You are currently browsing the category archive for the ‘خاطرات سیاسی’ category.

ولایت_فقیه مادام العمر نیست، افرادی که چنین تصوری دارند اشتباه می کنند!

#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین _یران [ قسمت ۱۱۷ ] بخش دوم از فصل دوم (۷)

‹ولی_ فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری ( نویسنده و روزنامه نگار )

@shourimohammad

[روزنامه] انقلاب اسلامی:

اصول کلی یک #قانون _ساسی ممکن است بسیار خوب تنظیم شوند، ایده آل های بسیار زیبایی را بیان کند، ولی مجموعه این اصول و ترکیب آن ها با یکدیگر و تکنیک های حقوقی، یعنی ابزار و وسائل اجرایی قانونی این اصول جا نیفتاده باشد، دقیق تنظیم نشده باشد و چه بسا که با گذشت زمان، یا محتوای آن اصول کلی بلا اجرا باقی بماند و یا مجموعه قانون اساسی ضد آن اصول را بوجود بیاورد. برای روشن شدن مطلب چند مثال می زنیم: نماینده مجلس و پارلمان را در نظر بگیریم، ممکن است همه اختیارات را به او داد، او را بالاترین مقام و مرجع همه دانست که در همه چیز نظارت کند و مدافع سرسخت حق و حقوق مردم هم باشد ولی اگر ابزار عملی اعمال این اختیارات را از او بگیریم عملا همه آن اختیارات و اصول قبلی را کان لم یکن کرده ایم. از جمله این ابزار، اعمال و بکار بردن اختیارات نماینده مجلس، محفوظ نگاه داشتن او از انواع اعمال فشار دارندگان قدرت است و بدین منظور مساله مصونیت پارلمانی نمایندگان در طول تاریخ حقوق اساسی پیش آمده است. مصونیت یک امتیاز برای #نماینده_مجلس نیست، یکی از چرخ دنده های اصلی ماشین زندگی پارلمانی و شورایی در حد مملکتی است. اصولا پیدایش اولین پارلمان های جدی و واقعی همراه با پیدایش و رشد مصونیت نماینده بوده است. الان بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین در قوانین اساسی خود پارلمان های خوبی پیش بینی کرده اند، اما چون نمایندگان #مصونیت در برابر تعرضات قوای دیگر که مالا کنترل آن ها نیز در صورت فقدان یک پارلمان قوی، دست قوه مجریه می افتد، ندارند و موجودیت این پارلمان ها عملا بی فایده و عاطل و باطل شده است. ببینید اهمیت لزوم تطبیق و هماهنگی اصول با یکدیگر تا چه حد است که همه اصول مربوط به اختیارات و وظایف نماینده مجلس و شرایط او عملا با محروم نگهداشتن او از مصونیت به خطر افتاده است. در طول تاریخ حقوق اساسی، نمونه های فراوانی می بینیم که قوانین اساسی بدل به ضد اهداف تنظیم کنندگان آن شده اند و در طی زمان سیستم های حکومتی را بوجود آورده اند که اگر مدونین این قانون اساسی #جمهوری_سوم_فرانسه را مجلسی تنظیم نمود که اکثریت اعضای آن تمایلات سلطنت طلبانه داشتند. و تنها تحت تاثیر فشار عمومی مدعی جمهوری خواهی شده بودند. لذا قانون را طوری تنظیم کردند که فقط بایدیکی دواصل را عوض می کردند. جای اسم رئیس جمهور می گذاردند شاه و یا امپراطور و قانون اساسی سلطنتی می شد! اما از آنجا که چه از جهت جزئیات تکنیک قانونی و چه از حیث تحول واقعیت جامعه به طرف جمهوری می رفت، جمهوری سوم فرانسه ۷۲ سال عمر کرد و قوی ترین جمهوری #تاریخ_فرانسه شد. به عکس، قانون اساسی جمهوری وایمار آلمان را که پس از سرنگونی قیصر بدنبال #جنگ_جهانی _ول تنظیم کردند، خواستند به عنوان نمونه قوانین اساسی آزاد و لیبرال بنویسند، اما از آنجا که هنوز سیستم قدرتمداری قیصر و جامعه قیصری در اذهان وجود داشت، قانون اساسی نیز دارای تکنیک حقوقی متناسب با اصول ابراز شده خود نبود، عملا دیدیم که این قانون اساسی کاری از پیش نبرد و منجر به پیدایش نازیسم و نظام هیتلری گردید؛ که بدترین نوع دیکتاتوری بود. مثال دیگری از تاریخ قانون اساسی کشور خودمان وجود دارد. اصل دوم قانون اساسی #مشروطه در مورد اظهار نظرمرجع.جمع ۵ نفری فقها در مورد تطبیق قوانین با شرع از جهت محتوا، خود بسیار خوب تنظیم شده بود، اما از آنجا که قانون اساسی در مجموعه خود برای تحقق بخشیدن به این اصل تکنیک نداشت، فی المثل مقام مسئولی که باید این جمع پنج نفر را از ابتدا تا انتهای روند تعیین شان دنبال کند، مشخص نشده بود، معلوم نبود آیا نخست وزیر یا رئیس مجلس و یا شاه و یا خود مراجع، مسئول این کار هستند؟ این اصل هرگز اجرا نگردید.و هیچوقت هم کسی، مقام مسئولی نیافت که او را زیرمهمیز سوال بکشد که چرا این اصل را اجرا نمی کند! الان در اصولی که از قانون اساسی تصویب شده است متاسفانه همین اشکال بچشم می خورد و مجموعه دارای تکنیک و سیستم واحد قانون اساسی نیست. مگر اینکه در اصولی که بعدا تصویب می شوند و در شور آخر، این عیوب بر طرف شوند. و الا هرچند هم اصول کلی و بعضی اصول دیگر خوب و پر محتوا باشند، به علت نبودن خط آهن و یا اشکالات در آن، یا در همان ایستگاه اول خواهد ماند و یا از خط خارج خواهد گردید!

در نشست قبلی در مورد سه حق، نصب و عزل حکومت و نظارت در اعمال آن صحبت کردیم و به این مساله رسیدیم که در مورد ولی امر هم اصل تائید اکثریت مردم است. یعنی باید علاوه برشرایط دیگرکه دارد،مورد تائیداکثریت مردم باشد.همانطور که در اصل ۵ پیش بینی شده است. در مورد نحوه و تکنیک مشخص شدن این تائید اکثریت مردم، به دوگونه می شودعمل کرد: انتخاب ولی امر و یا عدم انتخاب آن. اگر ولی امر را با سیستم ها و روشهای جدید انتخاباتی مانند گذاردن صندوق و اخذ رای و امثال آن انتخاب کنیم، انتخابات سریع انجام می شود. طی یک روز، یا یک هفته و یا بک ماه. فرق زیادی نمی کند. وقتی انتخاباتی سرعت داشت، با سرعت، ضریب امکان خطا هم زیادمی شود.الان در صحبت هایی که کرده ایم معلوم شده، ولی امروز هم با مساله مرجعیت نیز ارتباط و اختلاط پیدا می کند و این سرعت و بالا رفتن ضریب خطا در امر مرجعیت می تواند نتایج زیانباری برای دین داشته باشد.در امرحکومت، اگر حکومتی اشتباه کرد، دچار خطا شد، با آن مبارزه می کنند وساقط می گردد. ولی درامر مرجعیت باانتخابات سریع و بالا رفتن ضریب خطا اگر خطای ناخواسته اشتباهی رخ دهد وانحرافی بوجودآیدومنجربه یک سلسله اضطرابات و تعارضات اجتماعی و سیاسی گردد، آنوقت دیگر یک تاسیس عمده که ظرف سالیان دراز با اعتقاد و ایمان مردم بوجود آمده است، لطمه خواهد خورد. اینجا دیگر مساله شخص تنها مطرح نیست.اما اگر نخواهیم #انتخابات را سرعت بخشیم و به شکل جدید انتخاب کنیم و آن را به همان صورت قدیمی خود باقی بگذاریم که بابیعت روز افرون مردم یک فرد مندرجا به عنوان اعلم و اعدل و اشجع شیاع عامه پیدا کند و خودرا به همه بپذیراند،مسلما این امر احتیاج به زمان دارد.و وقتی این سمت رادرامر تصدی حکومت دخالت مستقیم و تعیین کننده داده باشیم، امر حکومت دیگر چیزی نیست که معطل بماند.مطمئن باشیدکه هرگاه در امر حکومت اختلال بوجود آید، قدرت دیگری که قابل کنترل نیست و مورد میل و مطلوب مردم هم نمی باشد، توی راهروهای سرای قدرت خودش را می سازد و از هر خلل و فرجی که در دیوار حکومت ایجاد می شود، استفاده می کند و خود را جا می زند و تحکیم می کند. و امکان دارد که در اثر اختلال در حکومت و خلا ناشی از آن، قدرتی مراکز حساس را بگیرد که خود ضد امر ولایت و ضد همه انبیا باشد. و در تمام نظام هایی که مواجه با این نوع اختلالات سیستم بوده انده، این امر را دیده ایم. فی المثل در ایتالیای پس از جنگ اول و یا در فرانسه پس از جنگ دوم، اختلال در سیستم حکومتی منجر به حکومت های دیکتاتور مانند #موسولینی و مقتدر و متمرکز مانند دوگل گردید ویا پس ازنهضت مشروطیت در ایران پیدایش رضاخان راتسهیل کند.وازکجا معلوم که اگر سیستم حکومتی آینده ایران و قانون اساسی آن دقیق تنظیم نشود و امرحکومت را مختل بگذارد،و کوچکترین شکافی در دیوار قدرت باقی بماند، قدرتی در کنار قدرت مردمی و خارج از آن ها شکل بگیرد و فی المقل سرهنگ خدایار اسلام دوست از آن درآید و با استفاده از اختلالات، خود را تحکیم کند! چگونه می شود امر انتخاب ولی امر را با اختیاراتی که برای آن در نظر گرفته ایم متناسب با این دو خطری که تسریع در امر انتخاب یا رها گذاردن انتخاب به وضع کنونی آن و ضرورت و اجتناب از آن ها سامان داد؟!

[محمد جواد] #حجتی_کرمانی:

آنچه را گفتید یک تضاد است. پس انتخاب خود بخودی و عدم پیدایش فرجه و اختلال در نظام حکومتی، در برابر یک تضاد دیگر نیز وجود دارد. بین انتخاب سیستماتیک به صورت امروزیش با مساله قداست مقام #مرجعیت و آن حالتی که در جامعه که جا افتاده، به صورتی که فرضا مرجعیت مثل رئیس جمهور قابل عزل نیست. بدین صورت می بینیم که مرجعیت در عرف سنتی ما دارای قداست خاصی است و در رابطه با این مساله، انتخاب او نیز به شکل خودجوش و غیر سیستماتیک انجام می گیرد. و اگر بخواهیم انتخاب مرجعیت را به طریق سیستماتیک انجام بدهیم آن حالت (قداست) را از دست خواهد داد. اما راه حل این تضادرا کسانی که به مساله #ولایت_فقیه اشکال می گیرند اینطور مطرح می کنند که مقام مرجعیت را اصلا بگذاریم در همان جعبه آینه ای که تا بحال داشته! در این صورت چون مرجعیت مستقیما در امر حکومت دخالتی ندارد، طبیعی است که قابل تعرض نیز نخواهد بود! این راه حل به نظر من راه حل درستی نمی تواند باشد. برای اینکه بالاخره ما باید بدانیم کسی را که به عنوان فقیه جامع الشرایط می شناسیم و انتخاب می کنیم، آیا از نظر اسلامی حق حکومت دارد یا نه؟ اگر حق دارد، خوب این حق را باید برایش شناخت. اینکه وسط کارخواهد افتاد، مساله ای نیست.از حضرت علی که بالاتر نیست. یا مردم از طریق قانونی برکنارش می کنند یا اگر از طریق قانونی نتوانستند به زور متوسل می شوند. من عقیده دارم که در حال حاضر امام[خمینی] بایدشخصا مقام #ریاست_جمهوری را بپذیرند و برای این کار لازم است ماده ای در قانون اساسی تصویب شود و این تنها راهی است برای استقرار یک حکومت مقتدر بعداز پایان #مجلس_خبرگان. مزیتی که تصریح این امر (ریاست جمهوری امام) در قانون اساسی دارد، این است که بعد از تصویب قانون اساسی توسط مردم (بوسیله #رفراندوم) رئیس جمهور نیز به طور اتوماتیک انتخاب می شود. بعضی از رفقا که مخالف این نظریه هستند استدلال می کنند که ریاست جمهوری امام این خطر را در بر دارد هر مشکلی که پیش بیاید آن را به گردن آقا می گذارند! در جواب می توان گفت که خوب بگذارند! آقا مقامشان از حضرت علی که بالاتر نیست؟! حضرت علی وقتی مصدر امور حکومت شد که ایرادات زیادی به ایشان وارد بود، دچار جنگ می شد، افت می کرد، قلمرو حکومتی اش کمتر می شد، مثل همه سیاستمدارها. ایشان هم همینطور. ما نباید بین دین و سیاست قائل به تفکیک شویم و بگوئیم مرجع تقلید باید طوری باشد که در معرض استیضاح نباشد. در معرض این نباشد که هر ۴ سال از کار بیفتد و دیگری روی کار بیاید. چه اشکالی دارد که اینطور باشد؟ اتفاقا از نظر شرعی هم مساله به همین شکل است. وقتی که یک نفر از کسی تقلید می کند، بعدا معلوم می شود که دیگری از او #اعلم تر است می تواند از مرجع اولی رجوع کند وحتی بر او واجب است که #مرجع_تقلید خود را عوض کند. بنابراین طبق رساله نیز این مساله نمی تواند عملی باشد که یک نفر اگر مرجع تقلید شد برای همیشه می تواند مرجع تقلید بماند. حتی در فتاوی خود آقایان نیز این چنین چیزی وجود ندارد. اگر بخواهیم مساله را موشکافانه تر، از نظر روانشناسی در نظر بگیریم باید گفت مردم رابطه شان با مقام مرجعیت یک رابطه عاطفی شدید است و این رابطه عاطفی به اندازه ای به مرجعیت مقام تقدس می دهد که در تمام موارد از مرجع، تقلید می کنند و حتی حاضر نیستند ایرادی از او بگیرند وخیال می کنند ایراد گرفتن از مرجع به معنای کفر است!! تا وقتی که این رابطه عاطفی وجود داشته باشد اشکالی که شما می گوئید هست. اما همانطوری که آقای #دکتر_غفوری در جلسه گذشته اشاره فرمودند باید مردم را رشد داد و اگر مردم را رشددادیم طبیعی است که این رابطه عاطفی به صورت یک رابطه منطقی جلوه گر خواهد شد. چه وقتی که مردم بر اساس یک رابطه منطقی به مرجع تقلید با امکان استیضاح، با امکان هر گونه ایرادگیری ایمان آوردند. هم حاکمیت مردم با تمام ابزار کنترل (حکومت) تامین شده و هم اینکه حکومت از یک پشتوانه عالی اخلاقی و انسانی و علمی برخوردار می شود. باز تکرار می کنم همانطور که بارها گفته ام، انتخاب مرجع تقلید درست مثل انتخاب #امام_جمعه است. یک امام جماعت را اگر مردم قبول نداشته باشند، پشت سرش خالی است. یعنی عملا امکان ندارد و جایز نیست پشت سر او نماز خواند و بعد از انتخاب نیز اگر رهبر اشتباه کرد، ماموم نباید اطاعت کند و باید حتما اشتباهش را تذکر بدهد. بنابراین ما هیچوقت یک مقام دست نخورده به اصطلاح مقدسی را نباید برای مرجعیت قائل شویم و همانطورکه گفتم اگررابطه عاطفی که اکنون در جامعه ما وجود دارد به یک رابطه منطقی تبدل شود، هیچ اشکالی ندارد که اصل ولایت فقبه را اجرا کنیم. ازنظر تکنیک (اجرای این اصل)برای جلوگیری ازمشکلاتی که شما اشاره فرمودید من پیشنهاد می کنم مرجع تقلیدی که #امامت را در زمان خود برعهده دارد (که در زمان ما امام است) ایشان با مشورت با اهل فن _فرضا #شورای_نگهبان_ چند نفر را به عنوان جانشین خود کاندیداکند وبامراحعه به آرای عمومی جانشین امام انتخاب شود. تا تکلیف مرد پس از امام امت (فعلی) مشخص شود! این طریقه انتخاب، چند مزیت دارد: اول اینکه در انتخاب جانشین کنترل خبرگان ملحوظ شده و ثانیا پس از فوت امام در تعیین رهبر خلا بوجود نمی آید و نظر مردم نیز در انتخاب مرجع تامین شده است.

دکتر [حسن] #آیت:

صحبت های امروز آقای حجتی بر خلاف دیروز، بسیاری از مشکلات مرا حل کرد. دیروز با بیشتر صحبت هایشان مخالف بودم. امروز با بیشتر موافق. ما چون ۲۵۰۰ سال، یا سه هزار سال زیر بار دیکتاتوری و #استبداد بوده ایم، بعد از اینکه این نظام ساقط شد هم موافقین و طرفدارانش دچار سرگیجه شدند، هم ما_ما که می گوئیم منظور مردم است_ حالا یک فرد مشخص مورد نظر نیست. آن هایی که انتظار نداشتند به این زودی یک دستگاه جبار ساقط بشود، موقتا که ساقط شد، دچار ترس و وحشت شدندو این طرف هم هنوز من می بینم باورش نشده که آن دستگاه نیست. مثل کابوس جلوی چشمش است که مباداهرلحظه این دستگاه برگردد و علت اینکه درراه آینده خودش هم با احتیاط قدم بر می دارد همین است که مبادا یک وقت اشتباهی بکندکه منجربه بازگشت آن وضع بشود و این است که اکثرا از دید بدبینی به مسائل نگاه می کنند. البته اکثر آن هایی که در موضع تصمیم گیری هستتد، نه عموم مردم. عموم مردم اعتمادبه نفس دارندو مثل آن فرد بدبین که می گویند وقتی بطری نیمه خالی است، ما هم اکثرا جنبه منفی قضیه را می بینیم. در حالی که بطور عادی می شود این مساله را حل کرد. تا حالا همانطور که می دانیدحکومت دینی نبوده است و دین برای خودش دستگاهی داشته و حکومت دستگاه جداگانه _ولی حالا که این دو تا یکی شده است_مردم می ترسندکاری را که در آن موقع می کردندحالا انجام بدهند‌ همانموقع مرجع انتخابی بوده، تعدد مرجع بوده است. هیچوقت ما نداشتیم که یک مرجع واحد باشد. منتها یکی شاخص تر از دیگری بوده است و اکثریت را داشته است تا حالا هم همینطور بوده و ما می آئیم آن کسی که شاخص تر است و اکثریت را دارد با یک انتخابات رسمی، هیچ اشکالی هم ندارد حتی دوه ای، چهارسال #انتخاب می کنیم و مشغول رتق و فتق امور می شود. هیچ ترسی هم از اینکه به علت اشتباهات، یک عده ای از آن برگردند،نداریم.چون جامعه هم رشد پیدا می کند. در چنین شرایطی هیچوقت اشتباهات حزیی سبب بازگشت از یک فرد نمی شود. آن ها هم این ضرر را در نظر دارند که آن فرد معصوم نیست و ممکن است دچار خطاهاواشتباهات البته جزیی بشود، اگر مردم رشدشان بالا برود ضمن اینکه این اشتباهات جزیی که مورد انتظار است آن ها را از مرجع برنمی گرداند و دلسرد نمی کند. در ضمن اشتباهات را هم توجیه نمی کند که بگویند نه ما نفهمیدیم، ما سرمان نمی شد. نه انتقاد پذیر هم می دانند. انتقاد هم می کنند و در تصمیم گیریشان راجع به امورهم،این مساله اشتباهات رادخالت می دهند.بنابراین وحشت ماخیلی بیهوده است که می ترسیم از بکار بردن لفظ انتخابات که آیا مرجع هم انتخاب شدنی است و حتی استدلالی که گاهی اوقات می شود می گویدکه آن کسی که امام است این موقعیت را کسب کرده،چه ما بخواهیم، چه ما نخواهبم، او به آن موقعیت نائل شده است. این مطلب صحیح است. ولی به هر حال شناخت ما هم باید به آن اضافه شود. مثل این است که یک پزشک متخصص بالاتر از همه در شهر #تهران هست، ما چه بخواهیم چه نخواهیم آن پزشک هست و مقام از او سلب نمی شود.ولی به هرصورت خواست ماو شناخت ما هم شرط است. همان خواست و شناخت، خودش انتخاب است.

[روزنامه] انقلاب اسلامی:

من می خواهم به مساله ای که آقای حجتی گفتند، اشاره کنم و آن کلمه انتخاب بود. اگر بگوئیم مرجع هم از صندوق درمی آید،یعنی مردم رای خودرا نسبت به او در صندوق می ریزند، در ذهن مردم با توجه به #بیعت به مرجع، به قداست او لطمه ای وارد نمی کند، یعنی اشکالی وجود ندارد که بگوئیم یک مرجع رای آورد.پس مرجع است ودیگری چون رای کافی نداشت، مرجع نیست؟!

[ #حسن_آیت]:

هیچ اشکالی ندارد، رایی که از صندوق در می آید باز به علت همان رسوبات ذهنی است که درنظرما به کلمه پائین و جمله پائین تبدیل شده است. ولی الان همه ما که درمجلس خبرگان هستیم از صندوق درآمده ایم. و از شان واحترام هیچ فردی که ازصندوق درآمده است کاسته نشده یک وقت به آن شکل حاضراست که آقای #خمینی و #آیت_الله_بروجردی ودیگران انتخاب شده اند، یعنی بتدریج این علم حاصل می شودکه آنها اکثریت دارند.یک وقت دیگر هم هست که صندوق می گذاریم (برای انتخاب) و رای دادگاه می شود. مخصوصا نکته ای که جنابعالی اشاره کردید که تدریج در این مورد نمی تواند وجود داشته باشد. من می گویم چرا،وجود دارد.چرا نمی تواند وجود داشته باشد.الان اولین امام انتخاب می شودو تا ۴سال دیگراین تدریج ادامه دارد. یعنی قیافه های جدید شناخته می شوند. روی آن ها بحث و صحبت می شود و حتی قبلا در این امر رسم بودکه اگریک مرجعی نظرروی مرجع بعدی داشت،مثلا احتیاطش را به او ارجاع می کرد، بدون اینکه بگوید آقای فلان، ولی باید عمل نظرش را نشان می داد. الان هم می تواند و معقول هم هست که مرجع قبلی،مرجع بعدی را به یک نحوی معرفی کند. البته نه اینکه منصوب بکند. چون چنین حقی ندارد، و اگر تا این حد حق دارد که معرفی بکند و نظر خودش را به مردم بگوید و می بینیم که آقا هم تقریبا بطور ضمنی اینکار را می کند که چه افرادی، یا چه فردی مورد نظرشان است؟ این یک امر شرعی اخلاقی وقانونی هم هست. البته مردم با تحقیقات خودشان می توانند، بپذیرند یا نپذیرند.ولی اینکار امام قبلی به هرحال به مردم جهت می دهد که از سرگردانی و سردرگمی نجات پیدا کندو حتی چه اشکالی دارد که مرجع بعدی هم الان صریح روشن باشد. البته اگر ما یک نظامی را بپذیریم که هم درآن امام باشدوهم رئیس جمهور،منتها #رئیس_جمهوری که قدرتش خیلی کم است.وفقط بعنوان اینکه تمرکز حفظ شود. تداوم حفظ شود؛عین شاه. البته من نمی خواهم لفظ #شاه را بکارببرم. عین شاه در انگلستان که چنین نقشی را ایفا می کند که هیچ خاصیتی ندارد. ضمن آنکه تداوم آن نظام را حفظ می کند. چون یک مقام ثابتی است ضمن آنکه قدرتی هم ندارد.

[ روزنامه ] انقلاب اسلامی: فی المثل مانند #احمد_شاه!

آیت: نه من اصلا با شاه مخالفم.

[ روزنامه ] انقلاب اسلامی: احمد شاه را از این جهت گفتم که عده ای به او علاف می گفتند! و بنا براین رئیس جمهور مورد نظر شما علاف است!

آیت: نه! توضیح می دهم! من نخواستم درحدیک شاه سقوط کند.مثالی که من زدم منظورم این بودکه نه آن قدرت امام را دارد و نه بی قدرتی یک شاه را اختیار دارد. نفوذ دارد و لااقل قسمتی از اختیارات امام به او محول شده است که هم از کار زیاداوکاسته بشود، هم به هر حال یک مقام موثری باشد، ولی با آن حد اختیاراتی که در پیش نویس قانون اساسی به -رئیس_جمهور داده شده، من به دلایل متعدد مخالفم. برای جلوگیری از دیکتاتوری ما باید قدرت را به نحوظریفی تنطیم کنیم. نباید کاری بکنیم که هر مقامی خودش را متزلزل ببیند و هیچ امکان تصمیم گیری نداشته باشد و نباید یک مقام را آنقدر قدرت وثبات بدهیم که خواه ناخواه به دیکتاتوری منجر بشود. رئیس جمهور یک مقام چهار ساله است.چهار سال می توانددوام بیاورد. البته ضمن این۴سال هم به دلایلی می شود برکنارش کرد. ولی اصل براین است که این۴سال حداقل هست. اما #نخست_وزیر یک مقامی است که می شود مرتب عوضش کرد. مثلا قدرت اجرایی را به نخست وزیر می شوددادکه هر وقت خواستیم عوضش بکنیم. ولی چیزهایی که خطرناک نیست به هر صورت دست رئیس جمهور است، می شود این دو تا رادرنظامی که ما بوجود می آوریم و خلاف اسلام هم نیست، یعنی نظامی که در آن امامت هست، رئیس جمهور هست و هم چنین نخست وزیر هم وجود دارد، قرار داد. اما آن راه حلی که آقای حجتی اشاره کردند و در این مرحله از زمان من هم تائید می کنم. البته نمی دانستم ایشان گفتند. ولی راه حل خروج از این بن بست کنونی رامن همین می دانم که اولین رئیس جمهور خود امام باشد. مردم قبولش دارند.واین راهم بایدبپذیریم که درعرض ۶، ۷ ماهی که از انقلاب گذشته است خیلی چهره ها هستند که مورد اطمینان نیستند. اما به هرحال نفوذی در مردم دارند. شاید اگر الان رای بگیری آرای زیادی می آورند. نمی گویم که انتخاب می شوند. در عرض این ۷، ۸ ماه خیلی چهره ها شناخته شده اند. اگر شما راجع به آقای #نزیه اول این حکومت رای می گرفتند با رایی که الان می آورد، خیلی تفاوت خواهد داشت و خیلی شخصیت های دیگر. خود نخست وزیر ودیگران که فقط عده مخصوصی روی رفت و آمدی که با آنها داشتند و سوابقی که داشتند می شناختتد، ولی عموم مردم دقیقاخصوصیات وشخصیت اینرانمی دانستند. یکی از محاسن اینکه امام اولین رئیس جمهور باشد، این است که در عرض این اولین ۴ سال، زرنگ ترین چهره ها هم به هر حال یک جوری خودش را نشان می دهد و شناخته خواهد شد. چون در یک نظام آزاد زود چهره خودشان را نشان می دهند، تا دریک نظامی که دیکتاتوری بوده است.در آن نظام مردم زودتر طرفدار یکی می شدندو زود از یکی می بریدند. کافی بود که دشمن حملاتش را شدیدا، ولو بطور تصنعی متوجه یک نفر کند، و چون مردم نسبت به دستگاه بغض داشتند، نسبت به آن فرد علاقه پیدا می کردندو یا بالعکس از یک نفر تعریف و تمجید بکند. در این ملاقات اخیری که به اتفاق چند نفر با امام داشتیم ایشان هم این جمله را گفتند، گفتند دستگاه شتباه کرد که از من بدگویی کرد، باید تعریف می کرد!باز تکرار می کنم که ما نباید بترسیم از اینکه مرجع انتخابی باشد، به هر صورت می شود گفت که یک جمع متخصص عده ای را کاندیدا می کنند و از بین نامزدها انتخاب بشود. من حتی در این مورد می توانم این پیشنهاد را بکنم که خارج از نامزد ها یک فردی بتواند خود را کاندیدا بکند و ما باز به هر حال به این حالت تن در دهیم. و به قول آقای حجتی امام از حضرت علی(ع) بالاترکه نیست، مابیائیم بگوئیم علی حکومت رادردست نگیرد زیرا ممکن است یک عده ای ازاو روی بر می گردانند! قضاوت من نسبت به افراد این است فردی که همه بااوخوب باشند، آدم خوبی نیست.چون بالاخره معلوم است که یایک عده ای رافریب داده و یا یک جوری حرف زده که هیچکسی بدش نیاید! فردیکه موثراست بالاخره یک عده ای ممکن است بااو مخالف باشند.خلاصه باز تاکید می کنم که ماازانتخاب وگفتن اینکه مرجع راهم باشرایطی انتخاب کرد نباید وحشت داشته باشیم.

[ روزنامه] انقلاب اسلامی:

شما اشاره کردید به مساله انتخابی بودن ولی امر، این لازمه اش این است که مدت ولایت محدود بشود. آیا این مساله با دائمی بودن #ولایت_فقیه منافات ندارد؟

دکتر آیت:

هیچ وقت ولایت فقیه دائمی نیست، افرادی که این تصور را می کنند اشتباه می کنند. مادام العمر نیست. مادام اصلاحیه است. حتی در مراجع قبلی هم اینکه می گوئیم عدول از مرجع می شد،معنایش همین است یعنی یک فرد از فلان آقاتقلید می کرد، بعداز مدتی یا می دیدید اعلم تر ازاو هست یا اتقی ازاوهست،یا فکر می کرد عدالت از او سلب شده است، در این صورت عدول می کرد. و می رفت به طرف یک مرجع دیگر و این است که مامی گوئیم ۴سال یکباربیعت بشود. زیرا اگریک عده زیادی عدول کردند،یک فرد دیگری جای او انتخاب بشود. بنابراین ولایت فقیه مادام اصلاحیه است و هیچوقت مادالعمر نبوده و نیست.

#حجتی_کرمانی:

دو مطلب را در رابطه با سخنان دکتر آیت می خواهم متذکرشوم:اول اینکه ایشان فرمودندکه مطالب دیروز مرا اکثرا قبول نداشتند و مطالب امروز را قبول دارند. علتش این است که مطالب دیروزبحث از واقعیت بود و امروز ما در تئوری صحبت می کنیم! مساله دوم این است که شما اشاره فرمودید که قداست (مرجعیت) با از صندوق درآمدن ( انتخابات ) منافات دارد که البته آقای دکتر جواب دادند.ولی من می خواهم این مساله را بانکته ای که در اول بحث اشاره کردم ارتباط بدهم. و آن اینکه اگر ما بتوانیم رابطه عاطفی که نسبت به مرجعیت وجود دارد به یک رابطه منطقی تبدیل کنیم، آنوقت از صندوق درآمدن مرجعبت نقصی نخواهد داشت. همانطوری که دکتر آیت نیز اشاره کردند،خود نمایندگان مجلس خبرگان ازصندوق درآمدند وبا اینکه هر کسی شخصا در شهر خودش مقامی بوده که اگر ۱۰ سال پیش در انتخابات شرکت می کرد، دیگر کسی نمی رفت پشت سرش نماز بخواند.می بینیم که هیچ اشکالی پیش نیامده و از مقام آقایان نیز چیزی کم نشده است.

ماخذ:

#روزنامه_انقلاب_اسلامی، ۱۵ مهر ماه ۱۳۵۸

میزگردی با خبرگان. نشست دوم.مرجع یا رهبر؟ انتخاب یا بیعت؟ حسن آیت. محمدجواد حجتی کرمانی.

ادامه دارد… جمعه ها منتشر می شود

جمعه ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

t.me/shourimohammad

مَحکَمه (ASSIZE)
286t J52a4niui0pfaory1 g4at 30o1ge:5d556  · 




دیکتاتوری دیکتاتوری است، می خواهد سلطنت باشد یا نعلین!
#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایران
[ قسمت ۱۱۶ ]
بخش دوم از فصل دوم (۶)
#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!
تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری ( نویسنده و روزنامه نگار )
@shourimohammad
بررسی #قانون _ساسی در حزب خلق مسلمان
در جلسه ای که برای بررسی قانون اساسی در محل #حزب_جمهوری_اسلامی_خلق_مسلمان تشکیل شد اشخاص زیر سخنانی ایراد کردند:
آقای کاتبی از #قانون_شوراها صحبت کردند و گفتند:
اسلام و دستور خدا در این باره صریح و روشن است. با توجه به مبانی فکری و حقوق اسلام می بینیم چهار منبع برای احکام اسلامی وجود دارد: #کتاب، #سنت، #عقل، #اجماع. در مورد مساله عقل بحث زیاد شده. کدام عقل؟ عقل شارع؟ عقل فلاسفه و دانشمندان؟ و بالاخره به این نتیجه رسیده اند که مردم عقل هایشان را روی هم بگذارند، مبادله فکر واندیشه بکنند، نتیجه اش بشود عقل. و این موضوع بوسیله #شوراها بدست می آید.
آقای مهندس #مقدم_مراغه_ای به سوالات حضار پاسخ داده وگفتند….: راجع به قانون اساسی خوش بینی ام نسبت به هفته گذشته کمتر شده است.
ایشان در مورد #شورای_نگهبان گفتند: مساله فقها به کنار؛ دادن اختیارات به ۶ حقوقدان که در مقابل رای اکثریت مجلس اظهار نظر کنند، آیا قابل پیاده شدن است؟ در هر صورت امری کم سابقه است‌!
آقای ایمانی گفتند: در شورای نگهبان علاوه بر #روحانیون چه اشکالی دارد که #احزاب، شورای محلی، نمایندگان حرفه ها و کار نیز همین حق را داشته باشند.
دکتر قوامی در مورد #ولایت_فقیه گفتند: اگر فقیه با رای اکثریت انتخاب شود آیا مانند رئیس جمهور قابل مواخذه هست یا خیر؟ و اینکه هرمرجعی یک نظر دارد. تکلیف ملت در آینده چه می شود؟ #آیت_الله_شریعتمداری ۲هفته پیش در مورد حدود ولایت فقیه سوال کرده اند که هنوز جواب داده نشده.
آقای محمدیان: دیکتاتوری #دیکتاتوری است، می خواهد #سلطنت باشد یا #نعلین! قانون اساسی در مجلس انحصارطلبانه نباید تصویب شود.
ماخذ:
#روزنامه_انقلاب_اسلامی ۱۴ مهر ۱۳۵۸
بررسی قانون اساسی در حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان
در حکومت اسلامی، حکومت از آن خداست!
شاید تذکر نکات زیر درباره ولایت فقیه که همان #حکومت_اسلامی است و به دلیل ناشناخته بودنش، گاه مورد حمله قرار گرفته است، بتواند روشنگر بعضی از نقطه نظرهای اسلامی بوده و تا حدودی از ابهام مساله بکاهد:
۱_ #تشیع در تمام طول تاریخ خونین خود خواستار حکومت الهی بوده است که بدست جانشینان بحق پیامبر اداره شود. و تمام مخالفت های #شیعه با حکومت های غاصب تاریخ از باب آن است که خود را فقط ملزم به اطاعت از حکم خدا می داند و هر حکومت دیگری را با هر نام و عنوان و لباسی که باشد، نخواهد پذیرفت. و امروزه که آخرین امام بحق شیعه در غیبت است تصدی این حکومت حق را در عهده نایبان عام آن حضرت که فقهای عادلند می داند. و بس.
۲_ در حکومت اسلامی، حکومت از آن خداست. و فقیه مجری قوانین الهی است، نه اینکه از پیش خود قانون وضع کند. #استبداد و دیکتاتوری بدان معنی است که شخص #دیکتاتور نظریات خود را به ملت تحمیل کند و قوانین تابع شخص دیکتاتور باشند. ولی در حکومت اسلامی که قانون آن از طرف خداست، #فقیه اولین کسی است که باید تابع قانون باشد. و هرگونه تخلف از حدود الهی او را از دایره عدالت و تقوا که لازمه ولایت است، خارج خواهد ساخت. مانند نماز جماعت که حرکات امام جماعت را مامومین باید تبعیت کنند، ولی خود امام نیز تابع احکام نماز است. و نمی تواند نمازی غیر از آنچه در شرع مقرر است بخواند.
۳_ می گویند چون مردم طی ۲۵۰۰ سال با حکومت ها مخالفت کرده اند، اگر فقیه عادل هم حکومت کند با او نیز مخالفت خواهند کرد! و این مخالفت ضربه به اسلام می زند. اولا در اسلام حق مطرح است و نه اکثریت. اگر تمام مردم هم مخالف اسلام باشند؛ اسلام تابع آن ها نخواهد شد. و مفهومی که دمکراسی غربی بر مبنای رای اکثریت دارا است از نظر اسلام صحیح نیست. مگر اینکه اکثریت بر خق قرار گرفته باشد. ثانیا مگر مخالفت مردم مکه با پیامبر(ص)، یا مخالفت مردم شام با حکومت علی (ع) که منجر به شهادت آن حضرت گردید، ضربه به اسلام زد؟ ثالثا علت مخالفت مردم مسلمانان ما با حکومت ها، غیر اسلامی و غاصب بودن حکومت ها بوده است. و اگر حکومت اسلامی مورد نظر مردم بر سر کار آید، علت اصلی مخالفت منتفی خواهد گشت. همچنانکه در طول انقلاب مردم موافقت و پشتیباتی خود را از حکومت اسلامی با دادن حون خود اعلام داشتند.
۵_ شرایط رهبری که بتواند جامعه را در جهت رشد و کمال هدایت کند، همان شرایطی است که فقیه عادل اقلا در حد دیگران و در واقع بیش از دیگران واجد آن است. و هر ایرادی که بر ولایت فقیه باشد، بر هر فرد و حکومت دیگری هم که بخواهد متصدی امور شود وارد خواهد بود. مضافا بر اینکه راه حل های دیگر از محاسن و ویژه گی های ولایت فقیه نیز بی بهره است.
۶_ می گویند مردم رشد کافی برای حکومت اسلامی ندارند. علاوه بر اینکه انقلاب مردم ما نشاندهنده رشد اسلامی آن هاست، شکوفایی استعدادها و رشد فکری مردم در پرتو حکومت اسلامی امکان حصول می یابد. و اگر به بهانه عدم رشد از تشکیل حکومت اسلامی طفره برویم هیچ وفت دیگر هم نخواهیم توانست حکومت اسلامی واقعی تشکیل بدهیم. و برای همیشه در دور مسلسل عدم رشد فکری و نبودن حکومت اسلامی خواهبم ماند! و این خواسته اکثریت مسلمان ملت ما هرگز جامه عمل نخواهد پوشبد و روشن است که چنین تعللی خیانتی بزرگ به آرمان مسلمانان خواهد بود.
ماخذ:
روزنامه انقلاب اسلامی ۱۴ مهر ۱۳۵۸. مردم و خبرگان. فقیه باید عهده دار امور حکومت باشد.
از طرف انجمن اسلامی کارکنان سازمان آب و فاضلاب اصفهان. محمد رضا مکملی
ادامه دارد… جمعه ها منتشر می شود
جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰
t.me/shourimohammad

· از حقوق مردم سرنگون کردن یک رژیم است!#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایران[ قسمت ۱۱۵]بخش دوم از فصل دوم (۵)#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری ( نویسنده و روزنامه نگار )@shourimohammad[ روزنامه ] انقلاب اسلامی:در طی انقلاب اسلامی ایران مردم تحت رهبری امام در سرنوشت خود شرکت جستند. نظام قبلی را ساقط ساختند و با رای خود در #رفراندوم تاریخی ۱۰ و ۱۱ فروردین، نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. نمایندگان مجلس خبرگان نیز از طریق آرای عمومی و نه انتصاب، برگزیده شدند تا قانون نظام جمهوری اسلامی ایران را تدوین کنند. به این ترتیب دو حق عمده ای که در طول تاریخ مبارزه علیه جباران و زورگویان بشر کسب کرده است، یعنی حق عزل و سرنگون کردن نظام حاکم و حق تعیین و انتخاب نظامی حکومتی در انقلاب ایران عملا تضمین شده اند. اعمال این دو حق منوط به حق سومی است که بشر در طول تاریخ با مبارزات انبیا پویایی اسلام و دیگر مبارزات برحق کسب کرده است و آن حق نظارت بر اعمال حکومت است.اصولی که تا بحال در مورد حقوق مردم، مانند اصل ۶ مصوبه و اصول مربوط به مجلس شورای ملی و اختیارات آنکه حتی تا حد احضار رئیس جمهور و استیضاح و عزل و نصب دولت پیشرفته است، تصویب شد، همببن به رسمیت شناختن حقوق سه گانه فوق توسط اکثریت نمایندگان مجلس خبرگان است. امام نیز بکرات درباره این حقوق تصریح کرده اند ولی در انظار بعضی حقانیت این حقوق کاملا مشخص نشده است و همین امر موجب ابهاماتی در مورد کار مجلس شده است، ممکن است برای رفع این ابهامات توضیحاتی در مود این حقوق بدهید‌؟#جلال_الدین_فارسی:اولا سوال را یک مقدار تصحیحش بکنم، یا تکمیل. مردم در انقلاب اسلامی در سرنوشت خودشان شرکت جستند و با کاری که کردند، چند حق را برای خودشان ثابت کردند.در این شکی نیست. اما این دو حق عمده، حق عزل و حق نصب نمایندگان خودشان در #مجلس_خبرگان یا حکومت آینده به تنهایی نیست، بلکه حق سرنگون کردن یک رژیم هم هست که مهم تر از عزل شخص یا فردی است.و بعد نصب نماینده، نیست، بلکه اقامه بک نظام اجتماعیست. به عکس انقلابات دیگر که سرنگون کردن یک رژیم به معنای تحقق یک انقلاب سیاسی و پدید آورنده حکومت کنندگان جدید می باشد، مردم در ایران یک نظام اجتماعی کامل آوردند و در حقیقت یک مکتب را مستقر کردند. مردمی که انقلاب کردند، یک شریعت، یک سیستم حقوقی مدون تصویب کردند، از این جهت نقش عمده را باید به آن بخش از حکومت کنندگان که قانون شناس یا شریعت شناسند داد. این #ولایت_فقیه از اینجا ناشی می شود.اما مساله فقط این شریعت نیست. مردم پا بپای این شریعت به یک جهان بینی ایمان آوردند و به یک اصول اخلاقی و به یک نظام زنده که تکامل روانی در آن نقش عمده دارد. مساله تامین نیازمندی های مادی نیست. ما آنچه که صبح بحث بود در خدمت آفای #غفوری(که فرمودند) تامین رفاه، غلط است. یک مرحله پست است که باید این مراحل را پشت سربگذاریم. تامین رفاه چیز پیش افتاده ای است. مساله رشد و تکامل انسان است. و خط سیر این تکامل هم مشخص است. بنابراین ما به یک اصول اخلاقی هم ایمان داریم و معتقدیم که حکومت،آن حکومت ایده آل ما جز با کار تربیتی دامنه دار و وسیع در سطح توده ها امکان پذیر نیست. چون ما معتقدیم که حکومت کننده و حکومت شونده وجود ندارد. همه حکومت کننده اند و همه حکومت شونده. حاکم و محکوم اصلا نیست. این در مکتب ما ثابت شده است. مجلس شورا باید از سطح ده و بخش و شهر و محله باید وجود داشته باشد، به همین منظور است…. الان که خطرات دیگر انقلاب ما را تهدید می کند، دشمنان این مساله را پیش آوردند که آخوند می خواهد دیکتاتوری بکند. و این تئوری [ ولایت فقیه] از اول تا آخرش اشتباه است. اولا هیچکس در ایران نیست که نداند مسلمانان در تاریخ با ائمه شان بیعت می کردند و مشروط هم بوده است. آن هم مشروط به تطبیق یک کتاب مدون بنام قرآن و یک سنت. چگونه ممکن است فقیه عادل متقی دیکتاتوری بکند؟! حکومتش مشروط است. اصلا این حق قانونگذاری ندارد. یک شریعت است.باید مجری قوانین آن باشد و تمام مردم هم ناظرند. [ سفسطه و مغلطه در این توجیه کاملا مشهود است. پس این همه تعدد قرآئت از دین و تکثیر به فرق مختلف _همان جنگ ۷۲ ملت_ ناشی از چیست؟ البته بعدا تجربه کردیم که فقط قرائت #شورای_نگهبان منصوب ولایت فقیه حق مطلق است و این آقایان همان را مفروض گرفته و حقیقت مطلق و کامل را فقط در نزد خود می دانند و بس!! مطلب در کروشه از اینجانب است]ما به مردم می گوئیم هرکس فقط دین شناس باشد لغت شناس و یا آگاه به مسائل و مقتضیات زمان بود، او را انتخاب نکنید! بلکه عادل و متقی را انتخاب نمائید. [ دستگاه تقوا سنج!!]… ما گفتیم این فقیه نباید اعلم فقها باشد، بلکه باید عادل و متقی باشد!! اکثریت مردم وی را به رهبری بشناسند و این است که ولایت فقیه عملا نه قانونا برقرار نمی شود، مگر اینکه مردم با او بیعت کنند و قبول کنند![ محمد جواد ] #حجتی_کرمانی:من می خواهم خیلی ساده تر قضیه را مطرح کنم و از کلیاتی که صحبت شد صرف نظر کنم. ما الان بین واقعیت و تئوری گیر کرده ایم!شما طلایی ترین قانون را بنویسید که با پشتوانه تمام عیار حقیقت توام باشد. مثل یک نقشه کامل مهندسی می ماند که شما توسط یک مهندس خیلی عالیقدر و توانا کشیده باشید، ولی وقتی که می خواهید همین نقشه را پیاده کنید، احتیاج به یک سری مصالح دارید، آنوقت است که توی مصالح گیر می کنید. توی آن زمینی که می خواهید این نقشه را پیاده کنبد گیر می کنید و…از نظر تئوری من فکر نمی کنم که هیچکدام از ما در مساله ولایت فقیه و ارتباط آن با حاکمیت اختلافی داشته باشیم. تمام هدف ها این است که ما در عمل یا به قول آقای نوربخش در تکنیک کار به چه شکل می خواهیم رفتار نمائیم…اینکه تکیه بکنیم روی مردم و بگوئیم چون مردم با ما هستند و ما را قبول دارند و بخواهیم این ساختمان را روی گرده مردم بسازیم صحیح نیست…تا وقتی که این مساله را روشن نکنیم که آیا بالاخره بعد از آقا، باید برای انتخاب ولی امر انتخابات برگزار کنیم یا اینکه انتخاب او خود بخود بشکل سابق انجام می گیرد، اشکال به قوت خود باقی است. مساله دیگر اختیارات و عزل و نصبی است که ولی امر می کند. اگر به همان معنی است که در هر وقت به نظرش رسید، رئیس جمههور یا نخست وزیر یا هر مقامی را بتواند عزل کند، چرا این را روشن نمی کنید که مردم تکلیفشان معین شود؟ این مردم را که می خواهیم نقشه مهندسی را رویش پباده کنیم، اگر از دست دادیم همه چیز را از دست داده ایم. این مردم همان هایی هستند که در دوران رضا شاه بر اثر تبلیغات طوری شده بودند که #آخوند را سوار ماشین نمی کردند… الان متاسفانه روحانیون و کسانی که در انقلاب سردمدارند، مردم بعضی از آن ها را قبول ندارند و می گویند که بعد از انقلاب سردمدار شده اند. این یک واقعیت است. چرا می خواهیم با هم تعارف کنیم و بگوئیم نه خیر اینطور نیست! چرا؟ چون فقه می دانیم!؟ می خواهیم خود را در عصر حاضر حقوقدان بین المللی نیز بدانیم!! ما نقائصی داریم. روحانیونی داریم که در عصر خودشان زندگی نمی کنند… #اصل_پنجم (ولایت فقیه) از نظر تئوری مقدس ترین اصل است. من خودم به آن عقیده دارم و ضامن بقا اسلام و دین است. ولی همان طور که در مصاحبه دیگری هم گفتم، بیائید از همین الان ولی امرهایی که می خواهید انتخاب شوند به مردم معرفی کنید. یک آقا در قم نشسته است و خودش را آیت الله العظمی می داند! ولی می بینی که حتی آیت الله هم نیست! تازه می گوید من رهبر بحرینم!! بحرین را من اداره می کنم‌!! انقلاب در #بحرین بوسیله من بوجود آمده!!… تقوا و غیره هم مساله ای نیست که آدم توی قلب طرف برود، ریش هم که دارد!! زنا هم که نمی کند!! بنابراین آدم با تقوایی است!! پس فردا ایشان #مرجع _تقلید می شود، خوب آنوفت چکار باید کرد!؟ماخذ:#روزنامه_انقلاب_اسلامی۱۴ مهر۱۳۵۸ میزگردی با خبرگان. کدام اسلام؟ کدام مجتهد؟ کدام فقه؟ جلاالدبن فارسی. محمد جواد حجتی کرمانیادامه دارد… جمعه ها منتشر می شودجمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰t.me/shourimohammad

مَحکَمه (ASSIZE)
14t SJan9mupaory atl21 n01:ls52g4d  · 


وقتی تکنیک انتخاب روی پایه غلط رفت، احتمال اینکه یک نفر مثل #یزید بیاید هست! [۱۱۴]
#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایران
بخش دوم از فصل دوم (۴)
#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!
تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری ( نویسنده و روزنامه نگار )
@shourimohammad
[ روزنامه ] انقلاب اسلامی:
در طی انقلاب اسلامی ایران مردم تحت رهبری امام در سرنوشت خود شرکت جستند. نظام قبلی را ساقط ساختند و با رای خود در رفراندوم تاریخی ۱۰ و ۱۱ فروردین، نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. نمایندگان #مجلس_خبرگان نیز از طریق آرای عمومی و نه انتصاب، برگزیده شدند تا قانون نظام جمهوری اسلامی ایران را تدوین کنند. به این ترتیب دو حق عمده ای که در طول تاریخ مبارزه علیه جباران و زورگویان بشر کسب کرده است، یعنی حق عزل و سرنگون کردن نظام حاکم و حق تعیین و انتخاب نظامی حکومتی در #انقلاب_ایران عملاتضمین شده اند. اعمال این دو حق منوط به حق سومی است که بشر در طول تاریخ با مبارزات انبیا پویایی اسلام و دیگر مبارزات برحق کسب کرده است و آن حق نظارت بر اعمال حکومت است.اصولی که تا بحال در مورد حقوق مردم مانند اصل ۶ مصوبه و اصول مربوط به مجلس شورای ملی واختیارات آنکه حتی تا حد احضار رئیس جمهور و استیضاح و عزل و نصب دولت پیشرفته است، تصویب شد،. همین به رسمیت شناختن حقوق سه گانه فوق توسط اکثریت نمایندگان مجلس خبرگان است.امام نیز بکرات درباره این حقوق تصریح کرده اند. ولی در انظار بعضی حقانیت این حقوق کاملا مشخص نشده است و همین امر موجب ابهاماتی در مورد کار مجلس شده است، ممکن است برای رفع این ابهامات توضیحاتی در مود این حقوق بدهید‌؟
دکتر [ سید احمد ] #نوربخش:
من دنباله بحث آقای دکتر #غفوری را می گیرم. یکی از اساسی ترین علل پیروزی امام تکیه بر مردم بود. خیلی از ماها که خودمان را #روشنفکر می دانیم همیشه توی محاسبات بودیم. محاسبه اینکه قدرت غرب چقدر است؟ شرق چقدر است؟ انگلیس چگونه فکر می کند؟ تمام توی این محاسبات بودیم. امام آمد و تکیه اش را روی مردم گذاشت. با تکیه بر مردم بود که توانست پیروز شود… ما #ولایت_فقیه و #مرجعیت را پذیرفته ایم. منتها تکنیک پیاده کردن آن را باید مشخص کنیم. در شیعه یک تکنیگ بسیار جالبی بوده است. یعنی انتخاب مرجع روی قاعده لطف و شناخت کامل بوده، و مردم بهترین فردی را که در جامعه وجود داشته به عنوان مرجع انتخاب می کردند. حال اگر بخواهیم تکنیک پیاده کردن این امر را درست کنیم باید توجه داشته باشیم که همیشه در تکنیک احتمال بوجود آوردن سیستم هایی هست. بعد از پیغمبر چون تکنیک انتخاب خراب بود. یعنی بعدا تکنیکی بوجود آمد و بجای علی یکی دیگر را انتخاب کرد، یک نسل نگذشته بود که #یزید آمد و در مسند نشست! پس به محض اینکه تکنیک انتخابمان روی پایه غلط رفت، احتمال اینکه یک نفر مثل یزید از همان سیستم بیرون بیاید هست….این سیستمی که در #شیعه وجود داشته و مرجع را مردم خود بخود انتخاب می کردند، یک سیستم بسیار پسندیده ای بوده است و تا بحال خوب کار کرده و دلیلی ندارد که ما بخواهیم آن را عوض کنیم و روی سیستم انتخابات بگذاریم! ما می دانیم که رادیو، تلویزیون و رسانه های گروهی در انتخابات نقش بسیار مهمی می توانند بازی کنند و سرمایه داری هم همینطور…این است که اگر بخواهیم هر تکنیکی برای انتخاب مرجع یا #فقیه بگذاریم امکان اینکه این پارامترها در انتخابش دخالت کند خیلی هست و آن وقت ما با دین مردم بازی کرده ایم…مساله دیگری که اشکال بوجود می آورد تمرکز قدرت در یک قسمت است. حالا هرکسی باشد و هر جا متمرکز بشود _من اسم نمی برم_ فرصت طلبان هجوم می آورند….ما الان امام را نباید در نظر بگیریم. ولایت امام را فکر می کنم همه قبول کرده اند. هیچ مساله ای هم نیست.ولی قانونی که ما می نویسیم برای صد سال، دویست سال آینده تیز هست.ما باید توجه کنیم به محض اینکه در یک جا قدرت بوجود آوردید احتمال اینکه چند نفر را در یک حوزه دربسته ای بفرستند وجود دارد. یعنی احتمال اینکه این ها را از جای دیگر تقویبت بکنند و این ها بیایند در مراکز قدرت قرار بگیرند و با دنیای مردم بازی کنند، هست. یعنی با خود اسلام بازی بکنند… در مورد آینده این قانون اساسی باید فکر بکنبم که مساله ولایت را به چه ترتیب بنویسیم تا اشکالی بوجود نیاید.
دکتر [حسن] #آیت:
صحبت های آقای نوربخش مرا به یاد یک جمله از حضرت علی و یک لطیفه انداخت. جمله حضرت علی این است: الناس منهم فی الذل فی الذل. مردم از ترس خواری در خواری هستند. واین لطیفه ماحصلش را بیان می کند که به یکی گفتند چرا گدایی می کنی؟ گفت: گدایی می کنم تا محتاج خلق نباشم!!
مساله ای که ایشان گفتند از ترس اینکه دچار یزید نشویم، یزیدیسم یا آمریکائیسم را بپذیریم. تمام حرف ما این است که باید مسیری طی کرد که دچار مسیر آن ها نشویم. ایشان می فرمایند اگر ما به مساله تکنیک توجه نکنیم! و همان تکنیک سابق را بگذاریم باشد تا یک وقت دچار این گرفتاری ها نشویم و دین از بین نرود. تکنیک سابق درموردی بود که دین از حکومت جدا بود، ولی الان ما نمی تواتیم مردم را معطل بگذاریم تا بعد از اینکه مثلا فلان ولی امر کنار رفت بگوئیم ده سال صبر کنید تا یکی دیگر پیدا بشود.و مردم را بلاتکلیف بگذاریم.این است که باید تکلیف مردم روشن بشود.و ما از ترس اینکه مبادا دچار دمکراسی های غربی بشویم از همین الان خود را دچار آن دمکراسی ها بکنیم. مساله این نیست. تکنیک را می شود متناسب با حکومت تعیین کرد و وسائلی هم برای کنترل که مبادا منجر به آن وضع شود.
آقای نوربخش گفتند اگر وضع طوری بشود که این نظامی که ما پیش بینی می کنیم منجر به دیکتاتوری و پیدایش یزید بشود…
دکتر نوربخش: من چنین چیزی نگفتم…
آیت: به هر حال شما گفتید منجر به پیدایش یزید می شود و دین از دست می رود. مگر دین چیست؟ دین همین زندگی مردم است. ما با این جمله ای که می گوئیم دین را در حقیقت از مسائل اجتماعی جدا کرده ایم. دین همین زندگی و بهداشت مردم است. همین اقتصاد و فرهنگ مردم است. تصوری که ما از دین داریم همان اصولی است که اروپایی از دین دارد. و دین را یک امر بین خدا و مردم می داند‌. در حالی که این نیست. گفتم دین همین زندگی است. ناچار باید راهی پیدا کنیم تا کسانی به زمامداری برسند که اسلام گفته این ها زمامدار باشند و نگوئیم اگر اینکار را کردیم یک آدم ناباب ممکن است پیدا بشود. زیرا به این ترتیب آدم ناباب را همین الان پذیرفته ایم.
[روزنامه] انقلاب اسلامی:
نظر شما در مورد سه حق انتخاب، حکومت، نظارت در امر ولایت و عزل حکومت چیست؟
آیت: هر سه حق هست. و در #قانون_اساسی هم به مردم داده شده تا مردم حکومت را انتخاب کنند. منتها فرد صالحی را انتخاب کنند و این در تمام قوانین دنیا هست. در #فرانسه هم اگر شما نگاه کنید رئیس جمهور باید محکوم به جرم و جنایت نباشد و ما ضریب اطمینان را بالاتر برده ایم. در اسلام ضریب اطمینان خیلی بالاتر از این است… هر کس در اسلام در حد شعور، آگاهی و شناخت خودش حق نظارت دارد. یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر عالم بودن به موضوع است… سرنگون کردن یک حکومت یک اصل اسلامی است و ما آن ر به صورت یک اصل تنظیم کرده بودیم که امیدواریم به تصویب هم برسد‌. این اصل آنقدر انقلابی بود که افراد از ترس انقلابی بودنش نخواستند آن را تصویب کنند. در روایات هست که وقتی حکومت ظالم بود، از اسلام منحرف شد، مردم حق قیام علیه حکومت را دارند… به هر حال هر سه حق، حق مردم است‌ و هیچ مباینتی با ولایت فقیه _مخصوصا این تاکید را دارم_ که ندارد.
ماخذ:
#روزنامه_انقلاب_اسلامی ۱۴مهر۱۳۵۸. میزگردی با خبرگان. کدام اسلام؟ کدام مجتهد؟ کدام فقه؟
#سید_احمد_نوربخش. #حسن_آیت
ادامه دارد…
جمعه ها منتشر می شود
جمعه ۲۴ دی ۱۴۰۰
t.me/shourimohammad

انسجام واستمرار در نقد ولایت فقیه برای حذف از قانون اساسی [ ۱۱۱ ]#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است! #حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایرانبخش دوم از فصل دوم (۱)برخی می گویند:اکنون همه مردم می دانند که راس تمامی مصائب این ۴۰ و چند سال که سرزمین ایران را به یغما برده، #ولایت_فقیه است و این سلسله مطالب حساسیت برانگیز نیست و اهمیتی ندارد!الان در مطبوعات [ به اصطلاح ] #اصلاح_طلبان و منتقد در داخل ایران، فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و رادیو و تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور، همه چیز _از شیر شتر تا جون آدمیزاد_ هست ( و به ندرت) جز همین #اصل_ولایت_فقیه.عده ای (گاه به عمد و مهندسی شده) سوژه هایی را در داخل کشور می سازند و یا جستجو می کنند تا سوژه ای پیدا کنند تا با آن بتوانند تمامی رسانه های داخل و خارج و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را سرکار بگذارند و آنان را مشغول!بطور مثال مساله #سیلی_زدن به صورت یک سرباز توسط یک نماینده مجلس و یا اخیرا سوژه مهدی #مهدوی_کیا که موجی از مصاحبه ها و دیدگاه و نظرات به اصطلاح کارشناسی را در داخل و خارج بدنبال داشت (که بواسطه آن، برخی نانی هم می خوردند!!) از این تعداد، برخی مهندسی شده و برای #حفظ_نظام و #ماله_کشی است و برخی هم برای قد کشیدن و شهرت.همیشه در طول این سال ها، مساله اصل ولایت فقیه و در حال حاضر #علی_خامنه_ای در حاشیه مانده و به اصطلاح قسر در رفته و یک جورایی تطهیر شده و غسل تعمید می دهند!در داخل ایران رسانه ها در اختیار یک عده خاص و معدود است (چه به اصطلاح #اصلاح_طلب و چه #اصولگرا) که باندی و مافیایی و رفاقتی هستند. در رسانه های خارج از کشور هم به نوعی در اختیار یک عده خاص و معدود است و غالبا متکلم الوحده هم هستند. نظرات باصطلاح کارشناسی و نقد و دیدگاه های آنان را همواره به تکرار و کرات می بینیم، می شنویم و می خوانیم!عده ای مردم آن زمان که انقلاب کردند را نکوهش می کنند و می گویند اشتباه کردند انقلاب کردند! اما مردم را ترِغیب می کنند تا باز انقلاب کنند!! تا برای آنان فرش قرمز پهن کنند!! ولی با این وجود دائم به #نظام_ولایت_فقیه در رسانه ها نظرات کارشناسی و اصلاح طلبانه می دهند!! گاهی _ به قول خودشان_ حنجره شان را مثلا در مورد #شورای_نگهبان و #نظارت_استصوابی پاره می کنند، ولی هیچکدام گاه حتی یک اشاره کوتاه به عله العلل _که حکومت فردی علی خامنه ای و اصل ولایت فقیه باشد_ نمی کنند!طبق #اصل_۱۷۷ اصل ولایت فقیه غیر قابل تغییر است و برای تغییر #قانون_اساسی هم اجازه #ولی_فقیه شرط است. الان علی خامنه ای در کهولت سن است و هر لحظه ممکن است ریق رحمت را سر بکشد، پس علی القاعده برای جانشینی وی باید شخصی را (حالا هرکس و به هر شکل و هر فریب ممکن) به نحوی بر مردم تحمیل کنند و این یعنی یک دوره طولانی دیگر اسارت! مگر اینکه #سپاه_پاسداران بخواهد یک #کودتای تمام عیار نظامی بکند و کلا اختیار را از #روحانیت بگیرد! که این احتمال هم هست و شاید مورد استقبال مردم هم قرار بگیرد!نتیجه و مخلص کلام اینکه:انسجام و نقد دائمی اصل ولایت فقیه و بکپارچگی برای حذف آن از قانون اساسی ضرورت است. زیرا هم خود یک #انقلاب_مدنی بدون خونریزی و خشونت است و هم باز شدن مسیر بسته شده #اصلاحات و هم به اصطلاح یک رفرم!در فصل اول از #کتاب_ولایت_فقیه که #خمینی در سال ۱۳۴۸ در درس های حوزوی خود گفت: ولایت فقیه تصوری است که باید به تصدیق برسد و باید بدنبال تاسیس #حکومت_اسلامی و خلیفه باشیم، شروع کردیم و تا آغاز بکار #مجلس_خبرگان_قانون_اساسی ( ازش۱ تا ش۴۳) آن را پایان دادیم. و در بخش اول از فصل دوم( از ش۴۴ تا ش ۱۱۰) با درج سخنان نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در مورد ولایت فقیه و ایضا آن میزان از دسترسی ما به مطبوعات(مستند) آنرا تا تصویب اصل ولایت فقیه و پایان کار مجلس ادامه دادیم. که می توانید بطور کامل و یکجا در سایت #انقلاب_اسلامی، #اخبار_روز و #پژواک_ایران و ایضا علاوه بر آن، بطور روزانه هر شماره در #تریبون_زمانه و فیس بوک و کانال تلگرام ملاحظه و مطالعه بفرمائید.در کمتر از یک دهه معایب قانون اساسی به سرعت آشکار، و مشخص شد که سه پادشاه (نخست وزیر، رئیس جمهوری و ولایت فقیه) در یک اقلیم نمی گنجد! لذا اصل ولایت فقیه در تعمیم سال ۱۳۶۸ و در غیاب خمبنی که بارمل و اسطرلاب #هاشمی_رفسنجانی علی خامنه ای را و بر خلاف قانون اساسی، به مقام ولایت فقیهی ارتقا داد، ارزش افزوده پیدا کرد و به ولایت مطلقه فقیه که هر سه قوه قضائیه و مقننه و مجریه را تیول و گوش بفرمان خود می کرد( #اصل_۵۷) تغییر داد. و علاوه بر شورای نگهبان که منصوب ولی فقیه هستند و با نظارت استصوابی خود نمایندگان مجلس شورا را منصوب می کند، همراه آن یک #مجلس_سنای فرمایشی بنام #مجمع_تشخیص_مصلحت تاسیس شد که همه اعضایش را ولایت فقیه منصوب می کند.تلاش می کنبم هر #جمعه یک وجه از کلاه گشادی که بنام ولایت فقیه بر سر #انقلاب_۵۷ و مردم ایران رفت را نشان دهیم و معتقدیم تدقیق و تحلیل گذشته بدست آوردن مسیر آینده است.در این #آنارشیسم سیاسی متاثر از سرعت تکنولوژی ( اینترنت و رسانه های متعدد و شبکه های اجتماعی) بدون دانش سیاسی لازم، دوباره ناکام خواهیم شد و تجربه تلخی دیگر و #ارتجاع ( بازگشت به #سلطنت) و یا #جمهوری_سلطنتی در انتظارمان است!ادامه دارد… جمعه ها منتشر می شودجمعه ۳ دی ۱۴۰۰#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)t.me/shourimohammad

انسجام واستمرار در نقد ولایت فقیه برای حذف از قانون اساسی [ ۱۱۱ ]#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است! #حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایرانبخش دوم از فصل دوم (۱)برخی می گویند:اکنون همه مردم می دانند که راس تمامی مصائب این ۴۰ و چند سال که سرزمین ایران را به یغما برده، #ولایت_فقیه است و این سلسله مطالب حساسیت برانگیز نیست و اهمیتی ندارد!الان در مطبوعات [ به اصطلاح ] #اصلاح_طلبان و منتقد در داخل ایران، فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و رادیو و تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور، همه چیز _از شیر شتر تا جون آدمیزاد_ هست ( و به ندرت) جز همین #اصل_ولایت_فقیه.عده ای (گاه به عمد و مهندسی شده) سوژه هایی را در داخل کشور می سازند و یا جستجو می کنند تا سوژه ای پیدا کنند تا با آن بتوانند تمامی رسانه های داخل و خارج و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را سرکار بگذارند و آنان را مشغول!بطور مثال مساله #سیلی_زدن به صورت یک سرباز توسط یک نماینده مجلس و یا اخیرا سوژه مهدی #مهدوی_کیا که موجی از مصاحبه ها و دیدگاه و نظرات به اصطلاح کارشناسی را در داخل و خارج بدنبال داشت (که بواسطه آن، برخی نانی هم می خوردند!!) از این تعداد، برخی مهندسی شده و برای #حفظ_نظام و #ماله_کشی است و برخی هم برای قد کشیدن و شهرت.همیشه در طول این سال ها، مساله اصل ولایت فقیه و در حال حاضر #علی_خامنه_ای در حاشیه مانده و به اصطلاح قسر در رفته و یک جورایی تطهیر شده و غسل تعمید می دهند!در داخل ایران رسانه ها در اختیار یک عده خاص و معدود است (چه به اصطلاح #اصلاح_طلب و چه #اصولگرا) که باندی و مافیایی و رفاقتی هستند. در رسانه های خارج از کشور هم به نوعی در اختیار یک عده خاص و معدود است و غالبا متکلم الوحده هم هستند. نظرات باصطلاح کارشناسی و نقد و دیدگاه های آنان را همواره به تکرار و کرات می بینیم، می شنویم و می خوانیم!عده ای مردم آن زمان که انقلاب کردند را نکوهش می کنند و می گویند اشتباه کردند انقلاب کردند! اما مردم را ترِغیب می کنند تا باز انقلاب کنند!! تا برای آنان فرش قرمز پهن کنند!! ولی با این وجود دائم به #نظام_ولایت_فقیه در رسانه ها نظرات کارشناسی و اصلاح طلبانه می دهند!! گاهی _ به قول خودشان_ حنجره شان را مثلا در مورد #شورای_نگهبان و #نظارت_استصوابی پاره می کنند، ولی هیچکدام گاه حتی یک اشاره کوتاه به عله العلل _که حکومت فردی علی خامنه ای و اصل ولایت فقیه باشد_ نمی کنند!طبق #اصل_۱۷۷ اصل ولایت فقیه غیر قابل تغییر است و برای تغییر #قانون_اساسی هم اجازه #ولی_فقیه شرط است. الان علی خامنه ای در کهولت سن است و هر لحظه ممکن است ریق رحمت را سر بکشد، پس علی القاعده برای جانشینی وی باید شخصی را (حالا هرکس و به هر شکل و هر فریب ممکن) به نحوی بر مردم تحمیل کنند و این یعنی یک دوره طولانی دیگر اسارت! مگر اینکه #سپاه_پاسداران بخواهد یک #کودتای تمام عیار نظامی بکند و کلا اختیار را از #روحانیت بگیرد! که این احتمال هم هست و شاید مورد استقبال مردم هم قرار بگیرد!نتیجه و مخلص کلام اینکه:انسجام و نقد دائمی اصل ولایت فقیه و بکپارچگی برای حذف آن از قانون اساسی ضرورت است. زیرا هم خود یک #انقلاب_مدنی بدون خونریزی و خشونت است و هم باز شدن مسیر بسته شده #اصلاحات و هم به اصطلاح یک رفرم!در فصل اول از #کتاب_ولایت_فقیه که #خمینی در سال ۱۳۴۸ در درس های حوزوی خود گفت: ولایت فقیه تصوری است که باید به تصدیق برسد و باید بدنبال تاسیس #حکومت_اسلامی و خلیفه باشیم، شروع کردیم و تا آغاز بکار #مجلس_خبرگان_قانون_اساسی ( ازش۱ تا ش۴۳) آن را پایان دادیم. و در بخش اول از فصل دوم( از ش۴۴ تا ش ۱۱۰) با درج سخنان نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در مورد ولایت فقیه و ایضا آن میزان از دسترسی ما به مطبوعات(مستند) آنرا تا تصویب اصل ولایت فقیه و پایان کار مجلس ادامه دادیم. که می توانید بطور کامل و یکجا در سایت #انقلاب_اسلامی، #اخبار_روز و #پژواک_ایران و ایضا علاوه بر آن، بطور روزانه هر شماره در #تریبون_زمانه و فیس بوک و کانال تلگرام ملاحظه و مطالعه بفرمائید.در کمتر از یک دهه معایب قانون اساسی به سرعت آشکار، و مشخص شد که سه پادشاه (نخست وزیر، رئیس جمهوری و ولایت فقیه) در یک اقلیم نمی گنجد! لذا اصل ولایت فقیه در تعمیم سال ۱۳۶۸ و در غیاب خمبنی که بارمل و اسطرلاب #هاشمی_رفسنجانی علی خامنه ای را و بر خلاف قانون اساسی، به مقام ولایت فقیهی ارتقا داد، ارزش افزوده پیدا کرد و به ولایت مطلقه فقیه که هر سه قوه قضائیه و مقننه و مجریه را تیول و گوش بفرمان خود می کرد( #اصل_۵۷) تغییر داد. و علاوه بر شورای نگهبان که منصوب ولی فقیه هستند و با نظارت استصوابی خود نمایندگان مجلس شورا را منصوب می کند، همراه آن یک #مجلس_سنای فرمایشی بنام #مجمع_تشخیص_مصلحت تاسیس شد که همه اعضایش را ولایت فقیه منصوب می کند.تلاش می کنبم هر #جمعه یک وجه از کلاه گشادی که بنام ولایت فقیه بر سر #انقلاب_۵۷ و مردم ایران رفت را نشان دهیم و معتقدیم تدقیق و تحلیل گذشته بدست آوردن مسیر آینده است.در این #آنارشیسم سیاسی متاثر از سرعت تکنولوژی ( اینترنت و رسانه های متعدد و شبکه های اجتماعی) بدون دانش سیاسی لازم، دوباره ناکام خواهیم شد و تجربه تلخی دیگر و #ارتجاع ( بازگشت به #سلطنت) و یا #جمهوری_سلطنتی در انتظارمان است!ادامه دارد… جمعه ها منتشر می شودجمعه ۳ دی ۱۴۰۰#محمد_شوری(نویسنده و روزنامه نگار)t.me/shourimohammad

3You and 2 others1 shareLikeCommentShare


#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه_در_سرزمین_ایران
(فصل دوم. بخش اول)+ نسخه pdf در 375 صفحه#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!مقدمه:#ولایت_فقیه شیوه ای از اداره جامعه و نظام سیاسی است که حاکمان #انقلاب۵۷_ بر مردم تحمیل کردند. شیوه منحصر به فردی که نمونه و مصداقش را تاریخ سیاسی جهان مدرن آنرا تا زمان وقوع انقلاب تجربه نکرده بود. البته شبیه یا بهتر است بگوئیم حکومت دینی در دوران تسلط کلیسا در #انگیزاسیون مسیحی،غرب و مسیحیان تجربه کرده بودند.انتظار آن بود که با وقوع انقلاب۵۷ یک رنسانس اسلامی نیز در جمود مذهبی اسلام و تشیع تبلور پیدا کند‌ و اجتهاد هم همواره مفهومش همین است.ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از ذات و ماهیّت اسلام، سیاسی است وتاریخ آن را تجربه کرده و نمی شود آن را انکار کرد.توقع از انقلاب بهمن ۵۷ این بود که از اسلام که از آن قرائت های متفاوت متبادر می شود، احزاب اسلامی در کنار احزاب سکولار، قرائت و فهم های خود از دین اسلام را در یک بازی سیاسی برابر و در یک انتخابات آزاد برنامه های خود را اجرایی کنند. اما با آوردن اصل ولایت فقیه تنها یک قرائت از دین متولی اداره امور کشور شد و حتی باب اجتهاد تعطیل و دکان #مراجع_تقلید تخته و تخطئه شد! و تنها ۶ فقیه بنام #شورای_نگهبان که همه آن ها منصوب ولایت فقیه هستند فهم خود از دین و قانون اساسی را مسلط بر جامعه کردند و با #نظارت_استصوابی، انتخابات را مدیریت کرده و مسئولین و نمایندگان مجلس را هم در اختیار خود قرار داده و منصوب کردند! و همانطور که از #حکومت_دینی متصور است، #استبداد_دینی را عینیت بخشیدند. و با فربه کردن ایدئولوژی، عقل را تعطیل و انگیزاسیون شیعی ولایت فقیهی را بر همه چیز حاکم کردند. و در یک تجربه ۴۲ ساله انقلاب مردم را هدر دادند و هم منافع ملی کشور را و هم تمدن ایرانی را نابود کردند. و هم علیه اسلام، مذهب علیه مذهب شد!ما در مجموعه اول و در فصل اول تا قبل از آغاز بکار #مجلس_خبرگان_قانون_اساسی در ۴۳ شماره، منابع مختلف و از جمله آنچه از مطبوعات در اختیار بود را در ایام مختلف منتشر کردیم و همه این ۴۳ شماره یکجا در اینجا:در اختیار خواننده قرار داده شد.در ادامه این مجموعه، از شماره ۴۴ تا ۱۱۰، بخش اول از فصل دوم که برگرفته از مطبوعات در اختیار و کتاب صورت مشروح مذاکره مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی است اینجا یکجا منتشر می کنیم و قصد داریم بخش دوم از فصل دوم را که به بررسی #اصل_ولایت_فقیه از زمان تصویب در سال ۱۳۵۸ تا تغییر این اصل به #ولایت_مطلقه_فقیه در سال ۱۳۶۸ که قدرت ولی فقیه را بیشتر کرد، بپردازیم. و بزودی و احتمالا فقط در روزهای جمعه آن را ادامه و منتشر سازیم‌‌.به دلیل کرونا مطبوعات گردی در کتابخانه را کنار گذاشتیم و از آنچه در آرشیو شخصی هست و یا بعدا از طرق دیگر بدست می آوریم سعی داریم داستان و حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران را تحریر و تبیین نمائیم. تا انشالله چنانچه عمر باقی بود با تکمیل منابع و نوشتن حاشیه و پاورقی، بتوانیم کتاب ولایت فقیه خود را منتشر سازیم.تهران. #محمد_شوری. نویسنده و روزنامه نگار۱۲ آذر سال ۱۴۰۰t.me/shourimohammadاینستاگرامwww.instagram.com/mohammadshooriتوئیتر https://twitter.com/shourijezeM فیس بوک facebook.com/Mohammad.shourijezefacebook.com/assize.mahkameمجموعه یادداشت ها در تریبون زمانهhttps://www.tribunezamaneh.com/archives/author/mahkame


#قانون_اساسی_بدون_ولایت_فقیه
و چربی و دنبه!

آخرین شماره از بخش اول و از فصل دوم

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۱۰) #حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران.فصل دوم (۶۷)

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammadهر قانون اساسی _در هر کجا_ که بر پایه و اساس #ایدئولوژی تدوین شود، فربه و چاق شده و چربی و دنبه و اضافه وزن می آورد! و به مگس های دور شیرینی و چربی و دنبه ارزش افزوده می دهد! و یک مشت شارلاتان ریاکار منافق صفت و لمپن تولید می کند و جامعه را به خواص و عوام، خودی و غیر خودی تقسیم و سبب فاصله طبقاتی می شود. و ما بخشی از آن ها را با نام های مستعار #ذوب_شدگان در ولایت، #دل_واپسان، #آتش_به_اختیار و #بسیجی می شناسیم!با تصویب و افزودن #اصل_ولایت_فقیه به #پیش_نویس_قانون_اساسی جنبه ایدئولوژیک آن بیش از دیگر اصول برجسته و صاحب قدرت شد.#قانون_اساسی اول در یک رفراندوم در #۱۲_آذر_سال_۱۳۵۸ توسط مردم (که در شور و هیجان انقلاب عقل شان را بدست نیروهای حاکم سپرده بودند) تائید شد!با توجه به بدبینی تاریخی به قشر #روشنفکر و #احزاب، و ایضا تجربه #مشروطیت و مضافا حمایت های احساسی و میلیونی مردم از حاکمان #انقلاب، #خمینی و #روحانیت حاکم، به آرمان شهر و #مدینه_فاضله رویایی خود یعنی #حکومت_اسلامی دست یافتند. لذا با #غش_در_معامله اصل ولایت فقیه را سوار بر دیگر اصول کرده و به تصویب رساندند. منتها یک ترمز و نگهدارنده برای #ولی_فقیه بنام #مجلس_خبرگان منظور شد تا اگر روزی وی از شرایط تخطی کرد و فاسد و غیر عادل و #دیکتاتور از کار درآمد، برکنارش کنند.هم چنین در قانون اساسی اصلی بنام #شورای_نگهبان که اعضایش توسط ولی فقیه نصب می شود، تصویب شد که خیلی زود همه چیز را تغییر و آن آرزوهای مردم در #انقلاب _۵۷ را بر باد داد!شورای نگهبان برای آن تصویب شد که قانون اساسی دچارسرنوشت #قانون_اساسی_مشروطیت نشود. غیر از آن که مصوبات مجلس شورا باید از لحاظ اسلامی بودن و خلاف قانون اساسی نبودن به تائید این نهاد برسد و پارلمان بدون وجود شورای نگهبان اعتباری ندارد، نظارت بر انتخابات و تفسیر قانون اساسی نیز از وظایف شورای نگهبان(طبق اصل ۹۸ و ۹۹ ) برشمرده شد.با فربه شدن ولی فقیه و جمع شدن افرادی خاص در اطراف و در بیت وی، شورای نگهبان به این فکر افتاد که بر اساس حق خود در تفسیر قانون اساسی، نظارت بر انتخابات را #نظارت_استصوابی تفسیر کند و اینگونه هم کاندیداهای ریاست جمهوری، هم نمایندگان مجلس و هم اعضای مجلس خبرگان رهبری، غیر مستقیم و در دو مرحله توسط این نهاد _در واقع_منصوب و برگزیده شدند. و به نوعی مدیریت خرد و کلان کشور و اداره کنندگان حکومت، منتخب شورای نگهبان منصوب ولی فقیه هستند!!شما وقتی بدقت این ۱۱۰ شماره این مجموعه را بخوانید متوجه می شوید آنچه آمال و آرای عده ای خاص بود تثبیت و در طول این سال ها اجرا شد. و از #جمهوریت و #جمهوری #کارتون و #کاریکاتوری ترسیم و همان حکومت اسلامی که خمینی در درس های ولایت فقیه از آن به عنوان #خلیفه_اسلامی و جانشین رسول الله و هم ردیف وی در اداره حکومت معنی و تبیین کرد، پیاده شد و مجلس و شوراها و احزاب و رسانه همه ابزار و وسیله اجرای مقاصد این خلیفه که #ولایت_فقیه باشد شدند و هیچگاه نتوانستند و نمی توانند در عرض ولایت فقیه، وظایف حقوقی، عرفی و مدنی خود را انجام دهند.اجرای اصل ولایت ففیه با چنین شیوه ای منجر به فربه شدن و ارزش افزوده برای چربی و دنبه شد تا آنجا که برای تامین ولع و بقای خود چون #ضحاک_ماردوش به خوردن مغز انسان و مکیدن خون معتاد شدند. #فرار_مغزها، خواص و عوام شدن جامعه، خودی و غیر خوی شدن نیروهای کارامد و متخصص و نخبه و اندیشمند وفرهیخته از جمله عوارض آن است. نکبت و فلاکت و فقر و اعتیاد متورم شده جامعه فعلی ما همه ناشی از همین اصل است! همینجا به صراحت باید گفت که #اصلاح_طلبان_حکومتی(آنان که واژه #اصلاحات را به گند کشیده اند،) در پیدایش و تثبیت وضعیت کنونی جامعه اگر سهم شان بیشتر از حاکمان نباشد، کمتر هم نیست. زیرا آن ها به خوبی می دانند که تا اصل ولایت فقیه و چربی و دنبه آن هست اصلاحات سیاسی و آبادانی کشور و برقراری عدالت اجتماعی غیر ممکن است و عواقب وقوع یک انقلاب خونبار دیگر مسئولیتش بر عهده آنان است. چون با سکوت و #ماله_کشیدن و توجیه و #تقیه به جای مرحم، #افیون جامعه شده اند!در فصل اول تا آنجا که منابع در اختیار بود و تا زمان آغاز بکار مجلس خبرگان قانون اساسی اول دیدگاه ها و آرای افراد و احزاب منتشر و در ۴۳ شماره بطور مجزا روزانه و ایضا یکجا در اختیار افکار عمومی قرار داده شد. در اینجا و از شماره ۴۴ تا ۱۱۰ یعنی از زمان آغاز بکار مجلس قانون اساسی تا تصویب قانون اساسی از منابع مختلف _از #کتاب و #مطبوعات و ایضا کتاب: صورت مشروح مذاکره مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی _ جمع آوری شد که به عنوان بخش اول از فصل دوم در اختیار خوانندگان قرار می دهیم. سعی داریم بزودی بخش دوم از فصل دوم، در بعد از #رفراندوم قانون اساسی در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ تا تغییر و ترمیم قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ که اصل ولایت فقیه را فربه و چاق تر کرد و به #ولایت_مطلقه_فقیه تغییر ماهیت داد و قدرتی بیشتر از قبل بدست آورد، بپردازیم. سعی می شود بزودی هفته ای یک شماره ( و احتمالا جمعه ها) بخش دوم از فصل دوم را آغاز کنیم. هرچند در این وانفسای شبکه های اجتماعی سگ و گربه فلان فعال سیاسی و غیر، ارزشش بیشتر از دیدن وحمایت از این نوع مطالب است و کلی فرهیخته دیگر برای آن سگ و گربه غش کرده، نظر داده و قلم فرسایی می کنند!! اما با وجود همه نامهربانی ها و خود برتربینی ها و ایضا آزار شنودی که دائما با من هست، که ما را به ادامه ندادن وادار نمایند، چون دست روی رگ حیاتشان گذاشته ایم، همچنان ادامه خواهیم داد! و روی آنان و هر که به کمک این ها می آید را کم خواهیم کرد!این مطالب تاریخ مصرف ندارد. نمی توان با هزار من سریش و رمل واسطرلاب، دم این و آن را دیدن و فریب و فشار، رصد و دستکاری پنهانش کرد. صدایش در خواهد آمد! فقط شرمنده آن ها که _ با هر نوع توجیه_ عمل به مجاز می کنند. ما همچنان هستیم!۱۰ آذر ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

ولایت فقیه یعنی #حکومت_ایدئولوگ ها!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۹)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۶۶)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

سوال: در مورد #ولایت_فقیه صحبت بکنیم. ابتدا نظرتان را می پرسم و سپس کارایی این اصل را در آینده بخصوص تاچه حد می توانددرپیشبرد انقلاب اسلامی و خود اسلام در منطقه و در سطح جهانی کارایی داشته باشد؟سید #علی_خامنه_ای: بنده موافق ولایت فقیه هستم، زیرا معنای ولایت فقیه را می فهمم! و معتتقدم آن کسانی که مخالف با ولایت فقیه هستند، از ولایت فقیه تلقی درستی ندارند.ولایت فقیه را به این معنا همواره پیشنهاد کردیم: #حکومت_ایدئولوگ ها!بعد از کارهای اجرایی در دنیا، امروز تقریبا بدون استثنا در جوامعی که بر مبنای یک ایدئولوژی اداره می شود، مسلط ترین افراد برآن ایدئولوژی در راس قدرت قرار دارند.این دبیرکل های #حزب_کمونیست در کشورهای سوسیالیستی، این ها ایدئولوگ های حزبی هستند و می بینید که آنجا قدرت اجرایی از آن کسانی که بانام اجرایی مسئول وظایفی هستند، بیشتر است. و این یک چیز طبیعی است!اگر قرار هست که یک نظام بر مبنای یک ایدئولوژی باشد، آن کسی می تواندبهتر این نظام را رهبری کند که این #ایدئولوژی را بهتر و آگاهانه تر و عیق تر بفمهد و نسبت به آن مسئول باشد و آن وقت اگر در کنار آن #فقیه، یعنی یعنی #ایدئولوگ_اسلامی شرط مدیریت و مدبریت و امین بودن و آگاه بگذاریم، این خواهد شد بهترین کسی که می تواند در راس قدرت حکومت قرار بگیرد.ولایت فقیه را با #حکومت_آخوند اشتباه نکنید. تااین همه حرف پیش نیاید!غالبا این تصور غلط را دارند و چون در قشری که به نام روحانی و آخوند شناخته شدند این ویژگی ها را کمتر سراغ داشتند فکر کردند که ولایت فقیه به معنای حکومت عده ای است که بانداشتن صلاحیت ها و با داشتن مدعای زیاد بنا است حکومت کند و این خطاست!سوال: ولایت فقیه را کسی جز روحانی و آخوند می تواند عهده دار باشد؟جواب: شخص غیر روحانی فقیه البته؛ چون فقیه غیر ملبس به لباس است! شرط، فقیه بودن است! داشتن عمامه و قبا نیست!سوال: در مورد کارایی؟جواب: با این بیان،خیلی روشن است مساله کارایی. این ضامن تداوم حرکت انقلابی این جامعه هست! این ضامن این هست که نظام آینده ما از اسلام سر مویی تخطی نکند! زیرا که ما یک اسلام شناس آگاه از اسلام این هم با داشتن عدالت، تقوا، امامت، در راس کار است! هرگز این اجتماع، این جامعه، این نظام اسلام، از خط تخطی نخواهد کرد و اگر غیر از این باشد، آینده بدی است!#علی_اصغر_حاج_سید_جوادی:ولایت فقیه درادبیات سیاسی ایران مساله ای است که تا کنون هرگز مطرح نشده است. و جامعه، جز معدودی از اهل اطلاع، هیچگونه سابقه ذهنی و عملی و تجربی از آن ندارد. مردم ایران در فرهنگ سیاسی جهان، اصطلاحات #دمکراسی و #کمونیزم و #سرمایه داری و #جمهوری و #دیکتاتوری و نظایر آن را می شناسند و کم و بیش به مفاهیم این قبیل اصطلاحات آشنایی دارند، اما از مفهوم ولایت فقیه بیگانه اند. در این صورت قبل از هر مطالعه این سوال پیش می آید که اگر در احکام تشیع و #مذهب_تشیع امامیه چیزی بنام ولایت فقیه وجود دارد،چرا این مساله در ادبیات سیاسی و آکادمیک حوزه های علنی آنطور که بایدوشاید مطرح نشده و موردبحث قرار نگرفته بود؟! بگذریم…اما درک من از ولایت فقیه این است که فقیه اگر بخاطر تحصیلات و مطالعات خاص خود دراستنباط احکام تخصص یافته است، به همین علت این تخصص نمی تواند به استنباط او ازهمه مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه تسری یابد و به علت اساسی دیگر، یعنی در نظام جمهوری دمکراتیک و یا هر نظام دیگردمکراتیک،هیچ قدرتی که رای اکثریت و نمایندگان منتخب واقعی آن هابرای قانون بوجود می آید، وجود ندارد. بنابراین ولایتی ما فوق ولایت قانون مخلوق حاکمیت مردم که مالا مورد نظارت مردم باشد، وجود ندارد وقتی فقیه ولایت می یابد!بنابراین آثار مستنبط از احکام او چه سیاسی و چه اقتصادی و چه اجتماعی قابل استیناف نیست. زیرا فقیه نه منصوب مردم است و نه منتخب مردم. فقط به عنوان اینکه مجتهداست و مسلط بر استنباط احکام، اگر به عنوان فردی عمل کند. بنابرابن هر فقیه و هر مجتهدی دارای همبن نوع سلطه و اختیار و قدرت است که هم بودن مستقل از حوزه نظارت بر مردم است و هم مستقل از نظارت قدرت مافوق و به صورت شورای فقها. طبعا با داشتن این دو نوع خصوصیت به صورت قدرتی مافوق و متمرکز دردمی آید که به کسی حساب پس نمی دهد و در همه شئون جامعه نیز برای خود حق دخالت و نظارت و وتو قاّل است. بنابراین قدرتی که از حیطه نظارت مردم و نمایندگان آن ها خارج باشد از اساس یک قدرت است با تمام‌ خصوصیات خود. یعنی قدرتی که هم میل به استقدال دارد هم میل به نفوذ دارد و هم میل با بی رقیب بودن. در منطق ما آدم ها کم و بیش میل به سوی قدرت و نفوذ و انحصاری بودن آن دارند. قانون و دخالت و نظارت مردم و مدل ها و الگوهایی که در فرهنگ بشری برای حکومتهاچه دمکراسی،چه سوسیالیسم بوجود آمده است هم در طریق غلبه بر این میل چه فردی و چه گروهی بوده است ولایت فقیه و قدرت های ممتازه و انحصاری او نیز از این واقعیت خارج نیست.#شمس_آل_احمد:ما ولایت فقیه را‌ الان به صورت نظری حدود شاید یک ماه است که مطرح کرده ایم. اما واقعیت این است که ولایت فقیه ازآنزمانی که بختیار بی اختیار نخست وزیر بود ما عملا به این صحه گذاشتیم. آن زمانی که در حضور آقای #بختیار امام #خمینی آمدند در آن مدرسه علوی نشستند و آقای بازرگان کنارشان و فرمان نخست وزیری به آقای #بازرگان دادند که به لحاظ اینکه من این شخص را با ایمان می بینم، با تقوا می بینم، دارای صفات می دانم و این مسئولیت را به او تفویض کردم، و ما و تمام گروه های اجتماعی شروع کردیم تهنیت به امام و بازرگان گفتن، ما به ولایت فقیه صحه گذاشتیم!سوال:فکر می کنید در آینده این ولایت فقیه تا چه حد در پیشبرد انقلاب و تحقق اهدافی که مردم بخاطر آن خون دادند موثر باشد؟جواب: من خیال می کنم که احتمال دارد ما نگران باشیم حق داشته باّشیم نگران باشیم از اینکه یک چنین قدرتی رابه عهده یک یاچند تن بسپاریم‌! احتمال دارد که این دل واپسی بی جا نباشد! اما ما هیچ چاره دبگری نداریم. مردم ما، ملت ما تمربن و تجربه پنجاه ساله را دارند که اعمال اختیارشان در اختیار یک تن بوده که گروهی همکار فقط و فقط از بین آن گروه از #روشنفکران شیفته غرب انتخاب کردند و در طول این پنجاه سال تمام مملکت را فروختن. این قراردادهای واگذاری و بخششی که ما کردیم، #بحربن بخشیدیم هم از جغرافیا هم ازمعادن بخشیدیم، از همه چیز بخشیدیم یک دانه از این قراردادها امضای یک روحانی، یک مرجع تقلید پاش نیست! مردم ما دیگر در آن چنان موضعی هستندکه نمی توانند برای یک بار دیگر، برای پنج سال دیگر، برای۱۰سال دیگر،امیدببندندبه این گروه روشنفکرها. به کلی از روشنفکرها مایوس شده اند. دلیلم چیه؟ دلیلم این است که انتخاباتی که برغم من بسبار آزاد بود و ابن انتقاداتی که به نحوه #انتخابات کردند، (منظورم #مجلس_خبرگان و #رفراندوم) در هر دوی این انتخابات دیدید که بسیار ولنگاری ها انجام شد. بزعم من دو تا از دمکرات مابانه ترین انتخاباتی بود که امکان داشت از طرف مردم باشد، آن اقبال را پیدا نکرد؟! نه اینکه روشنفکران این لیاقت را ندارند به لحاظ اینکه ما سکوت کردیم تمام روشنفکران خوشنام و دامن‌نیالوده با سکوت مان صحه گذاشتیم به رذالت های هم لباسهای خودمان و در طول این مدت گذشته ۲۹ سال گذشته این چند سال مردم اعتمادشان از آن ها و ما متساویا سلب شده ومی بینید که یک مجلسی داریم مجلس خبرگان متجاوز از ۶۰ نفر از آقایان معممین قابل پیش بینی بود جز این نمی شود و جز این نیست. روشنفکرباید یک تجدبدنظر در احوال خودش بدهد اگر صمیمانه دلسوز به احوال مردم باشد… بایدزبان مردم را بتواند بدست آورد. باید به دل مردم نفوذ بکند هیچ چاره ای ندارد جز اینکه کنار روحانیون مترقی و انقلابی خودش را قرار دهد.. یک قبول نسبی وجود دارد که اگر در یک دوره یا زمانی ما قرار گرفتیم که این صفات که برای یک فرد جمع نبود ما این حق را داشته باشیم که چند نفر را بگزینیم و این حق رااختیارو اقتدار را در اختیار آن شورا قرار بدهیم. این به نظر من یک گام دمکرات مابانه دیگر…[ #روزنامه_جمهوری _سلامی، ۲۶ مهر، ۱۳۵۸.ویژگی های انقلاب اسلامی. آخرین قسمت.مصاحبه با: سید علی خامنه ای، علی اصغر حاج سید جوادی و شمس آل احمد ]توجه:شماره بعد اخرین قسمت از بخش اول از فصل دوم است!ادامه دارد…۷ آذر ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

معتقدیم حکومت اسلام بر دنیا و جامعه مسلمانان فقط حکومت مذهبی صرف به مفهوم مصطلح نیست!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۸)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران. فصل دوم (۶۵)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان #قانون_اساسی (اول) تا دوره مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

دیروز خبرنگار ما در اقامتگاه آیت الله العظمی شیرازی با سخنگوی ایشان مصاحبه ای انجام داد.حجت الاسلام #سید_محمد_علی_شیرازی فرزند و سخنگوی حضرت #آیت_الله_العظمی_شیرازی در این مصاحبه به سوالات خبرنگار ما پاسخ دادند..نظر حضرت آیت الله در باره #ولایت_فقیه چیست؟در خصوص ولایت فقیه، معتقدیم که بحث ولایت فقیه در #فقه_اسلام، حیاتی ترین و زنده ترین ابواب #فقه است. از آنجا که معتقدیم #حکومت_اسلام بر دنیا و جامعه مسلمانان فقط #حکومت_مذهبی صرف به مفهوم مصطلح نیست، وقتی می توانند کشورهای اسلامی را به تمام معنا از دست غارتگران و چپاولگران و استعمارگران بیرون بیاورند و مسلمانان را به #آزادی واقعی برسانند که باب ولایت فقیه را باب مفتوح بدانند! و معتقد به این اصل باشند که یک فقیه واجد شرایط و یک مرجع تقلید می تواند از دیدگاه ولایت فقیه بر یک کشور حکومت کند و بر این اساس، ما معتقدیم تصویب ولایت فقیه مهم تربن گامی است که در #قانون_اساسی برداشته شده است.یکی از کتب حضرت آیت الله العظمی شیرازی #کتاب_القضاء است که در مورد قضاوت مهم ترین بحث های فقه اسلامی است و ایشان، ولایت فقیه را در آنجا عنوان کرده اند. در این کتاب که حدود ۵۴ سال پیش نوشته و سال ۱۳۸۱ هجری (یعنی ۱۸ سال پیش)چاپ شده است.حضرت آیت الله العظمی مزایا و نکات مثبت ولایت فقیه را مفصلا توضیح داده اند.مخالفان ولایت فقیه از چه زیر بنای فکری برخور دارند؟مسلما در میان افراد جامعه ما، افرادی هستند که معتقد به اصول اسلام و اصول مذهب هستند ولی از آنجا که تربیت و پرورش آن ها اصولا در غیر جوامع اسلامی _در غرب یا در میان #غرب_زده،_ صورت گرفته، طرز تفکرشان نسبت به اسلام و موازین اسلامی با آنچه که یک مسلمان آگاه و با بینش دارد، فرق می کند…_________________________حضرت آیت الله حاج #سید_عبدالله_شیرازی دیروز هنگام ترک #قم به مقصد #تهران و در آستانه سفر به #مکه_معظمه در گفت و گویی با خبرنگار ما در باره مسافرتشان به قم، ولایت فقیه و تشکیل شوراها سخن گفت.#آیت_الله_شیرازی در باره ولایت فقیه گفتند:ولایت فقیه یکی از مهم ترین مسائلی است که در رابطه با جنبه های سیاسی اسلام می باشد و از این طریق می شود یک جامعه اسلامی را به سوی آنچه واقعا اسلام خواهان است، سوق داد و مسلمانان را از زیر یوغ استعمار غرب و شرق بیرون آورد و دست های سوء دشمنان اسلام و مکاتب ضد خدا را قطع کرد. از این رو ولایت فقیه در شرایط فعلی یکی از بهترین راه های نجات این کشور و این ملت از چنگال غارتگران و چپاولگران است. البته باید ضوابط فقهی و موازین شرعی آن به تمام معنا رعایت شود![ #روزنامه_جمهوری_اسلامی ۱۵ مهر ۱۳۵۸]ادامه دارد…۵ آذر ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

فقیهی که بخواهد زور گویی کند این #فقیه دیگر #ولایت ندارد!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۷)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۶۴)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

#خمینی درجمع علمای غرب تهران در تاریخ ۳۰مهر ۱۳۵۸ و در توصیف ولایت فقیه:شما از #ولایت_فقیه نترسید، فقیه نمی خواهد به مردم زورگویی کند، اگر یک فقیهی بخواهد زور گویی کند این فقیه دیگر ولایت ندارد، اسلام است، در اسلام قانون حکومت می کند، پیغمبر اکرم(ص) هم تابع قانون بود، #قانون_الهی ،نمی توانست تخلف بکند.ولایت فقیه ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجاری خودش بیرون برود؛ #نظارت کند بر #مجلس، بر #رئیس_جمهور که مبادا یک پای خطائی بر دارد، نظارت کند بر نخست وزیر که مبادا یک کار خطائی بکند. نظارت کند بر همه دستگاه ها،بر #ارتش که مبادا یک کار خلافی بکند، جلوی #دیکتاتوری را ما می خواهیم بگیریم، نمی خواهیم دیکتاتوری باشد، می خواهیم ضد دیکتاتوری باشد.ولایت فقیه، ضد دیکتاتوری است نه دیکتاتوری! [ #صحیفه_نور، ج۱۰، ص ۲۹]توجه:خیلی زود قانون آن شد که #شورای_نگهبان منصوب ولایت فقیه می گفت!!و با نظارت استصوابی کسانی مجری قانون شدند که شورای نگهبان تائید می کرد. حتی #مجلس_خبرگان_رهبری که علی الظاهر طبق قانون می تواند #ولی_فقیه را #استیضاح و برکنار کند با واسطه(همان #نظارت_استصوابی و تائید #اجتهاد)، توسط شورای نگهبان اعضای آن به نوعی منصوب می شوند!الان ابن نکبتی که مملکت را فرا گرفته فقط و فقط بخاطر وجود #اصل_ولایت_فقیه است. تا هست هیچ تغییر و اصلاحی هم میسور و ممکن نیست. که متاسفانه به دلیل آلودگی و بهره بری از #رانت، مدعیان #اصلاحات سکوت را ترجیح داده اند!ادامه دارد…۳ آذر ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

در زمان غیبت فرمان ولایت فقیه، فرمان خداست؛ ما را می گویند شیعه امامیه!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۶)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران. فصل دوم (۶۳)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

در بعضی از روزنامه ها دیدم که هنوز دارند راجع به #ولایت_فقیه می نویسند. و با اینکه این ها #شیعه هستند، گویا از عقاید خودشان غافلند که ما را می گویند #شیعه_امامیه! یعنی قائل به #امامت. که معنی قائل بودن به امامت این است که امام #نماینده_خدا است. و فرمان او واجب است. و اطاعت ما منحصر است به خدا. یعنی فرمانروایی بر خدا نیست. و فرمانبرداری غیر از خدا جایز نیست.اطاعت امام را شیعه واجب می داند. و در زمان غیبت امام، نماینده امام، چون فرمان نماینده، فرمان خود دستور دهنده است!پلیس را که اطاعت می کنند، اطاعت دولت است. از این جهت است که می گوئیم اولی الامر است که صاحب امر به او نمایندگی داده باشد (که خدا باشد)! نه آنکه هرکس بر مردم مسلط باشد. خلاصه فرمان #نایب_امام را شیعه واجب الاطاعه می داند و این یک قوه محکمی است از برای مملکت ما که بحمد الله تمام پیشرفت این مردم بی سلاح و بی اساس بعد از ایمان به امامت در سایه وجود امام و فرمان امان بود که با کمال شوق و شعف سینه ها را مقابل گلوله ها می گذاشتند و کشته شدن خود را شهادت می دانستند. بعضی ها می گفتند دعا کنید که ما #شهید شویم. آرزوی شهادت دلشتند. و این قوت محکم که خدا به شیعه داده یک ثروت خدادی است.در زمان جمهوری اسلامی هم این قوت مستحکم باید پا بر جا باشد. برای اینکه بعضی چیزها هست که اگر فرمان امام نباشد حرام است. #گمرک، #مالیات، #عوارض، اگر چنانچه امام صلاح دانست، نایب امام، نماینده امام که برای مصلحت مخارج مسلمین، اگر فرمان داد این حرام واجب می شود و اگر فرمان نداد، حرام است. این است که تا آخر فرمان امام لازم است. و امامت جزیی از اصول دین، ماست که باید همیشه این عقیده برای ما محفوظ باشد و وظیفه پدران و مادران و همه افراد مملکت است که حتی الامکان این اعتقاد را در قلوب جوان های آینده مستحکم کنند که این ثروت خدا داده از دست ما #شیعیان بیرون نرود! و در هر حال اینکه گفته ایم ولایت فقیه درهمین حال خدا امر کرده که مشورت #وشاورهم_فی_الامر و #مجلس_شورای_ملی برای مشورت است. نه اینکه مصوبات مجلس بر مردم واجب باشد. مصوبات مجلس برای اینکه بر مردم واجب باشد لازم است که بعد از تصویب مجلس، فقها حکم بدهند تا مردم مطمئن بشوند که اطاعت آن واجب است و آنوقت مردم با شوق و رغبت مایل به انجام آن می شوند. وقتط که فرمان خدا شد، همه زیر فرمان خدا هستند![ #روزنامه_انقلاب_اسلامی ۱۰ مهر ۱۳۵۸ #سید_حسین_خادمی ]ادامه دارد…۱ آذر ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

ائمه انواری بودند، در دل عرش و در انعقاد نطفه به بقیه مردم امتیاز داشتند !!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۵)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران.فصل دوم (۶۲)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان #قانون_اساسی (اول) تا دوره مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

مساله #ولایت_فقیه استبداد نیست. اصولا در اسلام #استبداد وجود ندارد.!حجت الاسلام #فاتحی نماینده مردم #کردستان در #مجلس_خبرگان طی یک گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما نظرات خود را پیرامون ولایت فقیه بیان داشت.در این زمینه وی اظهار داشت:ولایت فقیه ریشه اسلامی دارد. البته آنطوری که از قرآن و سنت نبویه استنباط می شود پیغمبر اکرم در میان مسلمین دارای مقامات و شئونی بوده.اول اینکه پیغمبر به عنوان امام و پیشوا و مرجع دینی مردم بوده. ما باید پیرو سخنان پیامبر اکرم باشیم و رفتارش را الگو قرار دهیم.منصب دیگر پیامبر و همینطور ائمه دیگر که جانشینان پیغمبر هستند و بالنتیجه همین مقام بعد از غیبت ولی عصر حضرت مهدی نوبت به مراجع می رسد.یک #فقیه عادل، مدبر، مدیر باید کسی باشد که تارک هوا و هوس باشد و برای خدا قیام کند.مقام دوم ولایت قضایی، یعنی حکمش در اختلافات حقوقی و مخاصمات داخلی نافذ بوده،منصب سوم پیامبر گذشته از اینکه مبین و مبلغ اسلام بوده و قاضی مسلمین بوده، ولی امر مسلمین و اختیاردار اجتماع مسلمین بوده، چنانکه پیامبر اکرم رسما بر مردم حکومت می کرد و سیاست اجتماع مسلمین را رهبری می نمود.البته منصب دیگری هم هست که مخصوص امام و پیامبر است و به #فقها و #مراجع نمی رسد. و آن #ولایت‌ _تکوینی است. البته در این صدد نیستم که تمام مقامات ائمه را بیان کنم، چونکه طبق روایاتی که داریم، ائمه انواری بودند، در دل عرش و در انعقاد نطفه به بقیه مردم امتیاز داشتند و مقاماتی دارند که بحث آن اکنون مورد توجه ما نیست.اساس تنظیم این قانون ولایت فقیه است.در مقابل این، جمع دیگری هستند از مردم و بعضی از دانشمندان هم به این معنی اظهار علاقه کرده اند و برای خودشان شواهدی هم آورده اند که وظیفه ائمه معصومین و پیغمبران بیان احکام و تبلیغ اسلام و ارتباط دادن خلق با خالق بوده و آن ها توجهی به حکومت و ریاست ظاهری مردم نداشتند و اگر هم در کلمات ائمه گاهی شکایت از ظالمین و از طاغوت زمان خود نموده اند به این معناست که طاغوت هر زمانی جلوی فعالیت و بیان احکام خدا را می گرفتند و نمی گذاشتند زمینه مساعد بشود تا ایتکه ائمه ما بتوانند حکم خدا را آزادانه برای مردم بیان کنند. و حتی به عقیده این ها ائمه ما، مافوق حکما و افرادی هستند که حکومت را در اختیار دارند. مقام آن ها بالاتر از این است. آن ها در حقیفت به منزله قوه مقننه هستند و حتما لازم نیست مناصب حکومت را خودشان بدست بگیرند. بلکه اگر افراد صالحی پیدا شوند که فرمان رهبر را ببرند و در اجرای برنامه های دین و قوانین قرآن‌ کوتاهی نکنند، با فرمان رهبر می توانند متصدی امر حکومت بشوند. مراجع بزرگ و فقیه لازم نیست که حتما تصدی امور اجرائیه را هم خودشان بدست بگیرند. اگر کسی پیدا شود که فرمان رهبر را ببرد و برنامه های اسلام را آنطور که مورد توجه خدا و پیغمبر و مراجع تقلید است به اجرا درآورد، آن هدف و آن منظور تامین شده. و هدف انببا و اولیا این است که مردم را به خدا و خالق خودشان آشنا گردانند و زمینه را فراهم سازند تا مردم آزادانه به طرف خدا بروند.در موضوع ولایت‌ فقیه که ما منظورمان از این برنامه‌ این است که توجه بدهیم، زمینه را مساعد بکنیم برای اینکه بتونیم دستورات‌ قرآن را به اجرا درآوریم.#انقلاب ما که یکی از بزرگترین انقلاب های دنیاست، امیدوارم که از کشور ما هم خارج شود و به کشورهای برادر مسلمان برسد و به دنیا کاملا چهره‌ واقعی انقلاب شناسانده شود. تا آن ها هم انقلاب ما را الگوی خود قرار بدهند و بتوانند مستضعفین خود را از زیرسلطه مستکبرین و استعمارگران خارج سازند.ما باید جلوی #توطئه_گران را بگیریم. این #آزادی هم که هست به این معنی نیست که ما اجازه بدهیم عوامل و ایادی‌ خارجی که در داخل کشور ما هست از فرصت سوء استفاده کنند و بخواهند به انفلاب ما خدشه وارد سازند و البته‌ تا حدی برای ما روشن شد که ما در این شرایط فعلی یگانه کسی که لیاقت و استعداد و رهبریت اجتماع ما را دارند و قبول فرمودند و انقلاب ما را به این درجه عالی از مرتبه کمال رسانیدند، رهبرما، امام خمینی بوده و هست. اگر شرایط و اوصافی که در وجود مقدس امام خمینی وجود دارد، اگر یک چنین اشخاصی هم در سنوات آینده پیدا شدند، این ها لیاقت رهبری را دارند و اگر نبود، شورایی از فقها تشکیل می گردد و ان ها اداره امور کشور را به صورت شورا تشکیل می دهند و اداره می نمایند. و اگر هم فرد صالحی پیدا بشود که زیر نظر رهبر امور را تصدی می نماید البته اگر هم اشتباهی هم کرد و دچار انحراف شد، رهبر می تواند انحرافات آن ها را گوشزد کند.مساله ولایت فقیه استبداد نیست. اصولا در اسلام استبداد وجود ندارد.همانطوری که دیدبم امام خمینی را مردم انتخاب کردند. با همان رفراندوم های خود.. در همان راهپیمایی های خود. با اینکه ۸ میلیون جمعیت به استقبال امام آمدند و همه به اصطلاح‌ گفتند: استفلال، آرادی، جمهوری اسلامی و قاطعیت رهبر را و تمایل خودشان را به رهبریت امام خمینی ابراز و اعلام نمودند و ابن خود یک نحوه انتخاب مردم است.و یک نحوه توجه مردم و حتی نبی اسلام ما که وارد مدینه شد، با مردم مدینه در امورات عادی مشورت می کرد. و حتی در جنگ احد با سلمان فارسی مشورت نمود و حتی با طایفه اونس و خزرج مشورت کرد..ما معتقدیم که رهبران هم باید حتما همین برنامه را به تاسی پیغمبر اجرا کنند و در تصمیم گیری های مهم با #خبرگان و اهل نظر تماس بگیرند و تبادل نظری به عمل بیاید. و سپس تصمیم گیری بنمایند.. تصمیم گیری های فردی هیچگاه نباید باشد پس از شور و مشورت باید تصمیم گیری ها به اجرا درآید. مخصوصا در امورات مهم مملکتی و ما برای شورا اهمیت بسیار قائل هستیم و معتقدیم که اهل هر شهری و هر استاتی و هر دهی به نیازمندی های خود و به کیفیت این که چگونه نیازمندی های خودشان را می توانند مرتفع سازند. بهتر و آشناتر هستند.ما معتقدیم در استان و شهر و روستا حتما باید آرای عمومی جمع بشود.‌ خبرگان خودشان را در آنجا جمع کنند و با نظریه آن ها هر تصمیم گیری به اجرا در آید.[ #روزنامه_انقلاب_اسلامی ۹ مهر ۱۳۵۸ گفتگو با فاتحی. نماینده کردستان در مجلس خبرگان قانون اساسی اول]ادامه دارد…۲۹ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

تمام درد ائمه و #تشیع، غصب #خلافت_اسلامی است!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۴)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران.فصل دوم (۶۱)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار) t.me/shourimohammad

نامه جمعی از جوانان مجیدیه به #آیت_الله_شریعتمداریبسمه تعالیحضرت آیت الله شریعتمداری!مرجع عالیقدر تشیع؛نظر به اینکه #منافقین و وابستگان گروه های غیر اسلامی متداولا به نقل قول های تفرقه انگیر از آن جناب دست می زنند و بدین وسیله در میان جامعه قصد ایجاد تفرقه در #رهبری و اهداف اسلامی دارند و در این امر تا بحدی به نتیجه رسیده اند که از جمله نقل قولی از دکتر آذر نامی در #روزنامه_انقلاب_اسلامی به تاریخ ۵۸/۷/۸ که از شما نقل قول نموده اند:#ولایت_فقیه در اسلام بعد از علی(ع) نداریم. و ولایت ققیه با #شورا تضاد دارد. [ ن.ک به قسمت ۹۰ از همین مجموعه با عنوان: «ولایت فقیه با اصل شورا در تناقض است» ] اولا اگر این مسائل حقیقت اسلام است، بر شما واجب می شود هنگامی که اسلام وارونه جلوه داده می شود آنرا خود برای ملت روشن فرمائید!ثانیا حضرت عالی چرا به افراد معلوم الحال اجازه می دهید از شما نقل قول های تفرقه انگیز بنمانید و بدین وسیله بنام اسلام، ضد اسلام را بر گرده ملت ستم کشیده تشیع بنشانند؟مگر نه این است تمام درد ائمه و تشیع غصب خلافت اسلامی است؟و #امام_زمان هنگامی ظهور می کند که امید به بدست آوردن خلافت غصب شده آل محمد داشته باشد؟!گزارشی که از سخنان #دکتر_آذر در روزنامه انقلاب اسلامی آمده است روشنگر این موضوع است که ایشان تنها موضعی که به حضرت آیت الله شریعتمداری نسبت داده اند جمله زیر می باشد:«در یک مصاحبه ای که چندی پیش با آیت اله شریعتمداری صورت گرفت ایشان ولایت فقیه را فقط به امور و مطالب شرعی منحصر کردند، بدون اینکه این ولایت به امور حکومتی و سیاسی و امثال این ها سرایت کند»!بقیه مطالب که دکتر آذر گفته اند نظر خودشان بوده و نقل قول آیت الله شریعتمداری نیست.راجع به نظرات آیت الله شریعتمداری در باره ولایت فقیه رجوع کنید به متن مصاحبه ایشان با #تلویزیون_سوئیس در #روزنامه_بامداد ۲ مهر ۵۸.[ ن. ک. به قسمت ۸۶ با عنوان« ولایت فقیه حدودی دارد و نباید در این میان قدرت ملت حاکمیت مردم فراموش شود» که در این مجموعه منتشر شده است. ] [روزنامه انقلاب اسلامی ۱۰مهر۱۳۵۸ نامه سرگشاده به آیت الله شریعتمداری]ادامه دارد…۲۷ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

ولایت فقیه؛ ما راه نو، خط نو هستیم!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۳)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۶۰)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[ابوالحسن] #مقدسی_شیرازی:بنده چند روز است تصمیم دارم صحبت کنم!بسم الله الرحمن الرحیم.چون بعضی از مسائل پیش آمده که به نظرمی رسد عده ای از آن سوء تعبیرمی کنند، بنده می خواهم برای روشن شدن اذهان عده ای، وظیفه خودم را انجام بدهم و تا اندازه ای مردم را روشن کنم و به حکم آیه حسبناالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر چند اصل هست که بنده در نظر گرفته ام در باره اش صحبت کنم؛ که با این ایام هم مناسب اُست!!یکی #اصل_ولایت_فقیه است و امامت امت است… می شود گفت روی هم رفته ۱۰ روز در اطراف این اصل صحبت شده و تمام و کمال با دقت نظرهایی که بود کاملا تحت بررسی بود. چه از لحاظ فقهی و چه اجتماعی تمام اطراف و جوانبش در نظر گرفته شد و با کمال دقت از تمام #فقها و دانشمندانی که در اینجا بودند و همه گونه اطلاعات کافی داشتند در اطراف این اصل کاملا تحقیقات شدو افرادی که هم که درخارج بودندمتوجه شدند… اشکال دراین است که دشمنان ساکت نمی نشینند و دشمن اصلی هم همان کسی است که منافعش از دست رفته و در خارج نشسته… وظیفه واجب، بنده را ملزم کرده است که درباره این سه اصل مطالبی را به عرض برسانم تا ملت ما بیدار بشوند و حقیقتا متوجه بشوند که چه بوده است. یکی از این اصول، ولایت فقیه و امامت است. #فقیه ملت و امامت است. یک اصل است. اصل دوم حاکمیت است… اگربه حقیقت این دو اصل توجه شود این دو اصلی هستند که تفکبک ناپذیرند! یعنی #رهبری امت با اصل حاکمیت ملت اصلا از هم جدایی ندارد… رهبری یعنی رهبری الهی یک چیزی است که مثل رهبری های دنیایی و دیکتاتوری نیست.چون #شاه هم می گفت من رهبرم. اما آن رهبری مردم را به چاه می انداخت! آن #دیکتاتوری بود، نه رهبری به حکم اجبار اسمش را رهبری گذاشته بودند.رهبری آن است که الهی باشد!! همان رهبری که انبیا و آن رهبری که ائمه داشتند و #معصومین داشتند و بعد هم علمای عاملین رهبری دین اسلام را ادامه دادند!! … اگر رهبری مثل آقای #خمینی نباشد، لکن رهبری باشد که بتواند اداره کند، دیگر چنین رهبری نباشد، دیکتاتورها دو مرتبه دمار از روزگار مردم در می آورند.[جلسه پنجاه. ۲۹ مهر ۱۳۵۸.ص ۱۳۴۸. ماخذ][حسن] #عضدی:این روزها هیاهوی زیاد به خاطر #ولایت_فقیه راه افتاده است. و عده ای روشنفکر نما سر و صدا راه انداخته اند!توده انقلابی و مردم کوچه و بازار، #زحمتکشان و مردمی که نقش عمده تعیین کننده در انقلاب داشتند همگی با طیب خاطر به ولایت حضرت امام خمینی گردن نهادند وبه ملنی دیگر به ولایت فقیه گردن نهاده اند و پذیرفته اند و هیچگونه در این باره نگرانی ندارند و تنها نگرانی شان آینده مردمی است که عده ای توطئه گر برای آن ها ترسیم کرده اند!… به تحریک احساسات می پردازند! [جلسه پنجاو یک‌ ۳۰ مهر ۱۳۵۸ ص ۱۳۸۰. ماخذ][عبدالکریم] #هاشمی_نژاد:#سپاه_پاسداران را ربط دادند به ولایت فقیه و حاکمیت ملی! امیدوارم این مساله برای آخرین بار باشد! از ایشان و از همه کسانی که در باره ولایت فقیه و مسائل جاری روز مملکت، مساله #خبرگان و آنچه تا کنون تصویب شده است و آنچه که در این رابطه و شرایط جاری کشور هست، اشکالی دارند و نظری دارند از این فرصت استفاده می کنم و دعوت می کنم به بحث و مناظره عمومی تا مشخص بشود #حاکمیت_ملی و ولایت فقیه با یکدیگر تضاد دارندیا مکمل یکدیگرند؟! سیستم ما #سیستم_امامت و امت است..نه #امت با #امامت تضاد دارد، نه امامت باامت! ملازم یکدیگر هستند.مساله این است که جمعی در این کشور هستند حق دارند این نظر راداشته باشند و این نظرشان را می آیند اینجا ابراز هم می کنند و درعین حال عجیب است که می گویندجوخفقان در مجلی حکمفرماست!؟تا دیروز کسی نمی توانست حرف بزند! حالا می توانندحرف بزنند!. یعنی مبارزه و انقلاب ما ضد استبدادی است! و حال آنکه مساله این نیست.وبه همین دلیل است که باهر نهاد تازه ای که دررابطه با انقلاب است جمعی مخالفند! این نهاد چه به صورت ولایت فقیه باشد _که فرمودند_ چه به صورت سپاه پاسداران باشد _که در اینجاتشریح کرده ادند_ چه به صورت #شورای_گهبان باشد، هر چیزی که نهاد تازه و در رابطه با انقلاب است، تعدادی به این جهت مخالفند و می خواهند سیستم حکومت کشور، همان سیستم غربی باشد! در حالی که ما راه نو، خط نو، هستیم!شعارملت ما این بود: نه شرقی، نه غربی، #حکومت_ سلامی! یا #جمهوری _سلامی؛که تفاوتی باهم در این جهت ندارد![جلسه پنجاه و یک، ۳۰ مهر ۱۳۵۸. ص ۱۳۹۹. ماخذ][سید رضا] #اکرمی:بنده بطور اختصار در این مدت که به تمام مجموعه #روزنامه ها نگاه کردم و تکه های مربوط به #مجلس را از جراید بریده ام. دو مطلب کلی درباره این مجلس نوشته شده، منتها با بعضی جزئیات.یکی مسلله ولایت فقیه بوده که آقایان در اینجا متذکر شدند. و در جاهای دیگر و در رسانه خبری نستا مردم در این مورد روشن شدند.!بارها از این تریبون و از اینجا گفته شده، همچنانکه آقایان #حجتی_کرمانی و دکتر #غفوری و بعضی از رفقا هم در باره ولایت فقیه طرحی دارند که مساله ولایت فقیه رابه نحو دیگری احیانا عنوان می کنند، اگرواقعا کسانی درباره ولایت فقیه طرحی ومطلبی دارند، تشریف بیاورند و طرح خودشان را ارائه نمایند. اما بنده در این امر مطمئن هستتم که هیچ مسلمانی درباره ولایت فقیه کوچکترین تردیدی ندارد! بسیاری از مردم به مدت ۷، هشت سال به جرم اینکه به خرید و فروش #کتاب_ولایت_فقیه اشتغال داشتند، به #زندان رفتند!! و در #زندان #شکنجه دیدند!! [دقت کنید می گوید: بسیاری از مردم!!. کیلویی و غیر واقعی و مستند حرف زدن در ابتدای انقلاب سکه رایج بود]آن هایی که در این جریان نبودند و اطلاع نداشتند و اصلا تفکری در این موردنمی کردند، ما بایستی چکار بکنیم؟ آنها بایستی بیایند درباره ولایت فقیه پیگیری کنند و اطلاعاتی حاصل نمایند. در روزهای اول که به اصطلاح نطق های پیش از دستورداشتیم بنده از همه حضار گرامی استدعا نمودم که در مورد ولایت فقیه صحبت بشود. و حالا هم از #مراجع و آقایان علما ی اعلام و مجتهدین عالی مقامی که تشریف دارند تقاضا دارم بیشتر در این موردصحبت و بحث بشود. تا مردم روشن بشوند..[جلسه پنجاه و سه. ۵ آبان ۱۳۵۸. ص ۱۴۴۴. ماخذ]ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.ادامه دارد…۲۵ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

معنی ماننسخ من آیه این نیست که کسی مثل و بهتر از خمینی خواهد آمد!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۲)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۵۹)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان #قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

دکتر [محمود] #روحانی:گاهی بعضی افراد اظهار می دارند که ممکن است طرح و اجرای #ولایت_فقیه در شرایط کنونی جامعه ما به علت عدم آگاهی مردم مشکلاتی را ایجاد کند، در این باره با استناد از سخن استاد شهید #مطهری که واقعا جایش در این مجلس خالی است، ولی یادش همواره برای اسلام و مسلمانان گرامی و باقی است، ما باید مردمی را که به قانون اسلام عمل نمی کنند اصلاح کنیم، چرا قانون را خراب کنیم؟!می گوئیم ما در این مجلس وظیفه داریم که در #قانون_اساسی حقیقت مکتب را بیان کنیم، نه اینکه مکتب را فدای شرایط محیط بنمائیم… بنابراین ما باید قانون اساسی جمهوری اسلامی را طوری بنویسیم که بر اساس مکتب باشد و مورد رضای خدا و رسول او، نه آنکه احتیاط کنیم و طوری تدوین نمائیم که مطلوب طبع هر ناآشنا به اسلام باشد. بلی بگذاریم قانون اساسی ما اسلامی باشد هر چند که عده ای ناخرسند گردند![محمد] #کیاوش: در اختیارات ولایت فقیه بعضی از دوستان استناد به این مساله می کنند که در دوره مجاهد اعظم امام #خمینی هر قدر که لازم است اختیار به امام و رهبر می دهیم، اما بعد از امام چه؟همین احتیاطات بعد از امام چه؟ همان چاهی است که دشمن امروز در زیر پای یک یک ما و ملت ما می کند!دوستان دیگر جواب می دهند و به آیاتی متوسل می،شوند: ما ننسخ من آیه او ننسها الخ.!! کل یوم هو فی خیر شان!! دنیا رو به تکامل است و برخیر بنیان نهاده شده است و بعد از امام مثل او یا بهترش خواهد آمد!! به این معنی که دنیا ازحجتش هیچوقت خالی نیست!! اما من با توجه به اوضاع آشفته زمان و نفاق افکنی ها و اشاره و تذکر به این معنی که دشمن با تمام قوا به میدان آمده است و با سمپاشی های خود به فکر تضعطف #انقلاب افتاده است، می گویم قبل از اینکه از آخر بترسیم از اول بترسیم! از زمان خود امام! ببینیم دشمن به چه چهره ای به میدان آمده است؟ اگر به این اصل توجه نکنیم که در حال حاضر عده ای با نقاب های متنوع خود را برای احراز مقامات آینده از جمله ریاست جمهوری آماده کرده اند و باید حتما این رهبر و یا شورای رهبری به عنوانی، مستقیم یا غیر مستقیم حتما باید دخالت کرده باشد در انتخاب ریاست جمهوری به چاه افتاده ایم….به این جهت پیشنهاد می کنم که این اصل با همین طریق که موجود است، یعنی یا باید خود رهبر دخالت بکند و کاندیدا برای #ریاست_جمهوری معرفی کند و یا از طرق #شورای_نگهبان بتواند مدخلیتی در انتخاب ریاست جمهوری داشته باشد.‌.[ابوالقاسم] #خزعلی:با اینکه ولایت فقیه با تمام ابعادش مورد پذیرش است، بلکه ولایت فقیه یعنی حکومت خدا! و می دانیم این مطالب از جانب خدا است بر ملت و ملت هم در آینده بعداز پی بردن به مطالب می فهمند که این برای آن ها بهترین حکومت است. با تمام این ها می بینیم علی (ع) با اینکه این مقام عفو و اشعار رعیت را به محبت و لطف مال خودش هست، به مالک اشتر دستور می دهد: اشعر قلبک الرحمه للرعیه والطف بهم!! تا آنجا که می فرماید: واعطهم من عفوک وصفحک مثل الذی تحب ان یعطیک الله من عفوه و صفحه!! این مقام را واگذار می کند به استاندار و یک حاکم که محبوبیت او را در بین مردم تامین بکند. مال علی است ولی می دهد به یک استاندار.یعنی یک مقام حاکمی!. پس ما باید در عین اینکه می دانیم این حق فقیه است و فقیه به اصالت دارد، ولی یک مقدار به رئیس جمهوری و دیگران این مقامات را بدهیم که محبوبیت و عزت در بین مردم پیدا کنند و در آنجا قید بکنیم که مقامی است از والی و از فقیه به رئیس جمهوری اعطا شده است که عفو عمومی و تخیف در مجازات، با اعطای رهبر به حاکم یعنی به رئیس جمهور داده شده است!! [ناصر] #مکارم_شیرازی:عرض بنده این است که ما این اصل را به تنهایی بنشینیم مطالعه کنیم و این همه اختیاراتی را که گذاشتیم در اختیار #شورای_رهبری و تمام قدرت ها متمرکز شده است در یک شورا، با توجه به اینکه مساله امام مطرح نیست و گفتیم همه اختیارات در مورد ایشان بجاست، و اینکه می گویند: ماننسخ من آیه!! همیشه مثل امام در آینده بزودی خواهد آمد!! این علم غیب است!! و گذشته نشان می دهد که مثل ایشان کم بوده. ماننسخ من آیه مفهوم غیر از این بحث است. معنیش این نیست که هر رجلی از دنیا رفت مثل او را قرار می دهیم!! معنی آیه این نیست!! و الا معنی آیه روشن است.عرض بنده این است که چرا ما می آئیم این همه بار را سنگین و این همه قدرت را متمرکز و حتی تشریفاتی که باعث اتهام است می آوریم. وقتی کسی این صفحه را می خواند می بیند تمام قدرت ها متمرکر شده است و این سبب اتهام رهبر می شود. باری هم از دوش او بر نمی دارد![محمد] #یزدی: این بار سنگین را خدا به دوش فقیه گذاشته است!![محمد] #رشیدیان:ببینید آقا! #عفو_عمومی حق رهبر است! نه تشریفات است و نه بار است و نه افتخار است و اینکه همه اش اسم امام خمینی را می آورند که این استثنا است!! تحت این نام و این مصداق می خواهد حقیقت ولایت فقیه را بکوبند. و ما احتیاج داریم که در طول تاریخ این استمرار پیدا کند!مکارم شیرازی:بحث قابل ادامه نیست. ایشان توهین می کنند. و بنده از جلسه خارج می شوم![عبدالکریم] #موسوی_اردبیلی:آقای #بهشتی اشخاصی که اینجا اینطور صحبت می کنند صلاحیت صحبت کردن را ندارند و اگر این وضع ادامه پیدا کند جلسه را ترک خواهیم کرد! ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی_ایران، ج۲،جلسه چهل وچهارم ، ۲۲ مهرماه. ۱۳۵۸. ص۱۱۸۷ادامه دارد…۲۳ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

#ولایت_فقیه از روی قاعده لطف بر خدا لازم شد تا بشر بی سرپرست نباشد!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۱)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم ( ۵۸)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[عبدالعلی] #دستغیب:در مساله فرماندهی کل که از مناصب #فقیه عادل ذکر شده، دو نظر مطرح شد:نظر اول اینکه حتما باید باشد و طوری است که اگر #فرماندهی_کل_قوا با فقیه نباشد ولایت فقیه معنی ندارد.ا#صل_ولایت_فقیه که تصویب شد همین است که قدرت در دستش باشد و بتواند بسط عدل بدهد در تمام شّئون کشور. اگر چنانچه قوه اجرائیه در دست فقیه نباشد ولایت را چگونه اعمال کند؟ و بعضی نظر مخالف پیدا کرده اند، البته اقلی در اثر شبهه و اشکالاتی که به نظرشان رسیده. بنابراین هر چند بحث ها زیاد شد، الحمدالله در مجلس جواب داده شد. بنده هم مختصری جواب آن سولات را مجملا من باب تذکر عرض می کنم:اولا مساله #امامت و ولایت ازضروریات مذهب است. امامت و ولایت عبارت است از اینکه از روی قاعده لطف بر خدای تعاالی لازم است که بشر را بی سرپرست نگذارد! چنانکه از روی #قاعده_لطف بعثت پیغمبر ثابت است! امامت امام هم از روی قاعده لطف ثابت است. چنانکه باید پیغمبر بفرستد تا احکام را برساند، وحی برساند. هم چنین برخداست که امام تعیین کند. امام یعنی رهبر، هادی، ناظم کسی که ملت را نگهداری کند و زمام امور ملت را بدست بگیرد و نگذارد طاغی ها و طاغوت ها مسلط بر مسلمین گردند. و آن ها را زیر بار ستم و شکنجه آورند و از مسیر توحید و صراط مستقیم منحرف سازند. نصب امام، تعیین امام که عبارت شد از ولی امر، امامت حفیقتش همین است… #فقیه_عادل مثل امام است! وقتی بر او واجب می شود حکومت کند که مردم خودشان حاضر شوند برای اطاعت! اگر حاضر نشدند، او هم قهری ندارد و به زور حکومت نمی کند!… اصل وجوب اطاعت از ولی امر و اطاعت از فقیه عادل از اصول مسلمه مذهب ما است. حکومت حق فقیه عادل است!… عجیب این است که اصل و نشر انقلاب از ولایت فقیه شده است. و پیروزی او به برکت ولایت فقیه است!! و حالا در تصویب قانون او، بعضی ها تردید پیدا می کنند!؟تمام مردم می دانند این #انقلاب به برکت ولایت فقیه انجام شد. آیا کسی می تواند منکر شود؟… فرماندهی کل قوا چیزی نیست که کسی شک کند که آیا این منصب فقیه هست یا نه؟ عرض کردم که این را خدا معین کرده است… اما اگر کسی اشکال کند، چنانکه اشکال هم کرده اند و گفته اند که بلی مثل امام خمینی کجا دیگر پیدا می شود؟ در دوره های قبل نبوده، ایشان نابغه بوده است و بعد از این هم دیگر مثل ایشان پیدا نخواهد شد، ممکن است یک فقیه بعد از ایشان بیایدوچطور و چطور شود!؟ آنوقت ما دچار #دیکتاتوری_روحانیت خواهیم شد! تمام این ها شبهه های واهی است! البته بدانید و می دانید، جسارت نکنم تذکر است، هرگاه اکثر خلق حاضر شدند به اطاعت از ولی امر و فقیه عادل، والله خدای تعالی مثل خمینی و بهتر از او بر ایشان پیدا خواهد کرد: ما ننسخ من آیه او ننسها نات بخیر منها او مثلها!…. خواستم بگویم این حرف شیطانی است که پس از آیت الله خمینی چکار خواهیم کرد، همان کسی که آقای خمینی را بوجود آورد بعد از ایشان بهتر از او یا مثل ایشان را در راس مسلمین قرار خواهد داد. مسلمانان را حیران نمی گذارد… بر فرض بگوئیم نعوذبالله فقیهی که بعد می آید ممکن است منحرف شود و ممکن است دیکتاتوری کند، ممکن است حب ریاست داشته باشد، ممکن است #فساد داشته باشد، اولا این احتمال در #ریاست_جمهوری هم هست. هر مقامی را که فرماندهی کل قوا به او بدهید، بلکه در او صد برابر است! چطور اگر بگوئید فرماندهی کل قوا برای ریاست جمهوری باشد، هیچکس هیچ حرفی نمی زند، در حالی که صد برابر احتمال است که فساد کند و دیگر اینکه ممکن است در همین قانون قید شود که هرگاه آن فقیهی که رهبر شده اگر انحرافی در او پیدا شد از همان مجرایی که تثبیت شده از همان مجار منعزل می گردد. از چه مجرائی فقیه را تثبیت کردبد در قانون؟ از مجرای اکثریت خلق! خلق خبرگان را معین کردند و #خبرگان هم این رهبر را معین کردند تا این رهبرمنخرف شد فورا دو مرتبه اکثریت خلق خبرگان را تاسیس می کنند و همان خربگان عزلش می کنند و فقیه دیگری را سر جای او می نشانند! این چه خطری است که شما را به وحشت انداخته است که چطور خواهد شد؟ این ها موهومات است.![لطف الله] #صافی:به نظر من می رسد که باز در جو این مجلس _که انشاالله نیست_ ولی اینطور است که ما آنطور که باید مکتب خودمان عرضه نمی کنیم!یک الفاظی را دراین قانون واردکردیم که این الفاظ درغرب یک مفاهیم خاصی داردکه بامفاهیمی که در مکتب ما است این هامخالف است.حالا می خواهیم با آن ها، این ها را تطبیق بدهیم. با آن سابقه ذهنی که هست به اشکال برمی خوریم…دراین اصل وقتی که انسان ملاحظه می کند می بیند آن چیزی که #نظام_شرعی رابرقرارمی کندآن مساله اصل حکومت است که آن دراین اصل نیست! در وظایف و اختیارات رهبری هیچ معلوم نیست که نقش رهبر در تعیین #رئیس_جمهور چه نقشی است؟ و اگر رهبر در اینجا نقشی نداشته باشد، اصلا این نظام شرعی نیست! هرچه ما از این اختیارات برای رهبر تعیین بکنید،درست نیست.مااصلا اصل مطلب را فراموش کرده ایم. #ولایت_فقیه اساسش آنجا هست. اگر همینطوری که آقای دستغیب فرمودند که ما می خواهیم حکومت ظلمه نباشدوآن حکومت ها پایان پیدا کرده باشد، باید اینجا را درست کنیم و اول باید این مطلب معلوم بشود که نقش فقیه و ولایت فقیه در تعیین ریاست جمهوری چه نقشی است؟ روح مطلب اینجا است و اینطور که متاسفانه تنظیم شده است اصلا مفهومش اینست که فقیه در اینجا هیچ نقشی ندارد. حالا بگوئیم بعدها معین می کنیم! یا چطور می شود!!؟ یا در فصل های بعد می آید!! باید بگویم که جایش همین جا است.وقتی که می گویند وظایف و اختیارات رهبری، باید اول معلوم بشود و اگر غیر ازاین هم باشد اصلا حکومت، #حکومت_شرعی نیست! خوب اینجا در مجلس فقها هستند اگر ا بن را ما بخواهیم که فقط به عزل اکتفا بکنیم فایده ای ندارد. باید نصب معلوم بشود که فقیه باید در اینجا چه کارهایی را بکند؟ اصل بر این است که نصب بتواند بکند! حالا اگرخیلی مابخواهیم دقت کنیم بایددر اینجا اینطور قرار بدهیم که نامزدهای ریاست جمهوری را منحصرا باید #فقیه صلاحیت آن ها رادرشورا بررسی کند و به مردم معرفی کند.این مطلب در اینجا ذکر نشده، حالا ما آمده ایم یک فروعی را آورده ایم مثلا، تعیین فقهای شورای نگهبان. اصل مطلب را رها کرده ایم. و به اینجا رسیده ایم. مطلب بنده همین است که اگر بخواهیم نظام، نظام شرعی باشد، ،حتما باید در نصب نقش فقیه معلوم بشود و فقیه باید در اینجا پیاده و شروع بشود و اگر این نصب نباشد هر مطلب دیگری را برای فقیه در نظر بگیریم باز همان نظام است و نمی توانیم به این نظام، نظام شرعی اطلاق بکنیم. حالا حاکمیت ملی می گویند!! و حاکمیت ملی را با معانی و مفاهیم غربی در نظر می گیرند و می بینند با این جور در نمی آید.ما باید انشاالله شجاعت این را داشته باشیم که آقایان حتما دارندما اصلا براز این آمده ابم که مکتب اسلام را در اینجا عرضه کنیم. و بفهمانیم که اسلام هم خودش یک نظام مستقلی است و یک نظامی است غیر از نظام های دیگر. نه حکومت مردم برمردم است، نه به آن معنایی که عرض کردم. نه اینکه مردم درحکومت وارد نیستند و نمی توانند دخالت کنند و ما به آن معنی حکومت مردم بر مردم _که ان الحکم الالله نباشد_ این نمی شود. در اسلام حکومت خدا بر مردم است. حکومت احکام شرع بر مردم است و از جمله همین مساله ولایت فقیه است.[محمد] #رشیدیان:بعضی ها می گویند مردم نگرانند! بله ما نگرانیم که اگر اصل ولایت فقیه با تمام مشخصاتش که در حدیث و قرآن و سیره پیامبر و ائمه آمده است پیاده نشود ملت به آن رای نمی دهد! شما با چه کسانی تماس دارید؟ یک عده #روشنفکران لوکس؟! آن ها همیشه ناراضی هستند! آن هایی که در کافه تریا ها می نشینند و به خیال خودشان گپ مردم را می زنند، حرف مردم را می زنند، اما خون مردم را می نوشند، شما با توده، با همان پابرهنه ها، آن سیگارفروش ها، بلیط فروش، آب حوضی ها، این کشاورزان، کارگران تماس بگیرید، ببینید آن ها عاشفانه گرد اسلام و گرد مکتب می چرخند![عبدالکربم ] #هاشمی_نژاد:ما موقعی نگران هستیم که این انقلاب را بدهیم دست کسانی که در این مدت ۸ ماه تجربه نشان داد که آنگونه باید نمی توانند عمل کنند! مساله فقیه این است که اگر امروز ما این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوع اظهار نظر کند می گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئولی هستی و نمی توانی اعتراض بکنی![آیت الله ] #منتظری:من با تائید فرمایشاتی که آقای صافی داشتند و یک قسمت از فرمایشات آقای رشیدیان و آن اینکه خلاصه غرب زدگی منحصر نیست به اینکه انسان لباسش یا کلاهش و یا دکور منزلش مثل غرب باشد. یکی از #غرب_زدگی های ما این است که اعتماد به نفسمان را از دست داده ایم. برای اینکه نگاه کردیم به قار و قور آن اروپا و آمریکا! و مثل اینکه آن هاانسان هستند و همه چیز را می فهمند و ما هیچ چیز نمی فهمیم! و همه اش باید یک کاری بکنیم که آن ها خوششان بیاید… ما مسلمان هستیم و اعتماد به نفس داریم و آنچه وظیفه اسللامی و دینی خودمان است تشخیص می دهیم و عمل می کنیم… می خواهد خوَششان بیاید، می خواهد خوششان نیاید و این هم که می گویند در داخل کشور جوان ها شما را #مرتجع می دانند همه این ها دروغ است.‌ وقتی من به دانشگاه می روم می بینم تمام جوان ها دارند شعار می دهند برای ولایت فقیه. منتها این شعارها متاسفانه در رادیو و تلویزیون گذاشته نمی شود. و آنوقت چهار نفر جغله با یک نفر می روند وچیزی می گویند بعد می آبند می گویند که جوان ها می گویند این ها مرتجع هستند. نخیر اینطور نیست! اکثریت قاطع ملت ایران حتی جوان های تحصیلکرده و #روشنفکر هم طرفدار ولایت فقیه و حکومت اسلامی هستند و خون دادند برای #حکومت_اسلامی. و حکومت اگر بخواهد حکومت اسلامی باشد، باید متکی باشد به رهبری که از طرف خدا معین شده ولو بواسطه ا.گر یک رئیس جمهور تمام ملت هم به او رای بدهند، #ولی_فقیه و مجتهد روی ریاست جمهوری او صحه نگذارد، این برای بنده هیچ ضمانت اجرایی ندارد. و از آن حکومت های جابرانه ای می شود که بر طبق آن عمل نخواهند کرد. و آن تضادی که همیشه بین حکومت ظلمیه و حکومت شرعی بوده، برقرار خواهد بود… حالا برای اینکه هم جمهوری باشد و هم اسلامی ما آن روزی که مردم رای می دادند نگفتند جمهوری فقط. نگفتند #جمهوری_دمکرتیک. گفتند: جمهوری اسلامی! یعنی در چارچوب اسلام. پس قوانین، قوانین اسلام است. و مجری هم بایستی آن کسی که در راس مجری است و فرمان می دهد، باشد که عالم به ایدئولوژی اسلامی بر حسب آنچه که خدا معین کرده است… حالا ممکن است فقیهی بیاید در پنج نفر و شش نفر و هفت نفر دقت بکند و بگوید که مردم از این چند نفر هر کدام را شما رای بدهید من روی او صحه می گذارم. این چند نفر را معرفی می کند.‌مثل کاری که حزب ها می کنند.‌حزب ها می آمدند دو نفر را معرفی می کردند ولی رهبر ۱۰ نفر را معرفی می کند و ۱۰ نفر شناخته شده را کاندیدا می کند. و می گوید: یا ایهالناس! شمت به هرکدام از این ۱۰ نفر رای بدهید مورد تصویب من است.ملت هم با کمال آزادی رای می دهند. آن کسی که رای اکثریت را آورد، مورد تائید فقیه هم هست. حکومتش هم حکومت شرعی و لازم الاجرا. اگر اینکار را نکنید حکومت، حکومت اسلامی نیست. جمهوری هست، اما جمهوری اسلامی نیست! بیائید آنچه وظیفه اسلامی مان هست عمل بکنیم. اروپا چه می گوید و حاکمیت ملی چه می گویند و دو تا بچه نفهم چه می گویند، این ها در واقع جزو ملت ایران نیستند‌. همین جوان های دانشکده، اکثریت قاطعشان طرفدار حکومت اسلامی هستند و شعارهایشان را هم ما می بینیم و طرفدار ولایت فقیه هم هستند![ناصر] #مکارم_شیرازی:بنده دو جمله کوتاه عرض می کنم: کسی منکر اصل ولایت فقیه نبوده و آنچه که آقای منتظری می فرمایند مردم شعار می دهند، این مسلم است. کسی هم منکر جمهوری اسلامی نیست که شعار می دهند. این ها در واقع مسلم است. ولی بحث در این این است چه رقم آن را پیاده بکنیم که غبطه مردم و امت در آن رعایت بشود؟ باید ببینیم چه رقم ولایت فقیه را به دست چه کسی، بوسیله چه کسی، چگونه و به چه صورت پیاده کنیم؟ این آقایانی که این پیشنهاد را دادند به این که فقیه باید کاندیداهایی معرفی و بعد از آن دست دبگران هم باز باشد، شما می گوئید فقیهی است که مردم او را پذیرا هستند، خوب، کاندیداها را رای می دهند و جلوی کاندیداهای دیگر را هم نگرفته ایم که بگویند دیکتاتوری می کنید، ولی این که شما بفرمائید فرضا تمام مردم به کسی #رای بدهند و فقیه قبول نداشته باشد، اصلا ما همچون فرضی نداریم، فرض کردبم فقیه را مردم پذیرا شدند، فقیه هم کاندیدا را معرفی کرد و این کاندیدای فقیه را مردم رای می دهند، دیگر معنی ندارد فقیه یک طرف بایستد و مردم طرف دیگر.؟![عبدالرحیم] #ربانی_شیرازی:معنی ولایت فقیه همین است که کاندیدا را معین کند!مکارم شیرازی:ما نتبجه ولایت فقیه را داریم از این طریق پیاده می کنیم که بدون امضای فقیه کاری نشود، اما به این صورت که قابل قبول تر است باید پیاده بکنیم. یعنی کاندیداهای او مطرح، دیگران هم آزاد. اما این فقیه را فرض مان ابن است که مردم پذیرایش هستند، خوب به هر دو رای می دهند: هم ولایت فقیه هست و هم جنبه های دیگر![آیت الله] منتظری: من حق دیگران را سلب نکردم فقیه کاندیداها را معرفی کند و هرکس دیگری هم می خواهد برای خودش کاندیدا معرفی بکند!ربانی شیرازی: آقای منتظری ی این حق، حق همگانی است و تنها حق ولایت فقیه نیست.کاندیدا کردن ولایت فقیه چه کسی گفته؟همه مردم حق دارند کاندیدا معرفی کنند!#بهشتی(نایب رئیس):اجازه بفرمائید این دو سه دقیقه ای که وقت داربم معلوم بشود مطلبی که آقای منتظری فرمودند و از آن دفاع کردند ببینبم آیا نظرشان همین است؟ معرفی نامزدهای مورد تائید وی برای رئیس جمهوری به منظور اسلامی بودن حکومت و ضمانت اجرایی آن از نظر #فقه_اسلامی بی آنکه معنایش ممنوع بودن دیگران از معرفی نامزدها باشد؟ آیا نظر شما همین است؟[آیت الله] منتظری: تعیین یا تائید کاندیداهای ریاست جمهوری بدون اینکه…هاشمی نژاد:این عبارت بدرد قانون نمی خورد!بهشتی(نایب رئیس):فردا این را بحث می کنیم…#حجتی_کرمانی:من با تماس با بزرگانی از همبن مجلس که بچه چِغله هم نیستند!! جاهل هم نیستند!! #غرب_زده هم نیستند!! و این طرز اجرای ولایت فقیه را با این شکل قبول ندارند و آن ها عده ای از علما و مراجع هستند که قبول ندارند، آن عرایض را کردم. بنابراین اگر کسی شکل اجرای ولایت فقیه را گفت قبول ندارم، این دریل بر اروپا زدگی و جاهل بودن و این ها نیست، بلکه اصل ولایت فقیه مورد قبول است منتها بحث این است که جناب آقای منتظری شما باید ثابت بکنید که تنها راه منحصر بفرد اجرای ولایت فقیه نیست! [آیت الله] منتظری:ما مخلص آقای حجتی هم هستیم!(خنده نمایندگان).ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی_ایران، ج۲، جلسه چهل و سوم، ۲۱ مهرماه ۱۳۵۸. ص ۱۱۵۸ادامه دارد…۲۱آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

کلمه #فقیه با #استبداد تضاد دارد؛ فقیه و #امامت است؛ مانند پیامبر!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۱۰۰)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایران. فصل دوم (۵۷)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان #قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[آیت الله] #منتظری:من به نظرم اینجا در حقیقت اسمش اینست که برای رهبر یک وظیفه و شانی درست کردید ولی همه اش توخالی و ظاهری است و هیچ وظیفه و شانی نیست! برای اینکه اولا اگر چنانچه #رئیس_جمهور متهم به یک جرمی باشد به #مجلس_شورای_ملی چه مربوط است؟ مجلس شورای ملی مگر #قاضی است که بخواهد در این کار دخالت بکند؟ مجلس شورای اسلامی نمایندگان ملتند، در مصالح ملت دخالت کنند. رئیس جمهور هم یک کسی است که جداگانه ملت او را انتخاب کرده، مجلس او را انتخاب نکرده است که ما شکایتش را به مجلس ببریم. بنابراین اگر متهم به جرمی باشد باید برود به دادگاه عالی قضایی، ثبت شد دیگر عزلش احتیاج به رهبر ندارد. هر بقالی هم چنانچه از رئیس جمهور شکایت و بردند دادگاه عالی قضایی و معلوم شد مجرم است باید او را کنار بگذارند. شمادیگربرای رهبر یک مقام و شانی قائل نشده اید! بنابراین، این یک امر تشریفاتی و زائد است. شما خواستید به رهبر یک عنوان بدهید ولی پوچ و خالی. اما آنچه در این اصل مهم بوده است آن جهت است که تائید کاندیداها باید از طرف رهبر باشد. برای اینکه حکومت، حکومت اسلامی باشد! بنابراین من پیشنهاد می کنم این عبارت فطعا باید اضافه بشود تائید کاندیداها برای ریاست جمهوری به منظور اسلامی بودن حکومت وضمانت اجرایی آن، چون اگر رئیس جمهور از طرف رهبر تائید نشود، احکامش برای ملت لازم الاجرا نیست. یعنی شما یک چیز لازم را حذف کرده اید و یک چیز لغو را اضافه نمورده اید!#بهشتی(نایب رئیس): منظور از جرائمی که در این بند آمده است…منظور #جرم_سیاسی و اداری و تخلف از وظایف قانونی رئیس جمهوری است و همینطور قضیه مصونیت هم نیست، بلکه قضیه بهترین تشخیص است. این دو نکته را عنایت بفرمائید.[آیت الله] منتظری: #دیوانعالی_کشور#جرائم_سیاسی را تشخیص می دهد!کرمی: ارجاع دهنده اش کیست؟ مدعی اش کیست؟[علی] #گلزاده_غفوری: ما پذیرفته ایم که تکیه گاه و پشتوانه تامین عدالت در این جامعه دستگاه قضایی است یا نه؟… چون واقعا داشتن یک دستگاه قضایی سالم با اختیارات تام و وسیع در صورتیکه شرایطش را احراز کرده باشد پشتوانه یک ملت است.. در این اصل چهار نکته باید مورد توجه باشد: یکی مساله تساوی در برابر قانون است که هم این قانون قبول کرده است و هم اسلام… همه در برابر حق مساوی هستند. آنوقت اینجا این مساله تعارض کرده است. با اینکه رئیس جمهوری یک مقامی است مورد انتخاب مردم و متصدی امر مهم، ولی به خاطر شخص او نیست که تبعیضی در قانون باشد، بلکه به خاطر رعایت حقوق اجتماع است. و چون در معرض اتهام است ممکن است اسباب دردسر شود و به قول معروف دودش به چشم مردم برود.این است که اگرمساله اتهام مطرح شد جون رسیدگی به این اتهام وارد هست یا نه، یک مساله قضایی است و این موضوع برای رسیدگی کشدار است. مساله اتهام را فقط متصدی قضایی باید تشخیص بدهدتا بعدادر موارد رسیدگی به اشکال بر نخورد!بهشتی(نایب رئیس): منظورتان این است که در این اصل پای مجلس شورای مل نباید به میان کشیده شود؟دکتر #قائمی: فکر می کنم از حدود مربوط به این اصل خارج شده ایم. زیراشما ازوظایف و #اختیارات _رهبری صحبت می کنید نه کیفیت عزل رئیس جمهور!؟[محمد جواد ] #فاتحی: من به برادرانی که صدای مرا می شنوند عرضه می دارم افرادی که مثلا تا بحال از ولایت فقیه، استبداد واز کلمات بسیار بسیارکریه می گویند و به نظر من واقعا کلمه #استبداد_فقیه بزرگترین توهین ها است! زیرا کلمه فقیه با استبداد تضاد دارد! فقیه و امامت است! مانند پیامبر به عنوان رحمن و عطوفت و مهربانی برای مردم آمده و در حقیقت این وابسته به عواطف مردم است. مردم در راه رهبر و امامت امت از جان و دل می گذرند و هر چه دارند به اومی دهند و آن افکاری که ما به اصطلاح از حکومت های طاغوتی داریم ما را ملزم می کند بیائیم و قیودی در اینجا بچسبانیم. ما وفتی که در اصل پنجم قبول کردیم که در زمان غیبت، رهبری و ولایت امر و امامت است برعهده فقیه عادل با تقوا《تارکا للهوی مطیعا لامرمولی》، آگاه به زمان، بی توجه به دنیا است، اصلا توجه به ریاست نداشته وبفرموده امیرالمومنین اگرجلوگبری ظلم ظالم از مظلومین نبود و اجرای حق نبود این حکومت شما از این کفش پاره من که وصله دارد بی ارزش تر بود، به حکومت با یک دیده بسیار به اصطلاح کوچکی می نگرد. ولی از نظر اقامه حق به او اهمیت می دهد. اگر ما با این دید فکر کنیم و او یک نفر عادل و تارکا للهوی وبدون توجه به مادیات و هوا و هوس باشد، چنین فقیهی را فرض می کنیم برما مسلط است و در چنین صورتی یک موازین اسلامی در دست او هست و او مشاورینی دارد و او همیشه در تصمیم گیری های خود تکروی نمی کند و حتما مشاوربن صالح دارد و در امورات مشورت می کند. فی المثل اگر رئیس جمهوری خلاف مرتکب شده اند این خلاف هم دو قسم است، اگر نسبت به یکی ازافراد کشور جنایتی مرتکب شده او هم مانند دیگر افراد در دادگاه ها باید محاکمه شود و اما اگر صلاحیت ریاست جمهوری را دارا نبودو از آن خارج شد، خود بخود عزل می شود. به نظر من این اصل چند اشکال دارد که به طور خلاصه به عرض آقایان می رسانم: اولا ارجاع به مجلس، #ولایت_فقیه را محدود می کند و ما باز فکر می کنیم یک حکومتی است که می خواهیم در مقابل او بایستیم و بابد محدودش کنیم و به مجلس ارائه اش می دهیم برای اینکه مجلس جلوی خودکامگی و استبداد او را بگیرد و حال آنکه ما معتقدیم اوپیغمبرگونه است و اوخواسته های ملت و خدا را می خواهد اجراکند و اصلا به صورتیکه بخواهد مردم در مقابل او قرار بگیرد وجود ندارد! اینست که در سنت این ۱۴ قرن شما یک نفر مثل امام خمینی نمی توانید پیدا کنید و به همین علت است که اعجاب جهانیان را واقعا برانگیخته است و ما می گوئیم اعجاز در این کشور شده است… پس روی این اصل، آن فقیه خودش تمام مقررات اسلامی را رعایت می کند و ما نباید #مجلس را در این کار دخالت بدهیم…. پس‌ بنابراین محدود نمودن به هیچ وجه با آنچه من فکرمی کنم صلاح نیست و این را هم باز به عرض برادران، سروران، مجتهدین، علما می رسانم که درباره ولایت فقیه هر چه من به عرض می رسانم دید شخص خود من است و آنچه هست که من خودم می فهم.‌آنچه که من شخصا از ولایت فقیه درک می کنم آن ففهیی را می دانم که خودش را به تمام مصائب و مشکلات می اندازد و خودش را می سوزاند تا دیگران را روشنی ببخشد! نه آنکه هوا و هوس در مغزش باشد که ریاست داشته باشد، بلکه فقط مراسلام را می خواهد به اجرا درآورد. در این صورت اگر ما ببائیم و او را مخدوش کنبم که بیاید مجلس،این مجلس کدام مجلس است؟پس بنابراین هیچ صلاحیت ندارد…[دکتر ابوالحسن] #بنی_صدر: اگر مغز در بدن کار خودش را از طریق اعضا انجام می دهد آیا این به معنای این است که قوایش محدود شده است؟آیا این امر در هیج جای دنیا معقول است؟آیا #پیغمبر_اسلام خارج از مجاری دین عمل می کرد و یا تصمیمات و اختیاراتی داشت که هر جور دلش می خواست تصمیم می گرفت؟ چنین چیزی داربم ما؟بهترین قانون، قانونی است که تمام مجاریش معین شده باشد. معلوم شود که این در چه سازمانی عمل می کند؟… حالا چرا در ذهن بعضی از برادران این است که اگر مجار معین‌ شود محدودیت می آورد؟… این چه حرفی است که بررسی کنیم ببینیم که اشخاصی خواهند بود که این ها چون مخالف هوا و هوس خود عمل نمی کنند و چنین و چنان هستند اختیار تامه دارند و به همین دلیل که این کارها را نمی کنند!! به قیود شرع مقیدند!! و عین شرع را می خواهند عمل کنند!! خوب وقتی ما می توانیم مجاری را معین کنیم که ابن شرع تحقق و صورت خارجی پیدا کند، چه حاجت داریم به اینکه علی الدوام این را از مجاری بیرون ببریم و بدهیم دست شخصی؟!!‌ حالااین شخص هرکس می خواهد باشد!… مگر خداوند در قرآن نفرموده است که در کارها مشورت بکن؟ آیا این مشاورت از اختیارات او می کاست؟ در مورد معرفی کردن داوطلب، من خودم خدمت امام رسیدم و راجع به این مساله با ایشان صحبت کردم.‌ بعد از من دو نفر دیگر هم رفتند و صحبت کردند. این را باید در خارج قانون،آزاد گذاشت. باید #رهبرخود را موظف بداند که شرعا معرفی بکند اگر کسی بخواهد ولایت کند درخارج این کار را انجام بدهد بیاورید در #قانون_اساسی، معنایش این است که رئیس جمهور را خودتان معرفی می کنید!! حالا می گوئید که ما حصر نمی کنیم، خوب اگر حصر نیست دبگر چه قیدی داربد در اینجا؟ پس اگر ایشان دیگران را از خارج معرفی کند و اگر فقط کسانی حق دارند در #انتخابات شرکت بکنند که رهبر معرفی می کند، معنای این یعنی انتخابات بی انتخابات!وقتی من بگویم شما آزادبد ای مردم آن کسی را که من معرفی می کنم‌ انتخاب کنید این امر اسمش نه #آزادی است و نه #جمهوری![ #نظارت_استصوابی که بعدا آمد همین کار را کرد!]ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهل و دوم ، ۱۹ مهرماه ۱۳۵۸. ص ۱۱۴۲ تا ۱۱۵۲ادامه دارد…۱۹ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

رهبرمقامی است که مانند آن در رژیم های غربی یا شرق کمونیست نیست؛ #مقام_امامت دارد!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۹۹)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۵۶)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان #قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

#بهشتی [نایب رئیس]:طرح پیشنهادی طبق نظر اکثریت آرا به عنوان دستور جلسه دیروز و امروز و در این جلسه نیز فشرده مطالبی مخالف وموافق با فرصتی استثنایی _که به قول برادرانمان بر خلاف آئین نامه به مخالف و موافق داده شد_ برای آگاهی شما ملت عزیز در اینجا بیان گردید.ما بارای مخفی درباره این اصول رای گیری خواهیم کرد و ننیجه را هر چه باشد به اطلاع شما خواهیم رساند. ولی تا این لحظه شما دیدید که راجع به این مساله بسیار مهم دو نوع ببنش فقهی و اسلامی وجود دارد، چه در میان معممین، چه در میان غیر معممین. بنابراین برخلاف آنچه که به شما وانمود کردند اختلاف نظر در مورد مساله #ولایت_فقیه، مساله مقابله معمم و غیر معمم و روی در روی ایستادن #روحانیون و غیر روحانیون هرگز نیست! مساله، مفابله دو نوع فکر و بینش اسلامی و اجتماعی است… من به سهم خودم به عنوان یک فرد از نمایندگان شما آمادگی خود را اعلام می کنم که پس از مشخص شدن اصول، پیرامون آن ها در میزگرد شرکت کنم و با هر متفکری از هر گروهی باشد به تبادل نظر و گفت و گو بنشینم![محمد جواد] #حجتی_کرمانی: بعد از تصویب؟!!بهشتی [نایب رئیس]: ما که نمی خواهیم به #رفراندوم بگذاریم؟…[محمد] #رشیدیان: هنوز حق مطلب ادا نشده!… زبان آقای #تهرانی یک زبان فنی و علمی بود، نه اینکه حق مطلب ادا نشد، بلکه خیلی دقت نظر می خواست! که این مطالب فهمیده بشود! اما آقایانی که به عنوان مخالف صحبت کردند، شاید همه کسانی که سواد خواندن و نوشتن داشتند چون جنبه شعاری داشت فهمیدند، پس اجازه بفرمائید که با همان سبک البته با استدلال روشن برای این ملت از زبان آقای #فارسی یا دیگران با دلایل مستدل و با زبان ساده، زوایای مبهم برای این ملت روشن بشود.[عباس] #شیبانی: در مورد رهبری امام بحثی نیست، اگر در قانون چیزی هم نیاوریم به رهبری ایشان خدشه ای وارد نمی شود، همانطور که #گاندی رهبری هند را به عهده داشت…در مورد رهبری کل قوا در اسلام مسئولیت هست. اگر کسی را گفتید رهبری کل قوا، اگر خطا کرد چه جوری مجازاتش می کنید؟ ولی امر است و هیچ کاری هم نمی شود کرد و هیچ ماده هم دراین قانون نیست که به این مساله به چه نحو باید رسیدگی کرد؟ اگر می پذیریم #فرمانده_کل_قوا در صورتی که خطایی در تصمیم گیری نظامیش کرد بیاورید در #دادگاه_نظامی و محاکمه اش بکنند…هیچ لزومی به اینکه مرجع و رهبر فرمانده کل قوا باشد نیست. و ایجاد حب و بغض می کند و رهبر باید از جانب حب و بغض دور باشد. یعنی کاری نکنیم که مردم بر علیه او شورش بکنند و ناراحت بشوند…اصولا لزومی ندارد فرمانده کل قوا داشته باشیم و رئیس ستاد ارتش باشد که آن هم باید تحصیلات نظامی داشته باشد و یک رهبر و مرجع نمی تواند تحصیلات نظامی کافی داشته باشد تا بتواند تصمیمات لازم را بگیرد. [محمد] #یزدی: پس حضرت علی چطور توانست… شیبانی: در مور حضرت علی که مکررا اشاره می کنید، حضرت علی علم الهی برای حکومت شرعی خود داشت و جنگ می کرد. این فرق می کند با کسی که بعدا می خواهد فقیه بشود! حداقل بابد ۶۰ سال تحصیل بکند! می بینید که اکثر مراجع سن شان از ۶۰ سال به بالا است. شما چیزی نگوئید که عملی نباشد…[ابوالحسن] #بنی_صدر: در مدافعات مدافعین و موافقین این اصل، دو مطلب وجود دارد:یکی اینکه می خواهیم جلوی #کودتا را بگیریم! خو‌ب کودتایی که می خواهد بشود، علیه چه کسی است؟ اگر علیه دولت و قوه مجریه است چطور اختیار از دست او می گیربد بعد با چه وسیله ای در مقابل کودتا خود را حفظ بکند؟ اتفاقا به همین دلیل ترس از کودتا است که باید حساب #ارتش را از حساب دولت جدا نکرد. من امروز صبح عرض کردم مخالفم با اینکه یک اختیارات تام داده شود بدون اینکه معلوم شود مجرا و اسبابش چیست؟ در پیش نویس اولیه قانون اساسی هم همین اصل بود که فرماندهی کل قوا با #رئیس_جمهوری است، ولی ما آوردیم دیدیم که خیر رئیس جمهوری بدون اسباب ممکن نیست! آیا او خارج از دولت می خواهد کار بکند یا از طریق دولت می خواهد کار بکند؟ اگر خارج از دولت است که همان #استبداد است. برای اینکه هر لحظه می تواند تصمیم بگیرد. تمام دولت را نظامی بکند. اگر از طریق دولت می خواهد بکند می شود به این صورت که در این قانون آمده و ملاحظه بفرمائید‌‌ در مورد رئیس جمهوری آیا شما می گفتید این اصل، اصل تشریفاتی است؟ نه برای اینکه رئیس جمهور باید در هیات دولتش کار کند.، پس هیات دولت باید به او پیشنهادد بکند و این خارج از آن مجرا، مثل شاه سابق جداگانه اتصال نداشته باشد به قشون، و هر وقت هر جور دلش خواست عمل بکند و با قشون بتواند در او القای شبهه بکند و یک تصمیماتی را به او تحمیل بکند که دولت از آن آگاه نیست. این است که از لحلظ من هیچ فرقی نمی کند.شما می گوئید که رهبری بالای همه است چه بهتر؟ پس همین اصلی که در پیش نویس برای رئیس جمهور پذیدفته شده بود، شما بپذیرید برای رهبری، آن اصل ۹۳ این اصل است که: فرماندهی کل نیروهای نظامی با رئیس جمهور است. شما اینجا می گوئید که با شورای رهبری است. رئیس کل ستاد ارتش جمهوری اسلامی به پیشنهاد هیات وزیران است چون بالاتر شده می شود نوشت: هیات وزیران رئیس جمهور و تصویب رهبر است. این می شود عین آن اصل که مجرایش هم معلوم است. قلا منطقش برای مردم و برای آینده معلوم باشد. این راجع به اینکه می خواهید جلوی کودتا را بگیریم!اما چیزی که دائم اینجا می شنویم علی الدوام. یک طرف پاک و معصوم است و یک طرف دیگر خبیث است! رئیس جمهور حتما یک کسی است که انتخاب می شود بدتر از محمد رضا!! و سی و پنج میلیون مردم ایران نمی توانند آدمی را انتخاب بکنند که صالح باشد! حتما فاسد از آب در می آید و باید جلوی او را گرفت. خوب در این صورت لطفا کاری بکنید که آدم صالحی انتخاب بشود! برای اینکه اگر آدم فاسد انتخاب بشود نمی توان جلوی این مواد را بگیرد. این را همه می دانند و این ترتیب استدلال به نظر من همان چیز ی است که به زیان استدلال کننده تمام می شودکه مااحتیاجی به اینکار نداریم. چون با آن شورای رهبری می خواهد با قوه مجریه و قوای مملکتی کار بکند، یا علیحده می خواهد کار بکند؟ کدام یک از اینهاست؟اگر علیحده می خواهد کار بکندکه این استبداداست. اگربا آن ها می خواهد کار بکند هیچ مصیبتی نیست. شما می خواهید که او هم در حکومت دخالت داشته باشد؟ چه بهتر! مجرایش را معین بکنید تا در آن مجرا همه بدانند این اصل چگونه پیاده خواهد شد.خدا هم کارها را به اسباب انجام می دهد. شما نمی شود اصلی را بیاورید که فرماندهی عالی کل قوا رهبر است، چه جوری این را اعمال می کنید؟ کسی نمی داند! می فرمایند در اصول بعد معین می شود. بنده عرض می کنم نه خیر قربان! باید در همین جا معین بشود! اگر بخواهیدهمین جابگذاریدمطلب روشن می شود و برای مردم هم ما می توانیم روشن بکنیم و دفاع بکنیم که این هیچگونه مخالفتی با #دمکراسی و #حاکمیت_ملت ندارد…آن چیزی که مزاحم #آزادی است، نبودن مجرا و اسباب در قانونگذاری است! مثل #قانون_اساسی سابق یک جمله می نویسد که عزل و نصب وزبران با #شاه است چه جور؟ معلوم نیست. و با یک جمله می نویسد فرمانده کل قوا انتخابش با شاه است، چه جور؟ معلوم نیست. در یک جای دیگر نقیض این را می نویسد. می شود همان دعواهایی که طی نشد. پس بهتر است که از او عبرت بگیریم. داستان محاکمه #دکتر_مصدق جلوی چشم همه است. این می گفت طبق اصل ۴۴ قانون اساسی یا ۴۶، شاه حق ندارد عزل و نصب بکند و ویزران حق ندارند دستورات کتبی شاه را اطاعت کنند، آن می گفت طبق اصل فلان عزل و نصب وزرا با شاه است. پس این می شود همان قانون اساسی. بنابراین بهتر است آن مشکلات را اینجا بوجود نیاوربم. و هیچ نگران هم نباشید که اگر فرماندهی عالی با فقها باشد نگرانی ندارد و من هم هیچ نگران این مساله نیستم. فقط نگران این هستم که ترتیب و اسبابش معین نباشد و خبرگان تشکیل بشود آقای رئیس ستاد معلوم نیست که تابع چه کسی هست؟ هر غلط خواست می تواند بکند و کودتا از این ها در می آید![جلال الدین] فارسی:با ۱۰ دقیقه وقت نمی شود به تمام ایراداتی که وارد کردند جواب داد. چون که آن ها در ۱۰ دقیقه ایراد وارد می کردند و استدلال هم نداشتند. فقط القای شبهه می کردند…. مجرای اعمال فرمانده کل قوا همان مجرایی است که رئیس جمهور در رژیم های دیگر اعمال می کند. و آن هم بر خلاف فرمایش شما از طریق دولت نیست. در دولت #وزیر_دفاع هست که به اداره تشکیلات دفاع ملی می پردازد. فرمانده کل قوا گاهی کارهایش را از همبن طریق اعمال می کند و گاهی فرمان را مستقیما صادر می کند. این تجربه ای که ما داشتیم در سرکوب #ضد_انقلاب #تجزیه_طلب وابسته به بیگانه #مرتد، امام فرمانده کل قوا را از بالای سر نخست وزیر و #دولت_موقت به وزیر دفاعش اعمال کرد. همچنانکه در #رژیم_های_سلطنتی که فرماندهی کل قوا با شاه بود از غیر طریق وزیر دفاع هم گاهی اعمال می کند. جمهری هم باشد همین است! یعنی هر دو مشترک هستند. یعنی جمهوری و رژیم سلطنتی در این که علاوه بر یک مقام مسئول دفاع ملی که در داخل دولت هست، در خارج از هیات دولت ولی در کل دولت به عنوان یک نظام سیایی، فرماندهی کل قوا وجود دارد و آن زنجیره و حلقه اصلی قدرت در تمام رژیم ها است!…فرماندهی کل قوا فرقش با رئیس جمهور این است! که آفای بنی صدر، احتمالات #فساد در رئیس جمهور، در #نخست_وزیر و وزیر دفاع بسیار بیشتر از رهبر است. به دلیل اینکه در وزیر دفاع شرط عدالت نیست. در رئیس دولت و هیات دولت شرط عدالت و تقوا نیست. لازم نیست که چنین تجربه ای داشته باشند. و اگر بگذاریم هم عملی نیست.چونکه اینها کسانی هستندکه ممکن است ایمانشان ضعیف باشد اما از تخصصشان استفاده می شود. همانطور که از کارشناس خارجی هم استفاده می کنیم….رهبرما یک مقامی است که جایش را نمی شود در رژیم های غربی یا شرق #کمونیست پیدا کرد. کسی است که قبل از اینکه مقام رهبری و فرمانده کل قوا را به او بسپارید، مقام امامت را داشته، نماینده مکتب مردم به تدریج و در طول سال ها با نشان دان سابقه عدالت و تقوا و اخلاص به مصالح ملت و تعالی روانی که بروز کرده به آن ایمان پیدا کرده اند پس از آنکه او را به نام رهبر شناختند و به نام امام شناختند، به نام فرمانده کل قوا با او #بیعت می کنند…اما کودتا هم همیشه ممکن نیست علبه #قوه_مجربه باشد. قوه مجریه هم ممکن است کودتاچی باشد.. همان فرمانده کل قوای ماکه شاه بود علیه حکومت ملی ما دکتر مصدق ازمقام فرماندهی کل قوا کودتا کرد. همین رئیس جمهور، همان احتمالات است! منتها نه به آن نسبت! بنی صدر: علیه خودشان کودتا کردند؟!!فارسی: چرا علیه خودشان؟بنابراین مساله یک طرف صالح و یک طرف فاسد نیست، مساله نسبت صلاح و فساد است!هرکس فرماندهی کل قوا را داشته باشد می تواند در جامعه تعیین سرنوشت بکند!شما می فرمائید در حالی که مراجعی وجود دارد چگونه یک مرجع را می خواهید به توده های مردم و به پیروان سایر مراجع از نظر حاکمیت و حاکم بودن و نافذالاجرا بودن اوامرش را بقبولانید!،؟ما می گوئیم با وجور رهبری مثل امام خمینی و امام خمینی هایی که همین انقلاب بوجود خواهد آورد و بوجود آورده است!ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهل ویکم، ۱۷مهرماه. ص ۱۱۳۰ تا ۱ص۱۱۳۶ادامه دارد…۱۷ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

#مقام_رهبری نزدیک مقام عصمت است!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۹۸ )#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم ( ۵۵)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[محمد جواد] #حجتی_کرمانی:بسم الله اررحمن الرحیم اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا مناقسه فی سلطان ولاالتماس شیئی من فضول الحطام و لکن لنردالمعالم من دینک و نظم الصلاح فی بلادک…[محمد] کرمی:به گریه و زاری احتیاج نیست. مقدسات را حذف کنید!حجتی کرمانی:خواهش می کنم جناب آقای کرمی و سایرین، میان حرف زدن من چیزی اظهار ننمایندچون من اعصابم خراب است![محمد] #یزدی:مقدسات سخن را حذف کنید!حجتی کرمانی:من از جناب آقای رئیس خواهش می کنم اجازه ندهند برادران با سخنان بین الاثنین رشته کلام از دست من خارج شود.[محمد ] #کیاوش:مدت صحبت ایشان محدود باشد، ولی هر چه دلشان می خواهد بگویند!حجتی کرمانی:تقاضا می کنم هر کس با سخنان من موافق نیست و نمی تواند شنیدش را تحمل کند از جلسه بیرون برود.#بهشتی(نایب رئیس):آقای حجتی لطفا رعایت بعضی از مسائل را بفرمائید.[ابوالقاسم] #خزعلی:ایشان عصبانی هستند اجازه بدهید۱۰دقیقه صحبت کنند!حجتی کرمانی:اجرای آئین نامه با رئیس جلسه است. با ایجاد تشنج در جلسه عملا خفقان بوجود می آید. بعدا مدام می گوئید کدام خفقان؟کیاوش:من ازاول تاحالا فقط دو تا ۷ دقیقه صحبت کرده ام ولی شماها دیگر مجال به من نداده اید…حجتی کرمانی:بفرمائید آقا! بفرمائید آقا بنشینید! بگذارید مطلبم را عرض کنم. شما از مقدس ترین اصل اسلامی [ #ولایت_فقیه] دارید به بدترین نوع دفاع می کنید و مردم را علیه خودتان تحریک می کنید و مملکت را به انفجار می کشانید!یکی از نمایندگان:آقا اینکار تحریک مردم است…بهشتی(نایب رئیس)اینگونه تذکرات را به عهده رئیس جلسه بگذارید. و اگر در بعضی موارد لازمست اغماض بشودمی شود. و گمان می کنم نتیجه گیری خیلی بهتر باشد… آقای حجتی بفرمائید![رحمت الله] #مقدم_مراغه_ای:ایشان الان در حالت عادی نیستند!چند دقیقه تنفس بدهید چون خودمن هم درمواردمشابه این وضعیت دیگر قادر به ادامه صحبت نیستم…بهشتی(نایب رئیس):آقای مراغه ای ما وقتی جلسه را آرام می کنیم تازه شما از سر می گیرید!حجتی کرمانی:تقاضا می کنم آقایان صلواتی ختم بفرمایند… اگر صحبت امروز من قدری طول می کشد به خاطر این است که ما داریم خطرناک ترین تصمیم را در تاریخ این مملکت می گیریم. این می تواندخطرناک ترین و بدترین تصمیم با بهترین و مهم ترین تصمیم باشد! ولی هر چه باشدهمانطوری که عرض کردم در عمل بدترین نوع دفاع را از این تصمیم جلسه ما کرده است و همین کاری که ما تا بحال کرده ایم، اثر خیلی بدی داشته است…. این یک مساله #جامعه_شناسی است! من #فقیه نیستم ولی این مساله باید در جامعه بررسی بشود، و طرز تحقیق در جامعه شناسی غیر از اینجا نشستن و بحث کردن است. این بحث های ما همه اش بحث های ذهنی است! ما باید در جامعه برویم و ببینیم مصلحت جامعه مان بینی و بین الله چیست و ولایت فقیه را ما از نظر اجرایی به چه شکل بهتری می توانیم اجراکنیم که مزاج جامعه ما پذیرای آن باشد و هضمش کند…. ولایت فقیه را اگر مابه یک شکلی اجرا کتیم که مزاج جامعه بپذیرد و عکس العمل نشان ندهد و رحمت خدا و فیض الهی و ارمغان انقلاب بداند… یک آدم ضد دین و ضد مملکت ولی با استعداد به این آتش دامن می زند. همانطور که برادرمان آقای #بنی_صدر در مقاله ای نوشته بود ما اگر یک پیش بینی جامعه شناسانه بر اثر شناخت جامعه داشته باشیم در مقابل شایعات دیکتاتوری آخوندی و استبداد روحانیت که در همه جای مملکت شایعه کرده اند حقیقت را به صورت دیگری به مردم نشان خواهیم داد…. این از لحاظ جامعه شناسی درخور تامل است و الان هم باید کاری کرد که این تصورات غلط از بین برود. نگوئید آیت الله #منتظری یا آقای بهشتی که قصد #استبداد ندارند و به تصورات مردم چون حقیقت ندارد پس نباید به آن اعتنایی کرد! شما که واقعیت رامی بینید این تصورات را از مردم زائل کنید… ما با نوشتن این قانون اساسی بعضی تحصیلکرده ها را ناراضی می کنیم ومردم عادی هم که چندان از آن سر درنمی آورند. و شاید برایشان تفاوتی نداشته باشد ولی همین #روشنفکران اززمینه نارضایی ها استفاده می کنند؛مثل #حزب_توده… آیا ولایت فقیه را که در این اصل می خواهیم پیاده کنیم این تنها شکل آن است؟ یا به اشکال دیگری که می تواند این اصل پیاده بشود با رعایت اصول جامعه شناسی و #روانشناسی اجتماعی به طوری که ملت ما اصل ولایت فقیه را همانگونه که هست به عنوان یک رحمت الهی به عنوان پاسدار اسلام، به عنوان کنترل اسلام که به دست دشمن نابود نشود، بپذیرد!…ما وقتی پیشنهاد کردیم جمهوری اسلامی، برای اکثریت مردم مفهوم روشنی بود و عده ای که می گفتند ما از آن چیزی نمی دانیم به آن رای ندادند. به هرحال در جمهوری اسلامی آنطور که برای مردم شناخته شده است #رئیس_جمهور منتخب مردم است و او سکان این کشتی می باشد. بهترین راه این است که شرط رئیس جمهور شدن را فقاهت قرار بدهیم و برای اینکه تعدد قدرت نشود و مساله برای مردم کاملا روشن گردد، امام ریاست جمهوری را بپذیرند. خود من موافق این مطلب هستنم و از دو ماه پیش آن را عنوان کرده ام و یا اینکه رئیس جمهور از مراجع مسلم وقت اجازه داشته باشد.. #شورای_نگهبان هم داریم. بین مراجع هم اختلاف بوجود نمی آید… گفتیم ما شورای نگهبان هم داربم رئیس حمهوری هنوزبا ختیاراتی که بعدش می رسد آنجامی نویسیم این رئیس جمهوربایدمورد تصویب وتائیدمراجع مسلم وقت قراربگیردوقتی که اینطور شدمتهم به استبداددینی نمی شوید و مساله ولایت فقیه هم در همین است![شیخ علی ] #تهراتی:بنده چون از اول گفتار آقای #مکارم و بعد آقای حجتی را درست یادداشت کرده بودم و بعضی از دوستان هم وقت شان را که جلوتر از من گرفته بودند، به من مرحمت فرمودند این وظیفه به عهده من گذاشته شد… می خواهیم بررسی کنیم آیاگفتار این دو بزرگوار درست است؟… آقای مکارم ما کاری به مقدمه فرمایشات که کم لطفی کردند نداریم و جواب به آن نمی دهیم و یکی از کم لطفی هایشان این بود که گفتند همه آقایان در گوشه و کنارمملکت قدرت دارند و مثلا ما را تهدید می کنند، این جور نیست… بنده گفتار ایشان را در دوقسمت خلاصه می کنم:قسمت اول این بود که فرمودند من با #ولایت_فقیه موافقم و مخالفتی با آن ندارم، ولی از ولایت فقیه ما دو چیز توقع داریم، باید به وجهی آن رابررسی و تنظیم بکنیم که ولایت فقیه حفظ بشودوبه محظور هم در آینده مبتلا نشویم‌. محظوراتی که بعد ذکر می فرمایند پنج محظور است… ایشان دو جهتی که برای ولایت فقیه ذکر کردند یکی از آن این است که یک وقت قوه مقننه و قوه مجریه ما، خلاصه نظام مملکت ما به خلاف اسلام نرود.و یا ضداسلام نباشداین راشورای نگهبان تامین می کند… و مطلب دیگر رئیس جمهوری که در راس تمام قوا قرارگرفته از قبل فقیه، رئیس جمهوریش امضا بشود که کارهایشان نفوذ داشته باشد کانه خود فقیه است. و تمام همان ولایت فقیه است. و همان تصرفات فقیه است. ایشان این را فرمودند ولایت فقیه باید حافظ این دو جهت باشد و ما با اینکه می توانیم امضا کردن #رئیس_جمهوری رادراختیار فقیه بگذریم می خواهیم جهت دوم را حفظ کنیم. که تصرفات، تصرفات حکومت اسلامی باشد. جهت اول هم که ضد اسلام نباشد شورای نگهبان حفظ می کند. بعد هم اشاره کردید به #آقا که آقا رهبر انقلاب استثنایی بودند و در آینده معلوم نیست که چنین فردی یا افرادی که جای یک فرد را بگیرد به حسب مصداق تحقق داشته باشد تا ما کارهایی که دست ایشان است به ایشان بسپاریم. ببینید در قسمت اول ما می خواهیم ضد اسلام نباشد. می خواهیم تصرفات هم طبق امامت در اسلام باشد. که بر گردد به اطاعت خدا، ولی باید احتیاطات لازم را هم انجام بدهیم باید حتی احتمالات ضعیف را که در آینده ممکن است محظوراتی در قانون اساسی پیش بیاید با قیود و شرایط بیشتر حتی المقدور جلوگیری کنیم و یک محکم کاری بیشتر در نظر بگیریم. که انشاالله محظوری هم پیش نیاید. پس این دو جهت درست است… اگر اینکه رئیس جمهور دارای تمام اختیارات باشد و مقداری اختیار در دست فقیه نباشد، فقیه یا شورای رهبری، بنده مطمئنم که در آینده نظیر آقا پیدا نمی شود. درست می گویند و قهرا شورای نگهبان انتخاب می شوند.البته مادعا می کنیم مانند آقا پیدا بشود. اما اگر نشد کسی که تمام جهات آقا در او نباشد قهرا شورای رهبری می شود. آن شورای رهبری که فقیه است عادل است، جامع الشرایط است. مخالف هوا است. و به اهل زمان خود شناسا است و شجاع است وآگاه است.آن مقام اگر مقداری از اختیارات در دستش باشد همین که ایشان گفتند بهتر حفظ می شود. نه ضد اسلام می شود و هم جریان امر طبق دستور خدا و طبق ولایت فقیه‌می شود. در پنج اشکالی که ایشان کردندو یکی از آنرابررسی می کنیم معلوم می شود که هیچ فرقی نمی کند برای مردم که تمام اختیارات دست یک نفر باشد یک رئیس جمهور برگزیده بشود و تمام اختیارات اجرائی و ولایی به او محول بشود. یا یک مقدارش به او محول بشود و یک مقدارش در دست ولایت فقیه بماند. این از جهت عمل خارجی باهم دیگر احتیاج نیست. و الا درجهت خارجی هیچ فرقی نمی کند. مصالح ملت که ما معتقدیم ولایت فقیه حافظ منافع ملت است. حکومت اسلامی حافظ منافع ملت است و لذا ما معتقدیم اکثریت ملت ولایت فقبه را می خواهند و فقط غرض وزرها نمی خواهند. اگر مصالح و منافع ملت تامین شد، همه گرایش پیدا می کنند و هیچ نارضایتی هم پیدا نخواهد شد.و مردم بیشتر روی احتیاط می خواهند یک مقدار از اختیارات دست رئیس جمهور و یک مقدار دست ولایت فقیه باشد. نه همه اش دست یک نفر. تمرکز قدرت نیست که خطری مملکت را تهدبد بکند و به انحراف مبتلا بشود که بگوید من تا آخرعمر رئیس جمهورم‌، چنانچه دربعضی کشورها می بینیم این امرتحقق پیداکرده است… بعد ایشان گفتند که مردم خودشان رئیس جمهور را انتخاب می کنند وقتی که رئیس جمهور را انتخاب کردند قهرا از خودشان می بینند.دست خودشان می بینند و به آنچه او می گوید و دستور می دهد و می کند راضی هستند چون خود او را انتخاب کرده اند ولی ایشان می گویند که مقدار کمتری از اختیارات در دست ولایت فقیه باشد و مقدار بیشتری در دست رئیس جمهور ی. ما هم همین را می گوئیم! منتها ایشان فرمودند: اگرمقداری دست ولایت فقیه باشد مردم می گویند #دیکتاتوری… ولی رئیس جمهور را خودشان انتخاب کرده اند. البته مردم را هم بعدا خواهیم گفت کدام مردم؟… هرچه کوچک،اختیارات کم هم بدهید به ولایت فقیه اگر ولایت فقیه از طرف مردم نباشد باز می گویند دیکتاتوری. این فرق نمی کند. البته ایشان می گویند ولایت فقیه را قبول دارم ولی اختیار کمتری به اوبدهید، چه فرقی می کند؟ خوب به این هم می گویند دیکتاتوری! همان مردمی که دادن فرماندهی عالی کل قوا را به رهبر، دیکتاتوری می گویند کاندیدا کردن رئیس جمهور ی با امضا کردن حکم او را بدتر می گویند و در هر صورت آنها ایرادخواهند گرفت.مامثل ایشان در این اجتماع هستیم. این اقلیت ناچیز همیشه ناراضی هستند… همه ولایت فقیه را می خواهند. با ما هم تماس می گیرند و می گویند بهتربن اصل قانون اساسی همین اصول مربوط به ولایت فقیه است که یک افرادی که عادل ودلسوزبرای و وابسته به خداو پیامبراکرم وامام زمان هستند، ناظر باشند. ولایت داشته باشند، نسبت به امور مردم این مقدار قلیلی که برادرمان اشاره کردند، گاهی تحت عنوان غرب گرا و یا روشنفکر هرچه هست ایراد می گیرند ولی اکثریت مردم غیر از این فکر می کنند. علاوه بر این مگر ولایت فقیه انتخابی نیست؟ رئیس جمهوری انتخابی و رجوع به آرای عمومی است، اما ولایت فقیه رجوع به آرای عمومی نیست؟… اگر فرماندهی کل قوا را به رهبر یا به ولایت فقیه بدهیم با مزاج مردم سازگار نیست؟ و در بیرون نمی باید؟ و اگر این بند را حذف کنیم بقیه اش با طبع مردم جور در می آید؟ این مزاج را از کجا ما بدست آوردیم؟ اگر فرماندهی عالی کل قوا به رهبر یا شورای رهبری یا به قول ایشان به ولایت فقیه داده شود چه محظوری پیش می آید که مردم ناراحت می شوند؟… فرصتی پیش آمده است که ما #حکومت_اسلامی را در مجرای خودش قراربدهیم و یک دیکتاتوری به این ملت مسلط نشود دیگر چه اشکالی پیش خواهد آمد؟این هم فرماندهی کل قوا نیست؟ فرماندهی کل قوا است!… مقام رهبری نزدیک مقام عصمت است. نزدیک به این است که هیچوقت گناهی نکند. هیچ وقت خطایی از او سر نزند. چرا؟ برای اینکه موظف به مشورت است. موظف است که از نظر متخصصان در کارها بهره بگیرد…. تنها فرماندهی کل قوا است که اشکال دارد؟ چه فرقی می کند؟ نقص به خود شما هم هست! وقتی ریاست جمهور را انتخاب می کند اصلا برود در خانه اش بنشیند و ولایت فقیه را رها کند! و کاری هم به عزل و نصب و امضا نداشته باشد. و هیچ چیز! فقط شش نقر نگهبان را تعیین کند برای اینکه خلاف اسلام نباشد و بعد هم برود درخانه اش بنشیند و کاری هم نداشته باشد بخاطر اینکه ریاست جمهور تعیین کرده است،! رئیس جمهور که هنوز هم در این اصل نیست که اوکاندیدا بکند و اگر هم بیاورد انحصاری نیست!… بعد از اینکه نظام صحیح و حکومت مستقر و حکومت ثابت اسلامی انشاالله پیاده شد و مجلس شورا تشکیل شد و رئیس جمهور تعیین شد و دولت مورد خواست و علاقه ملت تحقق پیدا کرد و دیدند که این ولایت فقیه چه نور و اشعه ای و چه انرژی به حکومت شان می دهد و چه انرژی به قوه قضائیه و مجریه ومقننه می دهد، اگراینهارابه چشم خودشان بینند آنوقت گرایش بیشتری پیدامی کنندو هیچگاه نارضایی در بین آن ها بوجود نمی آید!ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهل و یکم ، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸. ص ۱۱۲۱ تا ۱۱۳۰ادامه دارد… ۱۵ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

#انقلاب_دوم را آمریکا کرد!

#محمد_شوری. نویسنده و روزنامه نگارتهران.

۱۱ آبان ۱۴۰۰t.me/shourimohammad

«با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه دو جانبه و نه چند جانبه»! این سخن #علی_خامنه_ای است که ۳۲ سال است #ولی_فقیه است و حرف، حرف اوست!#ایران و #آمریکا پیش از سرنگونی نظام پهلوی رابطه ی حسنه ای داشتند. شاه ایران به ژاندارم بودن در منطقه افتخار می کرد. ارزش افزوده ی ثروت #نفت رویاها و گُنده گویی های شاه ایران را افزون کرد و از طرفی انسداد سیاسی، و عدم آزادی مطبوعات و احزاب، از شاه یک خودشیفته ی متوهّم ساخت و همان به سقوط نظام سلطنت کمک شایانی کرد!هم چنین از سوی دیگر این گُمانه هست که احتمالا انتشار آن یادداشت معروف «ارتجاع سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، و به قلم فردی ناشناخته بنام «رشیدی مطلق» با لابی و اشاره ی پنهان سیا(CIA ) آمریکا بوده باشد! و دلیل آنرا تلنگر و گوشمالی آمریکا به شاه ایران به خاطر برخی سخنان و بلند پروازی های #محمد_رضا_پهلوی و برای آنتریک کردن مخالفان شاه می دانند! تا به او یادآوری کنند که او با #کودتای_۲۸_مرداد و حمایت ما دوباه به قدرت بازگشته است!در یادداشت روزنامه اطلاعات، خمینی سیدی هندی و شاعر توصیف شد. علی رغم صحت، و به دلیل عدم اطلاع، همین سبب اعتراض برخی از مخالفین شد. در کنار آن، این تحلیل هم هست که مثل زمان #مصدق که بخشی از مردم را با پول واداشتند شعار مرگ بر مصدق و یا درود برمصدق بدهند _همانطور که در نظام #ولایت_فقیه هم ما پیمانکارهای آدم جمع کن را داریم که در مراسم های مختلف در له و علیه افراد و رویدادها شعار می دهند و پول می گیرند_ وقوع واقعه ی ۱۹ دی ۵۶ نیز می تواند در راستای همان گوشمالی دادن شاه باشد! منتها کنترل و تنظیم این نوع اجتماعات همیشه در اختیار برگزار کنندگان نیست؛ در دل هر واقعه و حادثه ای یک «سنتز» هست! و «سنتز» آن اعتراض و کشته شدن عده ای در #۱۹_دی، برگزاری مراسم های سنتی درگذشتگان به صورت هفتم و چهلم بود؛ که #سلطنت_پهلوی را به سراشیبی سقوط برد. و انقلاب شکل گرفت و پیروز شد!از آنجا که آن زمان دوره ی انقلاب چپ و به تاسی از #انقلاب_بلشویکی شوروی سابق و رواج اندیشه ی مارکسیستی بود، و ایضا همین هم دلیل #جنگ_سرد بین دو قدرت اتمی شوروی و آمریکا شد، انقلاب مردم ایران و هدایت کنندگان آنان، به سمت چپ روی، که ستیز با #امپریالیسم_آمریکا در راس آن قرار داشت، جهش پیدا کرد!خمینی با انتخاب « #مهدی_بازرگان» برای گزینه ی اولین نخست وزیر #دولت_موقت، این امید را در حاکمیت آمریکا زنده کرد که با مذهبی های ضد مارکسیسم می توان کنار آمد!انقلابیون _اعم از چپ #مارکسیسم و #سازمان_مجاهدین_خلق و نیروهای مذهبی هوادار خمینی مثل #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و #حزب_جمهوری_اسلامی نمی توانستند با روحیه و نگاه گام به گام مهندس مهدی بازرگان نزدیکی کنند؛ بخصوص وقتی اولین سخنگوی دولت انقلاب « #عباس_امیر_انتظام» شد، که روی سوابق و شخصیت سیاسی وی «ان قلت» های فراوان می شد!خمینی شخصیت کاریزمایی داشت. او بود که توانست آن اجتماعات اعتراضی مردم را که درمساجد برگزار می شد و به مثابه ی یک شبکه اجتماعی گُسترده عمل می کرد، به پیروزی نهایی برساند. کاری که سال های سال مخالفین سیستماتیک و حرفه ای #شاه از عهده ی آن برنیامدند و لذا همه ی آنان در زیر سقف خمینی سُکنا گزیدند به این امید که با تاثیر گذاشتن روی خمینی، انقلاب را آنطور که می پسندند هدایت کنند. طبیعی بود خمینی نگاه مذهبی داشت و به کسانی اعتماد می کرد که این جنبه در آنان قوی و از سوابق آنان حداقل اطلاعاتی داشته باشد! و بیش از همه به حواریون روحانی خود اعتماد مطلق داشت.#سفارت_آمریکا یکبار در حد تصرف اشغال شد. معلوم نشد عاملین آن چه کسانی بودند؟ برخی آن را منتسب به جریان چپ و #سازمان_چریک_های_فدایی_خلق می دانند و برخی لابی خود آمریکا(سیا) در جریان چپ را برای انجام آن شریک می دانند! خمینی و حاکمیت آن واقعه را برنتافت و مانع این تصرف شد. این اعتقاد هست که از آن زمان آمریکا اسناد مهم و کلیدی خود را از سفارت خارج کرده و در عوض با برجا گذاشتن برخی اسناد دست چندم و ایضا گمراه کننده به آنچه بعدها تحت عنوان « #اسناد_لانه_جاسوسی» توسط « #دانشجویان_مسلمان_پیرو_خط_امام» منتشر شد، به ایجاد اختلاف و آغاز و شروع « #کودتای_خزنده» و «فرزند خوری انقلاب»(خواسته یا ناخواسته) کمک کرد!# ۱۳_آبان _۱۳۵۸عده ای دانشجو در خفا اجتماع کردند. اینکه در این دوره همی نفوذ غیر خودی هم بوده و از آن مطلع بوده؟ این پرسشی است که باید برخی دهان باز کنند!در این دوره همی تصمیم می گیرند با تصرف سفارت آمریکا در تهران، به عنوان یک نیروی مذهبی هوادار خمینی، خود عامل مبارزه با امپریالیسم آمریکا شوند و از نیروهای چپ مارکسیسم سبقت بگیرند. می توان شروع فعالیت #چپ_مذهبی پس از پیروزی انقلاب را همین واقعه دانست. هر چند پیش از انقلاب به دلیل تفاوت تفسیر از قرآن در نیروهای مذهبی ضد شاه، چپ به معنای عدالت اجتماعی و آرمان مستضعفین و دفاع از محرومین متولد شده بود!خمینی که تصور می شد مخالف باشد و در اخبار این چنین آمده است، به دلیل حضور یک روحانی سرشناس و مورد وثوق خود،یعنی « #سید_محمد_موسوی_خوئینی» در جمع این دانشجویان، ناگهان حمایت شدیدی کرد و آن را « #انقلاب_دوم» نامید!با ادامه ی انقلاب، خمینی تنها به اطلاعات روحانیون مورد وثوق خود، مثل علی اکبر #هاشمی_رفسنجانی _که از همه ی روحانیون سیّاس تر بود_ اعتماد می کرد، و با بی اعتمادی به #روشنفکران(که متاثر از ذهن عصبی و بدگمانی تاریخی و درونی وی بود) از همان #بازرگان که ابتدا دولت وی را دولت امام زمان و قرآن می دانست، رویگردان شد و سرانجام دولت موقت سرانجام نگرفته با اشغال سفارت آمریکا سقوط کرد. به همین موازات خمینی روز به روز به سمت «کانالیره» شدن کامل هدایت می شد و بعدها مثلث «سید احمدخمینی، سید علی خامنه ای و شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی» تنها کسانی بودند که می توانستند اخبار را به اطلاع وی برسانند و هرفردی که در دایره ی این مثلث قرار نداشت از دیدار با خمینی محروم و یا با بایکوت شدن، با انگ سلسله اتهاماتی مواجه می شد!«انقلاب دوم» نتایجی داشت. راس آن عبارت است:الف- #جنگ_سرد بی سرانجام با آمریکا.ب- تحریم. علت العلل همه ی #تحریم های کنونی اشغال سفارت آمریکا در تهران است.ج- #اسرائیل که زمانی دشمن #اعراب بود،به عنوان یک دوست جای خود را در میان اعراب بازکرد.د_ شروع باصطلاح « #صدور_انقلاب» از آغاز همین واقعه است!#جنگ عراق با ایران به بهانه ی همان عامل پیش از انقلاب(اختلاف مرزی که می رفت جنگ صورت گیرد ولی بخاطر ژاندارم بودن نظام پهلوی در منطقه منجر به عهدنامه سال ۱۹۷۵ [۱۵ اسفند1۳۵۳] الجزایرشد) به اضافه ی نگاه ایدئولوژیک انقلاب به منطقه (مثل همه ی انقلاب های ایدئولوژیک در جهت جهانی بودن) که مسلمانان را به اتحاد و مبارزه علیه نظام سلطه و امپریالیزم فرامی خواند، ۸ سال جنگ بی حاصل را برای #نظام_ولایت_فقیه «نعمت» کرد و توانست به همین بهانه مطبوعات را تعطیل، مخالفین را اعدام و زندان کند و با خودی و غیر خودی کردن نیروهای انقلاب، تسویه و تصفیه هم شدت گرفت! و «ابن الوقت ها» در راس قرار گرفتند و میراث خوار انقلاب شدند. مدیریت های خُرد و کلان بدست نیروهای کوته بین و کم سواد و غیر متخصص و ایضا مذبذب _که بواسطه ی ایدئولوژی حاکم، که ریا کاری و تملق را می پسندید_ افتاد و شارلاتانیزم فرهنگ مسلط شد. دلیل آن هم صرفا #اصل_ولایت_فقیه است که همه ی ثروت و قدرت را در اختیار یک فرد گذاشته است! افشای واقعه ی « #ایران_گیت»، همان رویداد معروف آمدن « #مک_فارلین» به ایران ضربه ی مهلکی به هر دو حکومت ایران و آمریکا وارد ساخت. در آمریکا بدلیل آزادی رسانه تا مرز استیضاح دولت ریگان پیش رفت. #ریگان در یک سخن رادیویی و در بازتاب افشا شدن ماجرا گفته بود:«باید بگویم افرادی که با ما تماس گرفتند، یعنی کسانی که ما با آن ها مراوده داشتیم، هرگاه راز آن ها بر ملا می شد و اگر آیت الله خمینی با خبر می شد، زندگی آنان تا قبل از فرود آمدن شب نیز به طول نمی انجامید… این افراد عناصری بودندکه مایل بودند حکومتی داشته باشندکه ما با نوعی از آن روزی روابط بسیار نزدیک داشتیم و به همین دلیل بود که ما مراوده ی خود را با آن ها آغاز کردیم». برای همین #محسن_رضایی _یکی از مطلعین ورود مک فارلین_ به #علی_هاشمی_رفسنجانی (برادرزاده ی علی اکبر هاشمی رفسنجانی که خارج از ایران ملاقات هایی با نمایندگان دولت آمریکا داشت) پس از افشا شدن ماجرا، به وی توصیه می کند به جبهه ی جنگ برود تا آب ها از آسیاب بیفتد، تا مورد خشم خمینی قرار نگیرد! و زمانی که ماجرا توسط هاشمی رفسنجانی به نفع خود و عاملین آن جمع شد، به وی می گوید: از #جبهه برگرد، وضعیت سفید است! ولی درایران بدلیل عدم آزادی رسانه، عاملین این ملاقات پنهانی توانستند با فریب خمینی آن را به نفع خود تغییر ماهیت داده و با دستگیری و اعدام #امید_نجف_آبادی(با برچسب و اتهام غیر اخلاقی) که اولین بار او بود که این اطلاعات را به آیت الله #منتظری رسانده بود و اعدام #سید_مهدی_هاشمی به عنوان مفسد فی الارض و #زندانی کردن و آزار و اذیت دائمی کسانی که آنرا در سطح افکار عمومی به صورت علنی و انتشار بیانیه افشا کرده بودند، ماجرا را قلب واقعیت کردند!پرونده ی ماجرای « #مک_فارلین» که تا همین حال حاضر باز است و مختومه نشده و دارای ناگفته های فراوانی است، صرفا به این دلیل که ایران در قبال خرید اسلحه کمک می کرد تا گروگان های آمریکایی آزاد شوند، دارای اهمیت نیست! چون پیش از این، به دلیل همان تحریم هایی که علتش تصرف سفارت آمریکا در تهران بود، توسط واسطه هایی اسلحه برای جنگ خریداری می شد. ایضا اینکه این خرید اخیر(ماجرای مک فارلین) از اسرائیل صورت گرفته بود! و این ملاقات بهانه ای شد برای قرار و مدار برای بعد از خمینی(که در فروردین سال ۶۵ یک دفعه مرگ را رفت که به آغوش بگیرد ولی تا سال ۶۸ زنده ماند) همراه با تسویه حساب مخالفین.برنامه ریزی از پیش طراحی شده برای اعدام سید مهدی هاشمی(طبق اعتراف عاملین آن) به عنوان عامل #تروریسم؛ و #اعدام مخالفین نظام در سال ۶۷ که توسط دادگاه های انقلاب محکوم به زندان شده بودند و دوران #زندان خود را سپری می کردند و با مرگ خمینی پس از آزادی از زندان وارد جامعه می شدند و شروع به فعالیت می کردند، از جمله ی این تسویه حساب ها بود.هر دو واقعه، افشای آمدن «مک فارلین» و افشای «اعدام های سال 67»، هر دو از ناحیه ی آیت الله منتظری بود و همان هم دلیل کنار گذاشتن وی از قائم مقام رهبری شد! اکنون ما با قراردادی بنام « #برجام» که به دلیل « #انرژی_هسته_ای حق مسلم ماست!!» مواجه هستیم که نه تنها سودی برای ملت ایران نداشت، بلکه تا الان خسران و ضرر فراوان و هنگفتی علیه منافع ملی به ارمغان آورده است.از یک طرف آنچه به عنوان منافع «انرژی هسته ای» قلمداد می شود در سفره ی مردم اثری نیست و پیمان «برجام» که به خاطر بازدارندگی از تولید بمب هسته ای منعقد شد، به دلیل عدم ورود بازار و سرمایه ی شرکت های آمریکایی به ایران، رئیس جمهوری بعدی( #ترامپ) از آن خارج شد و با اعلان تحریم تمام شرکت ها و دولت هایی که با ایران قرارداد می بندند، تحریمی دو صد چندان و بیش از گذشته به نظام ولایت ففیه تحمیل کرد. که دودش فقط به چشم مردم معمولی و کم درآمد رفته و کشور را به فلاکت و فقر برده است. و همه این ها از آثار همان «انقلاب دوم» است. «برجام» خامنه ای و نظام ولایت فقیه را به باتلاقی فرود برده که نه راه پیش دارد و نه راه پس. مگر با باز شدن باب #مذاکره_مستقیم با آمریکا. که اگر هم ممکن شود به دلیل آنکه حاکمیت ایران در ناحیه ی ضعف قرار دارد و آمریکا و هم پیمانانش و از جمله اسرائیل در ناحیه قدرت، اگر مصالحه ای هم صورت گیرد،همانطور که در ماجرای #گروگانگیری و آن #قرارداد_الجزایر(۱۹۸۱) انجام شد، سودی نخواهد نداشت و همانطور که در قطعنامه ۵۹۸ جنگ، «هیچ» برای #منافع_ملی داشت!در حقیقت آمریکا _همان کشوری که هیچ غلطی نمی تواند بکند_ با فرو بردن حاکمیت نظام ولایت فقیه در تله ی برجام، دارد انتقام همان واقعه ی ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در اشغال سفارت خود و قطع رابطه با آمریکا و گرایش نظام ولایت فقیه به روسیه ی پوتین (بازمانده ی ک.گ.ب شوروی سابق) و چین مائوئیست را می گیرد. در واقع انقلاب دوم را آمریکا کرد!گِره کور ۴۳ سال جنگ سرد ایران و آمریکا بدست خامنه ای باز می شود و چه بخواهیم و چه نخواهیم این برجام است که ایران را بی جان کرده و منافع ملی را هدر داده و مردم را به فلاکت و فقر برده و #ابن_الوقت ها را بالا آورده و دانایان را در ذیل و ذلیل کرده است. و باز همین برجام ( #برجام_2؟) است که شاید بتواند روزنه ای برای گشایش باشد!آنچه از تجربه و تفکر خودشیفتگی خامنه ای بدست آمده، به ما می گوید که او می خواهد همیشه پیروز و برنده باشد. و او را بُرنده نشان دهند. و بن بست کنونی نیز برای همین است. لذا اگر منتقدین داخلی بطور مستقیم خامنه ای را نشانه روند، ایران و مردم از بن بست ولایت فقیه بیرون خواهند آمد! که متاسفانه اینطور نیست!آنچه در آدرس تلگرامی زیر می توانید بخوانید مجموعه ای است مستند و خواندنی پیرامون ماجرای قطع رابطه با آمریکا و ۴۳ سال جنگ سرد ناشی از آن. که دانستن گذشته، یافتن راه حال و آینده است. محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار). تهران. ۱۱ آبان ۱۴۰۰https://t.me/shourimohammad/1268https://t.me/shourimohammad/1266https://t.me/shourimohammad/1269

با توجه به #اصل_ولایت_فقیه معلوم نیست #رئیس_جمهور چکاره است؟

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!( ۹۷)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۵۴)تصویب اصل ولایت فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون€اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[بهشتی]نایب رئیس:من خواهش کرده بودم کسانی که فقط در باره #فرماندهی_کل_قوا مطلبی دارند صحبت بفرمایند و بعدا وقتی ما بند، بند کار یک اصل را تمام کردیم در آخر کار دو مرتبه سوال می کنیم که آیا کسری این اصل دارد؟ آن وقت دوستان می آیند نظرشان را می دهند…#موسوی_اردبیلی:فرماندهی کل قوا آن مقداری که ما می خواهیم کنترل ارتش از نظر حرکت هایی که ممکن است یک وقت برخلاف مصالح کشور تمام شود، کنترل آن مقدارش باید در دست مقام رهبری باشد و هر چیزی که در این مورد است ما در اینجا بیاوریم.اما فکری در این جهت که یک وقتی حرکتی در ارتش بر خلاف مصالح کشور از طرف اجانب یا عناصر داخلی کشور، استقلال را، جمهوری اسلامی را تهدید کند، گفتیم هر چیزی که در او دخالت دارد، آن مقدار را بیاوربم….دکتر #آیت:توجه بفرمائید زبان فارسی گاهی اوقات لطیفه های جالبی دارد. داستان معروف را شنیده ابد که می گوبد از سطح زمین تا لب بام مال من، از لب بام تا به ثریا از آن تو!ما آمدیم در مورد ولی امر در حدود ۶ روز یا بیشتر بحث کردیم و سر و صدا ایجاد شد، مقالات نوشته شد تا اصلش به تصویب رسید. اماحالا به اختبارات که رسیده ایم در حقیقت هیچ!شما بخوانید تنها قسمتی که می شود گفت حساس است و جزو اختیارات هست همین فرماندهی کل قوا است. بقیه تعارف است و مطلبی نیست و این را هم الان بگویم که چرا تعارف است؟ حالا راجع به این فرماندهی کل قواعرایضم را بگوم تا بعد برسیم به تعارفات!ما یک انقلاب کرده ایم وبدیهی است که این #انقلاب باید حفظ بشود و ادامه پیداکند در دنیایی هستیم که می بینیم انقلابات متعددی شده است و کودتا شده و آن انقلاب را از بین برده و عموما وقتی بر می گردیم وریشه کودتاها راپیدا می کنیم می بینیم در ارتش بوده وعلتش هم ابن بوده است که ابتکار عمل در ارتش دست دیگران است که خواه ناخواه در این قانون ما باید ابن فرماندهی کل قوا را به عهده یک مقامی بگذاریم و چه مقامی مطمئن تر از امام و رهبراست.؟#مکارم_شیرازی:سرنوشت قانون اساسی ما تاحد زیادی به این اصل پیوسته است و تفاضایم این است که آقایان هم صحبت بفرمایند…خدایا تو می دانی من به خاطر حمایت از آئین تو و از بندگان تو این سخنان را می گویم. من می دانم اگر به مصلحت شخصی ببندیشم، باید حداقل در اینجا سکوت اختیار کنم! زیرا حداقل آن این است که بعضی از دوستان حاضر از من می رنجند، ولی من انشاالله از آن افرادی نیستم که به خاطر حفظ مصالح شخصی چشم از مصالح دین تو و بندگان تو بپوشم…(همهمه ی نمایندگان)…بهشتی[نایب رئیس): ازدوستان خواهش می کنم نظم جلسه را رعایت کنند..مکارم شیرازی:بنده مطالبی یادداشت کرده ام که بخوانم؛ اگر اجازه می دهید می خوانم. چون به عقیده ی من سرنوشت قانون اساسی به این اصل وابسته است…(همهمه ی نمابندگان)…#ربانی_املشی:من نمی دانم چرا دوستان همهمه می کنند؟ و نسبت به حرف‌های آقای مکارم حساسیت نشان می دهند؟هاشمی نژاد:اکثریت دوستان معتقدند که این سخنرانی ایشان سوء اثر دارد!مکارم شیرای:نخوانم؟ چشم! گر اجازه نمی دهید نمی خوانم! من به نظر شما و اکثریت احترام می گذارم!(عده ای از نمایندگان بخوانید آقا! بخوانید.آقا بخوانید!)چشم! ولی من انشالله از آن افرادی نیستم که به خاطر حفظ مصالح شخصی، چشم از مصالح دین بپوشم!من این کار را نوعی شرک و بت پرستی می دانم من آنچه را تشخیص داده ام (مبان خودم و مبان تو) می گویم! این شنوندگان، و برادران عزیز هر چه می خواهند فکر کنند!من این اصل را یک اصل سرنوشت می دانم. من فکر می کنم اگر این اصل به همین صورت تصویب شود آینده ی قانون اساسی در خطر است. آینده انقلاب و آینده ی خون شهیدان در خطر است. و چیزی نمی گذرد که فاتحه ی بقیه ی اصول مفید و سازنده این قانون نیز خوانده خواهد شد؛ به همین دلیل سکوت را جایز نمی بینم.!۱_ من به #ولایت_فقیه روز اول رای موافق داده ام. الان هم می دهم و تا ابد رای خواهم داد. ولی راه پیاه کردن ولایت ففیه این نیست! هیچکس نمی تواند بگوید بنده ولایت ففیه را نمی فهمم!تا حدود۳۰ سال است در حوزه های علمی هستم و حدود ۱۲ سال است که در حوزه ی علمیه ی قم #درس_خارج، یعنی دروس عالی می گویم. چند بار ولایت فقیه را درس گفته ام، بنابراین از ولایت فقیه حتما چیزی می فهمم! بر همین اساس صریحا می گویم ما از نظر اسلامی دو وظیفه در این قانون اساسی داریم: اول اینکه قانونی بر ضد اسلام تصویب نشود. این بحمدالله در اصل شورای نگهبان به خوبی تامین شد… دوم اینکه: #رئیس_جمهور که در راس تمام قدرت های اجرایی قرار دارد، اگر فقیه و مجتهد در مسائل اسلامی نیست، باید ماذون از طرف فقیه باشد. ..فاتحی:آقا! ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش؟!بهشتی(نایب رئیس):آقای فاتحی چه کسی به شما جازه صحبت می دهد؟فاتحی؛اگر فرماندهی کل قوا نبود، چگونه این قدرت را به رئیس جمهور می دهد؟ که قدرت و حکومت را خدا به فقیه داده! نه مردم و نه ما! ما از خودمان چیزی نمی گوئیم این خداست که این قدرت را به #فقیه داده…(عده ای از نمایندگان: آقای فاتحی چرا به نظم جلسه توجه نمی کنید؟ بگذارید حرفشان را بزند؟)مکارم شیرازی:اما این که رئیس جمهور هم منتخب مردم و هم مورد قبول ففیه و رهبر باشد، بازهم کار دست او نباشد، معنی ندارد!آقایان عزیز! اگر رئیس جمهور منتخب مردم است، امین است و از طرف ففیه نیز حکم او امضا شده، چرا معامله یک بیگانه و فرد غیر اعتماد به او می کنید و همه اختبارات را از او می گیرید؟۳_ تنظبم کنندگان این اصل در چهار دیوار جو کنونی قرار گرفته اند و خیال می کنند همیشه مرد بزرگی مانند آیت الله العظمی امام خمینی سرکار است، درحالی که شاید چندین قرن بگذرد که مردی با ویژگی ها و صفات عالی او و شرایط زمانی و مکانی او پیدا شود که بتوان همه کارها را به دست اوسپرد. این یک استثناء تاریخ است!۳_ این اصل که نوشته شده با همین شکل و صورت در دنیا امروز اصلا قابل اجرا نیست!… درست فکر کنید دشمن در داخل و خارج ما را متهم به استبداد می کند!…(یکی ازنمایندگان: نگوئید #استبداد! بگوئبد حکومت فردی)مکارم شیرازی:و ما را مخالف حاکمیت ملت معرفی می کنند!… این ماده از قانون می گوبد هنه سرنخ ها بدست ماست! این بهترین دستاویز برای دشمن است! آن ها با همین متد خواهند گفت عده ای از علمای دینی در مجلس خبرگان نشستند و یک قانون اساسی که پایه های حکومت خوشان را تثبیت می شود، نوشتند و رفتند… شما را به خدا قسم این کار را نکنید؟… کاری نکنیم که حاکمیت مردم یک شیر بی دم و سر و اشکم شود. ولایت فقیه را اگر درست پیاده کنیم با حاکمیت مردم و اصل شورا کاملا‌ سازگار است! ۴_ ملت ایران به جمهوری اسلامی ۹۸ درصد رای موافق داده و بر اساس آن رئیس جمهوری انتخاب خواهد کرد و یا اکثریت به او رای خواهد داد، اما معلوم نیست این رئیس جمهور با توجه به این اصل که نوشته شده است چکاره است؟ تمام مسائل اجرایی به وسیله نخست وزیر و وزرا انجام می شود، کارهای بالاتر هم به وسیله شورای رهبری انجام می شود بنابرابن رئیس جمهور یک موجود معطل می باشد….۵_ انگشت روی جزئیات می گذارم! شما می گوئید فرماندهی کل قوا همیشه به عهده فقها است، بنده عرض می کنم امروز که امام این وظیفه را به عهده گرفته شرایط فوق العاده ای در کار است، به علاوه عرض کردم حساب امام یک حساب مخصوص او است، آیا شما می گوئید برای همیشه رئیس جمهور کسی باشد و فرماندهی کل قوا دیگری؟ این درست به آن می ماندکه علی(ع)مالک اشتر را والی و حاکم مصر کند اما به او بگوید فرمانده کل قوای مصر تو نیستی!… اگر مردم از ما جدا شوند، فرماندهی کل قوا نیز برای ما کاری نمی کند!…یزدی:من یک سوال از آقای مکارم دارم‌!بهشتی(نایب رئیس):آقای مکارم بفرمائید بنشینید!ربانی شیرازی: چرا نگذاشتید ایشان جواب سوال را بدهند؟کرمی:آقای مکارم باید برگردد سرجای خودش و ما کلمه کلمه از او بپرسیم و ایشان جواب بدهد.. ایشان با سخنانشان فقیه را کمتر از همه قلمداد کردند. اگر ایشان می خواهند حقیقت را بفهمند، عیبی ندارد بیاید تا به او بگوئیم یا او به ما بفهماند؟بهشتی(نایب رئیس):از آنجا که ابن اصل‌مربوط‌ به ولایت مرجع است، از همگی استدعا می کنم ادامه بحثمان طوری باشد که در آرام ترین شرابط باشد… مطلب دوم این که بلی، آقای کرمی! این نقد بجاست که وقتی شرایط اینجا برای گفتن مطلبی آماده است، نوع تعبیرات برادرمان آقای مکارم اگر کسی فقط و فقط صحبت ایشان را بشنود و با‌ جو این جلسه ارتباط دیگری نداشته باشد، می گوید آقای مکارم بیچاره در یک کشوری که این قدر خفقان هست که حتی یک مرد تحصیل کرده در حوزه علمیه و مدرس در حوزه علمیه جرات نمی کند حرفش را بزند! باید به خدا پناه برد!موسوی اردبیلی: من که می خولستم صحبت کنم شما دو سه بار به من تذکر دادید و حتی نگذاشتید حرفم را بزنم! ولی جناب مکارم صحبت می کرد و بیش از حد معمول هم صحبت کرد،حتی یک تذکر هم به ایشان ندادید! توضیح بدهید بدانم چرا؟!بهشتی(نایب رئیس):توضیح من این است که جنابعالی وقتی خواستید صحبت کنید دیگر چنین مقدماتی نچیدید که اگر من یک جمله بگویم همه اعتراض می کنند و ملت فکر می کند در این جلسه خفقان است!به نظر بنده جناب موسوی، یکی از انواع خفقان هم خفقان شعاری است! خففان حماسه ای است!.نایب رئیس(بهشتی):جناب آقای #منتظری شما به عنوان موافق می خواهید صحبت کنید؟منتظری: بلی من موافقم.[آیت الله] منتظری:من اول از آقایانی که در این مجلس حضور دارند خواهش می کنم به رخ یکدیگر نکشید که در غرب چگونه رفتار می کنند و در دنیا چه خبر است؟ و اگر مامثلا اینطوررفتار بکنیم آن هابه ما می خندند. ما خودمان بشر هستیم و عقل و هوش داریم. ملت ایران شعور دارد…. اگر ما بخواهیم حرف هایی که در دنیا می زنند ببینیم چگونه است که محمد رضا شاهی بود و قدرت هم داشت ودنیاهم از او حمایت می کرد و جاوید شاه هم برایش می گفتند! پس چه اصراری بو که مابیائیم انقلاب کنیم؟ما باید حالا که انقلاب‌ کرده ایم ببینیم حق و حقیقت کدام است؟ مردم به جمهوری اسلامی رای دادند و ما حالا می‌خواهیم قانون اساسی خودمان را طبق‌حکومت اسلامی تنظیم کنیم. معنای حکومت اسلامی این است که باید دستورات اسلام اجرا بشود. دستورات اسلام هم باید زیر نظر کارشناس اسلامی باشد و ما هم نگفته ایم که هر آخوندی کارشناس اسلام است. ملاک عبا و عمامه نیست و ملاک هر آخوندی هم نیست. بلکه متخصص اسلام به نظر ما کسی است که یک نفری باشد که عالم در فقه اسلام و مدیر و مدبر و شجاع و با تقوا و عادل است. آیا چنین شخصی با این خصوصیاتی که ذکر کرده ایم به اندازه ی یک‌ آدم از اروپا برگشته ای که شما می خواهید او را رئیس جمهور بکنید چیزی‌ نمی فهمد؟ و یا اگر ما این آدم فقیه، مدیر و مدبر و شجاع و با تقوا و عارل را می گوئیم فرمانده کل قوا باشد، یعنی برود در سربازخانه و به سربازان پیش رو و پس رو بگوید؟!! که می گوئیم نمی تواند؟ اگر چنین فقیهی با چنین خصوصیاتی اختیار و زمام امور کشور و فرماندهی کل قوا در دست بگیرد بهتر است یا آدمی که از اموراسلام آگاهی ندارد؟جناب آقای مکارم فرمودند که ما رئیس جمهور را یک نفر فقیه معین کنیم.م ولی وقتی ما می خواستیم شرایط رئیس جمهور را معین کنیم عده ای گفتند: شرایط او‌ غیر از ایرانی الاصل بودن و مسلمان بودن چیز دیگری نباشد و ما جرات نکردیم بگوئیم رئیس جمهوری باید فقیه باشد! ما در اینجا اصرار کرده ایم که‌ لااقل رئیس جمهور از طرف‌ یک فقیه تائید بشود، مثلا بگوید که من این ۱۰ نفر یا ۲۰ نفر را به عنوان #کاندیدای_ریاست_جمهوری تائید می کنم و البته بعد مردم می روند و رای می دهند و هر وس رای بیشتر آورد، انتخاب می شود یعنی در حقیقت مردم او را انتخاب کرده اند. ولی به هر حال‌عده ای حاضر نشدند که از وظایف فقیه این مطلب‌ هم باشد. بنابرابن در شرایط رئیس جمهور نه فقاهت را ذکر کرده اید و نه تائید فقیه را. یک آدمی که‌ می گوید من مسلمانم کافی است که رئیس جمهور شود. محمدرضا هم می گفت من مسلمانم و هر سال به کمرش بزند به زیارت امام رضا می رفت. و آن وقت یک چنین آدمی فرمانده کل قوا باشدبه مملکت ضرر نمی زند اما یک مجتهد مدیر و شجاع و عادل با تقوا و با آن شرایطی که ما ذکر کرده ایم، او را فرمانده کل قوا بکنیم ایراد پیدا می کند؟ البته معنی #فرمانده_کل_قوا هم این نیست که خودش تمام کارها را انجام بدهد. بلکه ممکن است به رئیس جمهوری که اعتماددارد بگوید در ابن مدت این اختیارات این مدت به عهده ی شما باشد. و البته اگر دید دارد پایش را کج می گذارددیگری را بجایش انتخاب می کند و ابن اختیارت را به او می دهد. بعضی از ما فکر می کنیم فرمانده کل قوا یک آدم فقیهی است که درقم نشسته و او را در سرباز خاته می آورند و می گویند برای سربازان پس رو پیش رو کن.‌ و این با مقام والای فقاهت او مناسب نیست! البته مقصود ما ابن نیست. ما می گوئیم در حکومت اسلامی باید قوای مملکت در اختیار کسی باشد که آشنا به مسائل دین و اسلامی و دلسوزملت است و او کارها را به مباشرت انجام نمی دهد، بلکه به فقیه انجام می دهد.ولی متاسفانه شمادر شرایط رئیس جمهور شرط فقاهت را نگذاشته ابد وحنی نگفته اید که لااقل یک نفر فقیه او را تائید کند. آن وقت ما بیایم قدرت قوای سه گانه مملکت را به یک آدم الدنگ بدهیم که از قدرتش سواستفاده بکند!؟ خری را ببریم بالای بام که دیگر نتوانیم آن را پائین بیاوریم!؟ آدم مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد و جرات نمی کند قدرت و زمام مملکت را به دست کسی که فقاهت ندارد و به علوم اسلام آشنا نیست بدهد.ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهل و یکم ، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸. ص ۱۱۱۲ تا ۱۱۲۰ادامه دارد…۱۳ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

این ۶ نفر نایب امام زمان در راس مجلس هستند!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۹۶)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۵۳)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad[میر ابوالفضل] موسوی تبریزی:این اصل ۸۵ [اصل ۱۰۸] از اول تا آخرش که در واقع تتمه اصل اصل ۸۴ [اصل ۱۰۷ قانون اساسی اول] است، غیر از یک جلسه و یک نکته بقیه همانست که آقایان مراجع در رساله های خودشان نوشته اند.حالا من تعجب می کنم چطور آدم این مسائل به اصطلاح پیش پا افتاده در رساله های عملیه را نتواند تصور کند!#ولایت_فقیه و رهبری یک فرد یا رهبری به عنوان شورایی، یکی از ضروریات مذهب است.روز جمعه گذشته در محضر امام بودم، پاسداران منطقه ۶ آمده بودند محضرشان، آنجا صحبتی برایشان فرمودند _جمله ای که فرمودند، من یاداشت کردم، که عین جمله شان را بگویم_ ایشان فرموند:《کسی اگر بگوید #اسلام_منهای_ولایت_فقیه، معنایش این است که تا به حال اسلام را تجزیه و تحلیل نکرده، و معنای اسلام را نفهمیده است》.بعد فرمودند:《اینقدر #تقلید از غرب نکنید》!و اسم کلمه #خبرگان را هم آورند و گفتند:《حتی این ها که در مجلس خبرگان هستند، آن ها نباید اینقدر تقلید از غرب و شرق بکنند! چرا اصالت خودشان را باید از دست بدهند؟》.این مطلب را صراحتا فرمودند و نوارش هم موجود است که:《کسی که مخالف ولایت فقیه است، مخالف اسلام هست》!و به نظر من از ربقه ی اسلام خارج است!این یک مطلب راجع به اصل ولایت فقیه.حالا بنده اول راجع به این اصل صحبت می کنم، بعد جواب فرمایشات برادرم آقای #مقدم_مراغه_ای را عرض می کنم.ما گفتیم رهبر یا شورای رهبری را خبرگان تعیین بکنند. چون ما رهبر را فقط نمی خواهیم که رهبر سیاسی باشد، بلکه علاوه بر رهبر سیاسی بودن، باید مرجعیت هم داشته باشد که پشتوانه مردمی داشته باشد. و در مساله مرجعیت خبره می خواهد. این مساله ای است که در رساله های عملی خود آقایان مراجع نوشته اند که حداقل دو نفر خبره در تعیین مرجع لازم هست. ما هم اینجا گفته ایم چه کسانی هستند آن افرادی که به عنوان رهبر یا به عنوان شورای رهبری در مملکت رهبری خواهند کرد، به اضافه مرجعیت شان، خبرگانی هستند،. خبرگان یعنی آن هایی که اجتهاد اشخاص و عدم اجتهاد اشخاص را تشخیص می دهند. و منظور این مجلس خبرگان نیست. چون ولایت فقیه زیربنایش اجتهاد است. ملاک خبره بودن #اجتهاد است. و آن ها می آیند و تعیین می کنند.در کمیسیون بحث شد که آیا بگوئیم هفتاد نفر، _جناب آقای دستغیب که الان اینجا تشریف ندارند، ایشان فرمودند: هفتاد نفر_ بعضی ها گفتند سیصد نفر، بعضی ها گفتند صد نفر و یا پنجاه نفر و بحث شد که از تمام بلاد و حوزه ها تعداد خبرگان چند نفر باید باشند؟ بعد گفتیم بهنراست بگذاربم به عهده قانونی که بعدا می آید و تعدادی که خبرگان تمام بلاد و خبرگانی که درتمام حوزه های علمیه هستند صلاح بدانند این اول کیفیت انتخاب و تعدادشان را #شورای_نگهبان که ۶ مجتهد جامع الشرایط هستند و من جمله شرایطهم العداله هست، آن ها تعداد و کیفیت انتخاب را بیان کنند. حالا این کجایش مخالف شرع است؟بنده نمی دانم کجایش مخالف #حقوق_بشر است؟اما مساله حاکمیت ملت که جناب آقای مقدم مراغه ای فرمودند!این اصل ۸۴ [۱۰۷] را که با ۵۹ رای تصویب کردید اگر این ولایت فقیه که در قسمت اول اصل ۸۵ [۱۰۸] مثل به اصطلاح رهبری امام خمبنی باشد، عین معنایش حاکمیت ملت است!حاکمیت ملت مگر معنایش این نیست که مستقلا باید نظر و رای بدهد؟ مگر حاکمیت ملت معنایش این نیست که من باید در سرنوشت خودم استقلال رای داشته باشم؟ …این ملت در پیش چشم شما هستند. این ها همه می گویند: حزب فقط #حزب_الله رهبر فقط روح الله! لین را خودشن قبول دارد!بعد از پذیرش مردم که ولایت فقیه از نظر اثبات در ا#صل_پنجم هم بعد از پذیرش مردم اثباتا پذیرش مردم را پشتوانه رای آن قرار دادیم. و نه ما قرار دادیم، بلکه خدا قرارداده است، لذا حاکمیت ملت عین ولایت فقیه است!واگر قسمت دومش را بفرمائید، قسمت دوم که خبرگانی بیایند و یک نفرکه اوصاف ویژه و خاصی دارد، از بین مراجع یا به عنوان شورای رهبری انتخاب کنند، این کار با حاکمیت ملی کجایش مخالف است؟من نمی خوام بگویم جناب آقای مقدم مراغه ای عمدا مخالفت می کنند!‌ برای اینکه این خلاف شرع است که درباره ایشان بگویم، ولی از ایشان خواهش می کنم این مسائل را که جنبه تخصصی دارد مثل مساله ولایت فقیه که بعد از غیبت کبرای امام زمان… به اصطلاح #اسلام_شاهنشاهی به من و شما معرفی کردند و حالا ما از اسلام فقط اسلام شاهنشاهی را می دانیم. در این مسائل که تخصصی است اگر برادران محترم یک مقدار مطالعات بیشتر داشته باشند می فهمند که جریان امر چیست؟ و دیگر بی جهت مخالفت نمی کنند.پس بنابراین، نه این اصل با حاکمیت ملت مخالفت دارد و نه خلاف شرع است و نه مخالف حقوق حقه مردم است. و اینکه به عهده قانون گذاشته است که شورای نگهبان و آن ۶ نفر! علتش این است که ما دیدیم بهترین مرجع برای تعیین خبره و برای تعیین تعداد خبره و کیفیت انتخاب، همان ۶ نفر #نواب_امام_زمان هستند! که در راس مجلس شورای ملی هستند و باید از نظر تطبیق‌قانون با شرع آن ها نظارت داشته باشند. به این جهت به عهده آن ها گذاشته شده است که قانون نحوه تشکیل مجلس خبرگان را معین می کند. بعد ملت آن ها را انتخاب می کنند واین عین حاکمیت ملت است![رحمت الله] مقدم مراغه ای:بنام خدا. بنده این مطالبی را که عرض می کنم برای تاریخ است و می دانم که حالا موثر نخواهد بود. ولی انشاالله روزی نوه ی آقای #بهشتی می آید مجلس و سراغ کتابخانه را می گیرد و بعد می رود آنجا صورت جلسات را می خواند و بعد قضاوت می کند…[محمد مهدی] ربانی املشی:بفرمائید نوه ی همه! اختصاص به شخص خاصی ندارد…[مقدم مراغه ای]:بنده هم می میرم و آقایان همه خواهند مرد! ولی انشاالله ایران زنده می ماند و اسلام باقی می ماند! ولی همه ما خواهیم مرد! و لیکن آن روحی که انتظار بود از این مجلس، چون این ساختمانی که اینجا ملاحظه می فرمائید صحنه های عجیب و غریبی دیده است. ولی همه گذشته.مطلبی را که راجع به این اصل بنده خواستم عرض کنم اینست که ما آمدیم یک ابداع جدیدی که می خواهد بشود بنده این را صریحا عرض می کنم که تا حالا در #تشیع سابقه نداشته است!ما می خواهیم اختیاراتی به دست یک هیاتی یعنی شورای نگهبان بدهیم_عرض کردم مساله امروزمان است تا امام باقیست این مساله حق است و اینکه عرض می کنم برای تاریخ صحبت می کنم_…[محمد]کرمی:بگذارید آن موقع صحبت کنید!!نایب رئیس (بهشتی):آقای کرمی اجازه بدهید ایشان آزادانه صحبت کنند…[مقدم مراغه ای]:این امانتی که به ما سپرده شده است، دادن این اختیارات به شورای نگهبان به عقیده من صحیح نیست![محمد] یزدی: تصویب شد و گذشت!…[مقدم مراغه ای]:مجلس خبرگانی که دراین اصل گفته شده، مجلس خبرگان دیگری است. با یک اختیارات دبگر. حالا ما چطور می خواهیم در باره نحوه تشکیل آن به یک شورایی، یعنی شورای نگهبان اختیار بدهیم که ۶ نفر حقوقدان هم در آن شوراهست؟… بنده می گویم چنین شورایی که می خواهد مقررات مربوط به مجلس خبرگان و انتخاباتش و همه چیزش را تعیین کند، آیا چنین چیزی را صحیح می دانید؟ خدا شاهد است صحیح نیست!…کرمی:آقای دکتر بهشتی یا جواب بدهید، یا ما می آئیم جواب می دهیم!مفدم مراغه ای:حضور آقایان گفتم که از ابن به بعد این دو، در حال تصادم هستند و آن مساله حاکمیت ملت و مساله ولاایت فقیه است…ربانی املشی:آقای مهندس مراغه ای هر وقت پشت میکروفون می آیند یک مطلبی را می گویند که جنجالی ایجاد کند. این بار هم که آمدند می گویند اگر بعد از این نوه ی آقای بهشتی بیایند و صورت جلسات مجلس را ببینند، آنوقت اعتراض می کنند! این در حقیقت به این معنا است که ما این مطالب را خودمان تصویب نکردیم! آفای بهشتی به ما دستور دادند و ما گفتیم بلی! و اگر آقای بهشتی به ما بگویند نه، ما هم می گوئیم نه! شما هر وفت می روید پشت میکروفون یک مطلب علیه ما می گوئید!مقدم مراغه ای:بنده مطالبم را درآن جلسات هم گفتم!کرمی:ساکت باش!ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_ نهایی_قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهلم ، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸. ص ۱۰۹۸ تا ۱۱۰۰.ادامه دارد…۱۱ آبان‌۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

11

نظام ما #نظام_امامت_و_امت است

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!(۵۲)#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۹۵)تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

[ #حسن_آیت]: من یکی از طرفداران و مدافع جدی این اصل [اصل #ولایت_فقیه] هستم و شاید قبول نمایندگی این مجلس هم برای این بود که تا آنجایی که در قدرت دارم در گذراندن این اصل کمک کنم. چون #حکومت_اسلامی را بدون این اصل مستقر نمی بینم. یعنی این اصل باید اجرا شود و دلایل عقلی و نقلی بسیاری در این مورد هست.دلائل قطعی اش در #کتب_فقه ذکر شده است. و آقای مراد زهی که اشاره کردند #کتاب_ولایت_فقیه امام را خوانده اند و در آنجا ولایت امر مخصوص ائمه قلمداد شده است، گویا بقیه ی کتاب را نخوانده اند! که ایشان عینا اشاره کرده اند که این ولایت امر در غیبت امام با فقها است. این کتاب در آن موقع که انتشارش سخت بوده، بطور خاصی منتشر شده است. و همان کتاب ولایت فقیه است… این #کتاب مال #کاشف_الغطا نیست! بلکه کتابی است مربوط به امام #خمینی که آن موقع برای اینکه از انتشارش جلوگیری نشود، این عنوان پشت جلدش نوشته شده بود و اکثرا هم می دانند….جوادی [آملی]: اشکالشان چیز دیگر بود![آیت]: آن را هم جواب دادم و گفتم. ایشان گفتند: دراین کتاب #ولایت_امر مخصوص ائمه قلمداد شده است. در حالی که تمام کتاب ضمن بحث می گوید: بعد از ائمه، فقها همه ی اختیارات را به عهده دارند و اگر کسی همه ی کتاب را بخواند متوجه این امر خواهد شد..در مورد دلایل عقلی این مساله مشخص است که هر کار باید به متخصص و کسی که در آن کار وارد است واگذار شود که یک امر بدیهی است. البته متخصصی که عادل و با تفوا باشد!حتی اگر بخواهید برای خانه تان در بسازید پیش متخصصی می روید. و یا اگر بخواهید پیش پزشک بروید پیش متخصص آن رشته می روید. و هر کار دیگری که بخواهیم به همین نحو است. و امر حکومت که مهم ترین امر است هیچ دلیلی ندارد که ما پیش متخصصش نرویم. اما چرا پیش متخصص اسلامی می رویم؟ در این مورد دوستان اگر کتاب ژان ژاک روسو را مطالعه کرده باشند _که حتما هم مطالعه کرده اند_ اصولا در آن کتاب مبنای دمکراسی را بر یک پیمان اجتماعی می گذارد. و می گوبد: اول بشر به صورت انفرادی زندگی می کرد، بعد به خاطر اینکه زندگی شان پیش برود آمدند و با یکدیگر پیمانی بستند و از قسمتی از آزادی ها صرف نظر کردند تا بتوانند به زندگی بهتری دست پیدا کنند. و همه ی دمکراسی را برمبنای این اصل پی می برد… آقای مراد زهی فرمودند که آیا این ولایت امر بر اقوام دیگر هم هست یا نیست؟ و اگر هست چگونه خواهد بود؟…مراد زهی: بر #فقیه ولایت دارد یا خیر؟دکتر آیت: آن مساله معلوم است و در امر حکومتی بارها بحث شده است و اموری که مربوط به حکومت هست بر همه ی مردم ساری و جاری هست و استثنا ندارد! وامور غیرحکومتی هم که مساله ای نیست!آقای حجتی سوال کرده اند چرا مرجعیت در این اصل آمده بود و در #اصل_پنجم نیامده است؟ والا بنا نبود عین همان اصل را ما در اینجا بیاوریم. چون اگر بنا بود عین آن اصل را اینجا بیاوریم که دیگر اصلی نمی آوردیم! ین اصل تشریح آن اصل و سایر اصول است.ثانیا این استدلال شد که کسی که ولی امر هست باید #مرجعیت هم داشته باشد تا بین مردم نفوذ داشته باشد. تا تصمیماتی که می گیرد ضمانت اجرا داشته باشد. بعد گفتند این ولی امر یک کلمه ای است که از نظر حقوقی تعریف نشده است. خوب ما در همین قانون ولی امر را تعریف کرده ایم و اختیاراتش را گفته ایم. پس قانون را برای چه می نویسیم؟ وقتی که در همین قانون حدود اختیارات آمده است، بنابراین تعریف هم شده است.همین امر را ایشان در مورد کلمه رهبر گفتند، که در این مورد هم در این قانون تعریف کرده ایم و حدود و اختیاراتی که آمده است، مشخص است. با اینکه بارها جواب داده شده است، گفتند رابطه رهبر با #مرجع_تقلیدی که طرفداران زیادی دارد چه خواهد بود؟ اگر آن شخص همانطور که ایشان اشاره کردند کسی باشد که طرفدارانش اکثریت داشته باشند و مدیر و مدبر باشد که خودش رهبر می شود و اگر هم نباشد و ففط تعداد زیادی پیرو داشته باشد که آنرا جواب دادیم زیرا کسی که رهبرشد و در ضمن برای عده ای مرجع هم هست، خواه ناخواه حکم و تصمیماتش برای دیگران هم لازم الاجرا است و تضادی بوجود نخواهد آمد. برای اینکه اگر بخواهیم بگوئیم تضاد بوجود می آید باید بگوئیم اصلا اسلام حکومت ندارد و آقایان تا این حد را لااقل قبول دارند که اسلام حکومت دارد و حکومت قابل پیاده شدن را دارد و حکومتش هم ملوک الطوایفی نیست و خواه ناخواه کسی که حاکم است و از طرف اکثریت مردم شناخته شده وقبول شده است و دارای شرایط افتاء هم هست. این مساله بارها تکرار شده است و از نظراسلامی وامرش در حدود قوانین برای همه لازم الاجرا است. و شرط آن این است که ما برای اسلام حکومت قائل بشویم و همه قبول داریم که اسلام حکومت دارد.یک مساله دیگر که ایشان اشاره کردند این است که چه از نظر خودشان جنبه ی خصوصی پیدا می کند و ربطی به ما ندارد. ولی اشاره اش هم بد نیست.ایشان[ #حجتی_کرمانی] گفتند: من از نظر تئوری این مساله را قبول دارم ولی اگر از نظر عملی رای ندادم این است که قابل پیاده شدن نمی دانم. این مثل این است که بگوئیم این اسلام قابل پیاده شدن نیست!…حجتی کرمانی: شکل خاصی دارد.‌[آیت]: شکل خاصی ندارد. یک امر اسلامی است!نایب رئیس [ #بهشتی]: مباحثه نکنید![آیت]: آقای دانش هم، #دانش_راد هم نوشته اند: خواهشمند است اشاره ای درباره ی رابطه ولایت امر و امامت است با #اقلیت_های_دینی کشور. که در جلسه ی قبل سوال نموده بودم بفرمائید؟ایشان هم به این مساله اشاره کرده بودند که ولی امر با مساله ملت که من فکر می کنم سوال ایشان این بود…نایب رئیس[بهشتی]: سوالشان این است که وقتی گفته می شود امامت امت، مفلهومش همان رهبری ملت است و همه کسانی که جزو ملت ایران شمرده می شوند، مشمول این رهبری هستند که پاسخ ایشان این است،: بلی!دکتر آیت: بلی! و حتی از این هم وسیع تر. یعنی رهبری تمام ملت به عهده اوست. چنانکه یک رئیس جمهور در یک کشور، #رئیس_جمهور تمام کشور است، چه آن هایی که به او رای رای داده اندوچه آن هایی که به او رای نداده اند و اصولا رهبری امت، که ما می گوئیم یک مقداری از این وسیع تر است. یعنی مملکت ایران را بالفعل فرا می گیرد و سایر جاها را از جهاتی بالقوه زیر نظر می گیرد.[آیت الله] #منتظری:حقوق آن هاراهم رعایت می کند.[آیت]: بلی! حقوق آن ها را هم رعایت خواهد کرد.[سید محمد]خامنه ای: یکی از آقایان مراجعه کردند که روابط ولی امر با مراجع بین المللی چه خواهد بود؟دکتر آیت: رابطه ی ولی امر و مراجع بین المللی، مساله ای است که در قانون تعیین شده است.چون قوانین بین المللی چیست؟ مثلا عهدنامه به امضای چه شخصی می رسد؟ خوب درقانون ما معمولا به امضای رئیس جمهور می رسد. چون ما یک مقام رئیس جمهور هم در قانون پس از طی تشریفات قانونی قائل شده ایم. یا درمجامع بین المللی رئیس جمهور شرکت می کند. این ها اموری است که بر عهده ی رئیس جمهور است و به هرحال حدودی که در قانون اساسی برای رهبر است تعیین شده است. رابطه اش را با حقوق بین الملل و مراجع بین المللی هم تعیین می کند و من هیچ اشکالی در این مورد نمی بینم!حجتی کرمانی: از نظر سازمان حکومتی چه جوری خواهد بود؟ عضوحکومت است یاخارج از حکومت است؟ به چه شکلی است؟دکتر آیت: داخل حکومت است و در مرکز حکومت قراردارد.حجتی کرمانی: باید روشن شود که در این رابطه چکاره است؟نایب رئیس[بهشتی]: اجازه بدهید که سوالات خیلی فشرده جواب داده بشود که هم مشخص باشد وهم فشرده!دکتر آیت: ایشان سوالاتشان را دقیق مطرح بکنند!حجتی کرمانی: موضع حقوقی اش از نظر سازمانی در حکومت اسلامی در چه موضعی قرار دارد؟نایب رئیس[بهشتی]: در موضع امامت!دکترآیت: در موضع امامت است! که درسایر قوانین نیست. ولی در قانون ما هست! چنانکه مواضعی هم در حکومت های دیگر هست. مثلا در چین صدرمائو در کجا قرار داشت؟ و در حقوق آمریکا صدر نبود، ولی در چین یک چنین آدمی وجود داشت. و موضع حقوقیش هم مشخص بود وهیچ مشکل جهانی هم بوجود نمی آورد! با این اضافه که ما صریحا در این قانون اساسی حدود و اختیارات و مسئولیت های رهبر و امام را تعیین کرده ایم. و همین حدود که تعیین کرده ایم موضع او و نقش او را کاملا در حکومت نشان می دهد و هیچ اشکالی که شما بتوانید اشاره کنید که این اشکال خاصی بوجود می آید نیست. و بلکه یک مساله دیگری که من اشآره نکردم و باز سوال آقای حجتی بود این است که اگر یک کسی اکثریت را احراز کرد و تعین پیدا کرد، مساله از نظر حقوقی چطور می شود؟ اگر به اندازه ای شدید باشد که دیگر احتیاجی به مجلس خبرگان نیست، مثل امام که روشن و ظاهر است و موضوعی پیش نمی آید. ولی اگر به آن اندازه ظاهر و آشکاز نباشد که بدیهی است و در قانون تکلیفش را تعیین کرده ایم که به عهده مجلس خبرگان است. که البته من خودم طرفدار این روش هستم یک رای گیری همیشه بشود که مساله کاملا محرز شود. که این عقیده خاص خودم هست و مساله ی دیگری در این مورد نیست.نایب رئیس[بهشتی]: یک سوال از برادرمان آقای حجتی ماند که من آنرا یادداشت کردم. اگر آقای آیت جواب نداند من توضیح بدهم و وارد رای گیری بشویم.#بنی_صدر: یک سوال هم بنده دارم که جواب بدهید.نایب رئیس[بهشتی]: بسیار خوب. ایشان فرمودند: که در #اصل_پنجم امامت امت آمده، ولی اینجا نیامده است.حجتی کرمانی: یک سوال دیگر هم کردم!نایب رئیس[بهشتی]: من فقط سوالات جزئی را توضیح می دهم و بقیه را آقایان مسئول هستند و آن این است که امامت همان رهبری است که درآنجا تحت عنوان امامت امت آوردیم ودر این اصل تحت عنوان رهبری آوردیم! که بیان دیگری ازهمان امامت است!. لذا اینجا رهبری و ولایت امر است و در اصل پنجم امامت و ولایت امر. در هر دو جا آمده است. ولی آنجا امامت آمده،لیکن اینجا رهبری آمده است.و سوال دیگری که فرموده بودید برای جهانیان مفهوم است یا نه؟ باید عرض کنم: یک نظام جدید، اصطلاحات جدید، سمت های جدبد، نهادهای جدید همراه دا د. و آرام آرام دنیا می فهمد. اگر به یاری خداوند و با همکاری صمیمانه ی همه، توفیق پیدا کردیم که نظام سالم امامت و امت را_که این نظام ما نظام امامت و امت است_ با تمام روابط سالمی که میان امامت و امت پیاده کنیم، انشا الله آنوقت قدرت اسلام معلوم خواهد شد…اشراقی: در زمان حکومت امام و بعد از ایشان در حکومت فقهای دیگر آیا فقهای دیگر احکامشان نافذ است، یا خیر؟!نایب رئیس[بهشتی]: این را توضیح می دهم. من داشتم سوال ایشان را جواب می دادم. عرض می شود نظام ما البته نظام جدیدی است و نظام اسلامی امامت و امت است با همه ی اصولی که رابطه ی امامت و امت را در فانون اساسی مشخص می کند و امت تمام آزادی های لازم را دارد ولی بدون محور و سرگردان نیست و محورد دارد. انشا الله ما توفیق پیدا می کنیم که این نظام را ضامن سعادت بکنیم و بعد از آنکه ضامن سعادت کردیم، مردم دنیا هم مطلب ما را خواهند فهمید!کرمی: از قول جنابعالی که نظام جدبدی است ما از شما نمی پذیربم. چون ابن نظام ۱۴۰۰ سال در قرآن و در سنت پیغمبر و در اعمال معصومین سابقه داشته است!نایب رئیس[بهشتی]: جناب کرمی جدید که می گوئیم یعنی در این اعصار دنیا نمونه ی عملی اش را در عصر ما جدید می یابند….بنی صدر: آقای جوادی مطلبی راجع به اینکه رهبر فرد باشد یا شورا فرمودند.. من در آن وقت به مناسبت کار دیگری فرصت نکردم نظر خودم را بدهم و دیشب مفصلا با ایشان صحبت کردم و من قانع نشدم که باید بنارابر فرد گذاشت.حالا بفرمائید چرا بنا را بر شورا نگذاریم و بنا را بر فرد بگذاریم زیرا اگر بنارا برشورا بگذاریم تاحدودی این سوالات برطرف می شود و ما می فهمیم که آن #ملوک_الطوایفی از بین می رود و بالاخره هر کسی هست در آن شورا جمع می شوند و مردم با یک رهبری معینی سر وکار دارند حال آن که اگر فرد باشد باز همان صحبت هایی که به صورت سوال مطرح شد و جواب روشنی هم نگرفت سرجایش باقی خواهد ماند![آیت الله] منتظری: اگر چنانچه فرض کردیم یک نفر امتیاز داشته باشد و دیگران در عرض او نباشند، #شورا قرار دادن که معنی ندارد. شورا در صورتی است که یک نفر ممتاز نباشد.امااگر یک نفر شاخص باشدد و البته آن شاخص هم بدون شورا کارها را انجام نمی دهد. ولی نمی شود یک نفری که امتیاز دارد و همه ی مردم از او #تقلید می کنند و همه به او توجه دارند، معذلک بیائیم ویک نفردیگر را در عرض او قرار بدهیم! چون آن یک نفر قهرا یک تعینی پیدا کرده است. پس ما نه فرد را ملاک قرار دادیم و نه شورا را. بلکه گفته ابم چنانچه‌ یک فرد امتیاز کامل دارد که اکثریت قاطع او را نقلید می کنند و او رهبر می شود![دکتر ابوالحسن]بنی صدر: #خبرگان یک شورایی برای او تعیین می کندکه او با آن ها مشورت بکند!؟ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_نهایی_قانون _ساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهلم ، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸. ص ۱۰۹۲ ال ۱۰۹۷ ادامه دارد…۹ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

برجستگی خاص #ولی_امر؛ این که میگی، این یعنی چه؟!!

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!( ۹۴ )#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم (۵۱ )تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

بسم الله الرحمن الرحیمما برای اینکه حکومت مان یک #حکومت_اسلامی باشد یعنی منطبق باشد بر آن شرایطی که اسلام برای حاکم معین کرده و برای اینکه مردم مسلمان خود را در مقابل این حکومت مسئول و موظف بدانند و اوامر این حکومت را امر خدا تلقی کنند و تمام تصرفات این حکومت را تصرفات شرعی و قانونی تلقی کنند و برای اینکه یک قدرت تخصصی با پشتوانه ملت از دیکتاتوری و استعمار جلوگیری کند در کلیات قانون اساسی تحت عنوان اینکه ولایت امر است بر عهده فقیه عادل، مدبر، مدیر، شجاع، یا فقهایی که دارای این شرایط باشند، این اصل را [ #اصل_ولایت_فقیه] گذراندیم و در اطرافش صحبت های زیادی هم شد… حالا رسیدیم به اصل پنجم. یعنی می خواهیم آن اصل را که یک اصل کلی بود، اینجا پباده کنیم. در این جا ما سه فرض داریم. … یک فرض اینکه یک نفر همچون امام خمینی اکثریت قاطع ملت مسلمان ایران او را به رهبری پذیرفته باشند.. این فرض، فرضی است روشن… در این فرض ما نیازی به اینکه #آرای_عمومی را به صورت همه پرسی یا به صورت انتخابات بگیریم، نداریم…. اگر فردی بعدا پیدا شد، که مثل امام خمبنی مردم او را به رهبری پذیرفته بودند، اگر یک چنین فردی بعدا پیدا شد دیگر نیاز به اینکه ما برویم و رای بگیریم نخواهیم داشت.. این یک فرض.فرض دیگر ابنکه ما رهبری با این خصوصیات و ویژگی که اکثریت قاطع مردم او را به رهبری پذیرفته باشند و رهبری او مشخص شده باشد، برای مردم نداشته باشیم. اینجاست که در این اصل به این شکل پیش بینی شده که #خبرگان، یعنی آن هایی که اهل تشخیص هستند و می توانند آن شرایط را در یک شخص یا چند شخص بیابند و تشخیص صلاحیت را در یک یاچند شخص بدهند، به نرتیبی که قانون معین می کند و در اصول بعد هم پیش بینی شده است، خبرگان جمع می شوند و یک نفر را به عنوان رهبر تعیین می کنند و معرفی می کنند. و در صورتی که یک نفر را دارای این خصوصیات و ویژگی ها نیافتند، یعنی چند نفر مثل هم و در ردیف هم بودند اینجا قهرا به صورت شورای رهبری آن چند نفر را معرفی می کنند.می توانیم در همین جا پاسخ به یکی از سوالاتی که شده بود، بدهیم. و آن این بود که رابطه رهبری با مرجعیت چیست؟همانطور که ملاحظه می فرمائید در اینجا اینطور پیش بینی شده است که این رهبری بواسطه خبرگان تعیین می شود و یا این رهبرانی که به وسیله خبرگان تعیین می شوند و این ها از افرادی که صلاحیت مرجعیت و افتاء را دارند، انتخاب می شوند. بنابراین این ها می توانند از مراجع باشند،. ولی در عین حال معنی این اصل این نیست که ما مرجعیت تقلید را محصور در این فرد یا افراد کرده باشبم…. یعنی ممکن است غیر از این ها هم مراجع دیگری باشند که آن ها مقلدینی داشته باشند. ولی ولایت و رهبری با این فرد یا این افرادی است که از طرف #مجلس_خبرگان تعیین می شوند…. اینجا باید عرض کنم که این به معنی تعیین وظیفه برای رهبر یا رهبران نیست. این به این نحو است. یعنی اصولی را که ما تنظیم می کنیم معنایش تعیین وظیفه برای آن ها نیست. این معنایش آن است که ما تکلیف مردم را تعیین می کنیم… ما تعیین وظیفه برای رهبر نمی کنبم… چون ما برای رهبری حکومت اسلامی معتقدیم که اسلام خط مشی معین کرده است… نمی شود ما به خاطر نگرانی (در پاسخ به سخنان #علی_گلزاده_غفوری) از یک مسائل اصولی و اساسی که نقش بنیادی در جامعه ما و در نظام جمهوری اسلامی که به آن رای دادیم دارد به خاطر نگرانی از ذکر این اصول اساسی صرف نظر کنیم….اما باز مطلب دیگری بود راجع به اینکه ولی امر، رهبر درمقابل چه کسی مسئول است؟جواب این مطلب روشن است. ولی امر، رهبر و بقیه قوا هم در درجه اول در مقابل خدا مسئولند… و در درجه دوم در مفابل ملت. یعنی ملت می تواند از رهبر و از رهبران سوال کنند و نظارت بر اعمال آن ها داشته باشد که آیا این رهبر آن مسئولیت الهی را درست انجام داده است یا نه؟[ #طاهر_خرم_آبادی.ص ۱۰۹۰. ماخذ]و اما دو سوال دیگر ماند. یکی جواب اینکه مراد از اولی الامر، ائمه هستند. ما معتقد هستیم که فقیه جامع این شرایط در زمان غیبت ولی عصر(عج)، مثل زمان حضور، از طرف ولی عصر (عج) نیابت دارد.. در زمان خلافت مولا امیرالمومنین(ع)، ،مالک اشتر در یک نقطه ای از مناطق اسلامی، مثلا در مصر، ولایت پیدا می کرد، و الان معتقدیم که فقیهی که جامع این شرایط است، از طرف ولی عصر(عج) نیابت دارد. پس بنابراین، این منافات ندارد که ما الان اگر امر فقیه را اطاعت می کنیم در واقع داریم امر و فرمان #اولی _لامر را اطاعت می کنیم! [ #طاهری_اصفهانی،ص۱۰۹۰، ماخذ]من چند تا سوال دارم. یکی اینکه اکثریتی که اینجا هست همانطوری که در اصل پنجم بود، روشن نشده است که این اکثریت قاطع در انتخاب این مرجع به چه طریقی قابل ارائه به دنیا هست؟یعنی از نظر اینکه یک سند و ملاک باشد، چطوری معین می کنید؟در مورد امام خمینی این تظاهرات و این مسائل، در عین حال مساله ی رهبریت ایشان را محرز کرد. ولی من در جلسه ی گروه هم گفتم که این اکثریت اگر بخواهد یک اکثریت حقوقی باشد، همانطوری که امام خودشان در مورد اصل جمهوری اسلامی آن تظاهرات خیابانی را کافی ندانستند با اینکه مردم میلیون، میلیون می گفتند: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، ولی گفتند رفراندوم بشود!.در #اصل_پنجم روشن نشد که این اکثریت از چه طریق تحصیل می شود؟ اینجا هم باز مبهم گذاشته است!نفس این اصل است که باید روشن بشود که این اکثریت از چه طریق، قانونا روشن می شود؟ وقابل ارائه است؟ و این می تواند به صورت یک سند از نظر بین المللی باشد؟ منظورم از نظر حقویی است.مساله دوم، اینکه اینجا، کنار این، مرجعیت اضافه شده، در صورتی که در اصل پنجم کلمه ی مرجعیت نبود. علت ابنکه اضافه شده اُست، چیست؟ مساله ولایت امر یک کلمه ایست که از نظر حقوقی شناخته شده نیست! این باید خیلی روشن باشد که ولی امر یعنی چه؟بعضی ازانتقاداتی را هم که من گاهی خواندم همین سوال را در روزنامه ها مطرح کرده بودند که ولی امر یعنی چه؟ کدام امر؟ بعنی نمی دانند که ولی امر یعنی چه؟مساله دیگر اینکه در اصل ۸۴ ، امام امت هم بود، ولی اینجا چرا امام امت حذف شده است؟و دبگر اینکه برجستگی خاص! یک کلمه ی جدیدی است که معلوم نیست که برجستگی خاص! یعنی چه؟ و باید همان چیزهایی که آنجا گفته شده عینا و صریحا اینجا گفته شود.(کرمی: اگر اجازه بدهید من جواب این سوال را می دهم. (یکی از نمایندگان): در یک کلمه بفرمائید ما همه مخالفیم)!حجتی کرمانی: اختناق بوجود نیاورید! بگذارید همه آزادانه مطالب خود را بیان کنند.نایب رئیس [بهشتی]: اداره جلسه با بنده لست!حجتی کرمانی: به آقای کرمی بفرمائید!.نایب رئیس [بهشتی]: شما مطالب خودتان را بفرمائید.کرمی: اگر اجازه بدهید من جواب یکایک سوالات ایشان را می دهم!حجتی کرمانی: هم چنین کلمه رهبر از نظر حقوقی یک کلمه ی شناخته شده ای نیست. یعنی وقتی این به زبان خارجی ترجمه می شود و از طریق رادبوها به سراسر دنیا مخابره می شود باز دو مرتبه همان ابهام اصل پنجم را با تمام سوالاتی که داشت برمی انگیزد! بنابراین، این ابهامات باید روشن شود. مضافا به اینکه رابطه این رهبر با مرجع تقلیدی کهاحیانا از نظر #مرجعیت بالاتر است، و در مذاکراتی که ما کردبم امکان این هست که یک مرجع عامتر باشد، البته نه به آن عمومیت که اکثریت قاطع داشته باشد! ولی یک عده مقلد داشته باشد که نیروی عظیمی پشت سرش باشد! در این صورت رابطه ی #شورای_رهبری با این مرجع چه خواهد شد؟ یعنی به صورت دو یا سه قدرت متجلی نمی شود؟تذکر دیگری که بابد بدهم و به دوستان هم گفته ام این است که از جناب آقای آیت الله #صدوقی خواهش می کنم اجازه آزادی کلام را به ما بدهند!نایب رئیس [ #بهشتی]: آفای حجتی شما آزادی کلام رادارید وصحبت هم می کنید، ولی بازهم می گوئید اجازه بدهید!حجتی کرمانی: یک اشکال هم به رویه ی کار دارم و آن این است که این اصل مانند اصل ولایت فقیه، بحث انگیز خواهد بود. و شما دوباره به صورت یک موافق و یک مخالف‌می خواهید رای بگیرید! ومردم درجریان استدلال های شما برای این مطالب به طور کافی و وافر قرار ندارند.. و این مساله نقص کار مجلس است.، نه نقش خود ماده!و باز در پایان ابن مساله را تذکر بدهم که من از نظر تئوری از نظر کل و فقهی با همه ی این اصولی که نوشته شده و بناست مطرح شود، موافقم،. ولی از نظر عملی، یا از نظر محظور عملی که ممکن است ایجاد شود، را اشکالاتی که از نظر حقوقی دارد و برای من حل نشده، اگر رای ممتنع یا هر رای دیگری بدهم، دلیل بر ابن نیست که من با #ولایت_فقیه مخالفم! یا اینکه در یک توطئه شرکت دارم‌ که آقایان فکر می کنند این تو،طئه برای این مسائل وجود دارد![ #محمد_جواد_حجتی_کرمانی، ص۱۰۹۰، ماخذ]من وقتی که آقای طاهری صحبت می کردند می خواستم یک وصله ی مختصری به حرف شان بزنم و از ایشان استجازه می کردم راجع به رابطه ی بین رهبر و مرجع. می خواستم عرض کنم انشا الله در آینده طوری خواهد شد که عنوان مرجع ها با عنوان شورای رهبری ادغام می شود.[ #علی_مشکینی. ص۱۰۹۲،ماخذ]توجه: در ترمیم #قانون _ساسی در سال ۶۸، شورای رهبری و شرط مرجع بودن حذف و #علی_خامنه_ای در قبل از تصویب_که #مرجع_تقلید نبود_توسط علی اکبر #هاشمی_رفسنجانی رهبر شد!! و دکان مراجع تقلید هم تعطیل. به قول #آیت_الله_منتظری: مرجعیت به ابتذال کشیده شد. بعدا در این مورد خواهیم نوشت.ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس_بررسی_نهایی_قانون _ساسی_جمهوری_اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهلم، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸ادامه دارد…۷ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

آیا صلاحیت داریم برای بعد از زمان حاضر تکلیف معلوم کنیم؟

#ولی_فقیه_سوم؛ خطری که در کمین است!( ۹۳ )#حکایت_حکومت_ولایت_فقیه در سرزمین #ایرانفصل دوم ( ۵۰ )تصویب #اصل_ولایت_فقیه در #مجلس_خبرگان#قانون_اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه

تدوین و تحقیق از: #محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)@shourimohammad

ما سه تا اصل گذراندیم در قانون اساسی راجع به حاکمیت ملی. یکی #اصل_پنجم بوده، یکی اصل ششم و یکی اصل هفتم. که اصل پنجم مربوط به #ولایت_فقیه، اصل ششم مربوط به #آرای_عمومی و اصل هفتم مربوط به شوراها است.راجع به دو اصل دیگر بحثی نیست. البته من از جانب خودم صحبت می کنم. ولی راجع به اصل پنجم من فکر می کنم این از حقوق آن کسی است که ولی است. یعنی آیا شخص من اصولا وکالت دارم از جانب ولی که راجع به این مساله بحث کنم؟ این یک سوال.دوم، این مساله خودمان می دانیم که در آینده یک تغییرات بنبادی در #مذهب_شیعه بوجود خواهد آمد، باز واقعا خیلی از آقایان فقها اینجا هستند و صلاحیت دارند، ولی شخص من فکر نمی کنم چنین صلاحیتی را داشته باشم که راجع به مطالبی که مربوط به این مطالب است بحث کنم و وکالتش را هم واقعا ندارم. این است که فکر نمی کنم مردمی هم که وکالت داده اند وکالت داده باشند که راجع به این موضوع هم رای بدهم. اما اینجا دو سه سوال هست مربوط به اینکه شما یک نفر را که اننخاب کردید حتما باید در مقابل یک مقامی هم مسئول باشد. مسئولیت رهبر در مقابل کیست؟ این هم بهتر است مشخص بشود…سوال سوم رابطه بین رهبر و #مرجع_تقلید چه خواهد شد؟[ #سید_احمد_نوربخش.ص ۱۰۸۵. ماخذ]من البته به این اصل [ولایت فقیه] رای می دهمولی…(نائب رئیس مجلس: یعنی سوالی دارید یا مخالفید؟)اجازه بدهید یک سوالی بکنم، بلکه تصحیحی بکنید.نوشتید که ازطرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهیری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید امام #خمینی شده است. من عرضم این است که در مورد امام خمینی با انقلابی که انجام گرفت و با نفوذی که ایشان داشتند مطلب یکسره شد و هیچکس در مقابلش نتوانست مخالفت بکند، با وجود اینکه مخالفین در واقع وجود دارند! ما نسبت به دیگران می خواهیم ببینیم یک چنین موردی اصلا امکان دارد پیدا بشود یا نه؟(یکی از نمایندگان: امکان که دارد).آیا این موردی را که به نظر مردم و یک دسته ای از مردم و گروهی از مردم مصداق همین مطللب است، ولی آقای #رئیس_جمهوری را که باید تبعیت بکند از مقام رهبری، می گوید خیر، این آقا هنوز به آن مرحله از محبوبیت نرسبده است. در این مورد چه کسی باید حرف خودش را پیش ببرد؟[ #محمد_مهدی_ربانی€املشی. ص ۱۰۸۶. ماخذ]من می خواستم تذکر بدهم که این یک قسمتش الان بدیهی است. [در مورد #رهبری_خمینی] و مورد وفاق اکثریت مردم است و واقعا انکار ناپذیر است. ولی در یک امر تجربه نشده ای که ما می خواهیم تصمیم بگیریم مربوط به شخصیت #روحانیت_شیعه است.من تردید دارم که آیا صلاحیت داریم برای بعد از زمان حاضر تکلیف معلوم کنیممن فکر می کنم روی قسمت اول تصمیم گرفته بشود و قسمت دوم را با یک شرایط و زمینه های محکمتر.من می خواستم از موافق خواهش بکنم که آیا تصور نگرانی های احتمالی بعدی شده و راجع به رفع نگرانی ها چه مطالبی دارند؟ [ #علی_گلزاده_غفوری. ص ۱۰۸۷. ماخذ]بسم الله الرحمن الرحیم.من در روزی که اصل پنجم یعنی مساله ولایت فقیه داشت تصویب می شد فرصتی برای صحبت نداشتم، ولی روز بعد، روزی که اصل شوراها مطرح بود در رابطه با اصل پنجم من به عنوان مخالف صحبت کردم و در واقع موضوع صحبتم همان مساله ولایت فقیه بود.الان من مسائل قبلی را لازم به تکرار نمی دانم، ولی با توجه به صحبت هایی که از آقایان شنیدم در جلسات خصوصی، چند تا سوال برای من مطرح شده که از جمله اینکه اگر چنانچه ولی آن قدرت اجرایی را پیدا کرد، اگر خدای نکرده با توجه به اینکه ما دیگر معصوم نداریم، چه مرجعی به این تخلفات رسیدگی خواهد کرد؟آیا فقط فکار عمومی خواهد بود؟ یا مرجعی بالاخره هست در این مملکت که به این تخلفات رسیدگی بکند؟و از نظر سلسله مراتب اداری و تشکیلاتی در حقوق بین الملل، این چه جایی خواهد داشت؟آیا با توجه به اینکه ما در تعریف رئیس جمهور داریم که اولین شخص سیاسی مملکت هست از نظر روابط بین المللی، آیا این تعارض دارد یا نه؟و تا آنجا که من می دانم مساله ولابت فقیه را در کتاب نامه از امام موسوی (کاشف الغطا) در آنجا که صحبت از اولی الامر شده، مخصوصا صفحات ۹۷ و ۹۸، در آنجا اولی الامر ائمه را خطاب کرده و نگفته است که اولی الامر فقها هستند! که البته من در آن قسمت چون موضوع صحبت من نیست، صحبتی ندارم. فقط استدعا می کنم از کسی که به عنوان موافق صحبت می کند، هم به سوال اول و هم اینکه آیا با توجه به اصول مذهبی یک فقیه و ولی، ولایت بر فقهای دیگر هم دارد یا نه؟ و اگر دارد این مساله به چه ترتیب باید حل بشود؟ عرض دیگری ندارم.[ #حمید_الله_میر_مراد_زهی.ص ۱۰۸۸. ماخذ] ماخذ:#کتاب_صورت_مشروح_مذاکرات_مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهلم، ۱۷ مهرماه ۱۳۵۸ادامه دارد…۵ آبان ۱۴۰۰#نه_به_ولی_فقیه_سوم!پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.t.me/shourimohammad

بایگانی

دسته‌بندی