
پاورقی:
مامحکمترشدیم وراهمان رادرانحصاری کردن قدرت بااصل ولایت فقیه و نظارت استصوابی همچنان ادامه دادبم!!همه آن مردمی که به بنی صدررای دادنداشتباه کردندواگرهمان مردم به کاندیدآنهارای می داد،کارشان درست بود!!حقیقت ابن است که همه نیروهای انقلاب(اعم از مخالف وموافق ومنتقدواحزاب آنزمان) از کم اطلاعی وجهل مردم می خواستند
سوءاستفاده کنندولی این روحانیت بودکه بابازی گرفتن احساسات مذهبی مردم، سوارانقلاب شدوباهروسیله ناجوری هم که شده(دفع افسدبه فاسد،غش در معامله،زدن بهتان،اعدام فله ای، و…) خواست تابه هدفش که حفظ قدرت وبه انحصاردرآوردن آن بودبرسد.وتاحال حاضر هم ادامه داده است.ونتیجه فعلی انقلاب، ووضعیت فعلی کشورمحصول همان استمرارانحصاراست!
چهارم تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
5تیر1358
قانون خدا
روزنامه جمهوری اسلامی5تیر1358
خمینی [دردیدارباجمعی ازاعضای پاسداران قرچک ورامین]:
الان رژیم رسمی ماجمهوری اسلامی ست.وفقط مانده که احکام هم احکام اسلامی بشود…درحکومت اسلامی اسلام و قانون اسلام حکومت می کند.اشخاص برای خودشان وبفکر خودشان حکومت نکنند.مامی خواهیم احکام اسلام در همه جاجریان پیداکند…دراسلام حکومت،حکومت قانون است.حتی حکومت رسول الله وحکومت امیرالمومنین حکومت قانون است.یعنی قانون خداآنهارا تعیین کرده است.آنهابه حکومت قانون واجب الاطاعه هستند.پس حکم ازآن قانون خداست.وقانون خداحکومت می کندودرمملکت اسلامی بایدخدا حکومت کندوغیر قانون خداهیچ چیزحکومتی ندارد.
پاورقی:
این همان کلاه گشادی ست که سرملت رفت.درواقع چون مردم از احکام اسلام انتظارعدالت ورفاه اقتصادی و آزادی وبرابری داشتند.این گونه حرف ها شیرین آمدوکسی راهم جرات آن نبودکه بگوید:ازاسلام مذاهب مختلفی هست و ازجمله«شیعه که درآن علمای دینی در تفسیر وبیان احکام اسلام اختلاف نظر ماهوی دارند. ووقتی هم تمام اسلام وقانون خدادرآرای6فقیه منصوب ولی فقیه درشورای نگهبان خلاصه شد،سرانجامش این شدکه فقط کلام رهبری،فقط سخن ولی فقیه سخن خداست وحکم،حکم اوست وکسی راهم حق«ان قلت»کردن نیست.دکان مراجع تقلیدتعطیل و همه به استخدام دولت درآمدند!!
پنج تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
6تیر 1359
ماپست ومقام نمی خواهیم
[ کتاب در مکتب جمعه،ج2،ص206،خطبه نماز_جمعه]
سیدعلی خامنه ای:
ازروزاول شروع کردندگفتندکه روحانیون انحصارطلبندو مقامات قدرتی راروحانیان گرفتند… روحانی هم متخضص است وعالم است.اماروحانیون به نسبت درکارهای دولتی،درکارهای اداری به مراتب کمتراز قشرهای دیگرند.یعنی چه انحصارطلب است؟چون تاکنون روحانی درراس قدرت ودرکارهای دولتی وجودداشته چهارتاپنج تا،شش تاروحانی این گوشه آن گوشه،یا چندنفردرراس کمیته هااین طرف وآن طرف ایران که پیداشدندبهانه دست اینها افتادکه آقاروحانیون انحصارطلبند.قدرت طلبند.جنگ قدرت دارند….من اعلام می کنم،ومن به عنوان یک روحانی اعلام می کنم:ای ملت ایران!…ای دوستان!ای دشمنان!بدانیدروحانیت بااین حرفها سنگر راخالی نخواهدکرد.مامقام نمی خواهیم، ماه جاه وجلال نمی خواهیم.جاه وجلال ما توجه مردم ومحبت مردم واعتمادمردم است.ماپست ومقام نمی خواهبم…
پاورقی:
آقای خامنه ای!شمابیش از30سال است یکریزحرف می زنید!بااینکه اکثرمقامات اصلی حکومت منصوب شمادرپست های کلیدی هستند،امارسماهیچ مسئولیتی را بگردن نمی گیرید.وهمه رامتوجه دیگران می دانید.وهمیشه دراثبات این هستیدکه تمام حرفهاوپیش بینی هایتان درست است!آقای خامنه ای!آقای جنتی خودش راهم نمی توانداداره کند،ولی هنوزدر مرز100سالگی دودستی به قدرت چسبیده؛وایضاهکذاامثالهم…وتعدادبی شماروحانیونی که فقط فقه خوانده اند، اینجاوآنجادرراس مهم ترین پست های مدیریتی،والبته ایضاریزترین وکوچکترین پست های مدیریتی دراس کارندودر کنارش آقازاده هایی که ازنام آنهانان می خورند!!…
شش تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
7تیر1366
مدرسه حقانی
روزنامه جمهوری اسلامی7تیر1366
احمدجنتی(عضوفقهای شورای نگهبان و سرپرست سازمان تبلیغات اسلامی): «طلاب حوزه درزمان گذشته که هنوز تحولی اصولی درحوزه هاایجادنشده بود، یک آزادی بی حدومرزی داشتند.در آنزمان هیچ دستگاهی برای گزینش طلاب وجود نداشت…مرحوم بهشتی معتقد بود که باید درحوزه ها اول طلاب ازنظر سوابق،اخلاق،تقوا وسیاست گزینش شوند…افکارشهیدمظلوم آیت الله بهشتی تا حدودی درمدرسه حقانی پیاده شد…آیت الله بهشتی این تحول رااز مدرسه حقانی آغازکرد.
پاورقی:
بیشتر تربیت یافته گان مدرسه حقانی افرادی چون محسنی اژه ای، مصطفی پورمحمدی،قدوسی و…پس ازانقلاب با سن کم( سال19،20،21)درراس حاکمان شرع دادگاه های انقلاب ایفای نقش کردند واحکام اعدام بسیاری درهمین سن ازناحیه آنهاصادرشد.ویادر وزارت تازه تاسیس شده اطلاعات وبعدها دردادگاه ویژه روحانیت درپست بازجو و دادیارفعالیت داشته اند.پس ازانقلاب آیت الله منتظری نیز مدارسی تاسیس کردکه درآنجا طلاب پس ازطی یک مراحل عمومی،دررشته خاصی متخصص می شدند،که بادستگیری سیدمهدی هاشمی و اتهام نفوذ ایشان درآنجا،این مدارس جمع آوری،منحل ویاپاکساری و تغییرمدیریت داد.همزمان باعمرانقلاب وهدایت واداره همه امورازراه نهادرهبری(مخصوصادردوره30ساله خامنه ای درمقام ولایت فقیه)حوزه های علمیه دربست دراختیار حاکمیت قرارگرفته وبودجه اش ازدولت تامین می شود.تاجایی که مراجع تقلیدو طلاب حوزه های علمیه،کارمند دولت ویا حکومت شده اند.الان بسیاری ازطلاب با خواندن مقاطعی ازحوزه درپست های مختلف به استخدام دولت درآمده و باصطلاح نان ولایت فقیه رامی خورند.آن استقلال گذشته،وآن اجتهادگذشته،وآن شجاعت ودل جرات گذشته درحوره های علمیه ونهاد روحانیت دردوران حاکمیت جمهوری اسلامی،نهالش خشکیده و بصورت درختی بی ثمر درآمده است!
هفت تیرنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
10تیر1362
حکومت اسلامی مردمی نیست؛مغلطه است!
[کتاب درمکتب جمعه،ج6،ص285خطبه نمازجمعه]سیدعلی خامنه ای:
این تصورکه حکومت های مردمی لزوما غیرازحکومت های الهی واسلامی هستند،یک تصورغلط است…حکومت اسلامی یک حکومتی ست که آنچه حاکمان می کنندملت آنراقبول می کند… چون حاکم جامعه اسلامی،آن حاکم اسلامی،نه حاکم دروغین،نه آن کسی که بنام اسلام برمردم مسلمان حاکمیت و قدرتمندی بخرج می دهد،حاکم اسلامی که مطابق بامعیارهای اسلامی ست. دارای تقوااست دارای عدالت است.آنچه اومی کندبرطبق اسلام می کند،ملت هم اسلام راقبول دارند،پس کاری راکه دستگاه حکومتی درنظام اسلامی انجام می دهد،همه مردم باآن موافقند…
پاورقی:
صغراکبرایی غلط ونتیجه ای غلط!مغلطه ای باضافه غش درمعامله؛که صرفامی تواندعوام ناآگاه رافریب دهد،که ابتدای انقلاب داد!مگرمادستگاه عدالت سنج و تقواسنج داریم؟!!مگراول انقلاب که قانون اساسی تصویب شد،مردم می دانستنداسلام ولایت فقیه چیست؟آنهم اسلامی که 6آخوندمنصوب ولی فقیه در شورای نگهبان تبیین کندوبا نظارت استصوابی وحراستی هرکه راکه خواست بگذاردکاندیدشودتامردم به آنها رای دهند؟!!اگردرحکومت اسلامی رای مردم صاحب است ومی تواندمحق شود؟پس اجازه دهیدهمین مردم دررفراندومی در 40سالگی انقلاب،وبعداز30سال متکلم الوحده بودن جنابعالی، استعفای شمارا واصل ولایت فقیه راآری یانه بگوبند!ولی هرگزشمااجازه چنین کاری رانمی دهیدوآنراخلاف اسلام می پندارید!!
دهم تیرنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
12تیر1360
حکومت انتخابی یعتی حکومت فاسق وفاجر!
[کتاب درمکتب جمعه،ج3،ص278خطبه نمازجمعه]هاشمی رفسنجانی:
ولایت فقیه عنصری ست که اساس زندگی جامعه اسلامی رامشخص می کند…یک نظردردنیا،دردنیای اسلام این است که حکومت بالاصاله مال خداست و خداونداین حکومت رابرای افرادمعینی داده،آن افراداسمشان آن موقع برده شده،دوازده نفربودندوبعدازآنهاهم کسی که ازطرف آنهانیابت بکند،شرایط خاصی لازم داردکه همین فقهاهستندکه ما اسمش راگذاشتیم ولایت فقیه.یک نظر اینکه نه حکومت انتخابی ست ومردم هر کس وهرفاسق وفاجری رامی تواتندبر خودشان مسلط کنند…خیال می کردندکه بر اساس دمکراسی غربی افرادی مثل منفورهای خودباخته جبهه ملی هم می تواننددرراس این کشورقراربگیرند. دیدند نشددیگر،این به هم خورد.دوم که ما اسمش راگذاشتیم اسلام فقاهتی.این مرحله عملی قضیه است.یکی ازاختلافات عمیق ماباآقای بنی صدروامثال آقای بنی صدروکسانی که هنوزهم بامادرخیلی جا هاهستنداین بودکه آیاحالاکه مامی گوئیم حکومت اسلامی باچه معیاری مقررات بایدتائیدبشود؟خوب لفظاهمه می گوئیم اسلام.اماچه اسلامی؟اختلاف اینجاشروع می شود.آنهامی گوینداسلام بایک اجتهادپویای زنده امروزی.ازاین تعبیرهاومامی گوئیم اجتهاداسلامی که امروزدرحوزه های علمیه تدریس می شود..آنهامی گویند:نه،ماقبول نداریم یک نفری در حوزه علمیه قم درس خوانده باشدوبادنیاآشنایی ندارد، فتوابدهدواین دانشگاه واین مردم واین طبقه باصطلاح منور،مجبورباشندکه فکرآنهارابپذیرند.همه اختلاف اینجاست…
پاورقی:
به تعبیرایشان، اسلام یعنی شیعه اثنی عشری.واسلام شیعه اثنی عشری هم یعنی اسلام روحانیت درحوزه درس خوانده.اسلام فقاهتی.اسلام ولایت فقیه!
چهل سال باگوشت وپوست خود استبداددینی،ونکبت و فقرو فحشاو فساد راتجربه کرده ایم.سخنان فوق شرح نمی خواهد. بایدهمه فریادهاراسرولایت فقیه کشیدکه هرچه می کشیم ازاین اسلام است!
دوازدهم تیرنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
14تیر1358
بازرگان درسیاست تجارت نکرد!
روزنامه جمهوری اسلامی14تیر1358
مهندس بازرگان درپیام رادیووتلویزیونی که دیشب برای مردم فرستادندبعدازبحث مبسوطی راجع به کارمندان ونابسامانی های موجوددرادارات،به کمیته هاودادگاه هاحمله کرد…درخاتمه اظهارداشتند:
پیشنهادمااین است که طرحهابامطالعه باشدومسائل همراه اصلاح وارشادواگر نشدبه روش قهرآمیزعمل کرد.این دولت تازمانی که سرکاراست باروش های تحقیق ومطالعه صحیح بامسائل روبرو خواهدشدحالااگرروش دیگری می خواهید مارابردارید.شایدحق باشماباشد ولی مااهل عجله واشتباه کاری نیستیم.
روزنامه انقلاب اسلامی 14تیر1358
دولت اگرازمسائل ومشکلات درددل بکند،می گویندکه چرا نق می زنید.اگر حقایق راپوست کنده بگویند،می گویند چراازنقطه ضعف صحبت کردید.اگرقدرت نمایی بکنندمی گویند چرادیکتاتورشدید؟ ولی معذالک ضرورت داردوبایدبامردم وبا ملت صحبت کردومسائل رابایددرمیان بگذاریم…یک مدت این بساط بود،یک مدت علیه حجاب بودوضدحجاب.حالافعلایک هفته ای هست یک موج عظیم تحت عنوان اینکه کارمندان دولت،کارمندان گذشته، ساواکی رژیم هستندودولت اینهارا در سر پست هایشان گذاشته ومانمی خواهیم چهره اینهاراببینیم وهمه جااینهاهستندکه می برندومی چاپند.حت این عنوان تجمع ها،تحصن ها،توهین ها،مزاحمت،حتی کارشکنی خیلی عجیبی می شودواین را می گویم برای اینکه ملت وکسانیکه معتقدوعلاقمندومسئول به انقلاب هستند گوشی دستشان بیایدکه این ازکجاآب می خورد!
پاورقی:
مهدی بازرگان،اولین نخست وزیرورئیس دولت پس ازپیروزی انقلاب،پاک ترین و صادق وسالم ترین سیاستمداردرنظام جمهوری اسلامی ست.افرادی که اوبرای دولت خودانتخاب کرد،دوستان تقریبا مدیرومتخصصی بودندکه روحانیت حاکم در شورای انقلاب آنهارانمی پستدیدوایضا فضای آنزمان که ملتهب ازتندروی و خامی بود.روحانیت حاکم بخصوص اکبر هاشمی رفسنجانی-که ازابتدامدیز معرکه هابود-باپیشنهادوی به خمینی در واقع خواستنددرپشت خاکریزوی،سوار انقلاب شوند، ولی روحیات ونگاه بازرگان، سرانجام باعث شدشمشیرهارابرای وی ازروببندند! و باتصرف سفارت آمریکاوی درنهایت رسمااستعفادادوازآنزمان هجمه هاعلیه وی، علنی ترآشکارشد!
چهاردهم تیرنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
15تیر1378
آخرین شماره روزنامه سلام
آخرین شماره روزنامه سلام صبح چهارشنبه شانزدهم تیرروی دکه های مطبوعاتی به فروش رسید.
روزنامه سلام براساس شکاف در سلیقه سیاسی(نه زیربنایی)نظام جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد.
بخشی ازکادرهای روزنامه سلام تربیت یافته گان ویاهل داده شدگان نهادهای امنیتی مثل واجا،بیت رهبری،وسپاه بودندکه بانگاه چپ و اصلاح طلبانه ویابا تظاهربه آن،پس ازتعطیلی روزنامه،در جاهای مختلف توزیع وبکارگمارده شدند.
بطورمثال نطفه روزنامه جوان(مربوط به سپاه)درشکم روزنامه سلام منعقدشد!
روزنامه سلام به بهانه انتشاریک سند محرمانه که درآن سعیدامامی توصیه هایی به پارلمان درارتباط بامطبوعات کرده بود،عصرچهارشنبه توسط حکم دادگاه ویژه روحانیت تعطیل شد.
هرچندبطوررسمی توصیه های سعید امامی درموردقانون مطبوعات رسمیت نیافت،ولی درعمل دراین سالهامطبوعات ایران توسط دولت سایه(دولت پنهان) هدایت می شود.درواقع هیچ روزنامه مستقلی وجودندارد.وتمام اطلاع رسانی هاوتحلیل هاقرنطینه ودیکته ومهندسی شده است!و هیچ فردغیرخودی نمی توانددرمطبوعات ایران پابگیردودرصورت زیرآبی رفتن آن فرد،توسط دیگرفعالین خود،درداخل و خارج ازایران که دربنگاه های خبری مثل بی بی سی، ایران اینتر نشنال،رادیوفردا وشبکه من وتوتوزیع کرده اند،آن فرددر بایکوت قرارمی گیردتاهرآنچه مربوط به آن شخص است درسکوت خبری معدوم شده و ازچشم هاونظرهاپنهان بماند.همانطورکه دراین سالهابرای اینجانب بوجودآورده اند.
نمونه آشکاروغیرقابل انکارآن،سکوت بی شرمانه وناجوانمردانه آنهادرداخل وخارج ازایران درمورددستگیری وزندانی شدنم یک روزپس ازتعطیلی روزنامه سلام،در 17تیر78است،که فردادرباره آن خواهم نوشت!
پانزدهم تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
16تیر1378
محرومیت دائمی باتعطیلی روزنامه سلام
بزاخفش نشدم،زندانی ام کردند.
بعدازتعطیلی روزنامه سلام زندانش را فقط من رفتم وازشغل ومرایای طبیعی و قانونی آن نیزتاالآن محرومم کرده اند؛ا خب اگرفردعادی هستم،(آنطورکه بعضی مدعیان ازدماغ فیل افتاده که صرفانوک بینی خودشان رامی بینندوتمام مطبوعات راهم درقرق خوددارندگاهی گفته اند) پس چرازندانم کردند؟آنهم به اتهام نوشتن؟!این راکه نمی توانیدحاشاکنید؛ یامنکرآن شوید؛فقط باتبانی سکوت کرده اید؛تادرگذرایام همه چیزفراموش و بایگانی شود!بخصوص انجمن صنفی روزنامه نگاران که برخی ازمسئولین سابقش خودوخانوادشان کارمند بی بی سی شده وآنجاراهم ملک طلق خودکرده اند!!؟الآن بیکاری ممتد(که سکوت کنندگان هم شریک این وضعیت هستند) باعث شده تادرشرایط وخیم معیشتی و اقتصادی(و درآستانه تخلیه منزل استیجاری باید وسایل منزل راموقتا اینجاوآنجابگذارم) بسر برم وایضاسبب قطع بیمه شد(که اگرنشده بود،الان از مزایای بازنشستگی آن بهره می بردم)، وعلاوه براین آزارشنودی (که ازقبل هم بودوبعدازتعطیلی سلام هم شدیدترشد(همه وهمه اینهابخاطرسکوت وتباتی و ساخت وپاخت مدعیان اصلاح طلبی (مخصوصامطبوعات اصلاح طلبان)ومدعیان حقوق بشروباصطلاح آزادیخواه درداخل وخارج ازکشوربانهادهای امنیتی(واجا و دادگاه ویژه روحانیت) است!
آنهایی که به حق الناس اعتقاددارندو ادعای آنرامی کنند(که البته نفاقی بیش نیست)بایدبدانندحق الناس من برگردن شان سنگینی خواهدکردومن نه می بخشم ونه هرگزفراموش خواهم کرد! عصرچهارشنبه16تیر78باآمدن پیک دادگاه ویژه روحانیت مبنی برتعطیلی روزنامه،تمام فعالیت هابرای روزنامه صبح پنج شنبه نیمه کاره ماند.آنزمان من مسئول قسمت حروفچینی روزنامه بودم. جزواولین کسانی بودم که به محل کار می آمدم وجزوآخرین هاهم می رفتم!ازمیان همه کارکنان روزنامه من تنها فردی بودم که24ساعت پس ازتعطیلی، درعصر پنج شنبه17تیر78 توسط نیروهای امنیتی درمنزل بازداشت وزنداتی زندان توحید شدم.تنهاخبراین اتفاق راروزنامه خرداد19تیر 78در صفحه اول خود منتشرکرد.وازآن زمان تا الآن سکوت بوده است وسکوت…جرم و اتهام من طبق آنچه درحکم آمده، نوشتن بود!فردا بازهم دراین باره خواهم نوشت!
شانزدهم تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
17تیر1378
حکم روزنامه سلام برای من نوشته شد!
حکم محکومیت روزنامه سلام 5سال تعلیق ازفعالیت وانتشاربود.
برای اینجانب نیزپس از4سال و اندی که به قیدوثیقه 10میلیون تومانی آزادبودم،
در دادگاه ویژه،روحانیت به ریاست علی رازینی،1سال حبس قطعی که به 5سال حبس تعلیقی تبدیل شد،صادر گردید.
بخشی ازحکم محکومیت چنین است: نوشتن مقالاتی علیه مسئولین نظام بانام مستعار…دوماه انفرادی زندان”توحیدبا بازجویی درموردنوشته هایم درمطبوعات ویابهتر بگویم تفتیش عقایدگذشت،قابل توجه اسماعیلی سختگوی قوه قضاییه که گفته است:درایران زندانی”سیاسی نداریم!!
فرداآخرین مطلب راخواهم نوشت.
هفدهم تیرنودوهشت
چنین روزی درچند سال پیش
18تیر1378
تاوان نوشتن
همانطورکه مدیرمسئول روزنامه سلام(سیدمحمد موسوی خوئینی)بخاطرفشار ازبیرون،بنده رابرای نوشتن گزارش«خط قرمز»ازنوشتن درروزنامه سلام محروم کرد،دادگاه ویژه روحانیت هم مرابجرم نوشتن مقالات متعددبانام های مستعار، بخصوص درمورد قتل های زنجیره ای محکوم به زندان کرد.ولی بی _بی.سی می آیدبارجبعلی مزروعی که انجمن صنفی روزنامه نگاران ریاستش باوی بودودرمورددستگیری وزندانی شدن من سکوت کرد،مصاحبه می کند،ولی حاضر نیستندونشدنددراین سالهابامن مصاحبه کنند؟آیاشمافکرنمی کنیدپشت آقایان خاکی ست!!؟[مودبانه اش رانوشتم]. آدرس لینک هایی که دراین باره نوشته و صحبت کرده ام،درپایان می آورم وبازهم درخاتمه می پرسم چرامدعیان در موردزندانی شدنم تاالان سکوت کرده اند!؟
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-79713.html
——-
https://news.gooya.com/politics/archives/2016/07/214528.php
———-

هجدهم تیرنودوهشت
چنین روزی در چند سال پیش
21تیر1358
کاردادگاه انقلاب تازه شروع شده!
روزنامه انقلاب اسلامی21تیر1358
آیت الله آذری قمی:دادگاه های انقلاب بکارخودادامه می دهند.عفوی که ازطرف امام صادرشده است مربوط می شودبه کسانی که درگذشته بارژیم قبلی ارتباط داشته اندچه درقتل،شکنجه،دستورو کشتاووجنایات دیگرویاغارت بیت المال و حیف ومیل اموال.ولی شامل افرادی که بعدازاین مرتکب جرم های فوق الذکرمی شوند نمی شود…کاردادگاه های انقلاب ادامه پیداخواهدکرد.دادگاه های انقلاب درحقیقت دادگاهی است که طبق قوانین اسلام اداره می شود.بنابر این علت و انگیزه همیشه موجودخواهدبود.بعدازاین هم ضدانقلاب هادردادگاه های انقلاب محاکمه خواهندشد.انشاء الله اگر موقعیتی ایجاب نمودودیگرضدانقلابی نبود دادگستری هم طبق قوانین اسلام کار خودرادنبال کرده ودرآنوقت کاردادگاه های انقلاب به دادگستری منتقل می شود.
پاورقی:
دادگاه انقلاب یعنی اینکه هیچ ترتیبی و آدابی مجو.هرحکمی خواستی صادر کن. هرچقدرخواستی حکم اعدام صادرکن، زندانی راهرچقدرخواستی درانفرادی و بلاتکلیف نگهداروبدون حق وکیل وخواندن کیفرخواست،وحتی غیابی ودرعرض چند دقیقه سرپایی محاکمه کن ورای شاذّهم صادرکن.این است تاریخچه دادگاه های انقلاب که پس ازمحاکمه سران رژیم سابق تازه کاراصلی شان شروع شده!و چگونه ممکن است افرادی که احکام شاذّناحق،احکام اعدام ناحق صادرکرده اند،ودرشکنجه وآزارزندانی سهیم هستند وفردی مثل پورمحمدی به آن افتخارمی کند،بتوانددراین کشورعدالت رابرقرار سازد؟آیادستهای آلوده وناپاک می توانند جامعه راپاک وبری ازفسادکند؟!!جالب است که بدانیدهمان آذری قمی(که برای ولایت فقیه وحکم وفتوای وی،آنراتاحد خدابالابرده بود)بعدهاخوددرکوزه افتاد ومغضوب ولایت فقیه شدودردادگاهی غیابی درخانه محصورشدتابمُرد!!
(فاعتبروا(…
بیست ویک تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
24تیر 1362
فتوا را بگذار در کوزه آبش را بخور!
هاشمی رفسنجانی(خطبه نمازجمعه):
[کتاب درمکتب جمعه،ج6،ص424]
ماازلحاظ کلی هیچ شکی نداریم که یک مجتهدی وقتی که آدم خودش به درجه اجتهادرسید،خوب؛ازخودش تقلیدمی کند، حق نداردکه ازدیگری تقلیدبکندواگرهم تشخیص دادکه یک کسی اعلم است و اصلح است،شرایط اجتهادرادارد،می رود ازاوتقلیدمی کند.این یک مساله است.ما نمی خواهیم بگوئیم که حق تقلیدرااز دیگران_اگرتشخیص دادند_سلب بکنند، امااین کارچه می کند؟وقتی که هفتاد هشتادنفرمجتهداین جوری،عالم به زمان برسندبه یک کسی که بایدمرحع هم باشدوشرطش این است که آن رهبری که تعیین می کنندمرجع باشداوراتعیین بکنندبرای رهبری جامعه،طبعامرجع تقلید هم اوست.یعنی این دیگردرست نیست درجامعه ماکه به یک شکلی دربیایدکه یک کسی رهبرسیاسی باشدیک کسی مرجع دینی باشد،تقلیدبکنیم ازاوچون این اصل اباعث متلاشی شدن نظام است.مگرمی شودکه یک رهبرداشته باشیم بگویدکه مثلاقضیه بایداین جوری باشد،یک کسی که مرجع تقلیدیک جای دیگری هست، بگویدنه!فتوای من این است.مردم هم از اوتقلیدبکنندخوب،این اصلارهبری دیگر معناندارد.رهبری اصلالغومی شود.او تشخیص بدهدکه امروزمثلاجهادنباید بکنیم.رهبرتشخیص بدهدکه امروزمثلا حهادبایدبکنبم.مردم بگویندماتقلیدازآن آقا می کنیم.خوب،این چه شد،این چه رهبری ای شد؟این مساله خودبخودپایه اش این جوری حل می شودوقتی که این هشتاد نفرآدم این جوری نظردادندوکسی را تعیین کردندکه مرجع هم بوده،خودبخود اومرجع تقلیدمی شود!
پاورقی؛
به همین سادگی وسواستفاده ازجهل مردم وسکوت وعدم اعتراض مراجع تقلید،هم باب اجتهاد(که ویژگی خاص مذهب تشیع است)تعطیل شد،وهم دکان مراحع تفلیدتخته شد.وهم بایدآنها فتواها یشان رابگذارنددرکوره آبش رابخورند!! وهم آقای خامنه ای که درآن زمان مرجع تقلیدنبودومرجعیت هم برای رهبری شرط اصلی در قانون اساسی بود،هم رهبرشد،هم مرجع تقلیدشدوهم مرجع تقلید همه مردم!!آنهم توسط مجلس خبرگانی که اعضایش برای ورودبه آن بایدازفیلتر شورای نگهبانی بگذرندکه خودمنصوب همان رهبراست!!؟حالااگر فرضابرای انتخاب اعضای شورای نگهبان ویابرای تائیدصلاحیت اعضای مجلس خبرگان،اجماع مراجع تقلیدشرط واصل قانونی بود،،شایدمساله فرق می کرد! استحاله شدن واستحاله کردن این جوری ست؛به همین سادگی!!
بیست وچهارم تیرنودوهشت
چنین روزی در چندسال پیش
28تیر1367
ازماست که برماست!
روزنامه کیهان۲۸تیر۱۳۶۷
هاشمی رفسنجانی(مصاحبه درموردپذیرش قطعنامه598وپایان جنگ):
سوال:شرایط جدیدی که منجربه پذیرش این قطع نامه شده است چیست؟
ج:هم عملاوهم اطلاعات خاصی که داریم برای ما روشن کردکه کفرجهانی و استکباردراین مقطع تصمیم گرفته بطور جدی ازپیروزی سریع ماجلوگیری کنند وپافشاری مادراین مقطع ممکن است منجربه خسارات فوق العاده ای برای ما ومردم عراق شودکه مادرمحاسبه این گونه چیزهارامصلحت نمی دانیم.وقتی که به مااطمینان دادندکه ترکیب کمیته تعیین متجاوزبه گونه ای خواهدبودکه و اقعابه حق رسیدگی می کندماازشرایط قبلی خودراصرف نظرکردیم مافکرکردیم که دراین پذیرش چیزی ازدست نداده ایم بلکه چیزهایی رانیزبدست آورده ایم.
سوال:چراپس ازگذشت یکسال ازصدور قطع نامه امروزایران آنراپذیرفته است؟
ج:ماقطع نامه راردنکردیم.یک شرطی گذاشته بودیم که اول کمیته متجاوز تشکیل شودولی این روشن شدکه ممکن است حوادث بسیارتلخی درمنطقه رخ دهدکه نقطه عطف آن سقوط هوامیمای مسافربری مابودکه باهرمحاسبه ای این مساله راعادی نمی دانیم.یعنی آمریکا عملااعلان کردکه اگرجمهوری اسلامی درتداوم راهی که دارداصرارورزدجنایت عظیمی راببارخواهدآورد!
پاورقی:
درسالگردپذیرش قطع نامه 598وتااین تاریخ،سودی برای کشورمانداشت.ونه تنهاخسارت جنگ پرداخته نشد،بلکه به یُمن سقوط صدام توسط آمریکا،وآزادشدن زیارت کربلاودیگر اماکن متبرکه،این ما هستیم که به شکل غیر مستقیم ارزخود رادر آنجا هرینه می کنیم.قرارداد الجزایر هم که برای پایان444روزگروگانگیری منعقدشد،هیچ حاصلی جزتحریم-که تاحال حاضرنیزاستمراردارد-برای مردم ما نداشت؛وبرجام که برای آن«شعارانرژی هسته ای حق مسلم ماست!!»مردم سر دادند،نه تنها تحریم رابرنداشت،بلکه آنرا مضاعف کرد،وهمانطورکه پیشتراز بر جام2سخن گفته شده،بایدمنتظرآن ماند!!تمام این مصائب(فقر،فساد،فحشا، اعتیاد،واختلاسهای کلان پی درپی،و مهاجرت به خارج از ایران)بدلیل ضعف مدیریت،عدم دانش کافی،عدم جابجایی قدرت درسطوح عالی،وازهمه مهم تر اصل ولایت فقیه است که همه قدرت را به یک شخص داده وحرف،فقط حرف اوست.وآن حرف هم حرف خداست!!ایضا هارت وپورت کردنهاولاف وگزافه گویی هاوپزعالی باجیب خالی اداره کردن کشوراست!!نبایدانتطارداشت بیگانگان برای ماکاری کنند،آنهابدلیل توانایی،می تواننداموری رابرماتحمیل کنندتامنافع ملی خودراتامین کنند.تاخودمان آستین بالانزنیم همین آش وهمین کاسه است که حکومت ولایت فقیه برای ما می پزد! ازماست که برماست!
بیست وهشت تیرنودوهشت
چنین روزی در چندسال پیش
29تیر1365
ماکیاولیسم آخوندی
روزنامه کیهان۲۹تیر۱۳۶۵
آذری قمی:
بعضی معتقدندانقلاب اصل است واگر فکرفلان فرددرجامعه مطرح شودبه ضرر انقلاب است.لذابایدصاحب چنین فکری را ازچشم مردم انداخت!
پاورقی:
قبل ازانقلاب یک طلبه ای ازقم می آمد حسینیه اصفهانیهای آبادان(کمی مشابه فعالیت های حسینیه ارشادتهران راانجام می داد)ودرآنجاآموزش قرآن می داد.آن زمان ایشان به من گفت:اسلام برای ما مثل یک پیچ رادیوست که روی هرموجی بخواهیم آنرامی چرخانبم!این طلبه اکنون جزومجمع مدرسین حوزه علمیه قم است. چهل سال حکومت ولایت فقیه آن سخن طلبه سابق ومدرس فعلی وگفته آذری قمی رابه تجربه ومشاهده برای ما آشکارکرد!ایدئولوژی حکومت ولایت فقیه عبارت است:غش درمعامله،دفع افسدبه فاسد،نظم دربی نظمی وحفظ نظام به هروسیله ای:چه مشروع وچه نامشروع که برهمه اموراولاترواوجب واجبات است! گفتنی ست همان آذری قمی که روزگاری ولایت فقیه راتامقام خدایی بالابرده بود،بدلیل پیش آمدن اختلاف، حکومت کاری کردکه ازچشم هابیفتد!
بیست ونهم تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
30تیر1377
دمکراسی آخوندی
روزنامه ایران۳۰تیر۱۳۷۷
مصباح یزدی:
دمکراسی درقانون اساسی یعنی همین.یعنی اگرمردم چیزی رابرخلاف خواست خداخواستند،خدابی خدا.دین بی دین.مواظب باشیم گول مان نزنند. پذیرفتن اسلام به عنوان یک قانون حاکم درجامعه باپذیرفتن دمکراسی در قانونگذاری درجامعه به هیچ وجه سازگار نیست.
پاورقی:
دمکراسی آخوندی یعنی آنکه مامتولی ومتخصص دین هستبم.مازبان خداهستیم. انقلاب57باتاسیس جمهوری اسلامی دقیقابه همان سمتی رفت که مصباح آن رانمایندگی می کند.آنچه به نام پارلمان، دولت،ریاست جمهوری هست صرفایک پوشش برای فریب وبخاطرعصرجدیدو مدرنیته است که نمی توانندباآن روبرو نشوند.درسیستمی که همه فرمان هاو راه هاوعزل ونصب هابه یک فرد(ولایت فقیه)ختم شود،انتخابات،احزاب،تعدد رسانه،وتمام نهادهای تشکیل دهنده جامعه مدنی استحاله شده،کانالیزه شده وبامدیریتی هدایت شده عرضه می شود. چنانچه شده است.رای می دهیم ولی به آنکه حکومت ولایت فقیه تائیدمی کند.و هکذاالخ…تفاوتی ببن روحاتیت و روحانیون نیست!خوشفکرترین آنهاهم خودرامتولی دین می دانند.منتهامی گویندهرچه مردم بخواهند.ومردم سالاری (مردم سواری)دینی سرمی دهند!!اهمان هااین مردم را(بدلیل جهل) ازهمان ابتدای انقلاب بانام خدا،اسلام وقرآن فریب دادندوسرانجام توانستندباغش در معامله به آنچه که تفکرمصباح آنرایدک می کشد،برسند.ویک عده هم ازهمان خوشفکرترینشان درتقابل باآنها،یک جنگ ملانقطی راه بیاندازندواسمش راهم وجودآزادی بگذارند.آزادی راهم قرنطینه کرده واختصاصی یک عده خواص شده است.آن عده ای که اصل ولایت فقیه را قبول دارند!منتهایک عده می گوبندبه آنچه قانون اساسی مکتوب کرده وبک عده هم می گوبندنه،ولایت فقیه فراتراز قانون اساسی ست.قانون اساسی فقط کف آن است!!حالااگرهمین مردم یکجا جمع شوندفربادبزنند:شمارانمی خواهیم، دین شمارانمی خواهیم،بخاطرآنچه قیام علیه حکومت خداواسلام عنوان می شود یاغی وباقی معرفی شده وسپس ریختن خونشان حلال می شود!!حکومت به شیوه النصربالرعب.
سی تیرنودوهشت
چنین روزی درچندسال پیش
31تیر 1362
مهندسی کتاب،رسانه،اپوززیسیون
امامی کاشانی(خطبه نمازجمعه):
[ کتاب درمکتب جمعه،ج6،ص443]
نشریه که ملاک نیست،نویسنده ملاک است.مگرشماچقدرنویسنده دارید؟خوب، این نویسنده هاجمع شونددوتانشریه،سه تانشریه وزین خوب که هم آدم بتواند واقعابخواندوهم اینکه اینقدراسراف نشود،اینهاهمه اسراف است.تبذیراست. وازبین بردن کاغذاست…من خواهش می کنم یکی مساله کتاب هاو اینهاکه واقعاازاین مقالاتی که فایده ای ندارد مطالبی که برای مردم مفیدنیست… گاهی آدم نمی داندکارقربی چیست؟ نمی داندکاری که ثواب داردچیست؟ اینهاثواب ندارد.چندتانویسنده خوپیداکنندکه واقعا تاریخ راخوب می نویسد،تفسیرخوب می نویسدمسائل فقهی راخوب می نویسد،فلسفی خوب می نویسد،شعرخوب دارد، تحلیل سیاسی خوب دارد،اخلاقیات خوب دارد،…
پاورقی:
هرچنددرکمیت فراوانی هست واسراف می شود!!،امادرعمل حکومت ولایت فقیه توانسته این تئوری خطیب جمعه را اجرایی کند!الان به هر کتابی مجوزداده نمی شود.چون آنرامفیدبه حال مردم نمی دانند.و مطبوعات هم (چه اصلاح طلب وچه اصولگرا)روی کاکل چندنویسنده،و تحلیلگرسیاسی خاص می چرخد.شماآنها راهمه جامی بینید.الباقی پادویی و سمپاتی می کنند.حتی حکومت ولایت فقیه(دراصل، دولت سایه)فکری هم برای اپوزیسیون وبدیل خوددرپس از براندازی کرده،وبااعزام افرادی خاص وتغذیه مالی-فکری و دادن رانت به عده ای، مخالفان خودراهم منصوب ومهندسی کرده تاصرفاصداوتحلیل آنهاشنیده شود!!
سی ویک تیرنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
t.me/shourimohammad

 از خواب گران خيز(8سال جنگ و دیگر هیچ)

تقریباچندماه قبل ازآغازرسمی جنگ در31شهریور59،شب ونیمه شبهاصدای آژیرخطر و پدافندضدهوایی در زادگاهم شهرآبادان،خواب را ازچشم مردم شهرمی گرفت.برای من که در آن شهر متولد شده ام،صدای آژیر و وضعیت قرمز صدایی آشنا بود.

شبهایی که دردوره رژیم پهلوی دوم،وقتی خاموشی های شبانه به همراه صدای آژیرخطر شنیده می شد،من و هم سن و سالهای خودم جمع می شدیم و شعارمی دادیم:

نون و پنیر و سبزی،عراق چرا می ترسی / ایران کاریت نداره،سر به سرت می ذاره.

وروزهایی که طیّاره های ارتش شاه برفرازشهراعلامیه پخش می کردو هشدارمی داد: بحرنبردی بی امان آماده باش،آماده باش؟!و با ورودتانکهای چیفتن خود درخیابانهای اصلی شهر، می گفت:جنگ در راه است و خواهد آمد!…

و جنگ بلافاصله باسقوط شاه و دربُحبوحه ضعف مدیریت سیاسی نظام ج.ا.ا.، در شهریور 59 آمد و در خانه ایران بیتوته کرد و هیچگاه هم نرفت!

صدام حسین رئیس رژیم بعث عراق در مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت وگفت:«ما از این پس موافقتنامه های مورخ 6مارس1975الجزیره را باطل و بلااثرمی کنیم».

قراردادی که شاه توانسته بود پس از کش و قوسهای جنگ سرد خود با رژیم بعث در مورد اختلافات مرزی به تصویب بین المللی برساند.

همزمان با شروع جنگ روزنامه کیهان درتاریخ 1مهر59،ازقول امام خمینی نوشت:امیدوارم کاربه آنجا نرسد و اگر برسد دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند».

در8مهرماه 59کیهان نوشت:«صدام آتش بس شورای امنیت را پذیرفت؛ودرفردای همانروز، همین روزنامه ازقول امام خمینی نقل کرد:«ماپیروزهستیم و به صدام و دولتهای همراه او اعتنا نمی کنیم»:

«ماتا آخر با آنها جنگ خواهیم کردو انشاءالله پیروز خواهیم شد و هر یک از دول هم که با او همراهی کندما هیچ ابدا اعتنایی به این نمی کنیم. برای اینکه ماهدفمان این است که تکلیفمان راعمل کنیم.تکلیف مااین است که ازاسلام صیانت کنیم وحفظ کنیم اسلام را. کشته بشویم تکلیف را عمل کرده ایم،بکشیم هم تکلیف راعمل کرده ایم»./صحیفه نور، ج18ص109

ودرتاریخ 18مهر همان سال کیهان ازقول امام جمعه تهران نوشت:«این جنگ تمام شدنی نیست».و البته تمام هم نشد!

جنگی که گفته شدتارفع فتنه درجهان ادامه خواهد یافت،خودفتنه شد تا دمکراسی نوپای کشور دفن و شهید شود!

جنگی که می خواست با عبور از خاک کربلا،بیت المقدس را آزاد کند،با عبور از ارزشهایی که برای آن انقلاب شد و نظام ج.ا.ا. با آن تأسیس، واردجنگی شدکه قدرت پرستان برای ادامه بقاء خود،حاضرشدندآدم بکشند،تجاوز و شکنجه کنندودر زندگی عمومی و خصوصی مردم بااستراق سمع وتجسس سَرک بکشندوبعداعلان کنند:حفظ نظام ازنماز،روزه وهمه واجبات وارزشهای اخلاقی ودینی وآنچه که برایش انقلاب شد،واجب تر و از اوجب واجبات است!!؟!

جنگ که هدفش حفظ و صیانت از اسلام و کشور بود و آنرا تکلیف می دانست،سرانجام با نوشیدن جام زهر پایان یافت:

«وامادرموردقطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود این است که ما تا چند روزقبل معتقدبه همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودیم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدیم ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خود داری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد با قبول قطعنامعه و آتش بس موافقت نمودم»./امام خمینی،صحیفه نورج20ص238.

گفتنی است سرتیپ پاسدارعلیرضاافشاردرتاریخ5/3/1373گفت:«یکی ازاهداف استکباری عراق این بود که ایران را به پای میز مذاکره بکشاند امافتح خرمشهر باعث شد تا ایران خواستار تشکیل دادگاهی برای تنبیه متجاوز شود»!(روزنامه اطلاعات).

درساعت30/6بامدادروز20مهرماه سال1367دبیرکل سازمان آغازآتش بس جنگ ایران و عراق را اعلام کرد.

قطعنامه598 درسال 1366تصویب شد؛اماحدودیک سال بعدودر27تیرماه 67ازسوی ج.ا.ا. پذیرفته شد.

در ماده 6قعطنامه 598 از دبیرکل سازمان درخواست شده بودکه با مشورت ایران و عراق هیأتی بی طرف را برای رسیدگی وتحقیق درموردآغازگرجنگ مأمورنمایدودراسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد».

امامتجاوزر-که رژیم صدام اعلام شده بود-تازمان سقوط،هیچگاه تنبیه نشد؛وهیچ غرامتی هم تاکنون به ایران پرداخت نگردید!

ولی ازطنزهای تاریخ جهان وپس از22سال خاتمه جنگ،این است که«احمدی نژاد» رئیس دولت ایران،هیأتی را مأمور کرد تا با طرح شکایت،بتواندغرامت خود را ازجنگ جهانی دوم بگیرد !!؟!

وازعبرتهای آموزنده تاریخ اینکه:صدام حسین در دادگاهی عراقی والبته پس ازسقوط رژیم بعث،توسط نیروهای ارتش آمریکا و انگلیس، محاکمه و سپس اعدام شد.

و هم چنین پس از سالهای متمادی، زیارت کربلا آزاد و گروه گروه مردم ایران برای زیارت ارز را خارج و مُهر و تسبیح را واردکنند!

تا جنگ تمام شد، اعلان شد:«از این به بعد باید مانور تجمل داشته باشیم»!جیب خالی و پز عالی!

و22سال پس از جنگ،وبا شروع مانور تجمل،این بالا رفتن آمار فحشا،اعتیاد،دختران فراری و افزایش خانه های فساد بود که تشییع فاحشه می شد!

و نیزبالارفتن کشته های جنگ؛که پس از22سال،هنوزاجسادقربانیان جنگ از لابلای خاکها کشف وبیرون کشیده می شودو سپس درحاشیه همان مانور تجمل، تشییع می شود!

روزنامه کیهان در17مهر59 ازقول امام خمینی نوشت:حکومت عراق رفتنی است».آری حکومت صدام بدست حامیان خودسقوط کردو رفت،ولی حکومت ایران تجربه صدام را آغاز کرد.وبا«غشِّ درمعامله»توسط حکام6نفره شورای نگهبان،ازتفسیرنظارت درقانون اساسی به«نظارت استصوابی»،دمکراسی و آزادی هم در ایران شهید و مفقودالاثر شد.

خوبان وفرزندان انقلاب وایران دردادگاهها وخارج ازدادگاهها،محاکمه،زندانی،شکنجه،ومورد آزارو اذیَّتهای جسمی و روحی قرارگرفتند.مطبوعات تعطیل،قلم هاشکسته و برای نفس کشیدن در هوای تازه،مالیات بستند!

عنوان همه این اتفاقات حفظ اسلام و نظام است،که از روی تکلیف شرعی و به نیَّت قربه الی الله انجام گرفته و می گیرد. 8سال جنگ و دیگر هیچ!:

ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز

کاشانه مارفت به تاراج عمان خیز

ازناله مرغ چمن از بانگ اذان خیز

ازگرمی هنگامه آتش نفسان خیز

ازخواب گران،خواب گران خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

خورشیدکه پیرایه بسیماب سحر بست

آویزه بگوش سحر ازخون جگر بست

ازدشت و جبل قافله ها رخت سفربست

ای چشم جهان بین به تماشای جهان خیز

ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

خاور همه مانند غبار سر راهی ست

یک ناله خاموش و اثر باخته آهی ست

هرذره این خاک گره خورده نگاهی ست

از هند و سمرقند و عراق و همدان خیز

ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

دریای تو دریاست که آسوده چو صحراست

دریای تو دریاست که افزون نشد و کاست

بیگانه آشوب ونهنگ است چه دریاست

از سینه چاکش صفت موج روان خیز

ازخواب گران،خواب گران، خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

این نکته گشاینده اسرار نهان است

ملک است تن خاکی و دین روح روان است

تن زنده و جان زنده ز ربط تن و جان است

با خرقه و سجاده و شمشیر و سنان خیز

ازخواب گران،خواب گران، خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

ناموس ازل را تو امینی تو یمینی

دارای جهان را تو یساری تو زمینی

صهبای یقین در کِش و از دیر گمان خیز

ازخواب گران، خواب گران، خواب گران خیز

ازخواب گران خیز

فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ

فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ

عالم همه ویران ز چنگیزی افرنگ

معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز

ازخواب گران،خواب گران،خواب گران خیز

ازخواب گران خیز (علامه اقبال لاهوری)

والسلام

محمد شوری / 25شهریور1389

جرس

—————————————————————————————

بمناسبت آزادی خرمشهر؛پایان جنگ به کام کی!؟

محمد شوری

امروز سالروز آزادسازی خرمشهر است!

درجائی، وصیت نامه شهید باکری را می خواندم؛ او نوشته بود پس از پایان جنگ، سه دسته وارث جنگ هستند؛ عده ای که کشته شده و شهید؛ عده ای که به بدترین وضع روزگار را می گذرانند و محکومین ومجروحین همیشگی جنگ هستند و کسی به آنها محل نمی گذارد وکارشان به خودکشی هم می رسد! عده ای دیگر هم  سورچرانی می کنند و غنیمت جنگ را تامادام العمر جمع کرده و می خورند ( به همین مضمون و معنا)

 والبته ما هرچه تحقیق کرده و می دانیم ، دسته سوم بیشتر است.

دیروز( دوم خرداد ) آقای رشید پور مجری  برنامه شب شیشه ای از جناب فرمانده کل سپاه –آقای صفوی – سوال کرد جوان های امروزی این چنین می پوشند و آنچنانی می گردند و کذا و کذا … آیا  اگر خدای نکرده جنگ شود فکر می کنید این افراد داخل جنگ شوند و مثل اول انقلاب و جنگ ایران وعراق به جبهه ها هجوم برند؟ یا اینکه مجبورید فقط از نیروهای سپاه وارتش استفاده کنید؟

سلمان صفوی پاسخ داد . مثل گذشته به جبهه ها هجوم می آورند!؟

و مثال زد:  ماها که انقلاب کردیم مگر آنموقع چگونه لباس می پوشیدیم و … و … که توانستیم انقلاب کنیم.

باید در پاسخ ایشان عرض شود که:

 اولا آن اول انقلاب بود وتب جنگ وآن شور وحال و باقی قضایا.

ثانیا ماها که انقلاب کردیم ورژیم شاه را سرنگون ساختیم تولید شده زمان شاه بودیم. یعنی دریک رژیم شاهنشاهی بدنیا آمدیم و زندگی کردیم. مثل موسی که دردامان فرعون بزرگ شد!

اما شما اگر به صفحه حوادث  مطبوعات نگاهی بکنید  ماکزیمم سن کسانی که به جرم قتل ، دزدی ، فحشا، اعتیاد و… و…  دستگیر می شوند معادل سن نظام جمهوری اسلامی ایران  است. و ماشاء الله هر روز هم آمارش سیر صعودی پیدا می کند.  یعنی از کوزه همان برون تراود که دراوست! الناس علی دین ملوکهم!

ثالثا وقتی جنگ تمام شد، چه کسی بود که گفت که باید مانور تجمل بدهیم؟ مگرآقای هاشمی رفسنجانی در اولین خطبه بعداز پایان جنگ نگفت که اینک باید مانور تجمل داد؟!

مگر خو شما ( سلمان صفوی – فرمانده کل سپاه) نبودید که در مقابله با مخالفانتان گفتید زبان می بریم و گردن می زنیم؟!

مگر همین جناب فرمانده پیشین سپاه و دبیرکل مجمع تشخیص مصلحت- لابد از باب مصلحت بود که گفت!!-  که در مورد اقدامات شنیع آقای الله اکرم ( به عنوان حزب الله) گفت:  وی دیگردرسپاه نیست و پرونده اش را به جریان انداخته ایم . در حالی که اینک  از خوان  غنیمت جنگی، او(آقای حسین الله کرم) دکترای علوم سیاسی اش  راگرفت و اینک دراین دولت ( دولت نظامیان واطلاعاتی ها) وابسته نظامی  در خارج از کشور شده است؟!  و مگر همین آقای محسن رضائی نبودند که گفتند ماخودمان به مطبوعات آزادی دادیم آنهم هروقت بخواهیم پس می گیریم؟

مگرهمین آقای تیمسار نقدی ( فرمانده پیشین حفاظت اطلاعات  نیروی انتظامی؟) و مسئول مبارزه با قاچاق کالا در حال حاضر نبودند که به جرم شکنجه شهرداران مدتی آفتابی نشدند؟! مگر قرار نبود ایشان که گفت اگر بگذارند (در جریان  دستگیری آقای  کرباسچی)  1000 میلیون  تومان از اموال ملت را از جیبب آقای کرباسچی بیرون می کشیم وبه حساب خزانه دولت واریزمی کنیم!!؟ پس چی شد؟!! بازکه نگشت هیچ، محکومیت نقدی آقای کرباسچی بعلاوه آزادی  ایشان از زندان هم توسط رهبری بخشیده شد!!؟ مگر می شود اموال ملت را بخشید؟! البته اگر سناریوی دستگیری  آقای کرباسچی راساختگی ندانیم!؟ این درحالی است که  در هنگامی که  ایشان( آقای کرباسچی ) باصطلاح زندان بود! برای پرداخت جریمه نقدی ایشان( توسط قاضی محسنی اژه ای ؟!و  از همکلاسی های دوران مدرسه حقانی آقای کرباسچی!) حسابی باز شد تا کمک های نقدی مردم را جمع کرده و از کیسه ملت جریمه نقدی ایشان پرداخت شود! و در آن هیاهوی سیاسی وتبلیغاتی که بپا شده بود، هر روز، روزنامه ها می نوشتند که موجودی این حساب چقدراست. تاجائی که از مبلغ جریمه هم بیشترشد؟ و جالب است بدانید تنها چیری که بخشبده نشد انفصال از خدمات دولتی بود! یعنی باقی زندانی اش  بعلاوه جریمه نقدی اش بخشبده شد! و وی فقط به محروم شدن از مشاغل دولتی محکوم  شد تا کمی استراحت کنند !! و  بخودشان  برسند و البته قهرمان باشند و  برای سالهای بعد و آینده نظام جمهوری اسلامی ایران و  آینده سیاسی کشور دوباره به صحنه بیایند که  اینک  با روزنامه رفع توقیف شده هم میهن آمده اند. این درحالی  است که آن جریان سیاسی  که وی منتسب به آن است روزنامه دیگری  هم بنام کارگزاران دارد؟!

یکی می نالد از درد بی نوائی یکی می گوید زردک می خواهی؟! لابد با همان پولی که مردم به حساب وی ریخته اند درست شده است که برا یشان شعاردرد گرسنگی و کذا و کذا سر دهند؟!!

و هکذا امثالهم…. مثل  اعلام برائت از فرمانده حمله کنندگان به کوی دانشگاه  ( سردار نظری ) و قص علیهذا…

و خیلی حرفهای دیگر. . .  که زمان وتاریخ گذشته  را نمی شود نفی کرد!

بنابراین:

آن  دسته سومی که شهید باکری از آن سخن گفته است اینک همه جارا قبضه کرده اند و خیلی هم از ایشان  باکری) دائما سخن می گویند و تعریف و تمجید می کنند!!؟ )

 آقای حاتمی کیا فیلم آژانس شیشه ای می سازد! درحالی  که  بسیاری از این آژانس های مسافرتی و تورهای خارجی متعلق به آنان بوده  و ناندانی همین باصطلاح جبهه رفته ها و خانواده یشان است! آنجوری درفیلم نشان می دهند واینجوری زندگی می کنند؟!  اما همیشه  درفیلم ها فقط نان وپنیر و سبزی می خورند و همه بدبختی ها مال این افراد است؟! و بهترین آدمها و مقدس ترین آدمها در سریالها وفیلمهایشان فقط همین افراد هستند؟

و تمام  نیروی انتظامی و شهربانی سابق کشورهم  ازسرداران سپاه  بوده و درقبضه آنها است؟!  وهینطوردر   ارتش  و اینک در دولت نهم ( دولت نظامیان واطلاعاتی ها ) که اکثر مصادر کلیدی ورسمی دراختیاراینان قرار گرفته است؟!

والسلام- تهران – محمد شوری – سوم خرداد 86

 ——————————————————————————————————————

به‌مناسبت‌31شهريور‌سالروزآغاز‌جنگ‌عراق‌وايران‌؛


چون‌نديدند‌حقيقت،‌ره‌افسانه‌زدند!
امروز‌(31‌شهريور)‌آغاز‌رسمی‌شروع‌جنگ‌است. البته‌تاشش‌ماه‌قبل‌ازآن،‌جنگ‌روانی‌آغاز‌شده‌بود. مخصوصادرشهرآبادان!
آنچه‌می‌خوانيد‌:
1-‌گزارشی‌است‌كه‌اينجانب‌در‌پانزدهم‌مهرماه ‌سال1359برای‌فرماندهی‌‌ستادمركزی‌سپاه ‌نوشتم.بدون‌هيچ‌كم‌وكاست‌‌وتغييرانشاء‌آن‌رادر اختيار‌خوانندگان‌قرار‌می‌دهم.
2-‌اين‌گزارش‌‌قسمتی‌از‌كتاب‌اين‌جانب‌به‌نام:‌«نامۀ ‌جنگ»‌‌است.
كتابی‌كه‌درآذر1386به‌ارشاد‌سپرده‌شدودرتاريخ‌ 26/12/1386‌وبه‌شرط‌‌‌حذف‌‌‌بخشهای‌اصلی‌كتاب،‌به‌آن‌اجازه‌‌چاپ‌داده‌می‌شد؛‌‌يعنی‌كتاب‌راهم‌شهيد‌كردند!
البته‌تابه‌امروز‌هيچ‌پاسخی‌به‌اعتراضم‌داده‌نشده ‌است!
برخلاف‌آنچه‌تبليغ‌می‌شود(جناح‌اصولگرا) اصولگرايی‌،جنگ‌،شهادت‌،شهدای‌انقلاب‌و…‌ ‌چنانچه‌بامِطماروشاقو‌‌ل‌آنهاهمخوانی‌‌داشته‌ باشد،مجوزعبور‌‌می‌گيرند،حتی‌مجوز‌عبوربه‌ بهشت‌را!
3-‌عنوان‌:«جنگ‌؛راه‌حل‌صلح‌!»مقدمه‌ای‌است‌‌كه‌ بر اين‌كتاب‌‌نوشتم؛بخشی‌ازآن‌را‌بخوانيد:
اوریانافلانچی‌کتابی‌داردبنام«زندگی‌جنگ‌است ودیگرهیچ!»بانگاهی‌به‌تاریخ‌بشریت،جنگ‌راه‌حل‌صلح‌بوده‌است!
جنگ‌جهانی‌اول‌ودوم،جنگ‌کُره،جنگ‌ویتنام، تابلوهای‌ويترينی‌‌از‌جنگ‌هستند؛ونیزتابلوی‌‌8سال جنگ‌بی‌حاصل‌و‌بی‌نتیجه‌وزیانباردوملت‌مسلمان‌و همسایه‌ایران‌وعراق.
بمباران‌اتمی‌هیروشیما‌وناكازاکی‌توسط‌آمریکائیها‌ برسرملت‌ژاپن،چهره‌فاحش‌وجنایت‌بارترش‌رابعدا دربمباران‌شیمیایی‌شهرحلبچه‌اوج‌چهرۀ‌زشت‌و کریه‌جنگ‌درتاریخ‌بشریت‌رابه‌نمايش‌گذاشت!‌ ازجنگ‌ایران‌وعراق‌بیشترفقط‌حماسه‌سرائی‌شده‌ است،فیلم‌هائی‌ساخته‌شدکه‌غلوآمیزبودن‌درآن‌ عینیت‌دارد،وهیچگاه‌پدیده‌زشت‌آن؛خیانتها‌و حماقتهاتحریروفیلم‌نشد!
مدت‌کمی‌است‌که‌برخی‌آنهم‌بخاطرمصارف‌ سیاسی‌وبهره‌برداری‌برای‌رانت‌خواری‌ازقدرت، پرستیژ‌انتقاد‌از8سال‌جنگ‌رادستاویزگذشته‌پراز غلط‌وگناه‌آلودوخون‌آلودخودکرده‌اند؛وازطرفی‌دیگر آنكه‌جرأت‌وشهامت‌خودرادرعُریان‌كردن‌چهره‌زشت 8سال‌جنگ‌عراق‌وایران‌وافشای‌خیانتکاران‌وتمیزو جداكردن‌مقصرازقاصر بدلایلی،ازجمله‌مطرود ‌شدن،موردهجمه‌قرارگرفتن‌وانگ‌واتهام‌خوردن‌و‌ گِره‌زدن‌جنگ‌به‌مذهب،دین‌وخدا‌وماورای‌الطبیعه‌ازدست‌داده‌ومی‌شد‌خيلی‌زودتر‌ازپايان‌جنگ،جنگ‌ تمام‌می‌شد!….
4-متن‌‌پايانی‌‌اين‌يادداشت،مطلبی‌است‌كه‌‌برای‌ ‌نشريه‌هفتگی‌«توانا»باعنوان‌:‌«قطع‌نامه‌598 (زمان‌وانديشه)درتاريخ‌28تير1377‌نوشته‌شد‌وبا نام‌مستعار‌«علی‌ميثمی»‌‌به‌چاپ‌رسيد،كه‌در‌آن‌به‌‌برخی‌ازسخنان‌شخصيتهای‌مختلف‌درمورد‌جنگ‌ اشاره‌شده‌است!
تهران/محمد‌شوری‌/نويسنده‌وروزنامه‌نگار
31شهريور1387
مأموريتی‌برای‌جنگ!
مأموریت‌به‌خوزستان
صبح‌روز‌دوشنبه،تاریخ 15/7/1359
موضوع‌مأموریت:وضعیت‌و(آرایش)جنگی‌بین‌ایران وعراق.
مناطق‌مورد‌بررسی:
1-آبادان.2-خرمشهر.3-اهواز.4-اندیمشک. 5-دزفول
گزارش‌درمورد‌مسائل‌زیر:1-وضعیت‌نظامی‌ 2-وضعیت‌امنیتی‌3-وضعیت‌مایحتاج‌عمومی‌ 4-وضعیت‌بهداشتی‌و‌پزشکی‌‌5-وضعیت رادیووتلویزیون‌ووسائل‌خبری6-تعداد شهیدان‌ومجروحین‌وخرابی‌ها7-تحلیل وبررسی
1-آبادان:
1-1-وضعیت‌نظامی:
ساعت‌ورودمابه‌شهرآبادان‌ساعت40/2دقیقه‌ بعدازظهرروزدوشنبه‌15/7/1359می‌باشد.
وضعیت‌نظامی‌شهربدین‌قراراست:
ازوسائل‌نظامی‌ونیروهای‌ارتش‌درشهرخبری‌ نیست.وبیشترافراد‌مسلح‌ازافرادجوان‌شهرو پاسداران‌می‌باشند.ونیروهای‌ارتش‌وپاسداران‌ باوسائل‌نظامی‌شان‌بیشتردرمناطق‌حساس‌و سوق‌الجیشی‌می‌باشند.
هرروزصبح‌تافردای‌آن‌روزیابطوریکنواخت‌ويادر فواصل‌نیم‌ساعته،‌صدای‌خمپاره‌وتوپ‌وضدهوائی‌ بگوش‌می‌رسد.ونیروهای‌بعثی‌عراق‌هرروز‌یک‌ منطقه‌ازقبیل‌خانه‌های‌مسکونی‌ومساجدو بیمارستانهارابوسیله‌خمپاره‌خراب‌می‌نمایند.در این‌حمله‌هااکثرازخمی‌داشته‌ولی‌کمترکشته‌ داشته‌است.
نظردر‌این‌باره:
نظراین‌است‌که‌ازنظرنظامی‌ووسائل‌آن‌بایدیک‌ مقداردرداخل‌هرباشند.چراکه‌ممکن‌است‌نیروهای‌ بعثی‌بتوانندچتربازپیاده‌نمایندوامکان‌داردجنگ،به‌جنگ‌خیابانی‌وتن‌به‌تن‌بکشد.
2-1-وضعیت‌امنیتی‌:اکثرمردم‌شهر،آبادان‌راترک‌ گفته‌اند.وبیشترافراد،خانواده‌خویش‌رابجائی‌دیگرمنتقل‌نموده‌وبیشترافراد‌جوان‌وکسانی‌که‌ازنظر‌ مکانی‌جائی‌رانداشته‌وازنظرمادی‌نیزدرمضیقه‌ بوده‌اندشهررانتوانسته‌اندترک‌کنند.
3-1-وضعیت‌مایحتاج‌عمومی:‌ازنظرمایحتاج‌ عمومی‌ازقبیل‌مواد‌خوراکی،نانواها‌بازهستند‌وتک‌وتوکی‌مغازه‌ورستورانهای‌غذاخوری‌باز‌می‌باشد.‌ برق‌ازساعت2بعدازظهرتا6صبح‌می‌رودوروزنامه‌در این‌شهرنمی‌آید.وکامیونهای‌موادغذایی‌دراین‌شهر می‌آیند.درحدودسه‌جایگاه‌پمپ‌بنزین‌درآبادان‌کار می‌کندکه‌یکی‌ازآنها‌مربوط‌به‌نیروهای‌نظامی‌است وبقیه‌آنهادارای‌صفهای‌طولانی‌می‌باشد.
4-1-وضعیت‌بهداشتی‌وپزشکی:‌ازنظرپزشکی دراین‌شهرهلال‌احمروبیمارستانهای‌شرکت‌نفت‌و تعدادی‌نیزسرپائی‌کارمی‌کنندوازنظر دارودرمضیقه نیستندوازنظرخدمات‌بهداشتی‌درشهرامکان‌ بیماری‌می‌رودوماشاهدسم‌پاشی‌درمناطقی‌از شهربودیم.وحیوانات‌ازقبیلسگها‌درشهربطوردسته جمعی‌درحرکتندودنبال‌غذامی‌گردندوامکان‌بیماری دراین‌باره‌می‌رود.
5-1-وضعیت‌رادیووتلویزیون‌ووسائل‌خبری:‌الف- رادیووتلویزیون‌آبادان‌.ب-رادیووتلویزیون‌عراق
الف-رادیووتلویزیون‌ایران(آبادان):رادیووتلویزیون آبادان‌خودوسیله‌ای‌شده‌است‌برای‌منبع‌خبری‌ عراق؛به‌این‌دلیل‌که‌رادیوتلویزیون‌آبادان‌خبر می‌دهدکه‌مثلافلان‌مسجد‌شده‌است‌ستاد هماهنگیویا‌دادن‌مواد‌غذائی‌ویا‌تجمع‌افرادبرای‌ کاری؛که‌مزدوران‌بعثی‌عراق‌می‌شنوندوبعدبا‌ خمپاره‌آن‌قسمت‌مورد‌نظرراخراب‌می‌نمایند.مانند‌مسجدصاحب‌الزمان‌آبادان‌وخرمشهروبیمارستان‌ مصدق‌خرمشهرومسجد‌بهبهانی‌های‌آبادان‌که‌ ستادی‌بوده‌است‌برای‌کارهای‌مختلف‌که‌بدین‌ وسیله‌مقداری‌ازآن‌خراب‌شده‌است.
ویامثلامی‌گویدکه‌فلان‌راکت‌عراقی‌در200متری‌ هدف‌موردنظرخورده‌است‌که‌این‌باعث‌می‌شود عراق‌بعدا200مترجلوترهدف‌رابزند.
ب-رادیووتلویزیون‌عراق:رادیووتلویزیون‌عراق‌موقع تسخیرقصرشیرین‌درتلویزیون‌این‌شهررانشان‌داده‌و نظامی‌های‌عراق‌که‌عکس‌های‌امام‌ومنتظری‌رااز درودیوارمی‌کنندوپاره‌می‌نمودند.آنهابانشان‌دادن‌25کیلومتری‌اهوازونشان‌دادن‌پاسگاه‌حمیدیه‌که‌ پرازمهمات‌بوده‌وعادی‌کردن‌نیروهای‌بعثی‌و‌نشان‌ دادن‌قسمتی‌ازشهرسوسنگردکه‌دردست‌آنها‌بوده است.ازنظرتبلیغات‌نیزبانشان‌دادن‌خوانندگان‌زن‌و مردودرست‌نمودن‌جوناسیونالیستی‌ونوشتن‌ شعارهائی‌برصفحه‌تلویزیون،علیه‌ایران‌و شخصیتهای‌ایران‌ونشان‌دادن‌نیروهای‌نظامی‌و همان‌موشکهائی‌که‌بطرف‌خانه‌های‌مسکونی‌ دزفول‌پرتاب‌نموده‌اند.ووسائلی‌دیگرازقبیل‌ستون پنجم‌عراق‌که‌درخرمشهروجوددارند‌وبی‌سیمهائی‌ که‌نقطه‌هائی‌راپیداکرده‌اند‌بزبانهای‌روسی‌و انگلیسی‌وعربی‌که‌حتی‌درشهرآبادان‌به‌یک‌نفر مترجم‌که‌زبان‌روسی‌بداند‌احتیاج‌داشتند‌که‌چنین‌ افرادی‌امکان‌پیدا‌شدنش‌کم‌بوده‌است.
نظردراین‌باره:
نظراین‌است‌که‌به‌رادیووتلویزیون‌آبادان‌وکل‌ خوزستان‌گزارش‌دهندکه‌چنین‌کارهائی‌راکه‌باعث‌ میشودکارهالورودانجام‌ندهندومی‌توانندبرای‌ کارهائی‌ازقبیل‌آدرس‌دادن‌برای‌جمع‌شدنویاگفتن ستادیاین‌رامی‌توانندبابلندگودرشهربگویند.
نکته‌دیگراینکه‌خبرنگاران‌به‌‌هنگام‌مصاحبه‌ازگفتن‌ سؤالهایی‌که‌باعث‌شود‌کارهالورودویامنطقه‌ای‌ شناسائی‌شودخودداری‌وکسانی‌که‌طرف‌صحبت‌ هستندنیزبایدباهوشیاری،جوابی‌دهندکه‌موجب‌ لورفتن‌کارها‌نشود.
6-1-تعدادشهیدان‌ومجروحین‌وخرابی‌ها:درحدود 200نفردرشهرستان‌آبادان‌درجنگ‌جان‌داده‌اند‌واز لیست‌مجروحین‌نمی‌توان‌گزارش‌دادچرا‌که‌ مشخص‌نیست‌ومی‌شودگفت‌درحدود1000نفر یابطورسطحی‌وياعمقی‌جراحتداشته‌باشند.
خرابیها‌به‌بدین‌شرح‌است:الف-آموزش‌وپرورش‌ آبادان‌که‌بکلی‌نابود‌شده‌است‌و25‌کشته‌داشته‌ است.ب-موزه‌آبادان‌که‌مقداری‌ازآن‌خراب‌شده‌ است.پ‌-لوله‌های‌نفت-‌خط‌لوله‌که‌درحال‌آتش‌ گرفتن‌است.‌درطرف‌ایستگاه7این‌شهر.ث-قسمتی ازبیمارستان‌واطراف‌ومحوطه‌آن‌وپارکینک‌آنهم‌خراب شده‌است.د-تانک‌فارم-که‌محل‌مخزنهای‌بنزین‌ سوپروسوخت‌جت‌می‌باشد.‌درحدود20مخزن‌ می‌باشدکه‌درحدود10مخزن‌راباراکت‌زده‌اندوما بقی‌سالمندولی‌کم‌کم‌آنهانیزمنفجرمی‌شوندوبا آتش‌اینمخزنها‌شهردرشب‌بکلی‌روشن‌می‌باشد.
ح-درمنطقه‌فلکه‌کارون‌درحدود40الی50خانه‌ویران شده‌است‌ولی‌کشته‌زیادنداشته‌چون‌ازقبل‌تخلیه شده‌بود.ج-درمحل‌کلانتری7درحدود20خانه‌راویران نموده‌اند.خ-قسمتی‌ازخانه‌های‌احمدآباددرشهر راخراب‌نمودهاند.چ-مساجدصاحب‌الزمان، بهبهانی‌های‌آقای‌جمی،مقداری‌ازآن‌باخمپاره خراب‌شده‌است.‌ه-شرکت‌نفت‌نیزبیشترمخازن‌آن را‌بمبماران‌کرده‌اندوقسمتهایی‌چون‌کَت‌کراکرو بویلروچندقسمت‌فنی‌سالم‌هستندکه‌درضمن‌مهم می‌باشند.وشرکت‌نفت‌بکلی‌تعطیل‌وکسی‌درآن‌ کارنمی‌کند.بدلایل‌امنیتی‌که‌دارد.
پ-قسمتی‌ازخانه‌های‌مسکونی‌بوارده‌که‌در حوالی‌تانک‌فارم‌می‌باشد‌آنها‌نیزویران‌شده‌اند.
2-خرمشهر:
1-2-ساعت‌ورود‌ما‌به‌خرمشهرساعت8صبح‌روز چهارشنبه‌می‌باشد.
الف-‌وضعیت‌نظامی:وضعیت‌نظامی‌درداخل‌شهر بدین‌صورت‌است‌که‌درداخل‌جزافرادپاسدارو جوانهای‌شهروتعدادی‌کمی‌ارتشی‌که‌بیشترشان‌ فقط‌مسلح‌به‌سلاح‌ژ3می‌باشند‌دیده‌می‌شودو وضع‌جنگی‌بدین‌صورت‌است:قبلاکه‌گمرک‌وراه‌آهن‌که‌دردست‌نیروهای‌بعثی‌بود‌با‌دلاوریهای‌بزرگ وحماسه‌آفرینی‌جوانهاومردم‌بازپس‌گرفته‌شده‌و نیروهای‌بعثی‌عقب‌نشینی‌کرده‌اند.لکن‌وقتی‌ داخل‌گمرک‌می‌شويدوپیشروی‌می‌کنیم‌حملات‌ خمپاره‌ازهرسوبه‌سوی‌انسان‌می‌آید‌زیرانقطه‌ جنگی‌یک‌طرفش‌آنجا‌است‌ویعثی‌ها‌درداخل‌ نخلهای‌خرما‌با‌توپ‌وخمپاره‌حمله‌مداوم‌می‌کنندو نیروهای‌مامقداری‌درآنجامستقرهستندولی‌کافی‌نیست‌واگروسائل‌نظامی‌مخصوصا‌آرپی‌جی7 باشدمی‌توانند‌شکست‌بزرگی‌به‌آنها‌بدهندو نیروهای‌تکاوردراینجافعال‌می‌باشد.‌وطرف‌راه‌آهن‌که‌آن‌نیزدردست‌عراقی‌ها‌بودوباز‌پس‌گرفته‌شده‌ است،‌محدوده‌درگیری‌می‌باشد.وماخودشاهدآن بودیم.درخیابانهای‌این‌شهرکه‌راه‌می‌رویدوبه‌ صدای‌خمپاره‌آشناباشید‌فوراروی‌زمین‌درازکش‌ می‌شویدوخدای‌ناکرده‌هرآن‌ممکن‌است‌تیکه‌ای‌ازخمپاره‌به‌بدن‌شمااصابت‌بکند.وطرف‌دیگرازمنطقه جنگی،قسمت‌دژبان‌خرمشهرمی‌باشدکه‌اصلاغیرممکن‌است‌کسی‌بتواندازاین‌جاده‌حرکت‌کند‌زیراکه هرآن‌امکان‌فرود‌آمدن‌توپ‌می‌باشد.
2-2-وضعیت‌امنیتی:ازلحاظ‌امنیتی‌غیرمطلوب‌ است‌وهرآن‌امکان‌حمله‌می‌باشدودرهرقسمت‌ازشهرخمپاره‌فرودمی‌آیدوبجای‌باران،خمپاره‌دیده‌ می‌شود.دیگراینکه‌چون‌نیروهای‌ارتش‌باوسائل‌ مجهزدرداخل‌شهرنیستندامکان‌داردکه‌جنگ‌دوباره‌ به‌جنگ‌خیابانی‌وتن‌به‌تن‌بکشد.وبایدازاین‌لحاظ‌ آماده‌بود.اکثرقریب‌به‌اتفاق‌مردم،شهرراترک‌کرده‌ وبیشترجوانهای‌مسلح‌درشهرمی‌باشند.وتخمین‌جمعیت‌درحدود1000الی2000می‌باشد.یک‌عده‌ قلیلی‌که‌آه‌دربساط‌ندارندوتنهادارایی‌هایشان‌گاو وگوسفندان‌هستند.اکثرشهرآثارخرابی‌درآن‌دیده‌ می‌شودوتمام‌خانه‌های‌مسکونی‌شیشه‌هایش‌ شکسته‌ویا‌بکلی‌ویران‌ویا‌اینکه‌آسیب‌جزئی‌دیده است.
3-2-وضعیت‌مایحتاج‌عمومی:ازنظرمایحتاج‌ عمومی‌مسجدجامع‌این‌شهرکه‌ستادهمه‌اموراین‌شهرمی‌باشدوموادخوراکی‌نیزدرآنجامی‌باشدوهرکس‌غذایش‌راازآنجامی‌گیردوبیشترغذاها،غذاهای سردمی‌باشد.مانندپنیروماست‌وازاین‌قبیل‌واگر موادغذائی‌بیشتربدانهابرسدبهترمی‌باشد.پمپ‌ بنزین‌اصلادرآنجاکارنمی‌کند.
4-2-وضعیت‌پزشکی‌وبهداشتی:بیمارستان‌دکتر محمدمصدق‌که‌قبلابرای‌درمان‌بیماران‌جنگ‌بودکه بوسیله‌نیروهای‌بعثی‌به‌توپ‌بسته‌شده‌است‌وکارچندانی‌انجام‌نمی‌دهدویک‌بیمارستان‌سرپائی‌نیزمی‌باشدکه‌روبروی‌مسجدجامع‌محل‌ستاد هماهنگی‌است‌وبیشترپانسمان‌می‌کند.وبرای‌ کارهای‌بزرگ‌به‌شهرآبادان‌می‌برند.ازنظربهداشتی امکان‌وقوع‌بیماری‌می‌رود.
5-2-وضعیت‌رادیووتلویزیون‌ووسانل‌خبری:وضعیت رادیووتلویزیون‌این‌شهرمانندشهرآبادان‌می‌باشد. چون‌خودستادمستقلی‌ندارد.
6-2-‌تعدادشهداومجروحین‌وخرابی‌ها:الف-تعداد شهیدان‌بطورتخمینی‌درحدود400الی500نفر می‌باشد.ب-تعدادمجروحین‌مشخص‌نمی‌باشد‌و پس‌ازجنگ‌تعداد‌واقعی‌کشته‌ومجروحین‌مشخص‌ خواهدشد.‌پ-بیمارستان‌مستقل‌این‌شهرکه‌آن‌را باتوپ‌وخمپاره‌زده‌اندوتعدادی‌آمبولانس‌که‌درحدود4 الی5عددمی‌باشدخراب‌شده‌اندوقسمتی‌از بیمارستان‌نیزخراب‌شده‌است.ث-اکثرخانه‌های‌مسکونی‌ومغازه‌هاوخیابانهاوفلکه‌ها يابه‌کلی‌ویران‌ویااینکه‌آسیب‌های‌مختصر‌دیده‌اند.
ح-انبارگمرک‌خرمشهرکه‌باوسائل‌اش‌بکلی‌ویران‌ ودرحال‌سوختن‌می‌باشد.د-راه‌آهن‌این‌شهرکه‌ بکلی‌ویران‌ودرآن‌منطقه‌تعدادی‌تانک‌ونفربرعراقی‌که‌آسیب‌دیده‌اند،ديده‌می‌شود.ل-دوکشتی‌که‌ درحال‌سوختن‌می‌باشد‌دراطراف‌آبهای‌کمرگ‌که‌در آنجا‌درگیری‌می‌باشد.ع-شهربکلی‌جنگ‌زده‌ می‌باشدوامکان‌وقوع‌هرخرابی‌نیزمی‌باشد. 3-اهواز:
ساعت‌ورودمابه‌شهراهوازساعت11و40دقیقه‌روز دوشنبه15مهرماه‌می‌باشد.درسپاه‌اهوااز(شهید) اسماعیل‌دقایقی‌ورقه‌ای‌برای‌‌ورود‌به‌جبهه‌گرفتیم.

1-3-وضعیت‌نظامی:‌درداخل‌شهرنیروهای‌مسلح‌ هستندوبقیه‌افراد‌باوسائل‌وتجهیزات‌نظامی‌در مناطق‌حساس‌ومهم‌به‌حملات‌دشمن‌جواب‌ می‌دهند.
2-3-وضعیت‌امنیتی:‌ازلحاظ‌امنیتی‌نسبتاخوب‌ می‌باشدوتقریبا‌اکثرمغازه‌هاومردم‌هستندودرشهر مردم‌رفت‌وآمدخوبی‌دارندوازلحاظ‌جنگی‌زیاد‌آسیب ندیده‌است.‌وفقط‌امکان‌حمله‌هوایی‌دشمن‌زیاد است‌وبایدهوشیارومواظب‌بود.
3-3-وضعیت‌مایحتاج‌عمومی:ازنظرموادغذایی‌واز اینقبیلشهراهوازخوبمی‌باشد.وکمبودی‌احساس‌ نمی‌شود.
4-3-وضعیت‌بهداشتی‌وپزشکی:ازاین‌نظرهم‌شهر اهوازخوب‌می‌باشد‌وکمبودی‌احساس‌نمی‌گردد.
5-3-تعدادشهیدان‌ومجروحین‌وخرابی:الف-تعداد شهیدان‌مشخص‌نیست‌امازیاد‌نمی‌باشد.ب-مجروحین‌هم‌نسبتازیادمی‌باشد.پ-‌انبارقیردر اهوازکه‌بوسیله‌موشک‌آتش‌گرفته‌است.ث-قسمتی‌ازاستادیوم‌ورزشی‌که‌آنهم‌بوسیله‌ موشک‌زده‌شده‌است.ح-تعدادخانه‌های‌ویران‌شده مسکونی‌کم‌می‌باشد.
4-اندیمشک:
ساعت‌ورود5/8‌صبح‌روزسه‌شنبه‌می‌باشد.‌شهر اندیمشک‌ازنظرعمومی‌خوب‌می‌باشد.ودرحدوديک ‌دوم‌مغازه‌ها‌تعطیل‌می‌باشدوازنظرموادخوراکی‌و غذائی‌کمبودی‌احساس‌نمی‌شودوازنظرنظامی‌نیز وابسته‌به‌شهردزفول‌است.‌خرابی‌هایی‌که‌ما مشاهده‌کردیم:الف-اول‌کیلومترکه‌وارد‌اندیمشک‌ می‌شویم‌پادگانی‌وجوددارد‌که‌قسمتی‌ازآن‌پادگان‌رابا‌راکت‌بمباران‌ودهکده‌ای‌که‌در‌اطراف‌آن‌بوده‌‌ است‌نیزبکلی‌ویران‌شده‌است‌ودرحدود5غیر نظامی‌و2نظامی‌کشته‌شده‌اند.این‌منطقه‌رادوباربمباران‌کرده‌اند‌یکبار4روزقبل‌ازورودماوباردیگرروز چهارشنبه‌ساعت‌40/11میگ‌عراقی‌قسمتی‌از مهمات‌رابمباران‌نموده‌که‌خودنیزدریکی‌ازانبار مهمات‌سرنگون‌می‌شود.ومیگ‌عراقی‌درروزسه‌ شنبه‌ساعت8صبح‌مرکزاصلی‌اداره‌برق‌اندیمشک‌و دزفول‌راباراکت‌بمباران‌ومغازه‌های‌اطراف‌آن‌رابه‌ رگبار‌بست.
5-دزفول:
ساعت‌ورودمابه‌شهردزفول‌حدود20/9دقیقه‌صبح‌ می‌باشد.روزسه‌شنبه‌15/7/1359شهردزفول‌از نظرروحیه‌مردمی‌‌بسیارعالی‌می‌باشد.‌وبااینکه‌ تعدادزیادی‌ازخانه‌های‌مسکونی‌رادریک‌آن‌بمباران‌ کرده‌اند‌ولی‌کمتردیده‌شده‌که‌شهرراترک‌کنند.‌از نظرنظامی‌هم‌ظاهرابدنیست‌وسپاه‌پاسداران‌آنها‌فعال‌می‌باشد.و‌شب‌روزچهارشنبه‌موشک‌انداز عراقی5عددموشک‌به‌خانه‌مسکونی‌وپادگان‌این‌شهرزدکه‌برای‌پادگان‌عمل‌نشده‌ولی‌خانه‌های‌ مسکونی‌زیادی‌خراب‌شد.درحدود‌150خانه‌ومغازه‌دراین‌حمله‌هوائی‌بکلی‌ویران‌ودرحدود140الی150کشته‌داشته‌است.ومجروحین‌بسیاربوده‌اند. ‌گزارش‌ما‌روزپنج‌شنبه‌ساعت‌30/5‌دقیقه‌بعدازظهر می‌باشد.نوع‌موشک،موشک‌سکوئی‌است‌که‌در حدود9مترطول‌وروی‌تریلرحمل‌می‌شودودرحدود2 تن‌وزن‌داردوتلویزيون‌عراق‌این‌نوع‌موشک‌رانشان‌ داده‌است.شهردزفول‌ازنظرموادغذائی‌و‌پزشکی‌و غیره‌درحدخوب‌ومردم‌درشهربکارمشغول‌هستند.
وضعيت‌راههای‌خوزستان:
1-راه‌اندیمشک،اهوازخوب‌وخطری‌آن‌راتهدید نمی‌کند.2-‌راه‌اهواز،‌آبادان‌که‌به‌دوقسمت‌تقسیم‌ می‌شود:الف-راه‌اهوا،خرمشهرکه‌از‌خرمشهررد می‌شود.ب-راه‌اهوازآبادان‌که‌ازخرمشهررد ‌نمی‌شود.‌راه‌اهواز-آبادان‌که‌ازشهرخرمشهررد نمی‌شودوماشین‌هارفت‌وآمدمی‌کنند.اماراه‌اهوازخرمشهربسته‌وهیچ‌ماشینی‌نمی‌تواندعبورکندو موقعی‌که‌می‌خواهی‌ازاین‌راه‌بروی‌ارتش‌ایستاده‌ است‌ونمی‌گذارد.دلیل‌آن‌راپرسیدیم‌گفتندکه‌چند کیلومتربالاترخط‌مقدم‌جنگ‌است‌ویک‌قسمت‌از پاسگاه‌حمیدیه‌در‌دردست‌نیروهای‌بعثی‌می‌باشد.وازقراراطلاع‌روی‌نیروهای‌بعثی‌آب‌بازکرده‌اندو پشت‌آن‌سدی‌ازآب‌است‌.
(قطع‌نامه‌598/زمان‌وانديشه)
*سال‌آغاز‌جنگ؛صدام‌حسین:‌من‌در‌مقابل‌شما‌ اعلام‌می‌کنم‌که‌ما‌موافقت‌نامه‌های‌‌مورخ‌6مارس/1957الجزیره‌راباطل‌و‌بلااثرمی‌کنیم.‌«روزنامه‌ اطلاعات21/6/1359»
*امام‌خمینی:امیداورم‌کاربه‌آن‌جانرسدواگربرسد دیگربغدادی‌باقی‌نخواهدماند.‌«روزنامه‌کیهان 1/7/1359»
*سفیرعراق‌درپاکستان:عراق‌ازهرنوع‌پیشنهاد میانجیگری‌استقبال‌خواهدکرد.‌«روزنامه‌‌کیهان 14/7/1359»
*بنی‌صدر:ظرف‌امروزوفردادرس‌خوبی‌به‌عراق ‌می‌دهیم.‌«‌روزنامه‌کیهان 14/7/1359»
*امام‌خمینی:مابرای‌خدامی‌جنگیم.«روزنامه ‌کیهان14/7/1359»
*دولت‌عراق‌با‌آغاز‌شکست‌نظامی‌به‌میانجیگری‌ متوسل‌شد.‌«‌کیهان7/7/1359»
*بنی‌صدر:میانجیگری‌بین‌حق‌و‌باطل‌بی‌معناست‌.‌روزنامه‌کیهان7/7/1359»‌
*سیداحمدخمینی:مامصمم‌هستیم‌جنگ‌راادامه‌ دهیم.«روزنامه‌کیهان‌7/7/1359»
*صدام‌حسین:‌برای‌مذاکره‌مستقیم‌با‌ایران‌ آماده‌ایم.«روزنامه‌کیهان7/7/1359»
*صدام‌حسین:آتش‌بس‌شورای‌امنیت‌راپذیرفت. «روزنامه‌کیهان8/7/1359»
*امام‌خمینی:ماپیروزهستیم‌وبه‌صدام‌و‌دولتهای‌ همراه‌اواعتنانمی‌کنیم«روزنامه‌کیهان‌‌9/7/1359»
*شرایط‌ایران‌برای‌آتش‌بس‌.«روزنامه‌کیهان ‌9/7/1359»
*عراق‌اعلام‌کردبطور‌یکجانبه‌آتش‌بس‌رامی‌پذیرد‌.«روزنامه‌کیهان‌10/7/1359»
*امام‌جمعه‌تهران:‌این‌جنگ‌تمام‌شدنی‌نیست‌. «روزنامه‌کیهان‌12/7/1359»
*امام‌خمینی:‌ای‌ملت‌عراق‌بپاخیزید‌و‌انقلاب‌کنید.«روزنامه‌کیهان‌13/7/1359»
*امام‌خمینی:حکومت‌عراق‌رفتنی‌است‌.«روزنامه‌کیهان‌17/7/1359»‌
*دکتر‌بهشتی:ماخواستار‌آنیم‌که‌متجاوزان‌هرچه‌ زودترازایران‌بیرون‌بروندوجنگ‌پایان‌‌یابد.«روزنامه‌ کیهان‌17/7/1359»
*امام‌خمینی:‌مامواضع‌نظامی‌آن‌ها‌راخواهیم‌زد‌و ‌آتیه‌جنگ‌با‌ماست.«روزنامه‌کیهان ‌19/7/1357»‌
*آیت‌الله‌خامنه‌ای:شورای‌عالی‌دفاع‌درباره‌ادامه ‌جنگ‌یا‌آتش‌بس‌تصمیم‌می‌گیرد.‌«روزنامه‌کیهان ‌21/7/1359»
*هاشمی‌رفسنجانی:ماجنگ‌راشروع‌نکردیم‌و خواهان‌جنگ‌نبودیم‌وخواهان‌جنگ‌هم‌‌نیستیم. «روزنامه‌کیهان22/7/1359»
*نخست‌وزیر:پایان‌عادلانه‌جنگ‌جز‌باسرکوب‌و مجازات‌تجاوزگران‌امکان‌پذیرنیست‌.‌«روزنامه‌کیهان‌26/7/1359»
*امام‌خمینی:‌ماتا‌آخربا‌آن‌ها‌جنگ‌خواهیم‌کردو‌ انشا‌ء‌الله‌پیروزخواهیم‌شد‌و‌هریک‌از‌دول‌هم‌که‌بااو همراهی‌کندماهیچ‌ابداًاعنتایی‌به‌این‌نمی‌کنیم‌ برای‌اینکه‌ما‌هدفمان‌این‌‌است‌که‌تکلیف‌مان‌راعمل‌کنیم.تکلیف‌مااین‌است‌که‌از‌اسلام‌صیانت‌کنیم‌و ‌حفظ‌کنیم‌‌اسلام‌راکشته‌بشویم‌تکلیف‌راعمل‌ کردیم.بکُشیم‌هم‌تکلیف‌را‌عمل‌کردیم.‌ «صحیفه‌نورج18ص109»
*دبیرکل‌سازمان‌ملل‌ساعت‌30/6بامدادروزبیست‌و نهم‌مردادجاری‌راروز‌آغازآتش‌بس‌‌رسمی‌درجنگ‌‌ ایران‌وعراق‌اعلام‌کرد‌ایران‌از‌امروزهرگونه‌اقدام ‌نظامی‌در‌زمین،‌هواو‌دریارامتوقف‌می‌کند.‌«روزنامه‌رسالت18/5/1367»
*هاشمی‌رفسنجانی:‌من‌این‌حرکت‌راباصلح‌ حُدیبیه‌تشبیه‌مي‌کنم«روزنامه‌رسالت‌8/7/1367»
*خاویرپرزدکوئیار،دبیرکل‌سابق‌سازمان‌ملل:حتی‌ اگر‌قبل‌ازشروع‌مخاصمه‌برخی‌تعرضات‌ازجانب‌ایران‌ به‌خاک‌عراق‌صورت‌گرفته‌باشدچنین‌تعرضاتی‌ نمی‌تواند‌توجیه‌‌کنندۀ‌تجاوزعراق‌به‌ایران‌باشد. تجاوزی‌که‌اشغال‌مستمرخاک‌ایران‌رادر‌طول‌ مخاصمه‌‌درپی‌داشت.«روزنامه‌کیهان28/4/1373»
*سرتیپ‌علیرضا‌افشار:یکی‌ازاهداف‌استکباری ‌عراق‌این‌بودکه‌ایران‌را‌به‌پای‌میزمذاکره‌‌بکشاند،‌اما فتح‌خرمشهرباعث‌شدتاایران‌خواستارتشکیل ‌دادگاهی‌برای‌تنبیه‌‌متجاوز‌‌شود.«روزنامه‌اطلاعات5/3/1373»
*ماده‌شش‌قطعنامه‌598:‌ازدبیرکل‌درخواست‌ می‌نمایدکه‌بامشورت‌ایران‌و‌عراق‌‌موضوع‌‌یک‌هیأت ‌بی‌طرف‌به‌منظورتحقیق‌پیرامون‌مسئولیت‌درگیری‌ رابررسی‌نموده‌و‌دراسرع‌‌وقت‌به‌شورای‌امنیت‌ گزارش‌دهد.«روزنامه‌کیهان‌28/4/1373»
*محمدجوادظریف:به‌دلیل‌سیاست‌های‌حاکم‌بر سازمان‌ملل‌و‌تسلطی‌که‌کشورهای‌‌غربی‌‌به ‌خصوص‌آمریکابرسازمان‌ملل‌دارند،‌متأسفانه‌هنوز درزمینه‌بازسازی‌خسارات‌غیر‌‌مستقیم‌وغرامات‌ مستقیم‌جنگی‌که‌درقطعنامه‌598‌تصریح‌شده ‌هیچگونه‌‌اقدامی‌صورت‌‌نگرفته‌است.«روزنامه ‌کیهان‌28/ 4/ 1373»
*شورای‌امنیت‌ضمن‌ابراز‌ناراحتی‌ازآغازجنگ‌و ‌ادامه‌جنگ‌میان‌ایران‌و‌عراق‌وکشتاربی‌شمار انسانهاوخسارات‌مالی‌این‌جنگ‌هفت‌ساله،‌ ضرورت‌رسیدن‌به‌یک‌راه‌حل‌جامع‌و‌عادلانه ‌شرافتمندانه‌وپایدارمیان‌دوکشورمتخاصم‌تأکیدکرد وحکم‌خودرابه‌صورت‌یک‌متن‌ده‌ماده‌ای‌ارائه‌داد.در این‌قطعنامه‌آمده‌بود‌که‌هرکشوری‌که‌این‌قطعنامه‌ رانپذیرد‌‌نسبت‌به‌آن‌کشور‌اقدامات‌بیشتری‌صورت ‌خواهد‌گرفت.‌عراق‌بلافاصله‌این‌قطعنامه‌را‌پذیرفت؛مشروط‌به‌متابعت‌ایران.‌ولی‌جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌از‌پذیرفتن‌صریح‌قطعنامه‌‌سرباززد.‌ایران‌گفت‌ این‌قطعنامه‌دارای‌نکات‌مثبتی‌است.‌به‌هرحال‌ایران‌ قبول‌کردن‌‌قطعنامه‌رامشروح‌به‌جابه‌جایی‌برخی ‌بندها‌اعلام‌کرد.‌بعدازاعلام‌قطعنامه،‌عراق‌که‌در کناراین‌تحولات‌توان‌نظامی‌خودراافزایش‌داده‌بود ‌حملات‌خودرابه‌اهداف‌اقتصادی‌و‌نیزپایانه‌های ‌نفتی‌واهداف‌دریایی‌بطورکم‌سابقه‌شدت‌دادو اعلام‌نمودتازمانی‌که‌‌ایران‌‌آتش‌بش‌راقبول‌نکندبه ‌حملات‌خودادامه‌خواهددادوازسویی‌درگیری‌میان‌‌ نیروهای‌‌آمریکاوایران،کشتارزائرین‌خدادرمکه، تحریم‌تجاری‌توسط‌امریکا،تشدید‌حملات‌تهاجمی‌ عراق‌وتشدیدحملات‌شیمیایی‌این‌حلقه‌راتنگ‌و تنگ‌ترکرد.قطعنامه598در‌سال1366به‌تصویب ‌رسیدوحدودیکسال‌بعددر27تیرماه1367ازسوی ‌جمهوری‌اسلامی‌‌ایران‌پذیرفته‌شد.«روزنامه‌سلام‌29/4/1370»
*امام‌خمینی:وامادرموردقطعنامه‌که‌حقیقتاً مسأله‌بسیارتلخ‌وناگواری‌برای‌همه‌وخصوصاً‌برای ‌من‌بوداین‌است‌که‌من‌تاچندروزقبل‌معتقد‌به‌همان‌شیوۀ‌دفاع‌و‌مواضع‌‌اعلام‌شده‌در‌جنگ‌بودم‌و ‌مصلحت‌نظام‌وکشوروانقلاب‌رادر‌اجرای‌آن‌می‌دیدمولی‌به‌‌واسطۀ‌حوادث‌و‌عواملی‌که‌از‌ذکر‌آن‌فعلاً خودداری‌می‌کنم‌وبه‌امیدخداونددرآینده‌‌روشن‌ خواهدشد،‌باقبول‌قطعنامه‌و‌آتش‌بس‌موافقت ‌نمودم.«صحیفه‌نورج‌20ص 238»

بایگانی

دسته‌بندی