You are currently browsing the tag archive for the ‘مذاکره’ tag.

#انقلاب_دوم را آمریکا کرد!

#محمد_شوری. نویسنده و روزنامه نگارتهران.

۱۱ آبان ۱۴۰۰t.me/shourimohammad

«با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه دو جانبه و نه چند جانبه»! این سخن #علی_خامنه_ای است که ۳۲ سال است #ولی_فقیه است و حرف، حرف اوست!#ایران و #آمریکا پیش از سرنگونی نظام پهلوی رابطه ی حسنه ای داشتند. شاه ایران به ژاندارم بودن در منطقه افتخار می کرد. ارزش افزوده ی ثروت #نفت رویاها و گُنده گویی های شاه ایران را افزون کرد و از طرفی انسداد سیاسی، و عدم آزادی مطبوعات و احزاب، از شاه یک خودشیفته ی متوهّم ساخت و همان به سقوط نظام سلطنت کمک شایانی کرد!هم چنین از سوی دیگر این گُمانه هست که احتمالا انتشار آن یادداشت معروف «ارتجاع سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، و به قلم فردی ناشناخته بنام «رشیدی مطلق» با لابی و اشاره ی پنهان سیا(CIA ) آمریکا بوده باشد! و دلیل آنرا تلنگر و گوشمالی آمریکا به شاه ایران به خاطر برخی سخنان و بلند پروازی های #محمد_رضا_پهلوی و برای آنتریک کردن مخالفان شاه می دانند! تا به او یادآوری کنند که او با #کودتای_۲۸_مرداد و حمایت ما دوباه به قدرت بازگشته است!در یادداشت روزنامه اطلاعات، خمینی سیدی هندی و شاعر توصیف شد. علی رغم صحت، و به دلیل عدم اطلاع، همین سبب اعتراض برخی از مخالفین شد. در کنار آن، این تحلیل هم هست که مثل زمان #مصدق که بخشی از مردم را با پول واداشتند شعار مرگ بر مصدق و یا درود برمصدق بدهند _همانطور که در نظام #ولایت_فقیه هم ما پیمانکارهای آدم جمع کن را داریم که در مراسم های مختلف در له و علیه افراد و رویدادها شعار می دهند و پول می گیرند_ وقوع واقعه ی ۱۹ دی ۵۶ نیز می تواند در راستای همان گوشمالی دادن شاه باشد! منتها کنترل و تنظیم این نوع اجتماعات همیشه در اختیار برگزار کنندگان نیست؛ در دل هر واقعه و حادثه ای یک «سنتز» هست! و «سنتز» آن اعتراض و کشته شدن عده ای در #۱۹_دی، برگزاری مراسم های سنتی درگذشتگان به صورت هفتم و چهلم بود؛ که #سلطنت_پهلوی را به سراشیبی سقوط برد. و انقلاب شکل گرفت و پیروز شد!از آنجا که آن زمان دوره ی انقلاب چپ و به تاسی از #انقلاب_بلشویکی شوروی سابق و رواج اندیشه ی مارکسیستی بود، و ایضا همین هم دلیل #جنگ_سرد بین دو قدرت اتمی شوروی و آمریکا شد، انقلاب مردم ایران و هدایت کنندگان آنان، به سمت چپ روی، که ستیز با #امپریالیسم_آمریکا در راس آن قرار داشت، جهش پیدا کرد!خمینی با انتخاب « #مهدی_بازرگان» برای گزینه ی اولین نخست وزیر #دولت_موقت، این امید را در حاکمیت آمریکا زنده کرد که با مذهبی های ضد مارکسیسم می توان کنار آمد!انقلابیون _اعم از چپ #مارکسیسم و #سازمان_مجاهدین_خلق و نیروهای مذهبی هوادار خمینی مثل #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و #حزب_جمهوری_اسلامی نمی توانستند با روحیه و نگاه گام به گام مهندس مهدی بازرگان نزدیکی کنند؛ بخصوص وقتی اولین سخنگوی دولت انقلاب « #عباس_امیر_انتظام» شد، که روی سوابق و شخصیت سیاسی وی «ان قلت» های فراوان می شد!خمینی شخصیت کاریزمایی داشت. او بود که توانست آن اجتماعات اعتراضی مردم را که درمساجد برگزار می شد و به مثابه ی یک شبکه اجتماعی گُسترده عمل می کرد، به پیروزی نهایی برساند. کاری که سال های سال مخالفین سیستماتیک و حرفه ای #شاه از عهده ی آن برنیامدند و لذا همه ی آنان در زیر سقف خمینی سُکنا گزیدند به این امید که با تاثیر گذاشتن روی خمینی، انقلاب را آنطور که می پسندند هدایت کنند. طبیعی بود خمینی نگاه مذهبی داشت و به کسانی اعتماد می کرد که این جنبه در آنان قوی و از سوابق آنان حداقل اطلاعاتی داشته باشد! و بیش از همه به حواریون روحانی خود اعتماد مطلق داشت.#سفارت_آمریکا یکبار در حد تصرف اشغال شد. معلوم نشد عاملین آن چه کسانی بودند؟ برخی آن را منتسب به جریان چپ و #سازمان_چریک_های_فدایی_خلق می دانند و برخی لابی خود آمریکا(سیا) در جریان چپ را برای انجام آن شریک می دانند! خمینی و حاکمیت آن واقعه را برنتافت و مانع این تصرف شد. این اعتقاد هست که از آن زمان آمریکا اسناد مهم و کلیدی خود را از سفارت خارج کرده و در عوض با برجا گذاشتن برخی اسناد دست چندم و ایضا گمراه کننده به آنچه بعدها تحت عنوان « #اسناد_لانه_جاسوسی» توسط « #دانشجویان_مسلمان_پیرو_خط_امام» منتشر شد، به ایجاد اختلاف و آغاز و شروع « #کودتای_خزنده» و «فرزند خوری انقلاب»(خواسته یا ناخواسته) کمک کرد!# ۱۳_آبان _۱۳۵۸عده ای دانشجو در خفا اجتماع کردند. اینکه در این دوره همی نفوذ غیر خودی هم بوده و از آن مطلع بوده؟ این پرسشی است که باید برخی دهان باز کنند!در این دوره همی تصمیم می گیرند با تصرف سفارت آمریکا در تهران، به عنوان یک نیروی مذهبی هوادار خمینی، خود عامل مبارزه با امپریالیسم آمریکا شوند و از نیروهای چپ مارکسیسم سبقت بگیرند. می توان شروع فعالیت #چپ_مذهبی پس از پیروزی انقلاب را همین واقعه دانست. هر چند پیش از انقلاب به دلیل تفاوت تفسیر از قرآن در نیروهای مذهبی ضد شاه، چپ به معنای عدالت اجتماعی و آرمان مستضعفین و دفاع از محرومین متولد شده بود!خمینی که تصور می شد مخالف باشد و در اخبار این چنین آمده است، به دلیل حضور یک روحانی سرشناس و مورد وثوق خود،یعنی « #سید_محمد_موسوی_خوئینی» در جمع این دانشجویان، ناگهان حمایت شدیدی کرد و آن را « #انقلاب_دوم» نامید!با ادامه ی انقلاب، خمینی تنها به اطلاعات روحانیون مورد وثوق خود، مثل علی اکبر #هاشمی_رفسنجانی _که از همه ی روحانیون سیّاس تر بود_ اعتماد می کرد، و با بی اعتمادی به #روشنفکران(که متاثر از ذهن عصبی و بدگمانی تاریخی و درونی وی بود) از همان #بازرگان که ابتدا دولت وی را دولت امام زمان و قرآن می دانست، رویگردان شد و سرانجام دولت موقت سرانجام نگرفته با اشغال سفارت آمریکا سقوط کرد. به همین موازات خمینی روز به روز به سمت «کانالیره» شدن کامل هدایت می شد و بعدها مثلث «سید احمدخمینی، سید علی خامنه ای و شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی» تنها کسانی بودند که می توانستند اخبار را به اطلاع وی برسانند و هرفردی که در دایره ی این مثلث قرار نداشت از دیدار با خمینی محروم و یا با بایکوت شدن، با انگ سلسله اتهاماتی مواجه می شد!«انقلاب دوم» نتایجی داشت. راس آن عبارت است:الف- #جنگ_سرد بی سرانجام با آمریکا.ب- تحریم. علت العلل همه ی #تحریم های کنونی اشغال سفارت آمریکا در تهران است.ج- #اسرائیل که زمانی دشمن #اعراب بود،به عنوان یک دوست جای خود را در میان اعراب بازکرد.د_ شروع باصطلاح « #صدور_انقلاب» از آغاز همین واقعه است!#جنگ عراق با ایران به بهانه ی همان عامل پیش از انقلاب(اختلاف مرزی که می رفت جنگ صورت گیرد ولی بخاطر ژاندارم بودن نظام پهلوی در منطقه منجر به عهدنامه سال ۱۹۷۵ [۱۵ اسفند1۳۵۳] الجزایرشد) به اضافه ی نگاه ایدئولوژیک انقلاب به منطقه (مثل همه ی انقلاب های ایدئولوژیک در جهت جهانی بودن) که مسلمانان را به اتحاد و مبارزه علیه نظام سلطه و امپریالیزم فرامی خواند، ۸ سال جنگ بی حاصل را برای #نظام_ولایت_فقیه «نعمت» کرد و توانست به همین بهانه مطبوعات را تعطیل، مخالفین را اعدام و زندان کند و با خودی و غیر خودی کردن نیروهای انقلاب، تسویه و تصفیه هم شدت گرفت! و «ابن الوقت ها» در راس قرار گرفتند و میراث خوار انقلاب شدند. مدیریت های خُرد و کلان بدست نیروهای کوته بین و کم سواد و غیر متخصص و ایضا مذبذب _که بواسطه ی ایدئولوژی حاکم، که ریا کاری و تملق را می پسندید_ افتاد و شارلاتانیزم فرهنگ مسلط شد. دلیل آن هم صرفا #اصل_ولایت_فقیه است که همه ی ثروت و قدرت را در اختیار یک فرد گذاشته است! افشای واقعه ی « #ایران_گیت»، همان رویداد معروف آمدن « #مک_فارلین» به ایران ضربه ی مهلکی به هر دو حکومت ایران و آمریکا وارد ساخت. در آمریکا بدلیل آزادی رسانه تا مرز استیضاح دولت ریگان پیش رفت. #ریگان در یک سخن رادیویی و در بازتاب افشا شدن ماجرا گفته بود:«باید بگویم افرادی که با ما تماس گرفتند، یعنی کسانی که ما با آن ها مراوده داشتیم، هرگاه راز آن ها بر ملا می شد و اگر آیت الله خمینی با خبر می شد، زندگی آنان تا قبل از فرود آمدن شب نیز به طول نمی انجامید… این افراد عناصری بودندکه مایل بودند حکومتی داشته باشندکه ما با نوعی از آن روزی روابط بسیار نزدیک داشتیم و به همین دلیل بود که ما مراوده ی خود را با آن ها آغاز کردیم». برای همین #محسن_رضایی _یکی از مطلعین ورود مک فارلین_ به #علی_هاشمی_رفسنجانی (برادرزاده ی علی اکبر هاشمی رفسنجانی که خارج از ایران ملاقات هایی با نمایندگان دولت آمریکا داشت) پس از افشا شدن ماجرا، به وی توصیه می کند به جبهه ی جنگ برود تا آب ها از آسیاب بیفتد، تا مورد خشم خمینی قرار نگیرد! و زمانی که ماجرا توسط هاشمی رفسنجانی به نفع خود و عاملین آن جمع شد، به وی می گوید: از #جبهه برگرد، وضعیت سفید است! ولی درایران بدلیل عدم آزادی رسانه، عاملین این ملاقات پنهانی توانستند با فریب خمینی آن را به نفع خود تغییر ماهیت داده و با دستگیری و اعدام #امید_نجف_آبادی(با برچسب و اتهام غیر اخلاقی) که اولین بار او بود که این اطلاعات را به آیت الله #منتظری رسانده بود و اعدام #سید_مهدی_هاشمی به عنوان مفسد فی الارض و #زندانی کردن و آزار و اذیت دائمی کسانی که آنرا در سطح افکار عمومی به صورت علنی و انتشار بیانیه افشا کرده بودند، ماجرا را قلب واقعیت کردند!پرونده ی ماجرای « #مک_فارلین» که تا همین حال حاضر باز است و مختومه نشده و دارای ناگفته های فراوانی است، صرفا به این دلیل که ایران در قبال خرید اسلحه کمک می کرد تا گروگان های آمریکایی آزاد شوند، دارای اهمیت نیست! چون پیش از این، به دلیل همان تحریم هایی که علتش تصرف سفارت آمریکا در تهران بود، توسط واسطه هایی اسلحه برای جنگ خریداری می شد. ایضا اینکه این خرید اخیر(ماجرای مک فارلین) از اسرائیل صورت گرفته بود! و این ملاقات بهانه ای شد برای قرار و مدار برای بعد از خمینی(که در فروردین سال ۶۵ یک دفعه مرگ را رفت که به آغوش بگیرد ولی تا سال ۶۸ زنده ماند) همراه با تسویه حساب مخالفین.برنامه ریزی از پیش طراحی شده برای اعدام سید مهدی هاشمی(طبق اعتراف عاملین آن) به عنوان عامل #تروریسم؛ و #اعدام مخالفین نظام در سال ۶۷ که توسط دادگاه های انقلاب محکوم به زندان شده بودند و دوران #زندان خود را سپری می کردند و با مرگ خمینی پس از آزادی از زندان وارد جامعه می شدند و شروع به فعالیت می کردند، از جمله ی این تسویه حساب ها بود.هر دو واقعه، افشای آمدن «مک فارلین» و افشای «اعدام های سال 67»، هر دو از ناحیه ی آیت الله منتظری بود و همان هم دلیل کنار گذاشتن وی از قائم مقام رهبری شد! اکنون ما با قراردادی بنام « #برجام» که به دلیل « #انرژی_هسته_ای حق مسلم ماست!!» مواجه هستیم که نه تنها سودی برای ملت ایران نداشت، بلکه تا الان خسران و ضرر فراوان و هنگفتی علیه منافع ملی به ارمغان آورده است.از یک طرف آنچه به عنوان منافع «انرژی هسته ای» قلمداد می شود در سفره ی مردم اثری نیست و پیمان «برجام» که به خاطر بازدارندگی از تولید بمب هسته ای منعقد شد، به دلیل عدم ورود بازار و سرمایه ی شرکت های آمریکایی به ایران، رئیس جمهوری بعدی( #ترامپ) از آن خارج شد و با اعلان تحریم تمام شرکت ها و دولت هایی که با ایران قرارداد می بندند، تحریمی دو صد چندان و بیش از گذشته به نظام ولایت ففیه تحمیل کرد. که دودش فقط به چشم مردم معمولی و کم درآمد رفته و کشور را به فلاکت و فقر برده است. و همه این ها از آثار همان «انقلاب دوم» است. «برجام» خامنه ای و نظام ولایت فقیه را به باتلاقی فرود برده که نه راه پیش دارد و نه راه پس. مگر با باز شدن باب #مذاکره_مستقیم با آمریکا. که اگر هم ممکن شود به دلیل آنکه حاکمیت ایران در ناحیه ی ضعف قرار دارد و آمریکا و هم پیمانانش و از جمله اسرائیل در ناحیه قدرت، اگر مصالحه ای هم صورت گیرد،همانطور که در ماجرای #گروگانگیری و آن #قرارداد_الجزایر(۱۹۸۱) انجام شد، سودی نخواهد نداشت و همانطور که در قطعنامه ۵۹۸ جنگ، «هیچ» برای #منافع_ملی داشت!در حقیقت آمریکا _همان کشوری که هیچ غلطی نمی تواند بکند_ با فرو بردن حاکمیت نظام ولایت فقیه در تله ی برجام، دارد انتقام همان واقعه ی ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در اشغال سفارت خود و قطع رابطه با آمریکا و گرایش نظام ولایت فقیه به روسیه ی پوتین (بازمانده ی ک.گ.ب شوروی سابق) و چین مائوئیست را می گیرد. در واقع انقلاب دوم را آمریکا کرد!گِره کور ۴۳ سال جنگ سرد ایران و آمریکا بدست خامنه ای باز می شود و چه بخواهیم و چه نخواهیم این برجام است که ایران را بی جان کرده و منافع ملی را هدر داده و مردم را به فلاکت و فقر برده و #ابن_الوقت ها را بالا آورده و دانایان را در ذیل و ذلیل کرده است. و باز همین برجام ( #برجام_2؟) است که شاید بتواند روزنه ای برای گشایش باشد!آنچه از تجربه و تفکر خودشیفتگی خامنه ای بدست آمده، به ما می گوید که او می خواهد همیشه پیروز و برنده باشد. و او را بُرنده نشان دهند. و بن بست کنونی نیز برای همین است. لذا اگر منتقدین داخلی بطور مستقیم خامنه ای را نشانه روند، ایران و مردم از بن بست ولایت فقیه بیرون خواهند آمد! که متاسفانه اینطور نیست!آنچه در آدرس تلگرامی زیر می توانید بخوانید مجموعه ای است مستند و خواندنی پیرامون ماجرای قطع رابطه با آمریکا و ۴۳ سال جنگ سرد ناشی از آن. که دانستن گذشته، یافتن راه حال و آینده است. محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار). تهران. ۱۱ آبان ۱۴۰۰https://t.me/shourimohammad/1268https://t.me/shourimohammad/1266https://t.me/shourimohammad/1269

کشته شدن #قاسم_سلیمانی و نوشیدن جام زهر دوم توسط ولی فقیه سوم!،
از #محمد_ شوری
تاریخ ایجاد در جمعه, 13 دی 1398 16:53
#ترامپ با کشتن قاسم سلیمانی ریاست جمهوری خود دردوره دوم و حزب جمهوریخواهان آمریکا را تضمین کرد، و با کشته شدن قاسم سلیمانی، پایۀ لرزان و سست نظام #ولایت_فقیه، با جایگزینی فرد مورد نظر سپاه پاسداران برای جانشینی خامنه ای، تقویت و با نوشیدن جام زهر دوم توسط ولی فقیه سوم ثبیت خواهد شد!
با کشته شدن قاسم سلیمانی نقشۀ راه و معادلات بین المللی و منطقه در ایران چگونه خواهد بود و آیا منافع آمریکا و اسرائیل در جهان به خطر خواهد افتاد؟ و آیا بنیان نظام ولایت فقیه، (و جانشینی خامنه ای) و قدرت سپاه، متزلزل و یا مستحکم خواهد شد؟!
در عرصه و بازی سیاست، حتی یک درصد هم ممکن است به صد در صد برسد و هر رویدادی هر چند ناچیز و نامتحمل، متحمل خواهد شد.
١- #عراق، پیش و پس از انقلاب، همواره گربه سیاه ایران بوده است.
پیش از انقلاب، نظام بعثی عراق تا یک قدمی جنگ با ایران جلو آمد. ولی به دلیل ژاندارمی رژیم پهلوی در خلیج فارس و حمایت صد درصد نظامی آمریکا، جنگ نه تتها صورت نگرفت، بلکه منجر به یک قرارداد صلح هم شد. اما با پیروزی انقلاب و سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و جایگزینی یک رژیم ایدئولوژیک– که خود را حامی مردم مسلمان جهان و نهضت ها و گروه های رهایی بخش و آزادیبخش و در ضدیت با صهیونیزم و دولت اسرائبل می دانست-، با تصرف سفارت آمریکا در تهران، و شدت پیدا کردن شعارهای ضد آمریکایی– که همسویی با ایدئولوژی صدور انقلاب را هم داشت-، صدام حسین– که آن زمان معاون حسن البکر بود- در غیاب آمریکا و ایضاً باچراغ سبز آمریکا، وقت را غنیمت شمرد و با پاره کردن قرارداد صلح الجزایر، با حمله ای سراسری به خاک ایران، آن جنگی که در نظام پهلوی ممکن نشد را ممکن کرد!
٢- با توجه به پایین آمدن مجبوبیت نظام ولایت فقیه در نزد افکار عمومی مردم عراق و ناتوانی و عدم اتفاق در انتخاب یک فرد مقتدر و قابل قبول توسط پارلمان عراق برای نخست وزیری، احتمال کودتا– به کمک پنهان آمریکا- و بدست گرفتن قدرت توسط ارتش برای یکپارچگی و امنیت در عراق هست.
نظام سیاسی عراق تا قبل از سقوط صدام، همواره با کودتا متغیّر بوده و صدام حسین آخرین رئیس جمهوری عراق مقتدر و با ثبات، با کودتای حزب بعث، جایگزین شد.
بر خلاف گذشته که نظام کودتایی عراق به اصطلاح در ظاهر متمایل به شوروی و نظام سوسیالیستی بود، در چنین احتمالی– کودتای احتمالی عراق-،گرایش به سمت آمریکا– و بالطبع اسرائیل- خواهد بود.
هرچند برخی شبه کودتای احتمالی توسط شبه نظامیان طرفدار ایران را هم محتمل می دانند،که احتمال آن ضعیف است،اما در صورت محتمل شدن، یکپارچگی در عراق بشدت سست و علاوه بر به راه افتادن حمام خون در عراق به جان گرفتن دوباره داعش منجر خواهد شد.
٣- همانطور که پیشتر در یادداشت ها و مطالبی نوشته ام، جنگ بین ایران و آمریکا به صورت کلاسیک و همه جانبه، متصور نیست و بوجود نخواهد آمد؛ و همچنان این بازی موش و گربه– یا تام و جری- ادامه خواهد داشت. این بحران یا این بازی سیاسی برای نظام آمریکا منافعی دارد؛ و ایضاً برای حزب جمهوری خواهان آمریکا که حزبی اقتدارگرا و میلیتاریستی است.
۴- آمریکا در پاسخ به چرایی اقدام به کشتن قاسم سلیمانی، می تواند بگوید: ما عوامل حشد الشعبی– که در تخریب سفارت آمریکا در بغداد عامل بوده- را هدف گرفته ایم، قاسم سلیمانی آنجا چه می کرده؟! و همان را دلیلی موجه برای اثبات دخالت ایران در حمله به سفارت بداند!
۵- درحال حاضر بحران و فقدان جانشینی نظام سیاسی ایران وجود دارد؛ و از طرفی وضعیت فعلی نظام ولایت فقیه و شیوۀ رهبری خامنه ای جز منافع سرشار برای کارخانه های اسلحه سازی، کشته شدن مسلمان ها به دست هم، و اتحاد اعراب علیه ایران بجای اسرائیل، بازده ای نداشته و سود حفظ وضع موجود، بر مضار آن می چربد!
۶- خامنه ای، سپاه پاسداران، و نظام ولایت فقیه، برای #انتقام به اصطلاح سخت، و در پاسخ به کشته شدن قاسم سلیمانی، کار ویژه ای انجام نخواهد داد و جنگ به داخل مرزهای ایران سرایت نخواهد کرد و صرفاً می تواند در حد یک مقابله در خارج از ایران و زدن منافع آمریکا، آنهم نه با حمله مستقیم ایران، بلکه توسط حامیان– و با بهتر بگوئیم مزدوران و گروه هایی که از ایران ارتزاق مالی می شوند و در صورت قطع کمک مالی ایران به هر سمت و سویی که به آن ها کمک شود، خواهند رفت- باشد.
اسرائیل بارها و بارها اهداف و پایگاه های نظامی ایران و سپاه در سوریه را بمباران می کند، ولی در پاسخ– علیرغم شعارهای تند و هارت و پورت- حکومت ولی فقیه و شرکا، هیچ عکس العملی عملی انجام نداده است!
از همه مهم تر، اصولاً بودجۀ مالی نظام ولایت فقیه به ته دیگ رسیده و توان اقدام نظامی مستقیم علیه آمریکا را ندارد.
٧- متأسفانه این نوع اقدامات به نفع نظام ولایت فقیه تمام خواهد شد و نوعی نان قرض دادن به حکومت ولایت فقیه و شرکا است. محدودیت های سیاسی را بیشتر، و مانع بروز و بازتاب و گسترش اعتراضات آرام مردمی خواهد شد و سبب تقویت و سلطۀ بیشتر سپاه پاسداران در ارکان قدرت و تصمیم گیری ها خواهد شد.
پیشتر نوشته بودیم شعار رضا شاه، رضا شاه، روحت شاد، سناریویی برنامه ریزی شده برای پیش آوردن وضعیتی مشابه زمان رضا شاه است، یعنی نیاز مردم ایران به یک فرد نظامی و اقتدارگرا برای حفظ امنیت و حفظ انقلاب و نظام. حتی نوشتیم دادن این شعار مترادف است با ریاست جمهوری قاسم سلیمانی؛ و در اصل سپاه پاسداران که با کشته شدن سلیمانی این تحلیل همچنان صادق خواهد بود؛ و اتفاقاً با کشته شدن قاسم سلیمانی، این پیش بینی محتمل است! متتها با فرد دیگری که مطیع سپاه است. و ایضاً مجلس آینده که با اکثربت مطلق در اختیار حامبان و به اصطلاح فدایی های خامنه ای و در اصل سپاه و جانشین بعدی خامنه ای که سپاه آن را تعیین خواهد کرد! و همانطوز که پیشتر نوشته ایم، مرگ خامنه ای، خیلی از معاملات را بر هم خواهد زد– و این یکی از همان یک درصد از صد درصد در بازی سیاست است- و این احتمال هست که ولی فقیه بعدی– حتی با اجازه غیرمسقیم خامنه ای و با نوشتن آن در وصیت نامه اش که مذاکره یا عدم مذاکره با #آمریکا را از اختیارات ولی فقیه بعدی بداند- برای حفظ نظام ولایت فقیه– که به لحاظ اقتصادی در حال ورشکستگی و فروپاشی بوده و با فساد سیستماتیک دست و پنجه نرم می کند- راه مذاکرۀ رسمی با آمریکا را در پیش گرفته و #جام_زهر دوم، توسط #ولی_فقیه_سوم، نوشیده شود!

t.me/shourimohammad

جامعه مدنی و جامعه زدنی(6)غشِّ در معامله!

«غَشِّ درمعامله»یک اصطلاح علی الظاهر«حوزوی»و«اقتصادی»ست که در باب معاملات بکار می رود؛وآن هنگامی ست که یک طرف،طرف دیگرراباانواع ترفندهای قانونی وغیرقانونی،شرعی وعرفی،وهم چنین سفسطه وجدل مغبون خودکرده واورا به امضای یک قراردادوتوافق ومعامله راضی می کند!

والبته فرد مغبون شده درصورت اثبات می تواند معامله رافسخ کند.

«غش در معامله»هرچند درزیرمجموعه اقتصاداست،لیکن در درروابط بین الملل و درحوزه حقوق فردی و جمعی کاربردفراوانی دارد که بی شک کثیری درآن مغبون می شوند.

مذاکره،گفت وگو وتعامل راه ایجابی جامعه مدنی ست،که درجامعه زدنی شیوه سلبی آن،یعنی منع گفت گووحصارکشیدن مقابل آن است.کسانی که در قدرت منطق خود تردیددارند،به این سمت گرایش دارند.

برای غش در معامله مصادیق فراوانی هم درحوزه داخلی وهم در روابط بین المل می توان مثال زد.

درعصرجدیدقالب کردن شیوه های زدنی بجای راه مدنی ساده ترشده است.

*درحاشیه:

رهبرج.ا(سیدعلی خامنه ای)درسخنرانی اخیر خودگفت:

مذاکره با آمریکا ممنوع است؛دلیل آنرا نفوذ این کشوردانست.

ایشان بدلیل ترس از مغبون شدن،شیوه سلبی رادرپیش گرفته وباعدم مذاکره؛گفت وگووتعامل،سعی دارد منافع ملی را حفظ کند.

جدای از نگرش «دایی جان ناپلئونی»ایشان درمورد«دشمن»و«آمریکا»،بدلیل منع مداوم خودسبب گرایش مردم وجامعه به همان سمتی شده است که وحشت دارد.

معروف است که:«الانسان حریص ممامنع»انسان ازآن چیزی که مدام منع شود؛به آن چیزحریص تر وراغب تر می شود.

باوجودتکنولوژی موجود،سلطه آن به پستوی خصوصی ترین حوزه هم رسیده است.داشتن ضعف قدرت در منطق گفت وگو ،نتیجه منع مذاکره باآمریکا شده است.

«اوباما»تنهافرصت مناسب  برای آقای خامنه ای ست تا بااین کشوردرمعامله برابر به گفتگو وصلح بپردازد،اماایشان آن رابدلیل مغبون شدن ازدست داد!

تابعد…ادامه دارد…

محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)16مهر1394

**بعدازتحریر:

مذاکره و گفت و گودرروابط بین الملل شیوه ای مدنی ست که باانجام آن ممکن است به توقیع یک معامله،توافقنامه،عهدنامه وقراردادمنجرشود.چنانچه این شیوه مخفیانه وبدون اطلاع رسانی باشد،عملی غیرمدنی ودردایره جامعه زدنی ست!

ورودمخفیانه«مک فارلین»ومذاکره پنهانی ازجمله آن است.افشای آن به نظرمی رسد یک اقدام مدنی بود.

امادر توافق هسته ای«برجام»بااجازه حاکمیت و بااطلاع رسانی انجام گرفت.

مخالفان این توافق بر مغبون شدن ایران دراین معامله پافشاری می کنند و موافقان برجلوگیری از خسران وضرر.

درقضایای«مک فارلین»موضوع «جنگ»بود و دفاع ازکشور؛که بدلیل نداشتن تجهیزات خاص نظامی این معامله ومذاکره پنهانی انجام شد و سودحاصله از فروش اسلحه هم به ضدانقلابیون نیکاراگوئه رسید تا برعلیه حکومت انقلابی ساندنیست هاعمل کنند.(ماجرای ایران کنترا)درحالیکه جنگ با این چند قلم اسلحه خریداری شده به سرانجام نمی رسید و مذاکره کنندگان سودای دیگری داشتند که باافشای آن این سوداسوخت شدوالبته افشاکنند گان مجازات شدیدشدند و تابه الان هم درحال مجازات شدن هستند!ولی درتوافق خسته ای بدلیل غیراقتصادی بودن این برنامه به این توافق تن داده شد والبته  بااطلاع حاکمیت و مردم انجام شد.

دردوره ورود«مک فارلین آقای«حسن روحانی»(رئیس جمهوری فعلی) دراین مذاکره بود والان هم درتوافق برجام  هست،لذا بالاخره دل به دلدار  رسید!!؟

17مهر1394

بایگانی

دسته‌بندی